دلیل عقلی نصب امام چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::# +#)) |
(←پانویس) |
||
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات پرسش | {{جعبه اطلاعات پرسش | ||
| موضوع اصلی | | موضوع اصلی =دلیل عقلی نصب امام چیست؟ | ||
| تصویر = 110050.jpg | |||
| تصویر | | مدخل بالاتر = [[امامت در قرآن]] / [[تعیین امام]] | ||
| مدخل اصلی = [[دلیل عقلی نصب امام]] | |||
| مدخل بالاتر | | مدخل وابسته = | ||
| مدخل اصلی | | پاسخدهندگان = ۱ | ||
| مدخل وابسته | |||
| پاسخدهندگان | |||
}} | }} | ||
'''دلیل عقلی نصب امام چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[امامت (پرسش)|امامت]]''' | '''دلیل عقلی نصب امام چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[امامت (پرسش)|امامت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[امامت]]''' مراجعه شود. | ||
== پاسخ نخست == | == پاسخ نخست == | ||
[[پرونده:136873.jpg|100px| | [[پرونده:136873.jpg|100px|راست|بندانگشتی|[[مهدی مقامی]]]] | ||
حجت الاسلام و المسلمین '''[[مهدی مقامی]]'''، در کتاب ''«[[درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]»'' در اینباره گفته است: | |||
«[[پیامبر اسلام]] {{صل}} در پرتو مجاهدتها و کوششهای بیستوسه ساله خود دو نهال نوپایی را به نام آیین مقدس [[اسلام]] و [[حکومت دینی]] به وجود آورده بود که نفس نوپای بودن آن دو به حفاظت و صیانت از انواع آسیبها و آفتها نیازمند بود که [[عمر]] کوتاه حضرت به آن کفاف نداد. این در حالی بود که خطر دشمن خارجی روم و ایران باستان، خطر داخلی "منافقان"، [[اسلام]] را تهدید میکرد. حال این سؤال مطرح است که [[پیامبر اسلام]] {{صل}} آیا درباره چگونگی ادامه حیات دو نهال مزبور "اصل [[اسلام]] و [[حکومت]] آن" چارهای اندیشیده بود، یا آن را به حال خود واگذار نمود؟ سه گزینه و راهکار ذیل ابتداً قابل تصور است <ref>ر.ک: شهید صدر، بحث حول الولایه، ص ۱۳ به بعد.</ref> | |||
'''۱. موضع سلبی و سکوت:''' حضرت، نفیاً و اثباتاً درباره [[حاکم]] و [[خلیفه]] بعدی خود هیچ موضعی اتخاذ نکرده است. شخص و [[شورا]]یی را [[تعیین]] ننموده است. سستی این نظریه در ادله و شواهد [[لزوم نصب]] در صفحات بعد روشن میشود. | |||
{{ | '''۲. سپردن امور به [[مردم]] در قالب شورا:''' فرض دوم این است که [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} دارای موضع ایجابی بوده است و برای [[دین]] و [[حاکمیت دینی]] فکر و راهکاری اندیشیده است و آن [[تعیین]] [[شورا]] یا نخبگانی یا [[بیعت]] برای [[اداره کشور]] است. این نظریه هر چند اشکالات نظریه پیشین را ندارد، امّا خود آن دارای اشکالاتی است که اشاره میشود: | ||
# چهبسا [[تعیین]] فرد در [[شورا]]یی به دلیل اغراض و امیال اعضای [[شورا]] چالش زا باشد و خود آتش اختلاف را شعلهور کند. | |||
# به دلیل عدم [[عصمت]] اعضای [[شورا]] ممکن است بهجای ضوابط و ملاکهای حقیقی روابط [[حاکم]] گردد، چنانکه محصول [[شورای ششنفره]] [[منصوب]] [[خلیفه دوم]] چنین شد و با وجود [[امام علی|علی]] {{ع}} شخص دیگری یعنی «عثمان» [[انتخاب]] شد. | |||
# نکته سوم اینکه هیچ مدرک معتبر و غیر معتبری از وجود [[شورا]]یی جهت [[تعیین امام]] و [[خلیفه]] توسط [[پیامبر]] خبر نمیدهد. پس فرض سوم هیچ طرفداری از [[اهل سنت]] هم ندارد | |||
'''۳. [[تعیین]] و [[نصب]] شخص اصلح:''' فرض سوم این است که [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} با توجّه به شناختی که از [[اصحاب]] خود داشته است مناسبترین آنان از هر جهت و حیثی را که برای اداره دو نهال نوپای [[اسلام]] و [[حکومت دینی]] [[نصب]] فرموده است. این نظریه مورد [[اختیار]] [[شیعه]] است...<ref>[[مقامی، مهدی|مهدی مقامی]]، [[درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]</ref> | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:پرسش]] | ||
[[رده:پرسمان امامت]] | [[رده:پرسمان امامت]] | ||
[[رده:( | [[رده:(اب): پرسشهایی با ۱ پاسخ]] | ||
[[رده:(اا): پرسشهای امامت با ۱ پاسخ]] | [[رده:(اا): پرسشهای امامت با ۱ پاسخ]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۸ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۳۱
دلیل عقلی نصب امام چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | دلیل عقلی نصب امام چیست؟ |
مدخل بالاتر | امامت در قرآن / تعیین امام |
مدخل اصلی | دلیل عقلی نصب امام |
دلیل عقلی نصب امام چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث امامت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امامت مراجعه شود.
