دروغ: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[دروغ در قرآن]] - [[دروغ در فقه سیاسی]] - [[دروغ در فقه اسلامی]] - [[نفی دروغ در معارف و سیره نبوی]] - [[دروغ در معارف دعا و زیارات]] - [[نفی دروغ در معارف و سیره سجادی]] - [[دروغ در جامعه‌شناسی اسلامی]] - [[دروغ در خانواده]] - [[دروغ در معارف مهدویت]] | پرسش مرتبط  = }}
{{سیره معصوم}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">مدخل‌های وابسته به این بحث:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[دروغ در قرآن]] | [[دروغ در حدیث]] | [[دروغ در نهج البلاغه]] | [[دروغ در معارف دعا و زیارات]] | [[دروغ در معارف مهدویت]] | [[دروغ در اخلاق اسلامی]]| | [[نکوهش دروغ در سیره پیامبر خاتم]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[دروغ (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==دروغ در آخر الزمان==
== مقدمه ==
*دروغ یکی از [[گناهان کبیره]] هست که بسیار در [[اسلام]] از آن به [[بدی]] یاد شده است. یکی از خصوصیات [[آخرالزمان]] رواج دروغ و پدید آمدن دروغ‌گویانی است که با ادعاهای مختلف سعی در [[گمراه کردن]] [[مردم]] دارند. از این دروغ‌گویان گاهی با واژه "[[کذاب]]" و گاهی با واژه "[[دجال]]" یاد می‌‌شود. [[دجال]] گاهی نام برای شخصی معین است و گاهی توصیفی است برای دروغ‌گویان [[آخرالزمان]]<ref>ر.ک: دجال.</ref>.
دروغ، [[انحراف]] [[نفس]] از [[راستگویی]] و خودداری [[روح]] از انجام وظیفه انسانی خویشتن است. این عمل [[زشت]] و ناپسند، نتیجه حقارتی است که [[نفس]] شخص [[دروغگو]] بدان مبتلاست<ref>شیخ مفید، الاختصاص، ص ۲۳۲؛ الذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج ۱۲، ص ۴۲۶ و المتقی الهندی، کنز العمال، ج ۳، ص ۶۲۵.</ref>. این صفت، نوعی [[بیماری]] فردی و معضل [[اجتماعی]] خطرناک و از [[گناهان]] کبیره‌ای است که [[انسان‌ها]] در [[سیره]] و کلام نبوی {{صل}} به شدت از آن [[نهی]] شده‌اند<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی |حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۱۹.</ref>.
*[[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: [[ظهور]] [[آخرالزمان]] برپا نمی‌شود مگر زمانی که شصت نفر [[دروغ‌گو]] آمده و همه ادعا کنند که [[پیامبر]] هستند<ref>سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۲۲۸ و اثبات الهداة: ج ۳، ص ۷۲۵.</ref>. در روایتی دیگر فرمود: بیست و هفت [[دروغ‌گو]] و [[دجال]] در [[امت]] من [[آشکار]] خواهد شد که چهار نفر آنها [[زن]] هستند، اما بدانید که من [[آخرین پیامبر]] هستم و پس از من [[پیامبری]] به [[رسالت]] نخواهد رسید<ref>همان.</ref>.
*[[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: [[ظهور]] [[آخرالزمان]] رخ نمی‌دهد مگر پس از آن که سی نفر [[دجال]] و [[دروغ‌گو]] [[آشکار]] شوند. همه آنان [[گمان]] می‌‌کنند که پیامبرند. اگر کسی چنین ادعایی کرد، او را بکشید. هر کسی که یکی از آن دروغ‌گویانِ [[دجال]] را به [[قتل]] برساند، [[اهل بهشت]] خواهد بود. در [[روایات]] دیگری [[حضرت]] فرمود شصت نفر [[دروغ‌گو]] خواهند آمد و همه آنها [[ادعای پیامبری]] خواهند کرد. در [[حدیث]] دیگری فرمود: نشانه آن که آنان [[دجال]] و [[دروغ‌گو]] هستند، این است که در [[دین]] [[بدعت]] می‌‌گذارند و چیزهایی را در [[دین]] ایجاد می‌‌کنند که قبلاً نبوده است. سپس [[حضرت]] فرمود: اگر چنین دروغ‌گویانی را دیدی، از آنان دوری کن و با آنها [[دشمنی]] کن<ref>سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۱۹۹ و بحار الانوار: ج ۵۲، ص ۲۰۹.</ref>.
*[[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: در [[آخرالزمان]] [[مردم]] سال‌هایی را [[شاهد]] خواهند بود که گیاهان از [[زمین]] نمی‌روید و گرفتاری بر [[مردم]] مستولی شود. در آن روزگار [[دروغ‌گو]] را [[تصدیق]] می‌‌کنند و افراد راستگو مورد [[تکذیب]] قرار می‌‌گیرند و افرادی [[پست]] و [[فرومایه]] برای عموم [[مردم]] تصمیم‌گیری می‌‌کنند<ref>سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۲۷۰.</ref>. اکنون می‌‌بینیم که در سازمان [[ملل]] متحد گروهی به عنوان حافظان [[امنیت]] جهانی گرد هم می‌‌آیند و انواع جنایت‌ها را انجام می‌دهند و در مقابل بسیاری از ناعدالتی‌ها و [[ظلم‌ها]] [[سکوت]] [[اختیار]] می‌‌کنند. در عوض اگر ملتی که بر خلاف [[منافع]] آنان عمل کند، اگر به راه صحیح هم حرکت کند مورد [[اتهام]] آنان قرار می‌‌گیرد و تهدید می‌‌شود. افرادی به عنوان تصمیم‌گیرندگان شورای بین الملل جهانی، [[حق]] تصمیم‌گیری را مخصوص به خود می‌‌دانند که در انواع [[فسادها]] و پستی‌ها غوطه‌ورند و [[فرومایگی]] آنان بر همه جهانیان معلوم است<ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص۲۶۱-۲۶۲.</ref>.


==پرسش مستقیم==
== [[صداقت]] [[رسول خدا]] {{صل}} پیش از بعثت ==
* [[نشانه‌های آخرالزمان چیست؟ (پرسش)]]
[[پیامبر اکرم]] {{صل}} از کودکی تا هنگام [[بعثت]]، همواره به [[راستی]] و درستی معروف بود. [[ابوطالب]] ـ عموی [[پیغمبر]] ـ که سال‌ها [[سرپرستی]] [[پیامبر خدا]] {{صل}} را به عهده داشت، می‌گوید: "هرگز از [[رسول خدا]] {{صل}} دروغی نشنیدم و خُلقی از [[اخلاق]] [[جاهلیت]] و خنده بی‌جایی از او ندیدم؛ او با کودکان بازی می‌کرد و به آنان علاقه نشان می‌داد، و تنهایی و [[تواضع]]، [[بهترین]] چیزها در نظر او بود"<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج ۱، ص ۳۷ و محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۵، ص ۳۳۵ - ۳۳۶.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
ایشان در آن هنگام که [[رسول خدا]] {{صل}} [[مردم]] را از ظلمات به سوی [[نور]] فرا می‌خواند و برخی از عموهای [[پیامبر]] {{صل}} به سبب [[تعصب]]، او را [[تکذیب]] کرده، [[دروغگو]] خواندند، در [[دفاع]] از [[رسول خدا]] {{صل}} چنین سرود: "تو امینی، [[امین]] [[خداوند]] که هرگز دروغی نگفته است و تو [[انسان]] [[راستگویی]] هستی که هرگز به هوسرانی و بیهوده گویی دچار نشده است"<ref>{{عربی| أَنْتَ الْأَمِينُ أَمِينُ اللَّهِ لَا كَذَبَ وَ الصَّادِقُ الْقَوْلُ لَا لَهْوَ وَ لَا لَعِبَ * أَنْتَ الرَّسُولُ رَسُولُ اللَّهِ نَعْلَمُهُ عَلَيْكَ تَنْزِلُ مِنْ ذِي الْعِزَّةِ الْكُتُبُ }}</ref>. تو فرستاده حقی؛ می‌دانیم که [[فرستاده خدا]] هستی و آن چه می‌گویی از کتاب از سوی [[خداوند]] [[صاحب]] [[عزت]] بر تو نازل شده است<ref>المناقب، ج ۱، ص ۵۶ و بحار الانوار، ج ۱۸، ص ۲۰۳.</ref>.
==جستارهای وابسته==
 
