جزیرة العرب در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = جزیرة العرب | عنوان مدخل = جزیرة العرب | مداخل مرتبط = جزیرة العرب در تاریخ اسلامی | پرسش مرتبط = }} == مقدمه == * شبه جزیره عربستان از سه طرف در محاصره آب قرار دارد؛ اما از باب تشبیه، بر آن نام جزیره، اطلاق میکن...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←تهامه) |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
# بلاد العرب السعید: که [[یمن]]، [[حجاز]] و عمان را شامل میشد<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۱۶۳.</ref>. | # بلاد العرب السعید: که [[یمن]]، [[حجاز]] و عمان را شامل میشد<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۱۶۳.</ref>. | ||
* اما بیشتر [[اعراب]]، این شبه جزیره را به پنج قسم، تقسیم کرده است: تهامه، [[حجاز]]، نجد، عروض و [[یمن]]<ref>لسان الیمین همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۸۵؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۱۳۷.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[وضعیت جغرافیایی و طبیعی (مقاله)|وضعیت جغرافیایی و طبیعی]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۷۰.</ref>. | * اما بیشتر [[اعراب]]، این شبه جزیره را به پنج قسم، تقسیم کرده است: تهامه، [[حجاز]]، نجد، عروض و [[یمن]]<ref>لسان الیمین همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۸۵؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۱۳۷.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[وضعیت جغرافیایی و طبیعی (مقاله)|وضعیت جغرافیایی و طبیعی]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۷۰.</ref>. | ||
=== تهامه === | === [[تهامه]] === | ||
* تهامه، منطقه ساحلی باریک مشرف بر بحر قلزم (همان دریای سرخ)<ref>ضیف شوقی، عصر جاهلی، ص۲۴.</ref> است که از [[یمن]] شروع میشود و تا شمال [[عقبه]] امتداد مییابد<ref>رشید، جمیلی، تاریخ العرب فی الجاهلیة و عصر الدعوة الإسلامیه، ص۴۳.</ref>. منطقه [[یمن]] در جنوب آن و [[حجاز]] در شمال آن واقع است<ref>محمود شکری آلوسی، بلوغ الارب فی معرفة أحوال العرب، ج۱، ص۱۸۷.</ref>. عرض آن در بعضی نقاط تا پنجاه میل میرسد<ref>محمود شکری آلوسی، بلوغ الارب فی معرفة أحوال العرب، ج۱، ص۱۸۷.</ref> و به علت گرمای زیاد و [[روانی]] شنهایش، به [[تهامه]] [[شهرت]] یافته است<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۶۳-۶۴.</ref>. | * تهامه، منطقه ساحلی باریک مشرف بر بحر قلزم (همان دریای سرخ)<ref>ضیف شوقی، عصر جاهلی، ص۲۴.</ref> است که از [[یمن]] شروع میشود و تا شمال [[عقبه]] امتداد مییابد<ref>رشید، جمیلی، تاریخ العرب فی الجاهلیة و عصر الدعوة الإسلامیه، ص۴۳.</ref>. منطقه [[یمن]] در جنوب آن و [[حجاز]] در شمال آن واقع است<ref>محمود شکری آلوسی، بلوغ الارب فی معرفة أحوال العرب، ج۱، ص۱۸۷.</ref>. عرض آن در بعضی نقاط تا پنجاه میل میرسد<ref>محمود شکری آلوسی، بلوغ الارب فی معرفة أحوال العرب، ج۱، ص۱۸۷.</ref> و به علت گرمای زیاد و [[روانی]] شنهایش، به [[تهامه]] [[شهرت]] یافته است<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۶۳-۶۴.</ref>. | ||
