پلیدی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
خط ۱۲: خط ۱۲:
# [[حکم]] به [[حلال]] بودن همه پاکیزه‌ها و [[تحریم]] همه پلیدی‌ها: {{متن قرآن|وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ}}<ref>«همان کسان که از فرستاده پیام‌آور درس ناخوانده پیروی می‌کنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته می‌یابند؛ آنان را به نیکی فرمان می‌دهد و از بدی باز می‌دارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام می‌گرداند و بار» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.</ref> از [[وظائف پیامبر]] و از [[اهداف رسالت]] وی [[ذکر]] گردیده است  
# [[حکم]] به [[حلال]] بودن همه پاکیزه‌ها و [[تحریم]] همه پلیدی‌ها: {{متن قرآن|وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ}}<ref>«همان کسان که از فرستاده پیام‌آور درس ناخوانده پیروی می‌کنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته می‌یابند؛ آنان را به نیکی فرمان می‌دهد و از بدی باز می‌دارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام می‌گرداند و بار» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.</ref> از [[وظائف پیامبر]] و از [[اهداف رسالت]] وی [[ذکر]] گردیده است  
# [[سنت]] [[خداوند]] بر [[آزمایش]] [[مؤمنین]] است آزمایشی که خبیث را ازطیب جدا می‌کند {{متن قرآن|مَا كَانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ}}<ref>«خداوند بر آن نیست که مؤمنان را به حالی که شما بر آن هستید رها سازد تا آنکه ناپاک را از پاک جدا کند؛ و (نیز) بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمی‌گزیند؛ پس به خداوند و فرستادگانش ایمان آورید و اگر ایم» سوره آل عمران، آیه ۱۷۹.</ref> و [[خداوند]] هیچکس را به‌وسیله جریان غیر عادی - [[غیب]] - از [[عاقبت]] این [[آزمایش]] مطلع نمی‌کند {{متن قرآن|وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ}}<ref>«خداوند بر آن نیست که مؤمنان را به حالی که شما بر آن هستید رها سازد تا آنکه ناپاک را از پاک جدا کند؛ و (نیز) بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمی‌گزیند؛ پس به خداوند و فرستادگانش ایمان آورید و اگر ایم» سوره آل عمران، آیه ۱۷۹.</ref>و [[خداوند]] بعضی از [[پیامبران]] را از گوشه‌ای از [[اسرار]] [[عاقبت]] [[مؤمنین]] در این [[امتحان]] [[آگاه]] می‌کند {{متن قرآن|وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشَاءُ}}<ref>«خداوند بر آن نیست که مؤمنان را به حالی که شما بر آن هستید رها سازد تا آنکه ناپاک را از پاک جدا کند؛ و (نیز) بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمی‌گزیند؛ پس به خداوند و فرستادگانش ایمان آورید و اگر ایم» سوره آل عمران، آیه ۱۷۹.</ref>. و [[ایمان آوردن]] به [[خدا]] و [[پیامبران]] و [[تقوی]] سبب سربلند بیرون آمدن از [[آزمایش]] و [[پاداش]] بزرگ از طرف [[خداوند]] است<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۲۵۰.</ref>.
# [[سنت]] [[خداوند]] بر [[آزمایش]] [[مؤمنین]] است آزمایشی که خبیث را ازطیب جدا می‌کند {{متن قرآن|مَا كَانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ}}<ref>«خداوند بر آن نیست که مؤمنان را به حالی که شما بر آن هستید رها سازد تا آنکه ناپاک را از پاک جدا کند؛ و (نیز) بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمی‌گزیند؛ پس به خداوند و فرستادگانش ایمان آورید و اگر ایم» سوره آل عمران، آیه ۱۷۹.</ref> و [[خداوند]] هیچکس را به‌وسیله جریان غیر عادی - [[غیب]] - از [[عاقبت]] این [[آزمایش]] مطلع نمی‌کند {{متن قرآن|وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ}}<ref>«خداوند بر آن نیست که مؤمنان را به حالی که شما بر آن هستید رها سازد تا آنکه ناپاک را از پاک جدا کند؛ و (نیز) بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمی‌گزیند؛ پس به خداوند و فرستادگانش ایمان آورید و اگر ایم» سوره آل عمران، آیه ۱۷۹.</ref>و [[خداوند]] بعضی از [[پیامبران]] را از گوشه‌ای از [[اسرار]] [[عاقبت]] [[مؤمنین]] در این [[امتحان]] [[آگاه]] می‌کند {{متن قرآن|وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشَاءُ}}<ref>«خداوند بر آن نیست که مؤمنان را به حالی که شما بر آن هستید رها سازد تا آنکه ناپاک را از پاک جدا کند؛ و (نیز) بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمی‌گزیند؛ پس به خداوند و فرستادگانش ایمان آورید و اگر ایم» سوره آل عمران، آیه ۱۷۹.</ref>. و [[ایمان آوردن]] به [[خدا]] و [[پیامبران]] و [[تقوی]] سبب سربلند بیرون آمدن از [[آزمایش]] و [[پاداش]] بزرگ از طرف [[خداوند]] است<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۲۵۰.</ref>.
==از منظر [[مفسران]]==
