صفوان بن یحیی بجلی: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «{{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85...» ایجاد کرد)
 
 
(۱۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اصحاب امام کاظم| عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[صفوان بن یحیی بجلی در تاریخ اسلامی]] - [[صفوان بن یحیی بجلی در معارف و سیره رضوی]]| پرسش مرتبط  = }}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
== آشنایی اجمالی ==
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
[[ابومحمد صفوان بن یحیی بجلی کوفی]]، ملقب به «[[بیاع السابری]]» [[اهل کوفه]] و از [[موالی]] [[بجیله]] بود<ref>الفهرست (طوسی)، ص۸۳.</ref> و از [[اصحاب]] [[امام کاظم]]، [[امام رضا]] و [[امام جواد]]{{عم}} بود.<ref>رجال الطوسی، ص۳۵۲، ۳۷۸ و۴۰۲.</ref> همچنین از وکلای امام کاظم و امام رضا{{عم}} به شمار می‌‌رفت<ref>رجال الطوسی، ص۳۵۲، ۳۷۸ و۴۰۲.</ref> که [[راوی]] از آنان هم می‌‌باشد.<ref>معجم رجال الحدیث، ج۹، ص۱۲۳.</ref> او با [[صفوان بن مهران جمّال]] تفاوت دارد و از [[عبدالله بن مسکان]]، [[اسحاق بن عمار]] و [[داود بن فرقد]] [[روایت]] نقل کرده است.
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[صفوان بن یحیی بجلی در تراجم و رجال]] - [[صفوان بن یحیی بجلی در تاریخ اسلامی]] - [[صفوان بن یحیی بجلی در معارف و سیره رضوی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
[[ابوعمرو کشّی]]، صفوان را از جمله کسانی دانسته که [[علمای شیعه]] به اتفاق، آنان را [[فقیه]] و دانشمند و سخن ایشان را درست می‌‌دانند.<ref>اختیار معرفة الرجال، ص۲۲۳، ۲۲۹، ۴۰۰ و ۵۵۶.</ref> [[نجاشی]] نیز بیاع السابری را از بزرگان [[شیعه]] و فردی [[عابد]] و [[زاهد]] و محدثی کاملا [[موثق]] دانسته و می‌‌گوید: به رغم این که واقفی‌ها نسبت به صفوان [[بذل و بخشش]] بسیار داشتند، ولی او [[عقیده]] و مذهبش را [[حفظ]] کرد و [[واقفیه]] را نپذیرفت.
صفوان بن یحیی بجلی، مکنی به [[ابو محمد]]، فروشنده نوعی [[لباس]] به نام سابری بود. او مورد [[اعتماد]] و [[راستگو]]، پدرش از [[امام صادق]]{{ع}}، و خودش از [[راویان امام کاظم]]{{ع}} و [[وکیل]] [[امام رضا]]{{ع}} و [[امام جواد]]{{ع}} بود<ref>معجم رجال الحدیث، ج۹، ص۱۲۳-۱۲۴.</ref>. او در ابتدا [[واقفی]] [[مذهب]] بود. گروهی از [[واقفیان]] به او [[پول]] زیادی دادند که بر [[عقیده]] خود بماند، اما او پاسخ آنها را نداد. [[صفوان]]، [[دوست]] صمیمی [[عبداللّه بن جندب]] و [[علی بن نعمان]] بود. آنها قراردادی در [[خانه خدا]] بستند که هر کسی از آنها مُرد، آن کس که باقی می‌ماند، [[نماز]] و [[روزه]] آنها را انجام دهد و زکاتشان را بپردازد، آن دو نفر مُردند و صفوان باقی ماند. پس هر [[روز]] یک صد و پنجاه رکعت نماز می‌خواند و سه ماه در سال روزه می‌گرفت و [[زکات]] را سه دفعه پرداخت می‌کرد و آنچه را که از جانب خود هبه می‌کرد، از طرف آن دو نفر هم هبه می‌نمود.


صفوان به اندازه‌ای با [[تقوا]] و [[خداپرست]] بود که هیچ یک از هم ردیفانش به پایه او نمی‌رسیدند. از جمله تألیفات او می‌توان به کتاب الوضوء، کتاب الصلاة، کتاب الصوم، کتاب الحج، کتاب الزکاة، کتاب النکاح، کتاب الطلاق، [[کتاب الفرائض]]، کتاب الوصایا، کتاب الشراء و البیع، کتاب العتق و التدبیر، کتاب البشارات و کتاب النوادر اشاره کرد<ref>رجال کشی، ص۴۸۳، حدیث ۹۱۰؛ بحارالانوار، ج۲، ص۲۵۱.</ref>.
صفوان با [[عبدالله بن جندب]] و [[علی بن نعمان]] شراکت داشت و گزارش شده که این سه تن در [[مسجدالحرام]] با هم [[عهد]] بستند که هر کدام پیش‌تر مُرد، آن دو دیگر واجباتی چون [[نماز]]، [[روزه]] و زکاتش را به جای آورند. چنین بود که هر دو [[رفیق]] مردند و صفوان زنده ماند، از این رو هر [[روز]] ۱۵۰ رکعت نماز می‌‌گزارد. سالی سه ماه روزه می‌‌داشت و هر سال سه مرتبه [[زکات]] می‌‌پرداخت و هر گاه [[انفاق]] می‌‌کرد و صدقه‌ای می‌‌داد، به همان [[میزان]] هم از جانب آن دو چنین می‌‌کرد. در باب [[زهد]] و تقوایش نیز گفته شده که شخصی از او خواست تا مبلغی (شاید معونه‌ای) را در [[کوفه]] به خانواده‌اش برساند، ابومحمد به این سبب که شترانش در اجاره دیگران است و باید [[اجازه]] بگیرد، از پذیرش آن [[امتناع]] ورزید.<ref>رجال النجاشی، ج۱، ص۴۳۹.</ref>