* [[اعراب]] در گذشته، به واسطه [[پستی]] [[زمین]]، به آن "غور" نیز میگفتهاند<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۱۳۷.</ref>. در این شنزار داغ، سرحدات و بنادری نیز به وجود آمده است که بندر "حدیده" در [[یمن]] و بندرهای "[[جده]]" و "[[ینبع]]" در [[حجاز]]، از جمله آنهاست. در حد شمالی تهامه، بخش کوچکی به نام "وجه" وجود دارد که [[گمان]] میرود همان [[شهر]] حجر یا [[مدائن]] [[صالح]] باشد<ref>ضیف شوقی، عصر جاهلی، ص۲۵.</ref>. در [[شرق]] تهامه، سلسله [[جبال]]"سرات" واقع است که از شمال به جنوب ادامه دارد. این کوه که درهها و مناطق آتشفشانی بسیاری دارد از بلندیهای نجد و از وسط منطقه [[حجاز]] میگذرد. در دامنه آتشفشانها اراضی ریگزاری وجود دارند که به "[[حره]]" معروفاند<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۲۴۵.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[وضعیت جغرافیایی و طبیعی (مقاله)|وضعیت جغرافیایی و طبیعی]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۷۱.</ref>. | * [[اعراب]] در گذشته، به واسطه [[پستی]] [[زمین]]، به آن "غور" نیز میگفتهاند<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۱۳۷.</ref>. در این شنزار داغ، سرحدات و بنادری نیز به وجود آمده است که بندر "حدیده" در [[یمن]] و بندرهای "[[جده]]" و "[[ینبع]]" در [[حجاز]]، از جمله آنهاست. در حد شمالی تهامه، بخش کوچکی به نام "وجه" وجود دارد که [[گمان]] میرود همان [[شهر]] حجر یا [[مدائن]] [[صالح]] باشد<ref>ضیف شوقی، عصر جاهلی، ص۲۵.</ref>. در [[شرق]] تهامه، سلسله [[جبال]]"سرات" واقع است که از شمال به جنوب ادامه دارد. این کوه که درهها و مناطق آتشفشانی بسیاری دارد از بلندیهای نجد و از وسط منطقه [[حجاز]] میگذرد. در دامنه آتشفشانها اراضی ریگزاری وجود دارند که به "[[حره]]" معروفاند<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۲۴۵.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[وضعیت جغرافیایی و طبیعی (مقاله)|وضعیت جغرافیایی و طبیعی]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۷۱.</ref>. | ||
=== [[حجاز]] === | === [[حجاز]] === | ||
* منطقه [[حجاز]]، از [[شرق]] تهامه و شمال [[یمن]]، شروع و تا [[فلسطین]] کشیده میشود و چون بین نجد و تهامه، فاصله انداخته، به آن [[حجاز]] میگویند<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۲۱۸؛ محمود شکری آلوسی، بلوغ الإرب فی معرفة أحوال العرب، ج۱، ص۱۸۷.</ref>. [[حجاز]] از سمت [[شرق]] تا پشتههای نجد، ادامه مییابد؛ در شمال [[حجاز]]، "وادی القری" قرار دارد که حد [[حجاز]] است با "علا" که در قدیم به آن "دادان" میگفتند<ref>ضیف شوقی، عصر جاهلی، ص۲۵.</ref>. این منطقه دارای سرزمینهای کوهستانی و صخره ای با صحراهای گرم و سوزان است. شهرهای مهم آن [[مکه]]، [[مدینه]] و [[طائف]] است<ref>اصطخری، مسالک و ممالک، ص۱۴.</ref>. | * منطقه [[حجاز]]، از [[شرق]] تهامه و شمال [[یمن]]، شروع و تا [[فلسطین]] کشیده میشود و چون بین نجد و تهامه، فاصله انداخته، به آن [[حجاز]] میگویند<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۲۱۸؛ محمود شکری آلوسی، بلوغ الإرب فی معرفة أحوال العرب، ج۱، ص۱۸۷.</ref>. [[حجاز]] از سمت [[شرق]] تا پشتههای نجد، ادامه مییابد؛ در شمال [[حجاز]]، "وادی القری" قرار دارد که حد [[حجاز]] است با "علا" که در قدیم به آن "دادان" میگفتند<ref>ضیف شوقی، عصر جاهلی، ص۲۵.</ref>. این منطقه دارای سرزمینهای کوهستانی و صخره ای با صحراهای گرم و سوزان است. شهرهای مهم آن [[مکه]]، [[مدینه]] و [[طائف]] است<ref>اصطخری، مسالک و ممالک، ص۱۴.</ref>. |
نسخهٔ ۵ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۳۴
مقدمه
- شبه جزیره عربستان از سه طرف در محاصره آب قرار دارد؛ اما از باب تشبیه، بر آن نام جزیره، اطلاق میکنند[۱]. این شبه جزیره، که به شکل یک چهار ضلعی است، در جنوب غربی آسیا، مساحتی بالغ بر سه میلیون کیلومتر مربع دارد. این منطقه، دارای آب و هوایی گرم و خشک است و جز در جنوب و شمال غرب که تحت تأثیر بادهای تابستانی و زمستانی قرار دارد، بارش باران بسیار کم است[۲]. از این رو بیشتر، از بیابانها و صحراهای بیآب و علف، پوشیده شده است[۳].
