بحث:حضرت لقمان در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «==لقمان در قرآن مجید== نام لقمان در سوره ۳۱ دو بار مذکور است و به همین مناسبت سورۀ ۳۱ به نام سوره لقمان موسوم است. مفاد آیات ۱۱ و ۱۲ این سوره چنین است: «به لقمانحکمت بخشیدیم و گفتیم که خدا را سپاسگزار باش. کسی که خدا را سپاسگزاری ک...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۵: خط ۱۵:
به هرحال، [[ابوحاتم سجستانی]] در کتاب «المعمرین» لقمان را از جهت طول عمر در درجه دهم ذکر می‌کند و می‌گوید بعد از هلاک [[قوم عاد]] به وی [[عمر]] هفت کرکس عطا شد که چون کرکسی بمیرد کرکس دیگری [[جانشین]] آن شود. کرکس هفتم را که «لبد» نام داشت لقمان خواست پرواز دهد و از [[مرگ]] او در پیش خودش مانع شود ولی اینکار ممکن نشد و بالاخره لبد مرد و عمر لقمان به پایان رسید (در داستان روملوس نیز به قصه چند کرکس برمی‌خوریم).
به هرحال، [[ابوحاتم سجستانی]] در کتاب «المعمرین» لقمان را از جهت طول عمر در درجه دهم ذکر می‌کند و می‌گوید بعد از هلاک [[قوم عاد]] به وی [[عمر]] هفت کرکس عطا شد که چون کرکسی بمیرد کرکس دیگری [[جانشین]] آن شود. کرکس هفتم را که «لبد» نام داشت لقمان خواست پرواز دهد و از [[مرگ]] او در پیش خودش مانع شود ولی اینکار ممکن نشد و بالاخره لبد مرد و عمر لقمان به پایان رسید (در داستان روملوس نیز به قصه چند کرکس برمی‌خوریم).


عده‌ای لقمان [[دوران جاهلیت]] را با [[لقمان حکیم]] مذکور در قرآن یکی می‌دانند و او را فرزند «باعوربن ناهور بن تارح» یعنی عموزاده [[حضرت ابراهیم]] می‌شناسند و او را خواهرزاده یا خاله‌زاده ایوب، هم پنداشته‌اند. بعضی هم وی را یکی از دوران [[بنی اسرائیل]] به شمار آورده‌اند.
عده‌ای لقمان [[دوران جاهلیت]] را با [[لقمان حکیم]] مذکور در قرآن یکی می‌دانند و او را فرزند «[[باعور بن ناهور بن تارح]]» یعنی عموزاده [[حضرت ابراهیم]] می‌شناسند و او را خواهرزاده یا خاله‌زاده ایوب، هم پنداشته‌اند. بعضی هم وی را یکی از دوران [[بنی اسرائیل]] به شمار آورده‌اند.


بزعم عده‌ای لقمان، معاصر [[حضرت داوود]] بوده و [[وزارت]] داوود را بر عهده داشته است. او مخیر شده است که از [[حکمت]] و [[نبوت]] یکی را برگزیند و او [[حکمت]] را [[اختیار]] کرده و [[نبوت]] نصیب [[حضرت داوود]] شده است.
بزعم عده‌ای لقمان، معاصر [[حضرت داوود]] بوده و [[وزارت]] داوود را بر عهده داشته است. او مخیر شده است که از [[حکمت]] و [[نبوت]] یکی را برگزیند و او [[حکمت]] را [[اختیار]] کرده و [[نبوت]] نصیب [[حضرت داوود]] شده است.
خط ۲۴: خط ۲۴:
لقمان در نظر ارباب قصص مردی از نژاد سیاه معرفی می‌شود که از [[اهل]] سودان [[مصر]] بود و به [[بردگی]] [[روزگار]] می‌گذاشته و خواجه خود را شیفته [[حکم]] و اندرزهای خویش کرده است.
لقمان در نظر ارباب قصص مردی از نژاد سیاه معرفی می‌شود که از [[اهل]] سودان [[مصر]] بود و به [[بردگی]] [[روزگار]] می‌گذاشته و خواجه خود را شیفته [[حکم]] و اندرزهای خویش کرده است.


خواجه‌اش روزی به او دستور می‌دهد که از ناپاک‌ترین اعضاء گوسفند برایش خوراکی ترتیب دهد. لقمان طعامی از [[دل]] و زبان گوسفند فراهم می‌کند و پیش خواجه می‌آورد. [[روز]] دیگر، [[خواجه]]بهترین [[خوراک]] را از اعضاء گوسفند می‌خواهد. باز لقمان دل و زبان گوسفند را به حضور او می‌آورد و به خواجه می‌گوید: هیچ چیز ناپاک‌تر از دل و زبان [[ناپاک]] نیست و هیچ چیز بهتر از زبان و دل [[پاک]] وجود ندارد.
خواجه‌اش روزی به او دستور می‌دهد که از ناپاک‌ترین اعضاء گوسفند برایش خوراکی ترتیب دهد. لقمان طعامی از [[دل]] و زبان گوسفند فراهم می‌کند و پیش خواجه می‌آورد. [[روز]] دیگر، [[خواجه]] بهترین [[خوراک]] را از اعضاء گوسفند می‌خواهد. باز لقمان دل و زبان گوسفند را به حضور او می‌آورد و به خواجه می‌گوید: هیچ چیز ناپاک‌تر از دل و زبان [[ناپاک]] نیست و هیچ چیز بهتر از زبان و دل [[پاک]] وجود ندارد.


این قصه جزء قصص «ازپ» [[یونانی]] متوفی به سال ۵۶۰ قبل از میلاد یافت می‌شود جز آنکه در قصه ازپ از دل سخنی به میان نیامده است.
این قصه جزء قصص «ازپ» [[یونانی]] متوفی به سال ۵۶۰ قبل از میلاد یافت می‌شود جز آنکه در قصه ازپ از دل سخنی به میان نیامده است.
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش