اوس بن صامت انصاری در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۶: خط ۶:
}}
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
[[مادر]] [[اوس بن صامت خزرجی انصاری]]<ref>الاصابه، ج ۱، ص ۳۰۳.</ref> یا [[اویس بن صامت خزرجی انصاری]]<ref>الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۰۷؛ الاصابه، ج ۱، ص ۳۰۲؛ اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۲۳.</ref> قُرّة العین دختر عُباده خزرجی <ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج ۳، ص ۴۱۳؛ الطبقات، ابن‌خیاط، ص ۱۶۹: ۶۱۳؛ المعارف، ص ۲۵۵.</ref> است و برادرش [[عبادة بن صامت|عُبادة بن صامت]] [[صحابی پیامبر]] <ref>رجال الطوسی، ص ۲۳؛ البدایة و النهایه، ج ۳، ص ۲۴۷ ـ ۲۴۸؛ ج ۷، ص ۱۷۶.</ref> و همسرش [[خوله بنت ثعلبه|خولة بنت ثعلبة الخزرجیّه]]. [[مفسران]] نام‌های دیگری نیز برای همسرش ذکر کرده‌اند.<ref>اسباب النزول، ص ۳۴۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۷، ص ۱۷۵؛ المیزان، ج ۱۹، ص ۱۸۱.</ref> بنا به گزارش برخی منابع همسرش دختر عموی او بوده است.
[[اوس بن صامت بن قیس انصاری خزرجی]]<ref>الاصابه، ج ۱، ص ۳۰۳.</ref> یا [[اویس بن صامت خزرجی انصاری]]<ref>الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۰۷؛ الاصابه، ج ۱، ص ۳۰۲؛ اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۲۳.</ref> مادرش قُرّة العین دختر عُباده خزرجی <ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج ۳، ص ۴۱۳؛ الطبقات، ابن‌خیاط، ص ۱۶۹: ۶۱۳؛ المعارف، ص ۲۵۵.</ref> است و برادرش [[عبادة بن صامت|عُبادة بن صامت]] [[صحابی پیامبر]] <ref>رجال الطوسی، ص ۲۳؛ البدایة و النهایه، ج ۳، ص ۲۴۷ ـ ۲۴۸؛ ج ۷، ص ۱۷۶.</ref> و همسرش [[خوله بنت ثعلبه|خولة بنت ثعلبة الخزرجیّه]]. [[مفسران]] نام‌های دیگری نیز برای همسرش ذکر کرده‌اند.<ref>اسباب النزول، ص ۳۴۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۷، ص ۱۷۵؛ المیزان، ج ۱۹، ص ۱۸۱.</ref> بنا به گزارش برخی منابع همسرش دختر عموی او بوده است.


اوس از [[شاعران]] [[خزرج]] و [[راویان حدیث]] بود و در جنگ‌های [[بدر]]، [[احد]] و [[خندق]] شرکت کرد و پس از [[رحلت پیامبر]] در [[بیت المقدس]] ساکن شد و در سال ۳۲ یا ۳۴ قمری در رَمْله (از شهرهای بزرگ [[فلسطین]])<ref>معجم البلدان، ج ۳، ص ۶۹.</ref> در ۷۲ یا ۸۵ سالگی <ref>الاصابه، ج ۱، ص ۳۰۳؛ تهذیب التهذیب، ج ۱، ص ۳۴۸.</ref> از [[دنیا]] رفت.
اوس از [[شاعران]] [[خزرج]] و [[راویان حدیث]] بود و در جنگ‌های [[بدر]]، [[احد]] و [[خندق]] شرکت کرد و پس از [[رحلت پیامبر]] در [[بیت المقدس]] ساکن شد و در سال ۳۲ یا ۳۴ قمری در رَمْله (از شهرهای بزرگ [[فلسطین]])<ref>معجم البلدان، ج ۳، ص ۶۹.</ref> در ۷۲ یا ۸۵ سالگی <ref>الاصابه، ج ۱، ص ۳۰۳؛ تهذیب التهذیب، ج ۱، ص ۳۴۸.</ref> از [[دنیا]] رفت.