حدود جزیرة العرب
- در تعاریف ارائه شده از سوی جغرافیدانان و اقلیمشناسان قدیم، در حد و مرز جزیرةالعرب اختلاف وجود داشت. در تعاریف آنها، جزیرةالعرب در بردارنده تمامی سرزمینهای اعراب است و هرجا که قومی از عرب در آن میزیستهاند در حدود این شبه جزیره گنجانده شده است. هیثم بن عدی میگوید: جزیرةالعرب از عُذیب تا حضرموت را شامل میشود[۴]. از نظر اسمعی، حدود آن از عدن و أبین و در طول و عرض از ابله تا جده است[۵]. اما لسان الیمین از حدود این شبه جزیره این چنین میگوید: جزیره و سواد عراق در شمال، سفوان، کاظمه قطیف، هجر، قطر، عمان و شحر در شرق، بعد از حضرموت و ناحیه أبین تا عدن و دهلک در جنوب و سپس از جده - در سواحل مکه - سواحل طوار، خلیج ایله و ساحل رایه تا قلزم مصر میرسد و مصر و شمال سودان تا شام را نیز در بر میگیرد. سپس از مصر به فلسطین، عسقلان و سواحلش، امتداد مییابد و به سواحل اردن، بیروت و دمشق، کشیده میشود و از آنجا به حمص و سواحل قنسرین تا جزیره و سواد عراق، منتهی میشود[۶]. یاقوت حموی در کتاب معجم البلدان، تعریف تقریباً مشابهی را ذکر کرده است [۷]؛ اما امروزه این شبه جزیره از شمال به عراق، از جنوب به اقیانوس هند، از مشرق به اقیانوس هند، دریای عمان و خلیج فارس و از مغرب به دریای احمر محدود میشود[۸].
تقسیمات جزیرةالعرب
- جغرافیدانان از گذشتههای دور، تقسیماتی را برای بلاد عرب قائل شدهاند، از جمله گفتهاند که این سرزمین از سه ناحیه تشکیل شده است:
- بلاد العرب الصخریه: که شمال جزیرةالعرب، جنوب غربی بادیة الشام و صحرای سینا را شامل میشده است.
- بلاد العرب الصحراویه: که بیشتر بلاد عرب، از سوریه و عراق تا اقیانوس هند را در برداشت.
- بلاد العرب السعید: که یمن، حجاز و عمان را شامل میشد[۹].
تهامه
- تهامه، منطقه ساحلی باریک مشرف بر بحر قلزم (همان دریای سرخ)[۱۲] است که از یمن شروع میشود و تا شمال عقبه امتداد مییابد[۱۳]. منطقه یمن در جنوب آن و حجاز در شمال آن واقع است[۱۴]. عرض آن در بعضی نقاط تا پنجاه میل میرسد[۱۵] و به علت گرمای زیاد و روانی شنهایش، به تهامه شهرت یافته است[۱۶].
- اعراب در گذشته، به واسطه پستی زمین، به آن "غور" نیز میگفتهاند[۱۷]. در این شنزار داغ، سرحدات و بنادری نیز به وجود آمده است که بندر "حدیده" در یمن و بندرهای "جده" و "ینبع" در حجاز، از جمله آنهاست. در حد شمالی تهامه، بخش کوچکی به نام "وجه" وجود دارد که گمان میرود همان شهر حجر یا مدائن صالح باشد[۱۸]. در شرق تهامه، سلسله جبال"سرات" واقع است که از شمال به جنوب ادامه دارد. این کوه که درهها و مناطق آتشفشانی بسیاری دارد از بلندیهای نجد و از وسط منطقه حجاز میگذرد. در دامنه آتشفشانها اراضی ریگزاری وجود دارند که به "حره" معروفاند[۱۹][۲۰].
