امام سجاد (ع) نیز میفرمایند: "حق آن کس که به تو بد کرده این است که از او بگذری و مشمول عفوش قرار دهی و اگر بدانی بخشیدن وی زیانآور است و نتیجه بد به بار میآورد بر رعایت مصلحت از عفوش خودداری کن و با کمکقانون و جامعه او را به کیفر برسان"[۵].
با بررسی سیره پیامبر (ص) متوجه میشویم که ایشان در مقابل بدی دیگران، بدی نمیکرد؛ بلکه گناه آنها را نادیده میگرفت و از آنها میگذشت.
همچنانکه گذشت مقابله نیکی به بدی یکی از روشهای مهم تربیتی است. علم روانشناسی نیز بر این نکته تأکید دارد که اصل تشویق مهمتر و کارسازتر از تنبیه در امر آموزش و پرورش است.
توبه در فرهنگ اسلامی همین وجه را دارد که اگر از بنده کار زشتی سر زد و از کرده خویش پشیمان شد و روی به آستان حضرت احدیت آورد، خداوند در مقابل این بدی به او نیکی نموده، توبهاش را خواهد پذیرفت؛ چرا که در توبه همواره بر روی بندگانعاصی باز است مگر در موارد نادری که در قرآن به آن اشاره شده است.
شیخحسین بحرانی چنان مینویسد: پس باید خود را چنان سازی که آرزوی آن داشته باشی که کسی به تو بد کند و آنگاه به او احسان کنی تا به این وسیله به فضیلتنیکی کسی که تو را مورد بیمهری قرار داده است، دست یابی؛ و در نتیجه به رسول گرامی (ص) و خاندان او تأسی نموده باشی... بنابراین تو به سبب بیمهری او و مقابله نمودن آن با نیکی و احسان به این مقام والا نایل خواهی شد. از سوی دیگر، تو با همه فقر و نیازی که در وجودت هست، اگر بدی و بیمهری را به نیکی پاسخ دهی، خداوند سبحان با آن کرم و غنای بیپایانش سزاوارتر است به اینکه در برابر اعمال ناروای تو، احسان و نیکی نماید. بنابراین نتیجه دوم این شیوه برخورد با بدان، آن است که حجتی بر اکرام و لطف خداوند خواهی داشت. در حقیقت، خدای متعال از آنرو به تو فرمان داد بدی را به نیکیپاسخ گویی که به تو بفهماند: "اگر تو چنین کنی، من سزاوارتر به آن هستم، و تو به چنین معاملهای نیازمندتر هستی". او امر فرمود که با مردم اینگونه برخورد و معامله نمایی و سودی که از این معامله عاید تو میگردد افزونتر از بهرهای است که به دیگری میرسانی. و اگر با دیده بصیرت بنگری، خواهی دید که بدی و بیمهری او نسبت به تو، چون تو را به این مکافات رسانده است، احسان درخور سپاس در حق تو بوده است، نه ظلم و ستم که در صدد انتقام از آن بر آیی[۸].
در فرهنگ اسلامی در مورد چشمپوشی از خطای دیگران توصیههای فراوانی شده است. برخی مواقع باید در برابر خطاهای دیگران تغافل ورزیده، خود است را بیخبر نشان داد، به گونهای که آنان خیال کنند وی خطای آنان را ندیده است. البته باید دقت داشت چشمپوشی از خطا و قاطعیت هر دو به جا باشد[۹].
امام سجاد (ع) در رساله حقوق در خصوص حق سالمندان میفرمایند: "او را احترام کنی... نابخردانه با او برخورد نکنی. چنانچه او جهالت ورزیده، تحمل کنی...".
یکی از مصادیق احترام این است که هرگز با او دشمنی نورزی، چرا که به طور طبیعی انسانی که عمری از او گذشته، انتظارات و توقعات بیشتری از دیگران پیدا میکند و ممکن است به دلیل داشتن این روحیه طبیعی، همیشه خود را از دیگران طلبکار ببیند، که گاهی منتهی به عداوت و دشمنی و مخاصمه و درگیری میشود. امام سجاد (ع) میفرمایند چون احتمال دارد این روحیه، او را به سمت و سوی درگیری با دیگران بکشاند، طبعاً احترام او اقتضا میکند که دیگران با او درگیر نشوند[۱۰][۱۱].
امام سجاد (ع) در دعای بیست و ششم و در عبارت سوم آن درباره همسایگان میفرمایند: "خدایا مرا بر آن دار که بدکردارشان را به نیکیپاداش دهم، و از ستمکارشان به عفو و بخشش درگذرم؛ درباره همه ایشان خوشگمان باشم و با نیکویی همه آنها را سرپرستی نمایم و با پاکدامنی چشمم را از (زشتیها و لغزشهای) آنان بپوشانم؛ و با فروتنی با آنها نرم باشم (سختگیر نباشم) و با مهربانی بر گرفتارانشان رقت داشته و دلجویی کنم؛ و در پنهانی و پشت سر، دوستی (خود) را برای آنان آشکار سازم و با پاکدامنی (نه با آلودگی به فساد و تباهکاری) نعمت همیشگی (روزی و خوشی) را نزد ایشان دوست بدارم؛ و آنچه برای خویشان خود واجب و لازم میدانم درباره ایشان لازم دانم؛ و آنچه برای خواص و نزدیکان رعایت داشته در نظر دارم؛ برای ایشان نیز رعایت کنم"[۱۲][۱۳].
