امی بودن پیامبر خاتم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴: | خط ۴: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
[[امی]]، منسوب به "اُمّ" و به معنای کسی است که سواد | [[امی]]، منسوب به "اُمّ" و به معنای کسی است که سواد خواندن و نوشتن و دانشی به [[کتابهای آسمانی]] نداشته باشد. امی، یکی از صفات رسول خدا{{صل}} است که در [[تورات]] و [[انجیل]] بدان اشاره شده است: {{متن قرآن|الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ}}<ref>«همان کسان که از فرستاده پیامآور درس ناخوانده پیروی میکنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته مییابند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.</ref>. | ||
[[فلسفه]] ناآشنایی [[رسول خدا]]{{صل}} با [[خواندن و نوشتن]] [[پیش از بعثت]]، آن بود تا کسی راهی برای ایجاد [[شک و تردید]] در [[رسالت]] آن | [[فلسفه]] ناآشنایی [[رسول خدا]]{{صل}} با [[خواندن و نوشتن]] [[پیش از بعثت]]، آن بود تا کسی راهی برای ایجاد [[شک و تردید]] در [[رسالت]] آن حضرت نیابد<ref>سید مرتضی، ج۱، ص۱۰۸؛ قرطبی، ج۱، ص۳۰۱.</ref>؛ چنان که [[قرآن کریم]] در آیه {{متن قرآن|وَمَا كُنْتَ تَتْلُو مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذًا لَارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ}}<ref>«و تو پیش از آن (قرآن) نه کتابی میخواندی و نه به دست خویش آن را مینوشتی که آنگاه، تباهاندیشان، بدگمان میشدند» سوره عنکبوت، آیه ۴۸.</ref> تصریح کرده که اگر آن حضرت پیش از بعثت، با خواندن و نوشتن آشنا بود، کسانی که درصدد [[تکذیب]] و ابطال سخنان ایشان بودند، در رسالت او شک و تردید میکردند. اما برخی چون [[سید مرتضی]]<ref>مرتضی، ج۱، ص۱۰۸.</ref> بر آناند که آن حضرت پس از [[بعثت]]، خواندن و نوشتن میدانست. | ||
البته درباره مفهوم "[[امی]]"، سه احتمال معروف "[[درس نخوانده]]"، "از [[مکه]] برخاسته یا در آن متولد شده" و "از میان [[امت]] [[قیام]] کرده" دیده میشود که معروفترین آنها همان درس نخوانده است که با موارد کاربرد این واژه نیز [[سازگاری]] دارد. اما این معنا نمیتواند درباره رسول خدا{{صل}} صادق باشد؛ چون آن حضرت در [[سیر]] [[عوالم]] [[باطنی]] خود، به چنان شایستگیای رسید که [[لیاقت]] [[فهم]] [[سخن]] [[خدا]] را یافته بود و [[خداوند متعال]] نیز کتاب و [[حکمت]] را به او آموخت: {{متن قرآن|وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ}}<ref>«پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیههایت را برای آنها میخواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی میآموزد و به آنها پاکیزگی میبخشد، برانگیز! بیگمان تویی که پیروزمند فرزانهای» سوره بقره، آیه ۱۲۹.</ref>. از اینرو، چطور ممکن است کسی که [[خداوند]] به او کتاب و حکمت آموخته، مانند کسی باشد که خواندن و نوشتن نمیدانست. البته این نیز از مسلمات [[تاریخی]] است که رسول خدا{{صل}} به [[مکتب]] نرفت و خط ننوشت و [[امی بودن]] را از [[جامعه جاهلی]] [[حجاز]] ریشه کن کرد<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۴۱.</ref>. | |||
==امی بودن [[پیامبر خاتم]] یکی از [[وجوه اعجاز قرآن]] == | ==امی بودن [[پیامبر خاتم]] یکی از [[وجوه اعجاز قرآن]] == | ||
