الگو:صفحهٔ اصلی/مدخل برگزیده: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱: خط ۱:
<div class="boxTitle">'''[[احمد بن موسی الکاظم|احمد بن موسی الکاظم]]'''</div>
<div class="boxTitle">'''[[امام باقر علیه‌السلام|امام رضا علیه‌السلام]]'''</div>
احمد بن موسی، مشهور به “شاه چراغ”، میان [[فرزندان]] [[امام هفتم]]{{ع}} جایگاه ویژه‌ای داشته و به [[لقب]] سیدالسادات مشهور بوده است. ایشان از فضلای عصر خود بوده و [[روایات]] بسیاری را از پدرانش به خاطر داشته و نقل کرده است و نسخه‌های متعددی از [[قرآن]] را با دست خود نوشته است.
[[پرونده: ضریح امام رضا. jpeg|بی‌قاب|150px|left|link= امام رضا علیه‌السلام]]
امام رضا {{ع}} هشتمین پیشوای [[مسلمانان]] در ۱۱ [[ذی قعده]] سال ۱۴۸ه. در [[مدینه]] به دنیا آمد. پدر ارجمندش [[موسی بن جعفر]]{{ع}} و مادر آن حضرت خیزران نامیده می‌شد، برخی هم گفته‌اند اسم آن بانوی محترمه نجمه و کنیه‌اش [[ام البنین]] بوده است. مشهورترین لقب امام هشتم {{ع}}، رضا است.


مادر احمد بن موسی که در منابع از وی با کنیه “امّ‌احمد” یاد می‌شود، جایگاه ویژه‌ای نزد امام کاظم{{ع}} داشته و مورد وثوق ایشان بوده و از [[گواهان]] [[وصیت]] ایشان به شمار می‌آمده است. [[علامه مجلسی]] وی را [[داناترین]]، پرهیزگارترین و گرامی‌ترین [[زنان]] امام موسی بن جعفر‌{{ع}} دانسته است.  
[[خلفای عباسی]] معاصر آن [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} سه نفر بودند: [[هارون]]، [[محمد امین]] و [[عبدالله مأمون]]. واگذاری [[منصب]] [[ولایت‌عهدی]] به [[امام رضا]]{{ع}} از چاره‌هایی‌ بود که برای [[گریز]] از خطر [[شیعه]] یافتند. بدین‌سان، دوران [[امامت]] [[امام رضا]]{{ع}} را به دو دوره پیش و پس از [[ولایت‌عهدی]] تقسیم کرد.


[[علامه مجلسی]] نقل می‌کند: پس از شهادت [[امام کاظم]]{{ع}}، جماعات زیادی از مردم مدینه به در [[خانه]] امّ‌احمد آمدند تا با أحمد بن موسی{{ع}} به عنوان “امام” بیعت کنند. [[مجلسی]] علت این کار را آن می‌داند که ایشان شخصی [[عابد]]، [[پارسا]]، [[فاضل]]، صاحب جلالت و [[کرامت]] بود و همه این [[فضائل]]، [[خلق]] را به این [[گمان]] افکنده بود که وی [[امام]] پس از [[حضرت موسی بن جعفر]]{{ع}} است. احمد بن موسی{{ع}} با همه افرادی که برای [[بیعت]] حاضر شده بودند به [[مسجد]] رفت و از همه آنان بیعت گرفت. سپس بر فراز [[منبر]] رفت و خطبه‌ای در نهایت [[بلاغت]] و [[فصاحت]] ایراد کرد و سپس فرمود: همانطور که اکنون همه شما با من بیعت کردید و بیعت من به گردن شماست، من نیز با برادرم [[علی بن موسی الرضا]]{{ع}} بیعت کرده‌ام. بدانید که او امام و [[خلیفه پیامبر]]{{صل}} است و پس از پدرم او [[ولیّ]] خداست که اطاعتش بر من و شما از جانب [[خدا]] و [[پیامبر]]{{صل}} [[واجب]] شده است. تمام حاضران سخن ایشان را [[تصدیق]] کردند و با احمد بن موسی{{ع}} به در خانه [[امام رضا]]{{ع}} رفتند و با ایشان بیعت کردند. امام نیز [[برادر]] را بدین خاطر [[دعا]] کرد.
مدت [[امامت]] ایشان پیش از پذیرش ولایتعهدی، هفده سال بود که ده سال از این سال‌ها را در عصر [[هارون]]، پنج سال را در عصر [[امین]] و دو سال را در [[عهد]] [[مأمون]] و در [[مدینه]] سپری کرد. زمانی که پدر گرامی‌اش به [[شهادت]] رسید، در [[مدینه]] بود و رسیدگی به امور [[شیعیان]] را آغاز کرد. [[شاگردان]] پدر را پیرامون خویش گرد آورد و به [[تعلیم]] [[معارف]] [[ناب]] [[دینی]] پرداخت. [[مأمون]] برای [[فریب]] [[مردم]] و در [[حقیقت]] نظارت بیش‌تر بر [[امام]]{{ع}}، ایشان را به پایتخت خویش آورد و واداشت تا [[منصب]] [[ولایت‌عهدی]] را بپذیرد.  


