عصمت حضرت فاطمه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۵۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۵: خط ۵:
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}
[[حضرت فاطمه زهرا]]{{س}}، دختر [[پیامبر خاتم]]، یکی دیگر از مصادیق [[معصومان]] است. عصمت حضرت فاطمه{{س}} در [[کتاب‌های تفسیری]] و ذیل برخی از [[آیات قرآن]] مطرح شده و از آنجا به مباحث و منابع [[کلامی]] و [[اصول فقه]] راه یافته است. پیشینه طرح عصمت حضرت فاطمه به [[زمان رسول خدا]]{{صل}} و برخی [[روایات]] آن حضرت و نیز برخی آیات قرآن همچون [[آیه مباهله]] و [[آیه تطهیر]] بازمی‌گردد. در [[گستره عصمت]] آن حضرت نیز برخی [[معتقد]] به [[عصمت حضرت فاطمه]] ||س}} از [[گناه]] و [[خطا]] هستند اما برخی دیگر به [[عصمت کبرا]] و مطلق آن حضرت از هر نوع گناه، خطا و اشتباهی چه در امور مربوز به [[دین]] و چه غیر آن [[باور]] دارند. جهت [[اثبات عصمت]] آن حضرت نیز به [[ادله]] متعدد [[نقلی]] اعم از [[آیات قرآن]] و برخی [[روایات]] استناد شده است.
 
[[حضرت فاطمه زهرا]]{{س}}، دختر [[پیامبر خاتم]]، یکی دیگر از مصادیق [[معصومان]] است. پیشینه طرح عصمت حضرت فاطمه به زمان [[رسول خدا]]{{صل}} و برخی [[روایات]] آن حضرت و نیز برخی آیات قرآن همچون [[آیه تطهیر]] بازمی‌گردد. در [[گستره عصمت]] آن حضرت نیز برخی [[معتقد]] به عصمت حضرت فاطمه {{س}} از [[گناه]] و [[خطا]] هستند اما برخی دیگر به عصمت کبری و مطلق آن حضرت از هر نوع گناه، خطا و اشتباهی چه در امور مربوط به [[دین]] و چه غیر آن [[باور]] دارند. جهت اثبات عصمت حضرت فاطمه{{س}} به [[ادله نقلی]] متعددی اعم از [[آیات]] و [[روایات]] استناد شده است. از میان آیات، می‌توان به دو [[آیه تطهیر]] و از میان روایات به احادیثی همچون [[حدیث]] {{متن حدیث|بضعة منی}}، حدیث «رضا و سخط الهی» و نیز احادیث که القابی خاص را برای حضرت فاطمه{{س}} بیان می‌کنند، استناد نمود.


== معناشناسی [[عصمت]] ==
== معناشناسی [[عصمت]] ==
=== معنای لغوی ===
=== معنای لغوی ===
عصمت، واژه‌ای [[عربی]] و از ماده {{عربی|«عَصِمَ يَعْصِمُ»}} است که در لغت سه معنا برای آن ذکر شده؛ یکی: {{عربی|«مَسَکَ»}} به معنای حفظ و نگهداری<ref>راغب اصفهانی این معنا را برای واژه «عَصَمَ» آورده و می‌گوید: {{عربی|العصم: الإمساک و الاعتصام الاستمساک... (وقوله: «وَلَا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوَافِرِ» والعصام ما یعصم به‌ ای یشد و عصمة الأنبیاء حفظه إیاهم}}؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص۵۶۹ ـ ۵۷۰ و {{عربی|عصم الله فلاناً من المکروه: ای حفظه و وقاه}}؛ یعنی [[خداوند]] فلانی را از [[مکروه]] حفظ کرده ({{عربی|عصمه}}) بعنی او را حفظ کرد و نگهداشت. المنجد، ص۱۵۰.</ref>، دوم: {{عربی|«مَنَعَ»}} به معنای مانع شدن<ref>ر.ک: فراهیدی،خلیل بن احمد، العین ج ۱ ص۳۱۴؛ فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، قاموس محیط، ج۴، ص۱۵۱؛ الجوهری، اسماعیل بن حمّاد، الصحاح، ج۵، ص۱۹۸۶، ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۳.</ref> و سوم به معنای وسیله بازداشتن<ref>ابن‌منظور، از زجاج نقل می‌کند: {{عربی|أَصْلُ العِصْمَةِ الحبْلُ. و كلُّ ما أَمْسَكَ شَيئاً فقد عَصَمَهُ}}لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۵. یعنی، لغت عصمت در اصل به معنای طناب و ریسمان وضع شده است، ولی سپس از این معنا توسعه یافته و برای هر چیزی که موجب امساک و [[حفظ]] چیز دیگری شود، به کار می‌رود.</ref>. با این وجود واژه «[[عصمت]]»، به معنای «گرفتن» و «نگهداری» مناسب‌تر از معنای «مانع شدن» است و شاید به همین جهت است که برخی لغویون نیز «اعصم» را به معنای «مَسْک» و «[[اعتصام]]» را به «استمساک» معنا کرده‌اند<ref>ر.ک: المفردات فی غریب القرآن، ص۳۳۶ ـ ۳۳۷..</ref>.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]]، ص۱۴.</ref>
عصمت، واژه‌ای عربی و از ماده {{عربی|«عَصِمَ يَعْصِمُ»}} است که در لغت سه معنا برای آن ذکر شده؛ یکی: {{عربی|«مَسَکَ»}} به معنای حفظ و نگهداری<ref>راغب اصفهانی این معنا را برای واژه «عَصَمَ» آورده و می‌گوید: {{عربی|العصم: الإمساک و الاعتصام الاستمساک... (وقوله: «وَلَا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوَافِرِ» والعصام ما یعصم به‌ ای یشد و عصمة الأنبیاء حفظه إیاهم}}؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص۵۶۹ ـ ۵۷۰ و {{عربی|عصم الله فلاناً من المکروه: ای حفظه و وقاه}}؛ یعنی [[خداوند]] فلانی را از [[مکروه]] حفظ کرده ({{عربی|عصمه}}) بعنی او را حفظ کرد و نگهداشت. المنجد، ص۱۵۰.</ref>، دوم: {{عربی|«مَنَعَ»}} به معنای مانع شدن<ref>ر.ک: فراهیدی،خلیل بن احمد، العین ج ۱ ص۳۱۴؛ فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، قاموس محیط، ج۴، ص۱۵۱؛ الجوهری، اسماعیل بن حمّاد، الصحاح، ج۵، ص۱۹۸۶، ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۳.</ref> و سوم به معنای وسیله بازداشتن<ref>ابن‌منظور، از زجاج نقل می‌کند: {{عربی|أَصْلُ العِصْمَةِ الحبْلُ. و كلُّ ما أَمْسَكَ شَيئاً فقد عَصَمَهُ}}لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۵. یعنی، لغت عصمت در اصل به معنای طناب و ریسمان وضع شده است، ولی سپس از این معنا توسعه یافته و برای هر چیزی که موجب امساک و [[حفظ]] چیز دیگری شود، به کار می‌رود.</ref>. با این وجود واژه «[[عصمت]]»، به معنای «گرفتن» و «نگهداری» مناسب‌تر از معنای «مانع شدن» است و شاید به همین جهت است که برخی لغویون نیز «اعصم» را به معنای «مَسْک» و «اعتصام» را به «استمساک» معنا کرده‌اند<ref>ر.ک: المفردات فی غریب القرآن، ص۳۳۶ ـ ۳۳۷..</ref>.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]]، ص۱۴.</ref>


