خلافت ظاهری: تفاوت میان نسخهها
(←پانویس) |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
==ولایت و سلطنت== | ==ولایت و سلطنت== | ||
در منظومه [[فکری]] [[رهبر انقلاب]]، هر یک از تعابیر حکومت، سلطنت، [[زمامداری]] و... به یکی از ابعاد پدیده [[سیاسی]] [[حاکمیت]] بر افراد و [[جوامع]] اشاره دارد. مثلاً واژه حکومت به [[حکم]] کردن [[حاکم]] و [[اطاعت]] و [[فرمانبرداری]] مردم و واژه سلطنت به مسلط بودن حاکم اشاره دارد. اما [[اسلام]] در میان این اصطلاحات بیشتر بر واژه ولایت تأکید نموده و حاکم را با عنوان ولی معرفی مینماید؛ زیرا طبق این اصطلاح شخص حاکم پیوندهای [[عاطفی]] و فکری با [[آحاد]] مردم دارد و ارتباط حاکم با مردم در عین اقتدار، ارتباطی فکری، [[عقیدتی]]، عاطفی، [[انسانی]] و محبتآمیز است؛ مردم به او متصل و علاقهمندند و او منشأ [[نظام سیاسی]] است و [[وظایف]] خود را از [[خدا]] و خود را [[بنده]] خدا میانگارد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران امام رضا{{ع}} در مشهد مقدس، ۶/۱/۱۳۷۹.</ref>. [[رهبر معظم انقلاب]] معتقدند درون مفهوم [[ولایت]] معنای توجه به [[حقوق مردم]] نهفته است و ولی یک [[سلطان]] صرف نیست که هر آنچه مایل است انجام دهد و این سِمَت از این نظر که [[سرپرست]] [[مسلمین]] است مورد توجه واقع میشود. به [[اعتقاد]] ایشان با شکافتن مفهوم ولایت در مییابیم که مردمیترین شکل ممکن [[حکومت]] است؛ زیرا ولایت به معنای [[حاکمیت]] انسانهای [[پارسا]]، مخالف با [[شهوات]]، انسانهای عامل به نیکیهاست. هیچ یک از مفاهیمی که در مفهوم حکومت بار معنایی [[زشت]] دارد اعم از [[استبداد]]، خودسری، رعبافکنی، [[بیاعتنایی]] به [[افکار]] و [[احساسات مردم]]، امتیازات خاص از [[تمتعات]] [[دنیوی]] و... در مفهوم ولایت راه ندارد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی در سالروز عید غدیر، ۱۰/۴/۱۳۷۰.</ref>. ولایت در [[اسلام]]، ناشی از ارزشهاست؛ ارزشهایی که به [[مردم]] مصونیت میبخشد. یکی از این [[ارزشها]] [[عدالت]] به معنای خاص است که ولایت را آسیب ناپذیر میسازد؛ زیرا به مجرد سرزدن کوچکترین عمل [[خلاف شرع]] از ولی یا [[والی]]، شرط عدالت سلب میشود. ولی با کوچکترین [[ظلم]]، [[کجرفتاری]] و [[تبعیض]]، از [[منصب]] خود منعزل میشود<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی در سالروز عید غدیر، ۱۰/۴/۱۳۷۰.</ref>. [[پیوستگی]] و پیوندی که در [[روح]] معنای ولایت موجود است مفهوم [[وحدت]]، دست به دست هم دادن، با هم بودن و حرکت کردن، [[اتحاد]] در [[هدف]]، اتحاد در راه و وحدت در همه [[شئون]] [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] را میان والی و مردم تداعی میکند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی در سالروز عید غدیر، ۲۱/۱/۱۳۷۷.</ref>.<ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[ولایت در منظومه فکری مقام معظم رهبری (مقاله)|مقاله «ولایت»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۱۵۰.