آدم بن ابیایاس عسقلانی در معارف و سیره رضوی
مقدمه
آدم بن عبدالرحمن بن محمد مروذی[۱] یا مروزی[۲]، از مردمان دیار خراسان[۳]، مکنی به ابوالحسن و از راویان امام رضا (ع) بود.
او را از راویان برجسته و مورد اعتماد قرن سوم قمری در میان اهل سنت شمرده و به القابی چون محدث، قاری و مفسر معرفی کردهاند. بهرغم همه این ویژگیها همچون بسیاری دیگر از شخصیتهای این ادوار، از زیستنامه روشنی برخوردار نیست. گفتهاند نامش ناهیه و نام پدرش شعیب خراسانی مروزی، و از موالی تیم یا تمیم بود[۴]، گرچه برخی ناهیه را نام پدرش[۵] و نام خود او را عبدالرحمن دانستهاند[۶]. گویا وی در دوران جوانی برای طلب حدیث از سرزمین خود به بغداد رفت که در آن زمان مرکز خلافت و محل داد و ستدهای علمی بود، رشد و شکوفایی علمیاش را در آنجا به دست آورد و بیش از همه از شعبة بن حجاج بهره گرفت. سپس برای دانشافزایی و شنیدن حدیث بیشتر به کوفه، بصره، حجاز، مصر و شام هجرت کرد، با بزرگان آن سرزمینها ملاقات کرد و حدیث فرا گرفت[۷]. آنگاه به دیار عسقلان، از شهرهای ساحلی شام رفت و تا پایان عمر در آنجا زیست[۸] و به همین اعتبار به عسقلانی شهرت یافت[۹]. او فردی کوتاه قد و دارای شغل وراقی بوده[۱۰] و گویی دستی در تفسیر نیز داشته است[۱۱].
عسقلانی فردی توانا در نگارش و ضبط حدیث بود و به سبب مهارت و تندنویسی، به سرعت گفتهها و املای استاد را مینوشت و دیگران از وی اخذ میکردند، چنانکه خود گفته است: وقتی شعبه به بغداد آمد، در بیست جلسه از چهل جلسه وی حضور یافته و دو هزار حدیث را در این نشستها به نگارش در آورده است[۱۲]. شاید راز اینکه بیشترین روایات آدم از طریق شعبه است، در همین استماع و سرعت ضبط نهفته باشد، هر چند وی از افراد دیگری چون ابن ابیذئب، شیبان اسرائیل، مسعودی، ورقاء، حریز بن عثمان و دیگران نیز روایتهای بسیاری دارد و راویان بسیاری، چون احمد بن الازهر، دارمی و ابوحاتم نیز از او نقل حدیث کردهاند[۱۳].
ابوالحسن را فردی متمسک به سنت و پایبند به عقاید[۱۴]، ثقه، مأمون، صدوق، متعبد و از برگزیدگان مردم توصیف کردهاند[۱۵]. عجلی[۱۶]، ابوزکریا یحیی بن معین، ابوداوود[۱۷] و دیگران نیز وی را به چنین صفاتی ستودهاند[۱۸]. به همین جهات، بخاری که به زعم خویش تنها احادیث صحیح را در کتاب خود گرد آورده، ۱۷۷ حدیث او را در کتاب خود گنجانده است[۱۹]. از ابوحاتم رازی نقل است که پارساترین افرادی که من دیدهام چهار تناند که یکی از آنان آدم بن ابیایاس است[۲۰]. آدم در طبقهبندی راویان حدیث، در طبقه نهم قرار دارد[۲۱]. ابنحنبل وی را به لحاظ شخصیتی فردی ثقه میداند، جز اینکه از مشایخ ضعیف گاه روایت میکند، هر چند نسایی آن را قابل اعتنا نمیداند[۲۲]. ابنحنبل همچنین گفته است که وی یکی از شش یا هفت کاتبی بود که به درستی احادیث شعبه را ضبط میکردند و بدین سبب مورد اعتماد وی بوده و نزد او مکانتی داشته است[۲۳].
عسقلانی در تقابل میان عقل و نقل که ریشه در دو مکتب معتزله و اشاعره داشت و مقوله ازلی یا مخلوق بودن قرآن که یکی از مباحث محوری و کانونی آن قرار گرفته بود، به ازلیت قرآن اعتقاد داشت. لذا از همنشینی و تعامل با منتقدان به مکتب دیگر گریزان بود، چنان که وقتی به او گفتند عبدالله بن صالح، کاتب لیث بن سعد به تو سلام رسانده، گفت: از من به او سلامی نرسانید. چون راز آن را جویا شدند، گفت: او قائل به خلق قرآن است. وقتی این خبر به عبدالله رسید، از آن عقیده رجوع و توبه کرد. وی به احمد بن حنبل، فقیه بزرگ اهل سنت که مانند خود وی به ازلی بودن قرآن باور داشت و به همین سبب مورد تعزیر حکومتی قرار گرفته و تازیانه خورده بود[۲۴]، نیز پیام میدهد تا مراقب باشد کسی وی را از مسیر و اعتقادش باز ندارد که بهشت از آن وی خواهد بود[۲۵].
گرچه درباره مذهب اعتقادی آدم نکتهای در منابع دیده نمیشود، جز آنچه درباره رویکرد وی به مقوله قدم قرآن بیان شد، ولی نام وی در پارهای از سلسله روایاتی قرار دارد که پایههای اندیشه مذهبی شیعه را میسازد. در سلسله اسناد روایتی از پیامبر (ص) که به علی (ع) میفرماید: «يَا عَلِيُّ أَنْتَ مِنِّي وَ أَنَا مِنْكَ»[۲۶] و نیز آنچه درباره وصایت آن حضرت به به علی (ع) در لیلة الإسراء فرمود[۲۷]، نام وی دیده میشود، گرچه این سخن به معنای رویکرد مذهبی وی نیست. همچنین بیشترین روایات وی از شعبة بن حجاج است که به عنوان یکی از اصحاب عامه[۲۸] امام صادق (ع) مطرح است[۲۹]. با توجه به دیدگاه برخی از گزارشگران و رجالیون، عسقلانی را میتوان در جرگه راویان امام رضا (ع) قرار داد. قدیمیترین منبعی که از او به عنوان راوی امام رضا (ع) یاد کرده، تاریخ نیشابور ابوعبدالله محمد بن عبدالله، معروف به حاکم نیشابوری مربوط به قرن چهار و پنج قمری است که ابن نجار (قرن ۷ق)[۳۰] و پس از او ابراهیم بن محمد بن مؤید شافعی جوینی، حموینی یا حموئی (قرن ۸ق)[۳۱] آن را انعکاس داده است[۳۲]. ابنحجر نیز بر اساس همین گفته، وی را راوی امام رضا (ع) شمرده است[۳۳]. نوشتههای معاصران نیز بیواسطه[۳۴] یا با واسطه مستند به همان داده است، بیآنکه دقیقاً مأخذ کلام خود را ذکر نمایند[۳۵]، هر چند در تاریخ نیشابوری که هم اکنون به صورت گزیده در دسترس است، این مطلب دیده نمیشود و چه بسا در دخل و تصرفهای صورت گرفته در ادوار بعدی، حذف و یا در گذر زمان از بین رفته باشد.
در منابع روایی شیعه، حدیثی از محمد بن آدم از پدرش؛ یعنی آدم بن ابیایاس از امام رضا (ع) درباره فرد شایسته مشورت وجود دارد[۳۶] که برخی به مثابه مدرکی برای مدعای پیشگفته قلمداد کردهاند، هر چند درباره اینکه این محمد بن آدم شیبانی یا نسایی، فرزند آدم بن ابیایاس محل بحث این نوشتار باشد، باب گفتوگو همچنان گشوده است[۳۷] و نظر قطعی نمیتوان داد. البته جز این مورد روایت دیگری از او که حاکی از ارتباطش با امام رضا (ع) باشد، یافت نشده و شاید به همین اعتبار، چندان مورد توجه رجالیون شیعه قرار نگرفته است.
به هر حال، ابوالحسن آدم بن ابیایاس در نهایت، در جمادی الاخر سال ۲۲۰ق[۳۸] و به نقلی در سال ۲۲۱ ق[۳۹]، در دوره خلافت ابیاسحاق بن هارون، معتصم عباسی(۲۱۸-۲۲۸ق) در عسقلان و در ۸۸ سالگی درگذشت.[۴۰][۴۱]
منابع
پانویس
- ↑ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۷، ص۴۹۰.
- ↑ تاریخ الإسلام، ج۱۵، ص۵۹.
- ↑ التاریخ الصغیر، ج۲، ص۳۱۲.
- ↑ کتاب الوافی بالوفیات، ج۵، ص۱۹۷.
- ↑ سیر أعلام النبلاء، ج۱۰، ص۳۳۵.
- ↑ تهذیب الکمال، ج۲، ص۳۰۲.
- ↑ تهذیب الکمال، ج۲، ص۳۰۲.
- ↑ الطبقات الکبری، ابنسعد، ج۷، ص۴۹۰؛ معرفة الثقات، ج۱، ص۲۱۳.
- ↑ تاریخ بغداد، ج۷، ص۳۱.
- ↑ الطبقات الکبری، ابنسعد، ج۷، ص۴۹۰؛ المعارف، ابنقتیبه، ص۵۲۴.
