عبرت در جامعهشناسی اسلامی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
(←پانویس) |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = عبرت | | موضوع مرتبط = عبرت | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = عبرت | ||
| مداخل مرتبط = [[عبرت در قرآن]] - [[عبرت در حدیث]] - [[عبرت در نهج البلاغه]] - [[عبرت در | | مداخل مرتبط = [[عبرت در قرآن]] - [[عبرت در حدیث]] - [[عبرت در نهج البلاغه]] - [[عبرت در اخلاق اسلامی]] - [[عبرت در معارف و سیره نبوی]] - [[عبرت در معارف و سیره علوی]] - [[عبرت در فقه سیاسی]] - [[عبرت در جامعهشناسی اسلامی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
==[[عبرتآموزی]] از تجربیات دیگران== | == [[عبرتآموزی]] از تجربیات دیگران == | ||
[[عبرت]] از ماده “عبر” و اصل آن به معنای انتقال از حالی به حالی است. اعتبار و عبرت دریافتی است که [[انسان]] را از [[شناخت]] امور محسوس به شناخت امور نامحسوس انتقال میدهد و از امور مشهود به امور نامشهود [[هدایت]] میکند<ref>حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۵۴۳.</ref>. به بیان دیگر، عبرت، بهرهگیری [[فکری]] و [[تجربی]] از [[مشاهده]] امور و قضایای مفید و استفاده از آن در جریان [[حیات مادی]] و [[معنوی]] است<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۸، ص۱۹.</ref>. | [[عبرت]] از ماده “عبر” و اصل آن به معنای انتقال از حالی به حالی است. اعتبار و عبرت دریافتی است که [[انسان]] را از [[شناخت]] امور محسوس به شناخت امور نامحسوس انتقال میدهد و از امور مشهود به امور نامشهود [[هدایت]] میکند<ref>حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۵۴۳.</ref>. به بیان دیگر، عبرت، بهرهگیری [[فکری]] و [[تجربی]] از [[مشاهده]] امور و قضایای مفید و استفاده از آن در جریان [[حیات مادی]] و [[معنوی]] است<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۸، ص۱۹.</ref>. | ||
بررسی [[تاریخ]] [[حیات]] گذشتگان، منبع بسیار [[ارزشمندی]] برای [[درک]] [[منطق]] [[حاکم]] بر عالم [[انسانی]] و تغییرات آن و شناخت سنتهای [[لایتغیر]] [[الهی]] و درسآموزی برای [[تدبیر]] و تمشیت [[حیات اجتماعی]] است. [[قرآن کریم]] در آیاتی چند [[مؤمنان]] را به درنگ در احوال پیشینیان و عبرتآموزی [[ترغیب]] کرده است. [[علامه طباطبایی]] در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ}}<ref>«پیش از شما سنّتهایی (بوده و) از میان رفتهاند پس روی زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغانگاران چگونه بوده است» سوره آل عمران، آیه ۱۳۷.</ref> مینویسد: اینکه فرموده در [[زمین]] [[سیر]] کنند برای این است که از سرگذشت امتهای گذشته عبرت بگیرند، و سرانجام [[پادشاهان]] و فراعنه [[طاغی]] را ببینند که چگونه قصرهای رفیعشان به دردشان نخورد و ذخیرههای موزه سلطنتیشان و تخت مزین به جواهرشان و [[لشکر]] و هوادارانشان سودی به آنان نبخشید و [[خدای تعالی]] همه را از بین برد، و چیزی به جز سرگذشتی که مایه عبرت باشد از آنان باقی نماند<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۳۰.</ref>. این [[آیات]] معرفی دیگری از [[وحدت]] و [[یکپارچگی]] [[سنتهای الهی]] جریان یافته در تاریخ و [[سرنوشت]] مشترک نسلهای مختلف بشری است. آنچه در گذشته به [[گرفتاری]]، [[سقوط]]، [[ذلت]]، [[نزول بلا]] و نقمت و [[هلاکت]] و زوال منجر شد، امروز نیز هرچند به اشکال و [[صور]] دیگری امکان وقوع دارد و متقابلاً آنچه موجب [[گشایش]]، توسعه، [[عزتمندی]]، [[سروری]] و [[سیادت]]، و [[نزول]] نعمات و [[برکات]] ویژه شده است، امروز نیز در صورت تحقق شرط، امکان وقوع دارد. چه اولاً، در [[سنتهای الهی]] [[تغییر]] و تبدیل نیست و ثانیاً، اگر [[سرنوشت]] هر نسلی جدا و متمایز از سایر نسلها رقم میخورد، توصیه به [[عبرتآموزی]] از سرنوشت نسلهایی که [[زمان]] و [[منطق]] زیستشان با ما متفاوت بوده است، قطعاً بیوجه میبود. این عبرتآموزی و کسب تجربه اگر به رویه [[فرهنگی]] [[تربیتی]] عمومی و همگانی تبدیل شود، نتیجههای بسیار مهمی به دنبال دارد و [[جامعه]] و سازمانهای [[اجتماعی]] باید زمینههای این انتقال اطلاعات و تجربه را فراهم سازند.<ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۳۸۸.</ref> | بررسی [[تاریخ]] [[حیات]] گذشتگان، منبع بسیار [[ارزشمندی]] برای [[درک]] [[منطق]] [[حاکم]] بر عالم [[انسانی]] و تغییرات آن و شناخت سنتهای [[لایتغیر]] [[الهی]] و درسآموزی برای [[تدبیر]] و تمشیت [[حیات اجتماعی]] است. [[قرآن کریم]] در آیاتی چند [[مؤمنان]] را به درنگ در احوال پیشینیان و عبرتآموزی [[ترغیب]] کرده است. [[علامه طباطبایی]] در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ}}<ref>«پیش از شما سنّتهایی (بوده و) از میان رفتهاند پس روی زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغانگاران چگونه بوده است» سوره آل عمران، آیه ۱۳۷.</ref> مینویسد: اینکه فرموده در [[زمین]] [[سیر]] کنند برای این است که از سرگذشت امتهای گذشته عبرت بگیرند، و سرانجام [[پادشاهان]] و فراعنه [[طاغی]] را ببینند که چگونه قصرهای رفیعشان به دردشان نخورد و ذخیرههای موزه سلطنتیشان و تخت مزین به جواهرشان و [[لشکر]] و هوادارانشان سودی به آنان نبخشید و [[خدای تعالی]] همه را از بین برد، و چیزی به جز سرگذشتی که مایه عبرت باشد از آنان باقی نماند<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۳۰.</ref>. این [[آیات]] معرفی دیگری از [[وحدت]] و [[یکپارچگی]] [[سنتهای الهی]] جریان یافته در تاریخ و [[سرنوشت]] مشترک نسلهای مختلف بشری است. آنچه در گذشته به [[گرفتاری]]، [[سقوط]]، [[ذلت]]، [[نزول بلا]] و نقمت و [[هلاکت]] و زوال منجر شد، امروز نیز هرچند به اشکال و [[صور]] دیگری امکان وقوع دارد و متقابلاً آنچه موجب [[گشایش]]، توسعه، [[عزتمندی]]، [[سروری]] و [[سیادت]]، و [[نزول]] نعمات و [[برکات]] ویژه شده است، امروز نیز در صورت تحقق شرط، امکان وقوع دارد. چه اولاً، در [[سنتهای الهی]] [[تغییر]] و تبدیل نیست و ثانیاً، اگر [[سرنوشت]] هر نسلی جدا و متمایز از سایر نسلها رقم میخورد، توصیه به [[عبرتآموزی]] از سرنوشت نسلهایی که [[زمان]] و [[منطق]] زیستشان با ما متفاوت بوده است، قطعاً بیوجه میبود. این عبرتآموزی و کسب تجربه اگر به رویه [[فرهنگی]] [[تربیتی]] عمومی و همگانی تبدیل شود، نتیجههای بسیار مهمی به دنبال دارد و [[جامعه]] و سازمانهای [[اجتماعی]] باید زمینههای این انتقال اطلاعات و تجربه را فراهم سازند.<ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۳۸۸.</ref> | ||
==[[آیات]] [[قرآنی]] مرتبط== | == [[آیات]] [[قرآنی]] مرتبط == | ||
#توصیه ضمنی [[خردمندان]] به عبرتآموزی از احوال امم پیشین و مبتلایان به [[قهر]] و [[غضب الهی]]: {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبَابِ...}}<ref>«به راستی در داستان آنان برای خردمندان پندی (نهفته) است» سوره یوسف، آیه ۱۱۱.</ref>. | # توصیه ضمنی [[خردمندان]] به عبرتآموزی از احوال امم پیشین و مبتلایان به [[قهر]] و [[غضب الهی]]: {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبَابِ...}}<ref>«به راستی در داستان آنان برای خردمندان پندی (نهفته) است» سوره یوسف، آیه ۱۱۱.</ref>. | ||