</ref> | در منظومه [[فکری]] [[رهبر انقلاب]]، هر یک از تعابیر حکومت، سلطنت، [[زمامداری]] و... به یکی از ابعاد پدیده [[سیاسی]] [[حاکمیت]] بر افراد و [[جوامع]] اشاره دارد. مثلاً واژه حکومت به [[حکم]] کردن [[حاکم]] و [[اطاعت]] و [[فرمانبرداری]] مردم و واژه سلطنت به مسلط بودن حاکم اشاره دارد. اما [[اسلام]] در میان این اصطلاحات بیشتر بر واژه ولایت تأکید نموده و حاکم را با عنوان ولی معرفی مینماید؛ زیرا طبق این اصطلاح شخص حاکم پیوندهای [[عاطفی]] و فکری با [[آحاد]] مردم دارد و ارتباط حاکم با مردم در عین اقتدار، ارتباطی فکری، [[عقیدتی]]، عاطفی، [[انسانی]] و محبتآمیز است؛ مردم به او متصل و علاقهمندند و او منشأ [[نظام سیاسی]] است و [[وظایف]] خود را از [[خدا]] و خود را [[بنده]] خدا میانگارد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران امام رضا{{ع}} در مشهد مقدس، ۶/۱/۱۳۷۹.</ref>. [[رهبر معظم انقلاب]] معتقدند درون مفهوم [[ولایت]] معنای توجه به [[حقوق مردم]] نهفته است و ولی یک [[سلطان]] صرف نیست که هر آنچه مایل است انجام دهد و این سِمَت از این نظر که [[سرپرست]] [[مسلمین]] است مورد توجه واقع میشود. به [[اعتقاد]] ایشان با شکافتن مفهوم ولایت در مییابیم که مردمیترین شکل ممکن [[حکومت]] است؛ زیرا ولایت به معنای [[حاکمیت]] انسانهای [[پارسا]]، مخالف با [[شهوات]]، انسانهای عامل به نیکیهاست. هیچ یک از مفاهیمی که در مفهوم حکومت بار معنایی [[زشت]] دارد اعم از [[استبداد]]، خودسری، رعبافکنی، [[بیاعتنایی]] به [[افکار]] و [[احساسات مردم]]، امتیازات خاص از [[تمتعات]] [[دنیوی]] و... در مفهوم ولایت راه ندارد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی در سالروز عید غدیر، ۱۰/۴/۱۳۷۰.</ref>. ولایت در [[اسلام]]، ناشی از ارزشهاست؛ ارزشهایی که به [[مردم]] مصونیت میبخشد. یکی از این [[ارزشها]] [[عدالت]] به معنای خاص است که ولایت را آسیب ناپذیر میسازد؛ زیرا به مجرد سرزدن کوچکترین عمل [[خلاف شرع]] از ولی یا [[والی]]، شرط عدالت سلب میشود. ولی با کوچکترین [[ظلم]]، [[کجرفتاری]] و [[تبعیض]]، از [[منصب]] خود منعزل میشود<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی در سالروز عید غدیر، ۱۰/۴/۱۳۷۰.</ref>. [[پیوستگی]] و پیوندی که در [[روح]] معنای ولایت موجود است مفهوم [[وحدت]]، دست به دست هم دادن، با هم بودن و حرکت کردن، [[اتحاد]] در [[هدف]]، اتحاد در راه و وحدت در همه [[شئون]] [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] را میان والی و مردم تداعی میکند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی در سالروز عید غدیر، ۲۱/۱/۱۳۷۷.</ref>.<ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[ولایت در منظومه فکری مقام معظم رهبری (مقاله)|مقاله «ولایت»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱]] ص ۱۵۰.</ref> | ||
==خلافت== | |||
خلافت به معنای [[نیابت]] از دیگری درتصدی امور است و در اصطلاح [[اسلامی]] عبارت است از [[ریاست عامه]] در [[امور دنیا]] و [[دین]] به نیابت از [[پیامبر اسلام]]. | |||
[[ابن خلدون]] در [[تفسیر]] این تعریف میافزاید: «خلافت وادار کردن [[مردم]] به مقتضای دیدگاههای [[شرع]] در [[مصالح]] [[اخروی]] و [[دنیوی]] آنان است و خلافت در [[حقیقت]] نیابت از [[صاحب شریعت]] در [[نگهبانی از دین]] و [[سیاست]] [[دنیایی]] مردم است<ref>المقدمه، ص۱۸۹.</ref>. | |||
ماوردی میگوید: خلافت نیابتی است از [[نبوت]] که [[نگهبانی]] دین و سیاست [[دنیا]] را به عهده میگیرد<ref>الاحکام السلطانیه، ص۳.</ref>. | |||
ابن خلدون میگوید: خلافت عهده داری امور [[امت]] است به مقتضای نظر و [[حکم شرع]] در مورد مصالح اخروی و دنیوی آنها<ref>مقدمه ابن خلدون، ص۱۶۶.</ref>. | |||