[[قرآن کریم]]، کتابی است که با وجود کوچکی نسبی حجم، مشتمل بر انواعی از [[معارف]] و [[علوم]] و [[احکام]] و [[قوانین]] فردی و [[اجتماعی]] است و بررسی کامل هر دسته از آنها [[نیازمند]] به گروههای متخصصی است که در طول سالیان دراز، به تحقیق و تلاش [[علمی]] درباره آنها بپردازند و تدریجاً رازهای نهفته آن را [[کشف]] کنند و به حقایق بیشتری دست یابند هر چند [[کشف]] همه حقایق و [[اسرار]] آن، جز بهوسیله کسانی که دارای [[علم الهی]] و [[تأیید]] خدایی باشند میسّر نخواهد بود | [[قرآن کریم]]، کتابی است که با وجود کوچکی نسبی حجم، مشتمل بر انواعی از [[معارف]] و [[علوم]] و [[احکام]] و [[قوانین]] فردی و [[اجتماعی]] است و بررسی کامل هر دسته از آنها [[نیازمند]] به گروههای متخصصی است که در طول سالیان دراز، به تحقیق و تلاش [[علمی]] درباره آنها بپردازند و تدریجاً رازهای نهفته آن را [[کشف]] کنند و به حقایق بیشتری دست یابند هر چند [[کشف]] همه حقایق و [[اسرار]] آن، جز بهوسیله کسانی که دارای [[علم الهی]] و [[تأیید]] خدایی باشند میسّر نخواهد بود. | ||
این مجموعههای گوناگون که شامل ژرفترین و بلندترین [[معارف]]، و والاترین و ارزشمندترین [[دستورات اخلاقی]]، و عادلانه ترین و استوارترین [[قوانین]] [[حقوقی]] و جزائی، و حکیمانه ترین [[مناسک]] [[عبادی]] و [[احکام]] فردی و [[اجتماعی]]، و سودمندترین [[مواعظ]] و [[اندرزها]]، و آموزنده ترین نکات [[تاریخی]]، و سازنده ترین شیوههای [[تعلیم و تربیت]]، و در یک جمله: حاوی همه اصول مورد نیاز [[بشر]] برای [[سعادت دنیا]] و [[آخرت]] است با اسلوبی [[بدیع]] و بی سابقه، در هم آمیخته شده، به گونهای که همه قشرهای [[جامعه]] بتوانند به فراخور استعدادشان از آن، بهرهمند شوند | این مجموعههای گوناگون که شامل ژرفترین و بلندترین [[معارف]]، و والاترین و ارزشمندترین [[دستورات اخلاقی]]، و عادلانه ترین و استوارترین [[قوانین]] [[حقوقی]] و جزائی، و حکیمانه ترین [[مناسک]] [[عبادی]] و [[احکام]] فردی و [[اجتماعی]]، و سودمندترین [[مواعظ]] و [[اندرزها]]، و آموزنده ترین نکات [[تاریخی]]، و سازنده ترین شیوههای [[تعلیم و تربیت]]، و در یک جمله: حاوی همه اصول مورد نیاز [[بشر]] برای [[سعادت دنیا]] و [[آخرت]] است با اسلوبی [[بدیع]] و بی سابقه، در هم آمیخته شده، به گونهای که همه قشرهای [[جامعه]] بتوانند به فراخور استعدادشان از آن، بهرهمند شوند. | ||
فراهم آوردن همه این [[معارف]] و حقایق در چنین مجموعهای، فراتر از توان انسانهای عادی است. ولی آنچه بر شگفتی آن میافزاید این است که این [[کتاب]] [[عظیم]] بهوسیله یک فرد [[درس نخوانده]] و [[تعلیم]] ندیده که هرگز قلمی بر کاغذ نیاورده و در محیطی دور از [[تمدن]] و [[فرهنگ]]، پرورش یافته بود عرضه شد. و عجیبتر آنکه در [[زندگی]] [[چهل]] ساله قبل از بعثتش نمونهای از این سخنان، از وی شنیده نشده بود و در دوران رسالتش هم آنچه را بهعنوان [[وحی الهی]]، ارائه میکرد اسلوب ویژه و هماهنگ و موزونی داشت که کاملا آن را از دیگر سخنانش متمایز میساخت و تفاوت آشکاری میان این کتاب با سایر سخنان وی مشهود و محسوس بود | فراهم آوردن همه این [[معارف]] و حقایق در چنین مجموعهای، فراتر