وقف در سیره پیامبر خاتم: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '\n\{\{سیره معصوم\}\}↵\{\{مدخل مرتبط' به '{{مدخل مرتبط') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = وقف | | موضوع مرتبط = وقف | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = وقف | ||
| مداخل مرتبط = [[وقف در | | مداخل مرتبط = [[وقف در تاریخ اسلامی]] - [[وقف در سیره پیامبر خاتم]] - [[وقف در معارف و سیره معصوم]] - [[وقف در معارف و سیره حسینی]] - [[وقف در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] - [[وقف در فقه اسلامی]] - [[وقف در فقه سیاسی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
*وقف، در لغت به معنای ایستادن و توقف کردن<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۹، ص ۳۵۹ و خلیل بن أحمد فراهیدی، کتاب العین، ج ۵، ص ۲۲۳.</ref> و در اصطلاح، به معنی حفظ اصل [[مال]] و قراردادن [[منافع]] آن برای اشخاص معین یا عموم در مدت معین یا برای همیشه با حفظ شرایطی خاص است<ref>محمد بن حسن طوسی، المبسوط، ج ۳، ص ۲۸۹؛ ابن ادریس حلی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج ۳، ص ۱۵۲ و محقق کرکی، جامع المقاصد، ج ۱، ص ۷.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۳.</ref>. | * وقف، در لغت به معنای ایستادن و توقف کردن<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۹، ص ۳۵۹ و خلیل بن أحمد فراهیدی، کتاب العین، ج ۵، ص ۲۲۳.</ref> و در اصطلاح، به معنی حفظ اصل [[مال]] و قراردادن [[منافع]] آن برای اشخاص معین یا عموم در مدت معین یا برای همیشه با حفظ شرایطی خاص است<ref>محمد بن حسن طوسی، المبسوط، ج ۳، ص ۲۸۹؛ ابن ادریس حلی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج ۳، ص ۱۵۲ و محقق کرکی، جامع المقاصد، ج ۱، ص ۷.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۳.</ref>. | ||
*در [[اسلام]]، منابع [[مالی]] متعددی معین شده است تا بستر [[زندگی]] تمامی [[مسلمانان]] و همه کسانی که [[رفاه]] لازم را ندارند، فراهم شود؛ از این منابع میتوان به [[خمس]]، [[زکات]]، صدقات، وقف، هبه و... اشاره کرد. وقف یا حبس نیز یکی از این منابع و از [[مستحبات]] [[اسلام]] است. وقف، عملی [[صالح]] و باقی و مصداق روشنی است از [[تعاون]]، و انفاقی، عاری از منت و احسانی خالی از اذیت است که [[تحقیر]] شخصیت دیگران را در پی ندارد و تصدّقی دائمی و بیریا و دادن وامی است بدون [[اضطراب]] باز پرداخت و تعدیل [[ثروت]] با [[رضا]] و رغبت است که با انجام آن با جمعآوری [[مال]] و بروز [[اختلافات]] طبقاتی به طور معقول [[مبارزه]] میشود<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۳.</ref>. | * در [[اسلام]]، منابع [[مالی]] متعددی معین شده است تا بستر [[زندگی]] تمامی [[مسلمانان]] و همه کسانی که [[رفاه]] لازم را ندارند، فراهم شود؛ از این منابع میتوان به [[خمس]]، [[زکات]]، صدقات، وقف، هبه و... اشاره کرد. وقف یا حبس نیز یکی از این منابع و از [[مستحبات]] [[اسلام]] است. وقف، عملی [[صالح]] و باقی و مصداق روشنی است از [[تعاون]]، و انفاقی، عاری از منت و احسانی خالی از اذیت است که [[تحقیر]] شخصیت دیگران را در پی ندارد و تصدّقی دائمی و بیریا و دادن وامی است بدون [[اضطراب]] باز پرداخت و تعدیل [[ثروت]] با [[رضا]] و رغبت است که با انجام آن با جمعآوری [[مال]] و بروز [[اختلافات]] طبقاتی به طور معقول [[مبارزه]] میشود<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۳.</ref>. | ||
==نخستین وقف در [[اسلام]]== | == نخستین وقف در [[اسلام]]== | ||
*از واقدی [[نقل]] شده است که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} اولین وقف را در [[اسلام]] انجام داد و ماجرای آن، چنین بود که مخیریق [[یهودی]]، از علمای بزرگ [[یهود]] [[مدینه]]، پس از [[مسلمان]] شدن، همراه [[رسول خدا]]{{صل}} در [[جنگ احد]] شرکت جست. او مردی ثروتمند و دارای باغهای نخل بسیار بود<ref>ابن هشام، السیره النبویه، ج ۱، ص ۵۱۸ و ابو الربیع حمیری کلاعی، الاکتفاء، ج ۱، ص ۳۰۳.</ref>. مخیریق هنگام [[جنگ احد]] [[وصیت]] کرده بود که اگر کشته شدم، تمام [[اموال]] من از آن [[رسول خدا]]{{صل}} خواهد بود و ایشان میتواند آنها را به هر طریق که [[خداوند]] [[دوست]] دارد، [[مصرف]] کند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج ۲، ص ۵۳۱، السیرة النبویه، ص ۵۱۸ و ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۸۹.</ref>. مخیریق در [[غزوه]] [[احد]] به [[شهادت]] رسید و طبق وصیتش، [[اموال]] او که شامل نخلستانهای هفت گانه [[اعراف]]، [[صافیه]]، دلال، میثب (منبت ۔ میثم)، بُرقَه، حُسنی و مشربه امابراهیم بود، به [[پیامبر]]{{صل}} رسید<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج ۱، ص ۳۷۸؛ و نور الدین علی سمهودی، وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۱؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۱۸ و الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۸۹.</ref>. [[رسول اکرم]]{{صل}} نیز این [[اموال]] را در سال هفتم هجری وقف کرد<ref>وفاء الوفاء، ج ۳، ص۱۵۱.</ref> و گفته شده است، موقوفات [[رسول خدا]]{{صل}} در [[مدینه]] عموماً از همین [[اموال]] مخیرق بود<ref>المغازی، ج ۱، ص ۳۷۸ و السیرة النبویه، ص ۵۱۸.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۳-۴۲۴.