احبار: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
(۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[احبار در قرآن]] - [[احبار در حدیث]] - [[احبار در فقه سیاسی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
احبار: جمع "[[حِبْر]]" به معنای اثر [[نیک]]، "عالم و دانشمند" که [[علم]] او در [[قلوب]] [[مردم]] در صورت [[تبعیت]] تأثیر [[نیکو]] و [[پسندیده]] میگذارد<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۲۱۵.</ref> و نیز خبرگان و [[نخبگان]] [[دینی]]<ref>سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۵، ص۳۴۳.</ref>. | |||
{{متن قرآن|يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ}}<ref>«پیامبران که تسلیم (خداوند) بودند و (نیز) دانشوران ربّانی و دانشمندان (توراتشناس) بنابر آنچه از کتاب خداوند به آنان سپرده شده بود و بر آن گواه بودند برای یهودیان داوری میکردند» سوره مائده، آیه ۴۴.</ref>. | |||
"احبار و ربانیون" [[وظیفه]] سنگین [[حفظ دین]] و [[کتاب آسمانی]] ([[تورات]]) را از [[تحریف]] و [[انحراف]] و [[بدعت]] بر عهده داشتند<ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۵، ص۳۴۳.</ref> | |||
#تصاحب و تملک [[مال]] [[مردم]] از راههای غیر [[مشروع]] مانند رباخواری، تملک هدایا و نذرهای [[مردم]]، تصاحب موقوفات [[قبور]] [[انبیا]] و اماکن مذهبی، خرید و فروش [[بهشت و جهنم]] و خرید و فروش [[احکام شرعی]] و [[فتوا]]. | {{متن قرآن|بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ}}<ref>«بنابر آنچه از کتاب خداوند به آنان سپرده شده بود و بر آن گواه بودند» سوره مائده، آیه ۴۴.</ref>. | ||
#مانع تراشی در [[راه خدا]] {{متن قرآن|وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ}} به واسطه جلوگیری از گرویدن [[اهل کتاب]] به [[اسلام]] از راه [[تکذیب]] [[رسالت پیامبر اسلام]]{{صل}} یا تشکیک در مبادی و [[اصول اعتقادی اسلام]] و [[احکام شرعی]] آن. | |||
این طبقه [[روحانی]] [[دین یهود]]، با نزدیک شدن به [[قدرت]] و [[ثروت]]، [[وظیفه]] اصلی خود را به [[فراموشی]] سپردند و بر خلاف آن از [[دین]] در جهت [[منافع]] [[دنیایی]] خود ابزار ساختند و بدین جهت [[قرآن کریم]] آنان را [[نکوهش]] میکند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ}}<ref>«ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، داراییهای مردم را به نادرستی میخورند و (مردم را) از راه خداوند باز میدارند» سوره توبه، آیه ۳۴.</ref>. | |||
در [[تفاسیر]] به مواردی از [[انحرافات]] و بدعتهای احبار و رهبان اشاره شده است<ref>وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر، ج۱۰، ص۱۸۸-۱۹۷.</ref>: | |||
# تصاحب و تملک [[مال]] [[مردم]] از راههای غیر [[مشروع]] مانند رباخواری، تملک هدایا و نذرهای [[مردم]]، تصاحب موقوفات [[قبور]] [[انبیا]] و اماکن مذهبی، خرید و فروش [[بهشت و جهنم]] و خرید و فروش [[احکام شرعی]] و [[فتوا]]. | |||
# مانع تراشی در [[راه خدا]] {{متن قرآن|وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ}} به واسطه جلوگیری از گرویدن [[اهل کتاب]] به [[اسلام]] از راه [[تکذیب]] [[رسالت]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}} یا تشکیک در مبادی و [[اصول اعتقادی اسلام]] و [[احکام شرعی]] آن. | |||
# [[ثروتاندوزی]] و [[امتناع]] از [[انفاق]] و صرف آنها در امور خاص [[امت]] به جهت [[بخل]] شدید (مثل [[زکات]] که باید در راه [[مساکین]]، [[یتیمان]]، [[اسیران]] و در راهماندگان صرف شود)<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص:۴۹-۵۰.</ref>. | # [[ثروتاندوزی]] و [[امتناع]] از [[انفاق]] و صرف آنها در امور خاص [[امت]] به جهت [[بخل]] شدید (مثل [[زکات]] که باید در راه [[مساکین]]، [[یتیمان]]، [[اسیران]] و در راهماندگان صرف شود)<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص:۴۹-۵۰.</ref>. | ||
==منابع== | == منابع == | ||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:1379779.jpg|22px]] [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
{{ | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
[[رده:احبار]] | |||
[[رده: احبار]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۴۲
مقدمه
احبار: جمع "حِبْر" به معنای اثر نیک، "عالم و دانشمند" که علم او در قلوب مردم در صورت تبعیت تأثیر نیکو و پسندیده میگذارد[۱] و نیز خبرگان و نخبگان دینی[۲].
يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ[۳].
"احبار و ربانیون" وظیفه سنگین حفظ دین و کتاب آسمانی (تورات) را از تحریف و انحراف و بدعت بر عهده داشتند[۴]
بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ[۵].
این طبقه روحانی دین یهود، با نزدیک شدن به قدرت و ثروت، وظیفه اصلی خود را به فراموشی سپردند و بر خلاف آن از دین در جهت منافع دنیایی خود ابزار ساختند و بدین جهت قرآن کریم آنان را نکوهش میکند: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ[۶].
در تفاسیر به مواردی از انحرافات و بدعتهای احبار و رهبان اشاره شده است[۷]:
- تصاحب و تملک مال مردم از راههای غیر مشروع مانند رباخواری، تملک هدایا و نذرهای مردم، تصاحب موقوفات قبور انبیا و اماکن مذهبی، خرید و فروش بهشت و جهنم و خرید و فروش احکام شرعی و فتوا.
- مانع تراشی در راه خدا وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ به واسطه جلوگیری از گرویدن اهل کتاب به اسلام از راه تکذیب رسالت پیامبر اسلام (ص) یا تشکیک در مبادی و اصول اعتقادی اسلام و احکام شرعی آن.
- ثروتاندوزی و امتناع از انفاق و صرف آنها در امور خاص امت به جهت بخل شدید (مثل زکات که باید در راه مساکین، یتیمان، اسیران و در راهماندگان صرف شود)[۸].
منابع
پانویس
- ↑ حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۲۱۵.
- ↑ سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۵، ص۳۴۳.
- ↑ «پیامبران که تسلیم (خداوند) بودند و (نیز) دانشوران ربّانی و دانشمندان (توراتشناس) بنابر آنچه از کتاب خداوند به آنان سپرده شده بود و بر آن گواه بودند برای یهودیان داوری میکردند» سوره مائده، آیه ۴۴.
- ↑ سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۵، ص۳۴۳.
- ↑ «بنابر آنچه از کتاب خداوند به آنان سپرده شده بود و بر آن گواه بودند» سوره مائده، آیه ۴۴.
- ↑ «ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، داراییهای مردم را به نادرستی میخورند و (مردم را) از راه خداوند باز میدارند» سوره توبه، آیه ۳۴.
- ↑ وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر، ج۱۰، ص۱۸۸-۱۹۷.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص:۴۹-۵۰.