مظلومیت علی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:


==مقدمه==
==مقدمه==
از ابعاد شخصیتی [[امام علی]] {{ع}} نه تنها قدرشناسی نشد، بلکه دوستان جاهل و دشمنان آگاه با بی‌مهری با ایشان رفتار کرده تا آنجا که در زمان حیات و پس از شهادت، مظلوم‌ترین فرد تاریخ اسلام بود.<ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]] صفحه ۱۰۷ تا۱۰۹.</ref>
*از ابعاد شخصیتی [[امام علی]] {{ع}} نه تنها قدرشناسی نشد، بلکه دوستان جاهل و دشمنان آگاه با بی‌مهری با ایشان رفتار کرده تا آنجا که در زمان حیات و پس از شهادت، مظلوم‌ترین فرد تاریخ اسلام بود.<ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]] صفحه ۱۰۷ تا۱۰۹.</ref>
 
*چون [[حق]] [[امام علی|علی]]{{ع}} را در مورد [[امامت]] و [[خلافت]] غصب کردند، هم به آن حضرت ستم شد، هم به امّت اسلامی. [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} خطاب به [[امام علی|امیر المؤمنین]] فرمود: {{عربی|اندازه=155%|یا علیّ! أنت المظلوم من بعدی، فویل لمن ظلمک و اعتدی علیک}}<ref>«یا علی، پس از من تو مظلوم می‌شوی، پس وای بر آنکه به تو ستم و تعدّی کند. » عیون اخبار الرضا، ج ۱ ص ۳۰۳</ref> خود [[امام علی]]{{ع}} نیز به مظلومیت خویش تصریح کرده است: {{عربی|اندازه=155%|ما زلت مظلوما منذ قبض رسول اللّه}}<ref>«از آن دم که رسول خدا وفات یافت، من پیوسته مظلوم بوده‌ام.» امالی، شیخ طوسی، ص ۷۲۶</ref> و مکرّر این حقیقت را در منبر و مواقع دیگر بیان می‌کرد. در زیارتنامۀ آن حضرت نیز که از [[امام هادی]]{{ع}} روایت شده است، از وی به عنوان "اولین مظلوم" یاد شده که حقش را غصب کردند: {{عربی|اندازه=155%|یا ولیّ اللّه، أنت اوّل مظلوم و أوّل من غصب حقّه}}<ref>مفاتیح الجنان، زیارت پنجم امیرالمؤمنین</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص:۵۴۸.</ref>.


==تنهایی علی==
==تنهایی علی==
خط ۲۶: خط ۲۸:
اما تلاش دستگاه تبلیغاتی بنی امیه برای کم فروغ ساختن خورشید معنویت نقش برآب شد. عظمت [[امام علی]] {{ع}} و اندیشه‌های او با چنین دسیسه‌های کودکانه‌ای فراموش نشده و نمی‌شود. به رغم آنکه بسیاری از دوستان حضرت از ترس جان خود فضائل او را کتمان می‌کردند و دشمنان به خاطر بغض و حسادت سعی در محو آثار او داشتند، تاریخ گواهی می‌دهد همیشه و همه جا عشق و علاقه مردم به زیبایی‌های این خالق زیبایی بیشتر می‌شود.<ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]] صفحه ۱۰۷ تا۱۰۹.</ref>
اما تلاش دستگاه تبلیغاتی بنی امیه برای کم فروغ ساختن خورشید معنویت نقش برآب شد. عظمت [[امام علی]] {{ع}} و اندیشه‌های او با چنین دسیسه‌های کودکانه‌ای فراموش نشده و نمی‌شود. به رغم آنکه بسیاری از دوستان حضرت از ترس جان خود فضائل او را کتمان می‌کردند و دشمنان به خاطر بغض و حسادت سعی در محو آثار او داشتند، تاریخ گواهی می‌دهد همیشه و همه جا عشق و علاقه مردم به زیبایی‌های این خالق زیبایی بیشتر می‌شود.<ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]] صفحه ۱۰۷ تا۱۰۹.</ref>


