امام مهدی چند غیبت داشته‌اند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '}} }}' به '}}')
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=120%' به '{{عربی')
خط ۸۹: خط ۸۹:
::::::«رخداد‌ها و پدیده‌های اجتماعی، نیازمند مقدمه و آماده‌سازی است و باید شرایط را به گونه‌ای فراهم کرد که قابل تحمل و پذیرش عموم مردم شود. پدیده [[غیبت]] نیز در همین راستا قابل بررسی است. شیعیانی که در دوران گذشته هرگاه می‌خواستند [[امام]] خود را ملاقات کنند، محضر او شرفیاب شده و از وجودش بهره می‌بردند، اینک [[امام]] و مقتدای خود را در پس پرده [[غیبت]] می‌بینند. این حادثه، بدون زمینه‌سازی، مشکل و غیره منتظره بود؛ از این رو [[امامان]] قبلی آرام آرام، شیعیان را با این پدیده آشنا کردند.  
::::::«رخداد‌ها و پدیده‌های اجتماعی، نیازمند مقدمه و آماده‌سازی است و باید شرایط را به گونه‌ای فراهم کرد که قابل تحمل و پذیرش عموم مردم شود. پدیده [[غیبت]] نیز در همین راستا قابل بررسی است. شیعیانی که در دوران گذشته هرگاه می‌خواستند [[امام]] خود را ملاقات کنند، محضر او شرفیاب شده و از وجودش بهره می‌بردند، اینک [[امام]] و مقتدای خود را در پس پرده [[غیبت]] می‌بینند. این حادثه، بدون زمینه‌سازی، مشکل و غیره منتظره بود؛ از این رو [[امامان]] قبلی آرام آرام، شیعیان را با این پدیده آشنا کردند.  
:::::*از زمان [[امام جواد]]{{ع}} به بعد به صورت‌های مختلفی مانند توجه به نهاد وکالت که از زمان [[امام باقر]] و [[امام صادق]]{{عم}} شکل گرفته بود، انجام ملاقات‌های پشت پرده، برقرار کردن ارتباط از طریق نایب خاص، مسأله غایب شدن [[امام]] به شکل جدی‌تری مطرح شد، تا طبیعی جلوه کند. این کارها، پذیرش و قبول مسأله [[غیبت]] را بین شیعیان تقویت می‌کرد؛ لذا آنان دیگر با یک پدیده غریب رو به رو نمی‌شدند. از این رو دوران غیبت در دو مرحله صورت گرفت:
:::::*از زمان [[امام جواد]]{{ع}} به بعد به صورت‌های مختلفی مانند توجه به نهاد وکالت که از زمان [[امام باقر]] و [[امام صادق]]{{عم}} شکل گرفته بود، انجام ملاقات‌های پشت پرده، برقرار کردن ارتباط از طریق نایب خاص، مسأله غایب شدن [[امام]] به شکل جدی‌تری مطرح شد، تا طبیعی جلوه کند. این کارها، پذیرش و قبول مسأله [[غیبت]] را بین شیعیان تقویت می‌کرد؛ لذا آنان دیگر با یک پدیده غریب رو به رو نمی‌شدند. از این رو دوران غیبت در دو مرحله صورت گرفت:
:::::*'''[[غیبت صغرا]]'''؛ [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} امر هدایت و رهبری را مدت ۶۹ سال، از طریق نایبان خاص انجام می‌داد. این گونه اداره کردن امور، '''اولاً''' موقتی و جهت آماده سازی مردم برای [[غیبت]] کامل بود، '''ثانیاً''' برای تثبیت وجود و حقانیت [[امامت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} بود و '''ثالثاً''' تعلیم مردم به رجوع به عالمان دین بود.<ref>[[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} فرمود: {{عربی|اندازه=120%|" أَمَّا الْحَوَادِثُ‏ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى‏ رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ‏ حُجَّتِي‏ عَلَيْكُمْ‏ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِم‏‏‏‏‏‏‏ ‏"}}؛ اما در حوادثی که پیش می‌آید، به راویان حدیث ما مراجعه کنید؛ زیرا آنان حجت من بر شمایند..»، بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۸۱.</ref>
:::::*'''[[غیبت صغرا]]'''؛ [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} امر هدایت و رهبری را مدت ۶۹ سال، از طریق نایبان خاص انجام می‌داد. این گونه اداره کردن امور، '''اولاً''' موقتی و جهت آماده سازی مردم برای [[غیبت]] کامل بود، '''ثانیاً''' برای تثبیت وجود و حقانیت [[امامت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} بود و '''ثالثاً''' تعلیم مردم به رجوع به عالمان دین بود.<ref>[[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} فرمود: {{عربی|" أَمَّا الْحَوَادِثُ‏ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى‏ رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ‏ حُجَّتِي‏ عَلَيْكُمْ‏ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِم‏‏‏‏‏‏‏ ‏"}}؛ اما در حوادثی که پیش می‌آید، به راویان حدیث ما مراجعه کنید؛ زیرا آنان حجت من بر شمایند..»، بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۸۱.</ref>
:::::*بنابراین از جمله دلایل مرحله [[غیبت صغرا]] می‌تواند موارد زیر باشد:
:::::*بنابراین از جمله دلایل مرحله [[غیبت صغرا]] می‌تواند موارد زیر باشد:
::::#اثبات وجود حضرت "با توجه به ولادت مخفیانه ایشان".
