اسلام جاهلی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'دست' به 'دست')
 
(۲۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{خرد}}
{{مدخل مرتبط
{{امامت}}
| موضوع مرتبط = اسلام
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| عنوان مدخل  = [[اسلام جاهلی]]
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">مدخل‌های وابسته به این بحث:</div>
| مداخل مرتبط = [[اسلام جاهلی در قرآن]] - [[اسلام جاهلی در حدیث]] - [[اسلام جاهلی در نهج البلاغه]] - [[اسلام جاهلی در معارف دعا و زیارات]] - [[اسلام جاهلی در کلام اسلامی]] - [[اسلام جاهلی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| پرسش مرتبط  = اسلام جاهلی (پرسش)
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;"> [[اسلام جاهلی در قرآن]] | [[اسلام جاهلی در حدیث]] | [[اسلام جاهلی در نهج البلاغه]] | [[اسلام جاهلی در معارف دعا و زیارات]] | [[اسلام جاهلی در کلام اسلامی]] | [[اسلام جاهلی در معارف انقلاب اسلامی]]</div>
}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[اسلام جاهلی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
[[پرونده:V0008.webm|بندانگشتی|285px|چپ|]]
پس از [[رحلت رسول خدا]]{{صل}}، [[امت]] با دو گونه از [[اسلام]] مواجه شد؛
# اسلام جاهلی که [[نماینده]] و مدافع آن، [[امیرالمؤمنین]]، [[حضرت زهرا]] و [[ائمه معصومین]]{{عم}} بودند.
# اسلام جاهلی<ref>حضرت امیرالمؤمنین{{ع}} در یکی از سخنان خود به این بازگشت به جاهلیت اشاره می‌فرماید: {{متن حدیث|حَتَّى إِذَا قَبَضَ الله رَسُولَهُ{{صل}} رَجَعَ قَوْمٌ عَلَى الْأَعْقَابِ وَغَالَتْهُمُ السُّبُلُ وَاتَّكَلُوا عَلَى الْوَلَائِجِ وَوَصَلُوا غَيْرَ الرَّحِمِ وَهَجَرُوا السَّبَبَ الَّذِي أُمِرُوا بِمَوَدَّتِهِ وَنَقَلُوا الْبِنَاءَ عَنْ رَصِّ أَسَاسِهِ فَبَنَوْهُ فِي غَيْرِ مَوْضِعِهِ. مَعَادِنُ كُلِّ خَطِيئَةٍ وَ أَبْوَابُ كُلِّ ضَارِبٍ فِي غَمْرَةٍ، قَدْ مَارُوا فِي الْحَيْرَةِ وَذَهَلُوا فِي السَّكْرَةِ، عَلَى سُنَّةٍ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ، مِنْ مُنْقَطِعٍ إِلَى الدُّنْيَا رَاكِنٍ، أَوْ مُفَارِقٍ لِلدِّينِ مُبَايِن}}؛ چون خدا فرستاده خود را نزد خویش برد، گروهی به گذشته برگردیدند، و با پیمودن راه‌های گوناگون به گمراهی رسیدند، و به دوستانی که خود گزیدند پیوستند، و از خویشاوند گسستند. از وسیلتی که به دوستی آن مأمور بودند جدا افتادند، و بنیان را از بن برافکندند، و در جای دیگر بنا نهادند. کانهای هرگونه گناهند، و هر فتنه‌جو را درگاه و پناه. از این سو بدان سو سرگردان، در غفلت و مستی به سنّت فرعونیان، یا از همه بریده و دل به دنیا بسته، و یا پیوند خود را با دین گسسته. سید رضی، نهج البلاغة، خطبه ۱۵۰، چاپ صبحی صالح.</ref> است<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [https://www.aparat.com/v/FYjv0?playlist=376197 درس اول «امامت در اندیشه اسلامی»]</ref>.


