مقابله سیئه با حسنه: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '، ص:' به '، ص') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[مقابله سیئه با حسنه در قرآن]] - [[مقابله سیئه با حسنه در حدیث]] - [[مقابله سیئه با حسنه در اخلاق اسلامی]] - [[مقابله سیئه با حسنه در نهج البلاغه]] - [[مقابله سیئه با حسنه در معارف دعا و زیارات]]| پرسش مرتبط = مقابله سیئه با حسنه (پرسش)}} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
*[[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ}}<ref>«نیکی با بدی برابر نیست؛ به بهترین شیوه (دیگران را از چالش با خود) باز | * [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ}}<ref>«نیکی با بدی برابر نیست؛ به بهترین شیوه (دیگران را از چالش با خود) باز دار، ناگاه آن کس که میان تو و او دشمنی است چون دوستی مهربان میگردد و این را جز به آنان که میشکیبند، و جز به آنان که بهرهای سترگ دارند فرانیاموزند» سوره فصلت، آیه ۳۴-۳۵.</ref> | ||
*همچنین میفرماید: {{متن قرآن|ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ}}<ref>«بدی را با روشی که نیکوتر است دور کن؛ ما به آنچه وصف میکنند داناتریم» سوره مؤمنون، آیه ۹۶.</ref> | * همچنین میفرماید: {{متن قرآن|ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ}}<ref>«بدی را با روشی که نیکوتر است دور کن؛ ما به آنچه وصف میکنند داناتریم» سوره مؤمنون، آیه ۹۶.</ref> | ||
*[[پیامبر]]{{صل}} میفرمایند: "هر که [[دوستی]] تو را قطع کند با او پیوند کن؛ و هر که از [[نیکی]] خود تو را [[محروم]] سازد با او [[نیکی]] کن؛ و هر که به [[نادانی]] با تو [[رفتار]] کند [[حلم]] بورز"<ref>جامع السعادات، ترجمه سید جلال الدین مجتبوی، ج۱، ص۳۶۱.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۱۶.</ref>. | * [[پیامبر]] {{صل}} میفرمایند: "هر که [[دوستی]] تو را قطع کند با او پیوند کن؛ و هر که از [[نیکی]] خود تو را [[محروم]] سازد با او [[نیکی]] کن؛ و هر که به [[نادانی]] با تو [[رفتار]] کند [[حلم]] بورز"<ref>جامع السعادات، ترجمه سید جلال الدین مجتبوی، ج۱، ص۳۶۱.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۱۶.</ref>. | ||
*[[امام سجاد]]{{ع}} نیز میفرمایند: "[[حق]] آن کس که به تو بد کرده این است که از او بگذری و مشمول عفوش قرار دهی و اگر بدانی بخشیدن وی زیانآور است و نتیجه بد به بار میآورد بر رعایت [[مصلحت]] از عفوش | * [[امام سجاد]] {{ع}} نیز میفرمایند: "[[حق]] آن کس که به تو بد کرده این است که از او بگذری و مشمول عفوش قرار دهی و اگر بدانی بخشیدن وی زیانآور است و نتیجه بد به بار میآورد بر رعایت [[مصلحت]] از عفوش خودداری کن و با [[کمک]] [[قانون]] و [[جامعه]] او را به [[کیفر]] برسان"<ref>م. وجدانی، حدیث تربیت، ص۱۶۶.</ref>. | ||
*با بررسی [[سیره پیامبر]]{{صل}} متوجه میشویم که ایشان در مقابل [[بدی]] دیگران، [[بدی]] نمیکرد؛ بلکه [[گناه]] آنها را نادیده میگرفت و از آنها میگذشت. | * با بررسی [[سیره پیامبر]] {{صل}} متوجه میشویم که ایشان در مقابل [[بدی]] دیگران، [[بدی]] نمیکرد؛ بلکه [[گناه]] آنها را نادیده میگرفت و از آنها میگذشت. | ||