==نمونه‌هایی از مطلومیت علی==
*جلوه‌ها و نمونه‌هایی از مظلومیت [[امام علی|امیر المؤمنین]]، از این قرار است:<ref> با الهام از مقاله مظلومیت امام علی، «دانشنامه امام علی» ج ۱۱ ص ۲۲۷</ref>
#غصب [[خلافت]]. خود آن حضرت در [[خطبه شقشقیه]] به آن اشاره فرموده و خود را شایسته‌ترین فرد برای آن دانسته که دیگران به ناحق، جامۀ خلافت را به بر کردند و میراث [[نبوت]] را غارت نمودند.<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳</ref> در خطبۀ دیگری نیز به تعدّی قریش به حق آن حضرت و وارونه ساختن کار بر ضدّ او و منازعه بر سر حق مسلّم وی، اشاره دارد.<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۷</ref>
#غصب فدک. [[امام علی|حضرت امیر]]{{ع}} در نامه به عثمان بن حنیف، اشاره به این ظلم دارد که دیگران در آن طمع کرده، از [[اهل بیت]] غصب کردند.<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۵</ref> هدفشان از بین بردن پشتوانۀ مالی خاندان [[پیامبر]] و ضربۀ اقتصادی به [[امام علی|علی]]{{ع}} بود.
#شهادت همسر جوان. پس از وفات [[پیامبر]]، هواداران جریان شوم [[سقیفه]] به قصد درهم کوبیدن پایگاه مقاومت در برابر غصب [[خلافت]]، به خانۀ [[فاطمه زهرا]]{{عم}} ریختند، در را آتش زدند، [[فاطمه زهرا]]{{عم}} آسیب دید، فرزندش سقط شد و بر سر قضیّۀ فدک، کتک خورد و آسیب‌های فراوان جسمی و روحی آن بانوی بزرگ را شهید کرد و [[امام علی|علی]]{{ع}}م با شهادت همسر جوانش، بزرگترین مایۀ دلگرمی و همدم خویش را از دست داد. در سوگ زهرای اطهر، سخنان [[امام علی|علی]]{{ع}} نشان از شدّت اندوه او بر این ظلم دارد: {{عربی|اندازه=155%|قلّ یا رسول اللّه عن صفیّتک صبری و رقّ عنها تجلّدی...}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۰۲</ref> کتک زدن همسری چون فاطمه در برابر شوهری چون علی، از بزرگترین مصیبت‌های [[اهل بیت]] و مظلومیت‌های [[امام علی|علی]]{{ع}} بود.
#[[لعن امام علی|لعن علی]]{{ع}}. سال‌های سال با تبلیغات امویان و به دستور معاویه، [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} را در خطبه‌ها و منبرها لعن می‌کردند و هواداران آن حضرت را دستگیر کرده و وامی‌داشتند که به او ناسزا بگویند. حتی در حضور [[امام حسن|امام حسن مجتبی]]{{ع}} نیز خطبای وابسته، [[امام علی]]{{ع}} را سبّ و لعن می‌کردند. معاویه می‌کوشید تا لعن بر [[امام علی|علی]]{{ع}} را وارد فرهنگ عمومی جامعه سازد و کودکان را هم با این مرام بارآورد.<ref>الغدیر، ج ۲ ص ۱۰۲</ref> این پدیدۀ شوم، تا زمان عمر بن عبد العزیز، به مدّت هشتاد سال ادامه داشت.<ref>شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۴ ص ۲۲۰، ۵۸، ۵۹</ref>
#جلوگیری از نشر [[فضایل علی]]{{ع}}. امویان و مروانیان، سال‌ها جلوی بیان و نشر فضایل [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} را گرفتند. علاقه‌مندان جرأت نقل احادیثی را که در منقبت او بود نداشتند.
#تبلیغات سوء. علاوه‌بر [[لعن امام علی|لعن علی]]{{ع}} و جلوگیری از نقل فضایل او، راویانی با دریافت پول، به جعل حدیث علیه آن حضرت می‌پرداختند و چهرۀ زشتی از وی ترسیم می‌کردند.<ref>نمونه‌هایی از آنها در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۴ ص ۶۳ به بعد آمده است</ref>