حجاز
- منطقه حجاز، از شرق تهامه و شمال یمن، شروع و تا فلسطین کشیده میشود و چون بین نجد و تهامه، فاصله انداخته، به آن حجاز میگویند[۲۱]. حجاز از سمت شرق تا پشتههای نجد، ادامه مییابد؛ در شمال حجاز، "وادی القری" قرار دارد که حد حجاز است با "علا" که در قدیم به آن "دادان" میگفتند[۲۲]. این منطقه دارای سرزمینهای کوهستانی و صخره ای با صحراهای گرم و سوزان است. شهرهای مهم آن مکه، مدینه و طائف است[۲۳].
- در تاریخ، حجاز بیشتر از مناطق دیگر مورد عنایت است و علت آن را وجود کعبه معظمه در این منطقه میتوان دانست[۲۴].
نجد
- نجد، منطقه وسیعی از شبه جزیره عربستان، را شامل میشود. این ناحیه از جنوب به یمن، از شرق به بحرین و از شمال به بادیه عراق، بادیه شام و بادیه جزیره محدود میشود[۲۵]. نجد به علت بلندی ارتفاعش، به این نام موسوم شده است[۲۶]. ارتفاع آن، از غرب به شرق (تا سرزمین عروض) کاسته میشود[۲۷]. عرب، قسمت بلند نجد را که مجاور حجاز است "عالیه" و قسمت پشت آن را که به عراق میرسد "سافله" مینامد[۲۸].
- همچنین شرق نجد را که با یمامه مجاور است "وشوم" و شمال آن را است که به دو کوه اجا و سلمی، در سرزمین طی میرسد "قصیم" نامیدهاند. قصیم شنزاری است که در آن "غضا" (نوعی چوب گز) میروید[۲۹]؛ از این رو، مردم نجد را "اهل الغضا" نامیدهاند[۳۰]. در شمال نجد، بیابان نفود قرار دارد که مساحت عظیمی را در بر دارد. این بیابان از "وادی تیماء" شروع میشود و تا سیصد میل به سمت شرق ادامه مییابد و از پشتههای شن قرمز انباشته است[۳۱]. نفود در نزدیکی عراق، به سمت جنوب میپیچد و نجد و بحرین را از هم جدا میسازد. این فاصله را "دهناء" یا "رملة العالج" نامیدهاند که در زمان جاهلیت و اسلام، محل سکونت تمیم و ضبه بود[۳۲]. کویر ربعالخالی نیز با وسعتی بالغ بر پنجاه هزار میل مربع، یمامه و نجد را از عمان، مهره، شحره و حضرموت جدا میکند[۳۳]. صحرای احقاف، نیز جزء همین بیابان است که در حد فاصل بین یمن تا نجد و حجاز، کشیده شده است[۳۴][۳۵].
عروض
- عروض در شرق و شمال شرق شبه جزیره عربستان واقع است[۳۶] و شامل بلاد یمامه، بحرین و نواحی اطراف آن میشود[۳۷]. بحرین در گذشته از بصره تا عمان ادامه داشته و شامل کویت، احساء، جزائر بحرین و قطر فعلی نیز میشده است. این سرزمین، وطن قبیله عبدالقیس، در زمان جاهلی بود[۳۸]. در این منطقه، به ویژه در احساء، آب فراوانی وجود دارد. از شهرهای قدیمی عروض، هجر و قطیف را میتوان نام برد [۳۹][۴۰].
یمن
- جنوب عربستان به علت خیر و برکتش، "یمن" نام گرفته است[۴۱]. این سرزمین از سرسبزترین و با برکتترین مناطق شبه جزیره عربستان، به شمار آمده و از گذشته اقتصادی و اجتماعی بسیار درخشانی، برخوردار بوده است. در گذشته یمن کل جنوب عربستان را شامل میشد و عمان، حضرموت، مهره، شحر، عدن، صنعا و دیگر بخشهای یمن را در بر میگرفت[۴۲].
- حدود آن از سرین تا یلملم، از یلملم تا پشت طائف و از نجد یمن تا خلیجفارس در شرق عربستان میرسید[۴۳][۴۴].
