اسباط: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[اسباط در قرآن]] - [[اسباط در کلام اسلامی]]| پرسش مرتبط  =}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[اسباط در قرآن]] - [[اسباط در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = اسباط (پرسش)}}
 
'''اسباط''' جمع سبط به معنای نوادگان و [[نسل]] یک شخص است. برخی اسباط را انبیای [[بنی اسراییل]]، برخی فرزندان [[حضرت یعقوب]] و برخی هم نسل و [[ذریه]] برخی از [[انبیاء]] می‌دانند.


== مقدمه ==
== مقدمه ==
أسباط جمع سِبْط و برگرفته از ریشه "س ـ ب ـ ط" است.<ref>ترتیب العین، ص ۳۵۹؛ الصحاح، ج ۳، ص ۱۱۲۹؛ القاموس المحیط، ج ۱، ص ۹۰۳، "سبط".</ref> کاربردهای متفاوت این مادّه و مشتقّات آن <ref>ترتیب العین، ص ۳۵۹؛ الصحاح، ج ۳، ص ۱۱۲۹؛ النهایه، ج ۲، ص ۳۳۴، "سبط".</ref> و گزارش‌های واژه‌نگاران از معنای آن نشان می‌دهد که ریشه "س ـ ب ـ ط" در اصل به معنای امتداد و انتشار اموری به‌کار می‌رود که منشأ و ریشه واحدی داشته و امتداد و انتشار آنها به‌صورت طبیعی و آسان صورت می‌گیرد.<ref>مفردات، ص ۳۹۴؛ الفروق اللغویه، ص ۲۷۱؛ التحقیق، ج ۵، ص ۳۳، "سبط".</ref> کاربرد در مواردی چون: درختی بلند و پرشاخ و برگ در میان رملها،<ref>الفروق اللغویه، ص ۲۷۱؛ القاموس المحیط، ج ۲، ص ۳۶۲؛ تاج العروس، ج ۱۰، ص ۲۷۳.</ref> موی صاف و آویخته،<ref> ترتیب العین، ج ۷، ص ۲۱۹؛ القاموس المحیط، ج ۱، ص ۹۰۳.</ref> [[باران]] انبوه،<ref>القاموس المحیط، ج ۱، ص ۹۰۳، "سبط".</ref> [[نوادگان]] و افراد یک [[نسل]] <ref>ترتیب العین، ص ۳۵۹؛ الصحاح، ج ۳، ص ۱۱۲۹؛ التحقیق، ج ۵، ص ۳۳، "سبط".</ref> [[مؤیّد]] این معناست، بر همین اساس گروهی معتقدند که سِبْط به معنای نوه <ref>الصحاح، ج ۳، ص ۱۱۲۹؛ التحقیق، ج ۵، ص ۳۵، "سبط".</ref> و بیشتر نوه دختری <ref> الفروق اللغویه، ص ۲۷۱.</ref> و [[اسباط]] به معنای نوادگان و نسلی که همگی مانند شاخه‌های یک درخت، از یک [[پدر]] و امتداد او هستند، به‌کار می‌رود.<ref> مجمع البیان، ج ۴، ص ۷۵۲؛ مفردات، ص ۲۲۲؛ التحقیق، ج ۵، ص ۳۳، "سبط".</ref> فرزند و نواده برخوردار از جایگاهی ویژه در میان یک نسل پدری را نیز گفته‌اند <ref>لسان العرب، ج ۷، ص ۳۱۰؛ مجمع البحرین، ج ۲، ص ۳۲۶؛ تاج العروس، ج ۱۰، ص ۲۷۳، "سبط".</ref> که به رغم نادر بودن، هماهنگی قابل توجهی با موارد کاربرد نخستین [[سبط]] در [[عهد عتیق]]، ظاهر [[آیات]] مربوط و نیز [[احادیث اسلامی]] دارد؛ همچنین در صورت اضافه به [[یهود]] و [[بنی‌اسرائیل]]، معنای [[قبیله]] برای آن گفته شده است. در تفاوت [[سبط]] و قبیله گفته‌اند: اوّلی در مورد [[نسل]] [[اسحاق]] و دومی در باره نسل [[اسماعیل]] و برای بازشناسی آنها از یکدیگر به‌کار می‌رود.<ref>ترتیب‌العین، ص ۳۵۹؛ الصحاح، ج ۳، ص ۱۱۲۹؛ مجمع البحرین، ج ۲، ص ۳۲۶، "سبط".</ref> کاربرد سبط به معنای گروه و [[جماعت]] در برخی [[احادیث]] <ref> الکافی، ج ۱، ص ۴۴۴؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۷۱؛ التبیان، ج ۷، ص۵۶.</ref> [[مؤیّد]] معنای اخیر است.
اسباط، جمع سبط، به معنای نوادگان و نسل یک شخص است<ref>المفردات، ص۲۲۲، مجمع البیان، ج۴، ص۷۵۲.</ref>. یکی از استعمال‌های شایع سبط، استعمال آن به معنای [[قبیله]] است که البته برای [[قبایل]] خاصی (قبایل [[بنی اسرائیل]] و برای متمایز شدن آنها از [[قبایل عرب]]) به کار می‌‌رفته است<ref>المعجم الوسیط، ص۴۱۴.</ref>. برخی اصل این واژه را [[عبری]] و با تلفظ شبط دانسته‌اند<ref>المتوکلی، سیوطی، جلال الدین، عبدالکریم زبیدی، ص۱۲۵ـ ۱۲۷.</ref> که معنای آن [[عصا]] یا جماعتی است که شخصی با عصا آنها را [[رهبری]] می‌‌کند<ref>قاموس الکتاب المقدس، ص۴۵۵.</ref>.
 