#تخلّف و نافرمانی یاران و سربازان. خون دل خوردن‌های [[امام علی|علی]]{{ع}} از دست مسلمانان و امّت تحت فرمان بسیار بود و بیعت‌شکنی عده‌ای و رودررو شدن عده‌ای دیگر با او و جهالت گروهی دیگر از پیروان و بی‌اعتنایی به دستورهای او برای جنگ با دشمن و تنها گذاشتن حضرت، نمونه‌هایی از این مظلومیّت است که حضرت را به ستوه آورد.<ref> از جمله، ر.ک: خطبه ۲۷، ۳، ۲۵، ۱۸۲ و ۷۰ از «نهج البلاغه» صبحی صالح</ref>
#شهادت مظلومانه و قبر پنهان. کیفیّت شهادت آن امام در محراب عبادت و دفن شبانه و مخفیانۀ او در بیرون کوفه (نجف) و مخفی بودن قبر آن حضرت از بیم نبش قبر و توهین از سوی خوارج و امویان تا زمان هارون الرشید، از نمونه‌های دیگر مظلومیّت اوست.<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۴ ص ۸۲</ref>
این مظلومیّت‌ها برای خاندان [[پیامبر]]{{عم}} سابقۀ دیرینه دارد و [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} بارها به [[امام علی|علی]]{{ع}} نسبت به حوادث آینده و ناجوانمردی‌ها، بی‌وفایی‌ها و ستم‌های امّت خبر داده بود و آن حضرت هم خود را به سلاح "صبر" مجهز ساخته بود.<ref>در زمینه مظلومیت علی، از جمله ر.ک: «موسوعة الامام علی بن ابی‌طالب»، ج ۹ ص ۴۰۸ تا ۴۱۹، نیز کتابی در زندگینامه آن حضرت به نام «علی{{ع}} اولین مظلوم تاریخ»، عطایی خراسانی، «مظلومی گمشده در سقیفه»، شهید پاک نژاد، «علی، ابرمرد مظلوم»، محمدتقی رهبر، «بر علی چه گذشت؟»، سید حسین حسینی</ref> مظلومیت [[امام علی|علی]]{{ع}}، هم در زمان پیامبر خدا بود، هم با رحلت او شدّت یافت. شهید پاک‌نژاد می‌نویسد: بگویید: اگر به [[سقیفه]] خبر می‌آوردند که آنچه دربارۀ رحلت نبیّ گرامی شنیده شد [[خلافت]] بوده و امروز روز رحلت علی است، نه روز رحلت محمّد، آیا سقیفه چه می‌کرد و دربارۀ [[امام علی|علی]] چه می‌گفت؟ اگر به سقیفه خبر می‌آوردند که آنچه دربارۀ رحلت نبیّ گرامی شنیده شد خلاف بوده و نبیّ گرامی در یک ضعف شدیدی بوده که  اینک خارج شده‌اند، آیا سقیفه چه می‌کرد؟<ref>مظلومی گمشده در سقیفه، ص ۱۹</ref> علی به همین جهت "مظلومی گمشده در سقیفه" است که باید همه اقرار به اعلمیّتش کنند، امّا نه کسی را بتوانند به در خانه‌اش برسانند و نه کسی به سراغش برود، و نه وی بتواند به میان اجتماع و به متن اجتماع افتد... مظلومی گمشده در سقیفه که ۲۳ سال همه‌جا همچون سایۀ [[پیامبر]] بود و اینک ۲۵ سال باید در سایۀ ستون کج سقیفه بنشیند. مظلومی گمشده در سقیفه که باید اوّل مسلمان و اقرب به محمّد و {{عربی|اندازه=155%|أولی بأنفسهم}} و... باشد و آخر منتخب از سقیفه. فرزند رسول خدا خطاب شود و مطرود سقیفه. برادر نبیّ گرامی در جنگ خندق خوانده شود و جانشین عثمان در سقیفه. وزیر و شریک نبوّت معرفی گردد و مردود در شورای شمشیری. گنجی از شجاعت و هدایت باشد در ۲۳ سال ارتباط آسمان با مسلمانان، و کنجی به عزلت باشد در زمان ارتباط سقیفه با مسلمانان...<ref>مظلومی گمشده در سقیفه، ص ۳۳</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص:۵۴۸.</ref>.
== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==


