اخلاق فردی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
==مقدمه==
{{مدخل مرتبط
* دانش اخلاق شاخه‌ای از [[علوم انسانی]] به‌شمار می‌رود که موضوع آن عبارت از [[ارزش]] [[اعمال آدمی]] است. بر این اساس، [[افعال]] [[آدمی]] دارای [[حسن و قبح]] یا [[ارزش]] و [[ضد ارزش]] است. [[دین اسلام]] با تأکیدی که مسئله اخلاق دارد، [[مکتب]] [[اخلاقی]] [[اسلام]] را به‌وجود آورد. اهمیت اخلاق در [[دین اسلام]] به حدی است که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[علت]] [[بعثت]] خود را در زمینه‌های بروز و تحقّق کامل [[مکارم اخلاق]] در [[جامعه]] ذکر می‌کند و [[قرآن کریم]] نیز با عباراتی چون "هر آینه [[پاکان]] [[رستگار]] شدند"<ref>{{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى }}؛ سوره اعلی، ۱۴</ref> و نیز "هر که در [[پاکی]] آن ([[نفس]]) کوشید [[رستگار]] شد و هر که در پلیدی‌اش فرو پوشید نومید شد"<ref>{{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا}}؛ سوره شمس، آیه ۹ – ۱۰</ref> بر اهمیت موضوع اخلاق تأکید ورزیده است. [[قرآن کریم]] [[انسان]] را [[خلیفه]] [[خدا]] در [[زمین]] می‌داند<ref>{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ}}؛ سوره بقره، آیه۳۰.</ref> و او را از اخلاق [[ناپسند]] بازمی‌دارد<ref>{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِيتَاء ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ}}؛ سوره نحل، آیه ۹۰</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۹۳- ۹۴.</ref>.
| موضوع مرتبط = اخلاق
*در [[مکتب]] [[اسلام]] گستره اخلاق به گونه‌ای است که [[انسان]] می‌تواند تا حضیض [[زندگی]] حیوانی تنزّل یابد یا به مقامی [[برتر]] از [[مقام فرشتگان]] برسد. [[امام علی]]{{ع}} [[تأدیب]] [[آدمی]] به [[ادب]] [[الهی]] را دلیلی بر [[ادب]] او می‌داند و بر وفق معیارهایی، تشخیص و تمیز بین [[خوهای پسندیده]] و [[ناپسند]] را در رأس [[دانش‌ها]] برمی‌شمرد. از این‌رو نزد [[امام]]، پرداختن به امر اخلاق بر [[کارها]] دیگر مقدم است و ابتدا [[آدمی]] باید [[خوهای پسندیده]] را از [[خوهای ناپسند]] تمیز دهد و سپس خود را به [[خوهای پسندیده]] متخلق گرداند. [[امام علی]]{{ع}} [[اخلاق نیکو]] را به‌سان زیورهای همیشه تازه می‌داند<ref>نهج البلاغه، حکمت  ۵</ref> و از [[ادب]] با عنوان [[برترین]] [[میراث]] برای [[آدمی]] یاد می‌کند<ref>نهج البلاغه، حکمت  ۵۱</ref> و اخلاق خوب را [[بهترین]] هم‌نشین<ref>نهج البلاغه، حکمت  ۱۰۹</ref> و [[بهترین]] [[حسب و نسب]] برای [[انسان]] می‌داند<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۸</ref>. بر این اساس، پایه‌های [[نظام]] اخلاق [[اسلامی]] شکل می‌گیرد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۹۵.</ref>.
| عنوان مدخل =  
==اخلاق فردی و [[اجتماعی]]==
| مداخل مرتبط = [[اخلاق فردی در نهج البلاغه]] - [[اخلاق فردی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
*مسائل [[اخلاقی]] بر اساس [[قرآن کریم]] و [[روایات]] به دو دسته تقسیم می‌شوند:
| پرسش مرتبط  =
#مسائل فردی، که در آن اصول و ضوابطی برای پیراستن فرد از [[رذایل اخلاقی]] و آراستن خود به [[فضائل اخلاقی]] است.
}}
#مسائل جمعی که در آن رعایت اصول دیگران مطرح است مانند [[نیکی]] کردن به [[پدر]] و [[مادر]]، [[هدایت مردم]] و...<ref>علی قائمی، اخلاق و معاشرت در اسلام، ص۵۶.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۱.</ref>