[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و [[حضرت زهرا]]{{س}} اولین مبارزان علیه این اسلام جاهلی بودند و همه نزاع‌های آن دو بزرگوار در آن وهله از [[تاریخ اسلام]]، بر سر [[حفظ اسلام]] [[محمدی]] بود. حوادثی که اسلام جاهلی پس از [[رحلت رسول اکرم]]{{صل}} بر [[امت اسلام]] آورد، آن [[قدر]] آزاردهنده و ناگوار بودند که [[حضرت امیرالمؤمنین]]{{ع}} در توصیف آنها می‌فرماید: {{متن حدیث|فَصَبَرْتُ وَفِي الْعَيْنِ قَذًى وَفِي الْحَلْقِ شَجًا}}؛ پس [[شکیبایی]] گزیدم؛ در حالی که همانند کسی بودم که خار به چشمش رفته، و استخوان در گلویش مانده باشد<ref>سید رضی، نهج البلاغة، خطبه ۳، چاپ صبحی صالح.</ref>؛ و همین حوادث، سرانجام به [[شهادت]] [[حضرت زهرا]]{{س}} منجر شد<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [https://www.aparat.com/v/FYjv0?playlist=376197 درس اول «امامت در اندیشه اسلامی»]</ref>.
== مقدمه ==
پس از [[رحلت رسول خدا]] {{صل}}، [[امت]] با دو گونه از [[اسلام]] مواجه شد؛
# اسلام محمدی که [[نماینده]] و مدافع آن، [[امیرالمؤمنین]]، [[حضرت زهرا]] و [[ائمه معصومین]] {{عم}} بودند.
# اسلام جاهلی<ref>حضرت امیرالمؤمنین {{ع}} در یکی از سخنان خود به این بازگشت به جاهلیت اشاره می‌فرماید: {{متن حدیث|حَتَّى إِذَا قَبَضَ الله رَسُولَهُ {{صل}} رَجَعَ قَوْمٌ عَلَى الْأَعْقَابِ وَغَالَتْهُمُ السُّبُلُ وَاتَّكَلُوا عَلَى الْوَلَائِجِ وَوَصَلُوا غَيْرَ الرَّحِمِ وَهَجَرُوا السَّبَبَ الَّذِي أُمِرُوا بِمَوَدَّتِهِ وَنَقَلُوا الْبِنَاءَ عَنْ رَصِّ أَسَاسِهِ فَبَنَوْهُ فِي غَيْرِ مَوْضِعِهِ. مَعَادِنُ كُلِّ خَطِيئَةٍ وَ أَبْوَابُ كُلِّ ضَارِبٍ فِي غَمْرَةٍ، قَدْ مَارُوا فِي الْحَيْرَةِ وَذَهَلُوا فِي السَّكْرَةِ، عَلَى سُنَّةٍ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ، مِنْ مُنْقَطِعٍ إِلَى الدُّنْيَا رَاكِنٍ، أَوْ مُفَارِقٍ لِلدِّينِ مُبَايِن}}؛ چون خدا فرستاده خود را نزد خویش برد، گروهی به گذشته برگردیدند، و با پیمودن راه‌های گوناگون به گمراهی رسیدند، و به دوستانی که خود گزیدند پیوستند، و از خویشاوند گسستند. از وسیلتی که به دوستی آن مأمور بودند جدا افتادند، و بنیان را از بن برافکندند، و در جای دیگر بنا نهادند. کانهای هرگونه گناهند، و هر فتنه‌جو را درگاه و پناه. از این سو بدان سو سرگردان، در غفلت و مستی به سنّت فرعونیان، یا از همه بریده و دل به دنیا بسته، و یا پیوند خود را با دین گسسته. سید رضی، نهج البلاغة، خطبه ۱۵۰، چاپ صبحی صالح.</ref> است<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [https://www.aparat.com/v/FYjv0?playlist=376197 درس اول «امامت در اندیشه اسلامی»]</ref>.


