دروغ در فقه سیاسی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

در فقه، یک دسته از جرایم هستند که خداوند مجازات معین یا حد و تعزیر در این دنیا برای آنها مقرر نکرده است، در ادبیات شرعی به این جرایم، گناه و معصیت اطلاق می‌شود. دروغ، غیبت و تهمت از جمله این معاصی است و اینها تهدید عمیقی در امنیت اجتماعی به جا می‌گذارند. البته در فقه و شریعت، اساساً گناه عامل ناامنی است و انجام معروف، زمینه‌ساز امنیت در جامعه است. اساساً یکی از ویژگی‌های بهشت نیز وجود امنیت و آرامش در آن است که از عدم ارتکاب گناه توسط بهشتیان نشئت می‌گیرد.

دروغ یکی از کبایر است که در قرآن کریم بر آن وعده عذاب داده شده است[۱]. شیخ انصاری در مکاسب محرمه در این باره می‌نویسد: الكذب حرام بضرورة العقول و الأديان، و يدلّ عليه الأدلّة الأربعة[۲]: دروغ حرام است به ضرورت عقل و ادیان؛ بر حرمت آن ادله چهارگانه (کتاب، سنت، عقل و اجماع) دلالت می‌کند». ایشان در استدلال بر حرمت دروغ، روایات متعددی ذکر می‌کند؛ از جمله در روایت است که «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ لِلشَّرِّ أَقْفَالًا وَ جَعَلَ مَفَاتِيحَ تِلْكَ الْأَقْفَالِ الشَّرَابَ وَ الْكَذِبُ شَرٌّ مِنَ الشَّرَابِ»[۳]: «خداوند برای شر، قفل‌هایی قرار داده است و کلید آن قفل‌ها شراب است و دروغ بدتر از شراب است». در روایت دیگر از امام حسن عسکری(ع) آمده است: «جُعِلَتِ الْخَبَائِثُ كُلُّهَا فِي بَيْتٍ وَ جُعِلَ مِفْتَاحُهَا الْكَذِبَ»[۴]؛ «همه خبائث در خانه واحدی قرار داده شده‌اند و کلید آن، دروغ است. بنابراین کلید همه خبائث و بدی‌ها لاجرم گناه کبیره دروغ است»[۵].

از امام علی(ع) نیز روایت است که فرمود: «إِنَّ الْكَذِبَ يَهْدِي إِلَى الْفُجُورِ وَ الْفُجُورَ يَهْدِي إِلَى النَّارِ»[۶]؛ «دروغ انسان را به سوی فجور سوق می‌دهد و فجور به سوی آتش می‌راند». امعان نظر در روایات فوق نشان می‌دهد کذب و دروغ عامل تهدیدهای جدی و عمیق در جامعه شمرده می‌شود؛ به طوری که آن را کلید خبائث، بدتر از شراب، هدایت‌کننده به فسق و فجور و آتش جهنم قلمداد می‌کند و با این تهدیدها که شارع در برابر گناه کبیره دروغ بیان می‌کند، فرهنگ‌سازی‌ای انجام می‌دهد تا زمینه‌های تهدید امنیت اجتماعی از بین برود.

البته با وجود حرمت شدید دروغ در فقه و آموزه‌های اسلامی، مواردی نیز هست که اجازه دروغ داده شده است؛ از جمله زمانی که از گفتن دروغ، قصد اصلاح و مصلحت داشته باشد؛ به طوری که در روایت است که «الْمُصْلِحُ لَيْسَ بِكَذَّابٍ‌»[۷]؛ «مصلح کذاب و دروغگو نیست». همچنین در صورتی که ضرورت و اضطرار ایجاب کند، دروغ گفتن جایز می‌شود و در این باره به این آیه که درباره عمار یاسر نازل شد، استناد کنند: مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ[۸] همچنین روایتی از امام معصوم(ع) که فرمود: «مَا مِنْ شَيْ‌ءٍ إِلَّا وَ قَدْ أَحَلَّهُ اللَّهُ لِمَنِ اضْطُرَّ إِلَيْهِ‌»[۹]؛ «هیچ چیزی (حکمی) نیست؛ مگر اینکه خداوند به خاطر اضطرار، حلال کرده است»[۱۰]. یکی از ویژگی‌های اساسی جامعه امن و دارای مصونیت، اعتماد افراد به یکدیگر و آرامش خاطر از تهدید نشدن از قبل دیگران است؛ در حالی که دروغ به شدت این اعتماد بین آحاد جامعه را تضعیف و نابود می‌کند و زمینه‌ساز احساس ناامنی افراد در مال و جان و آبرویشان می‌شود.[۱۱]

منابع

پانویس

  1. وَالْخَامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَيْهِ إِنْ كَانَ مِنَ الْكَاذِبِينَ «و (بار) پنجم (بگوید): «لعنت خداوند بر من اگر از دروغگویان باشم»» سوره نور، آیه ۷.
  2. مرتضی انصاری، مکاسب، ج۲، ص۱۱.
  3. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۸، ص۵۷۲.
  4. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۷۲، ص۲۶۳.
  5. مرتضی انصاری، مکاسب، ج۲، ص۱۲.
  6. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۸، ص۵۷۷.
  7. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۸، ص۵۷۸.
  8. «بر آن کسان که پس از ایمان به خداوند کفر ورزند- نه آن کسان که وادار (به اظهار کفر) شده‌اند و دلشان به ایمان گرم است بلکه آن کسان که دل به کفر دهند- خشمی از خداوند خواهد بود و عذابی سترگ خواهند داشت» سوره نحل، آیه ۱۰۶.
  9. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۴، ص۶۹۰.
  10. مرتضی انصاری، مکاسب، ج۲، ص۳۱.
  11. نباتیان، محمد اسماعیل، فقه و امنیت ص ۹۳.