*با سیر کامل در کتب مهم [[اخلاقی]] علمای [[اخلاق اسلامی]]، چنین به نظر می‌رسد که جنبه فردی [[اخلاق]] [[حاکم]] بر جنبه [[اجتماعی]] آن است.
*چنانچه [[نجمه کیخا]] می‌نویسد: [[محقق سبزواری]] [[معتقد]] به تقدم اخلاق فردی بر [[اخلاق]] جمعی بود، به همین مسئله خاطر تأثیر [[اخلاق]] [[پادشاه]] بر [[اخلاق]] سایر [[مردم]] را گوشزد می‌کرد... این مسئله (تقدم اخلاق فردی بر جمعی) مسئله مفروض بسیاری از [[علما]] و [[اندیشمندان]] [[مسلمان]] در گذشته و امروزه بوده است که [[اصلاح جامعه]] را در گرو مسئله [[اخلاق]] فرد می‌دانند<ref>مناسبات اخلاق و سیاست در اندیشه اسلامی، ص۱۱۳.</ref>.
*اغلب مسائل [[اخلاقی]] بیان مطرح شده در [[معراج السعادة]] برای [[تزکیه اخلاق]] افراد [[جامعه]] به صورت فردی بیان شده است<ref>مناسبات اخلاق و سیاست در اندیشه اسلامی، ص۱۴۰.</ref>.
*از جهتی شاید همین نظریه درست باشد، که اگر افراد ساخته شوند، اجتماع خودبه‌خود ساخته خواهد شد. لکن این نکته را هم بایستی در نظر داشت که چنانچه محیط و اجتماع، [[اخلاقی]] باشد، مسلماً افراد تحت تأثیر قرار خواهند گرفت.
*روانشناسان معتقدند که: عوامل [[اجتماعی]] - [[اقتصادی]] از لحظه [[تولد]] بر فرد تأثیرگذار هستند و تأثیر آنها در همه ادوار [[زندگی]] او، ادامه می‌یابد. بعضی از این عوامل، در سال‌های اولیه [[زندگی]] تأثیر بیشتری دارند و بعضی دیگر در مراحل بالاتر موثر واقع می‌شوند<ref>نرمان، ل. مان، اصول روانشناسی، ترجمه و اقتباس محمود ساعتچی، ص۵۶۵.</ref>.
*[[عقل]]، [[زندگی اجتماعی]] را فقط وسیله‌ای برای آن‌که فرد به کمال خویش دست یابد، نمی‌داند، بلکه آن را مقدمه‌ای برای [[تکامل]] همه افراد می‌داند<ref>اخلاق اسلامی، ص۱۹۷.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۲.</ref>
*[[انسان]] با [[روحی]] حساس و قابل تغییر [[آفریده]] شده است؛ به همین جهت، [[صلاح]] و [[فساد]] بدون آن‌که خود اشخاص متوجه باشند، از فردی به فرد دیگر سرایت می‌کند.
*به تعبیر [[حضرت علی]]{{ع}}: "و بپرهیز از [[معاشرت]] و [[یار]] شدن با کسی که دارای [[رأی]] و [[اندیشه]] [[سست]] و [[کردار]] [[ناپسند]] است، زیرا شخص با یارش هم‌خو می‌شود (پس او را به یارش مانند می‌نمایند)"<ref>امام علی{{ع}}، نهج‌البلاغه، ترجمه و شرح علی نقی فیض الاسلام، ج۵، ص۱۰۷۰.</ref>.
*"از این روست که [[قرآن کریم]] به همان اندازه که به [[محبت]] کردن [[مردم]] به یکدیگر اهمیت می‌دهد، [[تبری]] جستن از برخی [[انسان‌ها]] را نیز مهم شمرده است پس، برای [[حفظ]] یک [[زندگی اجتماعی]] مطلوب باید از برخی از اجتماعات برید"<ref>اخلاق اسلامی، ص۱۹۶.</ref>.
*[[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَدًا حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ}}<ref>«بی‌گمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونه‌ای  نیکویند آنگاه که به قوم خود گفتند: ما از شما و آنچه به جای خداوند می‌پرستید بیزاریم، شما را انکار می‌کنیم و میان ما و شما جاودانه دشمنی و کینه پدید آمده است تا زمانی که به خداوند یگانه ایمان آورید» سوره ممتحنه، آیه ۴.</ref>.
*اصول [[اخلاق اجتماعی]] در [[اسلام]]، به دست آمده از روش استقرایی و ناشی از مطالعه و [[مشاهده]] اندیشه‌های خود و دیگران نیست، بلکه استخراج شده از متن [[تعالیم اسلامی]] و از [[کتاب و سنت]] است<ref>اخلاق و معاشرت در اسلام، ص۷۱.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۳.</ref>