واژه «[[رجس]]» در [[قرآن کریم]] نیز ده بار استعمال شده است<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}} «ای مؤمنان! جز این نیست که شراب و قمار و انصاب و ازلام، پلیدی (و) کار شیطان است پس، از آنها دوری گزینید باشد که رستگار گردید» سوره مائده، آیه ۹۰؛ {{متن قرآن|فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ وَمَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاءِ كَذَلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ}} «خداوند هر کس را که بخواهد راهنمایی کند دلش را برای (پذیرش) اسلام می‌گشاید و هر کس را که بخواهد در گمراهی وانهد دلش را تنگ و بسته می‌دارد گویی به آسمان فرا می‌رود؛ بدین گونه خداوند عذاب را بر کسانی که ایمان نمی‌آورند؛ برمی‌گمارد» سوره انعام، آیه ۱۲۵؛ {{متن قرآن|قُلْ لَا أَجِدُ فِي مَا أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّمًا عَلَى طَاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلَّا أَنْ يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَمًا مَسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنْزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}} «بگو: در آنچه به من وحی شده است چیزی نمی‌یابم که برای خورنده‌ای که آن را می‌خورد حرام باشد؛ مگر مردار و یا خون ریخته یا گوشت خوک که پلید است و یا (آنچه) از سر نافرمانی جز به نام خداوند ذبح شده باشد اما کسی که (از خوردن آنها) ناگزیر شده است در حالی که افزونخواه (برای رسیدن به لذت) و متجاوز (از حدّ سدّ جوع) نباشد بی‌گمان پروردگارت آمرزنده بخشاینده است» سوره انعام، آیه ۱۴۵؛ {{متن قرآن|قَالَ قَدْ وَقَعَ عَلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ رِجْسٌ وَغَضَبٌ أَتُجَادِلُونَنِي فِي أَسْمَاءٍ سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا نَزَّلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ}} «گفت: بی‌گمان عذاب و خشمی از (سوی) پروردگارتان برای شما رقم خورده است آیا در نام‌هایی که شما و پدرانتان آنها را نامگذاری کرده‌اید- (و) خداوند هیچ برهانی بر (تأیید) آنها نفرستاده است- با من چالش می‌ورزید؟ پس چشم به راه (عذاب خداوند) بدارید که من نیز با شم» سوره اعراف، آیه ۷۱؛ {{متن قرآن|سَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَكُمْ إِذَا انْقَلَبْتُمْ إِلَيْهِمْ لِتُعْرِضُوا عَنْهُمْ فَأَعْرِضُوا عَنْهُمْ إِنَّهُمْ رِجْسٌ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}} «هنگامی که نزد ایشان باز گردید برای شما به خداوند سوگند خواهند خورد که دست از سر آنان بدارید؛ بنابراین از آنان رو بگردانید که پلیدند و به کیفر آنچه انجام می‌دادند جایگاهشان دوزخ است» سوره توبه، آیه ۹۵؛ {{متن قرآن|وَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَتْهُمْ رِجْسًا إِلَى رِجْسِهِمْ وَمَاتُوا وَهُمْ كَافِرُونَ}} «و اما در بیماردلان بر پلیدیشان پلیدی می‌افزاید و آنان کافر خواهند مرد» سوره توبه، آیه ۱۲۵؛ {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَيَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ}} «و هیچ کس را جز به اذن خداوند یارایی نیست که ایمان آورد و (خداوند) عذاب را بر آنان که خرد نمی‌ورزند برقرار می‌دارد» سوره یونس، آیه ۱۰۰؛ {{متن قرآن|ذَلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَأُحِلَّتْ لَكُمُ الْأَنْعَامُ إِلَّا مَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ}} «چنین است؛ و هر که حرمت‌های خداوند را سترگ بدارد همان نزد پروردگارش برای او بهتر است. و (گوشت) چارپایان بر شما حلال است جز آنچه (حرام بودن آن) برایتان خوانده شود پس، از پلیدی‌ها که بت‌هایند دوری گزینید و از گفتار دروغ (نیز) بپرهیزید» سوره حج، آیه ۳۰؛ {{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} «و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>.
