خالد بن معمر بن سلمان سدوسی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'طی' به 'طی')
جز (جایگزینی متن - 'مانع' به 'مانع')
خط ۳۴: خط ۳۴:
==خالد در مجلس [[معاویه]]==
==خالد در مجلس [[معاویه]]==
*خالد پس از [[شهادت]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} نزد [[معاویه]] رفت و برای خود و قومش امان ‌طلبید. [[معاویه]] به او گفت: سبب و علت علاقه‌ات به [[علی]]{{ع}} چیست؟ خالد گفت: ای [[امیر]] مرا معاف‌دار. اما [[معاویه]] [[راضی]] نشد و [[اصرار]] کرد که علت را بگوید. ناچار خالد لب به سخن گشود و گفت: برای سه چیز [[حضرت علی]] را [[دوست]] می‌دارم: برای [[حلم]] و گذشتش به هنگام [[خشم]] و [[غضب]]؛ و [[صداقت]] و راستگویی‌اش به هنگام گفتن؛ و [[عدل]] و دادگستریش به هنگام [[حکم]] و [[قضاوت]]<ref>الفصول المهمه، ص۱۲۹؛ ر.ک: شرح ابن ابی الحدید، ج۱۸، ص۱۱ و در عقد الفرید، ج۲، ص۲۸۲، با این عبارت آمده که معاویه گفت: {{عربی|قَالَ مُعَاوِيَةُ بْنُ أَبِي سُفْيَانَ لِخَالِدِ بْنِ اَلْمُعْتَمِرِ عَلاَمَ حُبُّكَ لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ فَقَالَ أُحِبُّهُ عَلَى ثَلاَثٍ حِلْمِهِ إِذَا غَضِبَ وَ صِدْقِهِ إِذَا قَالَ وَ وَفَائِهِ إِذَا وَعَدَ }}.</ref>.
*خالد پس از [[شهادت]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} نزد [[معاویه]] رفت و برای خود و قومش امان ‌طلبید. [[معاویه]] به او گفت: سبب و علت علاقه‌ات به [[علی]]{{ع}} چیست؟ خالد گفت: ای [[امیر]] مرا معاف‌دار. اما [[معاویه]] [[راضی]] نشد و [[اصرار]] کرد که علت را بگوید. ناچار خالد لب به سخن گشود و گفت: برای سه چیز [[حضرت علی]] را [[دوست]] می‌دارم: برای [[حلم]] و گذشتش به هنگام [[خشم]] و [[غضب]]؛ و [[صداقت]] و راستگویی‌اش به هنگام گفتن؛ و [[عدل]] و دادگستریش به هنگام [[حکم]] و [[قضاوت]]<ref>الفصول المهمه، ص۱۲۹؛ ر.ک: شرح ابن ابی الحدید، ج۱۸، ص۱۱ و در عقد الفرید، ج۲، ص۲۸۲، با این عبارت آمده که معاویه گفت: {{عربی|قَالَ مُعَاوِيَةُ بْنُ أَبِي سُفْيَانَ لِخَالِدِ بْنِ اَلْمُعْتَمِرِ عَلاَمَ حُبُّكَ لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ فَقَالَ أُحِبُّهُ عَلَى ثَلاَثٍ حِلْمِهِ إِذَا غَضِبَ وَ صِدْقِهِ إِذَا قَالَ وَ وَفَائِهِ إِذَا وَعَدَ }}.</ref>.
*آری [[هیبت]] و [[قدرت]] [[معاویه]] [[مانع]] آن نشد که خالد [[ایمان راسخ]] خود نسبت به [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} را [[کتمان]] کند و [[کلام]] [[حق]] درباره آن [[حضرت]] نگوید.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۴۷۵-۴۷۶.</ref>
*آری [[هیبت]] و [[قدرت]] [[معاویه]] مانع آن نشد که خالد [[ایمان راسخ]] خود نسبت به [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} را [[کتمان]] کند و [[کلام]] [[حق]] درباره آن [[حضرت]] نگوید.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۴۷۵-۴۷۶.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ ‏۳ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۱۲

