الله در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'برگزیده' به 'برگزیده') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲: | خط ۲: | ||
| موضوع مرتبط = الله | | موضوع مرتبط = الله | ||
| عنوان مدخل = الله | | عنوان مدخل = الله | ||
| مداخل مرتبط = [[الله در لغت]] - [[الله در قرآن]] - [[الله در معارف دعا و زیارات]] - [[الله در معارف و سیره سجادی]] - [[الله در کلام اسلامی]] | | مداخل مرتبط = [[الله در لغت]] - [[الله در قرآن]] - [[الله در معارف دعا و زیارات]] - [[الله در معارف و سیره سجادی]] - [[الله در کلام اسلامی]] - [[الله در فقه اسلامی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
در مشتق یا جامد بودن لفظ [[اللّه]] [[اختلاف]] نظر هست. کسانی آن را مشتق دانسته و سپس در منشأ اشتقاق آن نظرگاههای متفاوتی ارائه کردهاند؛ از جمله: | در مشتق یا جامد بودن لفظ [[اللّه]] [[اختلاف]] نظر هست. کسانی آن را مشتق دانسته و سپس در منشأ اشتقاق آن نظرگاههای متفاوتی ارائه کردهاند؛ از جمله: | ||
# اللّه مشتق از [[اله]] به معنای مألوه و [[معبود]] است<ref>التوحید، ص۲۲۰</ref>. بیشتر [[مفسران]] و لغت نویسان معتقدند واژه اللّه از اله گرفته شده است؛ یعنی آن گاه که ال بر اله داخل شد همزه اصلی آن ساقط و هر دو | # اللّه مشتق از [[اله]] به معنای مألوه و [[معبود]] است<ref>التوحید، ص۲۲۰</ref>. بیشتر [[مفسران]] و لغت نویسان معتقدند واژه اللّه از اله گرفته شده است؛ یعنی آن گاه که ال بر اله داخل شد همزه اصلی آن ساقط و هر دو لام در یکدیگر ادغام شدند و به صورت اللّه درآمد<ref>کشاف، ج۱، ص۳، مفردات، ص۳۱</ref>. | ||
# اللّه برگرفته از وَلَه به معنای [[تحیر]] و [[سرگردانی]] است؛ زیرا [[عقول]] در کنه ذات وی سرگردانند<ref>المیزان، ج۱، ص۱۸</ref>. | # اللّه برگرفته از وَلَه به معنای [[تحیر]] و [[سرگردانی]] است؛ زیرا [[عقول]] در کنه ذات وی سرگردانند<ref>المیزان، ج۱، ص۱۸</ref>. | ||
# اللّه از أله به مفهوم قرع است،؛ چراکه [[خلق]] به منظور برآمده شدن نیازها به او [[پناه]] میبرند. | # اللّه از أله به مفهوم قرع است،؛ چراکه [[خلق]] به منظور برآمده شدن نیازها به او [[پناه]] میبرند. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:الله]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۰۴
مقدمه
اللّه: اسم برگزیده و مختص پروردگار و دربردارنده عصاره همه صفات جمال و جلال خدا. واژه اللّه در قرآن کریم ۲۶۹۷ مرتبه، واژه اله به اشکال مختلف ۱۴۷ مرتبه و کلمه اللّهم ۵ مرتبه در قرآن به کار رفته است [۱].
در بسیاری از آیات قرآن کریم درباره اللّه، ویژگیها و صفات وی مطالب مهم و ارزنده ای ارائه شده است. یکی از جامعترین آیات در این باره آیههای ۲۳و۲۴ سوره حشر است. در این آیات صفات: مَلِک، قدوس، سلام، مؤمن، مهیمن، عزیز، جبار، متکبّر، سبحان، خالق، بارئ، مصور و حکیم برای خداوند بیان شده است و در پایان در تعبیری جامع آمده است که همه نامهای نیکو در عالیترین وجه به او اختصاص دارد: ﴿وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى﴾[۲].
اللّه در قیاس با سایر اسمای حسنای الهی برجستگیهای دیگری دارد؛ از جمله:
- اللّه شناخته شدهترین و پرکاربردترین نامهای پروردگار در متون اسلامی است؛
- اقرار به وحدانیت أشْهَدُ أنْ لا إلهَ إلَا اللّهُ با آن محقق میشود؛
- خاص ترین، برترین و برگزیدهترین نام نیک الهی و عصاره همه صفات جمال و جلال است؛
- اللّه اسم مختص خداوند است و در غیر او کاربردی ندارد.
- انتساب اللّه به دیگر نامهای الهی نادر است؛ برای مثال نمیتوان گفت اللّه از اسمای جبار یا قهار است، ولی انتساب دیگر اسما به اللّه درست است، مانند آنکه گفته شود جبار یا قهار از اسماء اللّه هست [۳]؛
- برخی بر آنند که اللّه همان اسم اعظم است [۴].
به خلاف باور شماری اندک که ریشه اللّه را اقتباس از عبری دانستهاند بیشتر لغت دانان اصل آن را عربی فصیح میدانند که قرنها پیش از بعثت پیامبر اسلام (ص) کاربرد داشته است [۵].
در مشتق یا جامد بودن لفظ اللّه اختلاف نظر هست. کسانی آن را مشتق دانسته و سپس در منشأ اشتقاق آن نظرگاههای متفاوتی ارائه کردهاند؛ از جمله:
- اللّه مشتق از اله به معنای مألوه و معبود است[۶]. بیشتر مفسران و لغت نویسان معتقدند واژه اللّه از اله گرفته شده است؛ یعنی آن گاه که ال بر اله داخل شد همزه اصلی آن ساقط و هر دو لام در یکدیگر ادغام شدند و به صورت اللّه درآمد[۷].