واژه اسباط در ۵ [[آیه قرآن]] و به دو گونه وارد شده است: به صورت نکره برای تقسیم‌بندی [[دوازده گانه]] بنی‌اسرائیل پس از خروج از [[مصر]]<ref>سوره اعراف، آیه ۱۶۰.</ref> و با ال تعریف در ردیف اسامی تعدادی از [[پیامبران]]<ref>سوره بقره، آیه ۱۳۶؛ سوره بقره، آیه ۱۴۰؛ سوره آل عمران، آیه ۸۴؛  سوره نساء، آیه ۱۶۳.</ref>.
 
اطلاعاتی که می‌‌توان از ظاهر [[آیات قرآن]] راجع به اسباط کسب کرد به قرار زیر است:
# به آنها [[وحی]] می‌‌شده و [[پیامبران]] و [[رسولان الهی]] بوده‌اند<ref>سوره نساء، آیه ۱۶۳-۱۶۵.</ref>.
# [[احکام]] یا تعالیمی بر آنها نازل شده که [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[مسلمانان]]<ref>سوره آل عمران، آیه ۸۴؛ سوره بقره، آیه ۱۳۶.</ref> و [[یهود]] و [[نصارا]]<ref>سوره بقره، آیه ۱۳۷.</ref> موظّف بودند به آن [[ایمان]] آورند تا مایه هدایتشان گردد.
# در ردیف [[پیامبران]] بزرگی چون [[ابراهیم]]، اسماعیل، [[اسحاق]] و [[یعقوب]]{{عم}} یاد شده‌اند<ref>سوره بقره، آیه ۱۳۶؛ سوره بقره، آیه ۱۴۰؛ سوره آل عمران، آیه ۸۴؛ سوره نساء، آیه ۱۶۳.</ref>.
# [[یهود]] و [[نصارا]] سعی در منتسب نمودن اسباط به [[کیش]] خود داشته‌اند<ref>سوره بقره، آیه ۱۴۰.</ref>، با اینکه از عدم [[صحت]] این ادعا [[آگاه]] بودند<ref>سوره بقره، آیه ۱۴۰.</ref>.
# [[یهودی]] و [[نصرانی]] نبوده‌اند<ref>سوره بقره، آیه ۱۴۰.</ref>.
# همواره نامشان به دنبال اسم [[یعقوب]]{{ع}} آمده است<ref>سوره بقره، آیه ۱۳۶؛ سوره بقره، آیه ۱۴۰؛ سوره آل عمران، آیه ۸۴؛ سوره نساء، آیه ۱۶۳.</ref>.
# ذکر آنها به صورت خاص، با وجود تعبیر عام النبیّون و النبیّین مذکور در [[آیات]]، نشانه اهمیت آنهاست<ref>سوره بقره، آیه ۱۳۶؛ سوره آل عمران، آیه ۸۴؛ سوره نساء، آیه ۱۶۳.</ref>.
 
در [[روایات]]، این واژه برای گروه‌های متعلق به دوره‌های زمانی مختلف اطلاق شده است مانند: اسباط [[موسی]]{{ع}}<ref>کفایة الأثر، ص۱۶ـ ۱۸، بحارالانوار، ج۳۶، ص۲۸۶.</ref>، اسباط [[یعقوب]]<ref>بحارالانوار، ج۳۶، ص۲۹۰.</ref> و اسباط [[عرب]]<ref>بحارالانوار، ج۱۵، ص۲۴۱ـ ۲۴۷.</ref>.
 
در روایات فراوانی، [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{ع}} [[سبطین]] و سیّد الأسباط و [[امام علی]]{{ع}} [[ابوالسبطین]] و [[فرزندان حضرت فاطمه]] {{ع}} سادة الأسباط و یازده [[امام]] از [[نسل علی]]{{ع}} یازده [[سبط]] خوانده شده‌اند<ref>دلائل الامامة، ج۸، ص۲۵۶، روضة الواعظین، ص۱۴۳، الخرائج والجرائح، ج۲، ص۵۲۴.</ref>.
 
مفاد روایات در مورد اسباط پیش از [[شریعت]] [[حضرت موسی]]{{ع}} که ظاهراً اهمیت ویژه ای داشته‌اند و به همین جهت مورد توجه [[قرآن]] نیز قرار گرفته‌اند چنین است:
# از [[نسل]] [[یعقوب]]{{ع}} بوده‌اند<ref>بحارالانوار، ج۱۰، ص۳۳، ج۱۶، ص۴۰۵، ج ۱۷، ص۲۵۱و ۲۷۸، ج۳۶، ص۳۱۲ـ ۳۱۴ و ۳۲۳ و ۳۸۸، احتجاج، ج۱، ص۲۱۴، الخرائج والجرائح، ج۲، ص۹۰۷ و کفایة الاثر، ص ۱۱۳.</ref>.
# در فاصله زمانی بعد از یوسف{{ع}} و قبل از [[موسی]]{{ع}} [[مبعوث]] شده‌اند<ref>بحارالانوار، ج۱۱، ص۵۰ و کمال الدین، ج۱، ص۲۱۹.</ref>.
# تعداد آنها دوازده نفر بوده است<ref>کفایة الاثر، ۷۹، بحارالانوار، ج۱۱، ص۵۰، ج۳۶، ص۲۸۳ و ۲۹۰ و ۳۱۲، کمال الدین، ج۱، ص۲۱۹.</ref>.
# جایگاه [[امامان]]{{ع}} در نسل [[پیامبر اسلام]]{{صل}} با جایگاه اسباط در نسل یعقوب{{ع}} مقایسه شده است<ref>بحارالانوار، ج۱۰، ص۳۳، ج۱۷، ص۲۵۲و ۲۷۹، الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۹۰۷ و احتجاج، ج۱، ص۲۱۴.</ref>.
# در زمره [[پیامبران]] پرآوازه قرار گرفته‌اند<ref>اقبال الاعمال، ص۶۳۸ و ۶۶۰، مصباح کفعمی، ص۲۲۶.</ref>.
# برای [[عالمان]] [[یهود]] شناخته شده بوده‌اند و آنها را تا حدّی بزرگ می‌‌دانسته‌اند که موجب [[افتخار]] [[حضرت یعقوب]] دانسته‌اند<ref>احتجاج، ج۱، ص۲۱۴.</ref>.
# [[شایسته]] [[صلوات]] و [[درود]] [[الهی]] هستند<ref>بحارالانوار، ج۹۲، ص۳۷۳، ج۱۱، ص۵۹ به نقل از دعای امّ داود، البلد الامین، ص۴۳۶.</ref>.<ref>[[داوود فتح‌الله‌زاده|فتح‌الله‌زاده]] و [[عبدالرحیم سلیمانی بهبهانی|سلیمانی بهبهانی]]، [[اسباط (مقاله)|مقاله «اسباط»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۲۲۶-۲۳۰.</ref>
 
== اسباط، انبیای بنی اسرائیل ==
[[علامه طباطبائی]]<ref>ذیل آیات سوره آل عمران، آیه ۸۴ و سوره نساء، آیه ۱۶۳.</ref>، اسباط را انبیای [[مبعوث]] از ذرّیه یعقوب یا قبایل [[بنی اسرائیل]] می‌‌داند<ref>المیزان،ج۳، ص۳۷۰ و ج۵، ص۱۴۷.</ref>. امّا در [[تفسیر آیه]] ۱۳۶ بقره، علی‌رغم پذیرش [[وحدت سیاق]] آن با دو [[آیه]] پیش<ref>سوره آل عمران، آیه ۸۴ و سوره نساء، آیه ۱۶۳.</ref>، [[پیامبری]] اسباط را فقط در حدّ یک احتمال یادآور شده است<ref>المیزان، ج۱، ص۳۱۵.</ref>.
 
