هدایت تشریعی در قرآن
مقدمه
هدایت تشریعی هدایتی است که به امور تشریعی، از قبیل اعتقادات حق و اعمال صالح، اوامر و نواهی و ثواب و عقاب مربوط میشود. برای تحقق این قسم از هدایت، خداوند انسانها را به وسیله انبیاء (ع) و شریعت، به نحوی خاص هدایت نموده است: ﴿وَأَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْنَاهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمَى عَلَى الْهُدَى﴾[۱]. ﴿فَرِيقًا هَدَى وَفَرِيقًا حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلَالَةُ﴾[۲].
هدایت ذکر شده در این آیات از نوع تشریعی و مختص انسانها است. هدایت پیامبران الهی (ع) و از جمله رسول خدا (ص)، به لحاظ مقام رسالتی که دارند، از این قسم است که هدایت به صراط مستقیم میباشند: ﴿وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَكِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ﴾[۳].
در مقابل این نوع از هدایت، ضلالت قرار دارد: ﴿يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ أَنْ تَضِلُّوا وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ﴾[۴].[۵]
مراتب هدایت تشریعی
در یک نگاه کلی، هدایت تشریعی به هدایت ارشادی و ایصالی تقسیم میگردد:
هدایت ارشادی
هدایت ارشادی به معنای ارائه طریق است؛ یعنی صرف نشان دادن راه و ابلاغ دستورات و احکام شریعت. طبق این هدایت، انبیاء الهی (ع)، بنا بر شأن رسالتی که دارند، موظفند مردم را به شریعت الهی دعوت کنند و احکام و اعتقادات دینی را به آنان آموزش دهند؛ اعم از آنکه مردم هدایت نبی را بپذیرند و یا رد کنند. نتیجه چنین هدایتی، اولاً، اعلان و ارشاد امت به کلام حق است و ثانیاً، اتمام حجت بر همگان؛ تا در قیامت عذری بر غفلت و کفر خود نداشته باشند: ﴿رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ﴾[۶].
برای نمونه میتوان به هدایت در آیه شریفه زیر اشاره کرد: ﴿إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا﴾[۷] این قسم از هدایت، علاوه بر انبیاء الهی (ع)، همه کسانی را که ادامه دهنده راه آنان هستند نیز در بر میگیرد و اطلاق نام «هادی» بر آنان صحیح است؛ مانند اوصیاء معصوم انبیاء (ع): ﴿قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي﴾[۸].
همچنین هادیان غیرمعصوم، مانند علما که در طول تاریخ به دنبال تعالیم معصومین (ع) حرکت کرده و مردم را به حق دعوت میکردند را نیز شامل میشود؛ مثلاً، بنا بر قول برخی از مفسرین، آیه شریفه ذیل اشاره به هدایت ارشادی حبیب نجار دارد که پیامبر نبود، اما قوم خود را از انکار انبیاء الهی (ع) نهی میکرد و در این راه به حدی اصرار ورزید که کشته شد[۹]: ﴿وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعَى قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ * اتَّبِعُوا مَنْ لَا يَسْأَلُكُمْ أَجْرًا وَهُمْ مُهْتَدُونَ﴾[۱۰].[۱۱]
هدایت ایصالی
کسانی که با حسن انتخاب خود هدایت ارشادی هادیان الهی (ع) را بپذیرند، مشمول مراتب بعدی هدایت الهی میشوند که به آن هدایت ایصالی میگویند. هدایت از نوع ایصال به مطلوب، هدایت شخص تا رساندن به مقصد است؛ لذاهادی شخص را تا رسیدن به مطلوب همراهی میکند. آیه ذیل، مصداقی از هدایت ایصالی است: ﴿فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ﴾[۱۲]
در هدایت ایصالی، در حقیقت، به شخص سعه صدری تفضل میگردد که بدون هیچ مانعی کلام حق را پذیرفته و عمل صالح انجام میدهد و تسلیم محض خداوند میگردد[۱۳]. یکی از آثار این قسم از هدایت، قرارگرفتن در صراط مسقیم است که در آن انحراف و اختلافی وجود ندارد؛ زیرا دامنه هدایت و دین الهی تماماً نور توحید است: ﴿وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ * ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ﴾[۱۴].
چنان که در برهان صراط مستقیم اشاره شد، آیه سوره حمد نیز درخواست مؤمن برای ورود به این هدایت الهی است: ﴿اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ﴾[۱۵].
تفاوت این دو نوع هدایت در آیات دیگر نیز قابل مشاهده است. از آیه ۳۵ سوره یونس نیز میتوان استنباط نمود که هدایت به سوی حق، صرف ارائه طریق و نشان دادن راه راست نیست؛ بلکه منظور از آن، ایصال به مطلوب است؛ زیرا روشن است که ارائه طریق و معرفی راه توسط اشخاص مختلفی قابل انجام است؛ خواه این اشخاص بالذات هدایت شده باشند و یا از طریقی دیگر به راه حق نائل شده باشند. این در حالی است که این آیه در خصوص نوع خاصی از هدایت سخن میگوید که از عهده هرکس ساخته نیست. بنابراین، منظور از هدایت مذکور، صرف ارائه طریق نیست. البته تحقق هدایت تشریعی به صورت ارائه طریق و به طور کامل نیز مستلزم وجود شرایطی است؛ از جمله اطلاع شخص از مقصد، لوازم راه و نظایر آن. ولی آنچه در اینجا موضوع بحث برای اثبات است، نوع خاصی از هدایت، یعنی ایصال به مطلوب است که با ارائه طریق بسیار متفاوت میباشد. البته پذیرش هدایت الهی در هر مرتبه، دارای آثار و برکات وضعی و خاص خود است که توفیقات الهی را نیز به دنبال دارد و شامل تسدید و تأیید الهی و سایر برکات هدایتهای بالاتر پروردگار میگردد.[۱۶]
قرآن و هدایت تشریعی
از برجستهترین صفات قرآن کریم، صفت هدایتگری است و خداوند متعال قرآن را به این صفت یاد کرده است. قرآن هدایتگر همه آدمیان است[۱۷] و بشر را به استوارترین آیین زندگی راه مینماید[۱۸]، ولی هدایت قرآنی، هدایت تشریعی است و هدایت یافتن از قرآن در گرو اراده و اختیار است که وامدار پرهیزگاری و پیراستگی از انگیزههای نفسانی و شیطانی است و از اینرو، قرآن در جایی دیگر، با صفت «راهنمای پرهیزگاران» معرفی شده است[۱۹]. مؤمنانند که از هدایتهای قرآنی بهره مند میشوند و قرآن بیماریهای نفسانی و اخلاقی آنان را شفا میبخشد[۲۰]، ولی ستمکاران جز خسران بهرهای از قرآن ندارند[۲۱]؛ زیرا با نمایان شدن راه هدایت، پیمودن بیراهه، شقاوت آدمی را دو چندان میسازد.
امام علی(ع) درباره قرآن، جایگاه والا و سهم بیهمتایش در هدایت آدمی بسیار سخن گفته است. در این جا گزیدههایی از این سخنان را یاد میکنیم: بیگمان، خداوند متعال کتابی هدایت کننده نازل فرموده و نیک و بد را در آن بیان نموده. پس راه خیر را برگزینید تا هدایت شوید و از شر دوری گزینید تا به راه راست درآیید[۲۲]. بدانید که این قرآن خیرخواهی است که خیانت نمیکند و هدایت کنندهای است که گمراه نمیکند و گویندهای است که دروغ نمیگوید. کسی با قرآن ننشسته است مگر اینکه از آن چیزی برگرفته یا چیزی از کف داده است: افزایش در هدایت و کاهش در گمراهی[۲۳]. بدانید که با قرآن دیگر کسی به هدایت نیازش نیفتد و بیقرآن کسی از هدایت بینیاز نگردد[۲۴]. خداوند سبحان - تاکنون - کسی را به چیزی چون قرآن پند نداده است؛ زیرا قرآن ریسمان استوار خداوند و وسیله امین او است... اگر تلاوت قرآن با اندیشه همراه شود، به نهان انسان راه مییابد و دل را دگرگون میسازد و لکههای گناه و لغزش را پاک میکند... این همه زنگارهای دل را میزداید و به آن جلا و صفا میبخشد[۲۵].