==پانویس==
مسائل [[اخلاقی]] به دو دسته تقسیم می‌شوند: '''مسائل فردی'''، که در آن اصول و ضوابطی برای پیراستن فرد از [[رذایل اخلاقی]] و آراستن خود به [[فضائل اخلاقی]] است و مسائل جمعی که در آن رعایت اصول دیگران مطرح است مانند [[نیکی]] کردن به پدر و مادر، [[هدایت مردم]]. اخلاق فردی، ارزش‌های اخلاقی مربوط به [[حیات]] فردی انسان‌هاست که [[آدمی]] را فارغ از رابطه با غیر در نظر می‌گیرد؛ فضیلت‌هایی مانند [[صبر]]، [[حکمت]]، حزم ([[دوراندیشی]] و [[احتیاط]]) و رذائلی مانند پرخوری، شتاب‌زدگی و سبک‌مغزی از موارد اخلاق فردی به شمار می‌آیند.
{{یادآوری پانویس}}
 
{{پانویس2}}
== مقدمه ==
اخلاق فردی، ارزش‌های اخلاقی مربوط به [[حیات]] فردی انسان‌هاست که [[آدمی]] را فارغ از رابطه با غیر در نظر می‌گیرد؛ فضیلت‌هایی مانند [[صبر]]، [[حکمت]]، [[حزم]] ([[دوراندیشی]] و [[احتیاط]]) و رذائلی مانند پرخوری، شتاب‌زدگی و سبک‌مغزی از موارد اخلاق فردی به شمار می‌آیند.
 
نمونه‌هایی از ارزش‌های اخلاقی در حوزه اخلاق فردی عبارت‌اند از: [[خودباوری]]. خودباوری از ارکان مهم سازنده [[شخصیت]] فرد و [[جامعه]] و عاملی تعیین کننده در رسیدن [[انسان]] به اهداف خویش است<ref>[[سید علی حسینی خامنه‌ای|خامنه‌ای حسینی، سید علی]]، ۱۱/۵/۱۳۸۰.</ref>. وجود این خصلت در هر فرد و جامعه [[نشانه]] [[پیشرفت]] و کمال و فقدان آن منشأ [[خواری]] و [[ذلت]] است. یک [[ملت]] وقتی که انجام کاری را [[باور]] داشت، اسباب و [[توانایی]] آن نیز برای وی فراهم می‌گردد<ref>ر.ک: [[امام خمینی]] صحیفه امام، ج۱۴، ص۱۱۷ و ۳۰۸؛ خودباوری.</ref>.<ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[اخلاق - گرامی (مقاله)| مقاله «اخلاق»]]، [[مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی (کتاب)|مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی]]، ص ۶۳.</ref>
 
== [[اخلاق]] فردی و [[اجتماعی]] ==
مسائل [[اخلاقی]] بر اساس [[قرآن کریم]] و [[روایات]] به دو دسته تقسیم می‌شوند:
# مسائل فردی، که در آن اصول و ضوابطی برای پیراستن فرد از [[رذایل اخلاقی]] و آراستن خود به [[فضائل اخلاقی]] است.
# مسائل جمعی که در آن رعایت اصول دیگران مطرح است مانند [[نیکی]] کردن به پدر و مادر، [[هدایت مردم]] و...<ref>علی قائمی، اخلاق و معاشرت در اسلام، ص۵۶.</ref>.
 