نزدیک به این قول، دیدگاهی است که اسباط را [[انبیاء]] و اوصیای برگزیده از میان [[اولاد]] و احفاد [[یعقوب]] در [[بنی اسرائیل]] و تا [[زمان]] [[حضرت موسی]]{{ع}} دانسته است<ref>اطیب البیان، ج۲، ص۲۱۴.</ref>.
 
کسانی نیز اسباط را انبیای صغار [[یهود]] می‌‌دانند<ref>واژه‌های دخیل، ص ۱۱۵.</ref>، بنابراین که اسباط را از [[انبیای الهی]] بدانیم درباره آنچه بر آنها نازل شده برخی گفته‌اند کتاب‌هایی بوده که اکنون محو و یا [[تحریف]] گشته و مشتمل بر [[دعوت به خدا]]، [[موعظه]]، [[اخلاقیات]] و [[معارف]] بوده است<ref>التحقیق، ج۵، ص۳۹.</ref>. علامه طباطبائی [[نزول]] [[کتاب آسمانی]] را جز در مورد پیامبرانی چون [[موسی]] و [[داود]]{{ع}} [[انکار]] می‌‌کند<ref>المیزان، ج۱، ص۳۱۵.</ref>. برخی نیز مقصود از آن را صحفی دانسته‌اند که بر [[ابراهیم]]{{ع}} نازل شده است و در توجیه نسبت انزال به اسباط در [[قرآن]]، آن را همانند نسبت انزال قرآن به [[مسلمانان]] در [[آیه]] ۱۳۶سوره بقره می‌‌دانند<ref>روض الجنان، ج۲، ص۱۸۵، منهج الصادقین، ج۱، ص۳۲۷، تسنیم، ج۷، ص۲۲۵.</ref>.<ref>[[داوود فتح‌الله‌زاده|فتح‌الله‌زاده]] و [[عبدالرحیم سلیمانی بهبهانی|سلیمانی بهبهانی]]، [[اسباط (مقاله)|مقاله «اسباط»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۲۲۶-۲۳۰.</ref>
 
== اسباط، دوازده پسر [[یعقوب]]{{ع}} ==
مفسّرانی که مراد قرآن از اسباط را فرزندان حضرت یعقوب دانسته‌اند بر دو دسته اند: دسته اول [[پیامبری]] آنها را نپذیرفته‌اند<ref>منهج الصادقین، ج۱، ص۳۲۷، التبیان، ج۱، ص۴۸۱، مجمع البیان، ج۱، ص۲۱۷، تفسیر عیاشی، ج۱، ص۶۲، کشف الحقایق، ج۱، ص۹۲.</ref> و گفته‌اند [[آیات]] اسباط هیچ ظهوری در [[نبوت]] آنها ندارد. این قول با [[ظاهر قرآن]] و روایاتی که اسباط را از زمره پیامبران می‌‌دانست ناسازگار است.


