::::::'''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]»'' در اینباره گفتهاند:
::::::'''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]»'' در اینباره گفتهاند:
::::::«در پاسخ به این سؤال مقدمتاً باید به صورت مختصر با [[آیین بودا]] و مؤسس آن آشنا شد. [[آیین بودا]] که در حدود پنج قرن پیش از میلاد در [[هندوستان]] پدید آمد، در واقع واکنشی در برابر تفکرات انحصارطلبانه برهمنان [[هندو]] بود. اگر چه در [[بودیسم]]، وجود شخص [[بودا]] و [[شناخت]] [[زندگی]] او در برابر اصل [[معنوی]] [[بودا]] شدن، اهمیت چندانی ندارد، ولی اصول کلی [[بودیسم]]، به نحوی در مطالعه [[زندگی شخصی]] [[بودا]] روشن میشود. اندیشههای [[بودا]]، اگر چه متکی بر نوعی [[جهان]] بینی است و از این نظر دارای فلسفهای خاص است، ولی بیش تر آموزههای [[بودا]]، جنبه عملی و [[اخلاقی]] دارد. مجموعه اندیشههای [[بودا]] در تری پیتکا یا همان سه سبد که به آن کانون پالی میگویند، چند قرن پس از او جمع آوری شد. همه فرقههای [[بودایی]] در [[اعتقاد]] به جوهر نظریات [[بودا]]، که به چهار [[حقیقت]] مطلق مشهور است، مشترک هستند. این چهار [[حقیقت]] عبارتاند از:
::::::«در پاسخ به این سؤال مقدمتاً باید به صورت مختصر با [[آیین بودا]] و مؤسس آن آشنا شد. [[آیین بودا]] که در حدود پنج قرن پیش از میلاد در [[هندوستان]] پدید آمد، در واقع واکنشی در برابر تفکرات انحصارطلبانه برهمنان [[هندو]] بود. اگر چه در [[بودیسم]]، وجود شخص [[بودا]] و [[شناخت]] [[زندگی]] او در برابر اصل [[معنوی]] [[بودا]] شدن، اهمیت چندانی ندارد، ولی اصول کلی [[بودیسم]]، به نحوی در مطالعه [[زندگی شخصی]] [[بودا]] روشن میشود. اندیشههای [[بودا]]، اگر چه متکی بر نوعی [[جهانبینی]] است و از این نظر دارای فلسفهای خاص است، ولی بیش تر آموزههای [[بودا]]، جنبه عملی و [[اخلاقی]] دارد. مجموعه اندیشههای [[بودا]] در تری پیتکا یا همان سه سبد که به آن کانون پالی میگویند، چند قرن پس از او جمع آوری شد. همه فرقههای [[بودایی]] در [[اعتقاد]] به جوهر نظریات [[بودا]]، که به چهار [[حقیقت]] مطلق مشهور است، مشترک هستند. این چهار [[حقیقت]] عبارتاند از:
:::::#[[حقیقت]] [[رنج]]: این [[جهان]] پر از [[رنج]] و محنت است؛
:::::#[[حقیقت]] [[رنج]]: این [[جهان]] پر از [[رنج]] و محنت است؛
:::::#[[حقیقت]] [[علت]] [[رنج]]: سبب [[رنج]] [[آدمی]]، [[شوق]] و علاقه جسم خاکی و هواهای [[دنیوی]] است؛
:::::#[[حقیقت]] [[علت]] [[رنج]]: سبب [[رنج]] [[آدمی]]، [[شوق]] و علاقه جسم خاکی و هواهای [[دنیوی]] است؛
منجی در آیین بودا کیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
«اندیشهموعود خواهی آیین بودا با مفهوم میتریه همراه است. میتریه واژهای از زبان سنسکریت است که از ریشه میتره به معنای مهربانی و دوستداشتنی است، ولی در زبان پالی، میته گویند. در الهیات بودایی او را بودای پنجم[۱] و آخرین بودا از بودایان زمینی میدانند که هنوز نیامده است، اما روزی خواهد آمد تا همان را نجات دهد. او را در نمادنگاری بودایی به هیبت مردی در وضعیت نشسته آماده برخاستن نمایش میدهند تا نمادی باشد از آمادگی برای قیام[۲]. برخی او را بودای هفتم نامیدند.