{{فهرست اثر}}
از دیگر مواردی که به خوبی [[شاهد]] مثال ما در تأیید [[راستی]] و درستی [[رسول خدا]] {{صل}} پیش از بعثت است، روایتی است که در بسیاری از منابع تاریخی از آن یاد شده است و آن، اینکه: در آغاز دعوت علنی پیامبر، وقتی [[آیه]] {{متن قرآن|وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ}}<ref>«و نزدیک‌ترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.</ref> نازل شد، [[پیامبر]] {{صل}} بالای کوه صفا رفت و بانگ زد: "ای [[قریشیان]]!" [[قریش]] گفتند: "این، [[محمّد]] است که از فراز صفا فریاد می‌زند"، پس همگی جمع شدند و به آنجا رفتند و گفتند: "چه شده است، ای [[محمد]] {{صل}}؟" فرمود: "اگر من به شما بگویم که در پشت این کوه، گروهی سواره هستند، آیا حرف مرا [[باور]] می‌کنید؟" گفتند: "آری، تو در میان ما، متّهم و بدنام نیستی و هرگز دروغی از تو نشنیده‌ایم"؛ فرمود: "اکنون من شما را از عذابی سخت [[بیم]] می‌دهم: ای [[فرزندان]] [[عبدالمطّلب]]! ای [[فرزندان]] عبدمناف! ای [[فرزندان]] زهره!" و به همین ترتیب، همه خاندان‌ها و تیره‌های [[قریش]] را نام برد. سپس فرمود: "[[خداوند]] به من [[فرمان]] داده است که به [[خویشان]] نزدیکم اعلام خطر کنم و من نمی‌توانم هیچ سودی را در [[دنیا]] و هیچ بهره‌ای را در [[آخرت]]، برای شما تضمین کنم؛ مگر اینکه بگویید: {{متن حدیث|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}} و [[ایمان]] بیاورید"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۱۵۶؛ دلائل النبوه، ص ۶۴؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج ۱، ص ۱۲۰ و ابو الفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج ۱، ص ۴۰۴.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی |حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص۲۱۹ ـ ۲۲۱.</ref>
{{ستون-شروع|5}}
 
* [[فسق]]
== [[سیره رسول خدا]] {{صل}} در [[سرزنش]] دروغ ==
* [[اتهام]]
[[رسول خدا]] {{صل}} راستگوترین [[مردمان]] بود<ref>محمد بن عمر کشی، رجال الکشی، ص ۱۰۸ و رضی الدین طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۱۸.</ref> و در طول ایام حیاتش جز راست نگفت و جز بدان نخواند<ref>محمدباقر مجلسی، مرآة العقول، ج ۸، ص ۱۸۰.</ref>. هیچ خصلتی نزد آن حضرت، از دروغ، منفورتر نبود و هرگاه مطّلع می‌شد که یکی از اصحابش دروغی گفته، به او بی‌اعتنایی می‌کرد تا آنکه [[یقین]] می‌کرد او [[توبه]] کرده است<ref>الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۸۵؛ ابن حنبل، مسند احمد، ج ۶، ص ۱۵۲؛ بیهقی، السنن الکبری، ج ۱۰، ص ۱۹۶ و ابن حبان، صحیح، ج ۱۳، ص ۴۵.</ref>. ایشان سخنان غیر واقع، حتی در قالب شوخی را مصداق دروغ دانسته، [[اصحاب]] و یارانش را از آن برحذر می‌داشت<ref>حاکم نیشابوری، المستدرک، ج ۱، ص ۱۲۷؛ محمد بن یزید القزوینی، سنن ابن ماجه، ج ۱، ص ۱۸ و الطبرانی، المعجم الکبیر، ج ۹، ص ۹۶.</ref> و می‌فرمود: "وای بر کسی که سخن دروغ گوید تا قومی را بخنداند! وای بر او! وای بر او!"<ref>النسائی، سنن الکبری، ج۶، ص۵۰۹؛ مسند احمد، ج۵، ص۵-۶ و المعجم الکبیر، ج۱۹، ص۴۰۳-۴۰۴.</ref>.
* [[ادعای دروغ]]
 