امام علی(ع) در خطبه همام، که اوصاف پرهیزگاران را بر میشمارد، یکی از اوصافشان را تهجد و شب زنده داری و تلاوت قرآن با تدبر در مفاهیم و معانی میداند و میفرماید: شبانگاه به پا میخیزند و با ترتیل قرآن میخوانند و با تلاوت قرآن جان خویش را حزین میسازند و داروی درد خویش را میجویند. هرگاه به آیهای بر میخورند که تشویق و پاداشی در آن است، با طمع و امید به آن دل میبندند و چشم جانشان با شوق بدان مینگرد؛ چنانکه گویی تشویقها و پاداشها در برابر دیدگانشان مجسم است و هرگاه به آیهای بر میخورند که بیم و کیفری در آن است، به آن گوش جان میسپارند؛ چنان که گویی فریاد هولناک دوزخ در گوششان طنین انداز است[۲۶].[۲۷].
منابع
پانویس
- ↑ «و اما (قوم) ثمود را رهنمون شدیم و آنان نابینایی (و گمراهی) را بر رهیابی گزیدند» سوره فصلت، آیه ۱۷.
- ↑ «دستهای را رهنمایی کرده است و بر دستهای، گمراهی سزاوار است». سوره اعراف، آیه ۳۰.
- ↑ «و بدینگونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ تو نمیدانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بدان از بندگان خویش هر که را بخواهیم راهنمایی میکنیم و بیگمان تو، به راهی راست راهنمایی میکنی» سوره شوری، آیه ۵۲.
- ↑ «خداوند (این احکام را) برای شما بیان میدارد مبادا که گمراه شوید و خداوند به هر چیزی داناست» سوره نساء، آیه ۱۷۶.
- ↑ فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۴ ص ۲۵۰.
- ↑ «پیامبرانی نویدبخش و هشدار دهنده تا پس از این پیامبران برای مردم بر خداوند حجتی نباشد و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۶۵.
- ↑ «ما به او راه را نشان دادهایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس» سوره انسان، آیه ۳.
- ↑ «بگو: این راه من است که با بینش به سوی خداوند فرا میخوانم، من و (نیز) هر کس که پیرو من است» سوره یوسف، آیه ۱۰۸.
- ↑ ﴿إِنِّي آمَنْتُ بِرَبِّكُمْ فَاسْمَعُونِ * قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ * بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ﴾ «من به پروردگار شما به راستی ایمان آوردهام پس (سخن) مرا بشنوید * گفته شد: به بهشت درآی! (و او) گفت: کاش قوم من (این را) میدانستند * که پروردگارم مرا آمرزید و مرا از گرامیداشتگان گردانید» سوره یس، آیه ۲۵.
- ↑ «و از دورترین جای شهر مردی شتابان آمد؛ گفت: ای قوم من، از این فرستادگان پیروی کنید * از کسانی که پاداشی از شما نمیخواهند و خود رهیافتهاند پیروی کنید» سوره یس، آیه ۲۰-۲۱.
- ↑ فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۴ ص ۲۵۱.
- ↑ «خداوند هر کس را که بخواهد راهنمایی کند دلش را برای (پذیرش) اسلام میگشاید» سوره انعام، آیه ۱۲۵.