از توان انسانهای عادی است. ولی آنچه بر شگفتی آن میافزاید این است که این [[کتاب]] [[عظیم]] بهوسیله یک فرد [[درس نخوانده]] و [[تعلیم]] ندیده که هرگز قلمی بر کاغذ نیاورده و در محیطی دور از [[تمدن]] و [[فرهنگ]]، پرورش یافته بود عرضه شد. و عجیبتر آنکه در [[زندگی]] [[چهل]] ساله قبل از بعثتش نمونهای از این سخنان، از وی شنیده نشده بود و در دوران رسالتش هم آنچه را بهعنوان [[وحی الهی]]، ارائه میکرد اسلوب ویژه و هماهنگ و موزونی داشت که کاملا آن را از دیگر سخنانش متمایز میساخت و تفاوت آشکاری میان این کتاب با سایر سخنان وی مشهود و محسوس بود. | ||
[[قرآن کریم]] با اشاره به این نکات میفرماید: {{متن قرآن|وَمَا كُنتَ تَتْلُو مِن قَبْلِهِ مِن كِتَابٍ وَلا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذًا لّارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ}}<ref> و تو پیش از آن (قرآن) نه کتابی میخواندی و نه به دست خویش آن را مینوشتی که آنگاه، تباهاندیشان، بدگمان میشدند؛ سوره عنکبوت، | [[قرآن کریم]] با اشاره به این نکات میفرماید: {{متن قرآن|وَمَا كُنتَ تَتْلُو مِن قَبْلِهِ مِن كِتَابٍ وَلا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذًا لّارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ}}<ref> و تو پیش از آن (قرآن) نه کتابی میخواندی و نه به دست خویش آن را مینوشتی که آنگاه، تباهاندیشان، بدگمان میشدند؛ سوره عنکبوت، آیه۴۸.</ref>. | ||
و در جای دیگر میفرماید: {{متن قرآن|قُل لَّوْ شَاء اللَّهُ مَا تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَلاَ أَدْرَاكُم بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُرًا مِّن قَبْلِهِ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ}}<ref> بگو اگر خداوند میخواست آن را برای شما نمیخواندم و او شما را از آن آگاه نمیکرد؛ پیش از آن (هم) من در میان شما روزگاری دراز زیستهام پس آیا خرد نمیورزید؟؛ سوره یونس، آیه:۱۶.</ref> یعنی: اگر [[خدا]] خواسته بود این کتاب را بر شما [[تلاوت]] نمیکردم و شما را از آن، [[آگاه]] نمیساختم، چه اینکه قبلا عمری را در میان شما سپری کردم در حالی که نمونهای از این سخنان از من نشیدند مگر نمیفهمید؟! و به احتمال [[قوی]]، [[آیه]] {{متن قرآن|فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ}} نیز اشاره به همین جهت [[اعجاز]] است یعنی احتمال [[قوی]] دارد که [[ضمیر]] {{متن قرآن|مِّثْلِهِ}} به {{متن قرآن|عَبْدِنَا}} برگردد | و در جای دیگر میفرماید: {{متن قرآن|قُل لَّوْ شَاء اللَّهُ مَا تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَلاَ أَدْرَاكُم بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُرًا مِّن قَبْلِهِ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ}}<ref> بگو اگر خداوند میخواست آن را برای شما نمیخواندم و او شما را از آن آگاه نمیکرد؛ پیش از آن (هم) من در میان شما روزگاری دراز زیستهام پس آیا خرد نمیورزید؟؛ سوره یونس، آیه:۱۶.</ref> یعنی: اگر [[خدا]] خواسته بود این کتاب را بر شما [[تلاوت]] نمیکردم و شما را از آن، [[آگاه]] نمیساختم، چه اینکه قبلا عمری را در میان شما سپری کردم در حالی که نمونهای از این سخنان از من نشیدند مگر نمیفهمید؟! و به احتمال [[قوی]]، [[آیه]] {{متن قرآن|فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ}} نیز اشاره به همین جهت [[اعجاز]] است یعنی احتمال [[قوی]] دارد که [[ضمیر]] {{متن قرآن|مِّثْلِهِ}} به {{متن قرآن|عَبْدِنَا}} برگردد. | ||
