طاووس بن کیسان یمانی در علوم قرآنی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[شیخ طوسی]] [[ابو عبد الرحمان طاووس بن کیسان یمانی]]<ref>ابن خلّکان و برخی دیگر تاریخ وفات او را ۱۰۶ ه. ق بیان کردهاند، ولی ۱۰۰، ۱۰۱، ۱۰۴، ۱۰۵ و بیش از ۱۱۰ را نیز در تاریخ وفات وی گفتهاند (ر.ک: وفیات الاعیان، ج۲، ص۵۰۹ رقم ۳۰۶، ابن حجر؛ تهذیب التهذیب، ج۵، ص۹).</ref> را از [[اصحاب]] [[امام علی بن الحسین]]{{عم}} به شمار آورده است<ref>رجال الطوسی، ص۹۴، باب الطاء رقم ۳.</ref>. | [[شیخ طوسی]] [[ابو عبد الرحمان طاووس بن کیسان یمانی]]<ref>ابن خلّکان و برخی دیگر تاریخ وفات او را ۱۰۶ ه. ق بیان کردهاند، ولی ۱۰۰، ۱۰۱، ۱۰۴، ۱۰۵ و بیش از ۱۱۰ را نیز در تاریخ وفات وی گفتهاند (ر. ک: وفیات الاعیان، ج۲، ص۵۰۹ رقم ۳۰۶، ابن حجر؛ تهذیب التهذیب، ج۵، ص۹).</ref> را از [[اصحاب]] [[امام علی بن الحسین]] {{عم}} به شمار آورده است<ref>رجال الطوسی، ص۹۴، باب الطاء رقم ۳.</ref>. | ||
[[ابو حاتم]] رجالشناس معروف [[اهل تسنن]] او را در شمار [[تابعین]] آورده و دربارهاش گفته است: مادرش [[ایرانی]]... و از [[عابدان]] و [[فقیهان]] [[یمن]] و از [[سادات]] تابعین بوده است<ref>ابو حاتم، کتاب الثقات، ج۴، ص۳۹۱.</ref>. | [[ابو حاتم]] رجالشناس معروف [[اهل تسنن]] او را در شمار [[تابعین]] آورده و دربارهاش گفته است: مادرش [[ایرانی]]... و از [[عابدان]] و [[فقیهان]] [[یمن]] و از [[سادات]] تابعین بوده است<ref>ابو حاتم، کتاب الثقات، ج۴، ص۳۹۱.</ref>. | ||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
[[ابو نعیم]] گفته است: طاووس پنجاه نفر از [[صحابه]] و [[دانشمندان]] و اعلام آنان را [[درک]] کرده، ولی بیشتر روایاتش از [[ابن عباس]] است<ref>ابو نعیم اصفهانی، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیا، ج۴، ص۱۶؛ شامی، تهذیب حلیة الاولیاء، ج۲، ص۳۴ و ج۳، ص۲۲۴.</ref>. از [[عبیدالله بن یزید]] نقل کردهاند که وی با [[خواص]] بر ابن عباس وارد میشد<ref>ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج۲، ص۵۰۹؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص۴۶.</ref>. برخی گفتهاند اسم او «ذکوان» است و طاووس [[لقب]] او است و این لقب را به خاطر اینکه طاووس [[قاریان]] بوده به او دادهاند <ref>ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج۲، ص۵۱۰.</ref>. | [[ابو نعیم]] گفته است: طاووس پنجاه نفر از [[صحابه]] و [[دانشمندان]] و اعلام آنان را [[درک]] کرده، ولی بیشتر روایاتش از [[ابن عباس]] است<ref>ابو نعیم اصفهانی، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیا، ج۴، ص۱۶؛ شامی، تهذیب حلیة الاولیاء، ج۲، ص۳۴ و ج۳، ص۲۲۴.</ref>. از [[عبیدالله بن یزید]] نقل کردهاند که وی با [[خواص]] بر ابن عباس وارد میشد<ref>ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج۲، ص۵۰۹؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص۴۶.</ref>. برخی گفتهاند اسم او «ذکوان» است و طاووس [[لقب]] او است و این لقب را به خاطر اینکه طاووس [[قاریان]] بوده به او دادهاند <ref>ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج۲، ص۵۱۰.</ref>. | ||
