آدم بن ابی‌ایاس عسقلانی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[آدم بن ابی‌ایاس عسقلانی در معارف و سیره رضوی]]| پرسش مرتبط  = }}
== آشنایی اجمالی ==
[[ابوالحسن آدم بن عبدالرحمان بن محمد عسقلانی خراسانی مروزی بغدادی]] از [[موالی]] [[بنی تیم]] یا [[بنی تمیم]]،<ref>التاریخ الکبیر ۲/۳۹.</ref> و نیاکانش از [[مردمان خراسان]] بوده<ref> الطبقات الکبری ۷/۴۹۰.</ref> و خود به سال۱۳۲ه‍ <ref>سیر اعلام النبلاء ۱۰/۳۳۵.</ref> در [[مروالرود]] متولد شد. او به [[آدم بن ابی‌ایاس]] [[شهرت]] داشت.<ref> الثقات ۸/۱۳۴.</ref> دیری نپایید که به جهت [[کسب دانش]]، راهی [[بغداد]] شد و [[رشد]] [[علمی]] خویش را از آنجا آغاز کرد و شاید به همین سبب است که برخی رشد و [[شکوفایی]] وی را در این [[شهر]] دانسته‌اند.<ref>تاریخ بغداد ۷/۲۷.</ref> در بغداد از اساتید بسیاری بهره برده که برجسته‌ترین آنها [[شعبة بن حجاج]] بود.<ref>الطبقات الکبری ۷/۴۹۰.</ref> [[ذهبی]] به نقل از [[احمد بن حنبل]] می‌‌گوید که آدم بن ابی‌ایاس یکی از شش نفری است که [[احادیث]] شعبه را نوشته و آنها را جمع‌آوری کرده است. وی نزد شعبه از اعتبار خاصی برخوردار بود<ref>تاریخ الاسلام ۱۵/۶۰.</ref> و علاوه بر او از اساتید دیگری نیز بهره‌مند شد که از آن میان [[شیبان بن عبدالرحمان]]، [[بکر بن خنیس]] و [[حماد بن سلمه]] را می‌‌توان نام برد.<ref>تاریخ بغداد ۷/۱۷.</ref>


{{امامت}}
عسقلانی چنان به [[دانش‌اندوزی]] و بهره‌گیری از [[دانشمندان]] [[اشتیاق]] داشت که به بغداد و اساتید آنجا اکتفا نکرد؛ لذا به [[کوفه]] و از آنجا به بلاد دیگری چون [[بصره]]، [[حجاز]]، [[شام]] و در نهایت به [[عسقلان]]، از شهرهای ساحلی شام رفت و از شیوخ آن مناطق استفاده کرد.<ref>تاریخ بغداد ۷/۱۷.</ref> وی پس از [[مسافرت]] به این [[دیار]]، آنجا را به عنوان [[وطن]] خود برگزید و تا آخر [[عمر]] در همان‌جا رحل اقامت افکند<ref> الطبقات الکبری ۷/۴۹۰.</ref> و به همین سبب به عسقلانی شهرت یافت.<ref>الأنساب ۴/۱۹۰.</ref>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[آدم بن ابی‌ایاس عسقلانی در تراجم و رجال]] - [[آدم بن ابی‌ایاس عسقلانی در تاریخ اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
بسیاری از [[راویان]] و [[مورّخان]] از [[شاگردان]] وی بوده و از او [[روایت]] کرده‌اند که [[محمد بن اسماعیل بخاری]] صاحب الصحیح، [[ابوحاتم رازی]] [[محدّث]] معروف و [[ابوزرعه دمشقی]] صاحب [[تاریخ]] از برجسته‌ترین اینان‌اند.<ref> تهذیب الکمال ۲/۳۰۳.</ref> [[ابن ابی‌حاتم]] و [[عجلی]] بر [[وثاقت]] وی تأکید کرده<ref>الجرح و التعدیل ۲/۲۶۸ تاریخ الثقات ۵۸.</ref> و [[ابن حبّان]] نام وی را در زمره [[ثقات]] آورده است.<ref>الثقات ۸/۱۳۴.</ref> [[ابن سعد]]، عسقلانی را مردی کوتاه قد توصیف کرده و می‌‌نویسد که وی به کاغذ فروشی [[اشتغال]] داشت.<ref>الطبقات الکبری ۷/۴۹۰.</ref> او پس از ۸۸ سال [[زندگی]] در سال ۲۲۰ه‍ در [[عسقلان]] درگذشت.<ref>الطبقات الکبری ۷/۴۹۰.</ref> آدم دارای تألیفی به نام [[تفسیر القرآن]] می‌‌باشد <ref> هدیة العارفین ۱/۱.</ref>.<ref>جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی (کتاب)|فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی]] ج۱، ص۵۹ - ۶۰.</ref>
از [[راویان امام رضا]]{{ع}}. [[آدم بن عبدالرحمن بن محمد مروذی]]<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۷، ص۴۹۰.</ref> یا [[مروزی]]<ref>تاریخ الإسلام، ج۱۵، ص۵۹.</ref>، از [[مردمان]] دیار [[خراسان]]<ref>التاریخ الصغیر، ج۲، ص۳۱۲.</ref>، مکنی به [[ابوالحسن]]، بود. او را از راویان برجسته و مورد [[اعتماد]] [[قرن سوم]] قمری در میان [[اهل سنت]] شمرده و به القابی چون [[محدث]]، [[قاری]] و [[مفسر]] معرفی کرده‌اند. به‌رغم همه این ویژگی‌ها همچون بسیاری دیگر از شخصیت‌های این ادوار، از زیست‌نامه روشنی برخوردار نیست. گفته‌اند نامش ناهیه و نام پدرش [[شعیب]] [[خراسانی]] مروزی، و از [[موالی]] [[تیم]] یا [[تمیم]] بود<ref>کتاب الوافی بالوفیات، ج۵، ص۱۹۷.</ref>، گرچه برخی ناهیه را نام پدرش<ref>سیر أعلام النبلاء، ج۱۰، ص۳۳۵.</ref> و نام خود او را [[عبدالرحمن]] دانسته‌اند<ref>تهذیب الکمال، ج۲، ص۳۰۲.</ref>. گویا وی در [[دوران جوانی]] برای [[طلب]] [[حدیث]] از [[سرزمین]] خود به [[بغداد]] رفت که در آن [[زمان]] مرکز [[خلافت]] و محل داد و ستدهای [[علمی]] بود، [[رشد]] و [[شکوفایی]] علمی‌اش را در آنجا به دست آورد و بیش از همه از [[شعبة بن حجاج]] بهره گرفت. سپس برای [[دانش‌افزایی]] و شنیدن حدیث بیشتر به [[کوفه]]، [[بصره]]، [[حجاز]]، [[مصر]] و [[شام]] [[هجرت]] کرد، با بزرگان آن [[سرزمین‌ها]] [[ملاقات]] کرد و حدیث فرا گرفت<ref>تهذیب الکمال، ج۲، ص۳۰۲.</ref>. آنگاه به دیار عسقلان، از شهرهای ساحلی شام رفت و تا پایان [[عمر]] در آنجا زیست<ref>الطبقات الکبری، ابن‌سعد، ج۷، ص۴۹۰؛ معرفة الثقات، ج۱، ص۲۱۳.</ref> و به همین اعتبار به عسقلانی [[شهرت]] یافت<ref>تاریخ بغداد، ج۷، ص۳۱.</ref>. او فردی کوتاه قد و دارای شغل وراقی بوده<ref>الطبقات الکبری، ابن‌سعد، ج۷، ص۴۹۰؛ المعارف، ابن‌قتیبه، ص۵۲۴.</ref> و گویی دستی در [[تفسیر]] نیز داشته است<ref>التخویف من النار، ص۱۱۰، ۱۴۱.</ref>.
 
عسقلانی فردی توانا در [[نگارش]] و ضبط حدیث بود و به سبب مهارت و تندنویسی، به سرعت گفته‌ها و املای استاد را می‌نوشت و دیگران از وی اخذ می‌کردند، چنان‌که خود گفته است: وقتی شعبه به بغداد آمد، در بیست جلسه از [[چهل]] جلسه وی حضور یافته و دو هزار [[حدیث]] را در این نشست‌ها به [[نگارش]] در آورده است<ref>الجرح و التعدیل، ج۲، ص۲۶۸.</ref>. شاید [[راز]] اینکه بیشترین [[روایات]] [[آدم]] از طریق شعبه است، در همین استماع و سرعت ضبط نهفته باشد، هر چند وی از افراد دیگری چون [[ابن ابی‌ذئب]]، [[شیبان اسرائیل]]، [[مسعودی]]، [[ورقاء]]، [[حریز بن عثمان]] و دیگران نیز روایت‌های بسیاری دارد و [[راویان]] بسیاری، چون [[احمد بن الازهر]]، دارمی و [[ابوحاتم]] نیز از او [[نقل حدیث]] کرده‌اند<ref>تاریخ بغداد، ج۷، ص۳۰؛ خلاصة التذهیب، ص۱۴.</ref>.
 
[[ابوالحسن]] را فردی متمسک به [[سنت]] و پایبند به [[عقاید]]<ref>تاریخ بغداد، ج۷، ص۳۱.</ref>، [[ثقه]]، [[مأمون]]، [[صدوق]]، [[متعبد]] و از [[برگزیدگان]] [[مردم]] توصیف کرده‌اند<ref>الجرح و التعدیل، ج۲، ص۲۶۸.</ref>. عجلی<ref>معرفة الثقات، ج۱، ص۲۱۳.</ref>، [[ابوزکریا یحیی بن معین]]، [[ابوداود]]<ref>تهذیب الکمال، ج۲، ص۳۰۴.</ref> و دیگران نیز وی را به چنین صفاتی ستوده‌اند<ref>التعدیل و التجریح، ج۱، ص۳۷۵.</ref>. به همین جهات، [[بخاری]] که به [[زعم]] خویش تنها [[احادیث صحیح]] را در کتاب خود گرد آورده، ۱۷۷ حدیث او را در کتاب خود گنجانده است<ref>اکمال تهذیب الکمال، ج۲، ص۲۸.</ref>. از [[ابوحاتم رازی]] نقل است که [[پارساترین]] افرادی که من دیده‌ام چهار تن‌اند که یکی از آنان آدم بن ابی‌ایاس است<ref>الکامل فی الضعفاء، ج۱، ص۱۳۳؛ تاریخ بغداد، ج۲، ص۷۳؛ تهذیب الکمال، ج۲۴، ص۳۸۸.</ref>. آدم در طبقه‌بندی [[راویان حدیث]]، در طبقه نهم قرار دارد<ref>تقریب التهذیب، ج۱، ص۵۰.</ref>. ابن‌حنبل وی را به لحاظ شخصیتی فردی ثقه می‌داند، جز اینکه از [[مشایخ]] [[ضعیف]] گاه [[روایت]] می‌کند، هر چند [[نسایی]] آن را قابل اعتنا نمی‌داند<ref>التعدیل و التجریح، ج۱، ص۳۷۶.</ref>. ابن‌حنبل همچنین گفته است که وی یکی از شش یا هفت کاتبی بود که به [[درستی]] [[احادیث]] شعبه را ضبط می‌کردند و بدین سبب مورد [[اعتماد]] وی بوده و نزد او مکانتی داشته است<ref>تاریخ بغداد، ج۷، ص۳۰؛ تذکرة الحفاظ، ج۱، ص۴۰۹.</ref>.
 
عسقلانی در [[تقابل]] میان [[عقل]] و نقل که ریشه در دو [[مکتب]] [[معتزله]] و [[اشاعره]] داشت و مقوله [[ازلی]] یا [[مخلوق بودن]] [[قرآن]] که یکی از مباحث محوری و کانونی آن قرار گرفته بود، به ازلیت [[قرآن]] [[اعتقاد]] داشت. لذا از [[همنشینی]] و تعامل با منتقدان به [[مکتب]] دیگر گریزان بود، چنان که وقتی به او گفتند [[عبدالله بن صالح]]، کاتب [[لیث بن سعد]] به تو [[سلام]] رسانده، گفت: از من به او سلامی نرسانید. چون [[راز]] آن را جویا شدند، گفت: او قائل به [[خلق]] قرآن است. وقتی این خبر به [[عبدالله]] رسید، از آن [[عقیده]] [[رجوع]] و [[توبه]] کرد. وی به [[احمد بن حنبل]]، [[فقیه]] بزرگ [[اهل سنت]] که مانند خود وی به [[ازلی]] بودن قرآن [[باور]] داشت و به همین سبب مورد [[تعزیر]] [[حکومتی]] قرار گرفته و تازیانه خورده بود<ref>مروج الذهب، ج۳، ص۴۶۵؛ المنتظم، ج۱۱، ص۴۳.</ref>، نیز [[پیام]] می‌دهد تا مراقب باشد کسی وی را از مسیر و اعتقادش باز ندارد که [[بهشت]] از آن وی خواهد بود<ref>تاریخ بغداد، ج۷، ص۳۱؛ تاریخ الإسلام، ج۱۵، ص۶۱.</ref>.
 
گرچه درباره [[مذهب]] [[اعتقادی]] [[آدم]] نکته‌ای در منابع دیده نمی‌شود، جز آنچه درباره رویکرد وی به مقوله قدم قرآن بیان شد، ولی نام وی در پاره‌ای از [[سلسله]] روایاتی قرار دارد که پایه‌های [[اندیشه]] مذهبی [[شیعه]] را می‌سازد. در سلسله اسناد روایتی از [[پیامبر]]{{صل}} که به [[علی]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|يَا عَلِيُّ‏ أَنْتَ‏ مِنِّي‏ وَ أَنَا مِنْكَ‏}}<ref>ملحقات الإحقاق، ج۱۶، ص۱۶۰.</ref> و نیز آنچه درباره [[وصایت]] آن [[حضرت]] به به علی{{ع}} در لیلة الإسراء فرمود<ref>إثبات الهداة، ج۵، ص۳۴۵.</ref>، نام وی دیده می‌شود، گرچه این سخن به معنای رویکرد مذهبی وی نیست. همچنین بیشترین [[روایات]] وی از [[شعبة بن حجاج]] است که به عنوان یکی از [[اصحاب]] [[عامه]]<ref>الفائق فی رواة و أصحاب الإمام الصادق{{ع}}، ج۲، ص۱۲۰.</ref> [[امام صادق]]{{ع}} مطرح است<ref>رجال الطوسی، ص۲۲۴.</ref>.
با توجه به دیدگاه برخی از گزارشگران و رجالیون، عسقلانی را می‌توان در جرگه [[راویان امام رضا]]{{ع}} قرار داد. قدیمی‌ترین منبعی که از او به عنوان [[راوی امام رضا]]{{ع}} یاد کرده، [[تاریخ]] [[نیشابور]] [[ابوعبدالله محمد بن عبدالله]]، معروف به [[حاکم نیشابوری]] مربوط به قرن چهار و پنج قمری است که ابن نجار (قرن ۷ق)<ref>ذیل تاریخ بغداد، ج۴، ص۱۳۵.</ref> و پس از او [[ابراهیم بن محمد بن مؤید شافعی جوینی]]، حموینی یا [[حموئی]] (قرن ۸ق)<ref>الدرر الکامنة، ج۱، ص۷۵.</ref> آن را انعکاس داده است<ref>فرائد السمطین، ج۳، ص۱۹۹.</ref>. ابن‌حجر نیز بر اساس همین گفته، وی را [[راوی امام رضا]]{{ع}} شمرده است<ref>تهذیب التهذیب، ج۷، ص۳۳۹.</ref>. نوشته‌های معاصران نیز بی‌واسطه<ref>ملحقات الإحقاق، ج۳۳، ص۸۴۱؛ أعیان الشیعة، ج۱، ص۱۰۱؛ ج۲، ص۲۶؛ عوالم العلوم، ج۲۲، ص۱۸۳.</ref> یا با واسطه مستند به همان داده است، بی‌آنکه دقیقاً مأخذ [[کلام]] خود را ذکر نمایند<ref>مسند الإمام الرضا{{ع}}، ج۱، ص۱۱۸، مقدمه تحقیق.</ref>، هر چند در [[تاریخ]] [[نیشابوری]] که هم اکنون به صورت گزیده در دسترس است، این مطلب دیده نمی‌شود و چه بسا در دخل و تصرف‌های صورت گرفته در ادوار بعدی، حذف و یا در گذر [[زمان]] از بین رفته باشد.
 
در [[منابع روایی شیعه]]، [[حدیثی]] از [[محمد بن آدم]] از پدرش؛ یعنی [[آدم بن ابی ایاس]] از [[امام رضا]]{{ع}} درباره فرد [[شایسته]] [[مشورت]] وجود دارد<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۴۰۹.</ref> که برخی به مثابه مدرکی برای مدعای پیش‌گفته قلمداد کرده‌اند، هر چند درباره اینکه این محمد بن آدم [[شیبانی]] یا [[نسایی]]، فرزند آدم بن ابی‌ایاس محل بحث این نوشتار باشد، باب گفت‌و‌گو همچنان گشوده است<ref>مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۸۷.</ref> و نظر [[قطعی]] نمی‌توان داد. البته جز این مورد [[روایت]] دیگری از او که حاکی از ارتباطش با امام رضا{{ع}} باشد، یافت نشده و شاید به همین اعتبار، چندان مورد توجه رجالیون [[شیعه]] قرار نگرفته است.
 
به هر حال، [[ابوالحسن]] آدم بن ابی‌ایاس در نهایت، در [[جمادی]] الاخر [[سال ۲۲۰ق]]<ref>الطبقات الکبری، ابن‌سعد، ج۷، ص۴۹۰؛ التاریخ الصغیر، ج۲، ص۳۱۲؛ المنتظم، ج۱۱، ص۵۷.</ref> و به [[نقلی]] در [[سال ۲۲۱ ق]]<ref>تاریخ بغداد، ج۷، ص۳۲؛ خلاصة التذهیب، ص۱۴.</ref>، در دوره [[خلافت]] ابی‌اسحاق بن [[هارون]]، [[معتصم عباسی]](۲۱۸-۲۲۸ق) در عسقلان و در ۸۸ سالگی درگذشت.<ref>منابع: إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، محمد بن حسن معروف به حر عاملی (۱۱۰۴ق)، بیروت، مؤسسة الأعلمی، اول، ۱۴۲۵ق، أعیان الشیعة، سید محسن بن عبدالکریم امین عاملی (۱۳۷۱ق)، تحقیق: سید حسن امین، بیروت، دار التعارف، بی تا: إکمال تهذیب الکمال فی أسماء الرجال، مغلطای بن قلیج بن عباد الله بکجری (۷۶۲ق)، تحقیق: عادل بن محمد - ابو محمد اسامة بن ابراهیم، قاهره، الفاروق الحدیثة، اول، ۱۴۲۲ق، تاریخ الإسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، محمد بن احمد معروف به ذهبی (۷۴۸ق)، تحقیق: عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دار الکتاب العربی، دوم، ۱۴۱۳ق، التاریخ الصغیر، محمد بن اسماعیل معروف به بخاری (۲۵۶ق)، تحقیق: محمود ابراهیم زاید، بیروت، دار المعرفة، اول، ۱۴۰۶ق، تاریخ بغداد أو مدینة السلام، احمد بن علی معروف به خطیب بغدادی (۴۶۳ق)، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة، اول، ۱۴۱۷ق، التخویف من النار، عبدالرحمن بن احمد ابن رجب حنبلی (۷۹۵ق)، دمشق، دار الرشید، دوم، ۱۴۰۴ق؛ تذکرة الحفاظ، محمد بن احمد معروف به ذهبی (۷۴۸ق)، قاهره، دائرة المعارف العثمانیة، ۱۳۷۴ق، التعدیل و التجریح، سلیمان بن خلف باجی (۴۷۴ق)، تحقیق: احمد بزار، مراکش، وزارة الأوقاف و الشئون الإسلامیة، بی تا، تقریب التهذیب، احمد بن علی معروف به ابن حجر عسقلانی (۸۵۲ق)، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة، دوم، ۱۴۱۵ق؛ تهذیب التهذیب، احمد بن علی معروف به ابن‌حجر عسقلانی (۸۵۲ق)، تحقیق: صدقی جمیل عطار، دار الفکر، اول، ۱۴۰۴ق؛ تهذیب الکمال فی أسماء الرجال، یوسف بن عبدالرحمن حافظ مزی (۷۴۲ق)، تحقیق: بشار عواد معروف، بیروت، مؤسسة الرسالة، چهارم، ۱۴۰۸ق؛ الجرح و التعدیل، عباد الرحمن بن محمد رازی معروف به ابن ابی حاتم (۳۲۷ق)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، اول، ۱۳۷۱ق؛ خلاصة تذهیب تهذیب الکمال فی أسماء الرجال، احمد بن عبدالله خزرجی انصاری (۹۲۳ق)، بیروت، دار البشائر الإسلامیة، چهارم، ۱۴۱۱ق، الدرر الکامنة فی أعیان المائة الثامنة، احمد بن علی معروف به ابن حجر عسقلانی (۸۵۲ق)، تحقیق: محمد بن عبد المعید ضان، حیدر آباد، دائرة المعارف العثمانیة، دوم، ۱۳۹۲ق، ذیل تاریخ بغداد، محمد بن محمود معروف به ابن نجار بغدادی (۶۴۳ق)، تحقیق: مصطفی عبدالقادر یحیی، بیروت، دار الکتب العلمیة، اول، ۱۴۱۷ق؛ رجال الطوسی، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، اول، ۱۴۱۵ق؛ سیر أعلام النبلاء، محمد بن احمد معروف به ذهبی (۷۴۸ق)، تحقیق: شعیب ارنؤوط، بیروت، مؤسسة الرسالة، نهم، ۱۴۱۳ق، الطبقات الکبری، محمد بن سعد هاشمی معروف به ابن سعد (۲۳۰ق)، بیروت، دارصادر، بی تا، عوالم العلوم و المعارف و الأحوال، عبدالله بن نورالله بحرانی اصفهانی (قرن ۱۲ق)، تحقیق: سیدمحمدباقر ابطحی، قم، مدرسة الإمام المهدی، اول، ۱۴۱۳ق، الفائق فی رواة و أصحاب الإمام الصادق علی، عبدالحسین شبستری (۱۳۱۲ق)، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۱۸ق، فرائد السمطین، ابراهیم بن محمد حموئی جوینی (۷۲۲ق)، بیروت، مؤسسة المحمود، اول، ۱۴۰۰ق، الکامل فی ضعفاء الرجال، عبدالله بن عدی جرجانی (۳۶۵ق)، تحقیق: یحیی مختار غزاوی، بیروت، دار الفکر، سوم، ۱۴۰۹ق، کتاب الوافی بالوفیات، خلیل بن ایبک صفدی (۷۶۴ق)، تحقیق: احمد ارناؤوط - ترکی مصطفی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، علی بن حسین معروف به مسعودی (۳۴۶ق)، تحقیق: اسعد داغر، قم، دار الهجرة، دوم، ۱۴۰۹ق؛ مستدر کات علم رجال الحدیث، علی بن محمد نمازی شاهرودی (۱۴۰۵ق)، تهران، شفق - حیدری، اول، ۱۴۱۳ق؛ مسند الإمام الرضانا عزیز الله بن محمد عطاردی قوچانی (معاصر)، مشهد، کنگره جهانی امام رضا، اول، ۱۴۰۶ق، المعارف، عبدالله بن مسلم معروف به ابن قتیبه دینوری (۲۷۶ق)، تحقیق: ثروت عکاشه، قاهره، دار المعارف، بی تا: معرفة الثقات، احمد بن عبدالله عجلی (۲۶۱ق)، مدینه، مکتبة الدار، اول، ۱۴۰۵ق؛ ملحقات الإحقاق، سید نورالله بن شریف الدین حسینی شوشتری (۱۰۱۹ق)، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، اول، ۱۴۰۹ق، من لا یحضره الفقیه، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، دوم، ۱۴۰۴ق؛ المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، عبدالرحمن بن علی معروف به ابن جوزی (۵۹۷ق)، تحقیق: محمد عبدالقادر عطا ۔ مصطفی عبد القادر، بیروت، دار الکتب العلمیة، اول، ۱۴۱۲ق.</ref><ref>[[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا واسعی]]، [[آدم بن ابی‌ایاس عسقلانی - واسعی (مقاله)|مقاله «آدم بن ابی‌ایاس عسقلانی»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۱، ص ۵۵.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
* [[تفسیر آدم بن ابی‌ایاس]]


==منابع==
== منابع ==
# [[پرونده: 1100514.jpg|22px]] [[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا واسعی]]، [[آدم بن ابی‌ایاس عسقلانی - واسعی (مقاله)|مقاله «آدم بن ابی‌ایاس عسقلانی»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه امام رضا''']]
{{منابع}}
{{اصحاب امام رضا}}
# [[پرونده: IM009687.jpg|22px]] جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:آدم بن ابی‌ایاس عسقلانی]]
[[رده:مدخل]]
{{اصحاب امام رضا}}
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:صحابه]]
[[رده:راویان امام رضا]]
[[رده:راویان امام رضا]]
[[رده:اصحاب امام رضا]]
[[رده:اعلام]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۲۶

آشنایی اجمالی

ابوالحسن آدم بن عبدالرحمان بن محمد عسقلانی خراسانی مروزی بغدادی از موالی بنی تیم یا بنی تمیم،[۱] و نیاکانش از مردمان خراسان بوده[۲] و خود به سال۱۳۲ه‍ [۳] در مروالرود متولد شد. او به آدم بن ابی‌ایاس شهرت داشت.[۴] دیری نپایید که به جهت کسب دانش، راهی بغداد شد و رشد علمی خویش را از آنجا آغاز کرد و شاید به همین سبب است که برخی رشد و شکوفایی وی را در این شهر دانسته‌اند.[۵] در بغداد از اساتید بسیاری بهره برده که برجسته‌ترین آنها شعبة بن حجاج بود.[۶] ذهبی به نقل از احمد بن حنبل می‌‌گوید که آدم بن ابی‌ایاس یکی از شش نفری است که احادیث شعبه را نوشته و آنها را جمع‌آوری کرده است. وی نزد شعبه از اعتبار خاصی برخوردار بود[۷] و علاوه بر او از اساتید دیگری نیز بهره‌مند شد که از آن میان شیبان بن عبدالرحمان، بکر بن خنیس و حماد بن سلمه را می‌‌توان نام برد.[۸]

عسقلانی چنان به دانش‌اندوزی و بهره‌گیری از دانشمندان اشتیاق داشت که به بغداد و اساتید آنجا اکتفا نکرد؛ لذا به کوفه و از آنجا به بلاد دیگری چون بصره، حجاز، شام و در نهایت به عسقلان، از شهرهای ساحلی شام رفت و از شیوخ آن مناطق استفاده کرد.[۹] وی پس از مسافرت به این دیار، آنجا را به عنوان وطن خود برگزید و تا آخر عمر در همان‌جا رحل اقامت افکند[۱۰] و به همین سبب به عسقلانی شهرت یافت.[۱۱]

بسیاری از راویان و مورّخان از شاگردان وی بوده و از او روایت کرده‌اند که محمد بن اسماعیل بخاری صاحب الصحیح، ابوحاتم رازی محدّث معروف و ابوزرعه دمشقی صاحب تاریخ از برجسته‌ترین اینان‌اند.[۱۲] ابن ابی‌حاتم و عجلی بر وثاقت وی تأکید کرده[۱۳] و ابن حبّان نام وی را در زمره ثقات آورده است.[۱۴] ابن سعد، عسقلانی را مردی کوتاه قد توصیف کرده و می‌‌نویسد که وی به کاغذ فروشی اشتغال داشت.[۱۵] او پس از ۸۸ سال زندگی در سال ۲۲۰ه‍ در عسقلان درگذشت.[۱۶] آدم دارای تألیفی به نام تفسیر القرآن می‌‌باشد [۱۷].[۱۸]

جستارهای وابسته

منابع

  1. جمعی از پژوهشگران، فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱

پانویس

  1. التاریخ الکبیر ۲/۳۹.
  2. الطبقات الکبری ۷/۴۹۰.
  3. سیر اعلام النبلاء ۱۰/۳۳۵.
  4. الثقات ۸/۱۳۴.
  5. تاریخ بغداد ۷/۲۷.
  6. الطبقات الکبری ۷/۴۹۰.
  7. تاریخ الاسلام ۱۵/۶۰.
  8. تاریخ بغداد ۷/۱۷.
  9. تاریخ بغداد ۷/۱۷.
  10. الطبقات الکبری ۷/۴۹۰.
  11. الأنساب ۴/۱۹۰.
  12. تهذیب الکمال ۲/۳۰۳.
  13. الجرح و التعدیل ۲/۲۶۸ تاریخ الثقات ۵۸.
  14. الثقات ۸/۱۳۴.
  15. الطبقات الکبری ۷/۴۹۰.
  16. الطبقات الکبری ۷/۴۹۰.
  17. هدیة العارفین ۱/۱.
  18. جمعی از پژوهشگران، فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱، ص۵۹ - ۶۰.