::::#اثبات وجود حضرت "با توجه به ولادت مخفیانه ایشان".
خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:
::::##[[علی بن محمد سمری]]؛ وی در سال ۳۲۹ ق از دنیا رفت و با مرگ او دوران [[غیبت صغرا]] پایان گرفت. نایبان خاص همگی توسط [[امام عکسری]]{{ع}} و [[امام مهدی]]{{ع}} انتخاب گردیده، به مردم معرفی می‌شدند. [[شیخ طوسی]] در کتاب الغیبه خود روایت کرده است که روزی چهل نفر از شیعیان همراه [[عثمان بن سعید]] (نایب اول) به حضور [[امام عسکری]]{{ع}} رسیدند. [[امام]]{{ع}}، فرزند خود را به آن‌ها نشان داد و فرمود: "پس از من، این فرزند [[امام]] شماست. از او اطاعت کنید... بدانید که پس از امروز او را نخواهید دید، تا عمر او به کمال برسد. پس در [[غیبت]] او آنچه [[عثمان بن سعید]] می‌گوید، بپذیرید و از او فرمان برید که او جانشین [[امام]] شماست و کارها به دست اوست.<ref>غیبت طوسی، ح ۳۱۹، ص ۳۵۷.</ref> در روایتی دیگر [[امام عسکری]]{{ع}} به نیابت [[محمد بن عثمان]] (نایب دوم) از [[امام مهدی]]{{ع}} نیز تصریح فرموده است.<ref>غیبت طوسی، فصل ۶، ح ۳۱۷، ص ۳۵۵.</ref> این‌ها مربوط به دوران [[غیبت]] [[امام مهدی]]{{ع}} بود و در طول [[غیبت صغرا]] نیز هر یک از نایبان، پیش از مرگ خود، نائب بعدی را که از سوی [[امام مهدی]]{{ع}} انتخاب شده بود، به مردم معرفی می‌کردند. این مردان بزرگ به سبب برخورداری از صفات و ویژگی‌هایی، برای نیابت خاص [[امام مهدی|ولی عصر]]{{ع}} شایستگی یافتند. امانتداری، پاکدامنی، عدالت در گفتار، رازداری و پنهان کاری و پوشاندنِ اسرار [[اهل بیت]] در شرایط ویژه [[غیبت]] از خصوصیات مهم آن‌ها بود. ایشان مورد اعتماد و اطمینان [[امام]] و پرورش یافتگان مکتب خاندان پاک [[پیامبر]] بودند. در کنار همه این صفات زیبا، آنان از توان مدیریت و رهبری شیعیان برخوردار بودند و با فهم و آگاهی کامل و درک حسّاسیت زمان و بهره‌گیری از امکانات موجود، جامعه [[شیعه]] را در صراط مستقیم الهی هدایت کردند و آنان را از گذرگاه [[غیبت صغرا]] به سلامت عبور دادند. مطالعه دقیق دروه [[غیبت صغرا]] و نقش مهم نوّاب اربعه در ایجاد ارتباط بین امت و [[امام]] به خوبی اهمیت این دوره از حیات [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} را نشان می‌دهد. وجود این ارتباط‌هاو نیز راه یافتن برخی از شیعیان به محضر [[امام]] خویش در طول دوران [[غیبت صغرا]] تأثیر فراوانی در اثبات ولادت [[امام مهدی|امام دوازدهم]] و آخرین حجّت پروردگار داشت. این دستاورد مهم، درست در زمانی بود که دشمنان می‌کوشیدند تا شیعیان را در برابر تولّد فرزندی برای [[امام عسکری]]{{ع}} دچار شک و تردید کنند.