*[[خواجه]] [[عبدالله انصاری]] میگوید: "[[بدی]] را [[بدی]] کردن سگساری است و [[نیکی]] را [[نیکی]] کردن خرکاری است، [[بدی]] را [[نیکی]] کردن کار [[خواجه]] [[عبدالله انصاری]] است"<ref>مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۲، ص۳۱۱ - ۳۱۲.</ref>. | * [[خواجه]] [[عبدالله انصاری]] میگوید: "[[بدی]] را [[بدی]] کردن سگساری است و [[نیکی]] را [[نیکی]] کردن خرکاری است، [[بدی]] را [[نیکی]] کردن کار [[خواجه]] [[عبدالله انصاری]] است"<ref>مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۲، ص۳۱۱ - ۳۱۲.</ref>. | ||
*همچنانکه [[گذشت]] مقابله [[نیکی]] به [[بدی]] یکی از روشهای مهم [[تربیتی]] است. [[علم]] روانشناسی نیز بر این نکته تأکید دارد که اصل [[تشویق]] مهمتر و کارسازتر از تنبیه در امر [[آموزش و پرورش]] است. | * همچنانکه [[گذشت]] مقابله [[نیکی]] به [[بدی]] یکی از روشهای مهم [[تربیتی]] است. [[علم]] روانشناسی نیز بر این نکته تأکید دارد که اصل [[تشویق]] مهمتر و کارسازتر از تنبیه در امر [[آموزش و پرورش]] است. | ||
*[[توبه]] در [[فرهنگ اسلامی]] همین وجه را دارد که اگر از [[بنده]] کار [[زشتی]] سر زد و از کرده خویش پشیمان شد و روی به آستان [[حضرت]] احدیت آورد، [[خداوند]] در مقابل این [[بدی]] به او [[نیکی]] نموده، توبهاش را خواهد پذیرفت؛ چرا که در [[توبه]] همواره بر روی [[بندگان]] [[عاصی]] باز است مگر در موارد نادری که در [[قرآن]] به آن اشاره شده است. | * [[توبه]] در [[فرهنگ اسلامی]] همین وجه را دارد که اگر از [[بنده]] کار [[زشتی]] سر زد و از کرده خویش پشیمان شد و روی به آستان [[حضرت]] احدیت آورد، [[خداوند]] در مقابل این [[بدی]] به او [[نیکی]] نموده، توبهاش را خواهد پذیرفت؛ چرا که در [[توبه]] همواره بر روی [[بندگان]] [[عاصی]] باز است مگر در موارد نادری که در [[قرآن]] به آن اشاره شده است. | ||
*یکی از مراتب [[سلوک]] [[عرفانی]]، همین مقابله [[سیئه]] با [[نیکی]] است، که یکی از مدارج [[عالی]] [[سلوک]] به شمار میآید<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۱۷.</ref>. | * یکی از مراتب [[سلوک]] [[عرفانی]]، همین مقابله [[سیئه]] با [[نیکی]] است، که یکی از مدارج [[عالی]] [[سلوک]] به شمار میآید<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۱۷.</ref>. | ||
*[[شیخ]] [[حسین بحرانی]] چنان مینویسد: پس باید خود را چنان سازی که آرزوی آن داشته باشی که کسی به تو بد کند و آنگاه به او [[احسان]] کنی تا به این وسیله به [[فضیلت]] [[نیکی]] کسی که تو را مورد بیمهری قرار داده است، دست یابی؛ و در نتیجه به [[رسول گرامی]]{{صل}} و [[خاندان]] او [[تأسی]] نموده باشی... بنابراین تو به سبب بیمهری او و مقابله نمودن آن با [[نیکی]] و [[احسان]] به این [[مقام]] والا نایل خواهی شد. از سوی دیگر، تو با همه [[فقر]] و نیازی که در وجودت هست، اگر [[بدی]] و بیمهری را به [[نیکی]] پاسخ دهی، [[خداوند سبحان]] با آن [[کرم]] و غنای بیپایانش سزاوارتر است به اینکه در برابر [[اعمال]] ناروای تو، [[احسان]] و [[نیکی]] نماید. بنابراین نتیجه دوم این شیوه برخورد با بدان، آن است که حجتی بر اکرام و [[لطف خداوند]] خواهی داشت. در [[حقیقت]]، [[خدای متعال]] از آنرو به تو [[فرمان]] داد [[بدی]] را به [[نیکی]] [[پاسخ گویی]] که به تو بفهماند: "اگر تو چنین کنی، من سزاوارتر به آن هستم، و تو به چنین معاملهای نیازمندتر هستی". او امر فرمود که با [[مردم]] اینگونه برخورد و معامله نمایی و سودی که از این معامله عاید تو میگردد افزونتر از بهرهای است که به دیگری میرسانی. و اگر با دیده [[بصیرت]] بنگری، خواهی دید که [[بدی]] و بیمهری او نسبت به تو، چون تو را به این مکافات رسانده است، [[احسان]] درخور [[سپاس]] در [[حق]] تو بوده است، نه [[ظلم و ستم]] که در صدد [[انتقام]] از آن بر آیی<ref>شیخ حسین بحرانی، سلوک عرفانی در سیره اهل البیت{{عم}}، ترجمه علی شیروانی، ص۷۴ – ۷۵.