از سوی دیگر در متنی از مهایانه است که میتریه پایگاه بس رفیع دارد. از زندگی گذشته او ذکری رفه و معلوم شده که او زمانی پادشاه و زمانی بعدتر شاه خدایان بوده و سرانجام برای بودا شدن در آسمان توشیته استقرار یافته است[۳] و اکنون در آسمان توشیته دوباره متوجه میکنند تا در معیت او به زمین بازگردند[۴].
جهان در عصر ظهور میتریه: در این جهان، ساکنان بیشمار زمین هیچ جنایتی نمیکنند و عمل بدی از ایشان سرنمیزند و از خوبی کردن مسرورند. مردم بدون ضعف و نقیصه خواهند بود. آنان قوی، بزرگ و شادمانند، در حالیکه بیماری بسیار کمی در میان آنها وجود خواهد داشت. آنها از رنج خارها آزاد خواهند بود و با برگهای سبز خود را خواهند پوشاند. آنها بدون هیچ زحمتی برنج را برای خود فراهم میآورند و در این جهان است که میتریه دهرمه (دهرم – درم) – به معنای دینحقیقی- را اعلام خواهد کرد[۵]»[۶].
پاسخهای دیگر
با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته میشود:
«چنانکه در پارهای از کتب و مآخذ آمده است، در دین بودایی نیز، مسئله انتظار مطرح است. گفتهاند که در این آیین نیز انتظار هست. شخص مورد انتظار این آیین، بودای پنجم است.
«در پاسخ به این سؤال مقدمتاً باید به صورت مختصر با آیین بودا و مؤسس آن آشنا شد. آیین بودا که در حدود پنج قرن پیش از میلاد در هندوستان پدید آمد، در واقع واکنشی در برابر تفکرات انحصارطلبانه برهمنان هندو بود. اگر چه در بودیسم، وجود شخص بودا و شناختزندگی او در برابر اصل معنویبودا شدن، اهمیت چندانی ندارد، ولی اصول کلی بودیسم، به نحوی در مطالعه زندگی شخصیبودا روشن میشود. اندیشههای بودا، اگر چه متکی بر نوعی جهانبینی است و از این نظر دارای فلسفهای خاص است، ولی بیش تر آموزههای بودا، جنبه عملی و اخلاقی دارد. مجموعه اندیشههای بودا در تری پیتکا یا همان سه سبد که به آن کانون پالی میگویند، چند قرن پس از او جمع آوری شد. همه فرقههای بودایی در اعتقاد به جوهر نظریات بودا، که به چهار حقیقت مطلق مشهور است، مشترک هستند. این چهار حقیقت عبارتاند از:
حقیقت پایان رنج: وقتی میل و هوس از بین برود، همه رنجها پایان میپذیرد؛
حقیقت راه رهایی از رنج: راهِ رهایی از این رنج در هشت چیز خلاصه میشود: بینش درست، اندیشه درست، گفتار درست، کردار درست، معاش درست، تلاش درست، حضور ذهن و آگاهی درست، تمرکز حواس و یک دلی درست.
بعد از مرگبودا و در حالی که تنها راه انتقال آموزههای او، سنت شفاهی بود، در اثر تفاسیر مختلف گفتههای او، فرقههای گوناگون بودایی پدید آمد. دو فرقه مهم که در آیین بودا وجود دارد، عبارتاند از: هینه یانه و مهایانه. مکتب هینه یانه به معنای چرخ یا ارابه کوچک (لقبی که توسط مهایانه و به منظور تحقیر به آنها داده شد و بعدها به همین نام مشهور شدند)، در حقیقت خود را حافظسنت اصیل بودایی میدانست. در این مکتب، رستگاری برای همگان میسر نیست؛ چون پیمودن این راه، تواناییهای خاص خود را میخواهد.
مهایانه، به معنای چرخ یا ارابه بزرگ، در و اکنش به مکتب هینه یانه شکل گرفت، که با بازنگری در اصول آیین بودا و تحولی که در مفهوم بودی ستوه انجام گرفت، دامنه دستیابی به رستگاری را وسیع تر و گستردهتر دانست، و همین امر، موجب گسترش این مکتب شد.
