زهد در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-</div>\n<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> +</div>)) |
(←پانویس) |
||
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | |||
| موضوع مرتبط = زهد | |||
| عنوان مدخل = زهد | |||
| مداخل مرتبط = [[زهد در لغت]] - [[زهد در قرآن]] - [[زهد در حدیث]] - [[زهد در نهج البلاغه]] - [[زهد در اخلاق اسلامی]] - [[زهد در عرفان اسلامی]] - [[زهد در معارف دعا و زیارات]] - [[زهد در معارف و سیره علوی]] - [[زهد در معارف و سیره سجادی]] - [[زهد در معارف و سیره نبوی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
== مقدمه == | |||
دنیای نکوهیده [[آدمی]] را [[فریب]] میدهد و او را [[اسیر]] فریبندگیهای خود میکند. [[انسانها]] با زهدپیشگی و دوری از [[آمال]] و آرزوهای دور و دراز و دست نیافتنی، خود را از فریبندگی دنیای مذموم میرهانند و در مسیر [[زندگی]]، راه کمال را در پیش میگیرند. زهد و ورزیدن بهمعنای بیرغبتی از چیزی و روی برگرداندن از آن بهدلیل حقیر شمردن آن است. اعراض از [[دنیا]] و روی برگرداندن از زرق و برق آن، از [[صفات نیکو]] و خصلتهای [[پارسایان]] است. آنان [[دنیا]] را کوچک میبینند و در نتیجه [[آخرت]] برایشان بزرگ جلوه میکند. [[امام]] {{ع}} در [[کلام]] خویش بر این مضمون تأکید دارند و در [[نهج البلاغه]] در چهارده مورد از واژه "زهد" استفاده کردهاند. آن [[حضرت]] در کلامی، [[علم]] را راهنمای [[آدمی]] در آنچه [[فرمان خداوند]] است میداند و زهد را محملی مینامد که راه وصول به آن را برای [[انسان]] هموار میکند. از اینرو کسی که در [[دنیا]] زهد نورزد، بهرهای از [[بهشت]] نخواهد برد. پس زهد و [[پارسایی]] بستری است که [[صفات کمال]] در آن به بار مینشیند. در منظر [[امام]] {{ع}} زهد در سایه سه چیز بهدست میآید: کوتاهی [[آرزوها]]، [[شکر]] نعمتها، دوری از [[حرام]]. ای [[مردم]]، زهد در این [[جهان]]، کاستن از دامنه آرزوهاست و سپاسگزاری در برابر نعمتها و [[پارسایی]] از حرامها<ref>نهج البلاغه، خطبه ۸۰: {{متن حدیث|"أَیُّهَاالنَّاسُ، الزَّهَادَةُ قِصَرُ الاْمَلِ، وَالشُّکْرُ عِنْدَ النِّعَمِ، وَالتَّوَرُّعُ عِنْدَ الْـمَحَارِمِ، فَإِنْ عَزَبَ ذلِکَ عَنْکُمْ فَلاَ یَغْلِبِ الْحَرَامُ صَبْرَکُمْ، وَلاَ تَنْسَوْا عِنْدَالنِّعَمِ شُکْرَکُمْ"}}</ref>. | |||
کاستن [[آرزوها]] بستر مناسبی است تا [[آدمی]] [[شکرگزار]] [[نعمتهای الهی]] باشد و از [[حرام]] چشم بپوشد. [[امام]] {{ع}} چنین زهدی را [[ثروت]] مینامد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳: {{متن حدیث|"وَ الزُّهْدُ ثَرْوَةٌ"}}</ref> که در سایه آن [[آدمی]] از [[بدبختی]] [[دنیا]] رها میشود و به سرای پایدار میرسد و [[رستگار]] میشود. زهد حقیقی آن نیست که [[آدمی]] [[گوشهنشینی]] پیشه سازد و خود را از نعمتهای [[دنیایی]] بیبهره گرداند، بلکه بدین معناست که [[انسان]] از قید و بندها و تعلقات مادی و دنیوی آزاد باشد. [[امام]] {{ع}} در بیان فسلفه زهد میفرماید: همه زهد میان دو کلمه از [[قرآن]] قرار گرفته است. [[خدای تعالی]] میفرماید: "تا بر آنچه از دستتان میرود اندوگین نباشید و بدانچه به دستتان میآید [[شادمانی]] نکنید." کسی که بر گذشته [[تأسف]] نخورد و بر آینده شادمان نباشد، زهد را از دو سوی آن گرفته است<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۳۱: {{متن حدیث|"الزُّهْدُ كُلُّهُ بَيْنَ كَلِمَتَيْنِ مِنَ الْقُرْآنِ، قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ: "لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ"؛ وَ مَنْ لَمْ يَأْسَ عَلَى الْمَاضِي وَ لَمْ يَفْرَحْ بِالْآتِي، فَقَدْ أَخَذَ الزُّهْدَ بِطَرَفَيْهِ"}}</ref>. از اینرو [[انسان]] [[زاهد]] امکانات این جهانی را در مسیر کمال خویش بهکار میگیرد و خود را [[اسیر]] خواهشهای مادی و نفسانی نمیکند. در بیان [[امام]] هر که در این [[دنیا]] زهد بورزد، خود را آزاد ساخته و [[پروردگار]] خویش را [[خشنود]] کرده است. زهد ورزیدن ثمراتی دارد که در بیان [[امام]] به برخی از آنها اشاره شده است؛ از جمله: [[بصیرت]] نسبت به [[دنیا]]<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۸۳: {{متن حدیث|"ازْهَدْ فِي الدُّنْيَا، يُبَصِّرْكَ اللَّهُ عَوْرَاتِهَا"}}</ref>، [[حکمت]]، [[علم]]، [[شناخت]] حقایق هستی، [[آسایش]] در [[دنیا]] و [[آخرت]]، [[اعتماد به خدا]] و ناچیز شمردن [[سختیها]] و [[مصیبتها]] در [[دنیا]]. چنین انسانی از [[اسارت]] [[دنیا]] رهایی مییابد و به [[عزت]] و [[سربلندی]] میرسد. از اینرو [[امام علی]] {{ع}} در بیانی میفرماید: روش [[مؤمن]] زهد است و تمام همّتش [[دینداری]]؛ عزّتش در [[قناعت]] و همه کوشش او برای [[آخرت]]. حسنات و کارهای نیکش بسیار، درجاتش عالی و والاست و بر رهایی و [[رستگاری]] خود (از این [[جهان]]) اشراف پیدا کرده است<ref>غررالحکم، ص ۱۱۹: {{متن حدیث|"الْمُؤْمِنُ دَأْبُهُ زَهَادَتُهُ وَ هَمُّهُ دِيَانَتُهُ وَ عِزُّهُ قَنَاعَتُهُ وَ جِدُّهُ لِآخِرَتِهِ قَدْ كَثُرَتْ [آثَرَتْ] حَسَنَاتُهُ وَ عَلَتْ دَرَجَاتُهُ وَ شَارَفَ [رشاف] خَلَاصَهُ وَ نَجَاتَه"}}</ref>.<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۴۵۰- ۴۵۱.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
{{مدخل وابسته}} | |||
* [[زهد امام علی]] | |||
* [[زهد در معارف و سیره علوی]] | |||
{{پایان مدخل وابسته}} | |||
==منابع== | == منابع == | ||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:مفاهیم در نهج البلاغه]] | ||
[[رده:زهد]] | [[رده:زهد]] | ||
[[رده:مدخل نهج البلاغه]] | [[رده:مدخل نهج البلاغه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۴ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۳۱
مقدمه
دنیای نکوهیده آدمی را فریب میدهد و او را اسیر فریبندگیهای خود میکند. انسانها با زهدپیشگی و دوری از آمال و آرزوهای دور و دراز و دست نیافتنی، خود را از فریبندگی دنیای مذموم میرهانند و در مسیر زندگی، راه کمال را در پیش میگیرند. زهد و ورزیدن بهمعنای بیرغبتی از چیزی و روی برگرداندن از آن بهدلیل حقیر شمردن آن است. اعراض از دنیا و روی برگرداندن از زرق و برق آن، از صفات نیکو و خصلتهای پارسایان است. آنان دنیا را کوچک میبینند و در نتیجه آخرت برایشان بزرگ جلوه میکند. امام (ع) در کلام خویش بر این مضمون تأکید دارند و در نهج البلاغه در چهارده مورد از واژه "زهد" استفاده کردهاند. آن حضرت در کلامی، علم را راهنمای آدمی در آنچه فرمان خداوند است میداند و زهد را محملی مینامد که راه وصول به آن را برای انسان هموار میکند. از اینرو کسی که در دنیا زهد نورزد، بهرهای از بهشت نخواهد برد. پس زهد و پارسایی بستری است که صفات کمال در آن به بار مینشیند. در منظر امام (ع) زهد در سایه سه چیز بهدست میآید: کوتاهی آرزوها، شکر نعمتها، دوری از حرام. ای مردم، زهد در این جهان، کاستن از دامنه آرزوهاست و سپاسگزاری در برابر نعمتها و پارسایی از حرامها[۱].
