ابراهیم بن ابی‌بلاد: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85...» ایجاد کرد)
 
 
(۴۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اصحاب امام باقر| عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[ابراهیم بن ابی‌بلاد در تراجم و رجال]] - [[ابراهیم بن ابی‌بلاد در معارف و سیره رضوی]]| پرسش مرتبط  = }}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
== مقدمه ==
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
[[ابراهیم بن ابی بلاد]]<ref>ر. ک: أ. منابع [[شیعی]]: [[رجال البرقی]]، ص۴۸، ص۵۵؛ [[رجال]] الکشی ([[اختیار]] معرفة الرجال)، ص۵۰۴، ح۹۶۹؛ رجال النجاشی، ص۲۲، ش۳۲؛ رجال الطوسی، ص۱۵۸ (ش ۱۷۵۶)، ۳۳۱ (ش ۴۹۲۶) و۳۵۲ (ش ۵۲۱۲)؛ [[الفهرست]] ([[طوسی]])، ص۲۲، ش۲۲؛ معالم العلماء، ص۴۲، ش۱۷؛ [[خلاصة الأقوال]] ([[رجال العلامة الحلی]])، ص۳، ش۴؛ ایضاح الإشتباه، ص۸۷، ش۲۱؛ [[الرجال]] ([[ابن داوود]])، ص۱۲، ش۹؛ التحریر الطاووسی، ص۱۵، ش۵؛ [[نقد الرجال]]، ج۱، ص۵۰، ش۳۳؛ جامع الرواة، ج۱، ص۱۶؛ إکلیل المنهج، ص۶۸، ش۲۰؛ [[منتهی المقال]]، ج۱، ص۱۴۶، ش۲۲؛ طرائف المقال، ج۱، ص۳۹۴، ش۳۰۹۳؛ شعب المقال، ص۴۲، ش۱۰؛ رجال الخاقانی، ص۱۱۷؛ [[تنقیح المقال]]، ج۳، ص۲۱۱، ش۷۹؛ أعیان الشیعه، ج۲، ص۲۳۷، ش۴۶۸؛ مستدرکات [[علم رجال الحدیث]]، ج۱، ص۱۰۲، ش۵۷؛ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۷۲، ش۷۳؛ قاموس الرجال، ج۱، ص۱۳۹، ش۴۰.
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
ب. منابع [[سنی]]: لسان [[المیزان]]، ج۱، ص۴۱، ش۸۲.</ref> در سند ۱۱ [[روایت]] [[تفسیر کنز الدقائق]]<ref>ر. ک: تفسیر کنز الدقائق، ج۳، ص۳۹۲، ج۵، ص۵۵۸؛ ج۶، ص۳۷۷؛ ج۷، ص۲۲۸؛ و... نیز در دو سند: عن یحیی بن إبراهیم بن أبی البلاد، عن أبیه. (تفسیر کنز الدقائق، ج۷، ص۲۲۸ و ۳۸۲).</ref> به نقل از کتب [[الکافی]]، [[تفسیر عیاشی]]، [[علل الشرائع (کتاب)|علل الشرائع]]، [[کمال الدین]] و... یاد شده است؛ نمونه‌اش: {{متن حدیث|و في فروعه: عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد بن عیسى، عن الحسین بن سعید، عن إبراهیم بن أبی البلاد، عن أبیه، عن أبی جعفر {{ع}} قال: لَيْسَ مِنْ نَفْسٍ اِلاّ وَ قَدْ فَرَضَ اللّهُ لَها رِزْقَها حَلالاً يَأتيها فى عافيَةٍ وَعُرِضَ لَها بِالْحَرامِ مِنْ وَجْهٍ آخَرَ فَاِنْ هىَ تَناوَلَتْ مِنَ الْحَرامِ شَيئا قاصَّها بِهِ مِنَالْحَلالِ الَّذى فَرَضَ اللّهُ لَها وَ عِنْدَ اللّهِ سِواهُما فَضْلٌ كَبيرٌ و هو قوله - عز وجل -: {{متن قرآن|وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ}}}}<ref>و بخشش خداوند را درخواست کنید سوره نساء، آیه ۳۲.</ref><ref>تفسیر کنز الدقائق، ج۳، ص۳۹۲ به گزارش از الکافی، ج۵، ص۸۰، ح۲.</ref><ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[رجال تفسیری ج۱ (کتاب)|رجال تفسیری]]، ج۱ ص ۱۷۰-۱۷۱.</ref>
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[ابراهیم بن ابی‌بلاد در حدیث]] - [[ابراهیم بن ابی‌بلاد در معارف و سیره رضوی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
== شرح حال [[راوی]] ==
از [[راویان امام رضا]]{{ع}}. [[ابویحیی ابراهیم]] فرزند ابی‌بلاد، [[یحیی بن سلیم]] یا سلیمان، از موالی [[بنی‌عبدالله بن غطفان]] بود<ref>رجال النجاشی، ص۲۲؛ خلاصة الأقوال، ص۴۸.</ref>. ابی‌بلاد را با کنیه‌های ابوالحسن و ابواسماعیل نیز معرفی کرده‌اند، گرچه برخی، چنان‌که مامقانی آورده، به اشتباه ابواسماعیل را کنیه ابراهیم ذکر کرده‌اند<ref>تنقیح المقال، ج۱، ص۱۰- ۱۱.</ref>. ابراهیم ادیب، قاری و مورد اعتماد رجال شیعه<ref>رجال النجاشی، ص۲۲۰؛ نقد الرجال، ج۱، ص۵۰.</ref> و از دیار [[کوفه]] بود<ref>رجال الطوسی، ص۱۵۸.</ref>. بر اساس اخبار رجالی، ابراهیم عمری دراز کرده و به حکم جایگاه والایی که داشت، [[امام رضا]]{{ع}} نامه‌ای برای او نوشته و در آن وی را ستوده است<ref>رجال النجاشی، ص۲۲۰؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۰۲.</ref>. وی دو پسر به نام‌های محمد و یحیی داشت که هم از او و هم از دیگران روایات زیادی نقل کرده‌اند<ref>رجال النجاشی، ص۲۲۰.</ref>.
[[نجاشی]]: {{عربی|"إبراهیم بن أبی البلاد، و اسم أبی البلاد یحیی بن سلیم، و قیل: ابن سلیمان مولی بنی عبدالله بن غطفان، یکنی أبایحیی... و کان للرضا {{ع}} إلیه رسالة و أثنی علیه. له کتاب یرویه عنه جماعة"}}<ref>رجال النجاشی، ص۲۲، ش۳۲.</ref>.