این اصطلاح از [[قرآن]] و [[سنت]] ریشه گرفته است؛ زیرا در قرآن خلافت [[انسان]] نوعی نیابت از [[خدا]] در [[زمین]] {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً}}<ref>«میخواهم جانشینی در زمین بگمارم» سوره بقره، آیه ۳۰.</ref> و در [[احادیث]] به [[جانشین پیامبر]] [[اسلام]]، [[خلیفه]] اطلاق شده است: | |||
{{متن حدیث|إِنَّ عَلِيّاً هُوَ أَخِي وَ وَزِيرِي وَ هُوَ خَلِيفَتِي وَ هُوَ الْمُبَلِّغُ عَنِّي}}<ref>وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۱۳۷.</ref> علی{{ع}} او [[برادر]] من و [[وزیر]] من و هم او [[جانشین]] من در میان شما است و اوست که از من آنچه مربوط به [[رسالت]] است، به شما میرساند<ref>فقه سیاسی، ج۷، ص۱۵۶؛ ج۲، ص۱۵۰.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۷۹۲.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:1100619.jpg|22px]] [[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[ولایت در منظومه فکری مقام معظم رهبری (مقاله)|مقاله «ولایت»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|'''منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱''']] | # [[پرونده:1100619.jpg|22px]] [[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[ولایت در منظومه فکری مقام معظم رهبری (مقاله)|مقاله «ولایت»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ (کتاب)|'''منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱''']] | ||
# [[پرونده: 1100699.jpg|22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه فقه سیاسی ج۱''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
نسخهٔ ۱۹ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۰۳
خلافت
ولایت در منظومه اسلامی تنها به معنای اقتدار و سیطره بر مردم نیست، بلکه ارتباط و پیوندی میان ولی و مردم در سه ساحت فکر، روح و رفتار است که ناشی از ارزشهاست. از دیگر واژگان مرتبط با ولایت خلافت است. مقام معظم رهبری خلافت را به معنای حکومت مبتنی بر پایههای دین میدانند که با سلطنت و پادشاهی متفاوت است[۱]. ایشان در تبیین این تفاوت به گفتگوی سلمان و عمر اشاره میکنند که عمر از سلمان پرسید آیا من خلیفه یا پادشاهم؟ سلمان پاسخ داد اگر یک درهم یا کمتر یا بیشتر از بیت المال برداشته و در غیر موضع خود هزینه کنی پادشاهی و خلیفه نیستی[۲]. با توجه به بررسی مفاهیم نبوت، امامت و خلافت میتوان دریافت این سه مفهوم با معنای اصلی ولایت که بیانگر اتصال و پیوند مردم با ولی و ماهیت ارزشی و مردمی نظام سیاسی اسلامی است ارتباط وثیق دارند.[۳]
ولایت و سلطنت
در منظومه فکری رهبر انقلاب، هر یک از تعابیر حکومت، سلطنت، زمامداری و... به یکی از ابعاد پدیده سیاسی حاکمیت بر افراد و جوامع اشاره دارد. مثلاً واژه حکومت به حکم کردن حاکم و اطاعت و فرمانبرداری مردم و واژه سلطنت به مسلط بودن حاکم اشاره دارد. اما اسلام در میان این اصطلاحات بیشتر بر واژه ولایت تأکید نموده و حاکم را با عنوان ولی معرفی مینماید؛ زیرا طبق این اصطلاح شخص حاکم پیوندهای عاطفی و فکری با آحاد مردم دارد و ارتباط حاکم با مردم در عین اقتدار، ارتباطی فکری، عقیدتی، عاطفی، انسانی و محبتآمیز است؛ مردم به او متصل و علاقهمندند و او منشأ نظام سیاسی است و وظایف خود را از خدا و خود را بنده خدا میانگارد[۴]. رهبر معظم انقلاب معتقدند درون مفهوم ولایت معنای توجه به حقوق مردم نهفته است و ولی یک سلطان صرف