- ↑ التخویف من النار، ص۱۱۰، ۱۴۱.
- ↑ الجرح و التعدیل، ج۲، ص۲۶۸.
- ↑ تاریخ بغداد، ج۷، ص۳۰؛ خلاصة التذهیب، ص۱۴.
- ↑ تاریخ بغداد، ج۷، ص۳۱.
- ↑ الجرح و التعدیل، ج۲، ص۲۶۸.
- ↑ معرفة الثقات، ج۱، ص۲۱۳.
- ↑ تهذیب الکمال، ج۲، ص۳۰۴.
- ↑ التعدیل و التجریح، ج۱، ص۳۷۵.
- ↑ اکمال تهذیب الکمال، ج۲، ص۲۸.
- ↑ الکامل فی الضعفاء، ج۱، ص۱۳۳؛ تاریخ بغداد، ج۲، ص۷۳؛ تهذیب الکمال، ج۲۴، ص۳۸۸.
- ↑ تقریب التهذیب، ج۱، ص۵۰.
- ↑ التعدیل و التجریح، ج۱، ص۳۷۶.
- ↑ تاریخ بغداد، ج۷، ص۳۰؛ تذکرة الحفاظ، ج۱، ص۴۰۹.
- ↑ مروج الذهب، ج۳، ص۴۶۵؛ المنتظم، ج۱۱، ص۴۳.
- ↑ تاریخ بغداد، ج۷، ص۳۱؛ تاریخ الإسلام، ج۱۵، ص۶۱.
- ↑ ملحقات الإحقاق، ج۱۶، ص۱۶۰.
- ↑ إثبات الهداة، ج۵، ص۳۴۵.
- ↑ الفائق فی رواة و أصحاب الإمام الصادق (ع)، ج۲، ص۱۲۰.
- ↑ رجال الطوسی، ص۲۲۴.
- ↑ ذیل تاریخ بغداد، ج۴، ص۱۳۵.
- ↑ الدرر الکامنة، ج۱، ص۷۵.
- ↑ فرائد السمطین، ج۳، ص۱۹۹.
- ↑ تهذیب التهذیب، ج۷، ص۳۳۹.
- ↑ ملحقات الإحقاق، ج۳۳، ص۸۴۱؛ أعیان الشیعة، ج۱، ص۱۰۱؛ ج۲، ص۲۶؛ عوالم العلوم، ج۲۲، ص۱۸۳.
- ↑ مسند الإمام الرضا (ع)، ج۱، ص۱۱۸، مقدمه تحقیق.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۴۰۹.
- ↑ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۸۷.
- ↑ الطبقات الکبری، ابنسعد، ج۷، ص۴۹۰؛ التاریخ الصغیر، ج۲، ص۳۱۲؛ المنتظم، ج۱۱، ص۵۷.
- ↑ تاریخ بغداد، ج۷، ص۳۲؛ خلاصة التذهیب، ص۱۴.
- ↑ منابع: إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، محمد بن حسن معروف به حر عاملی (۱۱۰۴ق)، بیروت، مؤسسة الأعلمی، اول، ۱۴۲۵ق، أعیان الشیعة، سید محسن بن عبدالکریم امین عاملی (۱۳۷۱ق)، تحقیق: سید حسن امین، بیروت، دار التعارف، بی تا: إکمال تهذیب الکمال فی أسماء الرجال، مغلطای بن قلیج بن عباد الله بکجری (۷۶۲ق)، تحقیق: عادل بن محمد - ابو محمد اسامة بن ابراهیم، قاهره، الفاروق الحدیثة، اول، ۱۴۲۲ق، تاریخ الإسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، محمد بن احمد معروف به ذهبی (۷۴۸ق)، تحقیق: عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دار الکتاب العربی، دوم، ۱۴۱۳ق، التاریخ الصغیر، محمد بن اسماعیل معروف به بخاری (۲۵۶ق)، تحقیق: محمود ابراهیم زاید، بیروت، دار المعرفة، اول، ۱۴۰۶ق، تاریخ بغداد أو مدینة السلام، احمد بن علی معروف به خطیب بغدادی (۴۶۳ق)، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة، اول، ۱۴۱۷ق، التخویف من النار، عبدالرحمن بن احمد ابن رجب حنبلی (۷۹۵ق)، دمشق، دار الرشید، دوم، ۱۴۰۴ق؛ تذکرة الحفاظ، محمد بن احمد معروف به ذهبی (۷۴۸ق)، قاهره، دائرة المعارف العثمانیة، ۱۳۷۴ق، التعدیل و التجریح، سلیمان بن خلف باجی (۴۷۴ق)، تحقیق: احمد بزار، مراکش، وزارة الأوقاف و الشئون الإسلامیة، بی تا، تقریب التهذیب، احمد بن علی معروف به ابن حجر عسقلانی (۸۵۲ق)، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة، دوم، ۱۴۱۵ق؛ تهذیب التهذیب، احمد بن علی معروف به ابنحجر عسقلانی (۸۵۲ق)، تحقیق: صدقی