* [[افک]]
همچنین ایشان، [[مسلمانان]] را از دادن وعده‌های دروغ به کودکان بازداشته، آنها را هم از مصادیق دروغ دانسته‌اند<ref>سنن ابن ماجه السنن، ج ۱، ص ۱۸؛ المعجم الکبیر، ج ۹، ص۹۸ و عبدالرزاق صنعانی، المصنّف، ج ۱۱، ص ۱۱۶.</ref>. از [[عبداللّه بن عامر]] [[روایت]] شده است که "روزی [[پیامبر خدا]] {{صل}} به خانه ما آمد و من در حالی که کودکی خردسال بودم، رفتم تا بازی کنم. پس مادرم به من گفت: "[[عبدالله]]! بیا تا چیزی به تو بدهم!"[[پیامبر خدا]] {{صل}} فرمود: "می‌خواهی چه چیزی به او بدهی؟" مادرم گفت: "می‌خواهم به او خرما بدهم"؛ [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: "بدان که اگر چنین نکنی، برای تو دروغی نوشته می‌شود"<ref>السنن الکبری، ج ۱۰، ص ۱۹۸ و الدر المنثور، ج ۳، ۹۸ ص ۲۹۱.</ref>.
* [[بهتان]]
 
* [[دروغ بافی]]
با وجود تمام سختگیری‌های [[رسول خدا]] {{صل}} درباره دروغ و سخن‌هایی که در مذمت آن فرموده؛ اما در مواردی، دروغ را ستوده است؛ مثلاً فرموده است: "[[خداوند]] دروغی را که در راه [[سازش]] بین [[مردم]] گفته شود، [[دوست]] و سخن [[راستی]] را که از آن مفسده برخیزد، [[دشمن]] می‌دارد"<ref>مکارم الاخلاق، ص ۴۳۳؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳۵۲؛ تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص ۱۷۹.</ref>. همچنین فرموده است: "دروغ در سه چیز نیکوست: برای مکر در [[جنگ]]، دادن [[وعده]] به [[همسر]] و برقراری [[سازش]] بین [[مردم]]"<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳۵۹؛ مکارم الاخلاق، ص۴۳۷؛ السنن الکبری، ج ۵، ص ۳۵۱ و شیخ صدوق، الخصال، ج ۱، ص ۸۷.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی |حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص۲۲۲ ـ ۲۲۳.</ref>
* [[دروغ بزرگ]]
 