جلوههای طبیعی
بیابانها
- در شبه جزیره عربستان صحراهای وسیعی وجود دارد. این صحراها بیش از یک سوم شبه جزیره را به خود اختصاص دادهاند و قابل سکونت نیستند، آب و علف در آن یافت نمیشود و تنها بعضی از اوقات، در آن باران میبارد. در بیابانهای عربستان به جز در کناره بعضی از سواحل، هوا بسیار گرم و خشک است[۴۵]. صحراهای نفود و ربعالخالی، بزرگترین صحراهای شبه جزیره را تشکیل میدهند[۴۶].
صحرای نفود
- این صحرا که در شمال شرقی نجد قرار دارد، مساحتی بالغ بر صد هزار کیلومتر مربع را شامل میشود[۴۷]. نفود، پوشیده از ریگهای سرخ و سفید است که با وزش باد، دائما از مکانی به مکان دیگر، روانند و تپههای بزرگی از آن را به وجود آوردهاند[۴۸]. این صحرا از شمال به وادی سرحان، از غرب به قسمت جنوبی واحه تیماء، از جنوب به کوههای أجأ و سلمی و از شرق به جنوب شهر حائل محدود میشود[۴۹].
- در این منطقه، بارش بسیار کم است، در بهار، به بهشتی از گلهای شقایق و دیگر گلها، تبدیل میشود؛ اما این سرسبزی به علت شدت گرما و نبود رطوبت، پس از چند روز از بین میرود[۵۰][۵۱].
ربع الخالی
- صحرای ربع الخالی که به دلیل خالی بودنش از سکنه، به این نام معروف شده است[۵۲]، از یمن تا عمان- در حاشیههای خلیج فارس- امتداد مییابد [۵۳]. در گذشته، قسمتی از آن را "دهناء" و قسمت دیگر را، صحرای "احقاف" مینامیدهاند[۵۴]. احقاف، شنزاری است که بین عمان و حضرموت واقع است[۵۵].
- صحرای دهناء با صحرای نفود در شمال، حضرموت و مهره در جنوب، یمن در غرب و عمان در شرق احاطه شده است[۵۶]. این صحرا در شمال صحرای ربع الخالی و احقاف، قسمت غربی صحرای دهناء را تشکیل میدهد که منطقه ای وسیع و پوشیده از رمل است[۵۷]. "وبار" قسمت دیگر صحرای دهناء است. این صحرا در گذشته زمینهایی حاصلخیز و درختان میوه زیادی داشت؛ اما اکنون به صحرا تبدیل شده است[۵۸].
- مناطق وسیعی از صحرای دهناء را که غالباً از رمل سرخ پوشیده شده است تپههای رملی با ارتفاعات مختلف، در برگرفتهاند که با وزش باد، دائماً جابهجا میشوند؛ بارش کم باران و خشکی بیحد و حصر آن، مردم این منطقه را وادار به کوچ کرده است[۵۹][۶۰].
کوهها
- از بزرگترین ویژگی طبیعی در شبه جزیره عربستان، سلسله جبال"سرات" است[۶۱]. قسمتهایی از این رشته کوه در موازات ساحل غربی، از یمن تا شام کشیده میشود و به سلسله کوههای بلاد شام که مشرف به صحرا هستند، متصل میشود[۶۲]. این کوهها به علت فاصله انداختن بین نجد و تهامه، به حجاز معروفاند[۶۳].
- بزرگترین قله آن، "دباغ" با ارتفاع ۲۲۰۰ متر است. کوههای وثر و شیبان، از دیگر کوههای این رشته کوهاند که در مکه قرار دارند[۶۴]. قسمت دیگر رشته کوه سرات، موازی سواحل جنوب، به شرق شبه جزیره، در عمان میرود و ارتفاعات بلندی را در آنجا تشکیل میدهد [۶۵]. دو قله معروف آن، یکی با ارتفاع ۳۲۰۰ متر، در صنعا و دیگری، جبل اخضر با ارتفاع ۳۰۵۰ در عمان قرار دارند[۶۶]. این کوهها از عبور رطوبت جلوگیری میکنند و باعث بارش باران به ویژه در قسمتهای شرقی سلسله جبال سرات و یمن میشوند[۶۷].
- شعرای مشهور جاهلی در اشعارشان، بسیاری از این کوهها را نام بردهاند؛ کوههایی مثل ابان، تعار، رضوی، عارض، عسیب، مجمیر و...[۶۸][۶۹].
رودها
- در جزیرةالعرب، رودهای بزرگ یافت نمیشود؛ بلکه نهرهای کوچکی وجود دارند که با بارش تشکیل میشوند[۷۰].