بی‌شک، [[مبارزه]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و [[حضرت زهرا]]{{س}} با اسلام جاهلی، [[نزاع]] بر "ریاست" نبود که از کسی گرفته شود و به دیگری داده شود؛ بلکه محور این [[مبارزه]]، [[اسلام]] [[رسول الله]]{{صل}} بود؛ [[اسلام]] [[حق]]، در برابر [[جاهلیت]] نوینی که با [[پوشش]] [[اسلام]]، ظاهر شده و از [[جاهلیت]] کهن نیز خطرناک‌تر بود. طبق [[منابع شیعه]] و [[اهل‌سنت]]، [[رسول اکرم]]{{صل}} خطاب به [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمود: "بر سر [[تأویل]] [[نبرد]] می‌کنی همان‌گونه که من بر سر تنزیل [[نبرد]] کردم"<ref>{{متن حدیث|تُقَاتِلُ عَلَى التَّأْوِيلِ كَمَا قَاتَلْتُ عَلَى التَّنْزِيلِ}}؛ خزاز قمی، علی بن محمد، کفایة الأثر، ج۱، ص۷۵؛ طوسی، محمد بن حسن، الأمالی، ج۱، ص۳۵۱. همچنین: مسند احمد، ج۳، ص۸۲؛ حاکم نیشابوری در مستدرک الصحیحین، ج۳، ص۱۲۲-۱۲۳؛ مسند ابی یعلی، ج۲، ص۳۴۱؛ صحیح ابن حبان، ص۵۴۴؛ هیثمی در مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۳۳.</ref>. یعنی: [[جدال]] و [[نزاع]] من درباره اصل [[دین الهی]] و [[نزول وحی]] بود اما [[جدال]] و [[نزاع]] تو با [[قوم]] بر سر محتوای [[دین]] و [[شریعت]] خواهد بود. مقصود [[حضرت]] در این سخن اینکه: من با [[جاهلیت]] [[آشکار]] [[نبرد]] کردم، تو نیز با [[جاهلیت]] [[پنهان]] و نقاب‌دار [[مبارزه]] خواهی کرد<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [https://www.aparat.com/v/FYjv0?playlist=376197 درس اول «امامت در اندیشه اسلامی»]</ref>.
[[امیرالمؤمنین]] {{ع}} و [[حضرت زهرا]] {{س}} اولین مبارزان علیه این اسلام جاهلی بودند و همه نزاع‌های آن دو بزرگوار در آن وهله از [[تاریخ اسلام]]، بر سر [[حفظ اسلام]] [[محمدی]] بود. حوادثی که اسلام جاهلی پس از [[رحلت رسول اکرم]] {{صل}} بر [[امت اسلام]] آورد، آن [[قدر]] آزاردهنده و ناگوار بودند که [[حضرت امیرالمؤمنین]] {{ع}} در توصیف آنها می‌فرماید: {{متن حدیث|فَصَبَرْتُ وَفِي الْعَيْنِ قَذًى وَفِي الْحَلْقِ شَجًا}}؛ پس [[شکیبایی]] گزیدم؛ در حالی که همانند کسی بودم که خار به چشمش رفته، و استخوان در گلویش مانده باشد<ref>سید رضی، نهج البلاغة، خطبه ۳، چاپ صبحی صالح.</ref>؛ و همین حوادث، سرانجام به [[شهادت]] [[حضرت زهرا]] {{س}} منجر شد<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [https://www.aparat.com/v/FYjv0?playlist=376197 درس اول «امامت در اندیشه اسلامی»]</ref>.


[[جنگ]] پس از [[رسول اکرم]]{{صل}} بین این دو [[اسلام]] رخ داد که تا امروز هم همین [[جنگ]] ادامه دارد. [[جنگ]] بین اسلام جاهلی و اسلام جاهلی و به بیانی دیگر: بین [[اسلام علوی]] و [[اسلام اموی]]. یکی از جلوه‌های این [[جنگ]] ممتد در [[تاریخ اسلام]]، رویارویی [[فکری]] و [[فرهنگی]] است که پرده‌ای از آن، ایجاد [[تحریفات]] بزرگ در [[جامعه اسلامی]] بود. اسلام جاهلی - چه در حوادث پس از [[رحلت پیامبر خاتم]]{{صل}} و چه در عصر [[اموی]] -[[دست]] به تحریف‌های متعددی در عرصه‌های فراوانی زده است<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [https://www.aparat.com/v/FYjv0?playlist=376197 درس اول «امامت در اندیشه اسلامی»]</ref>.
بی‌شک، [[مبارزه]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} و [[حضرت زهرا]] {{س}} با اسلام جاهلی، [[نزاع]] بر "ریاست" نبود که از کسی گرفته شود و به دیگری داده شود؛ بلکه محور این [[مبارزه]]، [[اسلام]] [[رسول الله]] {{صل}} بود؛ [[اسلام]] [[حق]]، در برابر [[جاهلیت]] نوینی که با [[پوشش]] [[اسلام]]، ظاهر شده و از [[جاهلیت]] کهن نیز خطرناک‌تر بود. طبق [[منابع شیعه]] و [[اهل‌سنت]]، [[رسول اکرم]] {{صل}} خطاب به [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمود: "بر سر [[تأویل]] [[نبرد]] می‌کنی همان‌گونه که من بر سر تنزیل [[نبرد]] کردم"<ref>{{متن حدیث|تُقَاتِلُ عَلَى التَّأْوِيلِ كَمَا قَاتَلْتُ عَلَى التَّنْزِيلِ}}؛ خزاز قمی، علی بن محمد، کفایة الأثر، ج۱، ص۷۵؛ طوسی، محمد بن حسن، الأمالی، ج۱، ص۳۵۱. همچنین: مسند احمد، ج۳، ص۸۲؛ حاکم نیشابوری در مستدرک الصحیحین، ج۳، ص۱۲۲-۱۲۳؛ مسند ابی یعلی، ج۲، ص۳۴۱؛ صحیح ابن حبان، ص۵۴۴؛ هیثمی در مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۳۳.</ref>. یعنی: [[جدال]] و [[نزاع]] من درباره اصل [[دین الهی]] و [[نزول وحی]] بود اما [[جدال]] و [[نزاع]] تو با [[قوم]] بر سر محتوای [[دین]] و [[شریعت]] خواهد بود. مقصود [[حضرت]] در این سخن اینکه: من با [[جاهلیت]] آشکار [[نبرد]] کردم، تو نیز با [[جاهلیت]] پنهان و نقاب‌دار [[مبارزه]] خواهی کرد<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [https://www.aparat.com/v/FYjv0?playlist=376197 درس اول «امامت در اندیشه اسلامی»]</ref>.
==تحریف‌های اسلام جاهلی==
 