درباره [[تندخویی]] او در دوره کهنسالی گزارش‌هایی [[نقل]] شده است.<ref>مجمع البیان، ج ۹، ص ۳۷۱؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج ۴، ص ۳۴۱؛ الدرالمنثور، ج ۸، ص ۷۰.</ref> در دوره [[اسلامی]] وی نخستین فردی بود که همسرش را [[ظهار]] کرد.<ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص ۳۶۵؛ التبیان، ج ۹، ص ۵۴۱؛ الاصابه، ج ۱، ص ۳۰۳.</ref> مفسران ذیل [[نخستین آیات]] [[سوره مجادله]] به این مسئله پرداخته‌اند.<ref> مجمع البیان، ج ۹، ص ۳۷۱؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۷، ص ۱۷۶.</ref> بنا به گزارش [[راویان]] روزی اوس بر همسرش [[خشم]] گرفت و بنا به [[سنت]] جاهلیِ ظهار، همسرش را همچون مادرش دانست و بر خود [[حرام]] کرد؛ امّا پس از آن پشیمان شد. همسرش که برای چاره اندیشی نزد [[رسول خدا]]{{صل}} رفته بود [[زبان]] به [[گلایه]] گشود که اموالم را صرف و جوانیم را تباه کرد و [[اهل]] و خویشاوندانم را از پیرامونم پراکنده ساخت و حال که سالخورده شده‌ام مرا ظهار کرده؛ لکن از کار خویش پشیمان شده است. [[پیامبر]] فرمود: در این زمینه حکمی نازل نشده است. خوله دست به [[دعا]] برداشت و به [[خداوند]] شکوه کرد و [[منتظر]] ماند تا آنکه این [[آیات]] نازل شد: {{متن قرآن|قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِي تُجَادِلُكَ فِي زَوْجِهَا وَتَشْتَكِي إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ يَسْمَعُ تَحَاوُرَكُمَا إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ الَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنكُم مِّن نِّسَائِهِم مَّا هُنَّ أُمَّهَاتِهِمْ إِنْ أُمَّهَاتُهُمْ إِلاَّ الَّلائِي وَلَدْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَيَقُولُونَ مُنكَرًا مِّنَ الْقَوْلِ وَزُورًا وَإِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ وَالَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِن نِّسَائِهِمْ ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا قَالُوا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِّن قَبْلِ أَن يَتَمَاسَّا ذَلِكُمْ تُوعَظُونَ بِهِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ مِن قَبْلِ أَن يَتَمَاسَّا فَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّينَ مِسْكِينًا ذَلِكَ لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ }}<ref>«خداوند، سخن زنی را که با تو درباره همسرش چالش داشت و به خداوند شکوه می‌کرد شنیده است و خداوند گفت و گوی شما را می‌شنود که خداوند، شنوایی بیناست. کسانی از شما که زنان خود را ظهار می‌کنند، آن زنان، مادران آنان نیستند، مادرانشان جز کسانی که آنان را زاده‌اند نمی‌باشند و اینان بی‌گمان سخنی ناپسند و نادرست می‌گویند و باری، خداوند به یقین در گذرنده‌ای آمرزنده است. و آنان که زنان خود را ظهار می‌کنند سپس به آنچه گفته‌اند باز می‌گردند (تا آن را بشکنند) باید پیش از آنکه با یکدیگر تماسی داشته باشند بنده‌ای آزاد کنند؛ این (کاری) است که بدان اندرز داده می‌شوید و خداوند به آنچه می‌کنید آگاه است. و هر کس نیافت، روزه دو ماه پیاپی پیش از آنکه با همدیگر تماسی بگیرند (بر عهده اوست) و آنکه یارایی ندارد، خوراک دادن به شصت مستمند (بر عهده اوست)، این بدان روست که به خداوند و پیامبرش ایمان آورید و اینها احکام خداوند است و کافران عذابی دردناک خواهند داشت» سوره مجادله، آیه ۱-۴.</ref> با [[نزول]] این آیات [[حکم]] [[کفاره]] ظهار به ترتیب [[اولویت]]، [[آزادی]] [[بنده]]، دو ماه [[روزه]] پیاپی یا [[اطعام]] ۶۰ [[فقیر]] [[تعیین]] شد؛ امّا [[اوس]] که تهی دست بود تنها با کمک پیامبر{{صل}} توانست فقیرانی چند را اطعام کند.