=== در اصطلاح [[متکلمان]] ===
=== در اصطلاح [[متکلمان]] ===
در [[علم کلام]] دست کم دو معنا برای عصمت ارائه شده است:
در [[علم کلام]] دست کم دو معنا برای عصمت ارائه شده است:
 
#'''عصمت به معنای [[لطف]]''': مرحوم [[شیخ مفید]] نخستین متکلم [[امامیه]] است که به تعریف عصمت پرداخته است. از نظر او عصمت از ناحیه [[خداوند متعال]]، همان [[توفیق]] و لطف او برای حجت‌های اوست و اعتصام به این عصمت به وسیله [[حجج الهی]] برای [[حفظ دین]] خداوند از ورود [[گناهان]] و خطاها در آن است<ref>محمدبن محمدبن نعمان، شیخ مفید، تصحیح الاعتقادات الامامیة، ص۱۲۸.</ref>. متکلمان امامیه به تبع مرحوم مفید قرن‌ها عصمت را به لطف تعریف کرده‌اند و بزرگانی همچون [[سیدمرتضی]]، [[شیخ طوسی]]، [[نوبختی]]، نباطی<ref>علی بن یونس نباطی، الصراط المستقیم، ج۱، ص۵۰.</ref> و مانند آنها در آثار خود آن را به کار برده‌اند.
#'''عصمت به معنای [[لطف]]''': مرحوم [[شیخ مفید]] نخستین [[متکلم]] [[امامیه]] است که به تعریف عصمت پرداخته است. از نظر او عصمت از ناحیه [[خداوند متعال]]، همان [[توفیق]] و لطف او برای حجت‌های اوست و اعتصام به این عصمت به وسیله [[حجج الهی]] برای [[حفظ دین]] خداوند از ورود [[گناهان]] و خطاها در آن است<ref>محمدبن محمدبن نعمان، شیخ مفید، تصحیح الاعتقادات الامامیة، ص۱۲۸.</ref>. [[متکلمان امامیه]] به تبع مرحوم مفید قرن‌ها عصمت را به لطف تعریف کرده‌اند و بزرگانی همچون [[سیدمرتضی]]، [[شیخ طوسی]]، [[نوبختی]]، [[نباطی]]<ref>علی بن یونس نباطی، الصراط المستقیم، ج۱، ص۵۰.</ref> و مانند آنها در آثار خود آن را به کار برده‌اند.
#'''[[عصمت]] به معنای ملکه''': پس از آنکه [[شیخ مفید]] عصمت را به [[لطف]] تعریف کرد و دیگران نیز آن را پذیرفتند، مرحوم [[خواجه نصیرالدین طوسی]] آن را به نقل از [[فلاسفه]]، ملکه نامید و گفت: عصمت ملکه‌ای است که با وجود آن، از صاحبش [[گناهان]] صادر نمی‌شود و این بنا بر [[اندیشه]] حکماست<ref>خواجه نصیرالدین طوسی، تلحیص المحصل، ص۳۶۹؛ عضدالدین ایجی نیز این تعریف را به حکما نسبت می‌دهد. ایجی عضدالدین، شرح المواقف، ج۸، ص۲۸۰ البته مرحوم خواجه در برخی موارد نیز عصمت را به لطف تعریف کرده است. ر.ک: خواجه نصیرالدین طوسی، تلخیص الحصل، ص۵۲۵.</ref>. پس از خواجه برخی از [[متکلمان]] معاصر و متأخر از او نیز این تعریف را در کتاب‌های خود ارائه کردند<ref>میثم بن علی بن میثم بحرانی، النجاة فی یوم القیامة، ص۵۵؛ حسن بن یوسف حلی، کشف المراد، ص۴۹۴.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۳۴ - ۳۵.</ref>
#'''[[عصمت]] به معنای ملکه''': پس از آنکه [[شیخ مفید]] عصمت را به [[لطف]] تعریف کرد و دیگران نیز آن را پذیرفتند، مرحوم [[خواجه نصیرالدین طوسی]] آن را به نقل از [[فلاسفه]]، ملکه نامید و گفت: عصمت ملکه‌ای است که با وجود آن، از صاحبش [[گناهان]] صادر نمی‌شود و این بنا بر [[اندیشه]] حکماست<ref>خواجه نصیرالدین طوسی، تلحیص المحصل، ص۳۶۹؛ عضدالدین ایجی نیز این تعریف را به حکما نسبت می‌دهد. ایجی عضدالدین، شرح المواقف، ج۸، ص۲۸۰ البته مرحوم خواجه در برخی موارد نیز عصمت را به لطف تعریف کرده است. ر.ک: خواجه نصیرالدین طوسی، تلخیص الحصل، ص۵۲۵.</ref>. پس از خواجه برخی از [[متکلمان]] معاصر و متأخر از او نیز این تعریف را در کتاب‌های خود ارائه کردند<ref>میثم بن علی بن میثم بحرانی، النجاة فی یوم القیامة، ص۵۵؛ حسن بن یوسف حلی، کشف المراد، ص۴۹۴.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۳۴ - ۳۵.</ref>