جمیل عطار، دار الفکر، اول، ۱۴۰۴ق؛ تهذیب الکمال فی أسماء الرجال، یوسف بن عبدالرحمن حافظ مزی (۷۴۲ق)، تحقیق: بشار عواد معروف، بیروت، مؤسسة الرسالة، چهارم، ۱۴۰۸ق؛ الجرح و التعدیل، عباد الرحمن بن محمد رازی معروف به ابن ابیحاتم (۳۲۷ق)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، اول، ۱۳۷۱ق؛ خلاصة تذهیب تهذیب الکمال فی أسماء الرجال، احمد بن عبدالله خزرجی انصاری (۹۲۳ق)، بیروت، دار البشائر الإسلامیة، چهارم، ۱۴۱۱ق، الدرر الکامنة فی أعیان المائة الثامنة، احمد بن علی معروف به ابن حجر عسقلانی (۸۵۲ق)، تحقیق: محمد بن عبد المعید ضان، حیدر آباد، دائرة المعارف العثمانیة، دوم، ۱۳۹۲ق، ذیل تاریخ بغداد، محمد بن محمود معروف به ابن نجار بغدادی (۶۴۳ق)، تحقیق: مصطفی عبدالقادر یحیی، بیروت، دار الکتب العلمیة، اول، ۱۴۱۷ق؛ رجال الطوسی، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، اول، ۱۴۱۵ق؛ سیر أعلام النبلاء، محمد بن احمد معروف به ذهبی (۷۴۸ق)، تحقیق: شعیب ارنؤوط، بیروت، مؤسسة الرسالة، نهم، ۱۴۱۳ق، الطبقات الکبری، محمد بن سعد هاشمی معروف به ابن سعد (۲۳۰ق)، بیروت، دارصادر، بی تا، عوالم العلوم و المعارف و الأحوال، عبدالله بن نورالله بحرانی اصفهانی (قرن ۱۲ق)، تحقیق: سیدمحمدباقر ابطحی، قم، مدرسة الإمام المهدی، اول، ۱۴۱۳ق، الفائق فی رواة و أصحاب الإمام الصادق علی، عبدالحسین شبستری (۱۳۱۲ق)، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۱۸ق، فرائد السمطین، ابراهیم بن محمد حموئی جوینی (۷۲۲ق)، بیروت، مؤسسة المحمود، اول، ۱۴۰۰ق، الکامل فی ضعفاء الرجال، عبدالله بن عدی جرجانی (۳۶۵ق)، تحقیق: یحیی مختار غزاوی، بیروت، دار الفکر، سوم، ۱۴۰۹ق، کتاب الوافی بالوفیات، خلیل بن ایبک صفدی (۷۶۴ق)، تحقیق: احمد ارناؤوط - ترکی مصطفی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، علی بن حسین معروف به مسعودی (۳۴۶ق)، تحقیق: اسعد داغر، قم، دار الهجرة، دوم، ۱۴۰۹ق؛ مستدر کات علم رجال الحدیث، علی بن محمد نمازی شاهرودی (۱۴۰۵ق)، تهران، شفق - حیدری، اول، ۱۴۱۳ق؛ مسند الإمام الرضانا عزیز الله بن محمد عطاردی قوچانی (معاصر)، مشهد، کنگره جهانی امام رضا، اول، ۱۴۰۶ق، المعارف، عبدالله بن مسلم معروف به ابن قتیبه دینوری (۲۷۶ق)، تحقیق: ثروت عکاشه، قاهره، دار المعارف، بی تا: معرفة الثقات، احمد بن عبدالله عجلی (۲۶۱ق)، مدینه، مکتبة الدار، اول، ۱۴۰۵ق؛ ملحقات الإحقاق، سید نورالله بن شریف الدین حسینی شوشتری (۱۰۱۹ق)، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، اول، ۱۴۰۹ق، من لا یحضره الفقیه، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، دوم، ۱۴۰۴ق؛ المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، عبدالرحمن بن علی معروف به ابن جوزی (۵۹۷ق)، تحقیق: محمد عبدالقادر عطا ۔ مصطفی عبد القادر، بیروت، دار الکتب العلمیة، اول، ۱۴۱۲ق.
- ↑ واسعی، سید علی رضا واسعی، مقاله «آدم بن ابیایاس عسقلانی»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص ۵۵.