::::##[[علی بن محمد سمری]]؛ وی در سال ۳۲۹ ق از دنیا رفت و با مرگ او دوران [[غیبت صغرا]] پایان گرفت. نایبان خاص همگی توسط [[امام عکسری]]{{ع}} و [[امام مهدی]]{{ع}} انتخاب گردیده، به مردم معرفی می‌شدند. [[شیخ طوسی]] در کتاب الغیبه خود روایت کرده است که روزی چهل نفر از شیعیان همراه [[عثمان بن سعید]] (نایب اول) به حضور [[امام عسکری]]{{ع}} رسیدند. [[امام]]{{ع}}، فرزند خود را به آن‌ها نشان داد و فرمود: "پس از من، این فرزند [[امام]] شماست. از او اطاعت کنید... بدانید که پس از امروز او را نخواهید دید، تا عمر او به کمال برسد. پس در [[غیبت]] او آنچه [[عثمان بن سعید]] می‌گوید، بپذیرید و از او فرمان برید که او جانشین [[امام]] شماست و کارها به دست اوست.<ref>غیبت طوسی، ح ۳۱۹، ص ۳۵۷.</ref> در روایتی دیگر [[امام عسکری]]{{ع}} به نیابت [[محمد بن عثمان]] (نایب دوم) از [[امام مهدی]]{{ع}} نیز تصریح فرموده است.<ref>غیبت طوسی، فصل ۶، ح ۳۱۷، ص ۳۵۵.</ref> این‌ها مربوط به دوران [[غیبت]] [[امام مهدی]]{{ع}} بود و در طول [[غیبت صغرا]] نیز هر یک از نایبان، پیش از مرگ خود، نائب بعدی را که از سوی [[امام مهدی]]{{ع}} انتخاب شده بود، به مردم معرفی می‌کردند. این مردان بزرگ به سبب برخورداری از صفات و ویژگی‌هایی، برای نیابت خاص [[امام مهدی|ولی عصر]]{{ع}} شایستگی یافتند. امانتداری، پاکدامنی، عدالت در گفتار، رازداری و پنهان کاری و پوشاندنِ اسرار [[اهل بیت]] در شرایط ویژه [[غیبت]] از خصوصیات مهم آن‌ها بود. ایشان مورد اعتماد و اطمینان [[امام]] و پرورش یافتگان مکتب خاندان پاک [[پیامبر]] بودند. در کنار همه این صفات زیبا، آنان از توان مدیریت و رهبری شیعیان برخوردار بودند و با فهم و آگاهی کامل و درک حسّاسیت زمان و بهره‌گیری از امکانات موجود، جامعه [[شیعه]] را در صراط مستقیم الهی هدایت کردند و آنان را از گذرگاه [[غیبت صغرا]] به سلامت عبور دادند. مطالعه دقیق دروه [[غیبت صغرا]] و نقش مهم نوّاب اربعه در ایجاد ارتباط بین امت و [[امام]] به خوبی اهمیت این دوره از حیات [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} را نشان می‌دهد. وجود این ارتباط‌هاو نیز راه یافتن برخی از شیعیان به محضر [[امام]] خویش در طول دوران [[غیبت صغرا]] تأثیر فراوانی در اثبات ولادت [[امام مهدی|امام دوازدهم]] و آخرین حجّت پروردگار داشت. این دستاورد مهم، درست در زمانی بود که دشمنان می‌کوشیدند تا شیعیان را در برابر تولّد فرزندی برای [[امام عسکری]]{{ع}} دچار شک و تردید کنند.