== پیشینه عصمت حضرت فاطمه ==
== پیشینه بحث ==
[[حضرت فاطمه زهرا]]{{س}}، دختر [[پیامبر خاتم]]، یکی دیگر از مصادیق [[معصومان]] است. [[شیخ مفید]] <ref>مفید، الفصول المختاره، 1413ق، ص88.</ref> [[اجماع]] [[مسلمانان]] و [[علامه مجلسی]]، <ref>مجلسی، بحار الانوار، 1403ق، ج29، ص335.</ref> اجماع [[قطعی]] [[شیعیان]] بر [[عصمت]] او را ذکر کرده‌اند. عصمت حضرت فاطمه{{س}} در [[کتاب‌های تفسیری]] و ذیل برخی از [[آیات قرآن]] مطرح شده و از آنجا به مباحث و منابع [[کلامی]] و [[اصول فقه]] راه یافته است. پیشینه طرح عصمت حضرت فاطمه به [[زمان رسول خدا]]{{صل}} و برخی [[روایات]] آن حضرت و نیز برخی آیات قرآن همچون [[آیه مباهله]] و [[آیه تطهیر]] بازمی‌گردد. <ref>کافی، عبدالحسین و جواد شفیعیان، «عصمت فاطمه{{س}}»، در دانشنامه فاطمی ج2، ص71</ref>. نخستین گزارش‌های [[تاریخی]] درباره عصمت حضرت فاطمه{{س}} نیز به [[زمان]] پس از [[رحلت پیامبر]]{{صل}} یعنی ماجرای [[مصادره]] [[فدک]] باز می‌گردد که در آن [[امام علی]]{{ع}} <ref>ر.ک: صدوق، علل الشرایع، 1385ش، ج1، ص191و192.</ref> بر اساس آیه تطهیر به [[معصوم]] بودن [[حضرت زهرا]]{{س}} استناد کرده است.<ref>کافی، عبدالحسین و جواد شفیعیان، «عصمت فاطمه{{س}}»، در دانشنامه فاطمی ج2، ص71</ref>.
[[حضرت فاطمه زهرا]]{{س}}، دختر [[پیامبر خاتم]]، یکی از مصادیق [[معصومان]] است. [[شیخ مفید]]<ref>مفید، الفصول المختاره، ۱۴۱۳ق، ص۸۸.</ref>، [[اجماع]] [[مسلمانان]] و [[علامه مجلسی]]<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۹، ص۳۳۵.</ref> اجماع [[قطعی]] [[شیعیان]] بر [[عصمت]] ایشان را ذکر کرده‌اند. عصمت حضرت فاطمه{{س}} در [[کتاب‌های تفسیری]] و ذیل برخی از [[آیات قرآن]] مطرح شده و از آنجا به مباحث و منابع [[کلامی]] و اصول فقه راه یافته است. پیشینه طرح عصمت حضرت فاطمه به زمان [[رسول خدا]]{{صل}} و برخی [[روایات]] آن حضرت و نیز برخی آیات قرآن همچون [[آیه مباهله]] و [[آیه تطهیر]] بازمی‌گردد. نخستین گزارش‌های [[تاریخی]] درباره عصمت حضرت فاطمه{{س}} نیز به [[زمان]] پس از [[رحلت پیامبر]]{{صل}} یعنی ماجرای [[مصادره]] [[فدک]] باز می‌گردد که در آن [[امام علی]]{{ع}}<ref>ر.ک: صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۱۹۱و۱۹۲.</ref> بر اساس آیه تطهیر به [[معصوم]] بودن [[حضرت زهرا]]{{س}} استناد کرده است<ref>[[عبدالحسین کافی]]، [[جواد شفیعیان حیدری]]، [[عصمت فاطمه (مقاله)|عصمت فاطمه]]، ج۲، ص۷۱.</ref>.


== گستره عصمت حضرت فاطمه==
== گستره عصمت حضرت فاطمه ==
{{همچنین|گستره عصمت}}
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول ={{وسط‌چین}}'''[[گستره عصمت حضرت فاطمه تا چه حدی است؟ (پرسش)| گستره عصمت حضرت فاطمه تا چه حدی است؟]]'''{{پایان}}
برخی معتقد به [[عصمت مطلق]] یعنی [[عصمت]] از [[گناه]] و [[خطا]]، [[نسیان]] و [[اشتباه]] برای حضرت فاطمه {{س}} شده و از آن به عصمت الله الکبری تعبیر نموده‌اند.<ref>نگاه کنید به روحی برندق، «قلمرو عصمت فاطمه زهرا{{س}} در حدیث فاطمه بضعة منی»، ص83-85.</ref> با این توضیح که[[ روح]] [[ولایت]] کلی و [[امامت عامه]] که همان [[عصمت مطلق]] است در وجود [[فاطمه زهرا]]{{س}} متحقق است؛ زیرا در روایتی از پیامبرخاتم {{صل}} در شأن حضرت فاطمه {{س}}، چنین آمده است که {{متن حدیث|«فاطمة بضعة منی، فمن اغضبها اغضبنی»}}؛ [[عقل]] و [[کتاب و سنت]] دلیل بر این است که [[خشم]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، [[خشم خدا]] است و از این حدیث بر می‌آید که خشم فاطمه زهرا{{س}}، نیز خشم [[رسول الله]]{{صل}} است و این مسأله به صورت مطلق و بدون هیچ قید و شرطی در این حدیث ذکر شده است، بنابراین، به طور مطلق [[خشم فاطمه]]{{س}}، [[خشم پیامبر]]{{صل}} و خشم پیامبر، خشم خدا خواهد بود، پس خشم فاطمه{{س}} و در مقابل آن [[خشنودی]] او [[خشنودی خدا]] است. از آنجا که خشنودی و خشم خدا و [[رسول]]{{صل}}، [[معصوم]] و به دور از هر گونه خطا و هوی است، خشم و خشنودی [[فاطمه]]{{س}} نیز معصوم و به دور از خطا و [[هوای نفس]] است؛ و این معنای [[عصمت کبری]] است. <ref>ر. ک: خراسانی، حلقه وصل رسالت و امامت، ص١٩٧.</ref>.<ref>کاووس روحی برندق، قلمرو عصمت فاطمه زهرا{{س}} در حدیث «فاطمة بضعة منی»، نشریه پژوهش‌های اعتقادی کلامی، شماره 6.</ref>.
|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[عصمت (پرسش)|(پرسمان عصمت)]]</small>| تراز = راست| عرض = ۱۰۰px| اندازه خط = ۱۳px|رنگ پس‌زمینه=#F8FBF9| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = وسط}}
{{همچنین|گستره عصمت حضرت فاطمه|گستره عصمت}}
برخی معتقد به عصمت مطلق یعنی [[عصمت]] از [[گناه]] و [[خطا]]، نسیان و [[اشتباه]] برای حضرت فاطمه {{س}} شده و از آن به عصمة الله الکبری تعبیر نموده‌اند، با این توضیح که [[روح]] [[ولایت]] کلی و [[امامت عامه]] که همان عصمت مطلق است در وجود [[فاطمه زهرا]]{{س}} متحقق است؛ زیرا در روایتی از پیامبرخاتم {{صل}} در شأن حضرت فاطمه {{س}}، چنین آمده است: {{متن حدیث|فاطمة بضعة منی، فمن اغضبها اغضبنی}}؛ [[عقل]] و [[کتاب و سنت]] دلیل بر این است که [[خشم]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، [[خشم خدا]]ست و از این حدیث بر می‌آید که خشم فاطمه زهرا{{س}}، نیز خشم [[رسول الله]]{{صل}} است و این مسأله به صورت مطلق و بدون هیچ قید و شرطی در این حدیث ذکر شده است، بنابراین، به طور مطلق خشم فاطمه{{س}}، [[خشم پیامبر]]{{صل}} و خشم پیامبر، خشم خدا خواهد بود، پس خشم فاطمه{{س}} و در مقابل آن [[خشنودی]] او [[خشنودی خدا]]ست. از آنجا که خشنودی و خشم خدا و [[رسول]]{{صل}}، [[معصوم]] و به دور از هر گونه خطا و هوی است، خشم و خشنودی [[فاطمه]]{{س}} نیز معصوم و به دور از خطا و [[هوای نفس]] است و این معنای عصمت کبری است<ref>ر.ک: [[حسین وحید خراسانی|وحید خراسانی، حسین]]، [[حلقه وصل رسالت و امامت (کتاب)|حلقه وصل رسالت و امامت]]، ص١٩٧؛ [[کاوس روحی برندق|روحی برندق، کاوس]]، [[قلمرو عصمت فاطمه زهرا در حدیث فاطمه بضعه منی (مقاله)|قلمرو عصمت فاطمه زهرا در حدیث فاطمه بضعه منی]]، [[پژوهش‌های اعتقادی کلامی (نشریه)|فصلنامه پژوهش‌های اعتقادی کلامی]]، ص۸۳-۸۵.</ref>.


