دین در لغت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: برگرداندهشده |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
| موضوع مرتبط = دین | | موضوع مرتبط = دین | ||
| عنوان مدخل = دین | | عنوان مدخل = دین | ||
| مداخل مرتبط = [[دین در لغت]] - [[دین در قرآن]] - [[دین در حدیث]] - [[دین در کلام اسلامی]] - [[دین در فقه سیاسی]] - [[دین در معارف دعا و زیارات]] - [[دین در معارف و سیره علوی]] - [[دین در معارف و سیره سجادی]] - [[دین در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | | مداخل مرتبط = [[دین در لغت]] - [[دین در قرآن]] - [[دین در حدیث]] - [[دین در کلام اسلامی]] - [[دین در فقه سیاسی]] - [[دین در معارف دعا و زیارات]] - [[دین در معارف و سیره علوی]] - [[دین در معارف و سیره حسینی]] - [[دین در معارف و سیره سجادی]] - [[دین در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} |
نسخهٔ ۱۵ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۴۵
مقدمه
در منابع لغوی زبان عرب برای واژۀ «دین» دو معنا ذکر شده است:
و در تبیین معنای دوّم گفته شده که معنای کلمۀ «دین» در اصل اطاعت است؛ لکن در معنای «شریعت» به عنوان استعاره بکار برده میشود. وجه این استعاره نیز روشن است؛ زیرا اطاعت توقف بر ما یُطاع دارد و مسبَّب و معلول آن است، لهذا لفظ موضوع برای مسبَّب از طریق استعاره، در سبب به کار میرود. راغب اصفهانی در مفردات میگوید: و الدِّينُ يقال: للطاعة و الجزاء، و استعير للشريعة، و الدِّينُ كالملّة، لكنّه يقال اعتبارا بالطاعة و الانقياد للشريعة، قال ﴿إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ﴾[۱]، و قال ﴿وَمَنْ أَحْسَنُ دِينًا مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ﴾[۲]...[۳]. و «دین» گفته میشود بر: طاعت و جزاء، و برای «شریعت» استعاره شده است و «دین» مانند «ملت» است؛ لکن به لحاظ اطاعت و انقیاد به شریعت گفته میشود. فرمود: «همانا دین نزد خدا اسلام است» و فرمود: «چه کسی دینش بهتر از کسی است که روی خود را به خدا سپرده و نیکوکار است». فیومی در المصباح المنیر میگوید: و دَانَ بِالإِسْلَام دِيناً بِالْكَسْرِ: تَعبَّدَ بِهِ[۴]. و دان بالإسلام دیناً - با کسر دال - یعنی به اسلام پایبند و عمل کننده است.
ابن منظور در لسان العرب میگوید: و الدِّين: الجزاء و المُكافأَة... و دین: جزاء و مکافات است... تا آنجا که میگوید: - و الدِّين الطاعة. و قد دِنْته و دِنْتُ له أَي أَطعته... و دین: طاعت است، وقد دِنته ودِنت له: به معنای «او را اطاعت کردم» میباشد تا آنجا که میگوید: - و الجمعُ الأَدْيان... و جمع آن: ادیان است... تا آنجا که میگوید: - و الدِّين: الإِسلام... و دین؛ یعنی اسلام... تا آنجا که میگوید: - و الدَّيَّان: السائس[۵]. و دیّان؛ یعنی سائس. سپس به تعدای از کاربریهای واژۀ «دین» پرداخته و میگوید: و دین: یعنی طاعت، و در حدیث خوارج است که: يَمْرُقُون من الدِّين مُروقَ السهم من الرَّمِيَّة مراد این است که آنچنان در اسلام وارد میشوند و پس از آن برون میروند که به هیچ چیز از اسلام تمسک نجستهاند، مانند تیری که در کمان میرود، و سپس از آن به بیرون میجهد بدون آنکه چیزی از کمان را با خود همراه بَرد.[۶]
تا آنجا که میگوید: خطّابی گفت: فرمودۀ رسول اکرم(ص): «يَمْرُقُونَ مِن الدِّيْن» مراد از «دین» طاعت است، و مقصود این است که خوارج از اطاعت فرمان امام واجب الطّاعة برون میروند و از آن منسلخ میشوند.[۷].
فیروزآبادی در قاموس میگوید: و دین - به کسر دال - یعنی: جزاء... و اسلام... و طاعت... و سلطان و مُلک و حکم و سیره و تدبیر و توحید است، و به تمام آنچه خدا با آن پرستیده میشود دین میگویند، «ودِنْتُه أدِينُه»؛ یعنی: خدمت کردم او را و به او نیکی کردم و او را مالک شدم، و از همین معنا گرفته شده است واژۀ «مدینۀ به معنای شهر».[۸].
جوهری در صحاح میگوید: «دین»؛ یعنی طاعت، و دان له؛ یعنی او را اطاعت کرد، عمرو بن کلثوم گفته: روزهای درازی ما و آنان داریم که در آنها از دین شاه نافرمانی کردیم. و از همین باب است: دین و جمع آن ادیان است... و گفته ذی الاصبع که گفت: و لا أنت دَيَّاني فَتَخْزوني ابن السّکیت گفت: یعنی تو مالک امر من نیستی که مرا فرمانروایی و سیاست کنی.[۹].