[[صفوان بن یحیی]] می‌گوید: «امام رضا{{ع}} پس از [[رحلت]] [[پدر]] بزرگوارش سخنانی فرمودند که ما بر [[جان]] ایشان ترسیدیم و به او عرض کردیم: مطلبی بزرگ را آشکار کرده‌ای، ما بر تو از این [[طاغوت]] ([[هارون]]) بیمناکیم. [[امام]]{{ع}} فرمودند: هر چه می‌خواهد تلاش کند، راهی بر من ندارد»<ref>عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، باب ۵۰، ص۵۴۸.</ref>.
گروهی از [[محدثان]] و [[دانشمندان]] از ابومحمد حدیث فراگرفته و روایت کرده‌اند که عبارت‌اند از: [[فضل بن شاذان نیشابوری]]، [[احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی]]<ref>الکافی، ج۱، ص۵۷ و ۲۵۴.</ref> [[ابوعبدالله محمد بن خالد برقی]]، [[محمد بن عیسی یقطینی]]، [[محمد بن حمید عطار]]، [[نوح بن شعیب نیشابوری]]<ref>المحاسن، ج۱، ص۷۰ و ۲۵۹؛ ج۲، ص۳۶۴ و ۴۱۴.</ref>، [[ایوب بن نوح]] و [[محمد بن حسین بن ابی الخطاب زیّات]].<ref>بصائر الدرجات، ص۱۵۵ و ۱۷۸.</ref>


همچنین وی می‌گوید: «نزد امام رضا{{ع}} بودم که [[حسین بن خالد صیرفی]] وارد شد و عرض کرد: قربانت شوم! [[خیال]] دارم به اعوص<ref>مکانی در چند فرسخی مدینه است. صحرایی در دیار بنی باهله نیز به دین نام می‌باشد.</ref> بروم. هر چند [[امام]]{{ع}} این [[سفر]] را [[صلاح]] ندانستند ولی [[حسین بن خالد]] به آن سو رهسپار شد و در راه دچار [[راهزنان]] گردید و تمام [[اموال]] او را به [[غارت]] بردند»<ref>عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، باب ۵۵، ص۵۵۷.</ref>.
صفوان نزد [[ائمه]] از جایگاه والایی برخوردار و مورد [[رضایت]] ایشان بود، به همین خاطر چون در سال ۲۱۰ه‍ در [[مدینه]] از [[دنیا]] رفت، [[امام جواد]]{{ع}} [[حنوط]] و [[کفن]] برای [[تجهیز]] وی فرستاده و از [[اسماعیل بن موسی]] خواستند تا بر او [[نماز]] بخواند.<ref>اختیار معرفة الرجال،ص ۲۲۳، ۲۲۹، ۴۰۰ و ۵۵۶.</ref> آثار و تألیفات وی بالغ بر سی کتاب بوده که تنها نام تألیفات زیر ثبت شده است: مجموعه مسائلی از امام کاظم{{ع}}<ref>الفهرست (طوسی)، ص۸۳.</ref> الآداب و بشارات المؤمن التجارات المحنة (المحبة) و الوظائف <ref>الفهرست (الندیم)، ص۲۷۸.</ref> الوضوء الصلاة الصوم الحج الزکاة النکاح الطلاق [[الفرائض]] الوصایا الشراء و البیع العتق و التدبیر البشارات و النوادر<ref>رجال النجاشی، ج۱، ص۴۳۹.</ref>.<ref>جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی (کتاب)|فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی]] ج۱، ص405 - 406.</ref>
 
[[صفوان بن یحیی]]، در [[سال ۲۱۰ هجری]] قمری به [[رحمت]] ایزدی پیوست<ref>معجم رجال الحدیث، ج۹، ص۱۲۵.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۴۶۵.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
* [[اصحاب امام رضا]]
* [[ابان بن محمد بجلی]] (خواهرزاده)
* [[حسین بن خالد صیرفی]]
{{پایان مدخل‌ وابسته}}