پس از اینکه امام رضا {{ع}} به مرو رفت، احمد بن موسی{{ع}} در [[مدینه]] به امور خاندان امام کاظم{{ع}} و [[شیعیان]] مشغول شد تا اینکه [[اخبار]] نگران‌کننده‌ای درباره [[تغییر]] موضع [[مأمون]] درباره [[امام رضا]]{{ع}} و به [[شهادت]] رساندن حضرت منتشر شد. جنید شیرازی [[معتقد]] است ایشان به قصد [[خونخواهی]] امام رضا{{ع}} از مأمون با سپاهی متشکل از [[خاندان]] و شیعیان عازم [[خراسان]] و مرو شد. برخی منابع دیگر حرکت کاروان احمد بن موسی{{ع}} را متعلق به زمانی پیش از [[شهادت امام رضا]]{{ع}} می‌دانند و بر این باورند که احمد بن موسی{{ع}} آنگاه که از [[توطئه]] مأمون [[آگاه]] شد، قصد مرو کرد و در نزدیکی شیراز با [[سپاه]] [[حاکم]] وقت، قتلغ خان، مواجه شد و در آنجا بود که از شهادت امام رضا{{ع}} آگاه شد و پس از [[جنگی]] خونین بسیاری از آنان در همین منطقه به [[شهادت]] رسیده و به خاک سپرده شدند. قبر ایشان پس از چند قرن پیدا شده و بارگاهی بر روی آن ساخته شد.
[[مأمون]] از این پیشنهاد اغراض ذیل را تعقیب می‌نمود:
#[[مشروعیت]] بخشیدن به [[حکومت]] خود که نه نزد عبّاسیان [[مشروعیّت]] داشت و نه پیش [[شیعیان]].
#خاموش کردن [[قیام‌ها]] و شورش‌های [[علویان]].
#بد نام نمودن [[امام]] و بقیه [[اهل بیت]]{{عم}}.
#دور نگاه داشتن [[امام]] از پایگاه‌های مردمی و تحت نظر داشتن او.


<div class="readmoreButton">[[احمد بن موسی الکاظم|'''ادامه''']]</div>
[[امام]] که تحت فشار و [[اجبار]] قرار گرفته بود و از طرفی در [[پذیرش]] این امر فوایدی را برای [[حفظ اسلام]] و [[مسلمانان]] ملاحظه می‌فرمود، آن را پذیرفت، ولی در جهت خنثی نمودن اغراض [[سیاسی]] [[مأمون]] اقدامات زیر را معمول داشت:
#عدم [[پذیرش]] [[ولایتعهدی]] مگر پس از [[اجبار]] و آشکار نمودن این [[اجبار]] برای [[مردم]] و [[تاریخ]].
#دخالت نکردن در امور حکومتی.
 
مشهور است که برجستگی‌های [[اخلاقی]] آن [[امام همام]]{{ع}} عبارت بوده‌اند از: [[زهد]] و [[بندگی]]؛ [[فروتنی]]؛ [[علم]] و [[آگاهی]]؛ [[سخاوت]] و [[بخشش]]؛ [[فصاحت]] و [[بلاغت]] و ... .
 
<div class="readmoreButton">[[ امام رضا علیه‌السلام|'''ادامه''']]</div>

نسخهٔ ‏۱۱ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۴۸

پرونده:ضریح امام رضا. jpeg

امام رضا (ع) هشتمین پیشوای مسلمانان در ۱۱ ذی قعده سال ۱۴۸ه. در مدینه به دنیا آمد. پدر ارجمندش موسی بن جعفر(ع) و مادر آن حضرت خیزران نامیده می‌شد، برخی هم گفته‌اند اسم آن بانوی محترمه نجمه و کنیه‌اش ام البنین بوده است. مشهورترین لقب امام هشتم (ع)، رضا است.

خلفای عباسی معاصر آن امام معصوم(ع) سه نفر بودند: هارون، محمد امین و عبدالله مأمون. واگذاری منصب ولایت‌عهدی به امام رضا(ع) از چاره‌هایی‌ بود که برای گریز از خطر شیعه یافتند. بدین‌سان، دوران امامت امام رضا(ع) را به دو دوره پیش و پس از ولایت‌عهدی تقسیم کرد.

مدت امامت ایشان پیش از پذیرش ولایتعهدی، هفده سال بود که ده سال از این سال‌ها را در عصر هارون، پنج سال را در عصر امین و دو سال را در عهد مأمون و در مدینه سپری کرد. زمانی که پدر گرامی‌اش به شهادت رسید، در مدینه بود و رسیدگی به امور شیعیان را آغاز کرد. شاگردان پدر را پیرامون خویش گرد آورد و به تعلیم معارف ناب دینی پرداخت. مأمون برای فریب مردم و در حقیقت نظارت بیش‌تر بر امام(ع)، ایشان را به پایتخت خویش آورد و واداشت تا منصب ولایت‌عهدی را بپذیرد.

مأمون از این پیشنهاد اغراض ذیل را تعقیب می‌نمود:

  1. مشروعیت بخشیدن به حکومت خود که نه نزد عبّاسیان مشروعیّت داشت و نه پیش شیعیان.
  2. خاموش کردن قیام‌ها و شورش‌های علویان.
  3. بد نام نمودن امام و بقیه اهل بیت(ع).
  4. دور نگاه داشتن امام از پایگاه‌های مردمی و تحت نظر داشتن او.

امام که تحت فشار و اجبار قرار گرفته بود و از طرفی در پذیرش این امر فوایدی را برای حفظ اسلام و مسلمانان ملاحظه می‌فرمود، آن را پذیرفت، ولی در جهت خنثی نمودن اغراض سیاسی مأمون اقدامات زیر را معمول داشت:

  1. عدم پذیرش ولایتعهدی مگر پس از اجبار و آشکار نمودن این اجبار برای مردم و تاریخ.
  2. دخالت نکردن در امور حکومتی.

مشهور است که برجستگی‌های اخلاقی آن امام همام(ع) عبارت بوده‌اند از: زهد و بندگی؛ فروتنی؛ علم و آگاهی؛ سخاوت و بخشش؛ فصاحت و بلاغت و ... .