</ref>. | * از واقدی [[نقل]] شده است که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} اولین وقف را در [[اسلام]] انجام داد و ماجرای آن، چنین بود که مخیریق [[یهودی]]، از علمای بزرگ [[یهود]] [[مدینه]]، پس از [[مسلمان]] شدن، همراه [[رسول خدا]] {{صل}} در [[جنگ احد]] شرکت جست. او مردی ثروتمند و دارای باغهای نخل بسیار بود<ref>ابن هشام، السیره النبویه، ج ۱، ص ۵۱۸ و ابو الربیع حمیری کلاعی، الاکتفاء، ج ۱، ص ۳۰۳.</ref>. مخیریق هنگام [[جنگ احد]] [[وصیت]] کرده بود که اگر کشته شدم، تمام [[اموال]] من از آن [[رسول خدا]] {{صل}} خواهد بود و ایشان میتواند آنها را به هر طریق که [[خداوند]] [[دوست]] دارد، [[مصرف]] کند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج ۲، ص ۵۳۱، السیرة النبویه، ص ۵۱۸ و ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۸۹.</ref>. مخیریق در [[غزوه]] [[احد]] به [[شهادت]] رسید و طبق وصیتش، [[اموال]] او که شامل نخلستانهای هفت گانه [[اعراف]]، [[صافیه]]، دلال، میثب (منبت ۔ میثم)، بُرقَه، حُسنی و مشربه امابراهیم بود، به [[پیامبر]] {{صل}} رسید<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج ۱، ص ۳۷۸؛ و نور الدین علی سمهودی، وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۱؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۱۸ و الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۸۹.</ref>. [[رسول اکرم]] {{صل}} نیز این [[اموال]] را در سال هفتم هجری وقف کرد<ref>وفاء الوفاء، ج ۳، ص۱۵۱.</ref> و گفته شده است، موقوفات [[رسول خدا]] {{صل}} در [[مدینه]] عموماً از همین [[اموال]] مخیرق بود<ref>المغازی، ج ۱، ص ۳۷۸ و السیرة النبویه، ص ۵۱۸.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۳-۴۲۴.</ref>. | ||
*در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده است، باغهای هفت گانه [[اعراف]]، [[صافیه]]، دلال، میثب، برقه، [[حسنی]] و مشربه ام [[ابراهیم]]، موقوفه یا موقوفات [[رسول اکرم]]{{صل}} بود که پس از [[رحلت]] آن [[حضرت]] در [[اختیار]] [[حضرت]] [[فاطمه]]{{س}} قرار گرفت. بعدها درباره این موقوفات ادعایی مطرح شد و [[حضرت علی]]{{ع}} بر وقف بودن آنها [[شهادت]] داد و [[حضرت]] [[فاطمه]]{{س}} نیز آنها را موقوفه معرفی فرمود<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۲۴۴ و شیخ طوسی، التهذیب، ج ۹، ص ۱۴۵.</ref> و در آمد آنها را برای [[بنیهاشم]] و بنیمطلب قرار داد<ref>الکافی، ج ۷، ص ۴۸ و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۹، ص ۳۸۰.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۴.</ref>. | * در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است، باغهای هفت گانه [[اعراف]]، [[صافیه]]، دلال، میثب، برقه، [[حسنی]] و مشربه ام [[ابراهیم]]، موقوفه یا موقوفات [[رسول اکرم]] {{صل}} بود که پس از [[رحلت]] آن [[حضرت]] در [[اختیار]] [[حضرت]] [[فاطمه]] {{س}} قرار گرفت. بعدها درباره این موقوفات ادعایی مطرح شد و [[حضرت علی]] {{ع}} بر وقف بودن آنها [[شهادت]] داد و [[حضرت]] [[فاطمه]] {{س}} نیز آنها را موقوفه معرفی فرمود<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۲۴۴ و شیخ طوسی، التهذیب، ج ۹، ص ۱۴۵.</ref> و در آمد آنها را برای [[بنیهاشم]] و بنیمطلب قرار داد<ref>الکافی، ج ۷، ص ۴۸ و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۹، ص ۳۸۰.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۴.</ref>. | ||
*[[امام رضا]]{{ع}} نیز در [[روایت]] مشابهی فرموده است: "[[رسول خدا]]{{صل}} اموالی را برای [[حضرت]] [[فاطمه]]{{س}} وقف کرد تا از آن به ضعفای [[قوم]] خود و [[نسل]] آنها [[انفاق]] کنند<ref>نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۳۴۱ و محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۵۱.</ref>. پس از [[وفات پیامبر]]{{صل}} [[عباس]]، [[عموی پیامبر]]{{صل}} - درباره تصاحب آنها با [[حضرت]] [[فاطمه]]{{س}} به بحث پرداخت؛ اما [[علی]]{{ع}} و دیگران [[شهادت]] دادند که آنها برای [[حضرت]] [[فاطمه]]{{س}} وقف شده است"<ref>وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۷ - ۱۵۸ و أحمد بن یحیی بلاذری، فتوح البلدان ۱، ص۴۰.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۴-۴۲۵.</ref>. | * [[امام رضا]] {{ع}} نیز در [[روایت]] مشابهی فرموده است: "[[رسول خدا]] {{صل}} اموالی را برای [[حضرت]] [[فاطمه]] {{س}} وقف کرد تا از آن به ضعفای [[قوم]] خود و [[نسل]] آنها [[انفاق]] کنند<ref>نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۳۴۱ و محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۵۱.</ref>. پس از [[وفات پیامبر]] {{صل}} [[عباس]]، [[عموی پیامبر]] {{صل}} - درباره تصاحب آنها با [[حضرت]] [[فاطمه]] {{س}} به بحث پرداخت؛ اما [[علی]] {{ع}} و دیگران [[شهادت]] دادند که آنها برای [[حضرت]] [[فاطمه]] {{س}} وقف شده است"<ref>وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۷ - ۱۵۸ و أحمد بن یحیی بلاذری، فتوح البلدان ۱، ص۴۰.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۴-۴۲۵.</ref>. | ||
==باغهای هفت گانه (مخیریق)== | == باغهای هفت گانه (مخیریق) == | ||
