فقه در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «{{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85...» ایجاد کرد)
 
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| موضوع مرتبط = فقه
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[فقه]]''' است. "'''[[فقه]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| عنوان مدخل  = فقه
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| مداخل مرتبط = [[فقه در لغت]] - [[فقه در قرآن]] - [[فقه در فقه سیاسی]] - [[فقه در فقه اسلامی]] - [[فقه در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[فقه در لغت]] - [[فقه در قرآن]] - [[فقه در حدیث]] - [[فقه در نهج البلاغه]] - [[فقه در معارف دعا و زیارات]] - [[فقه در فقه اسلامی]]</div>
| پرسش مرتبط  =  
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
در [[فرهنگ قرآن]] و کلمات [[اهل بیت]]{{عم}}، [[تفقّه]] به معنای مطلق [[درک عمیق]] در [[معارف دینی]]، خواه [[احکام]] یا [[اخلاق]] و یا [[اعتقادات]]، به کار می‌رفت؛ لذا [[فقیه]] به کسی گفته می‌شد که به همه معارف دینی، خصوصاً [[آیات قرآن]]، [[آگاهی]] داشت. حتی [[رسول اکرم]]{{صل}} کسی را که مختصری از [[قرآن]] را فرا گرفت و در نتیجه، آن چنان منقلب شد که با [[عزم]] بر عمل به آن به [[شهر]] خود بازگشت، به [[وصف]] «فقیه» ستودند.
در فرهنگ قرآن و کلمات [[اهل بیت]] {{عم}}، [[تفقّه]] به معنای مطلق درک عمیق در [[معارف دینی]]، خواه [[احکام]] یا [[اخلاق]] و یا [[اعتقادات]]، به کار می‌رفت؛ لذا [[فقیه]] به کسی گفته می‌شد که به همه معارف دینی، خصوصاً [[آیات قرآن]]، [[آگاهی]] داشت. حتی [[رسول اکرم]] {{صل}} کسی را که مختصری از [[قرآن]] را فرا گرفت و در نتیجه، آن چنان منقلب شد که با [[عزم]] بر عمل به آن به [[شهر]] خود بازگشت، به وصف «فقیه» ستودند.


{{متن حدیث|رُوِيَ‏ أَنَّ رَجُلًا جَاءَ إِلَى النَّبِيِّ{{صل}} لِيُعَلِّمَهُ الْقُرْآنَ فَانْتَهَى إِلَى قَوْلِهِ تَعَالَى‏ {{متن قرآن|فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ * وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ}}<ref>«پس هر کس همسنگ ذره‌ای نیکی ورزد، آن را خواهد دید * و هر کس همسنگ ذره‌ای بدی کند، آن را خواهد دید» سوره زلزال، آیه ۷-۸.</ref>‏ فَقَالَ يَكْفِينِي‏ هَذَا وَ انْصَرَفَ‏ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} انْصَرَفَ الرَّجُلُ وَ هُوَ فَقِيهٌ}}<ref>بحار الأنوار (ط. دارإحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ه.)، ج۸۹، ص۱۰۷، باب ۹: فضل التدبر فی القرآن.</ref>.
{{متن حدیث|رُوِيَ‏ أَنَّ رَجُلًا جَاءَ إِلَى النَّبِيِّ {{صل}} لِيُعَلِّمَهُ الْقُرْآنَ فَانْتَهَى إِلَى قَوْلِهِ تَعَالَى‏ {{متن قرآن|فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ * وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ}}<ref>«پس هر کس همسنگ ذره‌ای نیکی ورزد، آن را خواهد دید * و هر کس همسنگ ذره‌ای بدی کند، آن را خواهد دید» سوره زلزال، آیه ۷-۸.</ref>‏ فَقَالَ يَكْفِينِي‏ هَذَا وَ انْصَرَفَ‏ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} انْصَرَفَ الرَّجُلُ وَ هُوَ فَقِيهٌ}}<ref>بحار الأنوار (ط. دارإحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ﻫ.ق)، ج۸۹، ص۱۰۷، باب ۹: فضل التدبر فی القرآن.</ref>.


نکته مهم درباره این واژه آن است که بیشترین استفاده آن در فقاهت‌های [[اخلاقی]] و [[اعتقادی]] بوده است؛ چنان که [[رسول خدا]]{{صل}} فقیه کامل و [[مرضی]] رضای خود را کسی دانستند که در همه حالات، تنها به [[رضای الهی]] بیندیشد و [[تغییر]] زمانه و احوال [[مردم]]، او را در انجام [[تکالیف]] مردد ننماید؛ چنان‌که در [[نصایح]] خویش به جناب [[اباذر]] فرمودند:
نکته مهم درباره این واژه آن است که بیشترین استفاده آن در فقاهت‌های [[اخلاقی]] و [[اعتقادی]] بوده است؛ چنان که [[رسول خدا]] {{صل}} فقیه کامل و [[مرضی]] رضای خود را کسی دانستند که در همه حالات، تنها به [[رضای الهی]] بیندیشد و [[تغییر]] زمانه و احوال [[مردم]]، او را در انجام [[تکالیف]] مردد ننماید؛ چنان‌که در [[نصایح]] خویش به جناب [[اباذر]] فرمودند:
{{متن حدیث|يَا أَبَا ذَرٍّ، لَا يَفْقَهُ الرَّجُلُ كُلَّ الْفِقْهِ حَتَّى يَرَى النَّاسَ كُلَّهُمْ فِي‏ جَنْبِ‏ اللَّهِ‏ أَمْثَالَ‏ الْأَبَاعِرِ، ثُمَّ يَرْجِعُ إِلَى نَفْسِهِ فَيَكُونُ هُوَ أَحْقَرَ حَاقِرٍ لَهَا}}<ref>مکارم الأخلاق (ط. الشریف الرضی، ۱۴۱۲ه.)، ج۲، ص۳۷۱، ح۲۶۶۱.</ref>.
{{متن حدیث|يَا أَبَا ذَرٍّ، لَا يَفْقَهُ الرَّجُلُ كُلَّ الْفِقْهِ حَتَّى يَرَى النَّاسَ كُلَّهُمْ فِي‏ جَنْبِ‏ اللَّهِ‏ أَمْثَالَ‏ الْأَبَاعِرِ، ثُمَّ يَرْجِعُ إِلَى نَفْسِهِ فَيَكُونُ هُوَ أَحْقَرَ حَاقِرٍ لَهَا}}<ref>مکارم الأخلاق (ط. الشریف الرضی، ۱۴۱۲ﻫ.ق)، ج۲، ص۳۷۱، ح۲۶۶۱.</ref>.