از جزئیات زندگی ابراهیم مطالب زیادی در منابع دیده نمی‌شود، اما دسته‌ای از افراد به عنوان اساتید وی دانسته شده‌اند؛ کسانی چون [[عمر بن یزید]]<ref>الاستبصار، ج۴، ص۱۲.</ref>، [[معاویة بن عمار]]<ref>تهذیب الأحکام، ج۲، ص۳۶۲.</ref>، [[سدیر الصیرفی]]<ref>الکافی، ج۱، ص۳۹۵.</ref>، [[سعد الاسکاف]]<ref>تهذیب الأحکام، ج۶، ص۲۷۸.</ref> و پدرش<ref>تهذیب الأحکام، ج۲، ص۱۴۰.</ref>. وی در دوران زندگی طولانی خود، سه تن از امامان شیعه؛ امام صادق{{ع}}، [[امام کاظم]]{{ع}} و امام رضا{{ع}} را درک و از آنان روایت نقل کرده است<ref>خلاصة الأقوال، ص۴۸.</ref>، همان طور که با واسطه احادیثی از پیامبر{{صل}} نیز نقل کرده است<ref>تهذیب الأحکام، ج۸ ص۲۱۶.</ref>. از دسته‌ای از داده‌های بر می‌آید که با پیشوایان پیش گفته، حشر و نشری ویژه داشته، چنان که در مسجد الحرام پشت سر امام رضا{{ع}} نماز گزارده<ref>تهذیب الأحکام، ج۲، ص۱۳۷؛ مسند الإمام الرضا{{ع}}، ج۲، ص۱۸۰.</ref> و در مقولات سیاسی عقیدتی با آن حضرت به گفت‌و‌گو نشسته است<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۷۶۱.</ref>.
[[نجاشی]] تصریح دارد که [[کنیه]] ابراهیم بن ابی بلاد «ابویحیی» بوده است، ولی از عبارت [[شیخ صدوق]] فهمیده می‌شود که کنیه وی «ابواسماعیل» است؛ زیرا در مشیخه [[من لا یحضره الفقیه]] می‌نویسد: {{عربی|"و ما کان فیه عن ابراهیم بن أبی البلاد فقد رؤیته عن أبی عن... عن ابراهیم بن أبی البلاد و یکنی أبا اسماعیل"}}<ref>من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۴۶۹.</ref>.


از ابراهیم افراد زیادی حدیث نقل کرده‌اند؛ از جمله [[حسین بن سعید اهوازی]]، [[علی بن اسباط]]، [[محمد بن اسماعیل]]، [[موسی بن قاسم]]، [[یحیی بن مبارک]]، [[جعفر بن محمد]]، [[احمد بن محمد]] و پسرانش محمد و یحیی<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۱۱.</ref>.
[[شیخ طوسی]] نیز در کتاب [[رجال الطوسی (کتاب)|رجال الطوسی]] خود ابراهیم بن ابی بلاد را از [[اصحاب امام کاظم]] {{ع}} برشمرده؛ لکن «ابو اسماعیل» را کنیه [[پدر]] وی دانسته است<ref>{{عربی|"إبراهیم بن أبی البلاد، و کان أبوالبلاد یکنی أبا اسماعیل له کتاب"}}؛ (رجال الطوسی، ص۳۳۱، ش۴۹۲۶).</ref>.
در گزارشی آمده [[اسحاق بن عمر]]، هنگام وفات به او وصیت کرده بود تا کنیزان آوازه‌خوان او را بفروشد و مبالغ حاصل از آن را نزد امام کاظم{{ع}} ببرد. وی چنین کرد و کنیزان او را به قیمت سیصد درهم فروخت و وجه آن را نزد امام برد، اما آن حضرت وقتی متوجه چگونگی حصول آن وجه شد، آن را حرام دانست و نپذیرفت<ref>الکافی، ج۵، ص۱۲۰.</ref>. با توجه به این روایت و روایات مشابه، به وثاقت او نزد مردم و نیز رابطه نزدیک او با امام و اصحاب و وکیلان ایشان می‌توان پی برد<ref>الکافی، ج۱، ص۳۹۵؛ ج۴، ص۱۹۴.</ref>.


روایات او در کتب معتبر شیعه نقل شده است. این روایات موضوعات مختلفی را شامل می‌شود؛ از جمله فضیلت دعا برای دیگران<ref>الکافی، ج۴، ص۴۶۵.</ref>، فضیلت روز جمعه<ref>الکافی، ج۳، ص۴۱۵.</ref>، فضیلت صلوات<ref>الکافی، ج۴، ص۴۰۷.</ref>، مقرر بودن رزق و روزی بندگان نزد خداوند<ref>الکافی، ج۵، ص۸۰.</ref>، روایات اخلاقی<ref>الکافی، ج۲، ص۶۴۱.</ref> و روایات بسیار فقهی. دسته اخیر در منابع فقهی شیعه مورد استفاده فراوان قرار گرفته است؛ از جمله در جواز بیع ام‌ولد<ref>نزهة الناظر، سعید حلی، ص۸۱-۸۲.</ref>، وجوب طواف نساء<ref>منتهی المطلب، ج۲، ص۸۷۹.</ref>، احکام حج<ref>روضة المتقین، ج۵، ص۸۰-۸۱؛ إیضاح الفوائد، ج۲، ص۱۵۰.</ref>، احکام نماز<ref>مدارک الأحکام، ج۲، ص۳۲۲.</ref>، عدم جواز خرید و فروش آلات موسیقی<ref>تذکرة الفقهاء، ج۱۲، ص۱۴۰؛ المکاسب المحرمة، خمینی، ج۱، ص۲۰۹.</ref>. وی یک «اصل» از خود به جا گذارده<ref>الفهرست، طوسی، ص۴۳؛ تنقیح المقال، ج۱، ص۱۱.</ref> که منابع فقهی به آن استناد کرده‌اند<ref>مجمع الفائدة و البرهان، ج۳، ص۲۹؛ مسالک الأفهام، شهید ثانی، ج۱۱، ص۴۶۶.</ref>. با این همه اطلاعات در خوری از وی در منابع تاریخی دیده نمی‌شود.<ref>منابع: اختیار معرفة الرجال، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تصحیح و تعلیق: میر داماد استر آبادی، تحقیق: سیدمهدی رجایی، قم، مؤسسة آل البیت لا لإحیاء التراث، اول، ۱۳۶۳ش؛ الاستبصار فیما اختلف من الأخبار، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰قتحقیق: سید حسن موسوی خرسان، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۹۰ق؛ إیضاح الفوائد فی شرح إشکالات القواعد، محمد بن حسن حلی معروف به فخرالمحققین (۷۷۱قتحقیق: سید حسین موسوی کرمانی - علی پناه اشتهاردی - عبدالرحیم بروجردی، قم، المطبعة العلمیة، اول، ۱۳۸۸ق؛ تذکرة الفقهاء، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶قتحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت علی لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۴ق؛ تنقیح المقال فی علم الرجال، عبدالله بن محمد حسن مامقانی (۱۳۵۱ق)، تحقیق: محیی الدین مامقانی، قم، مؤسسة آل البیت الا لإحیاء التراث، اول، ۱۴۲۴ق؛ تهذیب الأحکام، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: سید حسن موسوی خرسان، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چهارم، ۱۴۰۷ق؛ خلاصة الأقوال فی معرفة الرجال، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶قتحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة نشر الفقاهة، اول، ۱۴۱۷ق؛ رجال الطوسی، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰قتحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۱۵ق؛ رجال النجاشی، احمد بن علی معروف به نجاشی (۴۵۰ق)، قم، مکتبة الداوری، ۱۳۹۸ق؛ روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، محمدتقی بن مقصودعلی مجلسی (۱۰۷۰قتحقیق: حسین موسوی کرمانی - علی پناه اشتهاردی، قم، بنیاد فرهنگ اسلامی کوشانپور، اول، ۱۳۸۹ق، الفهرست، محماد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة نشر الفقاهة، اول، ۱۴۱۷ق، الکافی، محمد بن یعقوب معروف به کلینی (۳۲۹ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چهارم، ۱۴۰۷ق، مجمع الفائدة و البرهان، احمد بن محمد معروف به مقدس اردبیلی (۹۹۳قتصحیح و تعلیق: مجتبی عراقی - علی پناه اشتهاردی - حسین یزدی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۰۴ق؛ مدارک الأحکام فی شرح شرائع الإسلام، سید محمد بن علی موسوی عاملی (۱۰۰۹قتحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت لا لإحیاء التراث، بیروت، اول، ۱۴۱۰ق؛ مسالک الأفهام إلی تنقیح شرائع الإسلام، زین الدین بن علی عاملی معروف به شهید ثانی (۹۶۵قتحقیق و نشر: مؤسسة المعارف الإسلامیة، قم، اول، ۱۴۱۳ق؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، علی بن محمد نمازی شاهرودی (۱۴۰۵ق)، تهران، شفق - حیدری، اول، ۱۴۱۲ق؛ مسند الإمام الرضا عزیزالله بن محمد عطاردی قوچانی (معاصرمشهد، کنگره جهانی حضرت رضا، اول، ۱۴۰۶ق، المکاسب المحرمة، سیدروح الله بن مصطفی مصطفوی خمینی (۱۴۰۹قتحقیق: مجتبی تهرانی، قم، اسماعیلیان، سوم، ۱۴۱۰ق؛ منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، تحقیق: بخش فقه مجمع پژوهش‌های اسلامی، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، اول، ۱۴۲۳ق؛ نزهة الناظر فی الجمع بین الأشباه و النظائر، یحیی بن سعید حلی (۶۸۹قتحقیق: سیداحمد حسینی اشکوری - نورالدین واعظی، نجف، مطبعة الآداب، ۱۳۸۶ق، نقد الرجال، سید مصطفی بن حسین حسینی تفرشی (۱۰۱۵قتحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت علیا لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۸ق.</ref>.<ref>[[معصومه اخلاقی|اخلاقی، معصومه]]، [[ابراهیم بن ابی‌بلاد - اخلاقی (مقاله)|مقاله «ابراهیم بن ابی‌بلاد»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]] ص ۳۲۷.</ref>
[[علامه شوشتری]] به نقل از مشیخه [[صدوق]] و رجال شیخ طوسی، «ابو اسماعیل» را کنیه ابراهیم دانسته و یادآوری کرده که [[ابن داوود]] به نقل از رجال شیخ طوسی، ابواسماعیل را کنیه اَبوالبلاد قرار داده است<ref>ر. ک: قاموس الرجال، ج۱، ص۱۴۰ - ۱۴۱.</ref>.
 