* [[دروغ ترین دروغ ها]]
== [[زشتی]] دروغ در سخنان پیامبر اعظم{{صل}} ==
* [[دروغ تعیین کنندگان وقت ظهور]]
# '''نشانه [[منافق]]:''' [[پیامبر اسلام]] می‌فرماید: نشان منافق سه چیز است: دروغ، [[خلف وعده]] و [[خیانت]] در [[امانت]]<ref>{{متن حدیث|آيَةُ الْمُنَافِقِ ثَلاثٌ، إِذَا حَدَّثَ كَذِبَ وَ إِذَا وَعَدَ أَخْلَفَ وَ إِذَا ائْتُمِنَ خَانَ}}؛ نهج الفصاحه، ح۷.</ref>.
* [[دروغ در فتوی]]
# '''مایه تشویش روانی:''' در حدیث نبوی آمده است: [[راستی]] مایه [[آرامش]] و دروغ موجب تشویش است<ref>{{متن حدیث|الصِّدْقُ طُمَأْنِينَةٌ وَ الْكَذِبُ رِيبَةٌ}}؛ نهج الفصاحه، ح۱۸۶۴.</ref>. [[انسانی]] که دروغ می‌گوید، همواره در [[اضطراب]] به سر می‌برد؛ زیرا میترسد روزی اگر محک [[تجربه]] به میان بیاید، [[دروغ‌گو]] سیه‌روی گردد.
* [[دروغ در ماه رمضان]]
# '''راهنمای [[جهنم]]:''' [[پیامبر گرامی]] فرمود: دروغ راهنمای بدی است و بدی راهنمای جهنم است، همانا مرد دروغ می‌گوید تا این که نزد [[خدا]] [[کذاب]] نوشته می‌شود<ref>{{متن حدیث|إِنَّ الْكَذِبَ يَهْدِي إِلَى الْفُجُورِ وَ الْفُجُورَ يَهْدِي إِلَى النَّارِ وَ إِنَّ الرَّجُلَ لَيَكْذِبُ حَتَّى يُكْتَبَ عِنْدَ اللَّهِ كَذَّاباً}}؛ نهج الفصاحه، ح۶۴۸.</ref>.
* [[دروغ رسانه ای]]
# '''دروغ محرومیت از بهشت:''' [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: مردی که بر من دروغ بندد و کسی که برخلاف آن چه دیده است سخن گوید، بوی [[بهشت]] به آنها نمی‌رسد<ref>{{متن حدیث|ثَلَاثَةٌ لَا يُرِيحُونَ رَائِحَةَ الْجَنَّةِ... رَجُلٌ كَذِبَ عَلَىَّ وَ رَجُلٌ كَذِبَ عَلَى عَيْنِهِ}}؛ نهج الفصاحه، ح۱۲۳۱.</ref>.
* [[دروغ زیاد]]
# '''دری از درهای جهنم:''' در حدیث نبوی آمده است: از [[دروغ‌گویی]] بپرهیزید، که دری از درهای جهنم است<ref>{{متن حدیث|إِيَّاكُمْ وَ الْكِذْبَ فَإِنَّهُ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ النَّارِ}}؛ نهج الفصاحه، ح۱۹۷۸.</ref>.
* [[دروغ کوچک]]
# '''مایه روسیاهی:''' پیامبر اسلام فرمود: دروغ موجب سیاهی روی [[انسان]] می‌شود<ref>{{متن حدیث|الْكَذِبَ يُسَوِّدُ الْوَجْهَ}}؛ نهج الفصاحه، ح۲۱۹۳.</ref>.
* [[دروغ مدعی امامت]]
# '''از بین رفتن نورانیت:''' در روایتی آمده است که حضرت فرمود: دروغ مگو که [[نور]] تو را از بین می‌برد<ref>{{متن حدیث|وَ لَا تَكْذِبْ فَيَذْهَبُ نُورُكَ}}؛ نهج الفصاحه، ح۲۴۸۶.</ref>.<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم - برهانی (کتاب)| سیره اجتماعی پیامبر اعظم]]، ص ۱۴۶-۱۴۷؛ [[سید علی اکبر حسینی ایمنی |حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۲۲۳-۲۲۴.</ref>
* [[دروغ مفترع]]
 
* [[عهدشکنی]]
== جستارهای وابسته ==
* [[عهد شکنی]]
{{مدخل وابسته}}
* [[دروغ مفسده‌ای]]
* [[صدق]]
* [[دروغ منفعتی]]
* [[هزل]]
* [[دروغ جدی]]
* [[دروغ شوخی]]
* [[دروغ حرام]]
* [[دروغ مجاز]]
* [[دروغ بر امام]]
* [[دروغ بر پیامبر]]
* [[دروغ بر خدا]]
* [[دروغ در دین داری]]
* [[دروغ در عزم]]
* [[دروغ در نیت]]
* [[دروغ در وفای به عزم]]
* [[دروغ عملی]]
* [[دروغ گویی]]
* [[سوگند دروغ]]
* [[شهادت دروغ]]
* [[آیات دروغ]]
* [[اسباب دروغ]]
* [[استمرار در دروغ]]
* [[آفت سخن]]
* [[بغض به دروغ]]
* [[بغض خدا از دروغ در غیر اصلاح]]
* [[تخریب ایمان]]
* [[ترک دروغ]]
* [[دروغ برای غلبه بر دشمن]]
* [[تعریض]]
* [[تکذیب]]
* [[تکذیب]]
* [[تنزه مؤمن از دروغ]]
{{پایان مدخل‌ وابسته}}
* توریه
* [[چشیدن طعم ایمان]]
* [[حفظ زبان از دروغ]]
* [[حقیقت گویی]]
* [[خوردن مال حرام]]
* [[خوف]]
* [[درمان دروغ]]
* [[دروغگو]]
* [[دوری از ایمان]]
* [[دوستی با کذاب]]
* [[راستی]]
* [[راستی گستری]]
* [[روایات دروغ]]
* [[زبان دروغ]]
* [[زعم]]
* [[سجیه مؤمن]]
* [[سؤال از دروغ در قیامت]]
* [[شیوع دروغ]]
* [[فتنه]]
* [[فجور]]
* [[کذاب]]
* [[لعن دروغگو]]
* [[مبالغه]]
* [[مراتب دروغ]]
* [[مروت]]
* [[مفاسد دروغ]]
* [[نفس مسوله]]
* [[نکوهش دروغ]]
{{پایان}}
{{پایان}}