== اثبات عصمت حضرت فاطمه ==
== اثبات عصمت حضرت فاطمه ==
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول ={{وسط‌چین}}'''[[دلایل عصمت حضرت فاطمه چیست؟ (پرسش)| دلایل عصمت حضرت فاطمه چیست؟]]'''{{پایان}}
|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[عصمت (پرسش)|(پرسمان عصمت)]]</small>| تراز = راست| عرض = ۱۰۰px| اندازه خط = ۱۳px|رنگ پس‌زمینه=#F8FBF9| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = وسط}}
{{اصلی|اثبات عصمت حضرت فاطمه}}
{{اصلی|اثبات عصمت حضرت فاطمه}}
در کتب [[کلامی]]، [[تفسیری]] و [[روایی]] به [[اثبات]] [[عصمت حضرت فاطمه]]{{س}} با استناد به [[ادله عقلی]] اشاره‌ای نشده است. اما از آنجا که در [[روایات]] [[اهل بیت]]{{ع}} عنوان «[[حجة الله]] علی الحجج» یعنی [[حجت خدا]] بر سایر [[حجت‌ها]] که مراد همان [[امامان معصوم]]{{ع}} است، بر آن حضرت اطلاق شده،<ref>در روایتی از امام عسكرى {{ع}} نقل شده كه آن حضرت فرمود:{{متن حدیث|نَحْنُ حُجَجُ اللّه‏ِ عَلى خَلْقِهِ وَ فاطمةُ حُجةٌ عَليَنا}}. «ما حجّت‏‌ها و برگزيدگان خدا بر آفريدگانش هستیم و فاطمه، حجّت راستين و پُرشكوه خدا بر ما است.» طیب، تفسير أطيب البيان، ج 13، ص 236.</ref> می‌توان در [[اثبات عقلی]] [[عصمت]] آن حضرت به برخی ادله عقلی [[لزوم عصمت]] [[حجج الهی]] اعم از پیامبران و امامان، استناد نمود.
در کتب [[کلامی]]، [[تفسیری]] و [[روایی]] به [[اثبات]] عصمت حضرت فاطمه{{س}} با استناد به ادله عقلی اشاره‌ای نشده است. اما از آنجا که در [[روایات]] [[اهل بیت]]{{ع}} عنوان {{متن حدیث|حجة الله علی الحجج}} یعنی [[حجت خدا]] بر سایر [[حجت‌ها]] که مراد همان [[امامان معصوم]]{{ع}} است، بر آن حضرت اطلاق شده<ref>در روایتی از امام عسكرى {{ع}} نقل شده كه آن حضرت فرمود:{{متن حدیث|نَحْنُ حُجَجُ اللّه‏ عَلى خَلْقِهِ وَ فاطمةُ حُجةٌ عَليَنا}}، «ما حجّت‏‌ها و برگزيدگان خدا بر آفريدگانش هستیم و فاطمه، حجّت راستين و پُرشكوه خدا بر ما است»، طیب، تفسير أطيب البيان، ج ۱۳، ص ۲۳۶.</ref> می‌توان در اثبات عقلی [[عصمت]] آن حضرت به برخی ادله عقلی [[لزوم عصمت]] [[حجج الهی]] اعم از پیامبران و امامان، استناد نمود.


با این حال به ادله نقلی فراوانی اعم از آیات و روایات جهت اثبات عصمت حضرت فاطمه {{س}} استناد شده که اهم آنها به شرح ذیل است.
با این حال به ادله نقلی فراوانی اعم از آیات و روایات جهت اثبات عصمت حضرت فاطمه {{س}} استناد شده که اهم آنها به شرح ذیل است.
=== [[آیات قرآن کریم]] ===
=== [[آیات قرآن کریم]] ===
==== [[آیه تطهیر]] ====
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول ={{وسط‌چین}}'''[[دلایل قرآنی عصمت حضرت فاطمه چیست؟ (پرسش)| دلایل قرآنی عصمت حضرت فاطمه چیست؟]]'''{{پایان}}
[[خداوند متعال]] می‌فرمایند: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>. این آیه از اراده خداوند به از بین بردن رجس از اهل بیت{{ع}} خبر داده است و بر اساس روایات معتبر، مراد از اهل بیت{{ع}} در آیه تطهیر، پنج تن آل عبا هستند<ref>فاریاب، عصمت امام در تاریخ تفکر امامیه، ۱۳۹۰ش، ص۳۳۵ و ۳۳۶.</ref>. پس آیه مذکور بر حضرت فاطمه زهرا {{س}} نیز که در شمار پنج تن است صدق می‌کند.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص۳۶.</ref>.
|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[عصمت (پرسش)|(پرسمان عصمت)]]</small>| تراز = راست| عرض = ۱۰۰px| اندازه خط = ۱۳px|رنگ پس‌زمینه=#F8FBF9| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = وسط}}
==== آیه تطهیر ====
{{اصلی|آیه تطهیر}}
[[پرونده:عصمت حضرت فاطمه1.jpg|بندانگشتی|400px|جایگزین=عصمت حضرت فاطمه 1|عصمت حضرت فاطمه (س) از دیدگاه قرآن کریم]]
[[خداوند متعال]] می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>. این آیه از اراده خداوند به از بین بردن رجس از اهل بیت{{ع}} خبر داده است و بر اساس روایات معتبر، مراد از اهل بیت{{ع}} در آیه تطهیر، پنج تن آل عبا هستند<ref> [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۳۳۵ و ۳۳۶.</ref>. پس آیه مذکور بر حضرت فاطمه زهرا {{س}} نیز که در شمار پنج تن است صدق می‌کند<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص۳۶.</ref>.