</ref>. | * [[شیخ]] [[حسین بحرانی]] چنان مینویسد: پس باید خود را چنان سازی که آرزوی آن داشته باشی که کسی به تو بد کند و آنگاه به او [[احسان]] کنی تا به این وسیله به [[فضیلت]] [[نیکی]] کسی که تو را مورد بیمهری قرار داده است، دست یابی؛ و در نتیجه به [[رسول گرامی]] {{صل}} و [[خاندان]] او [[تأسی]] نموده باشی... بنابراین تو به سبب بیمهری او و مقابله نمودن آن با [[نیکی]] و [[احسان]] به این [[مقام]] والا نایل خواهی شد. از سوی دیگر، تو با همه [[فقر]] و نیازی که در وجودت هست، اگر [[بدی]] و بیمهری را به [[نیکی]] پاسخ دهی، [[خداوند سبحان]] با آن [[کرم]] و غنای بیپایانش سزاوارتر است به اینکه در برابر [[اعمال]] ناروای تو، [[احسان]] و [[نیکی]] نماید. بنابراین نتیجه دوم این شیوه برخورد با بدان، آن است که حجتی بر اکرام و [[لطف خداوند]] خواهی داشت. در [[حقیقت]]، [[خدای متعال]] از آنرو به تو [[فرمان]] داد [[بدی]] را به [[نیکی]] [[پاسخ گویی]] که به تو بفهماند: "اگر تو چنین کنی، من سزاوارتر به آن هستم، و تو به چنین معاملهای نیازمندتر هستی". او امر فرمود که با [[مردم]] اینگونه برخورد و معامله نمایی و سودی که از این معامله عاید تو میگردد افزونتر از بهرهای است که به دیگری میرسانی. و اگر با دیده [[بصیرت]] بنگری، خواهی دید که [[بدی]] و بیمهری او نسبت به تو، چون تو را به این مکافات رسانده است، [[احسان]] درخور [[سپاس]] در [[حق]] تو بوده است، نه [[ظلم و ستم]] که در صدد [[انتقام]] از آن بر آیی<ref>شیخ حسین بحرانی، سلوک عرفانی در سیره اهل البیت {{عم}}، ترجمه علی شیروانی، ص۷۴ – ۷۵.</ref>. | ||
*در [[فرهنگ اسلامی]] در مورد چشمپوشی از خطای دیگران توصیههای فراوانی شده است. برخی مواقع باید در برابر خطاهای دیگران تغافل ورزیده، خود است را بیخبر نشان داد، به گونهای که آنان [[خیال]] کنند وی خطای آنان را ندیده است. البته باید دقت داشت چشمپوشی از [[خطا]] و [[قاطعیت]] هر دو به جا باشد<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۱۸.</ref>. | * در [[فرهنگ اسلامی]] در مورد چشمپوشی از خطای دیگران توصیههای فراوانی شده است. برخی مواقع باید در برابر خطاهای دیگران تغافل ورزیده، خود است را بیخبر نشان داد، به گونهای که آنان [[خیال]] کنند وی خطای آنان را ندیده است. البته باید دقت داشت چشمپوشی از [[خطا]] و [[قاطعیت]] هر دو به جا باشد<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۱۸.</ref>. | ||
*[[امام سجاد]]{{ع}} در [[رساله حقوق]] در خصوص [[حق]] سالمندان میفرمایند: "او را [[احترام]] کنی... نابخردانه با او برخورد نکنی. چنانچه او [[جهالت]] ورزیده، [[تحمل]] کنی...". | * [[امام سجاد]] {{ع}} در [[رساله حقوق]] در خصوص [[حق]] سالمندان میفرمایند: "او را [[احترام]] کنی... نابخردانه با او برخورد نکنی. چنانچه او [[جهالت]] ورزیده، [[تحمل]] کنی...". | ||