طریحی در مجمع البحرین میگوید: هو وضع إلهي لأولي الألباب يتناول الأصول و الفروع، قال تعالى ﴿إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ﴾[۱۰] تا آنجا که میگوید: قوله ﴿فَلَوْلَا إِنْ كُنْتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ﴾[۱۱] أي غير مملوكين من دَانَ السلطان الرعية إذا ساسهم.... دین قانونی الهی است برای خردمندان، که اصول و فروع را دربر میگیرد، خدا فرمود: «دین نزد خدا تنها اسلام است» و فرمود: ﴿فَلَوْلَا إِنْ كُنْتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ﴾ مدین در اینجا؛ یعنی مملوک، از ریشۀ دان السلطان الرعیّة است که به معنای سیاست نمودن و فرمانروایی مردم است. آنچه از مجموع گفتارهای اهل لغت دربارۀ معنای «دین» بهدست آمد این است که در کاربریهای قرآنی «دین» در یکی از دو معنای زیر بکار رفته است:
و اینکه واژۀ «دین» با استفاده از مناسبت معنای نخست با قانون و نظام زندگی مورد پذیرش که - مورد اطاعت است - در معنای نظام زندگی، و قانون مورد پذیرش حاکم بر زندگی و رفتار مردم که برقرار کنندۀ نظم در روابط اجتماعی است، بکار رفته است. بنابراین نتیجه میگیریم: کلام اهل لغت عرب نیز در بیان معنای «دین» همان معنا را از «دین» در آیۀ کریمۀ ﴿لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ﴾ تأیید میکند که در آغاز گفتیم؛ یعنی نظام حاکم بر زندگی بشر.[۱۲]
منابع
پانویس
- ↑ «بیگمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است و اهل کتاب، اختلاف نیافتند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند، از سر افزونجویی که در میان ایشان بود و هر کس به آیات خداوند کفر ورزد (بداند که) خداوند حسابرس سریع است» سوره آل عمران، آیه ۱۹.
- ↑ «و بهدینتر از آن کس که روی (دل) خویش به (سوی) خداوند نهد در حالی که نکوکار باشد و از آیین ابراهیم درستآیین پیروی کند، کیست؟ و خداوند، ابراهیم را دوست (خود) گرفت» سوره نساء، آیه ۱۲۵.
- ↑ مفردات، ص۳۲۳.
- ↑ المصباح المنیر، ج۲، ص۲۰۵.
- ↑ لسان العرب، ج۱۳، ص۱۷۰.
- ↑ و الدين: الطاعة. و في حديث الخوارج: يَمْرُقُون من الدِّين مُروقَ السهم من الرَّمِيَّة. يريد أَن دخولهم في الإِسلام ثم خروجهم منه لم يتمسكوا منه بشيء كالسهم الذي دخل في الرَّمِيَّةِ ثم نَفَذ فيها و خرج منها و لم يَعْلَقْ به منها شيء....
- ↑ قال الخطابي: يعني قوله(ص)، يَمْرُقُون من الدين. أَراد بالدين الطاعة أَي أَنهم يخرجون من طاعة الإِمام المُفْتَرَضِ الطاعة و ينسلخون منها؛ لسان العرب، ج۱۳، ص۱۷۰.
- ↑ و الدِّيْنُ، بالكسر: الجَزاءُ... و الإِسْلامُ... و الطاعة... و السلطانُ و المُلْكُ و الحُكْمُ و السِّيرَةُ و التَّدْبيرُ و التَّوْحيدُ و اسْمٌ لجميعِ ما يُتَعَبَّدُ الله به... و دِنْتُه أدِينُه: خَدَمْتُهُ، و أحْسَنْتُ إليه، و مَلَكْتُه، و منه: المَدينةُ للمِصْرِ؛ القاموس المحیط، ج۴، ص۲۱۵.
- ↑ و الدينُ: الطاعةُ. و دانَ له، أي أطاعه، قال عمرو بن كلثوم: و أيام لنا و لهم طِوالٍ *** عَصَيْنا المَلْكَ فيها أَنْ نَدينا و منه الدينُ، و الجمع الأدْيانُ... و قول ذى الاصبع: لاهِ ابْنُ عَمِّكَ لا أَفْضَلْتَ في حَسَبٍ *** عَنِّي و لا أنت دَيَّاني فَتَخْزوني قال ابن السكيت: أي و لا أنت مالِكُ أمري فتسوسنى؛ الصحاح، ج۵، ص۲۱۱۸-۲۱۱۹.
- ↑ «دین نزد خدا تنها اسلام است» سوره آل عمران، آیه ۱۹.
- ↑ «اگر شما کیفر شدنی نیستید» سوره واقعه، آیه ۸۶.
- ↑ اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۲، ص ۱۲۶.