==منابع==
== منابع ==
* [[پرونده:13681151.jpg|22px]] [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|'''فرهنگنامه آخرالزمان''']].
{{منابع}}
# [[پرونده:152259.jpg|22px]] [[سید علی اکبر حسینی ایمنی |حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|'''فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم''']]
# [[پرونده:1100808.jpg|22px]] [[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم - برهانی (کتاب)|'''سیره اجتماعی پیامبر اعظم''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس}}
{{پانویس2}}
{{امام مهدی}}


{{ارزش‌های اجتماعی}}


[[رده:رذایل اخلاقی]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:گناهان کبیره]]
[[رده:مدخل فرهنگنامه آخرالزمان]]
[[رده:امام مهدی]]
[[رده:دروغ]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۱۴

مقدمه

دروغ، انحراف نفس از راستگویی و خودداری روح از انجام وظیفه انسانی خویشتن است. این عمل زشت و ناپسند، نتیجه حقارتی است که نفس شخص دروغگو بدان مبتلاست[۱]. این صفت، نوعی بیماری فردی و معضل اجتماعی خطرناک و از گناهان کبیره‌ای است که انسان‌ها در سیره و کلام نبوی (ص) به شدت از آن نهی شده‌اند[۲].

صداقت رسول خدا (ص) پیش از بعثت

پیامبر اکرم (ص) از کودکی تا هنگام بعثت، همواره به راستی و درستی معروف بود. ابوطالب ـ عموی پیغمبر ـ که سال‌ها سرپرستی پیامبر خدا (ص) را به عهده داشت، می‌گوید: "هرگز از رسول خدا (ص) دروغی نشنیدم و خُلقی از اخلاق جاهلیت و خنده بی‌جایی از او ندیدم؛ او با کودکان بازی می‌کرد و به آنان علاقه نشان می‌داد، و تنهایی و تواضع، بهترین چیزها در نظر او بود"[۳].

ایشان در آن هنگام که رسول خدا (ص) مردم را از ظلمات به سوی نور فرا می‌خواند و برخی از عموهای پیامبر (ص) به سبب تعصب، او را تکذیب کرده، دروغگو خواندند، در دفاع از رسول خدا (ص) چنین سرود: "تو امینی، امین خداوند که هرگز دروغی نگفته است و تو انسان راستگویی هستی که هرگز به هوسرانی و بیهوده گویی دچار نشده است"[۴]. تو فرستاده حقی؛ می‌دانیم که فرستاده خدا هستی و آن چه می‌گویی از کتاب از سوی خداوند صاحب عزت بر تو نازل شده است[۵].

از دیگر مواردی که به خوبی شاهد مثال ما در تأیید راستی و درستی رسول خدا (ص) پیش از بعثت است، روایتی است که در بسیاری از منابع تاریخی از آن یاد شده است و آن، اینکه: در آغاز دعوت علنی پیامبر، وقتی آیه وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ[۶] نازل شد، پیامبر (ص) بالای کوه صفا رفت و بانگ زد: "ای قریشیان!" قریش گفتند: "این، محمّد است که از فراز صفا فریاد می‌زند"، پس همگی جمع شدند و به آنجا رفتند و گفتند: "چه شده است، ای محمد (ص)؟" فرمود: "اگر من به شما بگویم که در پشت این کوه، گروهی سواره هستند، آیا حرف مرا باور می‌کنید؟" گفتند: "آری، تو در میان ما، متّهم و بدنام نیستی و هرگز دروغی از تو نشنیده‌ایم"؛ فرمود: "اکنون من شما را از عذابی سخت بیم می‌دهم: ای فرزندان عبدالمطّلب! ای فرزندان عبدمناف! ای فرزندان زهره!" و به همین ترتیب، همه خاندان‌ها و تیره‌های قریش را نام برد. سپس فرمود: "خداوند به من فرمان داده است که به خویشان نزدیکم اعلام خطر کنم و من نمی‌توانم هیچ سودی را در دنیا و هیچ بهره‌ای را در آخرت، برای شما تضمین کنم؛ مگر اینکه بگویید: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» و ایمان بیاورید"[۷].[۸]

