زید بن حصین طائی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
[[زید بن حصین | [[زید بن حصین طائی]] از سران [[خوارج نهروان]] است؛ وی از تیره [[بنی السید بن مالک]] از [[قبیله]] [[بنی ضبه]] بود<ref>العقد الفرید، ج۳، ص۸۶.</ref>. او از [[مهاجران]] و [[عابدان]] [[اهل کوفه]] بود. ابتدا از [[شیعیان]] و [[اصحاب امیرالمؤمنین]] {{ع}}<ref>رجال طوسی، ص۴۲، ش۷.</ref> و در [[جنگ صفین]] حضرت را [[یاری]] کرد<ref>وقعة صفین، ص۹۹.</ref>، اما در پایان [[صفین]] موقعی که [[سپاه معاویه]] قرآنها را بر سر نیزه کردند موضع او عوض شد و گول [[حیله]] [[معاویه]] را خورد و چون قرآنها را بالای نیزهها دید در مقابل [[حضرت علی]] {{ع}} موضع گرفت و [[مخالفت]] خود را با [[امام]] {{ع}} اعلام کرد. | ||
'''شرح داستان به اختصار''' | '''شرح داستان به اختصار''' | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
موقعی که [[سپاه معاویه]] به پیشنهاد [[عمروعاص]] قرآنها را بالای نیزه کردند و یک صدا فریاد زدند: [[حاکم]] میان ما و شما کتاب خداست. در این میان بسیاری از نیروهای [[امام]] {{ع}} دچار بهت و [[حیرت]] شدند و جنگآوران میدان [[نبرد]] یکباره از حمل [[شمشیر]] [[ناتوان]] شده و در جای خود ایستادند. | موقعی که [[سپاه معاویه]] به پیشنهاد [[عمروعاص]] قرآنها را بالای نیزه کردند و یک صدا فریاد زدند: [[حاکم]] میان ما و شما کتاب خداست. در این میان بسیاری از نیروهای [[امام]] {{ع}} دچار بهت و [[حیرت]] شدند و جنگآوران میدان [[نبرد]] یکباره از حمل [[شمشیر]] [[ناتوان]] شده و در جای خود ایستادند. | ||
ناگاه گروهی از [[لشکریان]] [[امام]] {{ع}} که حدود بیست هزار نفر بودند در حالی که سراپا مسلح و شمشیرهای برهنه بر دوش نهاده و پیشانی شان از [[سجده]] زیاد پینه بسته بود و در پیشاپیش آنها [[زید بن حصین]] و [[مسعر بن فدکی]] و گروهی از [[قاریان]] [[قرآن]] که بعدها همگی از [[خوارج نهروان]] شدند نزدیک آمدند و در حالی که [[حضرت علی]] {{ع}} را فقط با نام و بدون عنوان [[امیرالمؤمنین]]، مورد خطاب قرار دادند و گفتند: | ناگاه گروهی از [[لشکریان]] [[امام]] {{ع}} که حدود بیست هزار نفر بودند در حالی که سراپا مسلح و شمشیرهای برهنه بر دوش نهاده و پیشانی شان از [[سجده]] زیاد پینه بسته بود و در پیشاپیش آنها [[زید بن حصین]] و [[مسعر بن فدکی]] و گروهی از [[قاریان]] [[قرآن]] که بعدها همگی از [[خوارج نهروان]] شدند نزدیک آمدند و در حالی که [[حضرت علی]] {{ع}} را فقط با نام و بدون عنوان [[امیرالمؤمنین]]، مورد خطاب قرار دادند و گفتند: «ای [[علی]] اکنون که به [[کتاب خدا]] فراخوانده شدی، تقاضای [[قوم]] را بپذیر و گرنه ما تو را میکشیم همانگونه که [[عثمان بن عفان]] را کشتیم! به [[خدا]] [[سوگند]]، اگر به آنان پاسخ مثبت ندهی این کار را عملی خواهیم کرد!!»<ref>{{عربی|يَا عَلِيُّ! أَجِبِ الْقَوْمَ إِلَى كِتَابِ اللَّهِ إِذَا دُعِيتَ إِلَيْهِ وَ إِلَّا قَتَلْنَاكَ كَمَا قَتَلْنَا ابْنَ عَفَّانَ...}}؛</ref>. | ||