[[مفسران]] این واژه را به تناسب کاربرد آن در [[آیات]] مختلف، به معانی متعددی به کار برده‌اند؛ از جمله:
جمعی از مفسران [[رجس]] را به معنای «[[گناه]]» دانسته‌اند<ref>مقاتل بن سلیمان بلخی، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۱، صص ۵۰۱ و ۵۹۵؛ ج۳، ص۴۸۸؛ محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۲۱؛ سمرقندی، بحر العلوم، ج۳، ص۶۰؛ حسین بن مسعود بغوی، معالم التنزیل، ج۳، ص۶۳۶؛ محمود زمخشری، کشاف، ج۳، ص۵۳۸؛ فخر رازی، تفسیر کبیر، ج۲۵، ص۱۶۸.</ref>.
شماری این واژه را به معنای «[[کفر]]» دانسته‌اند<ref>ثعلبی، الکشف و البیان، ج۵، ص۱۱۳؛ حسین بن مسعود بغوی، معالم التنزیل، ج۲، ص۴۰۷؛ محمود زمخشری، کشاف، ج۲، ص۳۲۴.</ref>.
عده‌ای آن را به معنای «[[بت]]» دانسته‌اند<ref>محمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۱۳، ص۵۴؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج۵، ص۳۶۵.</ref>.
گروهی به معنای «[[شیطان]]» دانسته اند<ref>ثعلبی، الکشف و البیان، ج۴، ص۱۸۸؛ حسین بن مسعود بغوی، معالم التنزیل، ج۲، ص۱۵۸.</ref>.
برخی به معنای «[[نجس]]» دانسته‌اند<ref>ثعلبی، الکشف و البیان، ج۵، ص۸۲؛ محمد بن عبدالله ابن عربی، احکام القرآن، ج۳، ص۶۵۶؛ ابن جزی، کتاب التسهیل، ج۱، ص۲۴۲؛ عبد الحق ابن عطیه اندلسی، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، ج۲، ص۳۴۴؛ محمد بن علی شوکانی، فتح القدیر، ج۲، ص۱۹۶.</ref>.
عده‌ای به معنای «[[حرام]]» دانسته‌اند<ref>سمرقندی، بحر العلوم، ج۱، ص۴۹۱؛ جلال الدین سیوطی، تفسیر جلالین، ج۱، ص۱۵۰.</ref>.
جمعی به معنای «[[عذاب]]» دانسته اند<ref>ثعلبی، الکشف و البیان، ج۴، صص ۱۸۸ و ۲۴۶؛ حسین بن مسعود بغوی، معالم التنزیل، ج۲، ص۲۰۳؛ ثعالبی، جواهر الحسان، ج۳، ص۲۶۹.</ref>.
شماری به معنای «[[عقاید]] [[باطل]] و [[اخلاق]] بد» دانسته اند<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۶، ص۱۷۴؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج۴، ص۲۵۹.</ref>.
گروهی به معنای «[[ناپاکی]] و آلودگی‌های [[باطنی]]» دانسته‌اند<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۶، ص۱۲۲؛ سید قطب، فی ظلال القرآن، ج۳، ص۱۶۹۶.</ref>.
عده‌ای به معنای هر [[کار زشت]] و [[ناپسند]] دانسته‌اند<ref>نحاس، اعراب القرآن، ج۱، ص۲۸۱؛ فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۲، ص۴۲۳؛ آلوسی، روح المعانی، ج۴، ص۱۶.</ref>.
جمعی به معنای «هر کار تنفرآمیز که [[انسان]] از آن [[کراهت]] دارد» دانسته‌اند<ref>محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص٢١؛ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج۳، ص۳۷۰؛ محمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۱۳، ص۵۴؛ ثعالبی، جواهر الحسان، ج۲، ص۴۱۹.</ref>.
برخی به معنای «[[پلیدی]] و [[عیب]] و [[نقص]]» دانسته‌اند<ref>ابوبکر سورآبادی، تفسیر سورآبادی، ج۳، ص۱۹۶۸؛ عبد الحق ابن عطیه اندلسی، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، ج۴، ص۳۸۴؛ کلبی، کتاب التسهیل، ج۲، ص۱۵۱.</ref>.
برخی هم کلمه [[رجس]] را به معنای «[[فسق]]، [[شک]]، [[بخل]]، [[هوا و هوس]]، [[بدعت]]» دانسته‌اند<ref>آلوسی، روح المعانی، ج۱۱، ص۱۹۳.</ref>.
برخی نیز کلمه رجس را به معنای «[[گناه]] یا شک» دانسته و معتقدند [[خداوند]] گناه و شک را در همه آنچه [[ایمان]] به آن [[واجب]] است از [[اهل بیت]] برداشته و آنان را از همه [[اخلاق]] و حالات [[مذموم]] [[پاک]] کرده است<ref>ابن حجر هیثمی مکی، الصواعق المحرقة، ص۱۴۴ - ۱۴۵.</ref>.
[[امامان اهل بیت]]{{عم}} کلمه رجس در [[آیه تطهیر]] را به معنای شک در [[دین]] یا شک در خداوند دانسته و خود را برای همیشه از چنین شکلی مبرّا دانسته‌اند. [[امام سجاد]]{{ع}} از [[امام حسن مجتبی]]{{ع}} نقل کرده‌اند که فرمود:
{{متن حدیث|وَ الرِّجْسُ هُوَ الشَّكُ فَلَا نَشُكُ فِي الْحَقِّ أَبَداً}}<ref>محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۶۹، ص۱۵۱.</ref>.
در نقل دیگری از ایشان آمده است:
{{متن حدیث|وَ الرِّجْسُ هُوَ الشَّكُّ، فَلَا نَشُكُ فِي اللَّهِ الْحَقِّ وَ دِينِهِ أَبَداً}}<ref>محمد بن حسن طوسی، الامالی، ص۵۶۱؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۱۰، ص۱۳۸.</ref>.
از [[امام باقر]]{{ع}} نقل است که فرموده‌اند:
{{متن حدیث|الرِّجْسُ هُوَ الشَّكُ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۸۲.</ref>.
در نقل دیگری از ایشان آمده است:
{{متن حدیث|الرِّجْسُ هُوَ الشَّكُ وَ اللَّهِ لَا نَشُكُ فِي دِينِنَا أَبَداً}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۳۵، ص۲۱۰؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۲۰۶؛ محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۲۴۹.</ref>.
از [[امام صادق]]{{ع}} نقل است که فرموده اند: {{متن حدیث|الرِّجْسُ هُوَ الشَّكُ وَ اللَّهِ لَا نَشُكُ فِي رَبِّنَا أَبَداً}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۸۶.</ref>.
اینکه کسی به گونه‌ای باشد که هیچ‌گاه در [[خدا]] و اوصاف او و در مجموعه مسائل [[دین خدا]] و در [[حق]] [[شک]] نکند باید [[خداوند]] و دین خدا و حق را به طور کامل و بدون هیچ ابهامی بشناسد و دستیابی به چنین دانشی از طرق طبیعی ممکن نیست، بلکه چنین شخصی باید از [[علم کامل]] [[الهی]] برخوردار باشد تا در همه [[دوران عمر]]، نه در خدا، نه در [[دین]] و نه در حق، هرگز شک نکند. از آنجا که [[گناه]] و [[خطا]] و [[سهو]] و [[نسیان]] خلاف حق است، کسی که هیچ‌گاه در حق شک نکند از [[ارتکاب گناه]] و خطا و سهو و نسیان مبرّا خواهد بود. بر اساس نظر کسانی که [[منشأ عصمت]] را [[علم]] می‌دانند<ref>محمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۵، ص۷۸-۸۰.</ref>، شخصی که دارای چنین مرتبه‌ای از [[علم الهی]] باشد [[معصوم]] است؛ از این رو [[احادیث]] یاد شده بر [[عصمت اهل بیت]]{{عم}} از گناه، خطا، سهو و نسیان دلالت دارد.
از مجموعه کلمات لغت‌شناسان و [[مفسران]] چنین استفاده می‌شود که آنان کلمه «[[رجس]]» را به معنای [[پلیدی]]، گناه و [[عیب]] و [[نقص]] دانسته‌اند<ref>خلیل بن احمد، العین، ج۶، ص۵۲؛ حسین بن محمد راغب، مفردات الفاظ القرآن، ج۱، ص۳۴۲؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۶، ص۹۵؛ ابو بکر سورآبادی، تفسیر سورآبادی، ج۳، ص۱۹۶۸؛ عبدالحق ابن عطیه أندلسی، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، ج۴، ص۳۸۴؛ کلبی، کتاب التسهیل، ج۲، ص۱۵۱.</ref>. عام بودن لفظ رجس، اقتضا دارد خداوند تمامی [[گناهان]] و [[انحراف‌ها]] را از [[اهل بیت]]{{عم}} دور ساخته و به طور کامل پاکشان کرده باشد<ref>عبدالحق ابن عطیه اندلسی، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، ج۴، ص۳۸۴؛ قاسمی، محاسن التأویل، ج۸، ص۷۳؛ عبد القادر آل غازی، بیان المعانی، ج۵، ص۴۷۶.</ref>.
به تعبیر دیگر، با دور ساختن [[اهل بیت]]{{عم}} از [[گناه]]، [[عصمت]] آنان از گناه ثابت می‌شود و با دور ساختن‌شان از [[عیب]] و [[نقص]] و کار تنفرآمیز، عصمت ایشان از [[خطا]] و [[سهو]] و [[نسیان]] ثابت می‌شود. بدین‌سان [[آیه تطهیر]] [[عصمت اهل بیت]]، یعنی [[رسول خدا]]{{صل}}، علی، [[فاطمه]] حسن و حسین{{عم}}<ref>مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، ج۷، ص۱۳۱؛ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۲، ص۱۸- ۱۳۹؛ ابن حجر هیثمی مکی، الصواعق المحرقة، ص۱۴۳.</ref> را از گناه و خطا و سهو و نسیان [[اثبات]] می‌کند.<ref>[[غلامحسین زینلی|زینلی، غلامحسین]]، [[آیه اولی الامر (کتاب)|آیه اولی الامر]]، ص ۱۳۸.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
خط ۱۷: خط ۵۳:
# [[پرونده:10115976.jpg|22px]] [[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|'''در آستان امامان معصوم ج۲''']]
# [[پرونده:10115976.jpg|22px]] [[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|'''در آستان امامان معصوم ج۲''']]
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم''']]
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم''']]
# [[پرونده:IM010753.jpg|22px]] [[غلامحسین زینلی|زینلی، غلامحسین]]، [[آیه اولی الامر (کتاب)|'''آیه اولی الامر''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}



نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۰۹

مقدمه

مقصود از "رجس" هر نوع گناه و خلاف است اعمّ از شرک و غیره و گناه کبیره و صغیره. از مصادیق بارز "رجس" قطعاً هرگونه گناه است؛ چه گناه کبیره و چه صغیره، نه تنها شرک و گناهان کبیره؛ زیرا هیچ دلیلی بر این تخصیص نیست[۱].

آیات

مراد آن دسته از آیاتی است که در برابر طیبات و پاکی‌ها، قرآن موضوع خبائث و پلیدی‌ها را مطرح می‌کند، مانند این که پیامبر تحریم پلیدی‌ها می‌کند، مشرکان را پلید می‌داند، دعوت او در جهت مرزبندی میان انسان طیب و خبیث است. همانطور که حیات طیب داریم، انسان طیب داریم. همان‌طور که حیات خبیث داریم، انسان خبیث داریم. کلمه و سخن خبیث، سرزمین ناپاک و نبات و رویدنی خبیث هم داریم و بیان شده و همه اینها در ارتباط با انسان و زندگی و شیوه معیشت و بهره برداری از طبیعت و رفتار با دیگران است.

  1. ﴿الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[۲]
  2. ﴿مَا كَانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشَاءُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَإِنْ تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظِيمٌ[۳]

نکات

در این دو آیه این محورها مطرح گردیده است:

  1. حکم به حلال بودن همه پاکیزه‌ها و تحریم همه پلیدی‌ها: ﴿وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ[۴] از وظائف پیامبر و از اهداف رسالت وی ذکر گردیده است
  2. سنت خداوند بر آزمایش مؤمنین است آزمایشی که خبیث را ازطیب جدا می‌کند ﴿مَا كَانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ[۵] و خداوند هیچکس را به‌وسیله جریان غیر عادی - غیب - از عاقبت این آزمایش مطلع نمی‌کند ﴿وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ[۶]و خداوند بعضی از پیامبران را از گوشه‌ای از اسرار عاقبت مؤمنین در این امتحان آگاه می‌کند ﴿وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشَاءُ[۷]. و ایمان آوردن به خدا و پیامبران و تقوی سبب سربلند بیرون آمدن از آزمایش و پاداش بزرگ از طرف خداوند است[۸].

از منظر مفسران

واژه «رجس» در قرآن کریم نیز ده بار استعمال شده است[۹].

مفسران این واژه را به تناسب کاربرد آن در آیات مختلف، به معانی متعددی به کار برده‌اند؛ از جمله: جمعی از مفسران رجس را به معنای «گناه» دانسته‌اند[۱۰]. شماری این واژه را به معنای «کفر» دانسته‌اند[۱۱]. عده‌ای آن را به معنای «بت» دانسته‌اند[۱۲]. گروهی به معنای «شیطان» دانسته اند[۱۳]. برخی به معنای «نجس» دانسته‌اند[۱۴].

عده‌ای به معنای «حرام» دانسته‌اند[۱۵]. جمعی به معنای «عذاب» دانسته اند[۱۶]. شماری به معنای «عقاید باطل و اخلاق بد» دانسته اند[۱۷]. گروهی به معنای «ناپاکی و آلودگی‌های باطنی» دانسته‌اند[۱۸]. عده‌ای به معنای هر کار زشت و ناپسند دانسته‌اند[۱۹]. جمعی به معنای «هر کار تنفرآمیز که انسان از آن کراهت دارد» دانسته‌اند[۲۰]. برخی به معنای «پلیدی و عیب و نقص» دانسته‌اند[۲۱].