از سوی دیگر [[عربی]] یا دخیل بودن سِبْط و أسباط مورد [[اختلاف]] است. برخلاف [[سیوطی]] که سبط را یک واژه دخیل عِبری و از مُبهمات [[قرآن]] می‌داند،<ref>المتوکلی، ص ۱۲۶؛ الاتقان، ج ۲، ص ۳۱۶.</ref> گروهی دیگر بر عربی بودن آن تأکید می‌ورزند؛<ref> املاء ما من به الرحمن، ج ۱، ص ۲۰۳؛ التبیان فی اعراب القرآن، ج ۱، ص ۲۰۳؛ روح المعانی، مج ۴، ج ۶، ص ۲۶.</ref> همچنین برخی خاورشناسان نیز معتقدند که واژه سِبْط پس از ورود به [[زبان عربی]]، بر اساس [[قواعد]] آن جمع بسته شده است، با این تفاوت که برخی آن را عِبری و برگرفته از "شبط" به معنای "[[عصا]]" یا "جماعتی که رئیسی با عصا آنان را [[رهبری]] می‌کند" و برخی دیگر [[سریانی]] می‌دانند.<ref> واژه‌های دخیل، ص ۱۱۵؛ قاموس الکتاب المقدس، ص ۴۵۵.</ref> آرتور جفری، ریشه اصلی آن را واژه [[عبری]] دانسته و شمار قابل توجهی از [[پژوهشگران]] اروپایی را یاد می‌کند که بر وامگیری مستقیم سِبط از [[زبان عبری]] [[حجت]] آورده‌اند. <ref>واژه‌های دخیل، ص ۱۱۵؛A Hebrew and English Lexicon of the Old Testment; P۹۸۶ - ۹۸۷.</ref> گزارش این دسته از پژوهشگران درباره وجود واژگانی بسیار نزدیک به سبط در زبان‌های آرامی، سبایی، آشوری، عبری و دیگر زبان‌های سامی ـ حامی، در کنار کاربرد فراوان آن در [[عهد عتیق]] و نبود [[شاهد]] مستندی درباره کاربرد آن در اشعار [[عربی]] پیش از [[اسلام]]، می‌تواند مؤیّدی بر معرّب بودن سِبْط باشد.<ref>واژه‌های دخیل، ص ۱۱۵؛A Hebrew and English Lexicon of the Old Testment; P۹۸۶ - ۹۸۷.</ref> یاد کرد [[قرآن]] از [[اسباط]] در کنار نام‌هایی چون [[ابراهیم]]، [[اسماعیل]]، [[اسحاق]]، [[یعقوب]]، [[موسی]]، [[عیسی]] {{عم}} و... {{متن قرآن|قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}}<ref>«بگویید: ما به خداوند و به آنچه به سوی ما و به سوی ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرگان فرو فرستاده شده و به آنچه به موسی و عیسی و آنچه به (دیگر) پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است ایمان آورده‌ایم؛ میان هیچ‌یک از آنان فرق نمی‌نهیم و ما فرمانبردار اوییم» سوره بقره، آیه ۱۳۶.</ref>، {{متن قرآن|أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطَ كَانُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى قُلْ أَأَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهَادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«یا می‌گویید که ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط، یهودی یا مسیحی بودند؛ بگو: شما داناترید یا خداوند؟ و کیست ستمکارتر از کسی که گواهی‌یی را که از خداوند نزد اوست پنهان می‌دارد؟ و خداوند از آنچه انجام می‌دهید غافل نیست» سوره بقره، آیه ۱۴۰.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا}}<ref>«ما به تو همان‌گونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی، و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی فرستادیم و به داود زبور دادیم» سوره نساء، آیه ۱۶۳.</ref> که همه [[عبری]] و کاملاً برای [[اهل کتاب]]، آشناست می‌تواند مؤید دیگری بر دخیل و معرّب بودن [[سبط]] و آشنایی کامل اهل کتاب با آن و نیز مصادیق اسباط باشد.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[اسباط - اسدی (مقاله)|مقاله «اسباط»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref>
دسته دوم، [[فرزندان]] یعقوب را همگی پیامبر دانسته‌اند<ref>التبیان،ج۱، ص۲۸۲، مجمع البیان، ج۱، ص۲۱۷.</ref> و این در حالی است که [[رفتار]] آنان با یوسف نشانه عدم [[عصمت]] و عدم [[استحقاق]] نبوت است<ref>منهج الصادقین،ج۱، ص۳۲۷، روض الجنان و روح الجنان، ج۱، ص۳۴۴).</ref>؛ بلکه ادّعا شده از بین فرزندان یعقوب{{ع}} فقط یوسف به پیامبری رسیده است<ref>تسنیم، ج۷، ص۲۲۵.</ref>.<ref>[[داوود فتح‌الله‌زاده|فتح‌الله‌زاده]] و [[عبدالرحیم سلیمانی بهبهانی|سلیمانی بهبهانی]]، [[اسباط (مقاله)|مقاله «اسباط»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۲۲۶-۲۳۰.</ref>


== سبط در [[عهدین]] ==
== اسباط، [[نسل]] و ذریّه بعضی از [[انبیاء]]، یا [[قبایل]] [[بنی اسرائیل]] ==
تعدادی از [[مفسران]]، مراد از اسباط را نسل‌های خاصی دانسته اند: برخی مطلق [[نسل]] و ذرّیه [[ابراهیم]]، اسماعیل، [[اسحاق]] و به خصوص [[یعقوب]]{{عم}} را مصداق اسباط دانسته‌اند<ref>التحقیق، ج۵، ص۳۹.</ref>. برخی نیز نسل یعقوب<ref>الصافی، ج۱، ص۱۷۵.</ref> یا ذرّیه [[دوازده]] پسر وی<ref>کنزالدقایق، ج۲، ص۱۶۶.</ref> را به عنوان اسباط تعیین کرده‌اند.