- اللّه برگرفته از وَلَه به معنای تحیر و سرگردانی است؛ زیرا عقول در کنه ذات وی سرگردانند[۸].
- اللّه از أله به مفهوم قرع است،؛ چراکه خلق به منظور برآمده شدن نیازها به او پناه میبرند.
- اللّه اقتباس شده از لاه به معنای احتجب است؛ زیرا جوهر ذات وی از ادراک دیگران پوشیده و پنهان است[۹].
- اللّه برگرفته از وَلَه به مفهوم دوست داشتن فراوان است؛ زیرا محبوب همه آفریده هاست[۱۰]. بیشتر اینان ال اللّه را تفخیم و تعظیم شمردهاند؛ زیرا اسمای خداوند برای همه شناخته شده است[۱۱].
در برابر این نظریه، برخی واژه شناسان اللّه را جامد و از نوع علم مرتجل میدانند[۱۲].
دیدگاه گروهی دیگر این است که واژه اللّه علم نیست بلکه به منزله علم است، با این استدلال که در مفهوم علم ذات، اسم معینی بیتوجه به وصفی خاص در نظر گرفته میشود، ولی در اللّه ذات معینی با این ویژگی که فراگیرنده همه صفات است در نظر گرفته شده است. بر این اساس فرق میان اللّه و سایر اعلام این است که در واژه اللّه بر خلاف اعلام دیگر، صفات در نظر گرفته شده است، چنان که تمایز میان اللّه و دیگر اسمای حسنای الهی در لحاظ کردن همه صفات در اللّه و در نظر گرفتن هر یک از آنها در دیگر اسما است.[۱۳].
اللهم تعبیری دیگر از لفظ جلاله اللّه است ﴿قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾[۱۴] که در تفسیر آن اختلاف شده است. بسیاری معتقدند به معنای یا اللّه است که میم مشدّد به جای یای ندا آمده است و برخی بر این باورند که به معنای یا اللّه آمنّا بخیر است، که در اثر کثرت استعمال و به منظور سهولت بهکارگیری به این شکل درآمده است[۱۵].
متفکران اسلامی در مقام فرقگذاری میان اللّه و اله نظرهای متفاوتی دارند. بسیاری بر این باورند که اللّه و اله اختلاف مفهومی دارند. اللّه عَلَم است برای معبود به حق و اله معنای عام و فراگیر دارد که شامل معبود حق و باطل میگردد.[۱۶]. گواه این فرق دو آیه زیر است: ﴿وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ﴾[۱۷] که اللّه به معنای معبود حق به کار رفته است.
﴿أَجَعَلَ الْآلِهَةَ إِلَهًا وَاحِدًا إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عُجَابٌ﴾[۱۸]. ابن ابوالحدید معتقد است اللّه و اله یک معنا بیش ندارد و میان آن دو تساوی است[۱۹].
نظر دقیق آن است که اله و اللّه معنایی یکسان دارند، با این تفاوت که اله اعم و اللّه اخص است و هر دو به معنای خداست. البته خدای مشخص و معین در ذهن بشر که حاکم جهان و پدید آورنده زمین و آسمان است همان اللّه است، ولی اله از نظر لغت و استعمال به معنای کسی است که نوعی تصرف در جهان و سرنوشت انسان دارد، حال اعتقاد به چنین تصرفی حق باشد یا باطل.[۲۰]
منابع
پانویس
- ↑ المعجم المفهرس لألفاظ القرآن الکریم، کلمه اللّه
- ↑ «و خداوند را نامهای نیکوتر است، او را بدانها بخوانید! و آنان را که در نامهای خداوند کژاندیشی میکنند وانهید، به زودی بدانچه میکردهاند کیفر میبینند» سوره اعراف، آیه ۱۸۰.
- ↑ علم الیقین، ج۱، ص۱۰۶
- ↑ روح البیان، ج۱، ص۸
- ↑ لوامع البینات، ص۷۹
- ↑ التوحید، ص۲۲۰
- ↑ کشاف، ج۱، ص۳، مفردات، ص۳۱
- ↑ المیزان، ج۱، ص۱۸
- ↑ مجمع البیان، ج۱، ص۱۹
- ↑ مفاهیم القرآن، ج۶، ص۱۱۱
- ↑ مجمع البیان، ج۱، ص۱۹
- ↑ المیزان، ج۱، ص۱۸
- ↑ گوهر مراد، ص۲۴۰
- ↑ «بگو خداوندا! ای دارنده فرمانروایی! به هر کس بخواهی فرمانروایی میبخشی و از هر کس بخواهی فرمانروایی را باز میستانی و هر کس را بخواهی گرامی میداری و هر کس را بخواهی خوار میگردانی؛ نیکی در کف توست بیگمان تو بر هر کاری توانایی» سوره آل عمران، آیه ۲۶.
- ↑ مفاهیم القرآن، ج۶، ص۱۱۲ـ ۱۱۳
- ↑ الکشاف، ج۱، ص۳۵؛ نهج البراعه راوندی، ج۱، ص۲۴
- ↑ «و اگر از آنان بپرسی: چه کسی آنان را آفریده است؟ خواهند گفت: خداوند پس چگونه (از حق) بازگردانده میشوند؟» سوره زخرف، آیه ۸۷.
- ↑ «آیا (همه) خدایان را خدایی یگانه کرده است؟ بیگمان این چیزی شگفت است» سوره ص، آیه ۵.
- ↑ شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۶۲
- ↑ ودود، حسن، مقاله «الله»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۳۹۴.