برخی هم کلمه رجس را به معنای «فسق، شک، بخل، هوا و هوس، بدعت» دانسته‌اند[۲۲]. برخی نیز کلمه رجس را به معنای «گناه یا شک» دانسته و معتقدند خداوند گناه و شک را در همه آنچه ایمان به آن واجب است از اهل بیت برداشته و آنان را از همه اخلاق و حالات مذموم پاک کرده است[۲۳]. امامان اهل بیت(ع) کلمه رجس در آیه تطهیر را به معنای شک در دین یا شک در خداوند دانسته و خود را برای همیشه از چنین شکلی مبرّا دانسته‌اند. امام سجاد(ع) از امام حسن مجتبی(ع) نقل کرده‌اند که فرمود: «وَ الرِّجْسُ هُوَ الشَّكُ فَلَا نَشُكُ فِي الْحَقِّ أَبَداً»[۲۴].

در نقل دیگری از ایشان آمده است: «وَ الرِّجْسُ هُوَ الشَّكُّ، فَلَا نَشُكُ فِي اللَّهِ الْحَقِّ وَ دِينِهِ أَبَداً»[۲۵]. از امام باقر(ع) نقل است که فرموده‌اند: «الرِّجْسُ هُوَ الشَّكُ»[۲۶]. در نقل دیگری از ایشان آمده است: «الرِّجْسُ هُوَ الشَّكُ وَ اللَّهِ لَا نَشُكُ فِي دِينِنَا أَبَداً»[۲۷].

از امام صادق(ع) نقل است که فرموده اند: «الرِّجْسُ هُوَ الشَّكُ وَ اللَّهِ لَا نَشُكُ فِي رَبِّنَا أَبَداً»[۲۸]. اینکه کسی به گونه‌ای باشد که هیچ‌گاه در خدا و اوصاف او و در مجموعه مسائل دین خدا و در حق شک نکند باید خداوند و دین خدا و حق را به طور کامل و بدون هیچ ابهامی بشناسد و دستیابی به چنین دانشی از طرق طبیعی ممکن نیست، بلکه چنین شخصی باید از علم کامل الهی برخوردار باشد تا در همه دوران عمر، نه در خدا، نه در دین و نه در حق، هرگز شک نکند. از آنجا که گناه و خطا و سهو و نسیان خلاف حق است، کسی که هیچ‌گاه در حق شک نکند از ارتکاب گناه و خطا و سهو و نسیان مبرّا خواهد بود. بر اساس نظر کسانی که منشأ عصمت را علم می‌دانند[۲۹]، شخصی که دارای چنین مرتبه‌ای از علم الهی باشد معصوم است؛ از این رو احادیث یاد شده بر عصمت اهل بیت(ع) از گناه، خطا، سهو و نسیان دلالت دارد.

از مجموعه کلمات لغت‌شناسان و مفسران چنین استفاده می‌شود که آنان کلمه «رجس» را به معنای پلیدی، گناه و عیب و نقص دانسته‌اند[۳۰]. عام بودن لفظ رجس، اقتضا دارد خداوند تمامی گناهان و انحراف‌ها را از اهل بیت(ع) دور ساخته و به طور کامل پاکشان کرده باشد[۳۱]. به تعبیر دیگر، با دور ساختن اهل بیت(ع) از گناه، عصمت آنان از گناه ثابت می‌شود و با دور ساختن‌شان از عیب و نقص و کار تنفرآمیز، عصمت ایشان از خطا و سهو و نسیان ثابت می‌شود. بدین‌سان آیه تطهیر عصمت اهل بیت، یعنی رسول خدا(ص)، علی، فاطمه حسن و حسین(ع)[۳۲] را از گناه و خطا و سهو و نسیان اثبات می‌کند.[۳۳].