*از باغهای معروف مخیریق، باغ "[[حسنی]]" بود، که از موقوفات [[پیامبر]]{{صل}} در [[مدینه]] به شمار میآمد <ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج ۵، ص ۲۹۱ و انساب الاشراف، ج۱، ص۵۱۸.</ref>. این باغ در منطقه [[عوالی]]<ref>عوالی، منطقهای مرتفع که در چهار میلی مدینه قرار دارد. (معجم، البلدان، ج ۴، ص ۱۶۶).</ref> [[مدینه]]، در [[ناحیه]] "قُف"<ref>ارتفاعات کوچکی که به اندازه کوه نبودند. ( | * از باغهای معروف مخیریق، باغ "[[حسنی]]" بود، که از موقوفات [[پیامبر]] {{صل}} در [[مدینه]] به شمار میآمد <ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج ۵، ص ۲۹۱ و انساب الاشراف، ج۱، ص۵۱۸.</ref>. این باغ در منطقه [[عوالی]]<ref>عوالی، منطقهای مرتفع که در چهار میلی مدینه قرار دارد. (معجم، البلدان، ج ۴، ص ۱۶۶).</ref> [[مدینه]]، در [[ناحیه]] "قُف"<ref>ارتفاعات کوچکی که به اندازه کوه نبودند. (همان، ج۴، ص۳۸۳)</ref> قرار داشت که با [[آب]] وادی "مهزور"<ref>دشتی وسیع که محل سکونت بنی قریظه بود. (همان، ج۵، ص۲۳۴)</ref> آبیاری میشد<ref>وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۰ و محمد بن یوسف صالحی دمشقی، سبل الهدی و الرشاد، ج۸، ص۴۰۶.</ref>. [[صافیه]] و برقه و دلال هم از دیگر باغهای معروف مخیریق بودند که در بالای "صورین"<ref>موضعی که نزدیک مدینه قرار است. (معجم البلدان، ج ۳، ص ۴۳۵)</ref> بودند و با [[آب]] مهزور آبیاری میشدند<ref>وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۰؛ سبل الهدی و الرشاد، ج ۸، ص ۴۰۶ و محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۲۲، ص۲۹۸.</ref>. مشربه ام [[ابراهیم]] نیز از [[آب]] وادی مهزور آبیاری میشد<ref>وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۰.</ref>؛ این باغ به آن سبب به این نام معروف شد که [[ماریه]] قبطیه، [[مادر]] [[ابراهیم]]، [[فرزند]] [[رسول خدا]] {{صل}} و [[همسر گرامی پیامبر اکرم]] {{صل}}، در این باغ [[زندگی]] میکرد. او [[ابراهیم]] را در این محل به [[دنیا]] آورده بود<ref>المغازی، ج۱، ص۳۷۸؛ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۸۹ - ۳۹۰؛ عبدالرحمن سهیلی، الروض الأنف، ج ۶، ص۴۷ و سبل الهدی و الرشاد، ج ۸، ص ۴۰۶.</ref>. باغ دیگر، اعواف نام داشت که آن هم از [[آب]] وادی مهزور آبیاری میشد<ref>وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۰ و بحارالانوار، ج۲۲، ص۲۹۹.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۵.</ref>. | ||
*گفته شده است، "دلال" از املاک زنی [[یهودی]] از [[طایفه]] بنینضیر بود و وی با [[سلمان فارسی]] که برده او بود، [[عهد]] کرد که اگر آن را [[احیا]] کند، آزاد خواهد شد. [[سلمان]]، این موضوع را به [[پیامبر]]{{صل}} خبر داد؛ آن [[حضرت]] به "دلال" رفت و کنار گودالهایی که برای کاشت نهال کنده بودند، نشست و [[سلمان]] و دیگر [[مسلمانان]] برای آن [[حضرت]]، نهال خرما میآوردند و ایشان با دست خود، آنها را میکاشت. پس، همه این نهالها بارور شد و به زودی شکوفه بر آورد و بعدها [[خداوند]] این باغ را نصیب [[رسول خدا]]{{صل}} ساخت<ref>السیره النبویه، ص ۲۲۰ - ۲۲۱؛ وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۱ و شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس، ج ۱، ص ۴۶۹.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۵-۴۲۶.</ref>. | * گفته شده است، "دلال" از املاک زنی [[یهودی]] از [[طایفه]] بنینضیر بود و وی با [[سلمان فارسی]] که برده او بود، [[عهد]] کرد که اگر آن را [[احیا]] کند، آزاد خواهد شد. [[سلمان]]، این موضوع را به [[پیامبر]] {{صل}} خبر داد؛ آن [[حضرت]] به "دلال" رفت و کنار گودالهایی که برای کاشت نهال کنده بودند، نشست و [[سلمان]] و دیگر [[مسلمانان]] برای آن [[حضرت]]، نهال خرما میآوردند و ایشان با دست خود، آنها را میکاشت. پس، همه این نهالها بارور شد و به زودی شکوفه بر آورد و بعدها [[خداوند]] این باغ را نصیب [[رسول خدا]] {{صل}} ساخت<ref>السیره النبویه، ص ۲۲۰ - ۲۲۱؛ وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۱ و شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس، ج ۱، ص ۴۶۹.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۵-۴۲۶.</ref>. | ||
==دیگر موقوفات [[پیامبر اکرم]]{{صل}} == | == دیگر موقوفات [[پیامبر اکرم]] {{صل}} == | ||
*[[چاه]] "أعواف" نیز از موقوفات [[پیامبر]] بود که با وضوی [[رسول خدا]]{{صل}} متبرک شده بود و سالها جریان داشت<ref>وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۲۴ و سبل الهدی و الرشاد، ج ۷، ص ۲۲۲.</ref>. بلاذری از قول عدهای از [[بنیحارث بن عبدالمطلب]] [[نقل]] کرده است که باغ "الحدیقه" نیز از دیگر موقوفات [[پیامبر]] بود<ref>انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۱۸.</ref>. بلاذری در ادامه میگوید که من نمیدانم آن، جزء [[اموال]] مخیریق بوده است یا نه<ref>انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۱۸.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۶.</ref>. | * [[چاه]] "أعواف" نیز از موقوفات [[پیامبر]] بود که با وضوی [[رسول خدا]] {{صل}} متبرک شده بود و سالها جریان داشت<ref>وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۲۴ و سبل الهدی و الرشاد، ج ۷، ص ۲۲۲.</ref>. بلاذری از قول عدهای از [[بنیحارث بن عبدالمطلب]] [[نقل]] کرده است که باغ "الحدیقه" نیز از دیگر موقوفات [[پیامبر]] بود<ref>انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۱۸.</ref>. بلاذری در ادامه میگوید که من نمیدانم آن، جزء [[اموال]] مخیریق بوده است یا نه<ref>انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۱۸.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۶.</ref>. | ||
==[[پیامبر]]{{صل}} و [[تشویق]] [[اصحاب]] به انجام وقف == | == [[پیامبر]] {{صل}} و [[تشویق]] [[اصحاب]] به انجام وقف == | ||