[[زرکلی]] گفته است: [[طاووس بن کیسان خولانی همدانی]]، ابو عبدالرحمان در [[فقاهت]] و [[فهم | [[زرکلی]] گفته است: [[طاووس بن کیسان خولانی همدانی]]، ابو عبدالرحمان در [[فقاهت]] و [[فهم دین]]، [[روایت حدیث]]، [[سختی]] [[معیشت]] و [[جرأت]] بر [[اندرز]] [[خلفا]] و [[پادشاهان]] از بزرگان تابعین است. اصل او از [[فارس]] ([[ایران]])، [[تولد]] و نشو و نمایش در یمن بوده و در مزدلفه یا [[منی]] در حال [[اعمال]] [[حج]] از [[دنیا]] رفته است <ref>زرکلی، الاعلام، ج۳، ص۲۲۴.</ref>. | ||
از ابن عینیه نقل کردهاند که دربارهاش گفته است: «پرهیزکنندگان از [[سلطان]] سه نفرند: | از ابن عینیه نقل کردهاند که دربارهاش گفته است: «پرهیزکنندگان از [[سلطان]] سه نفرند: | ||
# [[ابو ذر]] در [[زمان]] خودش؛ | # [[ابو ذر]] در [[زمان]] خودش؛ | ||
#طاووس در زمان خودش»....<ref>ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۵، ص۹.</ref>. | # طاووس در زمان خودش»....<ref>ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۵، ص۹.</ref>. | ||
[[وثاقت]] وی در نزد [[اهل تسنن]] مسلم است؛ زیرا [[ابن حجر]] او را از [[راویان]] [[صحاح]] سته اهل تسنن معرفی و [[ثقه]] بودن او را از ابن معین و [[ابو زرعه]] نقل کرده است<ref>ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۵، ص۸ و ۹.</ref>، ولی در نزد [[شیعه]] نامعلوم میباشد؛ زیرا رجالشناسان کهن شیعه درباره [[وثاقت]] یا عدم وثاقت وی سخنی ندارند<ref>برخی متأخران به استناد برخی روایات، موثق بودن خبر وی و اعتماد به آن را درصورتیکه معارض نداشته باشد، بعید ندانستهاند (مامقانی، تنقیح المقال، ج۲، ص۱۰۷).</ref>. | [[وثاقت]] وی در نزد [[اهل تسنن]] مسلم است؛ زیرا [[ابن حجر]] او را از [[راویان]] [[صحاح]] سته اهل تسنن معرفی و [[ثقه]] بودن او را از ابن معین و [[ابو زرعه]] نقل کرده است<ref>ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۵، ص۸ و ۹.</ref>، ولی در نزد [[شیعه]] نامعلوم میباشد؛ زیرا رجالشناسان کهن شیعه درباره [[وثاقت]] یا عدم وثاقت وی سخنی ندارند<ref>برخی متأخران به استناد برخی روایات، موثق بودن خبر وی و اعتماد به آن را درصورتیکه معارض نداشته باشد، بعید ندانستهاند (مامقانی، تنقیح المقال، ج۲، ص۱۰۷).</ref>. | ||
[[مذهب]] وی نیز نامعلوم است؛ زیرا دلیل صریحی بر تعیین مذهب وی وجود ندارد، آنچه هست، این است که وی از [[راویان حدیث غدیر]] میباشد<ref>ر. ک: امینی، الغدیر، ج۱، ص۶۶.</ref> و [[روایات]] فراوانی از وی در [[فضائل]] [[اهل بیت پیامبر]]{{عم}} و حتی روایتی در [[فضیلت]] شیعۀ [[امام علی]]{{ع}} از وی نقل شده است<ref>ر.ک: مجلسی، بحار الانوار، ج۱۸، ص۳۵۰، ح۶۱ و ج۲۴، ص۷، ح۱۲ و ج۲۷، ص۳، ح۷ و ص۶، ح۱۲ و ج۴۳، ص۲۹۷، ح۵۹ و ج۴۴، ص۱۸۷، ح۱۶ و ج۴۶، ص۷۵، ح۶۶ و ص۸۱، ح۷۵ و ص۳۵۱، ح۴ و ۵ و ص۳۵۴ و ج۶۸، ص۱۳۵، ح۷۱ و ج۷۸، ص۱۴۶، ح۷ و ج۹۴، ص۸۹ و ۹۰، ح۱.</ref>، ولی روشن میباشد که نقل [[حدیث غدیر]] و روایات فضائل، اعم از شیعه بودن است، بلکه برخی روایات به شیعه نبودن وی اشعار دارد<ref>ر.ک: مجلسی، بحار الانوار، ج۴۷، ص۳۵، ح۶۷؛ مامقانی، تنقیح المقال، ج۲، ص۱۰۷.</ref>. | [[مذهب]] وی نیز نامعلوم است؛ زیرا دلیل صریحی بر تعیین مذهب وی وجود ندارد، آنچه هست، این است که وی از [[راویان حدیث غدیر]] میباشد<ref>ر. ک: امینی، الغدیر، ج۱، ص۶۶.</ref> و [[روایات]] فراوانی از وی در [[فضائل]] [[اهل بیت پیامبر]] {{عم}} و حتی روایتی در [[فضیلت]] شیعۀ [[امام علی]] {{ع}} از وی نقل شده است<ref>ر. ک: مجلسی، بحار الانوار، ج۱۸، ص۳۵۰، ح۶۱ و ج۲۴، ص۷، ح۱۲ و ج۲۷، ص۳، ح۷ و ص۶، ح۱۲ و ج۴۳، ص۲۹۷، ح۵۹ و ج۴۴، ص۱۸۷، ح۱۶ و ج۴۶، ص۷۵، ح۶۶ و ص۸۱، ح۷۵ و ص۳۵۱، ح۴ و ۵ و ص۳۵۴ و ج۶۸، ص۱۳۵، ح۷۱ و ج۷۸، ص۱۴۶، ح۷ و ج۹۴، ص۸۹ و ۹۰، ح۱.</ref>، ولی روشن میباشد که نقل [[حدیث غدیر]] و روایات فضائل، اعم از شیعه بودن است، بلکه برخی روایات به شیعه نبودن وی اشعار دارد<ref>ر. ک: مجلسی، بحار الانوار، ج۴۷، ص۳۵، ح۶۷؛ مامقانی، تنقیح المقال، ج۲، ص۱۰۷.</ref>. | ||