سیره رسول خدا (ص) در سرزنش دروغ

رسول خدا (ص) راستگوترین مردمان بود[۹] و در طول ایام حیاتش جز راست نگفت و جز بدان نخواند[۱۰]. هیچ خصلتی نزد آن حضرت، از دروغ، منفورتر نبود و هرگاه مطّلع می‌شد که یکی از اصحابش دروغی گفته، به او بی‌اعتنایی می‌کرد تا آنکه یقین می‌کرد او توبه کرده است[۱۱]. ایشان سخنان غیر واقع، حتی در قالب شوخی را مصداق دروغ دانسته، اصحاب و یارانش را از آن برحذر می‌داشت[۱۲] و می‌فرمود: "وای بر کسی که سخن دروغ گوید تا قومی را بخنداند! وای بر او! وای بر او!"[۱۳].

همچنین ایشان، مسلمانان را از دادن وعده‌های دروغ به کودکان بازداشته، آنها را هم از مصادیق دروغ دانسته‌اند[۱۴]. از عبداللّه بن عامر روایت شده است که "روزی پیامبر خدا (ص) به خانه ما آمد و من در حالی که کودکی خردسال بودم، رفتم تا بازی کنم. پس مادرم به من گفت: "عبدالله! بیا تا چیزی به تو بدهم!"پیامبر خدا (ص) فرمود: "می‌خواهی چه چیزی به او بدهی؟" مادرم گفت: "می‌خواهم به او خرما بدهم"؛ پیامبر (ص) فرمود: "بدان که اگر چنین نکنی، برای تو دروغی نوشته می‌شود"[۱۵].

با وجود تمام سختگیری‌های رسول خدا (ص) درباره دروغ و سخن‌هایی که در مذمت آن فرموده؛ اما در مواردی، دروغ را ستوده است؛ مثلاً فرموده است: "خداوند دروغی را که در راه سازش بین مردم گفته شود، دوست و سخن راستی را که از آن مفسده برخیزد، دشمن می‌دارد"[۱۶]. همچنین فرموده است: "دروغ در سه چیز نیکوست: برای مکر در جنگ، دادن وعده به همسر و برقراری سازش بین مردم"[۱۷].[۱۸]

زشتی دروغ در سخنان پیامبر اعظم(ص)