[[جنگ]] پس از [[رسول اکرم]] {{صل}} بین این دو [[اسلام]] رخ داد که تا امروز هم همین [[جنگ]] ادامه دارد. [[جنگ]] بین اسلام جاهلی و اسلام جاهلی و به بیانی دیگر: بین [[اسلام علوی]] و [[اسلام اموی]]. یکی از جلوه‌های این [[جنگ]] ممتد در [[تاریخ اسلام]]، رویارویی [[فکری]] و [[فرهنگی]] است که پرده‌ای از آن، ایجاد [[تحریفات]] بزرگ در [[جامعه اسلامی]] بود. اسلام جاهلی - چه در حوادث پس از [[رحلت پیامبر خاتم]] {{صل}} و چه در عصر [[اموی]] -دست به تحریف‌های متعددی در عرصه‌های فراوانی زده است<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [https://www.aparat.com/v/FYjv0?playlist=376197 درس اول «امامت در اندیشه اسلامی»]</ref>.
== تحریف‌های اسلام جاهلی ==
از مهم‌ترین [[تحریفات]] اسلام جاهلی دست‌اندازی‌های سردمداران آن به به [[منظومه فکری اسلام]]، به ویژه مفاهیم و آموزه‌های [[نظام سیاسی اسلام]] است. بارزترین این [[تحریف‌ها]] در [[ارتباط]] با [[امامت]] موارد ذیل‌اند:
از مهم‌ترین [[تحریفات]] اسلام جاهلی دست‌اندازی‌های سردمداران آن به به [[منظومه فکری اسلام]]، به ویژه مفاهیم و آموزه‌های [[نظام سیاسی اسلام]] است. بارزترین این [[تحریف‌ها]] در [[ارتباط]] با [[امامت]] موارد ذیل‌اند:
#'''[[تغییر]] [[حقیقت]] و [[ماهیت امامت]] و [[خلافت]]:''' از [[مقام]] و [[منصب الهی]] بودن به [[مقام]] و [[منصب]] دنیویِ محض؛ یعنی "ریاست" به ‌معنای "[[قدرت]]" و "[[سلطنت]]" بر [[ملت]]. این [[تفسیر]]، [[امامت]] و [[ولایت]] را مانند سایر سلطنت‌هایی که در [[جهان]] بود جلوه می‌دهد. [[ادبیات]] [[ابوبکر]] و [[عمر]]<ref>به عنوان نمونه، ابن‌اثیر می‌نویسد: {{عربی|لمّا تُوفي رسول الله{{صل}} اجتمع الأنصار في سقيفة بني ساعدة ليبايعوا سعد بن عبادة: فبلغ ذلك أبابكر فأتاهم ومعه عمر، وأبوعبیدة بن الجراح فقال: ما هذا؟ فقالوا: مِنَّا أمير ومنكم أمير، فقال أبوبكر: منّا الأمراء ومنكم الوزراء}}. ابن‌اثیر، علی بن محمد، الكامل فی التاریخ، ج۲، ص۳۲۵، ابوبکر، طبق نقل ابن‌عساکر نیز گفته است: {{عربی|نحن الأمراء وأنتم الوزراء، والأمر بيننا نصفان كقد الأنملة}}. ابن‌عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۰، ص۲۹۲. طبری نیز نقل می‌کند که عمر بن خطاب در سقیفه گفته است: {{عربی|والله لا ترضى العرب أن يؤمّروكم ونبيها من غيركم ولكنّ العرب لا تمتنع أن تولّى أمرها من كانت النبوّة فيهم وولى أمورهم منهم ولنا بذلك على من أبى من العرب الحجّة الظاهرة والسلطان المبين. من ذا ينازعنا سلطان محمد وإمارته ونحن أولياؤه وعشيرته إلا مدل بباطل أو متجانف لاثم أو متورط في هلكة}}. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم والملوك، ج۲، ص۴۵۷.</ref> در [[سقیفه]] نشان می‌دهد بحث سر [[قدرت]] و [[سلطنت]] است. این [[تحریف]]، متأسفانه بلافاصله پس از [[رحلت رسول اکرم]]{{صل}} آغاز شد و در سلطنت‌های خلفای [[مسلمین]] ادامه یافت؛ در حالی‌ که در [[مکتب]] [[رسول الله]]{{صل}} و [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}، مسئلۀ [[رهبری]] و [[جانشینی پیامبر]]، به‌عنوان "[[امامت]]" مطرح بوده است. در واژگان "[[امام]]" و "[[امامت]]" - که بیشتر در [[فرهنگ شیعه]] رایج‌اند - معانی بسیار بلندی نهفته است که [[حقیقت]] مسئلۀ "[[رهبری]] در [[اسلام]]" را نشان می‌دهد و کلماتی مانند "[[رئیس]]" و "ریاست" نمی‌توانند گویای آن باشند<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [https://www.aparat.com/v/FYjv0?playlist=376197 درس اول «امامت در اندیشه اسلامی»]</ref>.