::::#'''[[غیبت]] بلند مدّت:''' در آخرین روزهای عمر نایب چهارم [[امام مهدی]]{{ع}} در نامه‌ای خطاب به او چنین نگاشت: "بسم الله الرحمن الرحیم. ای [[علی بن محمد سمری]]! خداوند در مصیبت وفات تو، به برادران دینی‌ات، پاداش بزرگ و کرامت فرماید؛ چرا که تو تا شش روز دیگر به سرای باقی خواهی رفت. به کارهایت رسیدگی کن و درباره جانشین پس از خود به کسی وصیت مکن؛ زیرا دوره [[غیبت]] کامل و طولانی فرا رسیده است. از این پس ظهوری برای من نخواهد بود، مگر پس از فرمان الهی و آن پس از گذشت مدتی دراز خواهد بود که دل‌ها را سختی و قساوت فراگیرد و زمین از ظلم و ستم پر شود...".<ref>یبت طوسی، فصل ۶، ح ۳۶۵، ص ۳۹۵.</ref> بنابراین با وفات آخرین نایب خاص [[امام مهدی|امام دوازدهم]] در سال ۳۲۹ ق دوره [[غیبت]] طولانی که به "[[غیبت کبرا]]" معروف است، آغاز شد. این دوران، همچنان ادامه دارد تا روزی که به خواست خداوند، ابرهای غیبت، کنار رود و جهان از پرتو مستقیم خورشید فروزان ولایت، بهره مند شود.
::::#'''[[غیبت]] بلند مدّت:''' در آخرین روزهای عمر نایب چهارم [[امام مهدی]]{{ع}} در نامه‌ای خطاب به او چنین نگاشت: "بسم الله الرحمن الرحیم. ای [[علی بن محمد سمری]]! خداوند در مصیبت وفات تو، به برادران دینی‌ات، پاداش بزرگ و کرامت فرماید؛ چرا که تو تا شش روز دیگر به سرای باقی خواهی رفت. به کارهایت رسیدگی کن و درباره جانشین پس از خود به کسی وصیت مکن؛ زیرا دوره [[غیبت]] کامل و طولانی فرا رسیده است. از این پس ظهوری برای من نخواهد بود، مگر پس از فرمان الهی و آن پس از گذشت مدتی دراز خواهد بود که دل‌ها را سختی و قساوت فراگیرد و زمین از ظلم و ستم پر شود...".<ref>یبت طوسی، فصل ۶، ح ۳۶۵، ص ۳۹۵.</ref> بنابراین با وفات آخرین نایب خاص [[امام مهدی|امام دوازدهم]] در سال ۳۲۹ ق دوره [[غیبت]] طولانی که به "[[غیبت کبرا]]" معروف است، آغاز شد. این دوران، همچنان ادامه دارد تا روزی که به خواست خداوند، ابرهای غیبت، کنار رود و جهان از پرتو مستقیم خورشید فروزان ولایت، بهره مند شود.
:::::*همان گونه که گذشت، در دوره [[غیبت صغرا]]، شیعیان به وسیله نایبان خاص با [[امام]] خود رابطه داشتند و با تکالیف الهی خود آشنا می‌شدند؛ ولی در دوران [[غیبت کبرا]] این نوع ارتباط قطع شده، مردم مؤمن برای شناخت وظایف دینی خود تنها به نایبان عام آن حضرت که همان عالمان دینی وارسته و مراجع بزرگ تقلید هستند، مراجعه می‌کنند. این جریان، مسیر روشنی است که [[امام مهدی]]{{ع}} خود در نامه‌ای به یکی از چهره‌های مورد اعتماد [[شیعه]]، ترسیم فرمود. در فرازی از این نامه که توسّط دومین نایب خاص [[امام]] ابلاغ شد، چنین آمده است: "و اما در مورد رویدادهایی که در آینده رخ خواهد داد به راویان حدیث ما فقها رجوع کنید؛ زیرا آن‌ها حجّت من بر شما هستند و من حجّت خدا بر آنان هستم...".<ref>{{عربی|اندازه=120%|" وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ‏ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى‏ رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ‏ حُجَّتِي‏ عَلَيْكُمْ‏ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ‏ عَلَيْهِم‏‏‏‏‏‏"}}؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۵، ح ۳، ص۲۳۶.</ref> [[امام هادی]]{{ع}} در بیان نقش علمای دینی در زمان [[غیبت]] فرمود: "اگر نبودند عالمانی که پس از [[غیبت]] امام مهدی {{ع}} مردم را به سوی آن حضرت بخوانند و آن‌ها را به سوی امامشان هدایت کنند و با حجت‌ها و دلیل های محکم الهی از دین او که دین خداست حمایت کنند و اگر نبودند آن عالمان هوشیار که بندگان خدا را از دام‌های شیطان و شیطان صفتان و از دشمنی‌های دشمنان [[اهل بیت]] نجات دهند، هیچ کس نمی‌داند، مگر اینکه از دین خدا بیرون می‌رفت؛ ولی ایشان هستند که سررشته دل‌ها و افکار و عقاید شیعیان را با استواری در دست دارند؛ آنچنان که کشتی بان، سکّان کِشتی را به دست می‌گیرد. آن عالمان، برترین بندگان نزد خداوند متعال هستند <ref>احتجاج، ج ۱، ح ۱۱، ص ۱۵.</ref>»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۱۰۱ - ۱۰۵.</ref>.