== [[اسباط]] در [[قرآن]] ==
تعدادی دیگر از [[مفسران]]، اسباط را [[قبایل]] [[بنی اسرائیل]] دانسته‌اند<ref>المیزان در یکی از دو قولش، ج ۱، ص۳۴۴، تسنیم، ج۷، ص۲۱۵، الکاشف، ج۱، ص۲۱۰ و مفردات، ص۳۹۴.</ref>.<ref>[[داوود فتح‌الله‌زاده|فتح‌الله‌زاده]] و [[عبدالرحیم سلیمانی بهبهانی|سلیمانی بهبهانی]]، [[اسباط (مقاله)|مقاله «اسباط»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۲۲۶-۲۳۰.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* [[پرونده:10524027.jpg|22px]] [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[اسباط - اسدی (مقاله)|مقاله «اسباط»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۳''']]
# [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[داوود فتح‌الله‌زاده|فتح‌الله‌زاده]] و [[عبدالرحیم سلیمانی بهبهانی|سلیمانی بهبهانی]]، [[اسباط (مقاله)|مقاله «اسباط»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی ج۱''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۱۹: خط ۵۵:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:اسباط]]
[[رده:مفاهیم قرآنی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۱۹

اسباط جمع سبط به معنای نوادگان و نسل یک شخص است. برخی اسباط را انبیای بنی اسراییل، برخی فرزندان حضرت یعقوب و برخی هم نسل و ذریه برخی از انبیاء می‌دانند.

مقدمه

اسباط، جمع سبط، به معنای نوادگان و نسل یک شخص است[۱]. یکی از استعمال‌های شایع سبط، استعمال آن به معنای قبیله است که البته برای قبایل خاصی (قبایل بنی اسرائیل و برای متمایز شدن آنها از قبایل عرب) به کار می‌‌رفته است[۲]. برخی اصل این واژه را عبری و با تلفظ شبط دانسته‌اند[۳] که معنای آن عصا یا جماعتی است که شخصی با عصا آنها را رهبری می‌‌کند[۴].

واژه اسباط در ۵ آیه قرآن و به دو گونه وارد شده است: به صورت نکره برای تقسیم‌بندی دوازده گانه بنی‌اسرائیل پس از خروج از مصر[۵] و با ال تعریف در ردیف اسامی تعدادی از پیامبران[۶].

اطلاعاتی که می‌‌توان از ظاهر آیات قرآن راجع به اسباط کسب کرد به قرار زیر است:

  1. به آنها وحی می‌‌شده و پیامبران و رسولان الهی بوده‌اند[۷].
  2. احکام یا تعالیمی بر آنها نازل شده که پیامبر اسلام(ص) و مسلمانان[۸] و یهود و نصارا[۹] موظّف بودند به آن ایمان آورند تا مایه هدایتشان گردد.
  3. در ردیف پیامبران بزرگی چون ابراهیم، اسماعیل، اسحاق و یعقوب(ع) یاد شده‌اند[۱۰].
  4. یهود و نصارا سعی در منتسب نمودن اسباط به کیش خود داشته‌اند[۱۱]، با اینکه از عدم صحت این ادعا آگاه بودند[۱۲].
  5. یهودی و نصرانی نبوده‌اند[۱۳].
  6. همواره نامشان به دنبال اسم یعقوب(ع) آمده است[۱۴].
  7. ذکر آنها به صورت خاص، با وجود تعبیر عام النبیّون و النبیّین مذکور در آیات، نشانه اهمیت آنهاست[۱۵].

در روایات، این واژه برای گروه‌های متعلق به دوره‌های زمانی مختلف اطلاق شده است مانند: اسباط موسی(ع)[۱۶]، اسباط یعقوب[۱۷] و اسباط عرب[۱۸].

در روایات فراوانی، امام حسن و امام حسین(ع) سبطین و سیّد الأسباط و امام علی(ع) ابوالسبطین و فرزندان حضرت فاطمه (ع) سادة الأسباط و یازده امام از نسل علی(ع) یازده سبط خوانده شده‌اند[۱۹].

مفاد روایات در مورد اسباط پیش از شریعت حضرت موسی(ع) که ظاهراً اهمیت ویژه ای داشته‌اند و به همین جهت مورد توجه قرآن نیز قرار گرفته‌اند چنین است:

  1. از نسل یعقوب(ع) بوده‌اند[۲۰].
  2. در فاصله زمانی بعد از یوسف(ع) و قبل از موسی(ع) مبعوث شده‌اند[۲۱].
  3. تعداد آنها دوازده نفر بوده است[۲۲].
  4. جایگاه امامان(ع) در نسل پیامبر اسلام(ص) با جایگاه اسباط در نسل یعقوب(ع) مقایسه شده است[۲۳].
  5. در زمره پیامبران پرآوازه قرار گرفته‌اند[۲۴].
  6. برای عالمان یهود شناخته شده بوده‌اند و آنها را تا حدّی بزرگ می‌‌دانسته‌اند که موجب افتخار حضرت یعقوب دانسته‌اند[۲۵].
  7. شایسته صلوات و درود الهی هستند[۲۶].[۲۷]

اسباط، انبیای بنی اسرائیل

علامه طباطبائی[۲۸]، اسباط را انبیای مبعوث از ذرّیه یعقوب یا قبایل بنی اسرائیل می‌‌داند[۲۹]. امّا در تفسیر آیه ۱۳۶ بقره، علی‌رغم پذیرش وحدت سیاق آن با دو آیه پیش[۳۰]، پیامبری اسباط را فقط در حدّ یک احتمال یادآور شده است[۳۱].