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:13681348.jpg|22px]] [[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|'''رضانامه''']]
# [[پرونده: IM009687.jpg|22px]] جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:صفوان بن یحیی بجلی]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اصحاب امام کاظم]]
[[رده:اصحاب امام رضا]]
[[رده:اصحاب امام جواد]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۰۹

آشنایی اجمالی

ابومحمد صفوان بن یحیی بجلی کوفی، ملقب به «بیاع السابری» اهل کوفه و از موالی بجیله بود[۱] و از اصحاب امام کاظم، امام رضا و امام جواد(ع) بود.[۲] همچنین از وکلای امام کاظم و امام رضا(ع) به شمار می‌‌رفت[۳] که راوی از آنان هم می‌‌باشد.[۴] او با صفوان بن مهران جمّال تفاوت دارد و از عبدالله بن مسکان، اسحاق بن عمار و داود بن فرقد روایت نقل کرده است.

ابوعمرو کشّی، صفوان را از جمله کسانی دانسته که علمای شیعه به اتفاق، آنان را فقیه و دانشمند و سخن ایشان را درست می‌‌دانند.[۵] نجاشی نیز بیاع السابری را از بزرگان شیعه و فردی عابد و زاهد و محدثی کاملا موثق دانسته و می‌‌گوید: به رغم این که واقفی‌ها نسبت به صفوان بذل و بخشش بسیار داشتند، ولی او عقیده و مذهبش را حفظ کرد و واقفیه را نپذیرفت.

صفوان با عبدالله بن جندب و علی بن نعمان شراکت داشت و گزارش شده که این سه تن در مسجدالحرام با هم عهد بستند که هر کدام پیش‌تر مُرد، آن دو دیگر واجباتی چون نماز، روزه و زکاتش را به جای آورند. چنین بود که هر دو رفیق مردند و صفوان زنده ماند، از این رو هر روز ۱۵۰ رکعت نماز می‌‌گزارد. سالی سه ماه روزه می‌‌داشت و هر سال سه مرتبه زکات می‌‌پرداخت و هر گاه انفاق می‌‌کرد و صدقه‌ای می‌‌داد، به همان میزان هم از جانب آن دو چنین می‌‌کرد. در باب زهد و تقوایش نیز گفته شده که شخصی از او خواست تا مبلغی (شاید معونه‌ای) را در کوفه به خانواده‌اش برساند، ابومحمد به این سبب که شترانش در اجاره دیگران است و باید اجازه بگیرد، از پذیرش آن امتناع ورزید.[۶]

گروهی از محدثان و دانشمندان از ابومحمد حدیث فراگرفته و روایت کرده‌اند که عبارت‌اند از: فضل بن شاذان نیشابوری، احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی[۷] ابوعبدالله محمد بن خالد برقی، محمد بن عیسی یقطینی، محمد بن حمید عطار، نوح بن شعیب نیشابوری[۸]، ایوب بن نوح و محمد بن حسین بن ابی الخطاب زیّات.[۹]

صفوان نزد ائمه از جایگاه والایی برخوردار و مورد رضایت ایشان بود، به همین خاطر چون در سال ۲۱۰ه‍ در مدینه از دنیا رفت، امام جواد(ع) حنوط و کفن برای تجهیز وی فرستاده و از اسماعیل بن موسی خواستند تا بر او نماز بخواند.[۱۰] آثار و تألیفات وی بالغ بر سی کتاب بوده که تنها نام تألیفات زیر ثبت شده است: مجموعه مسائلی از امام کاظم(ع)[۱۱] الآداب و بشارات المؤمن التجارات المحنة (المحبة) و الوظائف [۱۲] الوضوء الصلاة الصوم الحج الزکاة النکاح الطلاق الفرائض الوصایا الشراء و البیع العتق و التدبیر البشارات و النوادر[۱۳].[۱۴]

جستارهای وابسته

منابع

  1.   جمعی از پژوهشگران، فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱

پانویس

  1. الفهرست (طوسی)، ص۸۳.
  2. رجال الطوسی، ص۳۵۲، ۳۷۸ و۴۰۲.
  3. رجال الطوسی، ص۳۵۲، ۳۷۸ و۴۰۲.
  4. معجم رجال الحدیث، ج۹، ص۱۲۳.
  5. اختیار معرفة الرجال، ص۲۲۳، ۲۲۹، ۴۰۰ و ۵۵۶.
  6. رجال النجاشی، ج۱، ص۴۳۹.
  7. الکافی، ج۱، ص۵۷ و ۲۵۴.
  8. المحاسن، ج۱، ص۷۰ و ۲۵۹؛ ج۲، ص۳۶۴ و ۴۱۴.
  9. بصائر الدرجات، ص۱۵۵ و ۱۷۸.
  10. اختیار معرفة الرجال،ص ۲۲۳، ۲۲۹، ۴۰۰ و ۵۵۶.
  11. الفهرست (طوسی)، ص۸۳.
  12. الفهرست (الندیم)، ص۲۷۸.
  13. رجال النجاشی، ج۱، ص۴۳۹.
  14. جمعی از پژوهشگران، فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱، ص405 - 406.