درباره همسایه ناشایست تا جایی که به انظلام (ستمپذیری) کشیده نشود و حرمت اجتماع حفظ شود و فقط مسائل فردی مطرح شود، مکرمت اخلاق مطرح است؛ یعنی نیکی و بخشش در مقابل بدی و ستم[۱۴].
امام سجاد (ع) در دعای بیستم و در عبارت نهم آن میفرمایند: "بارخدایا بر محمد و آل او درود فرست، و مرا توفیق ده تا با کسی که با من غش (ناراستی) نموده از روی اخلاص (درستی) رفتار کنم؛ و کسی را که از من دوری کرده به نیکویی پاداش دهم؛ و کسی که مرا نومید گردانیده به بخشش عوض دهم؛ و کسی را که از من بریده به پیوستن مکافات نمایم؛ و از آنکه از من غیبت نموده (پشت سر بدگویی کرده) به نیکی یاد کنم، و نیکی را سپاس گزارده از بدی چشم بپوشم"[۱۵][۱۶].
امام سجاد (ع) در دعای بیست و چهارم و در عبارت نهم آن در خصوص ظلم و تعدی فرضی والدین و انتقام نگرفتن از آنان میفرمایند: "بارخدایا آنچه پدر و مادر در گفتار با من تعدی نمودهاند (سخنان ناروایی گفتهاند)، در کردار درباره من بیجا رفتار کردهاند (به شایستگی مرا تربیت و پرورش ننمودهاند)، حق مرا تباه ساختهاند، از آنچه واجب است (وظیفه ایشان بوده که آن را انجام دهند) درباره من کوتاهی کردهاند، من آن را به آنان بخشیدم و آن را وسیله احسان بر ایشان گردانیدم؛ و از تو خواهانم وبال و گرفتاری آن را از ایشان برداری (آنان را به گفتار و کردار بیجا و تضییع حق و انجام ندادن وظیفه درباره من به کیفر نرسانی) زیرا من درباره خود به ایشان گمان بد نمیبرم؛ آنان را در مهربانی به خویش سهلانگار نمیدانم؛ و از آنچه درباره من نمودهاند کراهت نداشته و ناراحت نیستم، ای پروردگارم"[۱۷][۱۸].
شایسته نیست فرزند در مقابل والدین احساس حق کند، و خود را طلبکار والدین قلمداد کند. گرچه ممکن است از نظر عقلی، والدینحقوقفرزند خود را ضایع کرده باشند، اما اینجا از معدود جاهایی است که شایسته نیست ادعای حق شود و معیار عقل در اینجا جایگاهی ندارد، بلکه معیار، عشق و محبت است که کارساز است. اگرچه عقل خواهان حقوق از دست رفته است، لکن عشق و احسان همه این حقوق را به اندک مهر والدین میبخشد[۱۹].
امام سجاد (ع)، در عبارت دهم میفرمایند: "زیرا حق ایشان بر من واجبتر و نیکی اشان به من دیرینتر و نعمتشان نزد من بزرگتر از آنست که آنها را به عدل و دادقصاص نموده و گروگیری کنم؛ یا مانند آنچه نمودهاند رفتار نمایم (و اگر چنین کنم پس) در این هنگام - ای خدای من - بسیاری کار ایشان برای پرورش من چه شد؟! و سختی رنجشان در پاس داشتنم کو؟ و تنگی (گرفتاری) که برای گشایش (آسایش) بر من به خود هموار نمودهاند کجا است؟"[۲۰]؛
با توجه به شرایط واجب شدن امر به معروف و نهی از منکر که در صفحات آینده مورد بحث و بررسی بیشتر قرار خواهد گرفت، چنین استنباط میشود که زمانی نهی از منکر بر هر فرد مسلمانی واجب میشود که منکر، دارای عوارض اجتماعی باشد یا به عبارت دیگر مفسده آن عمل یا رفتار به اجتماع برگردد والا اگر منکر جنبه شخصی و فردی داشته باشد و در خفا و به دور از چشم آحاد جامعه انجام گیرد شرایط واجب بودن آن بر هر فرد مسلمان متفاوت خواهد بود.
↑«نیکی با بدی برابر نیست؛ به بهترین شیوه (دیگران را از چالش با خود) باز دار، ناگاه آن کس که میان تو و او دشمنی است چون دوستی مهربان میگردد و این را جز به آنان که میشکیبند، و جز به آنان که بهرهای سترگ دارند فرانیاموزند» سوره فصلت، آیه ۳۴-۳۵.
↑«بدی را با روشی که نیکوتر است دور کن؛ ما به آنچه وصف میکنند داناتریم» سوره مؤمنون، آیه ۹۶.
↑جامع السعادات، ترجمه سید جلال الدین مجتبوی، ج۱، ص۳۶۱.
↑سعیده داودی راد، تربیت اخلاقی در صحیفه کامله سجادیه، (پایاننامه کارشناسی ارشد رشته تاریخ و فلسفه تعلیم و تربیت، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس، ۱۳۷۵)، ص۱۱۰.
↑سعیده داودی راد، تربیت اخلاقی در صحیفه کامله سجادیه، (پایاننامه کارشناسی ارشد رشته تاریخ و فلسفه تعلیم و تربیت، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس، ۱۳۷۵)، ص۹۳.