با [[سیر]] کامل در کتب مهم [[اخلاقی]] علمای [[اخلاق اسلامی]]، چنین به نظر می‌رسد که جنبه فردی [[اخلاق]] [[حاکم]] بر جنبه [[اجتماعی]] آن است.
 
چنانچه گفته شده است: محقق سبزواری [[معتقد]] به تقدم [[اخلاق]] فردی بر [[اخلاق]] جمعی بود، به همین خاطر تأثیر [[اخلاق]] [[پادشاه]] بر [[اخلاق]] سایر [[مردم]] را گوشزد می‌کرد... این مسئله (تقدم [[اخلاق]] فردی بر جمعی) مسئله مفروض بسیاری از [[علما]] و [[اندیشمندان مسلمان]] در گذشته و امروزه بوده است که [[اصلاح جامعه]] را در گرو مسئله [[اخلاق]] فرد می‌دانند<ref>مناسبات اخلاق و سیاست در اندیشه اسلامی، ص۱۱۳.</ref>. اغلب مسائل [[اخلاقی]] مطرح شده در [[معراج السعادة]] برای [[تزکیه اخلاق]] افراد [[جامعه]] به صورت فردی بیان شده است<ref>مناسبات اخلاق و سیاست در اندیشه اسلامی، ص۱۴۰.</ref>.
 
از جهتی شاید همین نظریه درست باشد که اگر افراد ساخته شوند، [[اجتماع]] خودبه‌خود ساخته خواهد شد. لکن این نکته را هم بایستی در نظر داشت که چنانچه محیط و [[اجتماع]]، [[اخلاقی]] باشد، مسلماً افراد تحت تأثیر قرار خواهند گرفت.
 
روانشناسان معتقدند: عوامل [[اجتماعی]] ـ [[اقتصادی]] از لحظه تولد بر فرد تأثیرگذار هستند و تأثیر آنها در همه ادوار [[زندگی]] او، ادامه می‌یابد. بعضی از این عوامل، در سال‌های اولیه [[زندگی]] تأثیر بیشتری دارند و بعضی دیگر در مراحل بالاتر موثر واقع می‌شوند<ref>نرمان، ل. مان، اصول روانشناسی، ترجمه و اقتباس محمود ساعتچی، ص۵۶۵.</ref>.
 
[[عقل]]، زندگی اجتماعی را فقط وسیله‌ای برای آنکه فرد به کمال خویش دست یابد، نمی‌داند، بلکه آن را مقدمه‌ای برای [[تکامل]] همه افراد می‌داند<ref>اخلاق اسلامی، ص۱۹۷.</ref>. [[انسان]] با [[روحی]] حساس و قابل [[تغییر]] [[آفریده]] شده است؛ به همین جهت، [[صلاح]] و [[فساد]] بدون آنکه خود اشخاص متوجه باشند، از فردی به فرد دیگر سرایت می‌کند.
 
به تعبیر [[حضرت علی]] {{ع}}: "و بپرهیز از [[معاشرت]] و یار شدن با کسی که دارای رأی و [[اندیشه]] [[سست]] و [[کردار]] ناپسند است، زیرا شخص با یارش هم‌خو می‌شود (پس او را به یارش مانند می‌نمایند)"<ref>امام علی {{ع}}، نهج‌البلاغه، ترجمه و شرح علی نقی فیض الاسلام، ج۵، ص۱۰۷۰.</ref>.
 
"از این روست که [[قرآن کریم]] به همان اندازه که به [[محبت]] کردن [[مردم]] به یکدیگر اهمیت می‌دهد، [[تبری]] جستن از برخی [[انسان‌ها]] را نیز مهم شمرده است پس، برای [[حفظ]] یک زندگی اجتماعی مطلوب باید از برخی از اجتماعات برید"<ref>اخلاق اسلامی، ص۱۹۶.</ref>. [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَدًا حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ}}<ref>«بی‌گمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونه‌ای نیکویند آنگاه که به قوم خود گفتند: ما از شما و آنچه به جای خداوند می‌پرستید بیزاریم، شما را انکار می‌کنیم و میان ما و شما جاودانه دشمنی و کینه پدید آمده است تا زمانی که به خداوند یگانه ایمان آورید» سوره ممتحنه، آیه ۴.</ref>.
 