درباره [[تندخویی]] او در دوره کهنسالی گزارش‌هایی [[نقل]] شده است.<ref>مجمع البیان، ج ۹، ص ۳۷۱؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج ۴، ص ۳۴۱؛ الدرالمنثور، ج ۸، ص ۷۰.</ref> در دوره [[اسلامی]] وی نخستین فردی بود که همسرش را [[ظهار]] کرد.<ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص ۳۶۵؛ التبیان، ج ۹، ص ۵۴۱؛ الاصابه، ج ۱، ص ۳۰۳.</ref> مفسران ذیل [[نخستین آیات]] [[سوره مجادله]] به این مسئله پرداخته‌اند.<ref> مجمع البیان، ج ۹، ص ۳۷۱؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۷، ص ۱۷۶.</ref> بنا به گزارش [[راویان]] روزی اوس بر همسرش [[خشم]] گرفت و بنا به [[سنت]] جاهلیِ ظهار، همسرش را همچون مادرش دانست و بر خود [[حرام]] کرد؛ امّا پس از آن پشیمان شد. همسرش که برای چاره اندیشی نزد [[رسول خدا]] {{صل}} رفته بود [[زبان]] به [[گلایه]] گشود که اموالم را صرف و جوانیم را تباه کرد و [[اهل]] و خویشاوندانم را از پیرامونم پراکنده ساخت و حال که سالخورده شده‌ام مرا ظهار کرده؛ لکن از کار خویش پشیمان شده است. [[پیامبر]] فرمود: در این زمینه حکمی نازل نشده است. خوله دست به [[دعا]] برداشت و به [[خداوند]] شکوه کرد و [[منتظر]] ماند تا آنکه این [[آیات]] نازل شد: {{متن قرآن|قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِي تُجَادِلُكَ فِي زَوْجِهَا وَتَشْتَكِي إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ يَسْمَعُ تَحَاوُرَكُمَا إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ الَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنكُم مِّن نِّسَائِهِم مَّا هُنَّ أُمَّهَاتِهِمْ إِنْ أُمَّهَاتُهُمْ إِلاَّ الَّلائِي وَلَدْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَيَقُولُونَ مُنكَرًا مِّنَ الْقَوْلِ وَزُورًا وَإِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ وَالَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِن نِّسَائِهِمْ ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا قَالُوا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِّن قَبْلِ أَن يَتَمَاسَّا ذَلِكُمْ تُوعَظُونَ بِهِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ مِن قَبْلِ أَن يَتَمَاسَّا فَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّينَ مِسْكِينًا ذَلِكَ لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ }}<ref>«خداوند، سخن زنی را که با تو درباره همسرش چالش داشت و به خداوند شکوه می‌کرد شنیده است و خداوند گفت و گوی شما را می‌شنود که خداوند، شنوایی بیناست. کسانی از شما که زنان خود را ظهار می‌کنند، آن زنان، مادران آنان نیستند، مادرانشان جز کسانی که آنان را زاده‌اند نمی‌باشند و اینان بی‌گمان سخنی ناپسند و نادرست می‌گویند و باری، خداوند به یقین در گذرنده‌ای آمرزنده است. و آنان که زنان خود را ظهار می‌کنند سپس به آنچه گفته‌اند باز می‌گردند (تا آن را بشکنند) باید پیش از آنکه با یکدیگر تماسی داشته باشند بنده‌ای آزاد کنند؛ این (کاری) است که بدان اندرز داده می‌شوید و خداوند به آنچه می‌کنید آگاه است. و هر کس نیافت، روزه دو ماه پیاپی پیش از آنکه با همدیگر تماسی بگیرند (بر عهده اوست) و آنکه یارایی ندارد، خوراک دادن به شصت مستمند (بر عهده اوست)، این بدان روست که به خداوند و پیامبرش ایمان آورید و اینها احکام خداوند است و کافران عذابی دردناک خواهند داشت» سوره مجادله، آیه ۱-۴.</ref> با [[نزول]] این آیات [[حکم]] [[کفاره]] ظهار به ترتیب [[اولویت]]، [[آزادی]] [[بنده]]، دو ماه [[روزه]] پیاپی یا [[اطعام]] ۶۰ [[فقیر]] [[تعیین]] شد؛ امّا [[اوس]] که تهی دست بود تنها با کمک پیامبر {{صل}} توانست فقیرانی چند را اطعام کند.