*[[رسول اکرم]]{{صل}} علاوه بر پیش قدم بودن در امر وقف، دیگر [[مسلمانان]] را نیز به این [[امر خیر]] [[تشویق]] میکرد. [[جابر بن عبدالله انصاری]] [[نقل]] کرده است، همچنین از [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} کسی نبود که توانی [[مالی]] داشته باشد و چیزی را وقف نکند<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۶.</ref>. | * [[رسول اکرم]] {{صل}} علاوه بر پیش قدم بودن در امر وقف، دیگر [[مسلمانان]] را نیز به این [[امر خیر]] [[تشویق]] میکرد. [[جابر بن عبدالله انصاری]] [[نقل]] کرده است، همچنین از [[اصحاب پیامبر]] {{صل}} کسی نبود که توانی [[مالی]] داشته باشد و چیزی را وقف نکند<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۶.</ref>. | ||
*از [[پیامبر خدا]]{{صل}} درباره وقف چنین [[روایت]] شده است: "هرگاه [[انسان]] بمیرد، رشته عمل او در [[دنیا]] قطع میشود؛ مگر از سه چیز: [[صدقه]] جاریه (وقف) یا [[علمی]] که از آن سود برده شود و یا [[فرزند]] صالحی که برای او [[دعا]] کند"<ref>{{متن حدیث|إِذَا مَاتَ ابْنُ آدَمَ انْقَطَعَ عَمَلُهُ إِلَّا مِنْ ثَلَاثٍ صَدَقَةٍ جَارِيَةٍ أَوْ عِلْمٍ يُنْتَفَعُ بِهِ أَوْ وَلَدٍ صَالِحٍ يَدْعُو لَهُ}}؛ حسن بن أبی الحسن دیلمی، ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۴ و تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص ۱۰۵.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۶.</ref>. | * از [[پیامبر خدا]] {{صل}} درباره وقف چنین [[روایت]] شده است: "هرگاه [[انسان]] بمیرد، رشته عمل او در [[دنیا]] قطع میشود؛ مگر از سه چیز: [[صدقه]] جاریه (وقف) یا [[علمی]] که از آن سود برده شود و یا [[فرزند]] صالحی که برای او [[دعا]] کند"<ref>{{متن حدیث|إِذَا مَاتَ ابْنُ آدَمَ انْقَطَعَ عَمَلُهُ إِلَّا مِنْ ثَلَاثٍ صَدَقَةٍ جَارِيَةٍ أَوْ عِلْمٍ يُنْتَفَعُ بِهِ أَوْ وَلَدٍ صَالِحٍ يَدْعُو لَهُ}}؛ حسن بن أبی الحسن دیلمی، ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۴ و تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص ۱۰۵. </ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۶.</ref>. | ||
*در [[صحیح بخاری]] از انس بن مالک [[روایت]] شده است، [[ابوطلحه]] توانگرترین فرد [[انصار]] بود و از همه [[اموال]] خود، باغ بیرحاء را که در سمت [[قبله]] [[مسجد]] [[نبوی]] قرار داشت، بیشتر [[دوست]] میداشت. [[پیغمبر]]{{صل}} گاه به این باغ داخل میشد و از [[آب]] گوارای [[چاه]] آن مینوشید. [[انس بن مالک]]، خادم آن [[حضرت]] میگوید: "وقتی [[آیه]] ۹۲ [[آل عمران]]: {{متن قرآن|لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ}}<ref>«هرگز به نیکی دست نخواهید یافت مگر از آنچه دوست دارید (به دیگران) ببخشید و هر چیزی ببخشید بیگمان خداوند آن را میداند» سوره آل عمران، آیه ۹۲.</ref>، نازل شد؛ [[ابوطلحه]] برخاست و گفت: ای [[رسول خدا]]{{صل}}! محبوبترین [[اموال]] من "بیرحاء" است و آن را در [[راه خدا]] [[صدقه]] میدهم و امیدوارم [[ثواب]] آن [[ذخیره]] آخرتم باشد؛ آن را در هر راهی که [[خدا]] تو را بدان [[راهنمایی]] میکند، [[مصرف]] کن!".[[پیامبر]]{{صل}} فرمود: " آنچه گفتی، شنیدم؛ چه [[مال]] سودمندی؛ نظر من آن است که آن را برای [[نزدیکان]] خود وقف کنی" | * در [[صحیح بخاری]] از انس بن مالک [[روایت]] شده است، [[ابوطلحه]] توانگرترین فرد [[انصار]] بود و از همه [[اموال]] خود، باغ بیرحاء را که در سمت [[قبله]] [[مسجد]] [[نبوی]] قرار داشت، بیشتر [[دوست]] میداشت. [[پیغمبر]] {{صل}} گاه به این باغ داخل میشد و از [[آب]] گوارای [[چاه]] آن مینوشید. [[انس بن مالک]]، خادم آن [[حضرت]] میگوید: "وقتی [[آیه]] ۹۲ [[آل عمران]]: {{متن قرآن|لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ}}<ref>«هرگز به نیکی دست نخواهید یافت مگر از آنچه دوست دارید (به دیگران) ببخشید و هر چیزی ببخشید بیگمان خداوند آن را میداند» سوره آل عمران، آیه ۹۲.</ref>، نازل شد؛ [[ابوطلحه]] برخاست و گفت: ای [[رسول خدا]] {{صل}}! محبوبترین [[اموال]] من "بیرحاء" است و آن را در [[راه خدا]] [[صدقه]] میدهم و امیدوارم [[ثواب]] آن [[ذخیره]] آخرتم باشد؛ آن را در هر راهی که [[خدا]] تو را بدان [[راهنمایی]] میکند، [[مصرف]] کن!".[[پیامبر]] {{صل}} فرمود: " آنچه گفتی، شنیدم؛ چه [[مال]] سودمندی؛ نظر من آن است که آن را برای [[نزدیکان]] خود وقف کنی"؛ [[ابوطلحه]] گفت: "ای [[رسول خدا]] {{صل}} همین کار را میکنم ". پس آن را برای پسرعموها و [[نزدیکان]] خود وقف کرد"<ref>بخاری، صحیح، ج ۵، ص ۱۶۹ - ۱۷۰؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۳، ص ۱۴۱ و ابن حبان، صحیح، ج ۸، ص ۱۲۹ - ۱۳۰.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۶-۴۲۷.</ref>. | ||
*واقدی نیز [[نقل]] کرده است، [[چاه]] "رومه" جزو [[اموال]] مردی از [[قبیله]] مزینه بود که در برابر دریافت [[پول]] به [[مردم]] [[آب]] میداد. روزی [[پیامبر]]{{صل}} به آن [[چاه]] نظر افکند و فرمود: "اگر مسلمانی این چاه را از این مرد بخرد و برای [[مسلمانان]] وقف کند، آن، چه [[صدقه]] و وقف خوبی است". [[عثمان بن عفان]] آن را به چهارصد [[دینار]] از آن مرد خرید و وقف کرد<ref>انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۳۶؛ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۹۲ و سبل الهدی و الرشاد، ج ۷، ص ۲۲۷.</ref>. همو [[نقل]] میکند، چون [[رسول خدا]]{{صل}} در [[جنگ]] غابه به کنار [[چاه]] "همّ" رسید، [[مسلمانان]] گفتند: "ای [[رسول خدا]]{{صل}}! آیا این [[چاه]] را مصادره نمیکنید؟" فرمود: "خیر، ولی یک نفر این [[چاه]] را بخرد و بهای آن را [[صدقه]] دهد"؛ پس [[طلحة بن عبیدالله]] آن را خرید و وقف کرد <ref>المغازی، ج ۲، ص ۵۴۷.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۷-۴۲۷.