ولی بعدها در اثر کثرت استعمال، فقیه تنها درباره کسانی به کار رفت که به احکام فرعی و عملی [[دین]] و ادلّه آن اشراف دارند. بنابراین، در [[آیه شریفه]]، تفقّه به معنای عمیق‎نگری در همه [[امور دینی]]، خصوصاً [[مسائل اعتقادی]] و اخلاقی است.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۶ ص ۵۶۳.</ref>
ولی بعدها در اثر کثرت استعمال، فقیه تنها درباره کسانی به کار رفت که به احکام فرعی و عملی [[دین]] و ادلّه آن اشراف دارند. بنابراین، در [[آیه شریفه]]، تفقّه به معنای عمیق‎نگری در همه [[امور دینی]]، خصوصاً [[مسائل اعتقادی]] و اخلاقی است.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۶ ص ۵۶۳.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== منابع ==
 
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:1379153.jpg|22px]]، [[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)|'''ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶''']]
# [[پرونده:1379153.jpg|22px]] [[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)|'''ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:فقه]]
[[رده:فقه]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۴۰

مقدمه

در فرهنگ قرآن و کلمات اهل بیت (ع)، تفقّه به معنای مطلق درک عمیق در معارف دینی، خواه احکام یا اخلاق و یا اعتقادات، به کار می‌رفت؛ لذا فقیه به کسی گفته می‌شد که به همه معارف دینی، خصوصاً آیات قرآن، آگاهی داشت. حتی رسول اکرم (ص) کسی را که مختصری از قرآن را فرا گرفت و در نتیجه، آن چنان منقلب شد که با عزم بر عمل به آن به شهر خود بازگشت، به وصف «فقیه» ستودند.

«رُوِيَ‏ أَنَّ رَجُلًا جَاءَ إِلَى النَّبِيِّ (ص) لِيُعَلِّمَهُ الْقُرْآنَ فَانْتَهَى إِلَى قَوْلِهِ تَعَالَى‏  فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ * وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ [۱]‏ فَقَالَ يَكْفِينِي‏ هَذَا وَ انْصَرَفَ‏ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) انْصَرَفَ الرَّجُلُ وَ هُوَ فَقِيهٌ»[۲].

نکته مهم درباره این واژه آن است که بیشترین استفاده آن در فقاهت‌های اخلاقی و اعتقادی بوده است؛ چنان که رسول خدا (ص) فقیه کامل و مرضی رضای خود را کسی دانستند که در همه حالات، تنها به رضای الهی بیندیشد و تغییر زمانه و احوال مردم، او را در انجام تکالیف مردد ننماید؛ چنان‌که در نصایح خویش به جناب اباذر فرمودند: «يَا أَبَا ذَرٍّ، لَا يَفْقَهُ الرَّجُلُ كُلَّ الْفِقْهِ حَتَّى يَرَى النَّاسَ كُلَّهُمْ فِي‏ جَنْبِ‏ اللَّهِ‏ أَمْثَالَ‏ الْأَبَاعِرِ، ثُمَّ يَرْجِعُ إِلَى نَفْسِهِ فَيَكُونُ هُوَ أَحْقَرَ حَاقِرٍ لَهَا»[۳].

ولی بعدها در اثر کثرت استعمال، فقیه تنها درباره کسانی به کار رفت که به احکام فرعی و عملی دین و ادلّه آن اشراف دارند. بنابراین، در آیه شریفه، تفقّه به معنای عمیق‎نگری در همه امور دینی، خصوصاً مسائل اعتقادی و اخلاقی است.[۴]

منابع

پانویس

  1. «پس هر کس همسنگ ذره‌ای نیکی ورزد، آن را خواهد دید * و هر کس همسنگ ذره‌ای بدی کند، آن را خواهد دید» سوره زلزال، آیه ۷-۸.
  2. بحار الأنوار (ط. دارإحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ﻫ.ق)، ج۸۹، ص۱۰۷، باب ۹: فضل التدبر فی القرآن.
  3. مکارم الأخلاق (ط. الشریف الرضی، ۱۴۱۲ﻫ.ق)، ج۲، ص۳۷۱، ح۲۶۶۱.
  4. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۶ ص ۵۶۳.