:::::*همان گونه که گذشت، در دوره [[غیبت صغرا]]، شیعیان به وسیله نایبان خاص با [[امام]] خود رابطه داشتند و با تکالیف الهی خود آشنا می‌شدند؛ ولی در دوران [[غیبت کبرا]] این نوع ارتباط قطع شده، مردم مؤمن برای شناخت وظایف دینی خود تنها به نایبان عام آن حضرت که همان عالمان دینی وارسته و مراجع بزرگ تقلید هستند، مراجعه می‌کنند. این جریان، مسیر روشنی است که [[امام مهدی]]{{ع}} خود در نامه‌ای به یکی از چهره‌های مورد اعتماد [[شیعه]]، ترسیم فرمود. در فرازی از این نامه که توسّط دومین نایب خاص [[امام]] ابلاغ شد، چنین آمده است: "و اما در مورد رویدادهایی که در آینده رخ خواهد داد به راویان حدیث ما فقها رجوع کنید؛ زیرا آن‌ها حجّت من بر شما هستند و من حجّت خدا بر آنان هستم...".<ref>{{عربی|" وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ‏ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى‏ رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ‏ حُجَّتِي‏ عَلَيْكُمْ‏ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ‏ عَلَيْهِم‏‏‏‏‏‏"}}؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۵، ح ۳، ص۲۳۶.</ref> [[امام هادی]]{{ع}} در بیان نقش علمای دینی در زمان [[غیبت]] فرمود: "اگر نبودند عالمانی که پس از [[غیبت]] امام مهدی {{ع}} مردم را به سوی آن حضرت بخوانند و آن‌ها را به سوی امامشان هدایت کنند و با حجت‌ها و دلیل های محکم الهی از دین او که دین خداست حمایت کنند و اگر نبودند آن عالمان هوشیار که بندگان خدا را از دام‌های شیطان و شیطان صفتان و از دشمنی‌های دشمنان [[اهل بیت]] نجات دهند، هیچ کس نمی‌داند، مگر اینکه از دین خدا بیرون می‌رفت؛ ولی ایشان هستند که سررشته دل‌ها و افکار و عقاید شیعیان را با استواری در دست دارند؛ آنچنان که کشتی بان، سکّان کِشتی را به دست می‌گیرد. آن عالمان، برترین بندگان نزد خداوند متعال هستند <ref>احتجاج، ج ۱، ح ۱۱، ص ۱۵.</ref>»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۱۰۱ - ۱۰۵.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}



نسخهٔ ‏۲ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۱۱

الگو:پرسش غیرنهایی

امام مهدی چند غیبت داشته‌اند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی
مدخل اصلیکلیات غیبت امام مهدی
مدخل وابسته؟

امام مهدی(ع) چند غیبت داشته‌اند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

  • غیبت امام مهدی(ع) دارای چه مراحلی بود؟ چرا؟
  • مگر حضرت چند نوع غیبت داشتند؟

پاسخ نخست

سید محمد صدر
آیت‌ الله شهید سید محمد صدر در کتاب «تاریخ غیبت کبری» در این‌باره گفته‌ است:
«بدون شک حضرت مهدی (ع) دو گونه غیبت داشته است و این از عقاید روشن مذهب شیعه، و بلکه از مسلمات و بدیهیاتی است که تردیدبردار نیست. برخی از دانشمندان اهل سنت نیز در این مسأله با شیعیان همفکری دارند.
در متون حدیثی هر دو گروه شیعه و سنی روایاتی در این باره وارد شده است.