منابع

پانویس

  1. خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم ج۲؛ ص۲۶۸- ۲۷۳.
  2. «همان کسان که از فرستاده پیام‌آور درس ناخوانده پیروی می‌کنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته می‌یابند؛ آنان را به نیکی فرمان می‌دهد و از بدی باز می‌دارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام می‌گرداند و بار (» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.
  3. «خداوند بر آن نیست که مؤمنان را به حالی که شما بر آن هستید رها سازد تا آنکه ناپاک را از پاک جدا کند؛ و (نیز) بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمی‌گزیند؛ پس به خداوند و فرستادگانش ایمان آورید و اگر ایم» سوره آل عمران، آیه ۱۷۹.
  4. «همان کسان که از فرستاده پیام‌آور درس ناخوانده پیروی می‌کنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته می‌یابند؛ آنان را به نیکی فرمان می‌دهد و از بدی باز می‌دارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام می‌گرداند و بار» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.
  5. «خداوند بر آن نیست که مؤمنان را به حالی که شما بر آن هستید رها سازد تا آنکه ناپاک را از پاک جدا کند؛ و (نیز) بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمی‌گزیند؛ پس به خداوند و فرستادگانش ایمان آورید و اگر ایم» سوره آل عمران، آیه ۱۷۹.
  6. «خداوند بر آن نیست که مؤمنان را به حالی که شما بر آن هستید رها سازد تا آنکه ناپاک را از پاک جدا کند؛ و (نیز) بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمی‌گزیند؛ پس به خداوند و فرستادگانش ایمان آورید و اگر ایم» سوره آل عمران، آیه ۱۷۹.
  7. «خداوند بر آن نیست که مؤمنان را به حالی که شما بر آن هستید رها سازد تا آنکه ناپاک را از پاک جدا کند؛ و (نیز) بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمی‌گزیند؛ پس به خداوند و فرستادگانش ایمان آورید و اگر ایم» سوره آل عمران، آیه ۱۷۹.
  8. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۲۵۰.
  9. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ «ای مؤمنان! جز این نیست که شراب و قمار و انصاب و ازلام، پلیدی (و) کار شیطان است پس، از آنها دوری گزینید باشد که رستگار گردید» سوره مائده، آیه ۹۰؛ ﴿فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ وَمَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاءِ كَذَلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ «خداوند هر کس را که بخواهد راهنمایی کند دلش را برای (پذیرش) اسلام می‌گشاید و هر کس را که بخواهد در گمراهی وانهد دلش را تنگ و بسته می‌دارد گویی به آسمان فرا می‌رود؛ بدین گونه خداوند عذاب را بر کسانی که ایمان نمی‌آورند؛ برمی‌گمارد» سوره انعام، آیه ۱۲۵؛ ﴿قُلْ لَا أَجِدُ فِي مَا أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّمًا عَلَى طَاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلَّا أَنْ يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَمًا مَسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنْزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ «بگو: در آنچه به من وحی شده است چیزی نمی‌یابم که برای خورنده‌ای که آن را می‌خورد حرام باشد؛ مگر مردار و یا خون ریخته یا گوشت خوک که پلید است و یا (آنچه) از سر نافرمانی جز به نام خداوند ذبح شده باشد اما کسی که (از خوردن آنها) ناگزیر شده است در حالی که افزونخواه (برای رسیدن به لذت) و متجاوز (از حدّ سدّ جوع) نباشد بی‌گمان پروردگارت آمرزنده بخشاینده است» سوره انعام، آیه ۱۴۵؛ ﴿قَالَ قَدْ وَقَعَ عَلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ رِجْسٌ وَغَضَبٌ أَتُجَادِلُونَنِي فِي أَسْمَاءٍ سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا نَزَّلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ «گفت: بی‌گمان عذاب و خشمی از (سوی) پروردگارتان برای شما رقم خورده است آیا در نام‌هایی که شما و پدرانتان آنها را نامگذاری کرده‌اید- (و) خداوند هیچ برهانی بر (تأیید) آنها نفرستاده است- با من چالش می‌ورزید؟ پس چشم به راه (عذاب خداوند) بدارید که من نیز با شم» سوره اعراف، آیه ۷۱؛ ﴿سَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَكُمْ إِذَا انْقَلَبْتُمْ إِلَيْهِمْ لِتُعْرِضُوا عَنْهُمْ فَأَعْرِضُوا عَنْهُمْ إِنَّهُمْ رِجْسٌ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ «هنگامی که نزد ایشان باز گردید برای شما به خداوند سوگند خواهند خورد که دست از سر آنان بدارید؛ بنابراین از آنان رو بگردانید که پلیدند و به کیفر آنچه انجام می‌دادند جایگاهشان دوزخ است» سوره توبه، آیه ۹۵؛ ﴿وَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَتْهُمْ رِجْسًا إِلَى رِجْسِهِمْ وَمَاتُوا وَهُمْ كَافِرُونَ «و اما در بیماردلان بر پلیدیشان پلیدی می‌افزاید و آنان کافر خواهند مرد» سوره توبه، آیه ۱۲۵؛ ﴿وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَيَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ «و هیچ کس را جز به اذن خداوند یارایی نیست که ایمان آورد و (خداوند) عذاب را بر آنان که خرد نمی‌ورزند برقرار می‌دارد» سوره یونس، آیه ۱۰۰؛ ﴿ذَلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَأُحِلَّتْ لَكُمُ الْأَنْعَامُ إِلَّا مَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ «چنین است؛ و هر که حرمت‌های خداوند را سترگ بدارد همان نزد پروردگارش برای او بهتر است. و (گوشت) چارپایان بر شما حلال است جز آنچه (حرام بودن آن) برایتان خوانده شود پس، از پلیدی‌ها که بت‌هایند دوری گزینید و از گفتار دروغ (نیز) بپرهیزید» سوره حج، آیه ۳۰؛ ﴿وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا «و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  10. مقاتل بن سلیمان بلخی، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۱، صص ۵۰۱ و ۵۹۵؛ ج۳، ص۴۸۸؛ محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۲۱؛ سمرقندی، بحر العلوم، ج۳، ص۶۰؛ حسین بن مسعود بغوی، معالم التنزیل، ج۳، ص۶۳۶؛ محمود زمخشری، کشاف، ج۳، ص۵۳۸؛ فخر رازی، تفسیر کبیر، ج۲۵، ص۱۶۸.
  11. ثعلبی، الکشف و البیان، ج۵، ص۱۱۳؛ حسین بن مسعود بغوی، معالم التنزیل، ج۲، ص۴۰۷؛ محمود زمخشری، کشاف، ج۲، ص۳۲۴.
  12. محمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۱۳، ص۵۴؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج۵، ص۳۶۵.
  13. ثعلبی، الکشف و البیان، ج۴، ص۱۸۸؛ حسین بن مسعود بغوی، معالم التنزیل، ج۲، ص۱۵۸.
  14. ثعلبی، الکشف و البیان، ج۵، ص۸۲؛ محمد بن عبدالله ابن عربی، احکام القرآن، ج۳، ص۶۵۶؛ ابن جزی، کتاب التسهیل، ج۱، ص۲۴۲؛ عبد الحق ابن عطیه اندلسی، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، ج۲، ص۳۴۴؛ محمد بن علی شوکانی، فتح القدیر، ج۲، ص۱۹۶.
  15. سمرقندی، بحر العلوم، ج۱، ص۴۹۱؛ جلال الدین سیوطی، تفسیر جلالین، ج۱، ص۱۵۰.
  16. ثعلبی، الکشف و البیان، ج۴، صص ۱۸۸ و ۲۴۶؛ حسین بن مسعود بغوی، معالم التنزیل، ج۲، ص۲۰۳؛ ثعالبی، جواهر الحسان، ج۳، ص۲۶۹.
  17. فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۶، ص۱۷۴؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج۴، ص۲۵۹.
  18. فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۶، ص۱۲۲؛ سید قطب، فی ظلال القرآن، ج۳، ص۱۶۹۶.
  19. نحاس، اعراب القرآن، ج۱، ص۲۸۱؛ فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۲، ص۴۲۳؛ آلوسی، روح المعانی، ج۴، ص۱۶.
  20. محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص٢١؛ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج۳، ص۳۷۰؛ محمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۱۳، ص۵۴؛ ثعالبی، جواهر الحسان، ج۲، ص۴۱۹.
  21. ابوبکر سورآبادی، تفسیر سورآبادی، ج۳، ص۱۹۶۸؛ عبد الحق ابن عطیه اندلسی، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، ج۴، ص۳۸۴؛ کلبی، کتاب التسهیل، ج۲، ص۱۵۱.
  22. آلوسی، روح المعانی، ج۱۱، ص۱۹۳.
  23. ابن حجر هیثمی مکی، الصواعق المحرقة، ص۱۴۴ - ۱۴۵.
  24. محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۶۹، ص۱۵۱.
  25. محمد بن حسن طوسی، الامالی، ص۵۶۱؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۱۰، ص۱۳۸.
  26. محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۸۲.
  27. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۳۵، ص۲۱۰؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۲۰۶؛ محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۲۴۹.
  28. محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۸۶.
  29. محمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۵، ص۷۸-۸۰.
  30. خلیل بن احمد، العین، ج۶، ص۵۲؛ حسین بن محمد راغب، مفردات الفاظ القرآن، ج۱، ص۳۴۲؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۶، ص۹۵؛ ابو بکر سورآبادی، تفسیر سورآبادی، ج۳، ص۱۹۶۸؛ عبدالحق ابن عطیه أندلسی، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، ج۴، ص۳۸۴؛ کلبی، کتاب التسهیل، ج۲، ص۱۵۱.
  31. عبدالحق ابن عطیه اندلسی، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، ج۴، ص۳۸۴؛ قاسمی، محاسن التأویل، ج۸، ص۷۳؛ عبد القادر آل غازی، بیان المعانی، ج۵، ص۴۷۶.
  32. مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، ج۷، ص۱۳۱؛ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۲، ص۱۸- ۱۳۹؛ ابن حجر هیثمی مکی، الصواعق المحرقة، ص۱۴۳.
  33. زینلی، غلامحسین، آیه اولی الامر، ص ۱۳۸.