- شِعب در لغت به معنای راه یا شیار میان دو کوه است[۷۱]. به دلیل وجود مناطق بلند در غرب و جنوب شبه جزیرةالعرب، شیارهای متعددی در این مناطق وجود دارد که محل عبور آب (آبراهه) هستند. در اینجا به تعدادی از آنها اشاره میکنیم:
- شعب آلخنس: شعب آلخنس در مکه واقع است. اخنس بن شریق ثقفی در این تنگه، مانع عبور بنیزهره، برای جنگ با پیامبر (ص) در غزوه بدر شد[۷۲]. پیامبر (ص) نیز برای فتح مکه از همین دره عبور کرد.
- شعب ابیدبّ: که گورستان قدیمی مردم مکه در این شعب قرار داشته است[۷۳].
- شعب سلع: درهای در مدینه است که در گذشته به شعب بنیحرام معروف بود[۷۴].
- شعب العجوز: در حومه مدینه قرار داشته[۷۵] و مقتل کعب بن اشرف یهودی است[۷۶].
- شعب ابیطالب: در ادوار مختلف به نامهای شعب هاشم، شعب علی بن ابیطالب و شعب ابییوسف نیز معروف بوده است[۷۷].
- جرار، ثبیر، الرخم، العجوز، حوا (حراء)، احد، عقیق، خوز و جرار... نیز از دیگر شعبهای معروف شبه جزیره عربستان هستد[۷۸].
منابع طبیعی
زمینهای کشاورزی
- بیشتر زمینهای جزیرة العرب، اگر آب وجود داشته باشد، قابل کشت و زراعتاند[۷۹]. در سواحل دریای سرخ - از عدن تا عقبه - غالباً دشتهایی میان کوه و دریا وجود دارد که به آنها، تهائم یا غور و یا سافله گفته میشود[۸۰]. دشتهایی نیز در وسط کوهها قرار دارد که در آن علف و گیاههای صحرایی میروید[۸۱]. در اشعار جاهلی نام بعضی از این زمینها که به "دارات" معروفاند، آمده است؛ مثل "دارة جُلجُل" در اشعار امرء القیس[۸۲] و "دارة الآرام"، که پر از شقایق بوده است[۸۳].
- در مناطق غربی جزیرةالعرب، زمینهای سنگلاخی وجود دارد که به "حره" موسوماند. تعداد این زمینها در بلاد عرب، زیاد است و تا بلاد شام در منطقه حوران، ادامه دارند.[۸۴] درختان میوه و سبزیهایی بعضی از این مناطق که از سنگهای آتشفشانی تشکیل شدهاند، معروف است؛ به ویژه در حجاز که خیبر از جمله آنهاست و همچنین شهر کوچک طائف که با آب فراوانش، بیشتر میوههای مکه از جمله انار و انگور را تأمین میکند. شهر یثرب و حومه آن، به همراه مناطق عقیق این شهر نیز پوشیده از باغها و نخلستانها بوده است[۸۵]. در شرق عربستان نیز سرزمینهای بسیاری وجود دارد که به علت آبهای فراوان، جمعیت زیادی در قبل و بعد اسلام (با توجه به مساحتشان)، دارا بودهاند؛ مناطقی مثل بحرین که آب در عمق کمی از سطح زمین، یافت میشود[۸۶][۸۷].
معادن
- علاوه بر میادین بزرگ نفت و گاز، معادن دیگری نیز در جزیرةالعرب وجود دارد. طلا از جمله این ذخایر است که از معادن "بیش" استخراج میشد. از بعضی کتب یونانی، چنین بر میآید که در شبه جزیره عرب، طلای خالص، یافت میشده است[۸۸]. همچنین معادن طلا و نقره روستای أحسن، در بین یمامه و حمی ضریه، از دیگر معادن شبه جزیره عربستان به شمار میآمد[۸۹]. در گذشته، یثرب از معادن بزرگ سنگ فسان، برخوردار بوده و شهرتی جهانی داشته است[۹۰].
- چشمههای آب گرم نیز در جزیرةالعرب، وجود دارد. منطقه عسیر در حجاز، یمن، حضرموت، عمان، احساء و... از جمله مناطقی هستند که آب گوگرددار استخراج میشود[۹۱][۹۲].
