دعوت به تقوا: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
خط ۲۸: خط ۲۸:
* [[برانگیختن فطرت و عقل]]
* [[برانگیختن فطرت و عقل]]
* [[احیای انسان]]
* [[احیای انسان]]
* [[خارج ساختن مردم از تاریکی‌ها به نور]]
* [[دعوت به مصالح دین و دنیا]]
* [[دعوت به مصالح دین و دنیا]]
* [[دعوت به ایمان آوردن به غیب]]
* [[دعوت به ایمان آوردن به غیب]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۳۶

دعوت به تقوا یکی از اهداف ارسال رسولان الهی و تبلیغ رسالت الهی است.

قرآن

  1. ﴿إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ نُوحٌ أَلا تَتَّقُونَ * إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ[۱]
  2. ﴿كَذَّبَتْ قَوْمُ نُوحٍ الْمُرْسَلِينَ * إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ نُوحٌ أَلا تَتَّقُونَ[۲]
  3. ﴿إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ صَالِحٌ أَلا تَتَّقُونَ * إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ * فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ[۳]
  4. ﴿كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ الْمُرْسَلِينَ * إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَلا تَتَّقُونَ * إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ[۴]
  5. ﴿كَذَّبَ أَصْحَابُ الأَيْكَةِ الْمُرْسَلِينَ * إِذْ قَالَ لَهُمْ شُعَيْبٌ أَلا تَتَّقُونَ * إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ * فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ[۵].