بر این اساس، نسخه رجال شیخ طوسی متفاوت است. در بعضی نسخه‌ها اَبواسماعیل کنیه پسر (ابراهیم) و در نسخه دیگر، کنیه پدر (ابوالبلاد) معرفی شده، در نتیجه [[یحیی بن سلیم]] یا [[یحیی بن سلیمان]] مکنی به دو کنیه بوده: ابوالبلاد و ابواسماعیل.
 
بزرگانی مانند [[وحید بهبهانی]] و علامه شوشتری با استناد به [[روایت]] کافی، ابواسماعیل را کنیه ابراهیم بن ابی بلاد دانسته‌اند که به نظر ما درست نیست.
 
ابراهیم بن ابی بلاد به تصریح نجاشی و شیخ طوسی صاحب کتاب و اصل<ref>ر. ک: رجال النجاشی، ص۲۲، ش۳۲؛ رجال الطوسی، ص۳۳۱؛ ش۴۹۲۶؛ الفهرست (طوسی)، ص۲۲، ش۲۲.</ref> بوده که شماری از [[راویان]]، آن را نقل کردند که به گونه‌ای بر اعتبار کتابش دلالت دارد.<ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[رجال تفسیری ج۱ (کتاب)|رجال تفسیری]]، ج۱ ص ۱۷۱-۱۷۲.</ref>
 
== طبقه [[راوی]] ==
از [[تاریخ]] ولادت و [[وفات]] راوی، اطلاعی در دست نیست؛ ولی [[برقی]] وی را از [[اصحاب امامان]] [[امام کاظم]] و [[امام رضا]] {{عم}} دانسته<ref>ر. ک: رجال البرقی، ص۴۸؛ ص۵۵.</ref> و [[شیخ طوسی]] نیز ایشان را از [[اصحاب امامان]] [[امام صادق]]، امام کاظم و امام رضا {{عم}}<ref>ر. ک: رجال الطوسی، ص۱۵۸ (ش ۱۷۵۶)، ۳۳۱ (ش ۴۹۲۶) و ۳۵۲ (ش۵۲۱۲).</ref> و [[نجاشی]] ایشان را از معرمان به شمار آورده و تصریح کرده که از [[امامان]] [[امام باقر]]، امام صادق، امام کاظم و امام رضا {{عم}} [[روایت]] نقل کرده است<ref>{{عربی|روی عن أبی جعفر و أبی عبد الله {{عم}}،... و روی إبراهیم عن أبی عبد الله و أبی الحسن موسی و الرضا {{عم}}؛ و عمر دهراً}}؛ (رجال النجاشی، ص۲۲، ش۳۲).</ref>.
 
بعضی با استناد به این روایت گفته‌اند که ابراهیم بن ابی بلاد [[امام جواد]] {{ع}} را نیز [[درک]] کرده است: {{متن حدیث|عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي الْبِلَادِ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي جَعْفَرِ بْنِ الرِّضَا {{ع}} فَقُلْتُ لَهُ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُلْصِقَ بَطْنِي بِبَطْنِكَ فَقَالَ هَاهُنَا يَا أَبَا إِسْمَاعِيلَ وَ كَشَفَ عَنْ بَطْنِهِ وَ حَسَرْتُ عَنْ بَطْنِي وَ أَلْزَقْتُ بَطْنِي بِبَطْنِهِ ثُمَّ أَجْلَسَنِي وَ دَعَا بِطَبَقٍ فِيهِ زَبِيبٌ فَأَكَلْتُ ثُمَّ أَخَذَ فِي الْحَدِيثِ فَشَكَا إِلَيَّ مَعِدَتَهُ وَ عَطِشْتُ فَاسْتَقَيْتُ مَاءً فَقَالَ يَا جَارِيَةُ اسْقِيهِ مِنْ نَبِيذِي فَجَاءَتْنِي بِنَبِيذٍ مَرِيسٍ فِي قَدَحٍ مِنْ صُفْرٍ فَشَرِبْتُهُ فَوَجَدْتُهُ أَحْلَى مِنَ الْعَسَلِ فَقُلْتُ لَهُ هَذَا الَّذِي أَفْسَدَ مَعِدَتَكَ قَالَ فَقَالَ لِي هَذَا تَمْرٌ مِنْ صَدَقَةِ النَّبِيِّ {{صل}} يُؤْخَذُ غُدْوَةً فَيُصَبُّ عَلَيْهِ الْمَاءُ فَتَمْرُسُهُ الْجَارِيَةُ وَ أَشْرَبُهُ عَلَى أَثَرِ الطَّعَامِ وَ سَائِرَ نَهَارِي فَإِذَا كَانَ اللَّيْلُ أَخَذَتْهُ الْجَارِيَةُ فَسَقَتْهُ أَهْلَ الدَّارِ فَقُلْتُ لَهُ إِنَّ أَهْلَ الْكُوفَةِ لَا يَرْضَوْنَ بِهَذَا فَقَالَ وَ مَا نَبِيذُهُمْ قَالَ قُلْتُ يُؤْخَذُ التَّمْرُ فَيُنَقَّى وَ يُلْقَى عَلَيْهِ الْقَعْوَةُ قَالَ وَ مَا الْقَعْوَةُ قُلْتُ الدَّاذِيُّ قَالَ وَ مَا الدَّاذِيُّ قُلْتُ حَبٌّ يُؤْتَى بِهِ مِنَ الْبَصْرَةِ فَيُلْقَى فِي هَذَا النَّبِيذِ حَتَّى يَغْلِيَ وَ يُسْكِرَ ثُمَّ يُشْرَبُ فَقَالَ ذَاكَ حَرَامٌ}}<ref>الکافی، ج۶، ص۴۱۶.</ref>؛
 