سید برزنجی‏[۱] از حضرت ابا عبد الله الحسین (ع) روایت کرده است که آن حضرت فرموده است: برای صاحب این امر (حضرت مهدی (ع)) دو غیبت است که یکی از آن دو به‌قدری به درازا کشد که برخی گویند وی مرده است، و گروهی گویند او از بین رفته است. بر جایگاه و محل سکونتش نه از اولیاء و نه از دیگران، بجز آن کس که عهده‌دار کارهای شخصی آن حضرت می‌‏باشد، کسی آگاه نیست. و نعمانی‏[۲] در کتاب خویش از اسحاق بن عمار آورده که وی گفته است: از حضرت جعفر بن محمد الصادق (ع) شنیدم که می‏‌فرمود: برای قائم دو غیبت است که یکی طولانی و دیگری کوتاه است. در یکی جایگاه حضرت را فقط شیعیان مخصوص می‏‌دانند و در دیگری مکانش را بجز خدمتگزار ویژه‏‌اش کسی نمی‌‏داند. و همو[۳] از ابراهیم بن عمر الکناسی نقل کرده است که وی گوید: از حضرت باقر (ع) شنیدم که می‌‏فرمود: صاحب این امر را دو غیبت است. و نیز[۴] از ابو بصیر روایت کند که گوید: خدمت حضرت صادق (ع) عرض کردم که امام باقر (ع) می‏‌فرمود که برای قائم آل محمد (ع) دو غیبت است که یکی از دیگری طولانی‌‏تر است. فرمود: آری ... این روایت را طبرسی نیز در کتاب اعلام الوری‏[۵] نقل کرده است. و همچنین نعمانی از محمد بن مسلم ثقفی روایت کرده است که می‌‏گوید: از حضرت باقر (ع) شنیدم که می‌‏فرمود: برای قائم دو غیبت است که در یکی از آنها چنین گفته می‏شود که آن حضرت از بین رفته و معلوم نیست در کدام دره‏ای به سر می‌‏برد[۶] و نیز[۷] از مفضل بن عمر نقل می‏‌کند که از حضرت صادق (ع) شنیدم که می‌‏فرمود: برای صاحب این امر دو غیبت است. در یکی به سوی خانواده خود بر می‏‌گردد و در دیگری گفته می‏شود که از دنیا رفته و معلوم نیست در کدام دره‏ای ناپدید شده است.
شیخ طوسی[۸] از حازم بن حبیب از حضرت صادق (ع) این‏ روایت را نقل کرده است که حضرت به او فرمود: ای حازم برای صاحب این امر دو غیبت است، در دومی آشکار می‌‏شود، اگر کسی نزد تو آمد و گفت که دستش را از روی خاک قبر او تکانیده باور مکن و از او مپذیر. این بود نمونه‌‏ای از روایات و اخبار بسیاری که در این زمینه رسیده است و برای اثبات تاریخی این مسأله کافی است.
از این روایات دو برداشت شده است:
  • برداشت نخست: این برداشت موافق عقیده غیر امامیه است که گویند: مهدی کسی است که در زمان خود تولد یافته و زمین را از عدل پر می‏‌کند، همان‏طور که از جور و ستم پر شده است. طبق این عقیده، دو غیبت از یکدیگر جدا بوده و در فاصله بین دو غیبت حضرت بر مردم آشکار شده و ظهور بعد از غیبت دومی روز نهضت بزرگ حضرت است. مدت هر دو غیبت محدود و بسیار اندک است که بخاطر مصالح ویژه‏ای که حضرت خود در نظر دارند و یا بخاطر اینکه بعد از ظهور بتواند یارانی را گرد خود فراهم آورد غیبت می‌‏فرمایند. بر طبق این گونه برداشت از روایات چاره‏ای جز پذیرفتن این نظریه درباره دو غیبت نیست؛ زیرا با عمر کوتاه حضرت دیگر نمی‌‏توان غیبتی طولانی برای حضرت در نظر گرفت. برداشت برزنجی از روایات و اخبار گذشته همین است، آنجا که گوید: این دو غیبت - و خداوند داناتر است - همانست که قبلا گفته شد که حضرت در کوه‏های اطراف مکه پنهان می‏گردد و هیچ کس از آن حضرت آگاه نخواهد بود. مؤید این مطلب روایتی است از حضرت باقر (ع) که فرماید: برای صاحب این امر در برخی از این دره‏ها پنهانی و غیبتی است. و حضرت با دست خود به ذی طوی اشاره فرمود. می‏‌گویم: برزنجی غیبت دوم را متذکر نشده است.