=== روایات ===
=== روایات ===
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول ={{وسط‌چین}}'''[[دلایل روایی عصمت حضرت فاطمه چیست؟ (پرسش)| دلایل روایی عصمت حضرت فاطمه چیست؟]]'''{{پایان}}
|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[عصمت (پرسش)|(پرسمان عصمت)]]</small>| تراز = راست| عرض = ۱۰۰px| اندازه خط = ۱۳px|رنگ پس‌زمینه=#F8FBF9| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = وسط}}
{{همچنین|عصمت حضرت فاطمه در حدیث}}
{{همچنین|عصمت حضرت فاطمه در حدیث}}
==== اول: احادیث دال بر [[عصمت اهل بیت]] ====
[[پرونده:عصمت حضرت فاطمه.jpg|بندانگشتی|جایگزین=عصمت حضرت فاطمه|روایات دال بر عصمت حضرت زهرا (س)]]
احادیثی که [[عصمت اهل بیت]]{{ع}} را [[اثبات]] می‌کنند مانند [[حدیث ثقلین]] و [[حدیث سفینه]] نیز از جمله [[دلایل عصمت فاطمه]] {{س}} شمرده شده‌اند.<ref>سبحانی، جعفر، پژوهشی در شناخت و عصمت امام، 1389ش، ص27؛ محقق، عصمت از دیدگاه شیعه و اهل تسنن، 1391ش، ص256.</ref>. این [[احادیث]] که بر عصمت اهل بیت{{ع}} دلالت دارند، به طریق اولی [[عصمت حضرت زهرا]] {{س}} را اثبات می‌کنند؛ زیرا فاطمه{{س}} به طور مسلم از [[اهل بیت]]{{ع}} است.<ref>محقق، فاطمه، عصمت از دیدگاه شیعه و اهل تسنن، 1391ش، ص256.</ref>. به گفته [[علامه مجلسی]]، احادیثی که بر [[وجوب تمسک به اهل بیت]] {{ع}} دلالت دارند مانند حدیث ثقلین و حدیث سفینه، بر [[عصمت حضرت فاطمه]] {{س}} نیز دلالت دارند؛ زیرا وجوب [[تمسک]] فقط برای [[معصومان]] [[ثابت]] است. شخصی که [[مرتکب گناه]] می‌شود، نه تنها تمسک و [[پیروی]] از او [[واجب]] نیست، بلکه از باب [[نهی از منکر]]، منع و [[انکار]] او واجب است.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، 1403ق، ج29، ص340.</ref>.
==== اول: [[حدیث فاطمة بضعة منی]] ====
حدیث نبوی {{متن حدیث|فاطمه بضعة منی}} یکی از روایات دال بر [[عصمت حضرت زهرا]]{{س}} است<ref>برای نمونه نگاه کنید به سید مرتضی، الشافی فی الامامة، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۹۵؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۳۳۳؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۹، ص۳۳۵.</ref>. بر اساس این حدیث [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} در [[شأن]] دختر گرامی خویش فرموده است: {{متن حدیث|فاطمة بضعة منی فمن ءاذاها فقد ءاذانی و من ءاذانی فقد ءاذی الله}}؛ «فاطمه پارۀ تن من است؛ هر کس او را بیازارد مرا آزرده و هر کس مرا بیازارد [[خدا]] را آزرده است». در این روایت، [[خشنودی]] و ناخشنودی [[حضرت زهرا]]{{س}} محور و ملاک خشنودی و ناخشنودی خدا و رسولش شمرده شده و از آنجا که [[خداوند]] جز به [[اعمال صالح]] [[خشنود]] نمی‌شود و به [[گناه]] و [[نافرمانی]] از دستوراتش [[رضایت]] نمی‌دهد، اگر حضرت زهرا{{س}} گناهی مرتکب می‌شد یا حتی [[فکر]] انجام آن را در سر می‌پروراند، در این صورت به چیزی خشنود شده بود که خدا از آن ناخشنود است؛ در حالی که حدیث بضعة، [[رضایت الهی]] را با خشنودی حضرت فاطمه{{س}} پیوند داده است. بنابراین این روایت به [[عصمت]] هم جانبه آن حضرت دلالت دارد<ref>[[جعفر سبحانی|سبحانی، جعفر]]، [[پژوهشی در شناخت و عصمت امام (کتاب)|پژوهشی در شناخت و عصمت امام]]، ص۲۷.</ref>.


==== دوم: [[حدیث فاطمه بضعة منی]] ====
==== دوم: حدیث یغضب لغضبها====
[[حدیث نبوی]] «فاطمة بَضْعَة منی» یکی از روایات دال بر [[عصمت حضرت زهرا]]{{س}} است. <ref>برای نمونه نگاه کنید به سید مرتضی، الشافی فی الامامة، 1410ق، ج4، ص95؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، 1379ق، ج3، ص333؛ مجلسی، بحار الانوار، 1403ق، ج29، ص335</ref>. بر اساس این حدیث [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} در [[شأن]] دختر گرامی خویش فرموده است: {{متن حدیث|فاطمة بضعة منی فمن ءاذاها فقد ءاذانی و من ءاذانی فقد ءاذی الله}}؛ «فاطمه پارۀ تن من است؛ هر کس او را بیازارد مرا آزرده و هر کس مرا بیازارد [[خدا]] را آزرده است». در این روایت، [[خشنودی]] و [[ناخشنودی]] [[حضرت زهرا]]{{س}} محور و ملاک خشنودی و ناخشنودی خدا و رسولش شمرده شده و از آنجا که [[خداوند]] جز به [[اعمال صالح]] [[خشنود]] نمی‌شود و به [[گناه]] و [[نافرمانی]] از دستوراتش [[رضایت]] نمی‌دهد، اگر حضرت زهرا{{س}} گناهی مرتکب می‌شد یا حتی [[فکر]] انجام آن را در سر می‌پروراند، در این صورت به چیزی خشنود شده بود که خدا از آن ناخشنود است؛ در حالی که حدیث بضعة، [[رضایت الهی]] را با خشنودی حضرت فاطمه{{س}} پیوند داده است. بنابراین این روایت به [[عصمت]] هم جانبه آن حضرت دلالت دارد. <ref>سبحانی، جعفر، پژوهشی در شناخت و عصمت امام، 1389ش، ص27.</ref>.
در حدیث دیگری از [[رسول خدا]]{{صل}} چنین نقل شده که فرمودند: {{متن حدیث|ان اللّه تَبارَکَ وَ تَعالی یَغضِبُ لِغَضَب فاطِمَة وَ یَرضی لِرِضاها}}، «همانا [[خداوند]] بلند مرتبه با غضب فاطمه غضبناک و با [[رضایت]] او [[خشنود]] می‌شود»<ref>متقی هندی، علی بن حسام، کنزالعمال، ج۱۲، ص۱۱۱؛ حاکم نیشابوری، محمد، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۶۷؛ هیتمی، ابن حجر، الصواعق المحرقه، ص۱۷۵؛ هیثمی‌نور الدین علی، مجمع الزوائد، ج۹، ص۲۰۳؛ طبری، محب الدین، ذخایر العقبی، ص۳۹؛ ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة، ج۸، ص۲۶۶؛ ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، اسد الغابة، ج۶، ص۲۲۴؛ ذهبی، ابی عبدالله محمد، میزان الاعتدال، ج۲، ص۴۹۲.</ref>. بر اساس این [[روایت]]، رضایت و نارضایتی [[حضرت فاطمه زهرا]]{{س}}، محور [[خشنودی]] و ناخشنودی خداوند قرار داده شده و این [[حقیقت]]، بیانگر عصمت مطلق و همه جانبه آن حضرت، است<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص۳۶.</ref>.