[[علامه وحید بهبهانی]] از این روایت ۳ مطلب برداشت کرده است:
# ابراهیم بن ابی بلاد [[امام جواد]] {{ع}} را درک کرده است.
# دارای [[حُسن]] حال است<ref>{{عربی|و یظهر منه مضافاً إلی نباهته؛ درکه للجواد {{ع}} و تکنیته بأبی إسماعیل}}؛ (تعلیقة علی منهج المقال، ج۲، ص۲۳۷).</ref>.
# [[کنیه]] وی ابواسماعیل است.
 
[[آیت الله خویی]]<ref>{{عربی|فعدم تعرض النجاشی و غیره لروایته عن أبی جعفر الجواد {{ع}} إنما لعدم عثورهم علیها}}؛ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۷۴، ش۷۳).</ref> و [[علامه شوشتری]]<ref>{{عربی|و منه یظهر درکه الجواد {{ع}} و إن لم یعده البرقی و الشیخ فی أصحابه}}؛ (قاموس الرجال، ج۱، ص۱۴۱).</ref> نیز با استناد به همین [[روایت]]، ابراهیم را از [[اصحاب امام جواد]] {{ع}} شمرده‌اند.<ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[رجال تفسیری ج۱ (کتاب)|رجال تفسیری]]، ج۱ ص ۱۷۲-۱۷۴.</ref>
 
== تحقیق ==
استظهار یادشده نقدپذیر است:
# به استناد [[روایات]] «باب النبیذ» کافی، که این روایت در آن باب ذکر شده، قضیه نبیذ مربوط به [[امام باقر]] {{ع}} است و [[راوی]] آن هم [[ابوالبلاد]]، [[پدر]] ابراهیم است؛ زیرا در این باب مرحوم [[کلینی]] چند روایت را نقل کرده که روایت مورد بحث، روایت پنجم است؛ ولی روایت چهارم که [[شبیه]] روایت پنجم است، با این سند نقل شده است: {{متن حدیث|مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي الْبِلَادِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ غَيْرِ وَاحِدٍ حَضَرَ مَعَهُ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ {{ع}} فَقُلْتُ يَا جَارِيَةُ اسْقِينِي مَاءً فَقَالَ لَهَا اسْقِيهِ مِنْ نَبِيذِي...}}<ref>الکافی، ج۶، ص۴۱۶، ح۴.</ref>؛ به قرینه این روایت می‌‌توان گفت اولاً مراد از اَبوجعفر در روایت مورد بحث، امام باقر {{ع}} است نه [[امام جواد]] {{ع}} و عبارت [[ابن الرضا]] در روایت یادشده از افزوده‌های نساخ به شمار می‌آید و مؤید دیگرش این است که در بعضی نسخه‌ها اَبوجعفر مطلق ضبط شده<ref>ر. ک: الکافی (ط - دارالحدیث)، ج۱۲، ص۷۳۳، ح۱۲۳۲۴.</ref> و ثانیاً راوی از اَبوجعفر {{ع}}، ابوالبلاد است؛ نه پسرش ابراهیم).
# از بررسی روایات به دست می‌آید که موضوع نبیذ در [[زمان امامان]] [[امام باقر]] و [[امام صادق]] {{عم}} [[مبتلا]] به بوده، از این رو از [[حکم]] نبیذ از این دو بزرگوار سؤال شده است <ref>ر. ک: الکافی، ج۶، ص۴۱۵ - ۴۱۷، باب النبیذ، ح۱ - ۷.</ref><ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[رجال تفسیری ج۱ (کتاب)|رجال تفسیری]]، ج۱ ص ۱۷۴-۱۷۵.</ref>
 
== نتیجه ==
با توجه به مطالب گذشته، ابراهیم بن ابی بلاد چهار [[امام]] [[معصوم]] {{عم}} را [[درک]] کرده، چنان که [[رجالیان]] به آن تصریح کردند. افزون بر آن، از آن بزرگواران [[حدیث]] نیز نقل کرده است:
# [[روایت]] از [[امام باقر]] {{ع}}: {{متن حدیث|حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي الْبِلَادِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ {{ع}} تَنْظُرُ فِي كُتُبِ أَبِيكَ فَقَالَ نَعَمْ فَقُلْتُ سَيْفُ رَسُولِ اللَّهِ وَ دِرْعُهُ فَقَالَ قَدْ كَانَ فِي مَوْضِعِ كَذَا وَ كَذَا فَأَتَى ذَلِكَ الْمَوْضِعَ مُسَافِرٌ وَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ ثُمَّ سَكَتَ}}<ref>بصائر الدرجات، ج۱، ص۱۸۰، ح۱۹.</ref>؛
# روایت از [[امام صادق]] {{ع}}: {{متن حدیث|عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي الْبِلَادِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} عَنْ ذَبِيحَةِ الْخَصِيِ فَقَالَ لَا بَأْسَ}}<ref>تهذیب الأحکام، ج۹، ص۷۳، ح۳۱۲.</ref>؛
# روایت از [[امام کاظم]] {{ع}}: {{متن حدیث|عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي الْبِلَادِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ {{ع}} أَيُّ شَيْءٍ لِمَنْ صَلَّى صَلَاةَ جَعْفَرٍ؟...}}<ref>ثواب الأعمال، ص۴۰.</ref>؛ این روایت را [[شیخ صدوق]] در من لایحضره الفنیه نقل کرده و نوشته: {{متن حدیث|...قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ يَعْنِي مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ {{ع}}}}<ref>من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۵۵۳، ح۱۵۳۶.</ref>.
# روایت از [[امام رضا]] {{ع}}: {{متن حدیث|عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ، عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ، عَنِ ابْنِ أَسْبَاطٍ، عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي الْبِلَادِ، قَالَ: صَلَّيْتُ خَلْفَ الرِّضَا {{ع}} فِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ صَلَاةَ اللَّيْلِ، فَلَمَّا فَرَغَ جَعَلَ مَكَانَ الضَّجْعَةِ سَجْدَةً}}<ref>الکافی، ج۳، ص۴۴۸، ح۲۶.</ref>؛
 
[[آیت الله بروجردی]] ایشان را از طبقه پنجم شمرده است<ref>الموسوعة الرجالیه (طبقات رجال التهذیب) ص۱۵؛ (طبقات رجال الکافی) ص۲۶.</ref><ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[رجال تفسیری ج۱ (کتاب)|رجال تفسیری]]، ج۱ ص ۱۷۵-۱۷۶.</ref>
 