  • برداشت دوم: این برداشت موافق عقیده امامیه است که می‏‌گویند مهدی (ع) از روز تولدش در قرن سوم تا هنگام ظهورش زنده می‌‏باشد. این برداشتی است که دانشمندان امامیه از این روایات داشته‏اند و پیشینیان آنان به شکلی روشن بر آن تصریح کرده‏اند و این مسأله از ضروریات مذهب امامیه است. نعمانی گوید[۹]:این‌گونه احادیثی که یادآور شده‏اند «برای قائم دوگونه غیبت است» - بحمد الله - درستی آنها نزد ما ثابت شده است. خداوند سخنان ائمه (ع) را روشن گرداند و درستی و راستی آنها را آشکار ساخت. اما غیبت اول، آن غیبتی است که طی آن سفر او نمایندگانی بین مردم و امام وجود داشتند که از سوی خود آن حضرت (ع) منصوب شده و میان مردم به‌طور آشکار و ظاهر زندگی می‌‏کردند ... این غیبتی کوتاه بود که دورانش سپری شده و مدتش گذشته است.
غیبت دوم غیبتی است که در آن نمایندگان و واسطه‌‏ها از میان برداشته شده‏‌اند و خداوند بجهت تدبیری که میان آفریدگان دارد و آنها را به دایره تمحیص و امتحان می‏‌کشد ... این غیبت‌ را بوجود آورده است و این زمانی است که اکنون ما در آن هستیم. شیخ مفید در «ارشاد»[۱۰] گوید: برای آن حضرت پیش از قیامش دو غیبت است. یکی از آن دو از دیگری طولانی‏تر است، چنانکه اخبار و روایات گویای آنند. غیبت کوتاه‌تر از ابتداء میلاد آن حضرت است تا پایان دوران سفارت و نمایندگی بین امام (ع) و شیعیانش و در گذشت نمایندگان. و اما غیبت طولانی‏تر آن است که بعد از غیبت کوتاه شروع شده و در پایانش آن حضرت (ع) با شمشیر قیام خواهد کرد. طبرسی گوید[۱۱]: بنگر چگونه دو غیبت برای صاحب الامر همان‌گونه که در روایات وارد شده بود، روی داد. اما غیبت صغرای او آن بود که طی آن نمایندگان آن حضرت وجود داشتند و دروازه‏های ورود به خدمت آن حضرت شناخته شده بود و شیعیانی که به امامت یازدهمین امام حضرت حسن بن علی (ع) معتقد بودند، درباره آن اختلافی نداشتند.
ابن صباغ[۱۲] - که مالکی‌مذهب است - گوید: برای آن حضرت پیش از قیامش دو غیبت است. یکی از آن دو از دیگری طولانی‌‏تر است. اولی که کوتاه‌‏تر است از هنگام تولدش تا پایان دوره نمایندگی بین آن حضرت و پیروانش بود. و اما دومی که طولانی‌‏تر می‌‏باشد، آن غیبتی است که بعد از اولی آغاز شده و در پایان آن با شمشیر قیام خواهد کرد. خداوند متعال فرموده است: ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ[۱۳] در این زمینه گفته‏‌های دیگری نیز ایراد شده است که نقل آنها به درازا می‏‌کشد»[۱۴].

پاسخ‌های دیگر

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. الاشاعة لا شراط الساعه، ۹۲.
  2. غیبت نعمانی، ۱۷۰.
  3. غیبت نعمانی، ۱۷۱.
  4. همان کتاب، ۱۷۲- ۱۷۳.
  5. ص ۴۱۶.
  6. غیبت نعمانی، ۱۷۳. این‌گونه کلمات نه بدان معنی است که مکان زندگی حضرت در بیابان‌‏ها و دره‌‏ها است بلکه کنایه از انکار مردم نسبت به وجود حضرت است که چون دوران غیبت طولانی می‏‌شود مردم به شک و تردید افتاده و می‌‏گویند: پس او کجا است؟! در کدام کوه و دشت به سر می‌‏برد و در حرکت است؟
  7. غیبت نعمانی، ۱۷۳.
  8. غیبت شیخ، ۹۰.