کاستن آرزوها بستر مناسبی است تا آدمی شکرگزار نعمتهای الهی باشد و از حرام چشم بپوشد. امام (ع) چنین زهدی را ثروت مینامد[۲] که در سایه آن آدمی از بدبختی دنیا رها میشود و به سرای پایدار میرسد و رستگار میشود. زهد حقیقی آن نیست که آدمی گوشهنشینی پیشه سازد و خود را از نعمتهای دنیایی بیبهره گرداند، بلکه بدین معناست که انسان از قید و بندها و تعلقات مادی و دنیوی آزاد باشد. امام (ع) در بیان فسلفه زهد میفرماید: همه زهد میان دو کلمه از قرآن قرار گرفته است. خدای تعالی میفرماید: "تا بر آنچه از دستتان میرود اندوگین نباشید و بدانچه به دستتان میآید شادمانی نکنید." کسی که بر گذشته تأسف نخورد و بر آینده شادمان نباشد، زهد را از دو سوی آن گرفته است[۳]. از اینرو انسان زاهد امکانات این جهانی را در مسیر کمال خویش بهکار میگیرد و خود را اسیر خواهشهای مادی و نفسانی نمیکند. در بیان امام هر که در این دنیا زهد بورزد، خود را آزاد ساخته و پروردگار خویش را خشنود کرده است. زهد ورزیدن ثمراتی دارد که در بیان امام به برخی از آنها اشاره شده است؛ از جمله: بصیرت نسبت به دنیا[۴]، حکمت، علم، شناخت حقایق هستی، آسایش در دنیا و آخرت، اعتماد به خدا و ناچیز شمردن سختیها و مصیبتها در دنیا. چنین انسانی از اسارت دنیا رهایی مییابد و به عزت و سربلندی میرسد. از اینرو امام علی (ع) در بیانی میفرماید: روش مؤمن زهد است و تمام همّتش دینداری؛ عزّتش در قناعت و همه کوشش او برای آخرت. حسنات و کارهای نیکش بسیار، درجاتش عالی و والاست و بر رهایی و رستگاری خود (از این جهان) اشراف پیدا کرده است[۵].[۶]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۸۰: «"أَیُّهَاالنَّاسُ، الزَّهَادَةُ قِصَرُ الاْمَلِ، وَالشُّکْرُ عِنْدَ النِّعَمِ، وَالتَّوَرُّعُ عِنْدَ الْـمَحَارِمِ، فَإِنْ عَزَبَ ذلِکَ عَنْکُمْ فَلاَ یَغْلِبِ الْحَرَامُ صَبْرَکُمْ، وَلاَ تَنْسَوْا عِنْدَالنِّعَمِ شُکْرَکُمْ"»
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۳: «"وَ الزُّهْدُ ثَرْوَةٌ"»
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۴۳۱: «"الزُّهْدُ كُلُّهُ بَيْنَ كَلِمَتَيْنِ مِنَ الْقُرْآنِ، قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ: "لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ"؛ وَ مَنْ لَمْ يَأْسَ عَلَى الْمَاضِي وَ لَمْ يَفْرَحْ بِالْآتِي، فَقَدْ أَخَذَ الزُّهْدَ بِطَرَفَيْهِ"»
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۳۸۳: «"ازْهَدْ فِي الدُّنْيَا، يُبَصِّرْكَ اللَّهُ عَوْرَاتِهَا"»
- ↑ غررالحکم، ص ۱۱۹: «"الْمُؤْمِنُ دَأْبُهُ زَهَادَتُهُ وَ هَمُّهُ دِيَانَتُهُ وَ عِزُّهُ قَنَاعَتُهُ وَ جِدُّهُ لِآخِرَتِهِ قَدْ كَثُرَتْ [آثَرَتْ] حَسَنَاتُهُ وَ عَلَتْ دَرَجَاتُهُ وَ شَارَفَ [رشاف] خَلَاصَهُ وَ نَجَاتَه"»
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۴۵۰- ۴۵۱.