== استادان و [[شاگردان]] [[راوی]] ==
برخی [[مشایخ]] [[حدیثی]] راوی عبارت‌اند از پدرش ([[یحیی بن سلیم]][[معاویة بن عمار]]، [[علی بن مغیرة]]، [[سدیر صیرفی]]<ref>تفسیر کنز الدقائق، ج۳، ص۳۹۲؛ ج۱۰، ص۴۲۸؛ ج۱۱، ص۴۱۵، ج۱۳، ص۴۷۱.</ref>، [[اسماعیل بن محمد بن عبدالله]]، [[ابوبلال مکی]]، [[عبدالسلام بن عبدالرحمن بن نعیم]]، [[عمر بن یزید]]، [[زید شحام]]، [[سعد اسکاف]]<ref>الکافی، ج۱، ص۳۰۵، ح۱، ج۴، ص۱۹۴ (ح۵) و۴۰۷ (ح۳)؛ ج۶، ص۱۹۳ (ح۵) و۴۳۳ (ح۱۵)؛ ج۷، ص۴۰۵، ح۱۱.</ref>، [[علی بن محمد بن اعلم ازدی]]<ref>الغیبه (نعمانیص۲۷۷، ح۶۱.</ref>، [[زرارة]]<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۴۲۳، ح۱۲۴۹.</ref>، [[عبدالله بن ولید وصافی]]<ref>الأمالی (صدوقص۲۵۴، ح۵.</ref>.
 
از شاگردان حدیثی وی نیز می‌‌توان [[حسین بن سعید]]، [[محمد بن اسماعیل]]، [[محمد بن حسین]]<ref>تفسیر کنز الدقائق، ج۳، ص۳۹۲؛ ج۱۰، ص۴۲۸؛ ج۱۳، ص۴۷۱.</ref>، [[عبدالرحمن بن محمد]]، [[محمد بن عبدالوهاب]]، [[محمد بن سهل]]، [[ابوالقاسم کوفی]] و [[محمد بن اسماعیل قمی]]، [[محمد بن عیسی]]<ref>بصائر الدرجات، ج۱، ص۶۷ (ح۳۷)، ۸۸ (ح۷۱۸۰ (۱۸۷۱۸۱ (۲۴) و ۲۸۲ (ح۱۸).</ref>، [[حسن بن محبوب]]، [[یحیی بن مبارک]]، [[علی بن اسباط]]، [[جعفر بن محمد]]<ref>الکافی، ج۲، ص۵۰۱ (ح۱) و ۵۷۹ (۹)؛ ج۴، ص۴۶۵، ح۹؛ ج۶، ص۴۱۶، ح۵.</ref> و ایوب<ref>تفسیر فرات الکوفی، ص۴۲۷، ح۵۶۴.</ref> را نام برد.<ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[رجال تفسیری ج۱ (کتاب)|رجال تفسیری]]، ج۱ ص ۱۷۶-۱۷۷.</ref>
 
== جایگاه [[حدیثی]] [[راوی]] ==
در [[وثاقت]] ابراهیم بن ابی البلاد تردیدی نیست؛ زیرا [[رجالیان]] از قدما وی را توثیق کرده‌اند:
 
[[نجاشی]]: {{عربی|"کان ثقة، قارئاً، أدیباً... و کان للرضا {{ع}} إلیه رسالة و أثنی علیه"}}<ref>رجال النجاشی، ص۲۲، ش۳۲. </ref>؛ و ذیل عنوان فرزندش ([[یحیی بن ابراهیم]]): یحیی بن إبراهیم بن ابی البلاد ثقة هو و أبوه<ref>رجال النجاشی، ص۴۴۵ - ۴۴۶، ش۱۲۰۵.</ref>.
 
[[شیخ طوسی]]: [[کوفی]]، ثقة<ref>رجال الطوسی، ص۳۵۲، ش۵۲۱۲.</ref>.
 
[[علامه حلی]]: {{عربی|"ثقة أعمل علی روایته"}}<ref>خلاصة الأقوال (رجال العلامة الحلیص۳، ش۴. </ref> و [[امام رضا]] {{ع}} درباره‌اش فرموده: {{متن حدیث|إبراهیم بن أبی البلاد علی ما تحبون}}<ref>{{متن حدیث|حَدَّثَنِي الْحُسَيْنُ بْنُ الْحَسَنِ، قَالَ حَدَّثَنِي سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ، قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْخَطَّابِ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ، قَالَ، قَالَ لِي أَبُو الْحَسَنِ {{ع}} ابْتِدَاءً مِنْهُ: إِبْرَاهِيمُ بْنُ أَبِي الْبِلَادِ عَلَى مَا تُحِبُّونَ}}؛ ([[رجال]] الکشی ([[اختیار]] معرفة الرجالص۵۰۴، ش۹۶۹).
احتمالا مقصود نجاشی از {{عربی|و کان للرضا {{ع}} إلیه رسالة و أثنی علیه}} همین [[روایت]] باشد.</ref>.
 
افزون بر اینها سه نفر از [[اصحاب اجماع]] ([[ابن ابی عمیر]]، [[صفوان بن یحیی]]، [[حسن بن محبوب]]) از ایشان [[حدیث]] نقل کرده‌اند<ref>ر. ک: الخصال، ج۲، ص۳۹۳، ح۹۴؛ ثواب الأعمال، ص۱۸؛ کمال الدین، ج۱، ص۱۲۷، ح۱.</ref>.
 
[[ابن حجر عسقلانی]] از رجالیان بزرگ [[اهل سنت]]: {{عربی|"إبراهیم بن أبی البلاد و اسم أبی البلاد یحیی بن سلیم الغطفانی یکنی أبا إسماعیل، ذکره الطوسی فی رجال جعفر الصادق من الشیعة و قال: کان ثقة فقیهاً قاریاً و عمر دهراً طویلاً حتی کاتبه علی بن موسی الرضا برسالة روی عنه ابناه یحیی و محمد و محمد بن سهل بن الیسع و آخرون"}}<ref>لسان المیزان، ج۱، ص۴۱، ش۸۲.</ref><ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[رجال تفسیری ج۱ (کتاب)|رجال تفسیری]]، ج۱ ص ۱۶۸-۱۶۹.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
* [[ابوالبلاد]] (پدر)
* [[یحیی بن ابراهیم بن ابی‌البلاد]] (فرزند)
* [[محمد بن ابراهیم بن ابی‌البلاد]] (فرزند)


==منابع==
== منابع ==
# [[پرونده: 1100514.jpg|22px]] [[معصومه اخلاقی|اخلاقی، معصومه]]، [[ابراهیم بن ابی‌بلاد - اخلاقی (مقاله)|مقاله «ابراهیم بن ابی‌بلاد»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه امام رضا ج۱''']]
{{منابع}}
# [[پرونده: IM009725.jpg|22px]] [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[رجال تفسیری ج۱ (کتاب)|'''رجال تفسیری ج۱''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:ابراهیم بن ابی‌بلاد]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:رجال تفسیری]]
[[رده:راویان امام رضا]]
[[رده:راویان امام رضا]]
[[رده:طبقه پنجم راویان]]
[[رده:اصحاب امام رضا]]
[[رده:اصحاب امام کاظم]]
[[رده:اصحاب امام صادق]]
[[رده:اصحاب امام باقر]]
[[رده:اصحاب امام جواد]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۰۹