نزدیک به این قول، دیدگاهی است که اسباط را انبیاء و اوصیای برگزیده از میان اولاد و احفاد یعقوب در بنی اسرائیل و تا زمان حضرت موسی(ع) دانسته است[۳۲].

کسانی نیز اسباط را انبیای صغار یهود می‌‌دانند[۳۳]، بنابراین که اسباط را از انبیای الهی بدانیم درباره آنچه بر آنها نازل شده برخی گفته‌اند کتاب‌هایی بوده که اکنون محو و یا تحریف گشته و مشتمل بر دعوت به خدا، موعظه، اخلاقیات و معارف بوده است[۳۴]. علامه طباطبائی نزول کتاب آسمانی را جز در مورد پیامبرانی چون موسی و داود(ع) انکار می‌‌کند[۳۵]. برخی نیز مقصود از آن را صحفی دانسته‌اند که بر ابراهیم(ع) نازل شده است و در توجیه نسبت انزال به اسباط در قرآن، آن را همانند نسبت انزال قرآن به مسلمانان در آیه ۱۳۶سوره بقره می‌‌دانند[۳۶].[۳۷]

اسباط، دوازده پسر یعقوب(ع)

مفسّرانی که مراد قرآن از اسباط را فرزندان حضرت یعقوب دانسته‌اند بر دو دسته اند: دسته اول پیامبری آنها را نپذیرفته‌اند[۳۸] و گفته‌اند آیات اسباط هیچ ظهوری در نبوت آنها ندارد. این قول با ظاهر قرآن و روایاتی که اسباط را از زمره پیامبران می‌‌دانست ناسازگار است.

دسته دوم، فرزندان یعقوب را همگی پیامبر دانسته‌اند[۳۹] و این در حالی است که رفتار آنان با یوسف نشانه عدم عصمت و عدم استحقاق نبوت است[۴۰]؛ بلکه ادّعا شده از بین فرزندان یعقوب(ع) فقط یوسف به پیامبری رسیده است[۴۱].[۴۲]

اسباط، نسل و ذریّه بعضی از انبیاء، یا قبایل بنی اسرائیل

تعدادی از مفسران، مراد از اسباط را نسل‌های خاصی دانسته اند: برخی مطلق نسل و ذرّیه ابراهیم، اسماعیل، اسحاق و به خصوص یعقوب(ع) را مصداق اسباط دانسته‌اند[۴۳]. برخی نیز نسل یعقوب[۴۴] یا ذرّیه دوازده پسر وی[۴۵] را به عنوان اسباط تعیین کرده‌اند.

تعدادی دیگر از مفسران، اسباط را قبایل بنی اسرائیل دانسته‌اند[۴۶].[۴۷]