  9. غیبت نعمانی، ۱۷۳- ۱۷۴.
  10. ارشاد مفید، ۳۲۶.
  11. اعلام الوری، ۴۱۶.
  12. فصول المهمه، ۳۰۹.
  13. و هرآینه در کتاب زبور بعد از ذکر - تورات - نوشته‏‌ایم که زمین را بندگان صالح و شایسته‌ام به ارث خواهند برد (انبیا/ ۱۰۵).
  14. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۱۶-۱۹.
  15. یادداشت‌های ج۹، ص۳۹۵.
  16. چلچراغ حکمت ج۱۰، ص۳۳، ۳۴.
  17. همان، ص ۳۱-۴۳
  18. ر.ک: لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الأثر في الأمام الثاني عشراعي في مخ الأثر في الأمام الثاني عشر (ع)، فصل دوم، باب های ۲۶، ۲۹، ۳۲ ، ۳۳ ۳۸ و ۴۷؛ فصل نهم، باب او فصل دهم، باب ۵
  19. حکیم، سید منذر، غیبت حضرت مهدی، ص۱۶۱ - ۱۶۲.
  20. سید محسن امین در کتاب اعیان الشیعه از ولادت آن حضرت حساب کرده و مدت غیبت صغری را ۷۴ سال دانسته است.
  21. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۵.
  22. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۳.
  23. ر.ک: غیبت نعمانی و منتخب الاثر، باب ۲۶؛ بحارالانوار، ج ۵۲، باب ۲۳.
  24. طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص۸۷ -۸۸.
  25. ر.ک: محمد رضا حکیمى، خورشید مغرب،(دفتر نشر فرهنگ اسلامى)، ص ۴۲ و ۴۳.
  26. علامه مجلسى قدّس سرّه، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۵.
  27. دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۱۸۳، ۱۸۴.
  28. رحیمی، عباس، امید فردا، ص:۱۹.
  29. محمد بن حسن طوسی (شیخ طوسی)، کتاب الغیبه، تهران، مکتبه نینوی الحدیثه، بی تا، ص ۲۶۱.
  30. فضل بن حسن طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، چاپ اول، قم، مؤسسه آل البیت (ع) لإحیاء التراث، ۱۴۱۷ ه.ق، ج ۲، ص ۲۵۹.
  31. محمد بن ابراهیم نعمانی، کتاب الغیبه، تهران، مکتبة الصدوق، بی‌تا، صص ۱۷۱ و ۱۷۲.
  32. محمد بن ابراهیم نعمانی، کتاب الغیبه، تهران، مکتبة الصدوق، بی‌تا، ص۱۷۳.
  33. محمد بن ابراهیم نعمانی، کتاب الغیبه، تهران، مکتبة الصدوق، بی‌تا، ص ۱۷۴.
  34. شفیعی سروستانی؛ ابراهیم، پرسش از موعود، ص ۱۱-۱۳.
  35. حضرت مهدی(ع) فرمود: " أَمَّا الْحَوَادِثُ‏ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى‏ رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ‏ حُجَّتِي‏ عَلَيْكُمْ‏ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِم‏‏‏‏‏‏‏ ‏"؛ اما در حوادثی که پیش می‌آید، به راویان حدیث ما مراجعه کنید؛ زیرا آنان حجت من بر شمایند..»، بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۸۱.
  36. آفتاب مهر، ج۱، ص ۱۳۲-۱۳۳.
  37. متن نامه‌ها –که به توقیعات مشهور است- در کتاب‌های علمای شیعه موجود است؛ از جمله: بحار الانوار، ج ۵۳، باب ۳۱، ص ۱۵۰ – ۱۹۷.
  38. غیبت طوسی، ح ۳۱۹، ص ۳۵۷.
  39. غیبت طوسی، فصل ۶، ح ۳۱۷، ص ۳۵۵.
  40. یبت طوسی، فصل ۶، ح ۳۶۵، ص ۳۹۵.
  41. " وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ‏ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى‏ رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ‏ حُجَّتِي‏ عَلَيْكُمْ‏ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ‏ عَلَيْهِم‏‏‏‏‏‏"؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۵، ح ۳، ص۲۳۶.
  42. احتجاج، ج ۱، ح ۱۱، ص ۱۵.
  43. بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۱۰۱ - ۱۰۵.