عبرت در معارف و سیره نبوی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

سنت‌های حاکم بر تاریخ، سنت‌هایی معین و ثابت‌اند؛ از این‌رو، تفکر درباره تاریخ گذشتگان مایه پند و اندرز و سبب اصلاح امور مردم خواهد بود و با تفکر درست درباره تاریخ می‌توان از دگرگونی‌های زمانه و از هشدارهای روزگار بهره جست[۱].

رسول خدا (ص) مسلمانان را به عبرت‌گیری از حوادث و وقایع روزگار فراخوانده و فرموده‌اند: "عبرت بگیرید از آنانی که پیش از شما بودند و کیفرهای عبرت آموز دیدند"[۲]. ایشان در ضمن نصایحی، به ابن مسعود چنین می‌فرماید: "از گذشتگان و پادشاهان جابری که در گذشتند، یاد کن؛ پس به درستی که خداوند فرمود: وَعَادًا وَثَمُودَ وَأَصْحَابَ الرَّسِّ وَقُرُونًا بَيْنَ ذَلِكَ كَثِيرًا[۳][۴]. رسول خدا (ص) خوشبخت‌ترین مردم را کسی می‌دانست که از دیگران عبرت بگیرد[۵][۶].

نقل شده است، در جنگ احد، عمرو بن عبداللّه، که کنیه‌اش ابوعزه شاعر بود، به اسارت مسلمانان در آمد. او پیش از این در جنگ بدر نیز به اسارت مسلمانان در آمده بود؛ اما توانست با گریه و زاری محبت رسول خدا (ص) را نسبت به خود برانگیخته، آزاد شود. این بار نیز ابوعزه گفت: "ای محمد (ص) بار دیگر بر من منت بگذار و آزادم کن!" اما پیامبر (ص) فرمود: مؤمن از یک سوراخ دو بار گزیدن نمی‌شود[۷]؛ سپس فرمود: "تو دیگر به مکه بر نخواهی گشت که به‌گونه‌هایت دست بکشی و بگویی دوبار محمد (ص) را مسخره کردم". آن‌گاه رسول خدا (ص) به عاصم بن ثابت دستور داد تا گردنش را بزند[۸][۹].

امام صادق (ع) در مصباح الشریعة با بیان روایتی از رسول خدا (ص) درباره عبرت و ثمرات آن، می‌فرماید: "شخصی که به نظر عبرت می‌نگرد، زندگی او در دنیا مانند زندگی کسی است که خواب می‌بیند و همان‌گونه که شخص خوابیده می‌بیند؛ ولی با بدن، مس جسمانی ندارد، مطالبی که آدم عبرت گیرنده نیز درک می‌کند، دیدنی و مس شدنی نیست و شخص عبرت گیرنده به دلیل زشت شمردن معاملات و کارهای آنان که فریفته زندگی دنیوی شده‌اند، آن چه را که حساب و عقاب و عذاب داشته باشد، از قلب و نفس خود پاک می‌کند و در مقابل، به اعمالی توجه می‌کند که راه قرب به خداوند متعال است و باعث خشنودی و عفو اوست و سپس به کمک آن، موجبات عقاب و حساب را از بین می‌برد و چیزهایی را که در آن دنیا او را به سوی خود دعوت می‌کند، و با مظاهر فریبنده‌اش خود را برایش می‌آراید، از خود پاک می‌کند؛ پس عبرت برای صاحبان خود سه اثر بر جای می‌گذارد:

  1. به حقیقت اعمال خود علم پیدا می‌کنند؛
  2. به آن چه که می‌دانند عمل می‌کنند؛
  3. به آنچه که آگاه نیستند، آگاه می‌شوند[۱۰].

عبرت، در مقایسه با مقام زهد، در مقام دوم و در مقایسه با مقام خشیت، اول است. زهد، مقدمه مقام عبرت است و چون نظر انسان با عبرت همراه شد، به مقام عظمت و جلال حق مطلع می‌شود و برای او خشیت حاصل خواهد شد و تا انسان در نتیجه زهد، قلب صاف، پاک و روشن پیدا نکرده باشد نخواهد توانست نظر عبرت داشته باشد. خداوند متعال می‌فرماید: "پس، ای صاحبان چشم! عبرت بگیرید!" همچنین فرمود: "به درستی که چشم‌های ظاهر، نابینا نمی‌شود؛ بلکه دل‌هایی که در سینه هاست، نابینا می‌شود". پس، هرکه خداوند، چشم دلش را باز سازد و چشمانش با عبرت بینا شود، برایش منزلتی رفیع و ملکی عظیم خواهد بود"[۱۱][۱۲].

منابع

پانویس

  1. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۳۰۹.
  2. ابو الفتح کراجکی، کنز الفوائد، ج ۲، ص ۳۱ و بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۱۷۳.
  3. «و عاد و ثمود و اصحاب رسّ و نسل‌های بسیاری را که در (فاصله) میان آنان بودند (از میان برداشتیم)» سوره فرقان، آیه ۳۸.
  4. بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۱۰۶.
  5. ابن سلامه، مسند الشهاب، ج ۱، ص ۷۹؛ المعجم الکبیر، ج ۳، ص ۱۷۵، الکافی، ج ۸، ص ۸۱ و حسین بن سعید اهوازی، الزهد، ص ۱۴.
  6. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۳۰۹.
  7. «لَا يُلْدَغُ الْمُؤْمِنُ مِنْ جُحْرٍ مَرَّتَيْنِ»
  8. احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج ۱، ص ۳۳۵؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج ۲، ص ۱۰۴، الطبقات الکبری، ج۲، ص۳۳ و محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج ۱، ص ۳۰۹.
  9. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۳۱۰.
  10. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۳۱۰.
  11. مصباح الشریعه، ص ۲۰۱ و بحار الأنوار، ج ۶۸، ص ۳۲۶.
  12. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۳۱۰-۳۱۱.