مقدمه

ابراهیم بن ابی بلاد[۱] در سند ۱۱ روایت تفسیر کنز الدقائق[۲] به نقل از کتب الکافی، تفسیر عیاشی، علل الشرائع، کمال الدین و... یاد شده است؛ نمونه‌اش: «و في فروعه: عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد بن عیسى، عن الحسین بن سعید، عن إبراهیم بن أبی البلاد، عن أبیه، عن أبی جعفر (ع) قال: لَيْسَ مِنْ نَفْسٍ اِلاّ وَ قَدْ فَرَضَ اللّهُ لَها رِزْقَها حَلالاً يَأتيها فى عافيَةٍ وَعُرِضَ لَها بِالْحَرامِ مِنْ وَجْهٍ آخَرَ فَاِنْ هىَ تَناوَلَتْ مِنَ الْحَرامِ شَيئا قاصَّها بِهِ مِنَالْحَلالِ الَّذى فَرَضَ اللّهُ لَها وَ عِنْدَ اللّهِ سِواهُما فَضْلٌ كَبيرٌ و هو قوله - عز وجل -: ﴿وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ»[۳][۴][۵]

شرح حال راوی

نجاشی: "إبراهیم بن أبی البلاد، و اسم أبی البلاد یحیی بن سلیم، و قیل: ابن سلیمان مولی بنی عبدالله بن غطفان، یکنی أبایحیی... و کان للرضا (ع) إلیه رسالة و أثنی علیه. له کتاب یرویه عنه جماعة"[۶].

نجاشی تصریح دارد که کنیه ابراهیم بن ابی بلاد «ابویحیی» بوده است، ولی از عبارت شیخ صدوق فهمیده می‌شود که کنیه وی «ابواسماعیل» است؛ زیرا در مشیخه من لا یحضره الفقیه می‌نویسد: "و ما کان فیه عن ابراهیم بن أبی البلاد فقد رؤیته عن أبی عن... عن ابراهیم بن أبی البلاد و یکنی أبا اسماعیل"[۷].

شیخ طوسی نیز در کتاب رجال الطوسی خود ابراهیم بن ابی بلاد را از اصحاب امام کاظم (ع) برشمرده؛ لکن «ابو اسماعیل» را کنیه پدر وی دانسته است[۸].

علامه شوشتری به نقل از مشیخه صدوق و رجال شیخ طوسی، «ابو اسماعیل» را کنیه ابراهیم دانسته و یادآوری کرده که ابن داوود به نقل از رجال شیخ طوسی، ابواسماعیل را کنیه اَبوالبلاد قرار داده است[۹].

بر این اساس، نسخه رجال شیخ طوسی متفاوت است. در بعضی نسخه‌ها اَبواسماعیل کنیه پسر (ابراهیم) و در نسخه دیگر، کنیه پدر (ابوالبلاد) معرفی شده، در نتیجه یحیی بن سلیم یا یحیی بن سلیمان مکنی به دو کنیه بوده: ابوالبلاد و ابواسماعیل.

بزرگانی مانند وحید بهبهانی و علامه شوشتری با استناد به روایت کافی، ابواسماعیل را کنیه ابراهیم بن ابی بلاد دانسته‌اند که به نظر ما درست نیست.

ابراهیم بن ابی بلاد به تصریح نجاشی و شیخ طوسی صاحب کتاب و اصل[۱۰] بوده که شماری از راویان، آن را نقل کردند که به گونه‌ای بر اعتبار کتابش دلالت دارد.[۱۱]

طبقه راوی

از تاریخ ولادت و وفات راوی، اطلاعی در دست نیست؛ ولی برقی وی را از اصحاب امامان امام کاظم و امام رضا (ع) دانسته[۱۲] و شیخ طوسی نیز ایشان را از اصحاب امامان امام صادق، امام کاظم و امام رضا (ع)[۱۳] و نجاشی ایشان را از معرمان به شمار آورده و تصریح کرده که از امامان امام باقر، امام صادق، امام کاظم و امام رضا (ع) روایت نقل کرده است[۱۴].

بعضی با استناد به این روایت گفته‌اند که ابراهیم بن ابی بلاد امام جواد (ع) را نیز درک کرده است: «عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي الْبِلَادِ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي جَعْفَرِ بْنِ الرِّضَا (ع) فَقُلْتُ لَهُ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُلْصِقَ بَطْنِي بِبَطْنِكَ فَقَالَ هَاهُنَا يَا أَبَا إِسْمَاعِيلَ وَ كَشَفَ عَنْ بَطْنِهِ وَ حَسَرْتُ عَنْ بَطْنِي وَ أَلْزَقْتُ بَطْنِي بِبَطْنِهِ ثُمَّ أَجْلَسَنِي وَ دَعَا بِطَبَقٍ فِيهِ زَبِيبٌ فَأَكَلْتُ ثُمَّ أَخَذَ فِي الْحَدِيثِ فَشَكَا إِلَيَّ مَعِدَتَهُ وَ عَطِشْتُ فَاسْتَقَيْتُ مَاءً فَقَالَ يَا جَارِيَةُ اسْقِيهِ مِنْ نَبِيذِي فَجَاءَتْنِي بِنَبِيذٍ مَرِيسٍ فِي قَدَحٍ مِنْ صُفْرٍ فَشَرِبْتُهُ فَوَجَدْتُهُ أَحْلَى مِنَ الْعَسَلِ فَقُلْتُ لَهُ هَذَا الَّذِي أَفْسَدَ مَعِدَتَكَ قَالَ فَقَالَ لِي هَذَا تَمْرٌ مِنْ صَدَقَةِ النَّبِيِّ (ص) يُؤْخَذُ غُدْوَةً فَيُصَبُّ عَلَيْهِ الْمَاءُ فَتَمْرُسُهُ الْجَارِيَةُ وَ أَشْرَبُهُ عَلَى أَثَرِ الطَّعَامِ وَ سَائِرَ نَهَارِي فَإِذَا كَانَ اللَّيْلُ أَخَذَتْهُ الْجَارِيَةُ فَسَقَتْهُ أَهْلَ الدَّارِ فَقُلْتُ لَهُ إِنَّ أَهْلَ الْكُوفَةِ لَا يَرْضَوْنَ بِهَذَا فَقَالَ وَ مَا نَبِيذُهُمْ قَالَ قُلْتُ يُؤْخَذُ التَّمْرُ فَيُنَقَّى وَ يُلْقَى عَلَيْهِ الْقَعْوَةُ قَالَ وَ مَا الْقَعْوَةُ قُلْتُ الدَّاذِيُّ قَالَ وَ مَا الدَّاذِيُّ قُلْتُ حَبٌّ يُؤْتَى بِهِ مِنَ الْبَصْرَةِ فَيُلْقَى فِي هَذَا النَّبِيذِ حَتَّى يَغْلِيَ وَ يُسْكِرَ ثُمَّ يُشْرَبُ فَقَالَ ذَاكَ حَرَامٌ»[۱۵]؛

علامه وحید بهبهانی از این روایت ۳ مطلب برداشت کرده است:

  1. ابراهیم بن ابی بلاد امام جواد (ع) را درک کرده است.
  2. دارای حُسن حال است[۱۶].
  3. کنیه وی ابواسماعیل است.