*یکی از مصادیق [[احترام]] این است که هرگز با او [[دشمنی]] نورزی، چرا که به طور طبیعی انسانی که عمری از او گذشته، انتظارات و توقعات بیشتری از دیگران پیدا میکند و ممکن است به [[دلیل]] داشتن این [[روحیه]] طبیعی، همیشه خود را از دیگران طلبکار ببیند، که گاهی منتهی به [[عداوت]] و [[دشمنی]] و [[مخاصمه]] و درگیری میشود.[[امام سجاد]]{{ع}} میفرمایند چون احتمال دارد این [[روحیه]]، او را به سمت و سوی درگیری با دیگران بکشاند، طبعاً [[احترام]] او اقتضا میکند که دیگران با او درگیر نشوند<ref>امام سجاد{{ع}}، رساله حقوق، ترجمه و شرح علی محمد حیدری نراقی، ص۵۱۸.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۱۹.</ref>. | * یکی از مصادیق [[احترام]] این است که هرگز با او [[دشمنی]] نورزی، چرا که به طور طبیعی انسانی که عمری از او گذشته، انتظارات و توقعات بیشتری از دیگران پیدا میکند و ممکن است به [[دلیل]] داشتن این [[روحیه]] طبیعی، همیشه خود را از دیگران طلبکار ببیند، که گاهی منتهی به [[عداوت]] و [[دشمنی]] و [[مخاصمه]] و درگیری میشود. [[امام سجاد]] {{ع}} میفرمایند چون احتمال دارد این [[روحیه]]، او را به سمت و سوی درگیری با دیگران بکشاند، طبعاً [[احترام]] او اقتضا میکند که دیگران با او درگیر نشوند<ref>امام سجاد {{ع}}، رساله حقوق، ترجمه و شرح علی محمد حیدری نراقی، ص۵۱۸.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۱۹.</ref>. | ||
==منابع== | == منابع == | ||
{{منابع}} | |||
* [[پرونده:1379218.jpg|22px]] [[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|'''مکارم اخلاق در صحیفه''']] | * [[پرونده:1379218.jpg|22px]] [[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|'''مکارم اخلاق در صحیفه''']] | ||
{{پایان منابع}} | |||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{ | {{پانویس}} | ||
[[رده: مدخل]] | [[رده: مدخل]] | ||
[[رده: مقابله سیئه با حسنه]] | [[رده: مقابله سیئه با حسنه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۴۱
مقدمه
- قرآن کریم میفرماید: ﴿وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ﴾[۱]
- همچنین میفرماید: ﴿ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ﴾[۲]
- پیامبر (ص) میفرمایند: "هر که دوستی تو را قطع کند با او پیوند کن؛ و هر که از نیکی خود تو را محروم سازد با او نیکی کن؛ و هر که به نادانی با تو رفتار کند حلم بورز"[۳][۴].
- امام سجاد (ع) نیز میفرمایند: "حق آن کس که به تو بد کرده این است که از او بگذری و مشمول عفوش قرار دهی و اگر بدانی بخشیدن وی زیانآور است و نتیجه بد به بار میآورد بر رعایت مصلحت از عفوش خودداری کن و با کمک قانون و جامعه او را به کیفر برسان"[۵].
- با بررسی سیره پیامبر (ص) متوجه میشویم که ایشان در مقابل بدی دیگران، بدی نمیکرد؛ بلکه گناه آنها را نادیده میگرفت و از آنها میگذشت.
- خواجه عبدالله انصاری میگوید: "بدی را بدی کردن سگساری است و نیکی را نیکی کردن خرکاری است، بدی را نیکی کردن کار خواجه عبدالله انصاری است"[۶].
- همچنانکه گذشت مقابله نیکی به بدی یکی از روشهای مهم تربیتی است. علم روانشناسی نیز بر این نکته تأکید دارد که اصل تشویق مهمتر و کارسازتر از تنبیه در امر آموزش و پرورش است.
- توبه در فرهنگ اسلامی همین وجه را دارد که اگر از بنده کار زشتی سر زد و از کرده خویش پشیمان شد و روی به آستان حضرت احدیت آورد، خداوند در مقابل این بدی به او نیکی نموده، توبهاش را خواهد پذیرفت؛ چرا که در توبه همواره بر روی بندگان عاصی باز است مگر در موارد نادری که در قرآن به آن اشاره شده است.
- یکی از مراتب سلوک عرفانی، همین مقابله سیئه با نیکی است، که یکی از مدارج عالی سلوک به شمار میآید[۷].