بنا به برخی نقل‌ها پس از [[وفات]] وی دو تن از عموزاده‌هایش بنا به رسم [[جاهلی]] که [[ارث]] را میان مردان [[جنگجو]] قسمت می‌کردند، [[اموال]] [[اوس]] را میان خود تقسیم کردند و به همسرش [[ام‌کجه انصاری|ام‌کُجّه]] و [[فرزندان]] او سهمی ندادند. [[همسر]] او در [[مسجد]] فضیخ به حضور [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[شکایت]] برد. در این هنگام این [[آیه]] نازل شد: {{متن قرآن|لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثُرَ نَصِيبًا مَفْرُوضًا}}<ref>«مردان را از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان، بر جای می‌نهند، بهره‌ای معیّن است؛ و زنان را (نیز) از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان بر جای می‌نهند؛ بهره‌ای معیّن است؛ چه کم باشد و چه زیاد» سوره نساء، آیه ۷.</ref> و بدین‌وسیله [[زنان]] و فرزندان خردسال نیز در شمار [[وارثان]] قرار گرفتند، ازاین‌رو پیامبر از [[تصرف]] عموزاده‌های اوس در اموال وی جلوگیری کرد.<ref>تفسیر بغوی، ج ۱، ص ۳۱۴؛ الکشاف، ج ۱، ص ۵۰۳؛ روض‌الجنان، ج ۵، ص ۲۵۹.</ref> با توجه به نظر مؤرخان در [[تاریخ]] [[وفات]] [[اوس]] پس از [[وفات پیامبر]] و نیز نداشتن همسری به نام ام‌کُجّه این [[شأن نزول]] مورد تردید جدی قرار گرفته است.<ref>[[محمد حسن درایتی|درایتی، محمد حسن]]، [[اوس بن صامت انصاری - درایتی (مقاله)|مقاله «اوس بن صامت انصاری»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>
بنا به برخی نقل‌ها پس از [[وفات]] وی دو تن از عموزاده‌هایش بنا به رسم [[جاهلی]] که [[ارث]] را میان مردان [[جنگجو]] قسمت می‌کردند، [[اموال]] [[اوس]] را میان خود تقسیم کردند و به همسرش [[ام‌کجه انصاری|ام‌کُجّه]] و [[فرزندان]] او سهمی ندادند. [[همسر]] او در [[مسجد]] فضیخ به حضور [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[شکایت]] برد. در این هنگام این [[آیه]] نازل شد: {{متن قرآن|لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثُرَ نَصِيبًا مَفْرُوضًا}}<ref>«مردان را از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان، بر جای می‌نهند، بهره‌ای معیّن است؛ و زنان را (نیز) از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان بر جای می‌نهند؛ بهره‌ای معیّن است؛ چه کم باشد و چه زیاد» سوره نساء، آیه ۷.</ref> و بدین‌وسیله [[زنان]] و فرزندان خردسال نیز در شمار [[وارثان]] قرار گرفتند، ازاین‌رو پیامبر از [[تصرف]] عموزاده‌های اوس در اموال وی جلوگیری کرد.<ref>تفسیر بغوی، ج ۱، ص ۳۱۴؛ الکشاف، ج ۱، ص ۵۰۳؛ روض‌الجنان، ج ۵، ص ۲۵۹.</ref> با توجه به نظر مؤرخان در [[تاریخ]] [[وفات]] [[اوس]] پس از [[وفات پیامبر]] و نیز نداشتن همسری به نام ام‌کُجّه این [[شأن نزول]] مورد تردید جدی قرار گرفته است.<ref>[[محمد حسن درایتی|درایتی، محمد حسن]]، [[اوس بن صامت انصاری - درایتی (مقاله)|مقاله «اوس بن صامت انصاری»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص 41-42.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* [[پرونده:000056.jpg|22px]] [[محمد حسن درایتی|درایتی، محمد حسن]]، [[اوس بن صامت انصاری - درایتی (مقاله)|مقاله «اوس بن صامت انصاری»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۵''']]
#[[پرونده:000056.jpg|22px]] [[محمد حسن درایتی|درایتی، محمد حسن]]، [[اوس بن صامت انصاری - درایتی (مقاله)|مقاله «اوس بن صامت انصاری»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۵''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}