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین مهدی مقامی، در کتاب «درسنامه امامشناسی» در اینباره گفته است:
«پیامبر اسلام (ص) در پرتو مجاهدتها و کوششهای بیستوسه ساله خود دو نهال نوپایی را به نام آیین مقدس اسلام و حکومت دینی به وجود آورده بود که نفس نوپای بودن آن دو به حفاظت و صیانت از انواع آسیبها و آفتها نیازمند بود که عمر کوتاه حضرت به آن کفاف نداد. این در حالی بود که خطر دشمن خارجی روم و ایران باستان، خطر داخلی "منافقان"، اسلام را تهدید میکرد. حال این سؤال مطرح است که پیامبر اسلام (ص) آیا درباره چگونگی ادامه حیات دو نهال مزبور "اصل اسلام و حکومت آن" چارهای اندیشیده بود، یا آن را به حال خود واگذار نمود؟ سه گزینه و راهکار ذیل ابتداً قابل تصور است [۱]
۱. موضع سلبی و سکوت: حضرت، نفیاً و اثباتاً درباره حاکم و خلیفه بعدی خود هیچ موضعی اتخاذ نکرده است. شخص و شورایی را تعیین ننموده است. سستی این نظریه در ادله و شواهد لزوم نصب در صفحات بعد روشن میشود.
۲. سپردن امور به مردم در قالب شورا: فرض دوم این است که پیامبر (ص) دارای موضع ایجابی بوده است و برای دین و حاکمیت دینی فکر و راهکاری اندیشیده است و آن تعیین شورا یا نخبگانی یا بیعت برای اداره کشور است. این نظریه هر چند اشکالات نظریه پیشین را ندارد، امّا خود آن دارای اشکالاتی است که اشاره میشود:
- چهبسا تعیین فرد در شورایی به دلیل اغراض و امیال اعضای شورا چالش زا باشد و خود آتش اختلاف را شعلهور کند.
- به دلیل عدم عصمت اعضای شورا ممکن است بهجای ضوابط و ملاکهای حقیقی روابط حاکم گردد، چنانکه محصول شورای ششنفره منصوب خلیفه دوم چنین شد و با وجود علی (ع) شخص دیگری یعنی «عثمان» انتخاب شد.
- نکته سوم اینکه هیچ مدرک معتبر و غیر معتبری از وجود شورایی جهت تعیین امام و خلیفه توسط پیامبر خبر نمیدهد. پس فرض سوم هیچ طرفداری از اهل سنت هم ندارد
۳. تعیین و نصب شخص اصلح: فرض سوم این است که پیامبر (ص) با توجّه به شناختی که از اصحاب خود داشته است مناسبترین آنان از هر جهت و حیثی را که برای اداره دو نهال نوپای اسلام و حکومت دینی نصب فرموده است. این نظریه مورد اختیار شیعه است...[۲]
پانویس
- ↑ ر.ک: شهید صدر، بحث حول الولایه، ص ۱۳ به بعد.
- ↑ مهدی مقامی، درسنامه امامشناسی