هدایت تشریعی در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{خرد}} +)) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | |||
| موضوع مرتبط = هدایت تشریعی | |||
| عنوان مدخل = هدایت تشریعی | |||
| مداخل مرتبط = [[هدایت تشریعی در قرآن]] - [[هدایت تشریعی در کلام اسلامی]] - [[هدایت تشریعی در معارف و سیره علوی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
== مقدمه == | |||
از اقسام [[هدایت الهی]] و قسیم [[هدایت تکوینی]] است و مراد این است که [[خداوند]] از گذر [[وحی]]، بایدها و نبایدهای [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] را به [[انسان]] میآموزد تا او با نیروی [[انتخاب]] پای در راه [[سعادت]] بگذارد. [[هدایت تشریعی]] ویژه [[انسان]] است؛ برخلاف [[هدایت تکوینی]] که همه آفریدگان را در بر میگیرد. واسطه این [[هدایت]]، [[پیامبر]] و [[امامان]] و صالحاناند؛ چنان که [[قرآن]] درباره [[پیامبر اسلام]] {{صل}} میفرماید: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ}}<ref>«اوست که پیامبرش را با رهنمود و دین راستین فرستاد» سوره توبه، آیه ۳۳.</ref>. [[هدایت تشریعی]] همزاد [[انسان]] است و تا ابد ادامه دارد و اصول آن در همه [[ادیان آسمانی]] مشترک است؛ مانند [[توحید]]، [[معاد]] و [[نبوت]]<ref>{{متن قرآن|كَذَلِكَ يُوحِي إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكَ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ }}؛ سوره شوری، آیه ۳.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۶۸.</ref>. | |||
< | |||
== [[نیازمندی]] [[انسان]] به [[هدایت تشریعی]] == | |||
هر چند [[انسان]] از [[هدایت تکوینی]] بهرهمند است، تنها از این گذر نمیتواند به کمال آرمانی خویش دست یابد و به [[دلایل]] زیر [[نیازمند]] [[هدایت تشریعی]] است: | |||
==[[نیازمندی]] [[انسان]] به [[هدایت تشریعی]]== | # [[انسان]]، با [[هدایت تکوینی]] و [[فطرت]] خویش تنها به [[فهم]] کلیاتی از حقایق [[جهان]] [[توفیق]] مییابد و به جزئیات و تفصیل آنها راه ندارد. در موضوع [[خداشناسی]]، تنها به وجود [[خداوند]] پی میبرد؛ اما [[توان]] راهیابی به صفات و اسمای [[خداوند]] را ندارد. در موضوع [[معادشناسی]] نیز چه بسا به [[ضرورت]] [[معاد]] [[ایمان]] آوَرَد؛ ولی نمیتواند با [[هدایت تکوینی]] به چگونگی آن و نحوه حضور خود در [[جهان آخرت]] و مسائل بیشمار دیگر [[آگاهی]] یابد. همچنین است موضوعات و مباحث دیگر [[اعتقادی]]، [[اخلاقی]] و عملی. اما تنها راه یافتن به کلیات، نیازهای [[انسان]] را بر نمیآورد. او به جزئیات و بایدها و نبایدهای تفصیلی محتاج است که تنها در سایه [[هدایت تشریعی]] فراهم میشود. | ||
# [[انسان]] موجودی [[اجتماعی]] است و [[سعادت دنیوی]] و اخرویاش در گرو تعامل و [[تعاون]] با همنوعان است؛ اما وجود میل به کسب [[منافع]] در افراد انسانی موجب بروز [[اختلاف]] و درگیری میان آنان میشود. برای [[گریز]] از این مشکل، به [[قوانین]] جامع و کامل [[نیاز]] است؛ اما [[عقل انسان]] به تنهایی نمیتواند چنین قوانینی را وضع کند؛ زیرا اولًا هر فرد انسانی در پی [[منافع]] و [[مصالح]] خویش است و ثانیاً [[عقل]] [[بشر]] به [[دلیل]] محدودیتهایی که دارد، از وضع [[قوانین]] جامع و کامل برای [[سعادت]] خود [[ناتوان]] است. | |||
#[[انسان]]، با [[هدایت تکوینی]] و [[فطرت]] خویش تنها به [[فهم]] کلیاتی از حقایق [[جهان]] [[توفیق]] مییابد و به جزئیات و تفصیل آنها راه ندارد. در موضوع [[خداشناسی]]، تنها به وجود [[خداوند]] پی میبرد؛ اما [[توان]] راهیابی به صفات و اسمای [[خداوند]] را ندارد. در موضوع [[معادشناسی]] نیز چه بسا به [[ضرورت]] [[معاد]] [[ایمان]] آوَرَد؛ ولی نمیتواند با [[هدایت تکوینی]] به چگونگی آن و نحوه حضور خود در [[جهان آخرت]] و مسائل بیشمار دیگر [[آگاهی]] یابد. همچنین است موضوعات و مباحث دیگر [[اعتقادی]]، [[اخلاقی]] و عملی. اما تنها راه یافتن به کلیات، نیازهای [[انسان]] را بر نمیآورد. او به جزئیات و بایدها و نبایدهای تفصیلی محتاج است که تنها در سایه [[هدایت تشریعی]] فراهم میشود | # آشنایی با [[بدیها]] و [[خوبیها]] برای ترغیب [[انسان]] به درستکاری کافی نیست؛ بلکه ابزارهایی برای [[تشویق]] و ترغیب لازم است و این ابزارها همان انذارها و تبشیرهای وحیانیاند که در سایه [[هدایت تشریعی]] فراهم میآیند<ref>هدایت در قرآن، فرقانی/ ۳۲- ۲۸.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۴۶۸ ـ ۴۶۹.</ref> | ||
#[[انسان]] موجودی [[اجتماعی]] است و [[سعادت دنیوی]] و اخرویاش در گرو تعامل و [[تعاون]] با همنوعان است؛ اما وجود میل به کسب [[منافع]] در افراد انسانی موجب بروز [[اختلاف]] و درگیری میان آنان میشود. برای [[گریز]] از این مشکل، به [[قوانین]] جامع و کامل [[نیاز]] است؛ اما [[عقل انسان]] به تنهایی نمیتواند چنین قوانینی را وضع کند؛ زیرا اولًا هر فرد انسانی در پی [[منافع]] و [[مصالح]] خویش است و ثانیاً [[عقل]] [[بشر]] به [[دلیل]] محدودیتهایی که دارد، از وضع [[قوانین]] جامع و کامل برای [[سعادت]] خود [[ناتوان]] است | |||
#آشنایی با [[بدیها]] و [[خوبیها]] برای ترغیب [[انسان]] به درستکاری کافی نیست؛ بلکه ابزارهایی برای [[تشویق]] و ترغیب لازم است و این ابزارها همان انذارها و تبشیرهای وحیانیاند که در سایه [[هدایت تشریعی]] فراهم میآیند<ref>هدایت در قرآن، فرقانی/ ۳۲- ۲۸.</ref> | |||
== | == تفاوتهای [[هدایت تکوینی]] و [[هدایت تشریعی]] == | ||
# [[هدایت تکوینی]] همه آفریدگان را در بر میگیرد؛ اما [[هدایت تشریعی]] ویژه [[انسان]] است. | |||
# متعلق [[هدایت تکوینی]]، فعل [[هادی]] ([[خداوند]]) است. از این رو هیچ موجودی از آن سر نمیپیچد. متعلق [[هدایت تشریعی]]، فعل [[مهتدی]] ([[انسان]]) است که با [[اراده]] خویش به آن تن میدهد و بدین سان میتواند آن را نپذیرد؛ چنان که [[خداوند]] میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا}}<ref>ما به او راه را نشان دادهایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس؛ سوره انسان، آیه ۳.</ref>.<ref>هدایت در قرآن، جوادی آملی/ ۳۲ و ۳۳.</ref>. در [[هدایت تکوینی]]، [[مهتدی]] به مقصد میرسد "ایصال الی المطلوب"؛ اما در [[هدایت تشریعی]]، تنها راه را مییابد. این نوع [[هدایت]] مستلزم رسیدن [[مهتدی]] به مقصد نیست<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۶۹.</ref>. | |||
== | == منابع == | ||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{ | {{پانویس}} | ||
[[رده:هدایت]] | |||
[[رده:هدایت | |||
[[رده:مفاهیم در کلام اسلامی]] | [[رده:مفاهیم در کلام اسلامی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۴۹
مقدمه
از اقسام هدایت الهی و قسیم هدایت تکوینی است و مراد این است که خداوند از گذر وحی، بایدها و نبایدهای زندگی فردی و اجتماعی را به انسان میآموزد تا او با نیروی انتخاب پای در راه سعادت بگذارد. هدایت تشریعی ویژه انسان است؛ برخلاف هدایت تکوینی که همه آفریدگان را در بر میگیرد. واسطه این هدایت، پیامبر و امامان و صالحاناند؛ چنان که قرآن درباره پیامبر اسلام (ص) میفرماید: ﴿هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ﴾[۱]. هدایت تشریعی همزاد انسان است و تا ابد ادامه دارد و اصول آن در همه ادیان آسمانی مشترک است؛ مانند توحید، معاد و نبوت[۲][۳].