# '''[[تغییر]] [[حقیقت]] و [[ماهیت امامت]] و [[خلافت]]:''' از [[مقام]] و [[منصب الهی]] بودن به [[مقام]] و [[منصب]] دنیویِ محض؛ یعنی "ریاست" به ‌معنای "[[قدرت]]" و "[[سلطنت]]" بر [[ملت]]. این [[تفسیر]]، [[امامت]] و [[ولایت]] را مانند سایر سلطنت‌هایی که در [[جهان]] بود جلوه می‌دهد. [[ادبیات]] [[ابوبکر]] و [[عمر]]<ref>به عنوان نمونه، ابن‌اثیر می‌نویسد: {{عربی|لمّا تُوفي رسول الله {{صل}} اجتمع الأنصار في سقيفة بني ساعدة ليبايعوا سعد بن عبادة: فبلغ ذلك أبابكر فأتاهم ومعه عمر، وأبوعبیدة بن الجراح فقال: ما هذا؟ فقالوا: مِنَّا أمير ومنكم أمير، فقال أبوبكر: منّا الأمراء ومنكم الوزراء}}. ابن‌اثیر، علی بن محمد، الكامل فی التاریخ، ج۲، ص۳۲۵، ابوبکر، طبق نقل ابن‌عساکر نیز گفته است: {{عربی|نحن الأمراء وأنتم الوزراء، والأمر بيننا نصفان كقد الأنملة}}. ابن‌عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۰، ص۲۹۲. طبری نیز نقل می‌کند که عمر بن خطاب در سقیفه گفته است: {{عربی|والله لا ترضى العرب أن يؤمّروكم ونبيها من غيركم ولكنّ العرب لا تمتنع أن تولّى أمرها من كانت النبوّة فيهم وولى أمورهم منهم ولنا بذلك على من أبى من العرب الحجّة الظاهرة والسلطان المبين. من ذا ينازعنا سلطان محمد وإمارته ونحن أولياؤه وعشيرته إلا مدل بباطل أو متجانف لاثم أو متورط في هلكة}}. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم والملوك، ج۲، ص۴۵۷.</ref> در [[سقیفه]] نشان می‌دهد بحث سر [[قدرت]] و [[سلطنت]] است. این [[تحریف]]، متأسفانه بلافاصله پس از [[رحلت رسول اکرم]] {{صل}} آغاز شد و در سلطنت‌های خلفای [[مسلمین]] ادامه یافت؛ در حالی‌ که در [[مکتب]] [[رسول الله]] {{صل}} و [[امیرالمؤمنین]] {{ع}}، مسئلۀ [[رهبری]] و [[جانشینی پیامبر]]، به‌عنوان "[[امامت]]" مطرح بوده است. در واژگان "[[امام]]" و "[[امامت]]" - که بیشتر در [[فرهنگ شیعه]] رایج‌اند - معانی بسیار بلندی نهفته است که [[حقیقت]] مسئلۀ "[[رهبری]] در [[اسلام]]" را نشان می‌دهد و کلماتی مانند "[[رئیس]]" و "ریاست" نمی‌توانند گویای آن باشند<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [https://www.aparat.com/v/FYjv0?playlist=376197 درس اول «امامت در اندیشه اسلامی»]</ref>.
#'''ایجاد توهم جدایی [[دین]] از [[دنیا]]:''' [[تحریف]] دیگری که فرع بر [[تحریف]] پیشین است اینکه مروجان اسلام جاهلی، سلطنتِ بر [[مردم]] را [[دنیوی]] جلوه دادند و از [[دین]] جدا کردند؛ یعنی پس از آنکه [[امامت]] بعد از [[رسول اکرم]]{{صل}} را به ریاست و [[سلطنت]] تعبیر کردند، این ریاست و [[سلطنت]] را [[سلطنت]] [[دنیوی]] مثل سایر سلطنت‌ها معرفی کرده و بدین‌رو از [[دین]] جدا کردند<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [https://www.aparat.com/v/FYjv0?playlist=376197 درس اول «امامت در اندیشه اسلامی»]</ref>.
# '''ایجاد توهم جدایی [[دین]] از [[دنیا]]:''' [[تحریف]] دیگری که فرع بر [[تحریف]] پیشین است اینکه مروجان اسلام جاهلی، سلطنتِ بر [[مردم]] را [[دنیوی]] جلوه دادند و از [[دین]] جدا کردند؛ یعنی پس از آنکه [[امامت]] بعد از [[رسول اکرم]] {{صل}} را به ریاست و [[سلطنت]] تعبیر کردند، این ریاست و [[سلطنت]] را [[سلطنت]] [[دنیوی]] مثل سایر سلطنت‌ها معرفی کرده و بدین‌رو از [[دین]] جدا کردند<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [https://www.aparat.com/v/FYjv0?playlist=376197 درس اول «امامت در اندیشه اسلامی»]</ref>.
 