سخنان سازنده و منطقی [[امام]] {{ع}} این گروه مقدسنما و افراد ظاهر بین را قانع نکرد و در حالی که [[مالک اشتر]] بامداد [[شب]] هریر مشرف بر [[لشکر]] [[معاویه]] موضع گرفته تا بر آنها وارد شود، با هیاهو و [[تهدید]] [[مانع]] از ادامه کار او شدند و [[معاویه]] را که نزدیک بود برای همیشه طومار زندگانیاش در هم پیچیده شود را با این [[اختلاف]] و [[فتنه]] [[یاری]] کردند و از نابودی [[نجات]] بخشیدند<ref>ر.ک: وقعة صفین، ص۴۸۹، تاریخ البدایة والنهایة ابن کثیر، ج۷، ص۲۷۲، مروج الذهب، ج۲، ص۳۹۰، تاریخ طبری و کامل ابن اثیر.</ref>. | سخنان سازنده و منطقی [[امام]] {{ع}} این گروه مقدسنما و افراد ظاهر بین را قانع نکرد و در حالی که [[مالک اشتر]] بامداد [[شب]] هریر مشرف بر [[لشکر]] [[معاویه]] موضع گرفته تا بر آنها وارد شود، با هیاهو و [[تهدید]] [[مانع]] از ادامه کار او شدند و [[معاویه]] را که نزدیک بود برای همیشه طومار زندگانیاش در هم پیچیده شود را با این [[اختلاف]] و [[فتنه]] [[یاری]] کردند و از نابودی [[نجات]] بخشیدند<ref>ر.ک: وقعة صفین، ص۴۸۹، تاریخ البدایة والنهایة ابن کثیر، ج۷، ص۲۷۲، مروج الذهب، ج۲، ص۳۹۰، تاریخ طبری و کامل ابن اثیر.</ref>. |
نسخهٔ کنونی تا ۲۲ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۰۴
زید بن حصین طائی | |
---|---|
نام کامل | زید بن حصین طائی |
جنسیت | مرد |
از قبیله | بنی ضبه |
از تیره | بنی السید بن مالک |
محل زندگی | کوفه |
از اصحاب | امام علی |
حضور در جنگ | |
فعالیتهای او | از سران خوارج |
مقدمه
زید بن حصین طائی از سران خوارج نهروان است؛ وی از تیره بنی السید بن مالک از قبیله بنی ضبه بود[۱]. او از مهاجران و عابدان اهل کوفه بود. ابتدا از شیعیان و اصحاب امیرالمؤمنین (ع)[۲] و در جنگ صفین حضرت را یاری کرد[۳]، اما در پایان صفین موقعی که سپاه معاویه قرآنها را بر سر نیزه کردند موضع او عوض شد و گول حیله معاویه را خورد و چون قرآنها را بالای نیزهها دید در مقابل حضرت علی (ع) موضع گرفت و مخالفت خود را با امام (ع) اعلام کرد.
شرح داستان به اختصار
موقعی که سپاه معاویه به پیشنهاد عمروعاص قرآنها را بالای نیزه کردند و یک صدا فریاد زدند: حاکم میان ما و شما کتاب خداست. در این میان بسیاری از نیروهای امام (ع) دچار بهت و حیرت شدند و جنگآوران میدان نبرد یکباره از حمل شمشیر ناتوان شده و در جای خود ایستادند.