==منابع==
==منابع==
* [[پرونده:1368951.jpg|22px]] [[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|'''امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت''']].
* [[پرونده:1368951.jpg|22px]] [[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|'''امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت''']].
 
* [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']].


==پانویس==
==پانویس==
خط ۳۹: خط ۵۳:
[[رده:امام علی]]
[[رده:امام علی]]
[[رده:امام علی]]
[[رده:امام علی]]
[[رده:مدخل فرهنگ غدیر]]

نسخهٔ ‏۲۱ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۵۴

این مدخل از زیرشاخه‌های بحث امام علی است. "امام علی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام علی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • از ابعاد شخصیتی امام علی (ع) نه تنها قدرشناسی نشد، بلکه دوستان جاهل و دشمنان آگاه با بی‌مهری با ایشان رفتار کرده تا آنجا که در زمان حیات و پس از شهادت، مظلوم‌ترین فرد تاریخ اسلام بود.[۱]
  • چون حق علی(ع) را در مورد امامت و خلافت غصب کردند، هم به آن حضرت ستم شد، هم به امّت اسلامی. رسول خدا(ص) خطاب به امیر المؤمنین فرمود: یا علیّ! أنت المظلوم من بعدی، فویل لمن ظلمک و اعتدی علیک[۲] خود امام علی(ع) نیز به مظلومیت خویش تصریح کرده است: ما زلت مظلوما منذ قبض رسول اللّه[۳] و مکرّر این حقیقت را در منبر و مواقع دیگر بیان می‌کرد. در زیارتنامۀ آن حضرت نیز که از امام هادی(ع) روایت شده است، از وی به عنوان "اولین مظلوم" یاد شده که حقش را غصب کردند: یا ولیّ اللّه، أنت اوّل مظلوم و أوّل من غصب حقّه[۴][۵].

تنهایی علی

جهل و تعصب مردم از یک سو و عدالت‌طلبی و حق‌محوری علی (ع) از سویی سبب شد تا در زمان حیاتش عدۀ معدودی يار اهل تشخیص و بصیرت داشته باشد. تنهایی او به بعد سیاسی منحصر نیست، بلکه در بعد معرفتی نیز کسی پیدا نمی‌شد که از این چشمه جوشان بهره‌برداری کند. تا جایی که با یار خویش، کمیل، در خلوت صحراهای اطراف کوفه از نبود تشنگان و جویندگان اسرار و معارف نهفته در سینه‌اش، اظهار دلتنگی می‌کرد.[۶][۷]

اهانت خوارج به علی

خوارج، علی (ع) این اسوه تقوا و اخلاص را کافر می‌دانستند و همواره خون به دل او می‌کردند. هنگام صحبت بر فراز منبر، قصد برهم زدن کلام او را داشته و چون او را مسلمان نمی‌دانستند به او اقتدا نمی‌کردند. مستقیم و با کنایه او را به شرک و کفر متهم ساخته و از او اقرار به گناه و توبه می‌خواستند. اما امام علی (ع) همواره حليمانه با آنها برخورد می‌کرد.[۸][۹]