</ref>. | * واقدی نیز [[نقل]] کرده است، [[چاه]] "رومه" جزو [[اموال]] مردی از [[قبیله]] مزینه بود که در برابر دریافت [[پول]] به [[مردم]] [[آب]] میداد. روزی [[پیامبر]] {{صل}} به آن [[چاه]] نظر افکند و فرمود: "اگر مسلمانی این چاه را از این مرد بخرد و برای [[مسلمانان]] وقف کند، آن، چه [[صدقه]] و وقف خوبی است". [[عثمان بن عفان]] آن را به چهارصد [[دینار]] از آن مرد خرید و وقف کرد<ref>انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۳۶؛ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۹۲ و سبل الهدی و الرشاد، ج ۷، ص ۲۲۷.</ref>. همو [[نقل]] میکند، چون [[رسول خدا]] {{صل}} در [[جنگ]] غابه به کنار [[چاه]] "همّ" رسید، [[مسلمانان]] گفتند: "ای [[رسول خدا]] {{صل}}! آیا این [[چاه]] را مصادره نمیکنید؟" فرمود: "خیر، ولی یک نفر این [[چاه]] را بخرد و بهای آن را [[صدقه]] دهد"؛ پس [[طلحة بن عبیدالله]] آن را خرید و وقف کرد <ref>المغازی، ج ۲، ص ۵۴۷.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۷-۴۲۷.</ref>. | ||
*همچنین مورخان [[نقل]] کردهاند که در [[خیبر]]، زمینی معروف به باغ "ثمغ"، نصیب [[عمر بن خطاب]] شد؛ او نزد [[پیامبر]]{{صل}} آمد و درباره آن از ایشان نظر خواست و گفت: "این زمینی که در [[خیبر]] نصیب من شده، [[بهترین]] مزرعه من است؛ درباره آن چه دستوری میفرمایید؟ [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "اصل آن را وقف و درآمدش را [[صدقه]] تعیین کن!" [[عمر]] نیز آن را طوری وقف کرد که اصل آن مزرعه فروخته و بخشیده و به [[ارث]] برده نشود و در آمد آن مخصوص [[فقیران]]، [[ارحام]] و بستگان [[نیازمند]]، آزاد کردن بردگان و [[جهاد]] در [[راه خدا]]، درماندگان و [[پذیرایی]] از میهمانان قرار داده شود و...<ref>صحیح بخاری، ج۳، ص۲۵۴؛ وفاء الوفاء، ج ۴، ص ۴۲؛ الطبقات الکبری، ج ۳، ص ۲۷۲ و انساب الاشراف، ج۱۰، ص۲۹۴-۲۹۵.</ref><ref>البته عدهای اعتقاد دارند که این زمین هم از موقوفات رسول اکرم{{صل}} بوده است. (وفاء الوفاء، ج ۴، ص ۴۲.)</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۸.</ref>. | * همچنین مورخان [[نقل]] کردهاند که در [[خیبر]]، زمینی معروف به باغ "ثمغ"، نصیب [[عمر بن خطاب]] شد؛ او نزد [[پیامبر]] {{صل}} آمد و درباره آن از ایشان نظر خواست و گفت: "این زمینی که در [[خیبر]] نصیب من شده، [[بهترین]] مزرعه من است؛ درباره آن چه دستوری میفرمایید؟ [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: "اصل آن را وقف و درآمدش را [[صدقه]] تعیین کن!" [[عمر]] نیز آن را طوری وقف کرد که اصل آن مزرعه فروخته و بخشیده و به [[ارث]] برده نشود و در آمد آن مخصوص [[فقیران]]، [[ارحام]] و بستگان [[نیازمند]]، آزاد کردن بردگان و [[جهاد]] در [[راه خدا]]، درماندگان و [[پذیرایی]] از میهمانان قرار داده شود و...<ref>صحیح بخاری، ج۳، ص۲۵۴؛ وفاء الوفاء، ج ۴، ص ۴۲؛ الطبقات الکبری، ج ۳، ص ۲۷۲ و انساب الاشراف، ج۱۰، ص۲۹۴-۲۹۵.</ref><ref>البته عدهای اعتقاد دارند که این زمین هم از موقوفات رسول اکرم {{صل}} بوده است. (وفاء الوفاء، ج ۴، ص ۴۲.)</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۸.</ref>. | ||
*[[ابن سعد]] از [[ابن کعب]] [[نقل]] کرده است که پس اینکه [[رسول خدا]] باغات هفت گانه را وقف کرد، [[مسلمانان]] نیز به وقف راغب شده، برخی [[اموال]] خود را برای [[اولاد]] و [[نوادگان]] خود وقف کردند <ref>الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۹۰.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۸.</ref>. | * [[ابن سعد]] از [[ابن کعب]] [[نقل]] کرده است که پس اینکه [[رسول خدا]] باغات هفت گانه را وقف کرد، [[مسلمانان]] نیز به وقف راغب شده، برخی [[اموال]] خود را برای [[اولاد]] و [[نوادگان]] خود وقف کردند <ref>الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۹۰.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۸.</ref>. | ||
==ثبت اوقاف== | == ثبت اوقاف== | ||
*عدهای از مورخان در کتابهای خود آوردهاند که [[رسول خدا]]{{صل}} [[زبیر بن عوام]] را [[مأمور]] ثبت [[اموال]] صدقات خود کرده بود و هرگاه او نبود و یا عذری داشت، جهیم بن صلت یا [[حذیفة بن یمان]] این کار را بر عهده میگرفتند<ref>تقی الدین مقریزی، امتاع الأسماع، ج ۹، ص ۳۸۰ - ۳۸۱.</ref>. عدهای دیگر نیز [[زبیر بن عوام]] و جهیم بن صلت را از کاتبان [[اموال]] وقف<ref>مسعودی، التنبیه و الاشراف ص ۲۴۵ و ابن حجر عسقلانی، الاصابه، ج ۱، ص ۶۲۶.</ref> و [[حذیفة بن یمان]] را تخمین زننده [[میزان]] محصول آنها (اگر باغ و... بودند) معرفی کردهاند<ref>التنبیه الاشراف، ص ۲۴۵.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۸.</ref>. | * عدهای از مورخان در کتابهای خود آوردهاند که [[رسول خدا]] {{صل}} [[زبیر بن عوام]] را [[مأمور]] ثبت [[اموال]] صدقات خود کرده بود و هرگاه او نبود و یا عذری داشت، جهیم بن صلت یا [[حذیفة بن یمان]] این کار را بر عهده میگرفتند<ref>تقی الدین مقریزی، امتاع الأسماع، ج ۹، ص ۳۸۰ - ۳۸۱.</ref>. عدهای دیگر نیز [[زبیر بن عوام]] و جهیم بن صلت را از کاتبان [[اموال]] وقف<ref>مسعودی، التنبیه و الاشراف ص ۲۴۵ و ابن حجر عسقلانی، الاصابه، ج ۱، ص ۶۲۶.</ref> و [[حذیفة بن یمان]] را تخمین زننده [[میزان]] محصول آنها (اگر باغ و... بودند) معرفی کردهاند<ref>التنبیه الاشراف، ص ۲۴۵.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۸.</ref>. | ||
==[[علی]]{{ع}} [[شاگرد]] بارز [[مکتب]] [[نبوی]]{{صل}} == | == [[علی]] {{ع}} [[شاگرد]] بارز [[مکتب]] [[نبوی]] {{صل}} == | ||
