توغ: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پانویس2}} +{{پانویس}}))
 
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = عزاداری
| عنوان مدخل  =
| مداخل مرتبط =
| پرسش مرتبط  =
}}
{{سوگواری امام حسین}}


{{امامت}}
== مقدمه ==
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
از جمله وسایل تزیینی دسته‌های [[عزاداری]] است و قدمت آن به [[عهد]] صفویّه می‌رسد. پایه‌ای است که بر روی آن یک صندوق و بر روی صندوق، زبانه بلندی قرار دارد و شالی نیز بر سر زبانه می‌بندند و مانند علمات، یک نفر آن را حمل می‌کند<ref>تاریخ تکایا و عزاداری قم، ص۲۱۶.</ref>. این کلمه در اصل به معنای دم اسب است (در ترکی) که بر سر [[علم]] می‌بسته‌اند. به نوشته دهخدا: "[[علم]] مانندی که بر سر آن به جای [[پرچم]]، منگوله‌ای از پشم یا ابریشم آویزند، [[بیرق]] ترکان [[عثمانی]]، و آن دم اسبی بود بر سر نیزه و بر آن گروهه‌ای از زر"<ref>لغت‌نامه، دهخدا.</ref>. "در اصل، یکی از [[آلات جنگی]] بوده است. به نوشته [[حسین]] [[واعظ]] کاشفی در [[فتوت]] [[نامه]] "[[توق]]، همین نیزه است، امّا به شرط آنکه [[پرچم]] داشته باشد... [[توق]]، اصل و نشانه را گویند و در هر لشکرگاهی که [[توق]] زدند، هر کس می‌داند که جای او کجاست، آنجا رود...". در عصر صفویّه، توغ از تجهیزات دسته بود، امّا زبانه نداشت. اکنون توغ‌ها دارای زبانه هستند... هر تکیه تعدادی توغ دارد که در روزهای خاصّ از ایّام [[محرّم]]، آنها را [[جامه]] ([[لباس]])می کنند... [[مردم]] [[عزادار]]، با نظمی خاصّ در دسته‌های سینه زنی و زنجیر زنی وارد تکیه شده و به دنبال آن توغ‌ها با شور و هیجانی خاصّ، به همراه شیون و ناله مردان و [[زنان]] به حالت نیمه افراشته نگه داشته می‌شوند..."<ref>کیهان فرهنگی (مجله)، سال ۱۰، شماره ۳، ص۳۱.</ref>. این‌گونه [[احساسات]] و [[شعائر مذهبی]] ستودنی است، ولی کاش نیمی از آنچه به تجهیزات و علمات و [[توق]] و ابزار، بها داده می‌شود، برای محتوای [[عاشورا]] و [[تعالیم]] [[نهضت]] [[امام حسین]] {{ع}} و [[هدف]] [[عزاداری]] بها داده شود<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۱۳۲.</ref>.
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[توغ در حدیث]] - [[توغ در کلام اسلامی]] - [[توغ در معارف و سیره حسینی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[توغ (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
== منابع ==
از جمله وسایل تزیینی دسته‌های [[عزاداری]] است و قدمت آن به [[عهد]] صفویّه می‌رسد.
{{منابع}}
پایه‌ای است که بر روی آن یک صندوق و بر روی صندوق، زبانه بلندی قرار دارد و شالی نیز بر سر زبانه می‌بندند و مانند علمات، یک نفر آن را حمل می‌کند<ref>تاریخ تکایا و عزاداری قم، ص۲۱۶.</ref>. این کلمه در اصل به معنای دم اسب است (در ترکی) که بر سر [[علم]] می‌بسته‌اند. به نوشته دهخدا: "[[علم]] مانندی که بر سر آن به جای [[پرچم]]، منگوله‌ای از پشم یا ابریشم آویزند، [[بیرق]] ترکان [[عثمانی]]، و آن دم اسبی بود بر سر نیزه و بر آن گروهه‌ای از زر"<ref>لغت‌نامه، دهخدا.</ref>. "در اصل، یکی از [[آلات جنگی]] بوده است. به نوشته [[حسین]] [[واعظ]] کاشفی در [[فتوت]] [[نامه]] "[[توق]]، همین نیزه است، امّا به شرط آنکه [[پرچم]] داشته باشد... [[توق]]، اصل و نشانه را گویند و در هر لشکرگاهی که [[توق]] زدند، هر کس می‌داند که جای او کجاست، آنجا رود...". در عصر صفویّه، توغ از تجهیزات دسته بود، امّا زبانه نداشت. اکنون توغ‌ها دارای زبانه هستند... هر تکیه تعدادی توغ دارد که در روزهای خاصّ از ایّام [[محرّم]]، آنها را [[جامه]] ([[لباس]])می کنند... [[مردم]] [[عزادار]]، با نظمی خاصّ در دسته‌های سینه زنی و زنجیر زنی وارد تکیه شده و به دنبال آن توغ‌ها با شور و هیجانی خاصّ، به همراه شیون و ناله مردان و [[زنان]] به حالت نیمه افراشته نگه داشته می‌شوند..."<ref>کیهان فرهنگی (مجله)، سال ۱۰، شماره ۳، ص۳۱.</ref>. این‌گونه [[احساسات]] و [[شعائر مذهبی]] ستودنی است، ولی کاش نیمی از آنچه به تجهیزات و علمات و [[توق]] و ابزار، بها داده می‌شود، برای محتوای [[عاشورا]] و [[تعالیم]] [[نهضت]] [[امام حسین]]{{ع}} و [[هدف]] [[عزاداری]] بها داده شود<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۱۳۲.</ref>.
# [[پرونده:13681024.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|'''فرهنگ عاشورا''']]
{{پایان منابع}}