آیت الله خویی[۱۷] و علامه شوشتری[۱۸] نیز با استناد به همین روایت، ابراهیم را از اصحاب امام جواد (ع) شمرده‌اند.[۱۹]

تحقیق

استظهار یادشده نقدپذیر است:

  1. به استناد روایات «باب النبیذ» کافی، که این روایت در آن باب ذکر شده، قضیه نبیذ مربوط به امام باقر (ع) است و راوی آن هم ابوالبلاد، پدر ابراهیم است؛ زیرا در این باب مرحوم کلینی چند روایت را نقل کرده که روایت مورد بحث، روایت پنجم است؛ ولی روایت چهارم که شبیه روایت پنجم است، با این سند نقل شده است: «مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي الْبِلَادِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ غَيْرِ وَاحِدٍ حَضَرَ مَعَهُ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) فَقُلْتُ يَا جَارِيَةُ اسْقِينِي مَاءً فَقَالَ لَهَا اسْقِيهِ مِنْ نَبِيذِي...»[۲۰]؛ به قرینه این روایت می‌‌توان گفت اولاً مراد از اَبوجعفر در روایت مورد بحث، امام باقر (ع) است نه امام جواد (ع) و عبارت ابن الرضا در روایت یادشده از افزوده‌های نساخ به شمار می‌آید و مؤید دیگرش این است که در بعضی نسخه‌ها اَبوجعفر مطلق ضبط شده[۲۱] و ثانیاً راوی از اَبوجعفر (ع)، ابوالبلاد است؛ نه پسرش ابراهیم).
  2. از بررسی روایات به دست می‌آید که موضوع نبیذ در زمان امامان امام باقر و امام صادق (ع) مبتلا به بوده، از این رو از حکم نبیذ از این دو بزرگوار سؤال شده است [۲۲][۲۳]

نتیجه

با توجه به مطالب گذشته، ابراهیم بن ابی بلاد چهار امام معصوم (ع) را درک کرده، چنان که رجالیان به آن تصریح کردند. افزون بر آن، از آن بزرگواران حدیث نیز نقل کرده است:

  1. روایت از امام باقر (ع): «حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي الْبِلَادِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ (ع) تَنْظُرُ فِي كُتُبِ أَبِيكَ فَقَالَ نَعَمْ فَقُلْتُ سَيْفُ رَسُولِ اللَّهِ وَ دِرْعُهُ فَقَالَ قَدْ كَانَ فِي مَوْضِعِ كَذَا وَ كَذَا فَأَتَى ذَلِكَ الْمَوْضِعَ مُسَافِرٌ وَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ ثُمَّ سَكَتَ»[۲۴]؛
  2. روایت از امام صادق (ع): «عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي الْبِلَادِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنْ ذَبِيحَةِ الْخَصِيِ فَقَالَ لَا بَأْسَ»[۲۵]؛
  3. روایت از امام کاظم (ع): «عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي الْبِلَادِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ (ع) أَيُّ شَيْءٍ لِمَنْ صَلَّى صَلَاةَ جَعْفَرٍ؟...»[۲۶]؛ این روایت را شیخ صدوق در من لایحضره الفنیه نقل کرده و نوشته: «...قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ يَعْنِي مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ (ع)»[۲۷].
  4. روایت از امام رضا (ع): «عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ، عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ، عَنِ ابْنِ أَسْبَاطٍ، عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي الْبِلَادِ، قَالَ: صَلَّيْتُ خَلْفَ الرِّضَا (ع) فِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ صَلَاةَ اللَّيْلِ، فَلَمَّا فَرَغَ جَعَلَ مَكَانَ الضَّجْعَةِ سَجْدَةً»[۲۸]؛

آیت الله بروجردی ایشان را از طبقه پنجم شمرده است[۲۹][۳۰]

استادان و شاگردان راوی

برخی مشایخ حدیثی راوی عبارت‌اند از پدرش (یحیی بن سلیممعاویة بن عمار، علی بن مغیرة، سدیر صیرفی[۳۱]، اسماعیل بن محمد بن عبدالله، ابوبلال مکی، عبدالسلام بن عبدالرحمن بن نعیم، عمر بن یزید، زید شحام، سعد اسکاف[۳۲]، علی بن محمد بن اعلم ازدی[۳۳]، زرارة[۳۴]، عبدالله بن ولید وصافی[۳۵].

از شاگردان حدیثی وی نیز می‌‌توان حسین بن سعید، محمد بن اسماعیل، محمد بن حسین[۳۶]، عبدالرحمن بن محمد، محمد بن عبدالوهاب، محمد بن سهل، ابوالقاسم کوفی و محمد بن اسماعیل قمی، محمد بن عیسی[۳۷]، حسن بن محبوب، یحیی بن مبارک، علی بن اسباط، جعفر بن محمد[۳۸] و ایوب[۳۹] را نام برد.[۴۰]

جایگاه حدیثی راوی

در وثاقت ابراهیم بن ابی البلاد تردیدی نیست؛ زیرا رجالیان از قدما وی را توثیق کرده‌اند:

نجاشی: "کان ثقة، قارئاً، أدیباً... و کان للرضا (ع) إلیه رسالة و أثنی علیه"[۴۱]؛ و ذیل عنوان فرزندش (یحیی بن ابراهیم): یحیی بن إبراهیم بن ابی البلاد ثقة هو و أبوه[۴۲].

شیخ طوسی: کوفی، ثقة[۴۳].

علامه حلی: "ثقة أعمل علی روایته"[۴۴] و امام رضا (ع) درباره‌اش فرموده: «إبراهیم بن أبی البلاد علی ما تحبون»[۴۵].

افزون بر اینها سه نفر از اصحاب اجماع (ابن ابی عمیر، صفوان بن یحیی، حسن بن محبوب) از ایشان حدیث نقل کرده‌اند[۴۶].