*[[امیر المؤمنین]] [[علی]]{{ع}} [[شاگرد]] ممتاز [[مکتب]] [[نبوی]]{{صل}} است. ایشان درس [[انفاق]] و وارستگی را به خوبی از محضر [[رسول خدا]]{{صل}} آموخته بود و موقوفاتی از ایشان در [[تاریخ]] به ثبت رسیده است که در ادامه به دو نمونه اشاره میکنیم: از موقوفات [[علی]]{{ع}} "عین ابی نیزر" است؛ این [[چاه]] پر [[آب]] که آن [[حضرت]] آن را به دست خود در منطقه "[[ینبع]]" در [[مدینه]] احداث کرده بود، در واقع، گنجی هنگفت و ثروتی سرشار بود که مژده خیر و برکتش میتوانست هر صاحبی را به وجد آورد؛ اما [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} به محض حفر این [[چاه]] با کمال [[اخلاص]] فرمود: "[[خدا]] را [[گواه]] میگیرم که این چشمه را [[صدقه]] (وقف) قرار دادم". سپس کاغذ و قلمیطلبید و برای آن، وقف نامهای نوشته، آن را برای فقرای [[مدینه]]، در راه ماندگان و... وقف کرد<ref>معجم البلدان، ج ۴، ص ۱۷۵ - ۱۷۶؛ وفاء الوفاء، ج ۴، ص ۱۱۹ - ۱۲۰ و مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۶۲.</ref>. وقف منزل خویش در محله بنیزریق نیز از دیگر موقوفات [[علی]]{{ع}} در [[مدینه]] بود<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۲۴۸ و التهذیب، ج ۹، ص ۱۳۱.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۹.</ref>. | * [[امیر المؤمنین]] [[علی]] {{ع}} [[شاگرد]] ممتاز [[مکتب]] [[نبوی]] {{صل}} است. ایشان درس [[انفاق]] و وارستگی را به خوبی از محضر [[رسول خدا]] {{صل}} آموخته بود و موقوفاتی از ایشان در [[تاریخ]] به ثبت رسیده است که در ادامه به دو نمونه اشاره میکنیم: از موقوفات [[علی]] {{ع}} "عین ابی نیزر" است؛ این [[چاه]] پر [[آب]] که آن [[حضرت]] آن را به دست خود در منطقه "[[ینبع]]" در [[مدینه]] احداث کرده بود، در واقع، گنجی هنگفت و ثروتی سرشار بود که مژده خیر و برکتش میتوانست هر صاحبی را به وجد آورد؛ اما [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} به محض حفر این [[چاه]] با کمال [[اخلاص]] فرمود: "[[خدا]] را [[گواه]] میگیرم که این چشمه را [[صدقه]] (وقف) قرار دادم". سپس کاغذ و قلمیطلبید و برای آن، وقف نامهای نوشته، آن را برای فقرای [[مدینه]]، در راه ماندگان و... وقف کرد<ref>معجم البلدان، ج ۴، ص ۱۷۵ - ۱۷۶؛ وفاء الوفاء، ج ۴، ص ۱۱۹ - ۱۲۰ و مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۶۲.</ref>. وقف منزل خویش در محله بنیزریق نیز از دیگر موقوفات [[علی]] {{ع}} در [[مدینه]] بود<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۲۴۸ و التهذیب، ج ۹، ص ۱۳۱.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۲۹.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:سیره پیامبر خاتم]] | [[رده:سیره پیامبر خاتم]] | ||
[[رده:فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]] | [[رده:فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]] | ||
[[رده:وقف]] | [[رده:وقف]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۲۴
مقدمه
- وقف، در لغت به معنای ایستادن و توقف کردن[۱] و در اصطلاح، به معنی حفظ اصل مال و قراردادن منافع آن برای اشخاص معین یا عموم در مدت معین یا برای همیشه با حفظ شرایطی خاص است[۲][۳].
- در اسلام، منابع مالی متعددی معین شده است تا بستر زندگی تمامی مسلمانان و همه کسانی که رفاه لازم را ندارند، فراهم شود؛ از این منابع میتوان به خمس، زکات، صدقات، وقف، هبه و... اشاره کرد. وقف یا حبس نیز یکی از این منابع و از مستحبات اسلام است. وقف، عملی صالح و باقی و مصداق روشنی است از تعاون، و انفاقی، عاری از منت و احسانی خالی از اذیت است که تحقیر شخصیت دیگران را در پی ندارد و تصدّقی دائمی و بیریا و دادن وامی است بدون اضطراب باز پرداخت و تعدیل ثروت با رضا و رغبت است که با انجام آن با جمعآوری مال و بروز اختلافات طبقاتی به طور معقول مبارزه میشود[۴].
نخستین وقف در اسلام
- از واقدی نقل شده است که پیامبر اکرم (ص) اولین وقف را در اسلام انجام داد و ماجرای آن، چنین بود که مخیریق یهودی، از علمای بزرگ یهود مدینه، پس از مسلمان شدن، همراه رسول خدا (ص) در جنگ احد شرکت جست. او مردی ثروتمند و دارای باغهای نخل بسیار بود[۵]. مخیریق هنگام جنگ احد وصیت کرده بود که اگر کشته شدم، تمام اموال من از آن رسول خدا (ص) خواهد بود و ایشان میتواند آنها را به هر طریق که خداوند دوست دارد، مصرف کند[۶]. مخیریق در غزوه احد به شهادت رسید و طبق وصیتش، اموال او که شامل نخلستانهای هفت گانه اعراف، صافیه، دلال، میثب (منبت ۔ میثم)، بُرقَه، حُسنی و مشربه امابراهیم بود، به پیامبر (ص) رسید[۷]. رسول اکرم (ص) نیز این اموال را در سال هفتم هجری وقف کرد[۸] و گفته شده است، موقوفات رسول خدا (ص) در مدینه عموماً از همین اموال مخیرق بود[۹][۱۰].
- در روایتی از امام صادق (ع) نقل شده است، باغهای هفت گانه اعراف، صافیه، دلال، میثب، برقه، حسنی و مشربه ام ابراهیم، موقوفه یا موقوفات رسول اکرم (ص) بود که پس از رحلت آن حضرت در اختیار حضرت فاطمه (س) قرار گرفت. بعدها درباره این موقوفات ادعایی مطرح شد و حضرت علی (ع) بر وقف بودن آنها شهادت داد و حضرت فاطمه (س) نیز آنها را موقوفه معرفی فرمود[۱۱] و در آمد آنها را برای بنیهاشم و بنیمطلب قرار داد[۱۲][۱۳].
- امام رضا (ع) نیز در روایت مشابهی فرموده است: "رسول خدا (ص) اموالی را برای حضرت فاطمه (س) وقف کرد تا از آن به ضعفای قوم خود و نسل آنها انفاق کنند[۱۴]. پس از وفات پیامبر (ص) عباس، عموی پیامبر (ص) - درباره تصاحب آنها با حضرت فاطمه (س) به بحث پرداخت؛ اما علی (ع) و دیگران شهادت دادند که آنها برای حضرت فاطمه (س) وقف شده است"[۱۵][۱۶].