پوشش گیاهی
- به علت آب و هوای گرم و خشک این منطقه، بدیهی است که نباید پوشش گیاهی بسیار متنوعی را در منطقه عربستان شاهد باشیم؛ جز بوتههای خار و درختچههای بیابانی که غالب پوشش گیاهی منطقه را تشکیل میدهد، وجود درختان گوناگون میوه، سدر، کندر[۹۳] و دیگر پوششهای گیاهی در مناطقی که از آب بیشتری برخوردارند، چهرهای متفاوت از این منطقه بیابانی را به نمایش میگذارد[۹۴].
حیات وحش عربستان
- در گذشته، تباله و بیشه، از مهمترین سرزمینهای عربستان به شمار میآمدهاند که از آن به عنوان بیشه شیران، نام برده میشد[۹۵]. از مهمترین حیواناتی که در حیات وحش شبه جزیره عربستان، زیست میکنند، میتوان به حیواناتی چون گربه وحشی، روباه، شغال، گورخر، شاهین و کفتار اشاره کرد[۹۶][۹۷].
جزایر جزیرةالعرب
- جغرافیدانان علاوه بر بحرین، جزایر دیگری را نیز در مجاورت این شبه جزیره، برمیشمردهاند. دهلک، کمران، فرسان، زیلع - محل آمد و شد تجار حبشی - بربرا و سُقطری[۹۸] از جمله این جزایر است[۹۹].
منابع
پانویس
- ↑ محمود شکری آلوسی، بلوغ الإرب فی معرفة أحوال العرب، ج۱، ص۱۸۷.
- ↑ ضیف شوقی، عصر جاهلی، ص۲۷.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، وضعیت جغرافیایی و طبیعی، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۳۶۹.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۱۳۸.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۱۳۸.
- ↑ لسان الیمین همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۸۴.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۱۳۷.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، وضعیت جغرافیایی و طبیعی، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۳۶۹-۳۷۰.
- ↑ جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۱۶۳.
- ↑ لسان الیمین همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۸۵؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۱۳۷.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، وضعیت جغرافیایی و طبیعی، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۳۷۰.
- ↑ ضیف شوقی، عصر جاهلی، ص۲۴.
- ↑ رشید، جمیلی، تاریخ العرب فی الجاهلیة و عصر الدعوة الإسلامیه، ص۴۳.
- ↑ محمود شکری آلوسی، بلوغ الارب فی معرفة أحوال العرب، ج۱، ص۱۸۷.
- ↑ محمود شکری آلوسی، بلوغ الارب فی معرفة أحوال العرب، ج۱، ص۱۸۷.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۶۳-۶۴.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۱۳۷.
- ↑ ضیف شوقی، عصر جاهلی، ص۲۵.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۲۴۵.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، وضعیت جغرافیایی و طبیعی، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۳۷۱.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۲۱۸؛ محمود شکری آلوسی، بلوغ الإرب فی معرفة أحوال العرب، ج۱، ص۱۸۷.
- ↑ ضیف شوقی، عصر جاهلی، ص۲۵.
- ↑ اصطخری، مسالک و ممالک، ص۱۴.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، وضعیت جغرافیایی و طبیعی، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۳۷۱-۳۷۲.
- ↑ اصطخری، مسالک و ممالک، ص۱۴.
- ↑ اصطخری، مسالک و ممالک، ص۴۴؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۲۶۱-۲۶۲.
- ↑ شوقی ضیف، عصر جاهلی، ص۲۵.
- ↑ شوقی ضیف، عصر جاهلی، ص۲۵.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۳۶۸.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۳۶۸؛ شوقی ضیف، عصر جاهلی، ص۲۵.
- ↑ شوقی ضیف، عصر جاهلی، ص۲۵.
- ↑ شوقی ضیف، عصر جاهلی، ص۲۵؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۴۹۳.
- ↑ شوقی ضیف، عصر جاهلی، ص۲۶.
- ↑ شوقی ضیف، عصر جاهلی، ص۲۶.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، وضعیت جغرافیایی و طبیعی، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۳۷۲-۳۷۳.
- ↑ لسان الیمین همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۹۰.
- ↑ محمود شکری آلوسی، بلوغ الإرب فی معرفة أحوال العرب، ج۱، ص۱۸۷؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۱۱۲.