دلیل [[مفسر]] بودن وی نیز تنها روایات و آرای [[تفسیری]] نقل شده از وی در [[تفاسیر شیعه]] و [[سنّی]] است؛ زیرا نه کتاب تفسیری برایش ذکر کردهاند و نه [[سیوطی]] و داوودی او را در طبقات المفسرین خود آوردهاند و حتی رجالشناسان، عنوان مفسر را در مورد وی به کار نبردهاند. | دلیل [[مفسر]] بودن وی نیز تنها روایات و آرای [[تفسیری]] نقل شده از وی در [[تفاسیر شیعه]] و [[سنّی]] است؛ زیرا نه کتاب تفسیری برایش ذکر کردهاند و نه [[سیوطی]] و داوودی او را در طبقات المفسرین خود آوردهاند و حتی رجالشناسان، عنوان مفسر را در مورد وی به کار نبردهاند. | ||
حاج [[خلیفه]] او را در شمار [[مفسران]] [[تابعی]] ذکر کرده<ref>ر.ک: حاج خلیفة، کشف الظنون، ج۱، ص۴۳۰.</ref> و آقای [[محمد هادی معرفت]] او را از اعلام مفسران تابعی دانسته و در شرححال وی سخن گفته<ref>ر.ک: معرفت، التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، ج۱، ص۳۴۳-۳۴۸.</ref> و آقای [[عقیقی بخشایشی]] او را در طبقات [[مفسران شیعه]] آورده است<ref>ر.ک: عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ج۱، ص۳۶۶.</ref>، ولی در کلمات آنان دلیلی بر [[مفسر]] بودن وی، جز برخی آرای [[تفسیری]] نقل شده از او که آقای [[معرفت]] از حلیة الاولیاء نقل کرده است، دیده نمیشود<ref>ر.ک: معرفت، التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، ج۱، ص۳۴۸.</ref>. نمونه آرای تفسیری وی چنین است: | حاج [[خلیفه]] او را در شمار [[مفسران]] [[تابعی]] ذکر کرده<ref>ر. ک: حاج خلیفة، کشف الظنون، ج۱، ص۴۳۰.</ref> و آقای [[محمد هادی معرفت]] او را از اعلام مفسران تابعی دانسته و در شرححال وی سخن گفته<ref>ر. ک: معرفت، التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، ج۱، ص۳۴۳-۳۴۸.</ref> و آقای [[عقیقی بخشایشی]] او را در طبقات [[مفسران شیعه]] آورده است<ref>ر. ک: عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ج۱، ص۳۶۶.</ref>، ولی در کلمات آنان دلیلی بر [[مفسر]] بودن وی، جز برخی آرای [[تفسیری]] نقل شده از او که آقای [[معرفت]] از حلیة الاولیاء نقل کرده است، دیده نمیشود<ref>ر. ک: معرفت، التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، ج۱، ص۳۴۸.</ref>. نمونه آرای تفسیری وی چنین است: | ||
[[شیخ طوسی]] در [[تفسیر]] {{متن قرآن|وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ}}<ref>«و حجّ و عمره را برای خداوند تمام (و کامل) بجا آورید» سوره بقره، آیه ۱۹۶.</ref>از وی نقل کرده که گفته است: | [[شیخ طوسی]] در [[تفسیر]] {{متن قرآن|وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ}}<ref>«و حجّ و عمره را برای خداوند تمام (و کامل) بجا آورید» سوره بقره، آیه ۱۹۶.</ref>از وی نقل کرده که گفته است: | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:طاووس بن کیسان یمانی]] | ||
[[رده:اصحاب پیامبر]] | [[رده:اصحاب پیامبر]] |
نسخهٔ کنونی تا ۵ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۰۵
مقدمه
شیخ طوسی ابو عبد الرحمان طاووس بن کیسان یمانی[۱] را از اصحاب امام علی بن الحسین (ع) به شمار آورده است[۲].