اصول [[اخلاق اجتماعی]] در [[اسلام]]، به دست آمده از روش استقرایی و ناشی از مطالعه و مشاهده اندیشه‌های خود و دیگران نیست، بلکه استخراج شده از متن [[تعالیم اسلامی]] و از [[کتاب و سنت]] است<ref>اخلاق و معاشرت در اسلام، ص۷۱.</ref>.<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۱ ـ ۳۳.</ref>
 
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
* [[اخلاق هنجاری]]
* [[اخلاق بندگی]]
* [[اخلاق اجتماعی]]
* [[اخلاق محیط زیست]]
* [[اخلاق عمل]]
* [[اخلاق منش]]
* [[اخلاق کاربردی]]
* [[نظریه اخلاقی]]
{{پایان مدخل وابسته}}
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:1379218.jpg|22px]] [[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|'''مکارم اخلاق در صحیفه''']]
# [[پرونده:1100697.jpg|22px]] [[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[اخلاق - گرامی (مقاله)| مقاله «اخلاق»]]، [[مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی (کتاب)|'''مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌''']]
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
[[رده:اخلاق]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۳۹

مسائل اخلاقی به دو دسته تقسیم می‌شوند: مسائل فردی، که در آن اصول و ضوابطی برای پیراستن فرد از رذایل اخلاقی و آراستن خود به فضائل اخلاقی است و مسائل جمعی که در آن رعایت اصول دیگران مطرح است مانند نیکی کردن به پدر و مادر، هدایت مردم. اخلاق فردی، ارزش‌های اخلاقی مربوط به حیات فردی انسان‌هاست که آدمی را فارغ از رابطه با غیر در نظر می‌گیرد؛ فضیلت‌هایی مانند صبر، حکمت، حزم (دوراندیشی و احتیاط) و رذائلی مانند پرخوری، شتاب‌زدگی و سبک‌مغزی از موارد اخلاق فردی به شمار می‌آیند.

مقدمه

اخلاق فردی، ارزش‌های اخلاقی مربوط به حیات فردی انسان‌هاست که آدمی را فارغ از رابطه با غیر در نظر می‌گیرد؛ فضیلت‌هایی مانند صبر، حکمت، حزم (دوراندیشی و احتیاط) و رذائلی مانند پرخوری، شتاب‌زدگی و سبک‌مغزی از موارد اخلاق فردی به شمار می‌آیند.

نمونه‌هایی از ارزش‌های اخلاقی در حوزه اخلاق فردی عبارت‌اند از: خودباوری. خودباوری از ارکان مهم سازنده شخصیت فرد و جامعه و عاملی تعیین کننده در رسیدن انسان به اهداف خویش است[۱]. وجود این خصلت در هر فرد و جامعه نشانه پیشرفت و کمال و فقدان آن منشأ خواری و ذلت است. یک ملت وقتی که انجام کاری را باور داشت، اسباب و توانایی آن نیز برای وی فراهم می‌گردد[۲].[۳]

اخلاق فردی و اجتماعی

مسائل اخلاقی بر اساس قرآن کریم و روایات به دو دسته تقسیم می‌شوند:

  1. مسائل فردی، که در آن اصول و ضوابطی برای پیراستن فرد از رذایل اخلاقی و آراستن خود به فضائل اخلاقی است.
  2. مسائل جمعی که در آن رعایت اصول دیگران مطرح است مانند نیکی کردن به پدر و مادر، هدایت مردم و...[۴].

با سیر کامل در کتب مهم اخلاقی علمای اخلاق اسلامی، چنین به نظر می‌رسد که جنبه فردی اخلاق حاکم بر جنبه اجتماعی آن است.