#امر به [[تأمل]] در فرجام ناخوشایند [[منحرفان]] و متمردان: {{متن قرآن|فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ}}<ref>«...پس روی زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغانگاران چگونه بوده است» سوره آل عمران، آیه ۱۳۷.</ref>.<ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۳۸۸.</ref> | # امر به [[تأمل]] در فرجام ناخوشایند [[منحرفان]] و متمردان: {{متن قرآن|فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ}}<ref>«...پس روی زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغانگاران چگونه بوده است» سوره آل عمران، آیه ۱۳۷.</ref>.<ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۳۸۸.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:عبرت]] | ||
{{ارزشهای اجتماعی}} | {{ارزشهای اجتماعی}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۶ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۴۱
عبرتآموزی از تجربیات دیگران
عبرت از ماده “عبر” و اصل آن به معنای انتقال از حالی به حالی است. اعتبار و عبرت دریافتی است که انسان را از شناخت امور محسوس به شناخت امور نامحسوس انتقال میدهد و از امور مشهود به امور نامشهود هدایت میکند[۱]. به بیان دیگر، عبرت، بهرهگیری فکری و تجربی از مشاهده امور و قضایای مفید و استفاده از آن در جریان حیات مادی و معنوی است[۲]. بررسی تاریخ حیات گذشتگان، منبع بسیار ارزشمندی برای درک منطق حاکم بر عالم انسانی و تغییرات آن و شناخت سنتهای لایتغیر الهی و درسآموزی برای تدبیر و تمشیت حیات اجتماعی است. قرآن کریم در آیاتی چند مؤمنان را به درنگ در احوال پیشینیان و عبرتآموزی ترغیب کرده است. علامه طباطبایی در ذیل آیه ﴿قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ﴾[۳] مینویسد: اینکه فرموده در زمین سیر کنند برای این است که از سرگذشت امتهای گذشته عبرت بگیرند، و سرانجام پادشاهان و فراعنه طاغی را ببینند که چگونه قصرهای رفیعشان به دردشان نخورد و ذخیرههای موزه سلطنتیشان و تخت مزین به جواهرشان و لشکر و هوادارانشان سودی به آنان نبخشید و خدای تعالی همه را از بین برد، و چیزی به جز سرگذشتی که مایه عبرت باشد از آنان باقی نماند[۴]. این آیات معرفی دیگری از وحدت و یکپارچگی سنتهای الهی جریان یافته در تاریخ و سرنوشت مشترک نسلهای مختلف بشری است. آنچه در گذشته به گرفتاری، سقوط، ذلت، نزول بلا و نقمت و هلاکت و زوال منجر شد، امروز نیز هرچند به اشکال و صور دیگری امکان وقوع دارد و متقابلاً آنچه موجب گشایش، توسعه، عزتمندی، سروری و سیادت، و نزول نعمات و برکات ویژه شده است، امروز نیز در صورت تحقق شرط، امکان وقوع دارد. چه اولاً، در سنتهای الهی تغییر و تبدیل نیست و ثانیاً، اگر سرنوشت هر نسلی جدا و متمایز از سایر نسلها رقم میخورد، توصیه به عبرتآموزی از سرنوشت نسلهایی که زمان و منطق زیستشان با ما متفاوت بوده است، قطعاً بیوجه میبود. این عبرتآموزی و کسب تجربه اگر به رویه فرهنگی تربیتی عمومی و همگانی تبدیل شود، نتیجههای بسیار مهمی به دنبال دارد و جامعه و سازمانهای اجتماعی باید زمینههای این انتقال اطلاعات و تجربه را فراهم سازند.[۵]
آیات قرآنی مرتبط
منابع
پانویس
- ↑ حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۵۴۳.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۸، ص۱۹.
- ↑ «پیش از شما سنّتهایی (بوده و) از میان رفتهاند پس روی زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغانگاران چگونه بوده است» سوره آل عمران، آیه ۱۳۷.
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۳۰.
- ↑ شرفالدین، سید حسین، ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۳۸۸.
- ↑ «به راستی در داستان آنان برای خردمندان پندی (نهفته) است» سوره یوسف، آیه ۱۱۱.
- ↑ «...پس روی زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغانگاران چگونه بوده است» سوره آل عمران، آیه ۱۳۷.
- ↑ شرفالدین، سید حسین، ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۳۸۸.