 
 
== پرسش‌های وابسته ==


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
* [[مظالم]]
{{مدخل وابسته}}
* [[مظالم عباد]]
* [[اسلام]]
* [[معونة الظالم]]
* [[اسلام ناب محمدی]]
* [[قیام مسلحانه]]
* [[جاهلیت]]
* [[عدالت]] ([[عدل]])
* [[اسلام سکولار]]
* [[اسلام آمریکایی]]
* [[نظریه جدایی دین از دنیا]]
{{پایان مدخل وابسته}}


==منابع==
== منابع ==
==پانویس==
== پانویس ==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس}}
{{پانویس2}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:اسلام جاهلی]]
[[رده:اسلام جاهلی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۳

مقدمه

پس از رحلت رسول خدا (ص)، امت با دو گونه از اسلام مواجه شد؛

  1. اسلام محمدی که نماینده و مدافع آن، امیرالمؤمنین، حضرت زهرا و ائمه معصومین (ع) بودند.
  2. اسلام جاهلی[۱] است[۲].

امیرالمؤمنین (ع) و حضرت زهرا (س) اولین مبارزان علیه این اسلام جاهلی بودند و همه نزاع‌های آن دو بزرگوار در آن وهله از تاریخ اسلام، بر سر حفظ اسلام محمدی بود. حوادثی که اسلام جاهلی پس از رحلت رسول اکرم (ص) بر امت اسلام آورد، آن قدر آزاردهنده و ناگوار بودند که حضرت امیرالمؤمنین (ع) در توصیف آنها می‌فرماید: «فَصَبَرْتُ وَفِي الْعَيْنِ قَذًى وَفِي الْحَلْقِ شَجًا»؛ پس شکیبایی گزیدم؛ در حالی که همانند کسی بودم که خار به چشمش رفته، و استخوان در گلویش مانده باشد[۳]؛ و همین حوادث، سرانجام به شهادت حضرت زهرا (س) منجر شد[۴].