ابن حجر عسقلانی از رجالیان بزرگ اهل سنت: "إبراهیم بن أبی البلاد و اسم أبی البلاد یحیی بن سلیم الغطفانی یکنی أبا إسماعیل، ذکره الطوسی فی رجال جعفر الصادق من الشیعة و قال: کان ثقة فقیهاً قاریاً و عمر دهراً طویلاً حتی کاتبه علی بن موسی الرضا برسالة روی عنه ابناه یحیی و محمد و محمد بن سهل بن الیسع و آخرون"[۴۷][۴۸]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ر. ک: أ. منابع شیعی: رجال البرقی، ص۴۸، ص۵۵؛ رجال الکشی (اختیار معرفة الرجال)، ص۵۰۴، ح۹۶۹؛ رجال النجاشی، ص۲۲، ش۳۲؛ رجال الطوسی، ص۱۵۸ (ش ۱۷۵۶)، ۳۳۱ (ش ۴۹۲۶) و۳۵۲ (ش ۵۲۱۲)؛ الفهرست (طوسی)، ص۲۲، ش۲۲؛ معالم العلماء، ص۴۲، ش۱۷؛ خلاصة الأقوال (رجال العلامة الحلی)، ص۳، ش۴؛ ایضاح الإشتباه، ص۸۷، ش۲۱؛ الرجال (ابن داوود)، ص۱۲، ش۹؛ التحریر الطاووسی، ص۱۵، ش۵؛ نقد الرجال، ج۱، ص۵۰، ش۳۳؛ جامع الرواة، ج۱، ص۱۶؛ إکلیل المنهج، ص۶۸، ش۲۰؛ منتهی المقال، ج۱، ص۱۴۶، ش۲۲؛ طرائف المقال، ج۱، ص۳۹۴، ش۳۰۹۳؛ شعب المقال، ص۴۲، ش۱۰؛ رجال الخاقانی، ص۱۱۷؛ تنقیح المقال، ج۳، ص۲۱۱، ش۷۹؛ أعیان الشیعه، ج۲، ص۲۳۷، ش۴۶۸؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۰۲، ش۵۷؛ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۷۲، ش۷۳؛ قاموس الرجال، ج۱، ص۱۳۹، ش۴۰. ب. منابع سنی: لسان المیزان، ج۱، ص۴۱، ش۸۲.
  2. ر. ک: تفسیر کنز الدقائق، ج۳، ص۳۹۲، ج۵، ص۵۵۸؛ ج۶، ص۳۷۷؛ ج۷، ص۲۲۸؛ و... نیز در دو سند: عن یحیی بن إبراهیم بن أبی البلاد، عن أبیه. (تفسیر کنز الدقائق، ج۷، ص۲۲۸ و ۳۸۲).
  3. و بخشش خداوند را درخواست کنید سوره نساء، آیه ۳۲.
  4. تفسیر کنز الدقائق، ج۳، ص۳۹۲ به گزارش از الکافی، ج۵، ص۸۰، ح۲.
  5. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۱ ص ۱۷۰-۱۷۱.
  6. رجال النجاشی، ص۲۲، ش۳۲.
  7. من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۴۶۹.
  8. "إبراهیم بن أبی البلاد، و کان أبوالبلاد یکنی أبا اسماعیل له کتاب"؛ (رجال الطوسی، ص۳۳۱، ش۴۹۲۶).
  9. ر. ک: قاموس الرجال، ج۱، ص۱۴۰ - ۱۴۱.
  10. ر. ک: رجال النجاشی، ص۲۲، ش۳۲؛ رجال الطوسی، ص۳۳۱؛ ش۴۹۲۶؛ الفهرست (طوسی)، ص۲۲، ش۲۲.
  11. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۱ ص ۱۷۱-۱۷۲.
  12. ر. ک: رجال البرقی، ص۴۸؛ ص۵۵.
  13. ر. ک: رجال الطوسی، ص۱۵۸ (ش ۱۷۵۶)، ۳۳۱ (ش ۴۹۲۶) و ۳۵۲ (ش۵۲۱۲).
  14. روی عن أبی جعفر و أبی عبد الله (ع)،... و روی إبراهیم عن أبی عبد الله و أبی الحسن موسی و الرضا (ع)؛ و عمر دهراً؛ (رجال النجاشی، ص۲۲، ش۳۲).
  15. الکافی، ج۶، ص۴۱۶.
  16. و یظهر منه مضافاً إلی نباهته؛ درکه للجواد (ع) و تکنیته بأبی إسماعیل؛ (تعلیقة علی منهج المقال، ج۲، ص۲۳۷).
  17. فعدم تعرض النجاشی و غیره لروایته عن أبی جعفر الجواد (ع) إنما لعدم عثورهم علیها؛ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۷۴، ش۷۳).
  18. و منه یظهر درکه الجواد (ع) و إن لم یعده البرقی و الشیخ فی أصحابه؛ (قاموس الرجال، ج۱، ص۱۴۱).
  19. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۱ ص ۱۷۲-۱۷۴.
  20. الکافی، ج۶، ص۴۱۶، ح۴.
  21. ر. ک: الکافی (ط - دارالحدیث)، ج۱۲، ص۷۳۳، ح۱۲۳۲۴.
  22. ر. ک: الکافی، ج۶، ص۴۱۵ - ۴۱۷، باب النبیذ، ح۱ - ۷.
  23. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۱ ص ۱۷۴-۱۷۵.
  24. بصائر الدرجات، ج۱، ص۱۸۰، ح۱۹.
  25. تهذیب الأحکام، ج۹، ص۷۳، ح۳۱۲.
  26. ثواب الأعمال، ص۴۰.
  27. من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۵۵۳، ح۱۵۳۶.
  28. الکافی، ج۳، ص۴۴۸، ح۲۶.
  29. الموسوعة الرجالیه (طبقات رجال التهذیب) ص۱۵؛ (طبقات رجال الکافی) ص۲۶.
  30. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۱ ص ۱۷۵-۱۷۶.
  31. تفسیر کنز الدقائق، ج۳، ص۳۹۲؛ ج۱۰، ص۴۲۸؛ ج۱۱، ص۴۱۵، ج۱۳، ص۴۷۱.
  32. الکافی، ج۱، ص۳۰۵، ح۱، ج۴، ص۱۹۴ (ح۵) و۴۰۷ (ح۳)؛ ج۶، ص۱۹۳ (ح۵) و۴۳۳ (ح۱۵)؛ ج۷، ص۴۰۵، ح۱۱.
  33. الغیبه (نعمانی)، ص۲۷۷، ح۶۱.
  34. من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۴۲۳، ح۱۲۴۹.
  35. الأمالی (صدوق)، ص۲۵۴، ح۵.
  36. تفسیر کنز الدقائق، ج۳، ص۳۹۲؛ ج۱۰، ص۴۲۸؛ ج۱۳، ص۴۷۱.
  37. بصائر الدرجات، ج۱، ص۶۷ (ح۳۷)، ۸۸ (ح۷)، ۱۸۰ (۱۸۷)، ۱۸۱ (۲۴) و ۲۸۲ (ح۱۸).
  38. الکافی، ج۲، ص۵۰۱ (ح۱) و ۵۷۹ (۹)؛ ج۴، ص۴۶۵، ح۹؛ ج۶، ص۴۱۶، ح۵.
  39. تفسیر فرات الکوفی، ص۴۲۷، ح۵۶۴.
  40. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۱ ص ۱۷۶-۱۷۷.
  41. رجال النجاشی، ص۲۲، ش۳۲.
  42. رجال النجاشی، ص۴۴۵ - ۴۴۶، ش۱۲۰۵.
  43. رجال الطوسی، ص۳۵۲، ش۵۲۱۲.
  44. خلاصة الأقوال (رجال العلامة الحلی)، ص۳، ش۴.
  45. «حَدَّثَنِي الْحُسَيْنُ بْنُ الْحَسَنِ، قَالَ حَدَّثَنِي سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ، قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْخَطَّابِ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ، قَالَ، قَالَ لِي أَبُو الْحَسَنِ (ع) ابْتِدَاءً مِنْهُ: إِبْرَاهِيمُ بْنُ أَبِي الْبِلَادِ عَلَى مَا تُحِبُّونَ»؛ (رجال الکشی (اختیار معرفة الرجال)، ص۵۰۴، ش۹۶۹). احتمالا مقصود نجاشی از و کان للرضا (ع) إلیه رسالة و أثنی علیه همین روایت باشد.
  46. ر. ک: الخصال، ج۲، ص۳۹۳، ح۹۴؛ ثواب الأعمال، ص۱۸؛ کمال الدین، ج۱، ص۱۲۷، ح۱.
  47. لسان المیزان، ج۱، ص۴۱، ش۸۲.
  48. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۱ ص ۱۶۸-۱۶۹.