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

آمادگی خالد در جنگ صفین

خالد و اتهامی که زدوده شد

موضع‌گیری خالد در برابر علباء

سخنان آتشین خالد در معرکه صفین

نظر خالد پس از حیله معاویه

گفت و گو و مشاوره پرداختند. در این میان یکی از کسانی که اظهار نظر نمود، "خالد بن معمر سدوسی" بود. او خطاب به حضرت علی(ع) چنین پیشنهاد کرد: "ای امیرمؤمنان، ما روزی که حضور در رکاب شما را پذیرفتیم، بر آن بودیم که هرگز اجازه ندهیم احدی در این جنگ بر ما پیشی بگیرد و غیرت و رشادت بیشتری از خود نشان دهد، بلکه همواره تلاش کرده‌ایم که فداکارترین بخش سپاه شما باشیم. ما همه اینها را زاد و توشه آخرت خود ساخته‌ایم و بهترین امر در نظر ما آن است که قادر به انجام آن باشیم و از عهده‌اش برآییم، ما اگر چه در صحنه نبرد از همه پیشی گرفته‌ایم با این حال هم اکنون نظرمان این است که اگر شما صلاح بدانید، پیشنهاد دشمن را قبول کنیم و اگر نظر شما چیز دیگری است، بدون شک نظر شما برای ما برتر و بهتر است"[۱۵].

خالد در مجلس معاویه

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۴۷۰.
  2. وقعة صفین، ص۱۱۷.
  3. ر.ک: شرح ابن ابی الحدید، ج۳، ص۱۹۳.
  4. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۴۷۰-۴۷۱.
  5. این‌گونه آزادی و دموکراسی فقط در مکتب علی(ع) جود دارد و در هیچ جای دنیا و در هیچ مکتبی بافت نمی‌شود که فرمانده کل سپاه حاضر شود یکی از نیروهای مهم و دلاورش و فرمانده بخشی از سپاهش از او جدا شود و به سلامت به هر جا که خواهد برود و فقط به او اجازه ندهد به دشمن ملحق شود تا کمکی بر ضد خود او باشد و از مکاتبه او با معاویه که در جبهه مخالف او قرار دارد، صرف نظر نماید. کجایند مدعیان راه علی(ع) که نظاره کنند و دست از کینه و عداوت بردارند و با مخالفین خود مدارا کنند.
  6. شاید منشأ این شایعه، همان پیشنهاد علباء به جدا شدن خالد از علی(ع) بوده باشد که در ادامه خواهد آمد.
  7. وَ اَللَّهِ لَوْ نَعْلَمُ أَنَّهُ فَعَلَ لَقَتَلْنَاهُ
  8. وقعة صفین، ص۲۸۷ و شرح ابن ابی الحدید، ج۵، ص۲۲۵
  9. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۴۷۱-۴۷۳.
  10. شرح ابن ابی الحدید، ج۱۰، ص۲۵۰.
  11. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۴۷۳.
  12. ابن ابی الحدید، در شرح خود ج۵، ص۲۲۸ مینویسد: «خالد بن معمره» فرار کرد و مجددا به صفوف ربیعه بازگشت و این خطبه را خواند: «یا معشر ربیعه تا آخره»، اما ابن مزاحم در «وقعة صفین» مینویسد: گروهی از ربیعه فرار کردند نه خالد. با توجه به این که مدرک شرح ابن ابی الحدید همان وقعة صفین است، مدرک و قول صحیح وقعة صفین است نه شرح ابن ابی الحدید؛ و در ثانی آیا مگر ممکن است کسی فراری بوده باشد و بازگردد و برای قوم خود خطبه بخواند و آنها را به مقاومت دعوت کند. لذا به نظر میرسد این که ابن ابی الحدید گفته: فلما خالد بن معمر فقال: «یا معشر ربیعه..».... سهو قلم است و صحیح عبارت این است: «فلما رجع بعض ربیعة»....
  13. شرح این ابی الحدید، ج۵، ص۲۲۸.
  14. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۴۷۳-۴۷۴.
  15. يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ إِنَّا وَ اَللَّهِ مَا اِخْتَرْنَا هَذَا اَلْمَقَامَ أَنْ يَكُونَ أَحَدٌ هُوَ أَوْلَى بِهِ مِنَّا غَيْرَ أَنَّا جَعَلْنَاهُ ذُخْراً ...وقعة صفین، ص۴۸۵.
  16. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۴۷۴-۴۷۵.
  17. الفصول المهمه، ص۱۲۹؛ ر.ک: شرح ابن ابی الحدید، ج۱۸، ص۱۱ و در عقد الفرید، ج۲، ص۲۸۲، با این عبارت آمده که معاویه گفت: قَالَ مُعَاوِيَةُ بْنُ أَبِي سُفْيَانَ لِخَالِدِ بْنِ اَلْمُعْتَمِرِ عَلاَمَ حُبُّكَ لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ فَقَالَ أُحِبُّهُ عَلَى ثَلاَثٍ حِلْمِهِ إِذَا غَضِبَ وَ صِدْقِهِ إِذَا قَالَ وَ وَفَائِهِ إِذَا وَعَدَ .
  18. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۴۷۵-۴۷۶.