تشييع شبانه و قبر مخفی

در سحرگاه ۱۹ رمضان سال ۴۱ هجری در حالی که امام علی (ع) نماز صبح را در مسجد کوفه اقامه می‌کرد، ابن ملجم مرادی، از باقی‌ماندگان خوارج شمشیر زهرآلود خود را بر فرق آن حضرت کوبید. در اثر این ضربه امام علی (ع) در بستر بیماری افتاد و پس از دو روز در نیمه شب ۲۱ رمضان به شهادت رسید. فرزندان او و عدۀ کمی از شیعیان خاص در حدود شش یا هفت نفر، مخفیانه او را غسل داده و در تاریکی شب در نقطه‌ای که امام علی (ع) تعیین کرده بود دفن کردند. ایشان محل دفن را به هیچ‌کس اطلاع ندادند، زیرا بیم آن بود که خوارج قبر علی (ع) را نبش کرده و پیکر او را بیرون بیاورند. حتی امام حسن (ع)، صورت جنازه‌ای ساخته و عده‌ای را مأمور انتقال آن به مدینه کرد تا گمان کنند امام علی (ع) در مدینه دفن شده است. تا زمان امام صادق (ع) که همواره خطر هتک حرمت به قبر علی (ع) از سوی خوارج وجود داشت، فقط فرزندان علی (ع) و برخی شیعیان خاص از محل دفن ایشان مطلع بودند؛ اما در زمان امام صادق (ع) و پس از انقراض خوارج، ایشان به مردی به نام صفوان دستور دادند تا علامت و سایبانی در آنجا بسازد و مردم پس از یک قرن از محل دفن علی (ع) آگاه شدند.[۱۰][۱۱]

هتک حرمت پس از شهادت

با شهادت علی (ع) فکر و اندیشه او از بین نرفت و به صورت نیرویی باقی ماند. به دستور معاویه که از این جاودانگی به شدت عصبانی بود، گروهی برنامه‌های تبلیغاتی ضد علی (ع) راه انداخته و تا سالیان متمادی پس از شهادت علی (ع)، بر فراز هر منبری و در هر خطابه‌ای او را لعن و دشنام می‌دادند و طرفداران او را از جمله میثم تمار، حجر بن عدی و عمرو بن حق در هر نقطه‌ای به شهادت می‌رساندند.[۱۲] اما تلاش دستگاه تبلیغاتی بنی امیه برای کم فروغ ساختن خورشید معنویت نقش برآب شد. عظمت امام علی (ع) و اندیشه‌های او با چنین دسیسه‌های کودکانه‌ای فراموش نشده و نمی‌شود. به رغم آنکه بسیاری از دوستان حضرت از ترس جان خود فضائل او را کتمان می‌کردند و دشمنان به خاطر بغض و حسادت سعی در محو آثار او داشتند، تاریخ گواهی می‌دهد همیشه و همه جا عشق و علاقه مردم به زیبایی‌های این خالق زیبایی بیشتر می‌شود.[۱۳]