نیست که هر آنچه مایل است انجام دهد و این سِمَت از این نظر که سرپرست مسلمین است مورد توجه واقع میشود. به اعتقاد ایشان با شکافتن مفهوم ولایت در مییابیم که مردمیترین شکل ممکن حکومت است؛ زیرا ولایت به معنای حاکمیت انسانهای پارسا، مخالف با شهوات، انسانهای عامل به نیکیهاست. هیچ یک از مفاهیمی که در مفهوم حکومت بار معنایی زشت دارد اعم از استبداد، خودسری، رعبافکنی، بیاعتنایی به افکار و احساسات مردم، امتیازات خاص از تمتعات دنیوی و... در مفهوم ولایت راه ندارد[۵]. ولایت در اسلام، ناشی از ارزشهاست؛ ارزشهایی که به مردم مصونیت میبخشد. یکی از این ارزشها عدالت به معنای خاص است که ولایت را آسیب ناپذیر میسازد؛ زیرا به مجرد سرزدن کوچکترین عمل خلاف شرع از ولی یا والی، شرط عدالت سلب میشود. ولی با کوچکترین ظلم، کجرفتاری و تبعیض، از منصب خود منعزل میشود[۶]. پیوستگی و پیوندی که در روح معنای ولایت موجود است مفهوم وحدت، دست به دست هم دادن، با هم بودن و حرکت کردن، اتحاد در هدف، اتحاد در راه و وحدت در همه شئون سیاسی و اجتماعی را میان والی و مردم تداعی میکند[۷].[۸]
خلافت
خلافت به معنای نیابت از دیگری درتصدی امور است و در اصطلاح اسلامی عبارت است از ریاست عامه در امور دنیا و دین به نیابت از پیامبر اسلام. ابن خلدون در تفسیر این تعریف میافزاید: «خلافت وادار کردن مردم به مقتضای دیدگاههای شرع در مصالح اخروی و دنیوی آنان است و خلافت در حقیقت نیابت از صاحب شریعت در نگهبانی از دین و سیاست دنیایی مردم است[۹]. ماوردی میگوید: خلافت نیابتی است از نبوت که نگهبانی دین و سیاست دنیا را به عهده میگیرد[۱۰]. ابن خلدون میگوید: خلافت عهده داری امور امت است به مقتضای نظر و حکم شرع در مورد مصالح اخروی و دنیوی آنها[۱۱]. این اصطلاح از قرآن و سنت ریشه گرفته است؛ زیرا در قرآن خلافت انسان نوعی نیابت از خدا در زمین ﴿إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً﴾[۱۲] و در احادیث به جانشین پیامبر اسلام، خلیفه اطلاق شده است: «إِنَّ عَلِيّاً هُوَ أَخِي وَ وَزِيرِي وَ هُوَ خَلِيفَتِي وَ هُوَ الْمُبَلِّغُ عَنِّي»[۱۳] علی(ع) او برادر من و وزیر من و هم او جانشین من در میان شما است و اوست که از من آنچه مربوط به رسالت است، به شما میرساند[۱۴].[۱۵]
منابع
پانویس
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با بسیجیان در هفته بسیج، ۷/۹/۱۳۸۴.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، ۱۸/۲/۱۳۷۷.
- ↑ محمدی، عبدالله، مقاله «ولایت»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص۱۴۹.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران امام رضا(ع) در مشهد مقدس، ۶/۱/۱۳۷۹.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی در سالروز عید غدیر، ۱۰/۴/۱۳۷۰.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی در سالروز عید غدیر، ۱۰/۴/۱۳۷۰.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی در سالروز عید غدیر، ۲۱/۱/۱۳۷۷.
- ↑ محمدی، عبدالله، مقاله «ولایت»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص ۱۵۰.
- ↑ المقدمه، ص۱۸۹.
- ↑ الاحکام السلطانیه، ص۳.
- ↑ مقدمه ابن خلدون، ص۱۶۶.
- ↑ «میخواهم جانشینی در زمین بگمارم» سوره بقره، آیه ۳۰.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۱۳۷.
- ↑ فقه سیاسی، ج۷، ص۱۵۶؛ ج۲، ص۱۵۰.
- ↑ عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی، ص ۷۹۲.