باغهای هفت گانه (مخیریق)
- از باغهای معروف مخیریق، باغ "حسنی" بود، که از موقوفات پیامبر (ص) در مدینه به شمار میآمد [۱۷]. این باغ در منطقه عوالی[۱۸] مدینه، در ناحیه "قُف"[۱۹] قرار داشت که با آب وادی "مهزور"[۲۰] آبیاری میشد[۲۱]. صافیه و برقه و دلال هم از دیگر باغهای معروف مخیریق بودند که در بالای "صورین"[۲۲] بودند و با آب مهزور آبیاری میشدند[۲۳]. مشربه ام ابراهیم نیز از آب وادی مهزور آبیاری میشد[۲۴]؛ این باغ به آن سبب به این نام معروف شد که ماریه قبطیه، مادر ابراهیم، فرزند رسول خدا (ص) و همسر گرامی پیامبر اکرم (ص)، در این باغ زندگی میکرد. او ابراهیم را در این محل به دنیا آورده بود[۲۵]. باغ دیگر، اعواف نام داشت که آن هم از آب وادی مهزور آبیاری میشد[۲۶][۲۷].
- گفته شده است، "دلال" از املاک زنی یهودی از طایفه بنینضیر بود و وی با سلمان فارسی که برده او بود، عهد کرد که اگر آن را احیا کند، آزاد خواهد شد. سلمان، این موضوع را به پیامبر (ص) خبر داد؛ آن حضرت به "دلال" رفت و کنار گودالهایی که برای کاشت نهال کنده بودند، نشست و سلمان و دیگر مسلمانان برای آن حضرت، نهال خرما میآوردند و ایشان با دست خود، آنها را میکاشت. پس، همه این نهالها بارور شد و به زودی شکوفه بر آورد و بعدها خداوند این باغ را نصیب رسول خدا (ص) ساخت[۲۸][۲۹].
دیگر موقوفات پیامبر اکرم (ص)
- چاه "أعواف" نیز از موقوفات پیامبر بود که با وضوی رسول خدا (ص) متبرک شده بود و سالها جریان داشت[۳۰]. بلاذری از قول عدهای از بنیحارث بن عبدالمطلب نقل کرده است که باغ "الحدیقه" نیز از دیگر موقوفات پیامبر بود[۳۱]. بلاذری در ادامه میگوید که من نمیدانم آن، جزء اموال مخیریق بوده است یا نه[۳۲][۳۳].
پیامبر (ص) و تشویق اصحاب به انجام وقف
- رسول اکرم (ص) علاوه بر پیش قدم بودن در امر وقف، دیگر مسلمانان را نیز به این امر خیر تشویق میکرد. جابر بن عبدالله انصاری نقل کرده است، همچنین از اصحاب پیامبر (ص) کسی نبود که توانی مالی داشته باشد و چیزی را وقف نکند[۳۴].
- از پیامبر خدا (ص) درباره وقف چنین روایت شده است: "هرگاه انسان بمیرد، رشته عمل او در دنیا قطع میشود؛ مگر از سه چیز: صدقه جاریه (وقف) یا علمی که از آن سود برده شود و یا فرزند صالحی که برای او دعا کند"[۳۵][۳۶].
- در صحیح بخاری از انس بن مالک روایت شده است، ابوطلحه توانگرترین فرد انصار بود و از همه اموال خود، باغ بیرحاء را که در سمت قبله مسجد نبوی قرار داشت، بیشتر دوست میداشت. پیغمبر (ص) گاه به این باغ داخل میشد و از آب گوارای چاه آن مینوشید. انس بن مالک، خادم آن حضرت میگوید: "وقتی آیه ۹۲ آل عمران: ﴿لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ﴾[۳۷]، نازل شد؛ ابوطلحه برخاست و گفت: ای رسول خدا (ص)! محبوبترین اموال من "بیرحاء" است و آن را در راه خدا صدقه میدهم و امیدوارم ثواب آن ذخیره آخرتم باشد؛ آن را در هر راهی که خدا تو را بدان راهنمایی میکند، مصرف کن!".پیامبر (ص) فرمود: " آنچه گفتی، شنیدم؛ چه مال سودمندی؛ نظر من آن است که آن را برای نزدیکان خود وقف کنی"؛ ابوطلحه گفت: "ای رسول خدا (ص) همین کار را میکنم ". پس آن را برای پسرعموها و نزدیکان خود وقف کرد"[۳۸][۳۹].
- واقدی نیز نقل کرده است، چاه "رومه" جزو اموال مردی از قبیله مزینه بود که در برابر دریافت پول به مردم آب میداد. روزی پیامبر (ص) به آن چاه نظر افکند و فرمود: "اگر مسلمانی این چاه را از این مرد بخرد و برای مسلمانان وقف کند، آن، چه صدقه و وقف خوبی است". عثمان بن عفان آن را به چهارصد دینار از آن مرد خرید و وقف کرد[۴۰]. همو نقل میکند، چون رسول خدا (ص) در جنگ غابه به کنار چاه "همّ" رسید، مسلمانان گفتند: "ای رسول خدا (ص)! آیا این چاه را مصادره نمیکنید؟" فرمود: "خیر، ولی یک نفر این چاه را بخرد و بهای آن را صدقه دهد"؛ پس طلحة بن عبیدالله آن را خرید و وقف کرد [۴۱][۴۲].
- همچنین مورخان نقل کردهاند که در خیبر، زمینی معروف به باغ "ثمغ"، نصیب عمر بن خطاب شد؛ او نزد پیامبر (ص) آمد و درباره آن از ایشان نظر خواست و گفت: "این زمینی که در خیبر نصیب من شده، بهترین مزرعه من است؛ درباره آن چه دستوری میفرمایید؟ رسول خدا (ص) فرمود: "اصل آن را وقف و درآمدش را صدقه تعیین کن!" عمر نیز آن را طوری وقف کرد که اصل آن مزرعه فروخته و بخشیده و به ارث برده نشود و در آمد آن مخصوص فقیران، ارحام و بستگان نیازمند، آزاد کردن بردگان و جهاد در راه خدا، درماندگان و پذیرایی از میهمانان قرار داده شود و...[۴۳][۴۴][۴۵].
- ابن سعد از ابن کعب نقل کرده است که پس اینکه رسول خدا باغات هفت گانه را وقف کرد، مسلمانان نیز به وقف راغب شده، برخی اموال خود را برای اولاد و نوادگان خود وقف کردند [۴۶][۴۷].
ثبت اوقاف
- عدهای از مورخان در کتابهای خود آوردهاند که رسول خدا (ص) زبیر بن عوام را مأمور ثبت اموال صدقات خود کرده بود و هرگاه او نبود و یا عذری داشت، جهیم بن صلت یا حذیفة بن یمان این کار را بر عهده میگرفتند[۴۸]. عدهای دیگر نیز زبیر بن عوام و جهیم بن صلت را از کاتبان اموال وقف[۴۹] و حذیفة بن یمان را تخمین زننده میزان محصول آنها (اگر باغ و... بودند) معرفی کردهاند[۵۰][۵۱].