نمونه‌هایی از مطلومیت علی

  1. غصب خلافت. خود آن حضرت در خطبه شقشقیه به آن اشاره فرموده و خود را شایسته‌ترین فرد برای آن دانسته که دیگران به ناحق، جامۀ خلافت را به بر کردند و میراث نبوت را غارت نمودند.[۱۵] در خطبۀ دیگری نیز به تعدّی قریش به حق آن حضرت و وارونه ساختن کار بر ضدّ او و منازعه بر سر حق مسلّم وی، اشاره دارد.[۱۶]
  2. غصب فدک. حضرت امیر(ع) در نامه به عثمان بن حنیف، اشاره به این ظلم دارد که دیگران در آن طمع کرده، از اهل بیت غصب کردند.[۱۷] هدفشان از بین بردن پشتوانۀ مالی خاندان پیامبر و ضربۀ اقتصادی به علی(ع) بود.
  3. شهادت همسر جوان. پس از وفات پیامبر، هواداران جریان شوم سقیفه به قصد درهم کوبیدن پایگاه مقاومت در برابر غصب خلافت، به خانۀ فاطمه زهرا(ع) ریختند، در را آتش زدند، فاطمه زهرا(ع) آسیب دید، فرزندش سقط شد و بر سر قضیّۀ فدک، کتک خورد و آسیب‌های فراوان جسمی و روحی آن بانوی بزرگ را شهید کرد و علی(ع)م با شهادت همسر جوانش، بزرگترین مایۀ دلگرمی و همدم خویش را از دست داد. در سوگ زهرای اطهر، سخنان علی(ع) نشان از شدّت اندوه او بر این ظلم دارد: قلّ یا رسول اللّه عن صفیّتک صبری و رقّ عنها تجلّدی...[۱۸] کتک زدن همسری چون فاطمه در برابر شوهری چون علی، از بزرگترین مصیبت‌های اهل بیت و مظلومیت‌های علی(ع) بود.
  4. لعن علی(ع). سال‌های سال با تبلیغات امویان و به دستور معاویه، حضرت علی(ع) را در خطبه‌ها و منبرها لعن می‌کردند و هواداران آن حضرت را دستگیر کرده و وامی‌داشتند که به او ناسزا بگویند. حتی در حضور امام حسن مجتبی(ع) نیز خطبای وابسته، امام علی(ع) را سبّ و لعن می‌کردند. معاویه می‌کوشید تا لعن بر علی(ع) را وارد فرهنگ عمومی جامعه سازد و کودکان را هم با این مرام بارآورد.[۱۹] این پدیدۀ شوم، تا زمان عمر بن عبد العزیز، به مدّت هشتاد سال ادامه داشت.[۲۰]
  5. جلوگیری از نشر فضایل علی(ع). امویان و مروانیان، سال‌ها جلوی بیان و نشر فضایل حضرت علی(ع) را گرفتند. علاقه‌مندان جرأت نقل احادیثی را که در منقبت او بود نداشتند.
  6. تبلیغات سوء. علاوه‌بر لعن علی(ع) و جلوگیری از نقل فضایل او، راویانی با دریافت پول، به جعل حدیث علیه آن حضرت می‌پرداختند و چهرۀ زشتی از وی ترسیم می‌کردند.[۲۱]
  7. تخلّف و نافرمانی یاران و سربازان. خون دل خوردن‌های علی(ع) از دست مسلمانان و امّت تحت فرمان بسیار بود و بیعت‌شکنی عده‌ای و رودررو شدن عده‌ای دیگر با او و جهالت گروهی دیگر از پیروان و بی‌اعتنایی به دستورهای او برای جنگ با دشمن و تنها گذاشتن حضرت، نمونه‌هایی از این مظلومیّت است که حضرت را به ستوه آورد.[۲۲]
  8. شهادت مظلومانه و قبر پنهان. کیفیّت شهادت آن امام در محراب عبادت و دفن شبانه و مخفیانۀ او در بیرون کوفه (نجف) و مخفی بودن قبر آن حضرت از بیم نبش قبر و توهین از سوی خوارج و امویان تا زمان هارون الرشید، از نمونه‌های دیگر مظلومیّت اوست.[۲۳]