نسخهٔ کنونی تا ‏۳ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۴۰

مقدمه

اوس بن صامت بن قیس انصاری خزرجی[۱] یا اویس بن صامت خزرجی انصاری[۲] مادرش قُرّة العین دختر عُباده خزرجی [۳] است و برادرش عُبادة بن صامت صحابی پیامبر [۴] و همسرش خولة بنت ثعلبة الخزرجیّه. مفسران نام‌های دیگری نیز برای همسرش ذکر کرده‌اند.[۵] بنا به گزارش برخی منابع همسرش دختر عموی او بوده است.

اوس از شاعران خزرج و راویان حدیث بود و در جنگ‌های بدر، احد و خندق شرکت کرد و پس از رحلت پیامبر در بیت المقدس ساکن شد و در سال ۳۲ یا ۳۴ قمری در رَمْله (از شهرهای بزرگ فلسطین)[۶] در ۷۲ یا ۸۵ سالگی [۷] از دنیا رفت.

درباره تندخویی او در دوره کهنسالی گزارش‌هایی نقل شده است.[۸] در دوره اسلامی وی نخستین فردی بود که همسرش را ظهار کرد.[۹] مفسران ذیل نخستین آیات سوره مجادله به این مسئله پرداخته‌اند.[۱۰] بنا به گزارش راویان روزی اوس بر همسرش خشم گرفت و بنا به سنت جاهلیِ ظهار، همسرش را همچون مادرش دانست و بر خود حرام کرد؛ امّا پس از آن پشیمان شد. همسرش که برای چاره اندیشی نزد رسول خدا (ص) رفته بود زبان به گلایه گشود که اموالم را صرف و جوانیم را تباه کرد و اهل و خویشاوندانم را از پیرامونم پراکنده ساخت و حال که سالخورده شده‌ام مرا ظهار کرده؛ لکن از کار خویش پشیمان شده است. پیامبر فرمود: در این زمینه حکمی نازل نشده است. خوله دست به دعا برداشت و به خداوند شکوه کرد و منتظر ماند تا آنکه این آیات نازل شد: ﴿قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِي تُجَادِلُكَ فِي زَوْجِهَا وَتَشْتَكِي إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ يَسْمَعُ تَحَاوُرَكُمَا إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ الَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنكُم مِّن نِّسَائِهِم مَّا هُنَّ أُمَّهَاتِهِمْ إِنْ أُمَّهَاتُهُمْ إِلاَّ الَّلائِي وَلَدْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَيَقُولُونَ مُنكَرًا مِّنَ الْقَوْلِ وَزُورًا وَإِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ وَالَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِن نِّسَائِهِمْ ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا قَالُوا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِّن قَبْلِ أَن يَتَمَاسَّا ذَلِكُمْ تُوعَظُونَ بِهِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ مِن قَبْلِ أَن يَتَمَاسَّا فَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّينَ مِسْكِينًا ذَلِكَ لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ [۱۱] با نزول این آیات حکم کفاره ظهار به ترتیب اولویت، آزادی بنده، دو ماه روزه پیاپی یا اطعام ۶۰ فقیر تعیین شد؛ امّا اوس که تهی دست بود تنها با کمک پیامبر (ص) توانست فقیرانی چند را اطعام کند.