  1. نشانه منافق: پیامبر اسلام می‌فرماید: نشان منافق سه چیز است: دروغ، خلف وعده و خیانت در امانت[۱۹].
  2. مایه تشویش روانی: در حدیث نبوی آمده است: راستی مایه آرامش و دروغ موجب تشویش است[۲۰]. انسانی که دروغ می‌گوید، همواره در اضطراب به سر می‌برد؛ زیرا میترسد روزی اگر محک تجربه به میان بیاید، دروغ‌گو سیه‌روی گردد.
  3. راهنمای جهنم: پیامبر گرامی فرمود: دروغ راهنمای بدی است و بدی راهنمای جهنم است، همانا مرد دروغ می‌گوید تا این که نزد خدا کذاب نوشته می‌شود[۲۱].
  4. دروغ محرومیت از بهشت: پیامبر(ص) فرمود: مردی که بر من دروغ بندد و کسی که برخلاف آن چه دیده است سخن گوید، بوی بهشت به آنها نمی‌رسد[۲۲].
  5. دری از درهای جهنم: در حدیث نبوی آمده است: از دروغ‌گویی بپرهیزید، که دری از درهای جهنم است[۲۳].
  6. مایه روسیاهی: پیامبر اسلام فرمود: دروغ موجب سیاهی روی انسان می‌شود[۲۴].
  7. از بین رفتن نورانیت: در روایتی آمده است که حضرت فرمود: دروغ مگو که نور تو را از بین می‌برد[۲۵].[۲۶]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. شیخ مفید، الاختصاص، ص ۲۳۲؛ الذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج ۱۲، ص ۴۲۶ و المتقی الهندی، کنز العمال، ج ۳، ص ۶۲۵.
  2. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۱۹.
  3. ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج ۱، ص ۳۷ و محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۵، ص ۳۳۵ - ۳۳۶.
  4. أَنْتَ الْأَمِينُ أَمِينُ اللَّهِ لَا كَذَبَ وَ الصَّادِقُ الْقَوْلُ لَا لَهْوَ وَ لَا لَعِبَ * أَنْتَ الرَّسُولُ رَسُولُ اللَّهِ نَعْلَمُهُ عَلَيْكَ تَنْزِلُ مِنْ ذِي الْعِزَّةِ الْكُتُبُ
  5. المناقب، ج ۱، ص ۵۶ و بحار الانوار، ج ۱۸، ص ۲۰۳.
  6. «و نزدیک‌ترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.
  7. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۱۵۶؛ دلائل النبوه، ص ۶۴؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج ۱، ص ۱۲۰ و ابو الفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج ۱، ص ۴۰۴.
  8. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص۲۱۹ ـ ۲۲۱.
  9. محمد بن عمر کشی، رجال الکشی، ص ۱۰۸ و رضی الدین طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۱۸.
  10. محمدباقر مجلسی، مرآة العقول، ج ۸، ص ۱۸۰.
  11. الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۸۵؛ ابن حنبل، مسند احمد، ج ۶، ص ۱۵۲؛ بیهقی، السنن الکبری، ج ۱۰، ص ۱۹۶ و ابن حبان، صحیح، ج ۱۳، ص ۴۵.
  12. حاکم نیشابوری، المستدرک، ج ۱، ص ۱۲۷؛ محمد بن یزید القزوینی، سنن ابن ماجه، ج ۱، ص ۱۸ و الطبرانی، المعجم الکبیر، ج ۹، ص ۹۶.
  13. النسائی، سنن الکبری، ج۶، ص۵۰۹؛ مسند احمد، ج۵، ص۵-۶ و المعجم الکبیر، ج۱۹، ص۴۰۳-۴۰۴.
  14. سنن ابن ماجه السنن، ج ۱، ص ۱۸؛ المعجم الکبیر، ج ۹، ص۹۸ و عبدالرزاق صنعانی، المصنّف، ج ۱۱، ص ۱۱۶.
  15. السنن الکبری، ج ۱۰، ص ۱۹۸ و الدر المنثور، ج ۳، ۹۸ ص ۲۹۱.
  16. مکارم الاخلاق، ص ۴۳۳؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳۵۲؛ تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص ۱۷۹.
  17. من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳۵۹؛ مکارم الاخلاق، ص۴۳۷؛ السنن الکبری، ج ۵، ص ۳۵۱ و شیخ صدوق، الخصال، ج ۱، ص ۸۷.
  18. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص۲۲۲ ـ ۲۲۳.
  19. «آيَةُ الْمُنَافِقِ ثَلاثٌ، إِذَا حَدَّثَ كَذِبَ وَ إِذَا وَعَدَ أَخْلَفَ وَ إِذَا ائْتُمِنَ خَانَ»؛ نهج الفصاحه، ح۷.
  20. «الصِّدْقُ طُمَأْنِينَةٌ وَ الْكَذِبُ رِيبَةٌ»؛ نهج الفصاحه، ح۱۸۶۴.
  21. «إِنَّ الْكَذِبَ يَهْدِي إِلَى الْفُجُورِ وَ الْفُجُورَ يَهْدِي إِلَى النَّارِ وَ إِنَّ الرَّجُلَ لَيَكْذِبُ حَتَّى يُكْتَبَ عِنْدَ اللَّهِ كَذَّاباً»؛ نهج الفصاحه، ح۶۴۸.
  22. «ثَلَاثَةٌ لَا يُرِيحُونَ رَائِحَةَ الْجَنَّةِ... رَجُلٌ كَذِبَ عَلَىَّ وَ رَجُلٌ كَذِبَ عَلَى عَيْنِهِ»؛ نهج الفصاحه، ح۱۲۳۱.
  23. «إِيَّاكُمْ وَ الْكِذْبَ فَإِنَّهُ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ النَّارِ»؛ نهج الفصاحه، ح۱۹۷۸.
  24. «الْكَذِبَ يُسَوِّدُ الْوَجْهَ»؛ نهج الفصاحه، ح۲۱۹۳.
  25. «وَ لَا تَكْذِبْ فَيَذْهَبُ نُورُكَ»؛ نهج الفصاحه، ح۲۴۸۶.
  26. برهانی، محمد جواد، سیره اجتماعی پیامبر اعظم، ص ۱۴۶-۱۴۷؛ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۲۳-۲۲۴.