====سوم: [[حدیث ان الله یغضب لغضب فاطمة]]====
==== سوم: القاب روایی دال بر عصمت ====
در حدیث دیگری از [[رسول خدا]]{{صل}} چنین نقل شده که فرمودند: {{متن حدیث|ان اللّه تَبارَکَ وَ تَعالی یَغضِبُ لِغَضَب فاطِمَة وَ یَرضی لِرِضاها}} «همانا [[خداوند]] بلند مرتبه با [[غضب فاطمه]] غضبناک و با [[رضایت]] او [[خشنود]] می‌شود». <ref>متقی هندی، علی بن حسام، کنزالعمال، ج12، ص111؛ حاکم نیشابوری، محمد، المستدرک علی الصحیحین، ج3، ص167؛ هیتمی، ابن حجر، الصواعق المحرقه، ص175؛ هیثمی‌نور الدین علی، مجمع الزوائد، ج9، ص203؛ طبری، محب الدین، ذخایر العقبی، ص39؛ ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة، ج8، ص266؛ ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، اسد الغابة، ج6، ص224؛ ذهبی، ابی عبدالله محمد، میزان الاعتدال، ج2، ص492.</ref>. بر اساس این [[روایت]]، رضایت و [[نارضایتی]] [[حضرت فاطمه زهرا]]{{س}}، محور [[خشنودی]] و [[ناخشنودی]] خداوند قرار داده شده و این [[حقیقت]]، بیانگر [[عصمت مطلق]] و همه جانبه آن حضرت، است.</ref>.[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص۳۶.</ref>.
در برخی [[روایات]]، القابی برای [[حضرت فاطمه ]]{{س}} نقل شده که یا به صراحت بر [[عصمت]] آن حضرت دلالت می‌کنند و یا به صورت غیر مستقیم این معنا را می‌رسانند. برخی از آن القاب عبارت‌اند از: [[فاطمه]]، [[صدیقة]]، [[طاهرة]]، [[مطهرة]]، [[بتول]]، [[راضیه]]، [[تقیه]]، [[نقیه]]، [[سیدة نساء اهل الجنة]] و ...<ref>[[علی شاه علیزاده]]، [[علی گرامی]]، [[اسماء و اوصاف فاطمه (مقاله)|اسماء و اوصاف فاطمه]]، [[دانشنامه فاطمی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فاطمی ج۲]]، ص۲۱.</ref>.


==== پنجم: روایات برخی از [[القاب حضرت فاطمه]] ====
== پرسش‌های وابسته ==
در برخی [[روایات]] القابی برای [[حضرت فاطمه ]]{{س}} نقل شده که یا به [[صراحت]] بر [[عصمت]] آن حضرت دلالت می‌کنند و یا به صورت غیر مستقیم این معنا را می‌رسانند. برخی از آن القاب عبارتند از: [[فاطمه]]، [[صدیقة]]، [[طاهرة]]، [[مطهرة]]، [[بتول]]، [[راضیه]]، [[تقیه]]، [[نقیه]]، [[سیدة نساء اهل الجنة]] و ... <ref>شاه علیزاده علی، گرامی علی، اسماء و اوصاف فاطمه{{س}}،دانشنامه فاطمی، ج۲، ص۲۱.</ref>.
{{پرسش‌های وابسته}}
# [[دلایل عصمت حضرت فاطمه چیست؟ (پرسش)]]
# [[دلایل قرآنی عصمت حضرت فاطمه چیست؟ (پرسش)]]
# [[دلایل روایی عصمت حضرت فاطمه چیست؟ (پرسش)]]
# [[گستره عصمت حضرت فاطمه تا چه حدی است؟ (پرسش)]]
{{پایان پرسش‌های وابسته}}


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:11426.jpg|22px]] [[حسین وحید خراسانی|وحید خراسانی، حسین]]، [[حلقه وصل رسالت و امامت (کتاب)|'''حلقه وصل رسالت و امامت''']]
# [[پرونده:1379677.jpg|22px]] [[جعفر سبحانی|سبحانی، جعفر]]، [[پژوهشی در شناخت و عصمت امام (کتاب)|'''پژوهشی در شناخت و عصمت امام''']]
# [[پرونده:IM009682.jpg|22px]] [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|'''درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا''']]
# [[پرونده:IM009682.jpg|22px]] [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|'''درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا''']]
# [[پرونده:1379719.jpg|22px]] [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|'''عصمت از منظر فریقین''']]
# [[پرونده:1100767.jpg|22px]] [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|'''عصمت امام''']]
# [[پرونده:1379591.jpg|22px]] [[عبدالحسین کافی]]، [[جواد شفیعیان حیدری]]، [[عصمت فاطمه (مقاله)|'''عصمت فاطمه''']]، [[دانشنامه فاطمی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فاطمی ج۲]]
# [[پرونده:1379591.jpg|22px]] [[علی شاه علیزاده]]، [[علی گرامی]]، [[اسماء و اوصاف فاطمه (مقاله)|'''اسماء و اوصاف فاطمه''']]، [[دانشنامه فاطمی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فاطمی ج۲]]
# [[پرونده:21254.jpg|22px]] [[کاوس روحی برندق|روحی برندق، کاوس]]، [[قلمرو عصمت فاطمه زهرا در حدیث فاطمه بضعه منی (مقاله)|'''قلمرو عصمت فاطمه زهرا در حدیث فاطمه بضعه منی''']]، [[پژوهش‌های اعتقادی کلامی (نشریه)|فصلنامه پژوهش‌های اعتقادی کلامی]]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۵۸: خط ۸۲:


[[رده:حضرت فاطمه]]
[[رده:حضرت فاطمه]]
[[رده:عصمت اهل بیت]]
[[رده:مصادیق عصمت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۵۶

حضرت فاطمه زهرا(س)، دختر پیامبر خاتم، یکی دیگر از مصادیق معصومان است. پیشینه طرح عصمت حضرت فاطمه به زمان رسول خدا(ص) و برخی روایات آن حضرت و نیز برخی آیات قرآن همچون آیه تطهیر بازمی‌گردد. در گستره عصمت آن حضرت نیز برخی معتقد به عصمت حضرت فاطمه (س) از گناه و خطا هستند اما برخی دیگر به عصمت کبری و مطلق آن حضرت از هر نوع گناه، خطا و اشتباهی چه در امور مربوط به دین و چه غیر آن باور دارند. جهت اثبات عصمت حضرت فاطمه(س) به ادله نقلی متعددی اعم از آیات و روایات استناد شده است. از میان آیات، می‌توان به دو آیه تطهیر و از میان روایات به احادیثی همچون حدیث «بضعة منی»، حدیث «رضا و سخط الهی» و نیز احادیث که القابی خاص را برای حضرت فاطمه(س) بیان می‌کنند، استناد نمود.