بنا به برخی نقل‌ها پس از وفات وی دو تن از عموزاده‌هایش بنا به رسم جاهلی که ارث را میان مردان جنگجو قسمت می‌کردند، اموال اوس را میان خود تقسیم کردند و به همسرش ام‌کُجّه و فرزندان او سهمی ندادند. همسر او در مسجد فضیخ به حضور پیامبر اکرم (ص) شکایت برد. در این هنگام این آیه نازل شد: ﴿لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثُرَ نَصِيبًا مَفْرُوضًا[۱۲] و بدین‌وسیله زنان و فرزندان خردسال نیز در شمار وارثان قرار گرفتند، ازاین‌رو پیامبر از تصرف عموزاده‌های اوس در اموال وی جلوگیری کرد.[۱۳] با توجه به نظر مؤرخان در تاریخ وفات اوس پس از وفات پیامبر و نیز نداشتن همسری به نام ام‌کُجّه این شأن نزول مورد تردید جدی قرار گرفته است.[۱۴]

منابع

پانویس

  1. الاصابه، ج ۱، ص ۳۰۳.
  2. الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۰۷؛ الاصابه، ج ۱، ص ۳۰۲؛ اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۲۳.
  3. الطبقات، ابن‌سعد، ج ۳، ص ۴۱۳؛ الطبقات، ابن‌خیاط، ص ۱۶۹: ۶۱۳؛ المعارف، ص ۲۵۵.
  4. رجال الطوسی، ص ۲۳؛ البدایة و النهایه، ج ۳، ص ۲۴۷ ـ ۲۴۸؛ ج ۷، ص ۱۷۶.
  5. اسباب النزول، ص ۳۴۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۷، ص ۱۷۵؛ المیزان، ج ۱۹، ص ۱۸۱.
  6. معجم البلدان، ج ۳، ص ۶۹.
  7. الاصابه، ج ۱، ص ۳۰۳؛ تهذیب التهذیب، ج ۱، ص ۳۴۸.
  8. مجمع البیان، ج ۹، ص ۳۷۱؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج ۴، ص ۳۴۱؛ الدرالمنثور، ج ۸، ص ۷۰.
  9. تفسیر قمی، ج ۲، ص ۳۶۵؛ التبیان، ج ۹، ص ۵۴۱؛ الاصابه، ج ۱، ص ۳۰۳.
  10. مجمع البیان، ج ۹، ص ۳۷۱؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۷، ص ۱۷۶.
  11. «خداوند، سخن زنی را که با تو درباره همسرش چالش داشت و به خداوند شکوه می‌کرد شنیده است و خداوند گفت و گوی شما را می‌شنود که خداوند، شنوایی بیناست. کسانی از شما که زنان خود را ظهار می‌کنند، آن زنان، مادران آنان نیستند، مادرانشان جز کسانی که آنان را زاده‌اند نمی‌باشند و اینان بی‌گمان سخنی ناپسند و نادرست می‌گویند و باری، خداوند به یقین در گذرنده‌ای آمرزنده است. و آنان که زنان خود را ظهار می‌کنند سپس به آنچه گفته‌اند باز می‌گردند (تا آن را بشکنند) باید پیش از آنکه با یکدیگر تماسی داشته باشند بنده‌ای آزاد کنند؛ این (کاری) است که بدان اندرز داده می‌شوید و خداوند به آنچه می‌کنید آگاه است. و هر کس نیافت، روزه دو ماه پیاپی پیش از آنکه با همدیگر تماسی بگیرند (بر عهده اوست) و آنکه یارایی ندارد، خوراک دادن به شصت مستمند (بر عهده اوست)، این بدان روست که به خداوند و پیامبرش ایمان آورید و اینها احکام خداوند است و کافران عذابی دردناک خواهند داشت» سوره مجادله، آیه ۱-۴.
  12. «مردان را از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان، بر جای می‌نهند، بهره‌ای معیّن است؛ و زنان را (نیز) از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان بر جای می‌نهند؛ بهره‌ای معیّن است؛ چه کم باشد و چه زیاد» سوره نساء، آیه ۷.
  13. تفسیر بغوی، ج ۱، ص ۳۱۴؛ الکشاف، ج ۱، ص ۵۰۳؛ روض‌الجنان، ج ۵، ص ۲۵۹.
  14. درایتی، محمد حسن، مقاله «اوس بن صامت انصاری»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵، ص 41-42.