بی‌شک، مبارزه امیرالمؤمنین (ع) و حضرت زهرا (س) با اسلام جاهلی، نزاع بر "ریاست" نبود که از کسی گرفته شود و به دیگری داده شود؛ بلکه محور این مبارزه، اسلام رسول الله (ص) بود؛ اسلام حق، در برابر جاهلیت نوینی که با پوشش اسلام، ظاهر شده و از جاهلیت کهن نیز خطرناک‌تر بود. طبق منابع شیعه و اهل‌سنت، رسول اکرم (ص) خطاب به امیرالمؤمنین (ع) فرمود: "بر سر تأویل نبرد می‌کنی همان‌گونه که من بر سر تنزیل نبرد کردم"[۵]. یعنی: جدال و نزاع من درباره اصل دین الهی و نزول وحی بود اما جدال و نزاع تو با قوم بر سر محتوای دین و شریعت خواهد بود. مقصود حضرت در این سخن اینکه: من با جاهلیت آشکار نبرد کردم، تو نیز با جاهلیت پنهان و نقاب‌دار مبارزه خواهی کرد[۶].

جنگ پس از رسول اکرم (ص) بین این دو اسلام رخ داد که تا امروز هم همین جنگ ادامه دارد. جنگ بین اسلام جاهلی و اسلام جاهلی و به بیانی دیگر: بین اسلام علوی و اسلام اموی. یکی از جلوه‌های این جنگ ممتد در تاریخ اسلام، رویارویی فکری و فرهنگی است که پرده‌ای از آن، ایجاد تحریفات بزرگ در جامعه اسلامی بود. اسلام جاهلی - چه در حوادث پس از رحلت پیامبر خاتم (ص) و چه در عصر اموی -دست به تحریف‌های متعددی در عرصه‌های فراوانی زده است[۷].

تحریف‌های اسلام جاهلی

از مهم‌ترین تحریفات اسلام جاهلی دست‌اندازی‌های سردمداران آن به به منظومه فکری اسلام، به ویژه مفاهیم و آموزه‌های نظام سیاسی اسلام است. بارزترین این تحریف‌ها در ارتباط با امامت موارد ذیل‌اند:

  1. تغییر حقیقت و ماهیت امامت و خلافت: از مقام و منصب الهی بودن به مقام و منصب دنیویِ محض؛ یعنی "ریاست" به ‌معنای "قدرت" و "سلطنت" بر ملت. این تفسیر، امامت و ولایت را مانند سایر سلطنت‌هایی که در جهان بود جلوه می‌دهد. ادبیات ابوبکر و عمر[۸] در سقیفه نشان می‌دهد بحث سر قدرت و سلطنت است. این تحریف، متأسفانه بلافاصله پس از رحلت رسول اکرم (ص) آغاز شد و در سلطنت‌های خلفای مسلمین ادامه یافت؛ در حالی‌ که در مکتب رسول الله (ص) و امیرالمؤمنین (ع)، مسئلۀ رهبری و جانشینی پیامبر، به‌عنوان "امامت" مطرح بوده است. در واژگان "امام" و "امامت" - که بیشتر در فرهنگ شیعه رایج‌اند - معانی بسیار بلندی نهفته است که حقیقت مسئلۀ "رهبری در اسلام" را نشان می‌دهد و کلماتی مانند "رئیس" و "ریاست" نمی‌توانند گویای آن باشند[۹].
  2. ایجاد توهم جدایی دین از دنیا: تحریف دیگری که فرع بر تحریف پیشین است اینکه مروجان اسلام جاهلی، سلطنتِ بر مردم را دنیوی جلوه دادند و از دین جدا کردند؛ یعنی پس از آنکه امامت بعد از رسول اکرم (ص) را به ریاست و سلطنت تعبیر کردند، این ریاست و سلطنت را سلطنت دنیوی مثل سایر سلطنت‌ها معرفی کرده و بدین‌رو از دین جدا کردند[۱۰].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. حضرت امیرالمؤمنین (ع) در یکی از سخنان خود به این بازگشت به جاهلیت اشاره می‌فرماید: «حَتَّى إِذَا قَبَضَ الله رَسُولَهُ (ص) رَجَعَ قَوْمٌ عَلَى الْأَعْقَابِ وَغَالَتْهُمُ السُّبُلُ وَاتَّكَلُوا عَلَى الْوَلَائِجِ وَوَصَلُوا غَيْرَ الرَّحِمِ وَهَجَرُوا السَّبَبَ الَّذِي أُمِرُوا بِمَوَدَّتِهِ وَنَقَلُوا الْبِنَاءَ عَنْ رَصِّ أَسَاسِهِ فَبَنَوْهُ فِي غَيْرِ مَوْضِعِهِ. مَعَادِنُ كُلِّ خَطِيئَةٍ وَ أَبْوَابُ كُلِّ ضَارِبٍ فِي غَمْرَةٍ، قَدْ مَارُوا فِي الْحَيْرَةِ وَذَهَلُوا فِي السَّكْرَةِ، عَلَى سُنَّةٍ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ، مِنْ مُنْقَطِعٍ إِلَى الدُّنْيَا رَاكِنٍ، أَوْ مُفَارِقٍ لِلدِّينِ مُبَايِن»؛ چون خدا فرستاده خود را نزد خویش برد، گروهی به گذشته برگردیدند، و با پیمودن راه‌های گوناگون به گمراهی رسیدند، و به دوستانی که خود گزیدند پیوستند، و از خویشاوند گسستند. از وسیلتی که به دوستی آن مأمور بودند جدا افتادند، و بنیان را از بن برافکندند، و در جای دیگر بنا نهادند. کانهای هرگونه گناهند، و هر فتنه‌جو را درگاه و پناه. از این سو بدان سو سرگردان، در غفلت و مستی به سنّت فرعونیان، یا از همه بریده و دل به دنیا بسته، و یا پیوند خود را با دین گسسته. سید رضی، نهج البلاغة، خطبه ۱۵۰، چاپ صبحی صالح.
  2. اراکی، محسن، درس اول «امامت در اندیشه اسلامی»
  3. سید رضی، نهج البلاغة، خطبه ۳، چاپ صبحی صالح.
  4. اراکی، محسن، درس اول «امامت در اندیشه اسلامی»
  5. «تُقَاتِلُ عَلَى التَّأْوِيلِ كَمَا قَاتَلْتُ عَلَى التَّنْزِيلِ»؛ خزاز قمی، علی بن محمد، کفایة الأثر، ج۱، ص۷۵؛ طوسی، محمد بن حسن، الأمالی، ج۱، ص۳۵۱. همچنین: مسند احمد، ج۳، ص۸۲؛ حاکم نیشابوری در مستدرک الصحیحین، ج۳، ص۱۲۲-۱۲۳؛ مسند ابی یعلی، ج۲، ص۳۴۱؛ صحیح ابن حبان، ص۵۴۴؛ هیثمی در مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۳۳.
  6. اراکی، محسن، درس اول «امامت در اندیشه اسلامی»
  7. اراکی، محسن، درس اول «امامت در اندیشه اسلامی»
  8. به عنوان نمونه، ابن‌اثیر می‌نویسد: لمّا تُوفي رسول الله (ص) اجتمع الأنصار في سقيفة بني ساعدة ليبايعوا سعد بن عبادة: فبلغ ذلك أبابكر فأتاهم ومعه عمر، وأبوعبیدة بن الجراح فقال: ما هذا؟ فقالوا: مِنَّا أمير ومنكم أمير، فقال أبوبكر: منّا الأمراء ومنكم الوزراء. ابن‌اثیر، علی بن محمد، الكامل فی التاریخ، ج۲، ص۳۲۵، ابوبکر، طبق نقل ابن‌عساکر نیز گفته است: نحن الأمراء وأنتم الوزراء، والأمر بيننا نصفان كقد الأنملة. ابن‌عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۰، ص۲۹۲. طبری نیز نقل می‌کند که عمر بن خطاب در سقیفه گفته است: والله لا ترضى العرب أن يؤمّروكم ونبيها من غيركم ولكنّ العرب لا تمتنع أن تولّى أمرها من كانت النبوّة فيهم وولى أمورهم منهم ولنا بذلك على من أبى من العرب الحجّة الظاهرة والسلطان المبين. من ذا ينازعنا سلطان محمد وإمارته ونحن أولياؤه وعشيرته إلا مدل بباطل أو متجانف لاثم أو متورط في هلكة. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم والملوك، ج۲، ص۴۵۷.
  9. اراکی، محسن، درس اول «امامت در اندیشه اسلامی»
  10. اراکی، محسن، درس اول «امامت در اندیشه اسلامی»