== جستارهای وابسته ==
== پانویس ==
{{پانویس}}


==منابع==
{{عزاداری محرم}}
* [[پرونده:13681024.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|'''فرهنگ عاشورا''']]
 
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:آیین‌های سوگواری شیعه]]
[[رده:عزاداری]]
[[رده:مدخل فرهنگ عاشورا]]
[[رده:مدخل فرهنگ عاشورا]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۵۶

مقدمه

از جمله وسایل تزیینی دسته‌های عزاداری است و قدمت آن به عهد صفویّه می‌رسد. پایه‌ای است که بر روی آن یک صندوق و بر روی صندوق، زبانه بلندی قرار دارد و شالی نیز بر سر زبانه می‌بندند و مانند علمات، یک نفر آن را حمل می‌کند[۱]. این کلمه در اصل به معنای دم اسب است (در ترکی) که بر سر علم می‌بسته‌اند. به نوشته دهخدا: "علم مانندی که بر سر آن به جای پرچم، منگوله‌ای از پشم یا ابریشم آویزند، بیرق ترکان عثمانی، و آن دم اسبی بود بر سر نیزه و بر آن گروهه‌ای از زر"[۲]. "در اصل، یکی از آلات جنگی بوده است. به نوشته حسین واعظ کاشفی در فتوت نامه "توق، همین نیزه است، امّا به شرط آنکه پرچم داشته باشد... توق، اصل و نشانه را گویند و در هر لشکرگاهی که توق زدند، هر کس می‌داند که جای او کجاست، آنجا رود...". در عصر صفویّه، توغ از تجهیزات دسته بود، امّا زبانه نداشت. اکنون توغ‌ها دارای زبانه هستند... هر تکیه تعدادی توغ دارد که در روزهای خاصّ از ایّام محرّم، آنها را جامه (لباس)می کنند... مردم عزادار، با نظمی خاصّ در دسته‌های سینه زنی و زنجیر زنی وارد تکیه شده و به دنبال آن توغ‌ها با شور و هیجانی خاصّ، به همراه شیون و ناله مردان و زنان به حالت نیمه افراشته نگه داشته می‌شوند..."[۳]. این‌گونه احساسات و شعائر مذهبی ستودنی است، ولی کاش نیمی از آنچه به تجهیزات و علمات و توق و ابزار، بها داده می‌شود، برای محتوای عاشورا و تعالیم نهضت امام حسین (ع) و هدف عزاداری بها داده شود[۴].

منابع

پانویس

  1. تاریخ تکایا و عزاداری قم، ص۲۱۶.
  2. لغت‌نامه، دهخدا.
  3. کیهان فرهنگی (مجله)، سال ۱۰، شماره ۳، ص۳۱.
  4. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۱۳۲.