- ↑ ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۳۵۹.
- ↑ شوقی ضیف، عصر جاهلی، ص۲۶.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، وضعیت جغرافیایی و طبیعی، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۳۷۳.
- ↑ شوقی ضیف، عصر جاهلی، ص۲۶.
- ↑ اصطخری، مسالک و ممالک، ص۱۴.
- ↑ اصطخری، مسالک و ممالک، ص۱۴.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، وضعیت جغرافیایی و طبیعی، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۳۷۳.
- ↑ حسین علی عربی، تاریخ تحقیقی اسلام، ج۴، ص۸۳.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، وضعیت جغرافیایی و طبیعی، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۳۷۴.
- ↑ شوقی ضیف، عصر جاهلی، ص۲۷.
- ↑ جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۱۵۲.
- ↑ شوقی ضیف، عصر جاهلی، ص۲۸.
- ↑ جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۱۵۳.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، وضعیت جغرافیایی و طبیعی، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۳۷۴.
- ↑ جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۱۵۰.
- ↑ شوقی ضیف، عصر جاهلی، ص۲۸.
- ↑ حسین علی عربی، تاریخ تحقیقی اسلام، ج۴، ص۸۳.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۱۱۵.
- ↑ جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۱۵۰.
- ↑ جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۱۵۲.
- ↑ یاقوت، حموی ص۱۵۲، معجم البلدان، ج۵، ص۳۵۶.
- ↑ جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۱۵۰.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، وضعیت جغرافیایی و طبیعی، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۳۷۴-۳۷۵.
- ↑ لسان الیمین همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۸۵؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۱۳۷.
- ↑ جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۱۵۵-۱۵۶.
- ↑ شوقی ضیف، عصر جاهلی، ص۲۷.
- ↑ جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۱۵۶.
- ↑ ابن فقیه، البلدان، ص۹۰؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۲۰۵.
- ↑ شوقی ضیف، عصر جاهلی، ص۲۷.
- ↑ جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۱۵۷.
- ↑ لسان الیمین همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۲۳۹.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، وضعیت جغرافیایی و طبیعی، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۳۷۵-۳۷۶.
- ↑ جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۱۵۷.
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، ج۱، ص۴۴۹؛ نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء باخبار دارالمصطفی، ج۴، ص۹۹.
- ↑ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص۴۳۸؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۶۹؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۴.
- ↑ محمد حسن شراب، المعالم الأثیره فی السنة و السیره، ص۱۵۰.
- ↑ نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء باخبار دارالمصطفی، ج۱، ص۱۶۱.
- ↑ نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء باخبار دارالمصطفی، ج۴، ص۹۹.
- ↑ ابوالربیع حمیری کلاعی، الاکتفاء بما تضمنه من مغازی رسول الله (ص) و الثلاثة الخلفاء، ج۱، ص۳۶۸؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۴۹۰-۴۹۱؛ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۵۶.
- ↑ دائرة المعارف تشیع، ج۹، ص۵۸۸.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، وضعیت جغرافیایی و طبیعی، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۳۷۶-۳۷۷.
- ↑ دائرة المعارف تشیع، ج۹، ص۱۴۵.
- ↑ دائرة المعارف تشیع، ج۹، ص۱۵۶.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۴۲۴.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۴۲۶.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۴۲۵.
- ↑ جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۱۴۷.
- ↑ اصطخری، مسالک و ممالک، ص۱۹.
- ↑ جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۱۹۲.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، وضعیت جغرافیایی و طبیعی، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۳۷۷-۳۷۸.
- ↑ جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۱۹۲.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۱۱۲.
- ↑ حدود العالم من المشرق الی المغرب، ص۴۴۹.
- ↑ جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۱۴۹.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، وضعیت جغرافیایی و طبیعی، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۳۷۸.
- ↑ جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۲۰۹؛ اصطخری، مسالک و ممالک، ص۲۵.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، وضعیت جغرافیایی و طبیعی، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۳۷۹.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۵۲۹.
- ↑ جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۲۰۳.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، وضعیت جغرافیایی و طبیعی، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۳۷۹.
- ↑ لسان الیمین همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۹۳.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، وضعیت جغرافیایی و طبیعی، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۳۷۹.