- شیخ حسین بحرانی چنان مینویسد: پس باید خود را چنان سازی که آرزوی آن داشته باشی که کسی به تو بد کند و آنگاه به او احسان کنی تا به این وسیله به فضیلت نیکی کسی که تو را مورد بیمهری قرار داده است، دست یابی؛ و در نتیجه به رسول گرامی (ص) و خاندان او تأسی نموده باشی... بنابراین تو به سبب بیمهری او و مقابله نمودن آن با نیکی و احسان به این مقام والا نایل خواهی شد. از سوی دیگر، تو با همه فقر و نیازی که در وجودت هست، اگر بدی و بیمهری را به نیکی پاسخ دهی، خداوند سبحان با آن کرم و غنای بیپایانش سزاوارتر است به اینکه در برابر اعمال ناروای تو، احسان و نیکی نماید. بنابراین نتیجه دوم این شیوه برخورد با بدان، آن است که حجتی بر اکرام و لطف خداوند خواهی داشت. در حقیقت، خدای متعال از آنرو به تو فرمان داد بدی را به نیکی پاسخ گویی که به تو بفهماند: "اگر تو چنین کنی، من سزاوارتر به آن هستم، و تو به چنین معاملهای نیازمندتر هستی". او امر فرمود که با مردم اینگونه برخورد و معامله نمایی و سودی که از این معامله عاید تو میگردد افزونتر از بهرهای است که به دیگری میرسانی. و اگر با دیده بصیرت بنگری، خواهی دید که بدی و بیمهری او نسبت به تو، چون تو را به این مکافات رسانده است، احسان درخور سپاس در حق تو بوده است، نه ظلم و ستم که در صدد انتقام از آن بر آیی[۸].
- در فرهنگ اسلامی در مورد چشمپوشی از خطای دیگران توصیههای فراوانی شده است. برخی مواقع باید در برابر خطاهای دیگران تغافل ورزیده، خود است را بیخبر نشان داد، به گونهای که آنان خیال کنند وی خطای آنان را ندیده است. البته باید دقت داشت چشمپوشی از خطا و قاطعیت هر دو به جا باشد[۹].
- امام سجاد (ع) در رساله حقوق در خصوص حق سالمندان میفرمایند: "او را احترام کنی... نابخردانه با او برخورد نکنی. چنانچه او جهالت ورزیده، تحمل کنی...".
- یکی از مصادیق احترام این است که هرگز با او دشمنی نورزی، چرا که به طور طبیعی انسانی که عمری از او گذشته، انتظارات و توقعات بیشتری از دیگران پیدا میکند و ممکن است به دلیل داشتن این روحیه طبیعی، همیشه خود را از دیگران طلبکار ببیند، که گاهی منتهی به عداوت و دشمنی و مخاصمه و درگیری میشود. امام سجاد (ع) میفرمایند چون احتمال دارد این روحیه، او را به سمت و سوی درگیری با دیگران بکشاند، طبعاً احترام او اقتضا میکند که دیگران با او درگیر نشوند[۱۰][۱۱].
منابع
پانویس
- ↑ «نیکی با بدی برابر نیست؛ به بهترین شیوه (دیگران را از چالش با خود) باز دار، ناگاه آن کس که میان تو و او دشمنی است چون دوستی مهربان میگردد و این را جز به آنان که میشکیبند، و جز به آنان که بهرهای سترگ دارند فرانیاموزند» سوره فصلت، آیه ۳۴-۳۵.
- ↑ «بدی را با روشی که نیکوتر است دور کن؛ ما به آنچه وصف میکنند داناتریم» سوره مؤمنون، آیه ۹۶.
- ↑ جامع السعادات، ترجمه سید جلال الدین مجتبوی، ج۱، ص۳۶۱.
- ↑ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۳۱۶.
- ↑ م. وجدانی، حدیث تربیت، ص۱۶۶.
- ↑ مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۲، ص۳۱۱ - ۳۱۲.
- ↑ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۳۱۷.
- ↑ شیخ حسین بحرانی، سلوک عرفانی در سیره اهل البیت (ع)، ترجمه علی شیروانی، ص۷۴ – ۷۵.
- ↑ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۳۱۸.
- ↑ امام سجاد (ع)، رساله حقوق، ترجمه و شرح علی محمد حیدری نراقی، ص۵۱۸.
- ↑ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۳۱۹.