ابو حاتم رجالشناس معروف اهل تسنن او را در شمار تابعین آورده و دربارهاش گفته است: مادرش ایرانی... و از عابدان و فقیهان یمن و از سادات تابعین بوده است[۳].
ابو نعیم گفته است: طاووس پنجاه نفر از صحابه و دانشمندان و اعلام آنان را درک کرده، ولی بیشتر روایاتش از ابن عباس است[۴]. از عبیدالله بن یزید نقل کردهاند که وی با خواص بر ابن عباس وارد میشد[۵]. برخی گفتهاند اسم او «ذکوان» است و طاووس لقب او است و این لقب را به خاطر اینکه طاووس قاریان بوده به او دادهاند [۶].
زرکلی گفته است: طاووس بن کیسان خولانی همدانی، ابو عبدالرحمان در فقاهت و فهم دین، روایت حدیث، سختی معیشت و جرأت بر اندرز خلفا و پادشاهان از بزرگان تابعین است. اصل او از فارس (ایران)، تولد و نشو و نمایش در یمن بوده و در مزدلفه یا منی در حال اعمال حج از دنیا رفته است [۷].
از ابن عینیه نقل کردهاند که دربارهاش گفته است: «پرهیزکنندگان از سلطان سه نفرند:
وثاقت وی در نزد اهل تسنن مسلم است؛ زیرا ابن حجر او را از راویان صحاح سته اهل تسنن معرفی و ثقه بودن او را از ابن معین و ابو زرعه نقل کرده است[۹]، ولی در نزد شیعه نامعلوم میباشد؛ زیرا رجالشناسان کهن شیعه درباره وثاقت یا عدم وثاقت وی سخنی ندارند[۱۰].
مذهب وی نیز نامعلوم است؛ زیرا دلیل صریحی بر تعیین مذهب وی وجود ندارد، آنچه هست، این است که وی از راویان حدیث غدیر میباشد[۱۱] و روایات فراوانی از وی در فضائل اهل بیت پیامبر (ع) و حتی روایتی در فضیلت شیعۀ امام علی (ع) از وی نقل شده است[۱۲]، ولی روشن میباشد که نقل حدیث غدیر و روایات فضائل، اعم از شیعه بودن است، بلکه برخی روایات به شیعه نبودن وی اشعار دارد[۱۳].
دلیل مفسر بودن وی نیز تنها روایات و آرای تفسیری نقل شده از وی در تفاسیر شیعه و سنّی است؛ زیرا نه کتاب تفسیری برایش ذکر کردهاند و نه سیوطی و داوودی او را در طبقات المفسرین خود آوردهاند و حتی رجالشناسان، عنوان مفسر را در مورد وی به کار نبردهاند. حاج خلیفه او را در شمار مفسران تابعی ذکر کرده[۱۴] و آقای محمد هادی معرفت او را از اعلام مفسران تابعی دانسته و در شرححال وی سخن گفته[۱۵] و آقای عقیقی بخشایشی او را در طبقات مفسران شیعه آورده است[۱۶]، ولی در کلمات آنان دلیلی بر مفسر بودن وی، جز برخی آرای تفسیری نقل شده از او که آقای معرفت از حلیة الاولیاء نقل کرده است، دیده نمیشود[۱۷]. نمونه آرای تفسیری وی چنین است:
شیخ طوسی در تفسیر ﴿وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ﴾[۱۸]از وی نقل کرده که گفته است: اتمامهما افرادهما[۱۹]؛
در تفسیر ﴿...فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ﴾[۲۰] از وی نقل کرده که معنای ﴿تَطَهَّرْنَ﴾ توضأن است[۲۱].