حدیث

  1. المَراسیل ـ به نقل از هشام، از پدرش ـ: پیامبر خدا(ص) در بیشتر مواقعی که بر منبر می‌نشست، می‌فرمود: «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و سخنی استوار بگویید»[۶].
  2. امام باقر(ع) ـ به فُضَیل ـ: ای فضیل! به هر یک از دوستان ما که رسیدی، سلام ما را برسان و به آنان بگو که من می‌گویم: من جز با ورع [آنان]، کاری در برابر خداوند برایشان نمی‌توانم انجام دهم. پس زبانتان را حفظ کنید، و دست‌هایتان را نگاه دارید، و بر شما باد بردباری و نماز، که خداوند می‌فرماید: «از شکیبایی و نماز، یاری جویید؛ زیرا خدا با شکیبایان است»[۷].
  3. ثواب الأعمال ـ به نقل از وصّافی، از امام باقر(ع) ـ: در مناجات خداوند با موسی(ع) در کوه طور، این جملات بود: «ای موسی! به مردمت برسان که طالبان قربت، به چیزی مثل گریه از ترسم به من نزدیک نمی‌شوند، و عبادت‌گران، به چیزی مثل وَرَع و پرهیز از حرام‌های من، عبادتم نکرده‌اند، و طالبان آراستگی، به چیزی مثل زهد و بی‌رغبتی در دنیا از آنچه مایه غنای آنهاست، خود را برای من نیاراسته‌اند». موسی(ص) گفت: ای گرامی‌ترینِ گرامیان! برای آنان، در ازای این کار، چه قرار داده‌ای؟ خداوند فرمود: «ای موسی! آنان که از راه گریه از ترسم به من تقرّب می‌جویند، بی‌آنکه کسی با آنان سهیم باشد، در جایگاه والا بهشت خواهند بود؛ و آنان که با پرهیز از حرام‌های من، مرا عبادت می‌کنند، با آنکه اعمال مردم را وارسی می‌کنم، به جهت شرم از آنان، اعمالشان را وارسی نمی‌کنم؛ و آنان که با زهد در دنیا به من تقرّب می‌جویند، من بهشت را با تمام جوانب آن به آنان می‌بخشم که هر کجا بخواهند، سُکنا گزینند»[۸].
  4. امام صادق(ع): کسی که به تقوا فرمان دهد، موعظه را به رساترین صورت انجام داده است[۹].
  5. امام صادق(ع) ـ در وصیّتش به عبد اللّه بن جُندَب ـ: ای پسر جندب! به جماعت شیعیان ما برسان و به آنان بگو: راه‌ها شما را از راه به در نبرَد، که ـ سوگند به خدا ـ ولایت ما جز با پرهیزگاری و کوشش در دنیا و یاری‌دادن به برادران دینی، به دست نمی‌آید و آن کس که به مردم ستم می‌کند، از شیعیان ما نیست[۱۰].[۱۱]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. «(یاد کن) آنگاه را که برادرشان نوح بدیشان گفت: آیا پرهیزگاری نمی‌ورزید؟ * من برای شما پیامبری امینم». سوره شعرا، آیه ۱۰۶ و ۱۰۷.
  2. «قوم نوح پیامبران را دروغگو شمردند. * (یاد کن) آنگاه را که برادرشان نوح بدیشان گفت: آیا پرهیزگاری نمی‌ورزید؟». سوره شعرا، آیه ۱۰۵ و ۱۰۶.
  3. «(یاد کن) آنگاه (را) که برادرشان صالح به آنان گفت: آیا پرهیزگاری نمی‌ورزید؟ * من برای شما پیامبری امینم. * پس، از خداوند پروا کنید و از من فرمان برید». سوره شعرا، آیه ۱۴۲-۱۴۴.
  4. «قوم لوط، پیامبران را دروغگو شمردند. * (یاد کن) آنگاه را که برادرشان لوط به آنان گفت: آیا پرهیزگاری نمی‌ورزید؟ * من برای شما پیامبری امینم». سوره شعرا، آیه ۱۶۰-۱۶۲.
  5. ««اصحاب ایکه» پیامبران را دروغگو شمردند. * (یاد کن) آنگاه (را) که شعیب به آنان گفت: آیا پرهیزگاری نمی‌ورزید؟ * من برای شما پیامبری امینم. * پس، از خداوند پروا کنید و از من فرمان برید». سوره شعرا، آیه ۱۷۶-۱۷۹.
  6. «المراسیل عن هشام عن أبیه: أکثَرُ ما کانَ رَسولُ اللّهِ(ص) إذا قَعَدَ عَلَی المِنبَرِ یَقولُ: ﴿اتَّقُواْ اللَّهَ وَ قُولُواْ قَوْلًا سَدِیدًا»، المراسیل مع الأسانید، ص۹۳، ح۹، الزهد الکبیر، ص۳۵۰، ح۹۶۰، تفسیر ابن کثیر، ج۶، ص۴۷۶، کلاهما عن عائشة نحوه.
  7. «الإمام الباقر(ع) ـ لِفُضَیلٍ ـ: یا فُضَیلُ، بَلِّغ مَن لَقیتَ مِن مَوالینا عَنَّا السَّلامَ، وقُل لَهُم: أنّی أقولُ: إنّی لا اُغنی عَنهُم مِنَ اللّهِ شَیئا إلّا بِوَرَعٍ؛ فَاحفَظوا ألسِنَتَکُم، وکُفّوا أیدِیَکُم، وعَلَیکُم بِالصَّبرِ وَالصَّلاةِ؛ فَإِنَّ اللّهَ تَعالی قالَ: ﴿اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ»، مستطرفات السرائر، ص۷۴، ح۱۷، تفسیر العیّاشی، ج۱، ص۶۸، ح۱۲۳، مشکاة الأنوار، ص۹۴، ح۲۰۳، کلّها عن الفضیل، دعائم الإسلام، ج۱، ص۱۳۳، عن الإمام الباقر(ع) وفی الثلاثة الأخیرة «إنّ اللّه مع الصابرین» بدل الآیة، بحار الأنوار، ج۷۰، ص۳۰۸، ح۳۶.
  8. «ثواب الأعمال عن الوصّافی عن الإمام الباقر(ع): کانَ فی ما ناجی بِهِ اللّهُ موسی(ع) عَلَی الطّورِ: أن یا موسی، أبلِغ قَومَکَ أنَّهُ ما یَتَقَرَّبُ إلَیَّ المُتَقَرِّبونَ بِمِثلِ البُکاءِ مِن خَشیَتی، وما تَعَبَّدَ لِیَ المُتَعَبِّدونَ بِمِثلِ الوَرَعِ عَن مَحارِمی، ولا تَزَیَّنَ لِیَ المُتَزَیِّنونَ بِمِثلِ الزُّهدِ فِی الدُّنیا عَمّا بِهِمُ الغِنی عَنهُ. قالَ: فَقالَ موسی(ع): یا أکرَمَ الأَکرَمینَ، فَماذا أثَبتَهُم عَلی ذلِکَ؟ فَقالَ: یا موسی، أمَّا المُتَقَرِّبونَ إلَیَّ بِالبُکاءِ مِن خَشیَتی فَهُم فِی الرَّفیقِ الأَعلی، لا یَشرَکُهُم فیهِ أحَدٌ. وأَمَّا المُتَعَبِّدونَ لی بِالوَرَعِ عَن مَحارِمی فَإِنّی اُفَتِّشُ النّاسَ عَن أعمالِهِم ولا اُفَتِّشُهُم؛ حَیاءً مِنهُم. وأَمَّا المُتَقَرِّبونَ إلَیَّ بِالزُّهدِ فِی الدُّنیا فَإِنّی أمنَحُهُمُ الجَنَّةَ بِحَذافیرِها، یَتَبَوَّؤونَ مِنها حَیثُ یَشاؤونَ»، ثواب الأعمال، ص۲۰۵، ح۱، بحارالأنوار، ج۷۰، ص۳۱۳، ح۱۷ و راجع: المعجم الکبیر، ج۱۲، ص۹۴، ح۱۲۶۵۰.
  9. «الإمام الصادق(ع): مَن أمَرَ بِالتَّقوی فَقَد أفلَحَ (فی بحار الأنوار: «أبلَغَ»، وهو الأنسب) المَوعِظَةَ»، بصائر الدرجات، ص۵۲۶، ح۱، عن المفضّل، بحار الأنوار، ج۲۴، ص۲۸۶، ح۱.
  10. «عنه(ع): ـ فی وَصِیَّتِهِ لِعَبدِ اللّهِ بنِ جُندَبٍ ـ:یَابنَ جُندَبٍ، بَلِّغ مَعاشِرَ شیعَتِنا وقُل لَهُم: لا تَذهَبَنَّ بِکُمُ المَذاهِبُ، فَوَاللّهِ لا تُنالُ وَلایَتُنا إلّا بِالوَرَعِ وَالاِجتِهادِ فِی الدُّنیا [أی بالورع والاجتهاد حالَ الدنیا. ویحتمل سقوط کلمة «والزهد» قبل قوله: «فی الدنیا»، ویؤیّده تکرّر مجیئها فی مواضع عدیدة ذُکرت فی أبوابها]، ومُواساةِ الإِخوانِ فِی اللّهِ، ولَیسَ مِن شیعَتِنا مَن یَظلِمُ النّاسَ»، تحف العقول، ص۳۰۳، بحار الأنوار، ج۷۸، ص۲۸۱، ح۱.
  11. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه قرآن و حدیث ج۱۵، ص۹۵-۹۹.