معناشناسی عصمت

معنای لغوی

عصمت، واژه‌ای عربی و از ماده «عَصِمَ يَعْصِمُ» است که در لغت سه معنا برای آن ذکر شده؛ یکی: «مَسَکَ» به معنای حفظ و نگهداری[۱]، دوم: «مَنَعَ» به معنای مانع شدن[۲] و سوم به معنای وسیله بازداشتن[۳]. با این وجود واژه «عصمت»، به معنای «گرفتن» و «نگهداری» مناسب‌تر از معنای «مانع شدن» است و شاید به همین جهت است که برخی لغویون نیز «اعصم» را به معنای «مَسْک» و «اعتصام» را به «استمساک» معنا کرده‌اند[۴].[۵]

در اصطلاح متکلمان

در علم کلام دست کم دو معنا برای عصمت ارائه شده است:

  1. عصمت به معنای لطف: مرحوم شیخ مفید نخستین متکلم امامیه است که به تعریف عصمت پرداخته است. از نظر او عصمت از ناحیه خداوند متعال، همان توفیق و لطف او برای حجت‌های اوست و اعتصام به این عصمت به وسیله حجج الهی برای حفظ دین خداوند از ورود گناهان و خطاها در آن است[۶]. متکلمان امامیه به تبع مرحوم مفید قرن‌ها عصمت را به لطف تعریف کرده‌اند و بزرگانی همچون سیدمرتضی، شیخ طوسی، نوبختی، نباطی[۷] و مانند آنها در آثار خود آن را به کار برده‌اند.
  2. عصمت به معنای ملکه: پس از آنکه شیخ مفید عصمت را به لطف تعریف کرد و دیگران نیز آن را پذیرفتند، مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی آن را به نقل از فلاسفه، ملکه نامید و گفت: عصمت ملکه‌ای است که با وجود آن، از صاحبش گناهان صادر نمی‌شود و این بنا بر اندیشه حکماست[۸]. پس از خواجه برخی از متکلمان معاصر و متأخر از او نیز این تعریف را در کتاب‌های خود ارائه کردند[۹].[۱۰]

پیشینه بحث

حضرت فاطمه زهرا(س)، دختر پیامبر خاتم، یکی از مصادیق معصومان است. شیخ مفید[۱۱]، اجماع مسلمانان و علامه مجلسی[۱۲] اجماع قطعی شیعیان بر عصمت ایشان را ذکر کرده‌اند. عصمت حضرت فاطمه(س) در کتاب‌های تفسیری و ذیل برخی از آیات قرآن مطرح شده و از آنجا به مباحث و منابع کلامی و اصول فقه راه یافته است. پیشینه طرح عصمت حضرت فاطمه به زمان رسول خدا(ص) و برخی روایات آن حضرت و نیز برخی آیات قرآن همچون آیه مباهله و آیه تطهیر بازمی‌گردد. نخستین گزارش‌های تاریخی درباره عصمت حضرت فاطمه(س) نیز به زمان پس از رحلت پیامبر(ص) یعنی ماجرای مصادره فدک باز می‌گردد که در آن امام علی(ع)[۱۳] بر اساس آیه تطهیر به معصوم بودن حضرت زهرا(س) استناد کرده است[۱۴].

گستره عصمت حضرت فاطمه

برخی معتقد به عصمت مطلق یعنی عصمت از گناه و خطا، نسیان و اشتباه برای حضرت فاطمه (س) شده و از آن به عصمة الله الکبری تعبیر نموده‌اند، با این توضیح که روح ولایت کلی و امامت عامه که همان عصمت مطلق است در وجود فاطمه زهرا(س) متحقق است؛ زیرا در روایتی از پیامبرخاتم (ص) در شأن حضرت فاطمه (س)، چنین آمده است: «فاطمة بضعة منی، فمن اغضبها اغضبنی»؛ عقل و کتاب و سنت دلیل بر این است که خشم پیامبر اکرم(ص)، خشم خداست و از این حدیث بر می‌آید که خشم فاطمه زهرا(س)، نیز خشم رسول الله(ص) است و این مسأله به صورت مطلق و بدون هیچ قید و شرطی در این حدیث ذکر شده است، بنابراین، به طور مطلق خشم فاطمه(س)، خشم پیامبر(ص) و خشم پیامبر، خشم خدا خواهد بود، پس خشم فاطمه(س) و در مقابل آن خشنودی او خشنودی خداست. از آنجا که خشنودی و خشم خدا و رسول(ص)، معصوم و به دور از هر گونه خطا و هوی است، خشم و خشنودی فاطمه(س) نیز معصوم و به دور از خطا و هوای نفس است و این معنای عصمت کبری است[۱۵].

اثبات عصمت حضرت فاطمه

در کتب کلامی، تفسیری و روایی به اثبات عصمت حضرت فاطمه(س) با استناد به ادله عقلی اشاره‌ای نشده است. اما از آنجا که در روایات اهل بیت(ع) عنوان «حجة الله علی الحجج» یعنی حجت خدا بر سایر حجت‌ها که مراد همان امامان معصوم(ع) است، بر آن حضرت اطلاق شده[۱۶] می‌توان در اثبات عقلی عصمت آن حضرت به برخی ادله عقلی لزوم عصمت حجج الهی اعم از پیامبران و امامان، استناد نمود.

با این حال به ادله نقلی فراوانی اعم از آیات و روایات جهت اثبات عصمت حضرت فاطمه (س) استناد شده که اهم آنها به شرح ذیل است.

آیات قرآن کریم

آیه تطهیر

عصمت حضرت فاطمه 1
عصمت حضرت فاطمه (س) از دیدگاه قرآن کریم

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۱۷]. این آیه از اراده خداوند به از بین بردن رجس از اهل بیت(ع) خبر داده است و بر اساس روایات معتبر، مراد از اهل بیت(ع) در آیه تطهیر، پنج تن آل عبا هستند[۱۸]. پس آیه مذکور بر حضرت فاطمه زهرا (س) نیز که در شمار پنج تن است صدق می‌کند[۱۹].