این مظلومیّت‌ها برای خاندان پیامبر(ع) سابقۀ دیرینه دارد و پیامبر اکرم(ص) بارها به علی(ع) نسبت به حوادث آینده و ناجوانمردی‌ها، بی‌وفایی‌ها و ستم‌های امّت خبر داده بود و آن حضرت هم خود را به سلاح "صبر" مجهز ساخته بود.[۲۴] مظلومیت علی(ع)، هم در زمان پیامبر خدا بود، هم با رحلت او شدّت یافت. شهید پاک‌نژاد می‌نویسد: بگویید: اگر به سقیفه خبر می‌آوردند که آنچه دربارۀ رحلت نبیّ گرامی شنیده شد خلافت بوده و امروز روز رحلت علی است، نه روز رحلت محمّد، آیا سقیفه چه می‌کرد و دربارۀ علی چه می‌گفت؟ اگر به سقیفه خبر می‌آوردند که آنچه دربارۀ رحلت نبیّ گرامی شنیده شد خلاف بوده و نبیّ گرامی در یک ضعف شدیدی بوده که اینک خارج شده‌اند، آیا سقیفه چه می‌کرد؟[۲۵] علی به همین جهت "مظلومی گمشده در سقیفه" است که باید همه اقرار به اعلمیّتش کنند، امّا نه کسی را بتوانند به در خانه‌اش برسانند و نه کسی به سراغش برود، و نه وی بتواند به میان اجتماع و به متن اجتماع افتد... مظلومی گمشده در سقیفه که ۲۳ سال همه‌جا همچون سایۀ پیامبر بود و اینک ۲۵ سال باید در سایۀ ستون کج سقیفه بنشیند. مظلومی گمشده در سقیفه که باید اوّل مسلمان و اقرب به محمّد و أولی بأنفسهم و... باشد و آخر منتخب از سقیفه. فرزند رسول خدا خطاب شود و مطرود سقیفه. برادر نبیّ گرامی در جنگ خندق خوانده شود و جانشین عثمان در سقیفه. وزیر و شریک نبوّت معرفی گردد و مردود در شورای شمشیری. گنجی از شجاعت و هدایت باشد در ۲۳ سال ارتباط آسمان با مسلمانان، و کنجی به عزلت باشد در زمان ارتباط سقیفه با مسلمانان...[۲۶][۲۷].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت صفحه ۱۰۷ تا۱۰۹.
  2. «یا علی، پس از من تو مظلوم می‌شوی، پس وای بر آنکه به تو ستم و تعدّی کند. » عیون اخبار الرضا، ج ۱ ص ۳۰۳
  3. «از آن دم که رسول خدا وفات یافت، من پیوسته مظلوم بوده‌ام.» امالی، شیخ طوسی، ص ۷۲۶
  4. مفاتیح الجنان، زیارت پنجم امیرالمؤمنین
  5. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص:۵۴۸.
  6. مطهری مرتضی، سیری در نهج البلاغه، مجموعه آثار، ج ۱۶، صص ۴۶۰ و ۴۶۱.
  7. محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت صفحه ۱۰۷ تا۱۰۹.
  8. مطهری مرتضی، مشکلات علی، ج ۱۶ ص ۶۰۳؛ ج ۲۲، ص ۲۴۹.
  9. محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت صفحه ۱۰۷ تا۱۰۹.
  10. مطهری مرتضی، مشکلات علی، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۶۱۴؛ و انسان کامل، ج ۲۳، ص ۱۸۰.
  11. محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت صفحه ۱۰۷ تا۱۰۹.
  12. مطهری مرتضی، حماسه حسینی، مجموعه آثار ج ۱۷، ص ۴۳۵.
  13. محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت صفحه ۱۰۷ تا۱۰۹.
  14. با الهام از مقاله مظلومیت امام علی، «دانشنامه امام علی» ج ۱۱ ص ۲۲۷
  15. نهج البلاغه، خطبه ۳
  16. نهج البلاغه، خطبه ۲۱۷
  17. نهج البلاغه، نامه ۴۵
  18. نهج البلاغه، خطبه ۲۰۲
  19. الغدیر، ج ۲ ص ۱۰۲
  20. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۴ ص ۲۲۰، ۵۸، ۵۹
  21. نمونه‌هایی از آنها در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۴ ص ۶۳ به بعد آمده است
  22. از جمله، ر.ک: خطبه ۲۷، ۳، ۲۵، ۱۸۲ و ۷۰ از «نهج البلاغه» صبحی صالح
  23. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۴ ص ۸۲
  24. در زمینه مظلومیت علی، از جمله ر.ک: «موسوعة الامام علی بن ابی‌طالب»، ج ۹ ص ۴۰۸ تا ۴۱۹، نیز کتابی در زندگینامه آن حضرت به نام «علی(ع) اولین مظلوم تاریخ»، عطایی خراسانی، «مظلومی گمشده در سقیفه»، شهید پاک نژاد، «علی، ابرمرد مظلوم»، محمدتقی رهبر، «بر علی چه گذشت؟»، سید حسین حسینی
  25. مظلومی گمشده در سقیفه، ص ۱۹
  26. مظلومی گمشده در سقیفه، ص ۳۳
  27. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص:۵۴۸.