چنانچه گفته شده است: محقق سبزواری معتقد به تقدم اخلاق فردی بر اخلاق جمعی بود، به همین خاطر تأثیر اخلاق پادشاه بر اخلاق سایر مردم را گوشزد می‌کرد... این مسئله (تقدم اخلاق فردی بر جمعی) مسئله مفروض بسیاری از علما و اندیشمندان مسلمان در گذشته و امروزه بوده است که اصلاح جامعه را در گرو مسئله اخلاق فرد می‌دانند[۵]. اغلب مسائل اخلاقی مطرح شده در معراج السعادة برای تزکیه اخلاق افراد جامعه به صورت فردی بیان شده است[۶].

از جهتی شاید همین نظریه درست باشد که اگر افراد ساخته شوند، اجتماع خودبه‌خود ساخته خواهد شد. لکن این نکته را هم بایستی در نظر داشت که چنانچه محیط و اجتماع، اخلاقی باشد، مسلماً افراد تحت تأثیر قرار خواهند گرفت.

روانشناسان معتقدند: عوامل اجتماعی ـ اقتصادی از لحظه تولد بر فرد تأثیرگذار هستند و تأثیر آنها در همه ادوار زندگی او، ادامه می‌یابد. بعضی از این عوامل، در سال‌های اولیه زندگی تأثیر بیشتری دارند و بعضی دیگر در مراحل بالاتر موثر واقع می‌شوند[۷].

عقل، زندگی اجتماعی را فقط وسیله‌ای برای آنکه فرد به کمال خویش دست یابد، نمی‌داند، بلکه آن را مقدمه‌ای برای تکامل همه افراد می‌داند[۸]. انسان با روحی حساس و قابل تغییر آفریده شده است؛ به همین جهت، صلاح و فساد بدون آنکه خود اشخاص متوجه باشند، از فردی به فرد دیگر سرایت می‌کند.

به تعبیر حضرت علی (ع): "و بپرهیز از معاشرت و یار شدن با کسی که دارای رأی و اندیشه سست و کردار ناپسند است، زیرا شخص با یارش هم‌خو می‌شود (پس او را به یارش مانند می‌نمایند)"[۹].

"از این روست که قرآن کریم به همان اندازه که به محبت کردن مردم به یکدیگر اهمیت می‌دهد، تبری جستن از برخی انسان‌ها را نیز مهم شمرده است پس، برای حفظ یک زندگی اجتماعی مطلوب باید از برخی از اجتماعات برید"[۱۰]. قرآن کریم می‌فرماید: ﴿قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَدًا حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ[۱۱].

اصول اخلاق اجتماعی در اسلام، به دست آمده از روش استقرایی و ناشی از مطالعه و مشاهده اندیشه‌های خود و دیگران نیست، بلکه استخراج شده از متن تعالیم اسلامی و از کتاب و سنت است[۱۲].[۱۳]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۱۱/۵/۱۳۸۰.
  2. ر.ک: امام خمینی صحیفه امام، ج۱۴، ص۱۱۷ و ۳۰۸؛ خودباوری.
  3. گرامی، علی، مقاله «اخلاق»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی، ص ۶۳.
  4. علی قائمی، اخلاق و معاشرت در اسلام، ص۵۶.
  5. مناسبات اخلاق و سیاست در اندیشه اسلامی، ص۱۱۳.
  6. مناسبات اخلاق و سیاست در اندیشه اسلامی، ص۱۴۰.
  7. نرمان، ل. مان، اصول روانشناسی، ترجمه و اقتباس محمود ساعتچی، ص۵۶۵.
  8. اخلاق اسلامی، ص۱۹۷.
  9. امام علی (ع)، نهج‌البلاغه، ترجمه و شرح علی نقی فیض الاسلام، ج۵، ص۱۰۷۰.
  10. اخلاق اسلامی، ص۱۹۶.
  11. «بی‌گمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونه‌ای نیکویند آنگاه که به قوم خود گفتند: ما از شما و آنچه به جای خداوند می‌پرستید بیزاریم، شما را انکار می‌کنیم و میان ما و شما جاودانه دشمنی و کینه پدید آمده است تا زمانی که به خداوند یگانه ایمان آورید» سوره ممتحنه، آیه ۴.
  12. اخلاق و معاشرت در اسلام، ص۷۱.
  13. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۳۱ ـ ۳۳.