روایات

عصمت حضرت فاطمه
روایات دال بر عصمت حضرت زهرا (س)

اول: حدیث فاطمة بضعة منی

حدیث نبوی «فاطمه بضعة منی» یکی از روایات دال بر عصمت حضرت زهرا(س) است[۲۰]. بر اساس این حدیث پیغمبر اکرم(ص) در شأن دختر گرامی خویش فرموده است: «فاطمة بضعة منی فمن ءاذاها فقد ءاذانی و من ءاذانی فقد ءاذی الله»؛ «فاطمه پارۀ تن من است؛ هر کس او را بیازارد مرا آزرده و هر کس مرا بیازارد خدا را آزرده است». در این روایت، خشنودی و ناخشنودی حضرت زهرا(س) محور و ملاک خشنودی و ناخشنودی خدا و رسولش شمرده شده و از آنجا که خداوند جز به اعمال صالح خشنود نمی‌شود و به گناه و نافرمانی از دستوراتش رضایت نمی‌دهد، اگر حضرت زهرا(س) گناهی مرتکب می‌شد یا حتی فکر انجام آن را در سر می‌پروراند، در این صورت به چیزی خشنود شده بود که خدا از آن ناخشنود است؛ در حالی که حدیث بضعة، رضایت الهی را با خشنودی حضرت فاطمه(س) پیوند داده است. بنابراین این روایت به عصمت هم جانبه آن حضرت دلالت دارد[۲۱].

دوم: حدیث یغضب لغضبها

در حدیث دیگری از رسول خدا(ص) چنین نقل شده که فرمودند: «ان اللّه تَبارَکَ وَ تَعالی یَغضِبُ لِغَضَب فاطِمَة وَ یَرضی لِرِضاها»، «همانا خداوند بلند مرتبه با غضب فاطمه غضبناک و با رضایت او خشنود می‌شود»[۲۲]. بر اساس این روایت، رضایت و نارضایتی حضرت فاطمه زهرا(س)، محور خشنودی و ناخشنودی خداوند قرار داده شده و این حقیقت، بیانگر عصمت مطلق و همه جانبه آن حضرت، است[۲۳].

سوم: القاب روایی دال بر عصمت

در برخی روایات، القابی برای حضرت فاطمه (س) نقل شده که یا به صراحت بر عصمت آن حضرت دلالت می‌کنند و یا به صورت غیر مستقیم این معنا را می‌رسانند. برخی از آن القاب عبارت‌اند از: فاطمه، صدیقة، طاهرة، مطهرة، بتول، راضیه، تقیه، نقیه، سیدة نساء اهل الجنة و ...[۲۴].

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس

  1. راغب اصفهانی این معنا را برای واژه «عَصَمَ» آورده و می‌گوید: العصم: الإمساک و الاعتصام الاستمساک... (وقوله: «وَلَا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوَافِرِ» والعصام ما یعصم به‌ ای یشد و عصمة الأنبیاء حفظه إیاهم؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص۵۶۹ ـ ۵۷۰ و عصم الله فلاناً من المکروه: ای حفظه و وقاه؛ یعنی خداوند فلانی را از مکروه حفظ کرده (عصمه) بعنی او را حفظ کرد و نگهداشت. المنجد، ص۱۵۰.
  2. ر.ک: فراهیدی،خلیل بن احمد، العین ج ۱ ص۳۱۴؛ فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، قاموس محیط، ج۴، ص۱۵۱؛ الجوهری، اسماعیل بن حمّاد، الصحاح، ج۵، ص۱۹۸۶، ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۳.
  3. ابن‌منظور، از زجاج نقل می‌کند: أَصْلُ العِصْمَةِ الحبْلُ. و كلُّ ما أَمْسَكَ شَيئاً فقد عَصَمَهُلسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۵. یعنی، لغت عصمت در اصل به معنای طناب و ریسمان وضع شده است، ولی سپس از این معنا توسعه یافته و برای هر چیزی که موجب امساک و حفظ چیز دیگری شود، به کار می‌رود.
  4. ر.ک: المفردات فی غریب القرآن، ص۳۳۶ ـ ۳۳۷..
  5. حسینی میلانی، سید علی، عصمت از منظر فریقین، ص۱۴.
  6. محمدبن محمدبن نعمان، شیخ مفید، تصحیح الاعتقادات الامامیة، ص۱۲۸.
  7. علی بن یونس نباطی، الصراط المستقیم، ج۱، ص۵۰.
  8. خواجه نصیرالدین طوسی، تلحیص المحصل، ص۳۶۹؛ عضدالدین ایجی نیز این تعریف را به حکما نسبت می‌دهد. ایجی عضدالدین، شرح المواقف، ج۸، ص۲۸۰ البته مرحوم خواجه در برخی موارد نیز عصمت را به لطف تعریف کرده است. ر.ک: خواجه نصیرالدین طوسی، تلخیص الحصل، ص۵۲۵.
  9. میثم بن علی بن میثم بحرانی، النجاة فی یوم القیامة، ص۵۵؛ حسن بن یوسف حلی، کشف المراد، ص۴۹۴.
  10. فاریاب، محمد حسین، عصمت امام، ص۳۴ - ۳۵.
  11. مفید، الفصول المختاره، ۱۴۱۳ق، ص۸۸.
  12. مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۹، ص۳۳۵.
  13. ر.ک: صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۱۹۱و۱۹۲.
  14. عبدالحسین کافی، جواد شفیعیان حیدری، عصمت فاطمه، ج۲، ص۷۱.
  15. ر.ک: وحید خراسانی، حسین، حلقه وصل رسالت و امامت، ص١٩٧؛ روحی برندق، کاوس، قلمرو عصمت فاطمه زهرا در حدیث فاطمه بضعه منی، فصلنامه پژوهش‌های اعتقادی کلامی، ص۸۳-۸۵.
  16. در روایتی از امام عسكرى (ع) نقل شده كه آن حضرت فرمود:«نَحْنُ حُجَجُ اللّه‏ عَلى خَلْقِهِ وَ فاطمةُ حُجةٌ عَليَنا»، «ما حجّت‏‌ها و برگزيدگان خدا بر آفريدگانش هستیم و فاطمه، حجّت راستين و پُرشكوه خدا بر ما است»، طیب، تفسير أطيب البيان، ج ۱۳، ص ۲۳۶.
  17. «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  18. فاریاب، محمد حسین، عصمت امام، ص۳۳۵ و ۳۳۶.
  19. حکیم، سید منذر، درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا، ص۳۶.
  20. برای نمونه نگاه کنید به سید مرتضی، الشافی فی الامامة، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۹۵؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۳۳۳؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۹، ص۳۳۵.
  21. سبحانی، جعفر، پژوهشی در شناخت و عصمت امام، ص۲۷.
  22. متقی هندی، علی بن حسام، کنزالعمال، ج۱۲، ص۱۱۱؛ حاکم نیشابوری، محمد، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۶۷؛ هیتمی، ابن حجر، الصواعق المحرقه، ص۱۷۵؛ هیثمی‌نور الدین علی، مجمع الزوائد، ج۹، ص۲۰۳؛ طبری، محب الدین، ذخایر العقبی، ص۳۹؛ ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة، ج۸، ص۲۶۶؛ ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، اسد الغابة، ج۶، ص۲۲۴؛ ذهبی، ابی عبدالله محمد، میزان الاعتدال، ج۲، ص۴۹۲.
  23. حکیم، سید منذر، درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا، ص۳۶.
  24. علی شاه علیزاده، علی گرامی، اسماء و اوصاف فاطمه، دانشنامه فاطمی ج۲، ص۲۱.