ناگاه گروهی از لشکریان امام (ع) که حدود بیست هزار نفر بودند در حالی که سراپا مسلح و شمشیرهای برهنه بر دوش نهاده و پیشانی شان از سجده زیاد پینه بسته بود و در پیشاپیش آنها زید بن حصین و مسعر بن فدکی و گروهی از قاریان قرآن که بعدها همگی از خوارج نهروان شدند نزدیک آمدند و در حالی که حضرت علی (ع) را فقط با نام و بدون عنوان امیرالمؤمنین، مورد خطاب قرار دادند و گفتند: «ای علی اکنون که به کتاب خدا فراخوانده شدی، تقاضای قوم را بپذیر و گرنه ما تو را میکشیم همانگونه که عثمان بن عفان را کشتیم! به خدا سوگند، اگر به آنان پاسخ مثبت ندهی این کار را عملی خواهیم کرد!!»[۴].
سخنان سازنده و منطقی امام (ع) این گروه مقدسنما و افراد ظاهر بین را قانع نکرد و در حالی که مالک اشتر بامداد شب هریر مشرف بر لشکر معاویه موضع گرفته تا بر آنها وارد شود، با هیاهو و تهدید مانع از ادامه کار او شدند و معاویه را که نزدیک بود برای همیشه طومار زندگانیاش در هم پیچیده شود را با این اختلاف و فتنه یاری کردند و از نابودی نجات بخشیدند[۵].
آری، زید بن حصین که روزگاری در صف یاران مخلص امیرالمؤمنین (ع) قرار داشت، روی نادانی و کجفهمی در صف مخالفین حضرت درآمد[۶].
زید بن حصین و همراهی خوارج
زید پس از ماجرای حکمیت، به جرگه خوارج درآمد و جزو سازمان دهندگان و سران آنها شد. هنگامی که خوارج در خانه عبدالله بن وهب راسبی جمع شده بودند، ابتدا رهبری خود را به او پیشنهاد کردند، ولی زید بن حصین نپذیرفت[۷]. امیرالمؤمنین(ع) قبل از وقوع جنگ نهروان به منظور اتمام حجت، نامهای خطاب به او و عبدالله بن وهب نوشت[۸] و آنها را از آینده بیم داد. زید بن حصین در جنگ نهروان، فرماندهی جناح راست خوارج را برعهده داشت[۹]. با تار و مار شدن خوارج در جنگ نهروان، وی نیز توسط ابوایوب انصاری به قتل رسید. ابوایوب پس از قتل زید، حضور امیرالمؤمنین(ع) رسید و گفت: یا امیرالمؤمنین نیزهای بر سینه زید بن حصین زدم که از پشتش درآمد[۱۰].[۱۱]
منابع
پانویس
- ↑ العقد الفرید، ج۳، ص۸۶.
- ↑ رجال طوسی، ص۴۲، ش۷.
- ↑ وقعة صفین، ص۹۹.
- ↑ يَا عَلِيُّ! أَجِبِ الْقَوْمَ إِلَى كِتَابِ اللَّهِ إِذَا دُعِيتَ إِلَيْهِ وَ إِلَّا قَتَلْنَاكَ كَمَا قَتَلْنَا ابْنَ عَفَّانَ...؛
- ↑ ر.ک: وقعة صفین، ص۴۸۹، تاریخ البدایة والنهایة ابن کثیر، ج۷، ص۲۷۲، مروج الذهب، ج۲، ص۳۹۰، تاریخ طبری و کامل ابن اثیر.
- ↑ ناظمزاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۵۹۶-۵۹۷.
- ↑ تاریخ طبری، ج۴، ص۳۴.
- ↑ تاریخ طبری، ج۴، ص۵۷. ابن اعثم کوفی نامه حضرت را خطاب به عبدالله بن وهب و حرقوص بن زهیر آورده است (نک: فتوح ابن عثم، ج۴، ص۱۰۵). پیش از این بیان شد که با توجه به سوابق حرقوص، بعید است که امیرمؤمنان(ع) او را مخاطب نامه خویش کرده باشد.
- ↑ تاریخ طبری، ج۴، ص۶۴.
- ↑ الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۱۷۴.
- ↑ رجبی دوانی، محمد حسین، کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی ص ۲۳۷.