نیازمندی انسان به هدایت تشریعی
هر چند انسان از هدایت تکوینی بهرهمند است، تنها از این گذر نمیتواند به کمال آرمانی خویش دست یابد و به دلایل زیر نیازمند هدایت تشریعی است:
- انسان، با هدایت تکوینی و فطرت خویش تنها به فهم کلیاتی از حقایق جهان توفیق مییابد و به جزئیات و تفصیل آنها راه ندارد. در موضوع خداشناسی، تنها به وجود خداوند پی میبرد؛ اما توان راهیابی به صفات و اسمای خداوند را ندارد. در موضوع معادشناسی نیز چه بسا به ضرورت معاد ایمان آوَرَد؛ ولی نمیتواند با هدایت تکوینی به چگونگی آن و نحوه حضور خود در جهان آخرت و مسائل بیشمار دیگر آگاهی یابد. همچنین است موضوعات و مباحث دیگر اعتقادی، اخلاقی و عملی. اما تنها راه یافتن به کلیات، نیازهای انسان را بر نمیآورد. او به جزئیات و بایدها و نبایدهای تفصیلی محتاج است که تنها در سایه هدایت تشریعی فراهم میشود.
- انسان موجودی اجتماعی است و سعادت دنیوی و اخرویاش در گرو تعامل و تعاون با همنوعان است؛ اما وجود میل به کسب منافع در افراد انسانی موجب بروز اختلاف و درگیری میان آنان میشود. برای گریز از این مشکل، به قوانین جامع و کامل نیاز است؛ اما عقل انسان به تنهایی نمیتواند چنین قوانینی را وضع کند؛ زیرا اولًا هر فرد انسانی در پی منافع و مصالح خویش است و ثانیاً عقل بشر به دلیل محدودیتهایی که دارد، از وضع قوانین جامع و کامل برای سعادت خود ناتوان است.
- آشنایی با بدیها و خوبیها برای ترغیب انسان به درستکاری کافی نیست؛ بلکه ابزارهایی برای تشویق و ترغیب لازم است و این ابزارها همان انذارها و تبشیرهای وحیانیاند که در سایه هدایت تشریعی فراهم میآیند[۴].[۵]
تفاوتهای هدایت تکوینی و هدایت تشریعی
- هدایت تکوینی همه آفریدگان را در بر میگیرد؛ اما هدایت تشریعی ویژه انسان است.
- متعلق هدایت تکوینی، فعل هادی (خداوند) است. از این رو هیچ موجودی از آن سر نمیپیچد. متعلق هدایت تشریعی، فعل مهتدی (انسان) است که با اراده خویش به آن تن میدهد و بدین سان میتواند آن را نپذیرد؛ چنان که خداوند میفرماید: ﴿إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا﴾[۶].[۷]. در هدایت تکوینی، مهتدی به مقصد میرسد "ایصال الی المطلوب"؛ اما در هدایت تشریعی، تنها راه را مییابد. این نوع هدایت مستلزم رسیدن مهتدی به مقصد نیست[۸].
منابع
پانویس
- ↑ «اوست که پیامبرش را با رهنمود و دین راستین فرستاد» سوره توبه، آیه ۳۳.
- ↑ ﴿كَذَلِكَ يُوحِي إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكَ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴾؛ سوره شوری، آیه ۳.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص ۴۶۸.
- ↑ هدایت در قرآن، فرقانی/ ۳۲- ۲۸.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص۴۶۸ ـ ۴۶۹.
- ↑ ما به او راه را نشان دادهایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس؛ سوره انسان، آیه ۳.
- ↑ هدایت در قرآن، جوادی آملی/ ۳۲ و ۳۳.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص ۴۶۹.