برای روشن شدن مفهوم موعود و منجی در بودیسم، لازم است با دو مفهوم بودا و بودی ستوه بهتر آشنا شویم. بودا و بودی ستوه، در واقع عنوانهایی هستند برای موجوداتی علوی، که در رستگاریانسان مؤثرند. بودا، به نجات دهندگانی گفته میشود که در زمان گذشته به دنیا آمدهاند و ابتدا صورت بشری داشتهاند، سپس به مرتبه اشراق رسیده و پس از این که انسانها را به راه درست زندگی رهنمون شدهاند، به مقام نیروانا (فنای مطلق) رسیدهاند. سدارته گوتمه (بودا) از این نوع است. در اعتقاد بوداییان، بودا یک نوع اصل است که در زمانهای مختلف، خود را توسط شخصیتهای مختلف متجلی میکند.
اما بودی ستوهها، در حقیقت بوداهای بالقوه هستند که حیات جسمی فعلی ندارند. هر فردِ بودایی، قبل از رسیدن به مقامبودایی، یک بودی ستوه است، مثلاً سدارته پیش از بیداری، یک بودی ستوه بود. مفهوم بودی ستوه، اگر چه در متن تفکرات اصیل بودایی وجود داشت، ولی بیشتر توسط مهایانه مورد توجه و پردازش قرار گرفت. در مکتب هینه یانه، تنها دو بودا از این قبیل ذکر شده است که یکی همان گوتمه (سدارته؛ بودا) است و دیگری میتریه که یک بودی ستوه است و بودائیت او در حال کمون است.
اما در مهایانه توجه بیشتری به این موجودات علوی شده است. در این مکتب، سدارته (بودا) چهارمین بودا از بودایان زمینی است که به دنیا آمده است و پنجمین بودا که خواهد آمد و اکنون بودی ستوه است، همان میتریه است.
میتریه؛ منجی موعودبودایی: همان طور که گفته شد، مفهوم منجی و موعود در بودا را میتوان در همین مفهوم میتریه - که به رغم اختلافات موجود، در هر دو مکتب عمده بودایی مشترک است - به و ضوح دید. میتریه، بودی ستوهای است که در آینده میآید، و هم اکنون در حال کمون است. او منتظر است که زمان بروز و ظهور او در روی زمین آماده شود؛ در آن وقت، مرتبه شهود و اشراق را حاصل میکند، خلایق را در عصر خویش، همانند گوتمه، به سرمنزل سعادترهبری مینماید، و به همگان مژده رهایی داده آنها را از چرخه برگشت به دنیای سراسر رنجنجات میدهد. مفهوم میتریه در بودیسم - و خصوصاً در مکتب مهایانه - مورد احترام و بزرگی خاصی است، و از او تمثالها و پیکرهایی ساخته شده، و او را در نهایت مجد و بزرگی، به هیئت مردی نشسته که آماده برخاستن است، نشان دادهاند.
اگرچه در مورد جزئیات اتفاقات و زندگی میتریه به هنگام زندگی در این دنیا، معلومات یکسان و زیادی در متون مقدسبودایی وجود ندارد، ولی اعتقاد به آمدن او در بودیسم، یک اصل انکارناپذیر است.
در کانون پالی، نام میتریه در بخش چکه و تی سیهه ناده برده شده است و در آثار بودایی غیرپالی نیز چند اثر به میتریه اختصاص یافته است.
در مهاونسه، چنین اتفاقاتی را در مورد زمان آمدن میتریه میخوانیم: پس از آن که شاکیه مونی به پری نیروانه رسید، جهان پای به سراشیبی اجتماعی و کیهان شناختی نهاد. پنج هزار سال پس از آخرین بودا، آفتابِ آموزههای بودایی افول میکند و طول عمرآدمیان به ده سال فرو میکاهد. در این زمان، چرخه و ارونه و زندگی متحول میشود؛ به طوری که متوسط عمرمردم به هشتاد سال میرسد. با این عمرهای طولانی و زمینه مناسب برای تعالیمبودا، یک راهنما خواهد آمد. او برای مردمرفاه و بهروزی میآورد و آموزههای بودا را ترویج میکند. آن گاه که چنین فضای بهشت گونهای فراهم شد، میتریه از آسماننزول میکند و بودایی خویش را به کمال میرساند.