منابع

پانویس

  1. المفردات، ص۲۲۲، مجمع البیان، ج۴، ص۷۵۲.
  2. المعجم الوسیط، ص۴۱۴.
  3. المتوکلی، سیوطی، جلال الدین، عبدالکریم زبیدی، ص۱۲۵ـ ۱۲۷.
  4. قاموس الکتاب المقدس، ص۴۵۵.
  5. سوره اعراف، آیه ۱۶۰.
  6. سوره بقره، آیه ۱۳۶؛ سوره بقره، آیه ۱۴۰؛ سوره آل عمران، آیه ۸۴؛ سوره نساء، آیه ۱۶۳.
  7. سوره نساء، آیه ۱۶۳-۱۶۵.
  8. سوره آل عمران، آیه ۸۴؛ سوره بقره، آیه ۱۳۶.
  9. سوره بقره، آیه ۱۳۷.
  10. سوره بقره، آیه ۱۳۶؛ سوره بقره، آیه ۱۴۰؛ سوره آل عمران، آیه ۸۴؛ سوره نساء، آیه ۱۶۳.
  11. سوره بقره، آیه ۱۴۰.
  12. سوره بقره، آیه ۱۴۰.
  13. سوره بقره، آیه ۱۴۰.
  14. سوره بقره، آیه ۱۳۶؛ سوره بقره، آیه ۱۴۰؛ سوره آل عمران، آیه ۸۴؛ سوره نساء، آیه ۱۶۳.
  15. سوره بقره، آیه ۱۳۶؛ سوره آل عمران، آیه ۸۴؛ سوره نساء، آیه ۱۶۳.
  16. کفایة الأثر، ص۱۶ـ ۱۸، بحارالانوار، ج۳۶، ص۲۸۶.
  17. بحارالانوار، ج۳۶، ص۲۹۰.
  18. بحارالانوار، ج۱۵، ص۲۴۱ـ ۲۴۷.
  19. دلائل الامامة، ج۸، ص۲۵۶، روضة الواعظین، ص۱۴۳، الخرائج والجرائح، ج۲، ص۵۲۴.
  20. بحارالانوار، ج۱۰، ص۳۳، ج۱۶، ص۴۰۵، ج ۱۷، ص۲۵۱و ۲۷۸، ج۳۶، ص۳۱۲ـ ۳۱۴ و ۳۲۳ و ۳۸۸، احتجاج، ج۱، ص۲۱۴، الخرائج والجرائح، ج۲، ص۹۰۷ و کفایة الاثر، ص ۱۱۳.
  21. بحارالانوار، ج۱۱، ص۵۰ و کمال الدین، ج۱، ص۲۱۹.
  22. کفایة الاثر، ۷۹، بحارالانوار، ج۱۱، ص۵۰، ج۳۶، ص۲۸۳ و ۲۹۰ و ۳۱۲، کمال الدین، ج۱، ص۲۱۹.
  23. بحارالانوار، ج۱۰، ص۳۳، ج۱۷، ص۲۵۲و ۲۷۹، الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۹۰۷ و احتجاج، ج۱، ص۲۱۴.
  24. اقبال الاعمال، ص۶۳۸ و ۶۶۰، مصباح کفعمی، ص۲۲۶.
  25. احتجاج، ج۱، ص۲۱۴.
  26. بحارالانوار، ج۹۲، ص۳۷۳، ج۱۱، ص۵۹ به نقل از دعای امّ داود، البلد الامین، ص۴۳۶.
  27. فتح‌الله‌زاده و سلیمانی بهبهانی، مقاله «اسباط»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۲۲۶-۲۳۰.
  28. ذیل آیات سوره آل عمران، آیه ۸۴ و سوره نساء، آیه ۱۶۳.
  29. المیزان،ج۳، ص۳۷۰ و ج۵، ص۱۴۷.
  30. سوره آل عمران، آیه ۸۴ و سوره نساء، آیه ۱۶۳.
  31. المیزان، ج۱، ص۳۱۵.
  32. اطیب البیان، ج۲، ص۲۱۴.
  33. واژه‌های دخیل، ص ۱۱۵.
  34. التحقیق، ج۵، ص۳۹.
  35. المیزان، ج۱، ص۳۱۵.
  36. روض الجنان، ج۲، ص۱۸۵، منهج الصادقین، ج۱، ص۳۲۷، تسنیم، ج۷، ص۲۲۵.
  37. فتح‌الله‌زاده و سلیمانی بهبهانی، مقاله «اسباط»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۲۲۶-۲۳۰.
  38. منهج الصادقین، ج۱، ص۳۲۷، التبیان، ج۱، ص۴۸۱، مجمع البیان، ج۱، ص۲۱۷، تفسیر عیاشی، ج۱، ص۶۲، کشف الحقایق، ج۱، ص۹۲.
  39. التبیان،ج۱، ص۲۸۲، مجمع البیان، ج۱، ص۲۱۷.
  40. منهج الصادقین،ج۱، ص۳۲۷، روض الجنان و روح الجنان، ج۱، ص۳۴۴).
  41. تسنیم، ج۷، ص۲۲۵.
  42. فتح‌الله‌زاده و سلیمانی بهبهانی، مقاله «اسباط»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۲۲۶-۲۳۰.
  43. التحقیق، ج۵، ص۳۹.
  44. الصافی، ج۱، ص۱۷۵.
  45. کنزالدقایق، ج۲، ص۱۶۶.
  46. المیزان در یکی از دو قولش، ج ۱، ص۳۴۴، تسنیم، ج۷، ص۲۱۵، الکاشف، ج۱، ص۲۱۰ و مفردات، ص۳۹۴.
  47. فتح‌الله‌زاده و سلیمانی بهبهانی، مقاله «اسباط»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۲۲۶-۲۳۰.