طبرسی در تفسیر ﴿وَثِيَابَكَ فَطَهِّرْ﴾[۲۲] از وی نقل کرده که گفته است: معنای آن وَ ثِيَابَكَ فَقَصِّرْ است[۲۳].
نمونههای دیگر را در مصادر یادشده در پاورقی بنگرید[۲۴].[۲۵]
منابع
پانویس
- ↑ ابن خلّکان و برخی دیگر تاریخ وفات او را ۱۰۶ ه. ق بیان کردهاند، ولی ۱۰۰، ۱۰۱، ۱۰۴، ۱۰۵ و بیش از ۱۱۰ را نیز در تاریخ وفات وی گفتهاند (ر. ک: وفیات الاعیان، ج۲، ص۵۰۹ رقم ۳۰۶، ابن حجر؛ تهذیب التهذیب، ج۵، ص۹).
- ↑ رجال الطوسی، ص۹۴، باب الطاء رقم ۳.
- ↑ ابو حاتم، کتاب الثقات، ج۴، ص۳۹۱.
- ↑ ابو نعیم اصفهانی، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیا، ج۴، ص۱۶؛ شامی، تهذیب حلیة الاولیاء، ج۲، ص۳۴ و ج۳، ص۲۲۴.
- ↑ ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج۲، ص۵۰۹؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص۴۶.
- ↑ ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج۲، ص۵۱۰.
- ↑ زرکلی، الاعلام، ج۳، ص۲۲۴.
- ↑ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۵، ص۹.
- ↑ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۵، ص۸ و ۹.
- ↑ برخی متأخران به استناد برخی روایات، موثق بودن خبر وی و اعتماد به آن را درصورتیکه معارض نداشته باشد، بعید ندانستهاند (مامقانی، تنقیح المقال، ج۲، ص۱۰۷).
- ↑ ر. ک: امینی، الغدیر، ج۱، ص۶۶.
- ↑ ر. ک: مجلسی، بحار الانوار، ج۱۸، ص۳۵۰، ح۶۱ و ج۲۴، ص۷، ح۱۲ و ج۲۷، ص۳، ح۷ و ص۶، ح۱۲ و ج۴۳، ص۲۹۷، ح۵۹ و ج۴۴، ص۱۸۷، ح۱۶ و ج۴۶، ص۷۵، ح۶۶ و ص۸۱، ح۷۵ و ص۳۵۱، ح۴ و ۵ و ص۳۵۴ و ج۶۸، ص۱۳۵، ح۷۱ و ج۷۸، ص۱۴۶، ح۷ و ج۹۴، ص۸۹ و ۹۰، ح۱.
- ↑ ر. ک: مجلسی، بحار الانوار، ج۴۷، ص۳۵، ح۶۷؛ مامقانی، تنقیح المقال، ج۲، ص۱۰۷.
- ↑ ر. ک: حاج خلیفة، کشف الظنون، ج۱، ص۴۳۰.
- ↑ ر. ک: معرفت، التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، ج۱، ص۳۴۳-۳۴۸.
- ↑ ر. ک: عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ج۱، ص۳۶۶.
- ↑ ر. ک: معرفت، التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، ج۱، ص۳۴۸.
- ↑ «و حجّ و عمره را برای خداوند تمام (و کامل) بجا آورید» سوره بقره، آیه ۱۹۶.
- ↑ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۱۵۴.
- ↑ «و از تو درباره حیض میپرسند؛ بگو که آن، گونهای رنج است. پس در حیض از زنان کناره گیرید و با آنان آمیزش نکنید تا پاک شوند و چون شست و شو کردند، از همانجا که خداوند به شما فرموده است با آنان آمیزش کنید، بیگمان خداوند توبه کاران و شستوشوکنندگان را دوست میدارد» سوره بقره، آیه ۲۲۲.
- ↑ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ص۲۲۱.
- ↑ «و جامهات را پاکیزه گردان،» سوره مدثر، آیه ۴.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۸۱.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ج۲، ص۷۸۴ (تفسیر ﴿وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ﴾ «و آنگاه خداوند از پیامبران پیمان گرفت» سوره آل عمران، آیه ۸۱)، نحّاس، معانی القرآن، ج۱، ص۱۱۶، ۱۳۱، ۱۷۵ و ۲۰۲ و ج۲، ص۶۹ و ۷۲ و ج۳، ص۵۳ و ۱۸۳ و ج۵، ص۳۸۰.
- ↑ بابایی، علی اکبر، تاریخ تفسیر قرآن، ص ۱۷۴-۱۷۶.