- ↑ آیه شریفه ﴿أَفَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ... *... ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاءُ﴾ [«آیا کسی که خداوند دلش را برای اسلام گشاده داشته است و او از پروردگار خویش با خود فروغی دارد (چون سنگدلان بیفروغ است)؟ * این رهنمود خداوند است که با آن هر که را بخواهد راهنمایی میکند» سوره زمر، آیه ۲۲-۲۳] نیز چنین امری را نور خوانده: زیرا قلب، با داشتن این حالت، برای جذب و دفع امور روشن و بینا است. کتاب اصول کافی از حضرت ابی جعفر (ع) در تفسیر آیه ﴿أَوَمَنْ كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ﴾ [«و آیا (داستان) آن کس که (به دل) مرده بود و زندهاش کردیم و برای او فروغی پدید آوردیم که با آن در میان مردم راه میرود» سوره انعام، آیه ۱۲۲] آورده: «میت» آن کسی است که هیچ چیز نمیداند و مقصود از ﴿نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ﴾ امامی است که به او اقتدا کند و مقصود از ﴿كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِنْهَا﴾ [«چون داستان کسی است در تیرگیها که از آنها بیرون آمدنی نیست؟» سوره انعام، آیه ۱۲۲] آن کسی است که امام خود را نشناسد (الکافی (ط. الإسلامیة. ۱۴۰۷ ﻫ.ق)، ج۱، ص۱۸۵، ح۱۳). در کتاب عیون اخبارالرضا (ع) از حضرت رضا (ع) در معنای آیه ﴿فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ﴾ [«خداوند هر کس را که بخواهد راهنمایی کند دلش را برای (پذیرش) اسلام میگشاید» سوره انعام، آیه ۱۲۵] آمده است: خداوند هر کس را که بخواهد در دنیا به سوی ایمان و در آخرت به سوی بهشت و دار کرامت خود هدایت کند، او را برای تسلیم بودن در برابر اوامر خود و وثوق و اطمینان داشتن نسبت به ثواب و پاداشش، شرح صدر میدهد و هر کافر و گنهکاری را که بخواهد از بهشت و دار کرامت خود گمراه سازد، در اثر کفر و نافرمانی، سینهاش را تنگ و کمظرفیت میکند، تا در ایمان خودش متزلزل شده، اضطرابش به حدی برسد که گویا به آسمان بالا میرود. ﴿كَذَلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ﴾ خداوند این چنین پلیدی و آلودگی را برای کسانی که ایمان نمیآورند قرار میدهد (عیون أخبار الرضا (ع) (ط. جهان ۱۳۷۸ ﻫ.ق)، ج۱، ص۱۳۱، ح۲۷ به نقل از: ترجمه المیزان (ط. جامعه مدرسین، ۱۳۷۴ ه. ش.)، ج۷، ص۴۸۲).
- ↑ «و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم * این رهنمود خداوند است که هر یک از بندگان خود را بخواهد با آن رهنمون میشود» سوره انعام، آیه ۸۷-۸۸.
- ↑ «راه راست را به ما بنمای» سوره فاتحه، آیه ۶.
- ↑ فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۴ ص ۲۵۲.
- ↑ ﴿هُدًى لِلنَّاسِ﴾ «رهنمودی برای مردم» سوره بقره، آیه ۱۸۵.
- ↑ اسراء، آیه ۹.
- ↑ ﴿هُدًى لِلْمُتَّقِينَ﴾ «رهنمودی برای پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۲.
- ↑ ﴿شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ﴾ «برای مؤمنان شفا و بخشایش است» سوره اسراء، آیه ۸۲.
- ↑ ﴿وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا﴾ «و بر ستمکاران جز زیان نمیافزاید» سوره اسراء، آیه ۸۲.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۶۸.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۷۶.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۷۶.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۷۶.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «هدایت و ضلالت»، دانشنامه امام علی ج۲ ص ۱۹۰.