علی (ع) شاگرد بارز مکتب نبوی (ص)
- امیر المؤمنین علی (ع) شاگرد ممتاز مکتب نبوی (ص) است. ایشان درس انفاق و وارستگی را به خوبی از محضر رسول خدا (ص) آموخته بود و موقوفاتی از ایشان در تاریخ به ثبت رسیده است که در ادامه به دو نمونه اشاره میکنیم: از موقوفات علی (ع) "عین ابی نیزر" است؛ این چاه پر آب که آن حضرت آن را به دست خود در منطقه "ینبع" در مدینه احداث کرده بود، در واقع، گنجی هنگفت و ثروتی سرشار بود که مژده خیر و برکتش میتوانست هر صاحبی را به وجد آورد؛ اما امیرالمؤمنین (ع) به محض حفر این چاه با کمال اخلاص فرمود: "خدا را گواه میگیرم که این چشمه را صدقه (وقف) قرار دادم". سپس کاغذ و قلمیطلبید و برای آن، وقف نامهای نوشته، آن را برای فقرای مدینه، در راه ماندگان و... وقف کرد[۵۲]. وقف منزل خویش در محله بنیزریق نیز از دیگر موقوفات علی (ع) در مدینه بود[۵۳][۵۴].
منابع
پانویس
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، ج ۹، ص ۳۵۹ و خلیل بن أحمد فراهیدی، کتاب العین، ج ۵، ص ۲۲۳.
- ↑ محمد بن حسن طوسی، المبسوط، ج ۳، ص ۲۸۹؛ ابن ادریس حلی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج ۳، ص ۱۵۲ و محقق کرکی، جامع المقاصد، ج ۱، ص ۷.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۳.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۳.
- ↑ ابن هشام، السیره النبویه، ج ۱، ص ۵۱۸ و ابو الربیع حمیری کلاعی، الاکتفاء، ج ۱، ص ۳۰۳.
- ↑ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج ۲، ص ۵۳۱، السیرة النبویه، ص ۵۱۸ و ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۸۹.
- ↑ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج ۱، ص ۳۷۸؛ و نور الدین علی سمهودی، وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۱؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۱۸ و الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۸۹.
- ↑ وفاء الوفاء، ج ۳، ص۱۵۱.
- ↑ المغازی، ج ۱، ص ۳۷۸ و السیرة النبویه، ص ۵۱۸.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۳-۴۲۴.
- ↑ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۲۴۴ و شیخ طوسی، التهذیب، ج ۹، ص ۱۴۵.
- ↑ الکافی، ج ۷، ص ۴۸ و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۹، ص ۳۸۰.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۴.
- ↑ نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۳۴۱ و محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۵۱.
- ↑ وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۷ - ۱۵۸ و أحمد بن یحیی بلاذری، فتوح البلدان ۱، ص۴۰.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۴-۴۲۵.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج ۵، ص ۲۹۱ و انساب الاشراف، ج۱، ص۵۱۸.
- ↑ عوالی، منطقهای مرتفع که در چهار میلی مدینه قرار دارد. (معجم، البلدان، ج ۴، ص ۱۶۶).
- ↑ ارتفاعات کوچکی که به اندازه کوه نبودند. (همان، ج۴، ص۳۸۳)
- ↑ دشتی وسیع که محل سکونت بنی قریظه بود. (همان، ج۵، ص۲۳۴)
- ↑ وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۰ و محمد بن یوسف صالحی دمشقی، سبل الهدی و الرشاد، ج۸، ص۴۰۶.
- ↑ موضعی که نزدیک مدینه قرار است. (معجم البلدان، ج ۳، ص ۴۳۵)
- ↑ وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۰؛ سبل الهدی و الرشاد، ج ۸، ص ۴۰۶ و محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۲۲، ص۲۹۸.
- ↑ وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۰.
- ↑ المغازی، ج۱، ص۳۷۸؛ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۸۹ - ۳۹۰؛ عبدالرحمن سهیلی، الروض الأنف، ج ۶، ص۴۷ و سبل الهدی و الرشاد، ج ۸، ص ۴۰۶.
- ↑ وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۰ و بحارالانوار، ج۲۲، ص۲۹۹.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۵.
- ↑ السیره النبویه، ص ۲۲۰ - ۲۲۱؛ وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۵۱ و شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس، ج ۱، ص ۴۶۹.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۵-۴۲۶.
- ↑ وفاء الوفاء، ج ۳، ص ۱۲۴ و سبل الهدی و الرشاد، ج ۷، ص ۲۲۲.
- ↑ انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۱۸.
- ↑ انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۱۸.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۶.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۶.
- ↑ «إِذَا مَاتَ ابْنُ آدَمَ انْقَطَعَ عَمَلُهُ إِلَّا مِنْ ثَلَاثٍ صَدَقَةٍ جَارِيَةٍ أَوْ عِلْمٍ يُنْتَفَعُ بِهِ أَوْ وَلَدٍ صَالِحٍ يَدْعُو لَهُ»؛ حسن بن أبی الحسن دیلمی، ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۴ و تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص ۱۰۵.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۶.
- ↑ «هرگز به نیکی دست نخواهید یافت مگر از آنچه دوست دارید (به دیگران) ببخشید و هر چیزی ببخشید بیگمان خداوند آن را میداند» سوره آل عمران، آیه ۹۲.
- ↑ بخاری، صحیح، ج ۵، ص ۱۶۹ - ۱۷۰؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۳، ص ۱۴۱ و ابن حبان، صحیح، ج ۸، ص ۱۲۹ - ۱۳۰.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۶-۴۲۷.
- ↑ انساب الاشراف، ج ۱، ص ۵۳۶؛ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۹۲ و سبل الهدی و الرشاد، ج ۷، ص ۲۲۷.
- ↑ المغازی، ج ۲، ص ۵۴۷.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۷-۴۲۷.
- ↑ صحیح بخاری، ج۳، ص۲۵۴؛ وفاء الوفاء، ج ۴، ص ۴۲؛ الطبقات الکبری، ج ۳، ص ۲۷۲ و انساب الاشراف، ج۱۰، ص۲۹۴-۲۹۵.
- ↑ البته عدهای اعتقاد دارند که این زمین هم از موقوفات رسول اکرم (ص) بوده است. (وفاء الوفاء، ج ۴، ص ۴۲.)
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۸.
- ↑ الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۹۰.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۸.
- ↑ تقی الدین مقریزی، امتاع الأسماع، ج ۹، ص ۳۸۰ - ۳۸۱.
- ↑ مسعودی، التنبیه و الاشراف ص ۲۴۵ و ابن حجر عسقلانی، الاصابه، ج ۱، ص ۶۲۶.
- ↑ التنبیه الاشراف، ص ۲۴۵.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۸.
- ↑ معجم البلدان، ج ۴، ص ۱۷۵ - ۱۷۶؛ وفاء الوفاء، ج ۴، ص ۱۱۹ - ۱۲۰ و مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۶۲.
- ↑ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۲۴۸ و التهذیب، ج ۹، ص ۱۳۱.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۲۹.