تفکر در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
==[[ارزش]] والای [[تفکر]] و اندیشهورزی== | ==[[ارزش]] والای [[تفکر]] و اندیشهورزی== | ||
*[[تفکّر]] را میتوان همچون وجودی که خود موجود است، و وجود موجودات به اوست-، و نیز همچون [[نور]] - که خود روشن است و [[آشکار]]، و نیز [[آشکار]] کنندة اشیاء - دانست؛ چه [[تفکّر]] خود روشن است و تمامی دانشها بواسطه او بوجود میآید و [[آشکار]] میگردد. از اینروست که [[پیشرفت]] در هر دو بُعد مادّی و [[معنوی]]، بواسطه آن پدید میآید؛ و هم از اینروست که او از تمامی اشیاء این عالم [[برتر]] و فراتر است. | *[[تفکّر]] را میتوان همچون وجودی که خود موجود است، و وجود موجودات به اوست-، و نیز همچون [[نور]] - که خود روشن است و [[آشکار]]، و نیز [[آشکار]] کنندة اشیاء - دانست؛ چه [[تفکّر]] خود روشن است و تمامی دانشها بواسطه او بوجود میآید و [[آشکار]] میگردد. از اینروست که [[پیشرفت]] در هر دو بُعد مادّی و [[معنوی]]، بواسطه آن پدید میآید؛ و هم از اینروست که او از تمامی اشیاء این عالم [[برتر]] و فراتر است. | ||
*[[تفکّر]] را هم به اعتبار متعلّقش | *[[تفکّر]] را هم به اعتبار متعلّقش: آنچه بدان [[فکر]] میکنند، و هم به اعتبار تفکّرکننده، مراتبی است؛ چه، چه بسیار اندیشهای که برای [[صاحب]] خود و نیز برای [[جامعه]] او فوائد بسیاری به همراه میآورد، و نیز چه بسیار [[اندیشه]] و اندیشهورزیها که تنها فائدهای اندک برای [[انسان]] متفکر و [[جامعه]] او بهمراه خواهد داشت!. | ||
*[[آیات]] بسیاری از [[قرآن کریم]] نشانگر آن است، که اندیشهورزی و تعقّل سخت [[محبوب]] [[حضرت حق]] است؛ و فراتر از این شماری از این [[آیات]]، نشان میدهد که [[هدف]] نهائی از [[نزول]] این [[کتاب آسمانی]]، [[تفکّر]] و تأمّل در آن بوده است. در شمار این [[آیات]] است: {{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«(آنان را) با برهانها (ی روشن) و نوشتهها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستادهاند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.</ref>. | *[[آیات]] بسیاری از [[قرآن کریم]] نشانگر آن است، که اندیشهورزی و تعقّل سخت [[محبوب]] [[حضرت حق]] است؛ و فراتر از این شماری از این [[آیات]]، نشان میدهد که [[هدف]] نهائی از [[نزول]] این [[کتاب آسمانی]]، [[تفکّر]] و تأمّل در آن بوده است. در شمار این [[آیات]] است: {{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«(آنان را) با برهانها (ی روشن) و نوشتهها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستادهاند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.</ref>. | ||
*این دسته از [[آیات]]، بروشنی نشان میدهد که [[هدف]] نهائی از [[بعثت پیامبران]] نیز، همان فراخواندن به [[تفکّر]] و تعقّل بوده است. | *این دسته از [[آیات]]، بروشنی نشان میدهد که [[هدف]] نهائی از [[بعثت پیامبران]] نیز، همان فراخواندن به [[تفکّر]] و تعقّل بوده است. |
نسخهٔ ۱۸ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۴۱
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل تفکر (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مبدأ فکر و اندیشه
- در رتبهبندی فضائل، نمیتوان از اثری که در نتیجه هریک از آنها پدید میآید، چشم پوشید. فضیلت اندیشه و تفکّر اما، چون موفّقیّت در دنیا و آخرت را در پی خود دارد، در برترین مراتب قرار گرفته، شاید نتوان آن را به چشم دیگر فضائل دید؛ در حدیث است که: "ساعتی به تأمّل و اندیشه پرداختن، بهتر از یکسال عبادت کردن است"[۱][۲].
ارزش والای تفکر و اندیشهورزی
- تفکّر را میتوان همچون وجودی که خود موجود است، و وجود موجودات به اوست-، و نیز همچون نور - که خود روشن است و آشکار، و نیز آشکار کنندة اشیاء - دانست؛ چه تفکّر خود روشن است و تمامی دانشها بواسطه او بوجود میآید و آشکار میگردد. از اینروست که پیشرفت در هر دو بُعد مادّی و معنوی، بواسطه آن پدید میآید؛ و هم از اینروست که او از تمامی اشیاء این عالم برتر و فراتر است.
- تفکّر را هم به اعتبار متعلّقش: آنچه بدان فکر میکنند، و هم به اعتبار تفکّرکننده، مراتبی است؛ چه، چه بسیار اندیشهای که برای صاحب خود و نیز برای جامعه او فوائد بسیاری به همراه میآورد، و نیز چه بسیار اندیشه و اندیشهورزیها که تنها فائدهای اندک برای انسان متفکر و جامعه او بهمراه خواهد داشت!.
- آیات بسیاری از قرآن کریم نشانگر آن است، که اندیشهورزی و تعقّل سخت محبوب حضرت حق است؛ و فراتر از این شماری از این آیات، نشان میدهد که هدف نهائی از نزول این کتاب آسمانی، تفکّر و تأمّل در آن بوده است. در شمار این آیات است: ﴿وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ﴾[۳].
- این دسته از آیات، بروشنی نشان میدهد که هدف نهائی از بعثت پیامبران نیز، همان فراخواندن به تفکّر و تعقّل بوده است.
- بر همین اساس، از شماری دیگر از آیات قرآن کریم استفاده میشود که: تفکّر برای شناخت حضرت حق، برتر و والاتر از تعقّل برای شناخت دیگر موجودات است.
- بر همین اساس، میتوان گفت که برترین مراتب خردورزی به اعتبار متعلّق، تفکّر و اندیشه در معارف الهی - همچون مبدأ آفرینش، و پایان آن، و نبوّت و امامت، و قرآن کریم - است.
- پس از این مرتبه، مرتبة تفکّر در آفاق و انفس، و پس از آن تفکّر در تاریخ و احوال گذشتگان نیکوکار و بدکردار، و سرانجامِ آنان قرار دارد. و سرانجام پس از آن، تفکّر در علوم و مراتب گوناگون آن قرار میگیرد.
- این مراتب، بواسطه نیاز انسانها به این علوم، و یا بینیازی ایشان از آن، تعیین میشود[۴].
منابع
پانویس
- ↑ « تَفَكُّرُ سَاعَةٍ خَيْرٌ مِنْ عِبَادَةِ سَنَةٍ»؛ بحار الأنوار، ج ۷۱، ص ۳۲۷.
- ↑ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۳۵۱.
- ↑ «(آنان را) با برهانها (ی روشن) و نوشتهها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستادهاند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.
- ↑ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۳۶۹-۳۷۰.