'''حاصل آنکه:''' اگر به فرض محال، امکان داشته باشد که صدها گروه دانشمند و متخصص با [[همکاری]] و [[همیاری]] یکدیگر، چنین کتابی را تهیه کنند اما هرگز یک فرد [[درس نخوانده]]، از عهده چنین کاری برنخواهد آمد<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، | '''حاصل آنکه:''' اگر به فرض محال، امکان داشته باشد که صدها گروه دانشمند و متخصص با [[همکاری]] و [[همیاری]] یکدیگر، چنین کتابی را تهیه کنند اما هرگز یک فرد [[درس نخوانده]]، از عهده چنین کاری برنخواهد آمد<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص۲۶۵ ـ ۲۶۶.</ref>. | ||
[[پیامبر اکرم]] در تمام [[عمر]] خویش در برابر هیچ آموزگاری زانو نزد و هیچگاه خطی ننوشت. او [[چهل]] [[سال]] در میان قومی غیر متمدن زیست و هرگز از [[علم]] و دانشی دم نزد؛ در طی این دوران، تنها دو بار به خارج از [[حجاز]] و آنهم به [[همراهی]] کاروان تجاری سفر کرد. | [[پیامبر اکرم]] در تمام [[عمر]] خویش در برابر هیچ آموزگاری زانو نزد و هیچگاه خطی ننوشت. او [[چهل]] [[سال]] در میان قومی غیر متمدن زیست و هرگز از [[علم]] و دانشی دم نزد؛ در طی این دوران، تنها دو بار به خارج از [[حجاز]] و آنهم به [[همراهی]] کاروان تجاری سفر کرد. |
نسخهٔ ۱۱ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۵۰
مقدمه
امی، منسوب به "اُمّ" و به معنای کسی است که سواد خواندن و نوشتن و دانشی به کتابهای آسمانی نداشته باشد. امی، یکی از صفات رسول خدا(ص) است که در تورات و انجیل بدان اشاره شده است: ﴿الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ﴾[۱].
فلسفه ناآشنایی رسول خدا(ص) با خواندن و نوشتن پیش از بعثت، آن بود تا کسی راهی برای ایجاد شک و تردید در رسالت آن حضرت نیابد[۲]؛ چنان که قرآن کریم در آیه ﴿وَمَا كُنْتَ تَتْلُو مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذًا لَارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ﴾[۳] تصریح کرده که اگر آن حضرت پیش از بعثت، با خواندن و نوشتن آشنا بود، کسانی که درصدد تکذیب و ابطال سخنان ایشان بودند، در رسالت او شک و تردید میکردند. اما برخی چون سید مرتضی[۴] بر آناند که آن حضرت پس از بعثت، خواندن و نوشتن میدانست.
البته درباره مفهوم "امی"، سه احتمال معروف "درس نخوانده"، "از مکه برخاسته یا در آن متولد شده" و "از میان امت قیام کرده" دیده میشود که معروفترین آنها همان درس نخوانده است که با موارد کاربرد این واژه نیز سازگاری دارد. اما این معنا نمیتواند درباره رسول خدا(ص) صادق باشد؛ چون آن حضرت در سیر عوالم باطنی خود، به چنان شایستگیای رسید که لیاقت فهم سخن خدا را یافته بود و خداوند متعال نیز کتاب و حکمت را به او آموخت: ﴿وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ﴾[۵]. از اینرو، چطور ممکن است کسی که خداوند به او کتاب و حکمت آموخته، مانند کسی باشد که خواندن و نوشتن نمیدانست. البته این نیز از مسلمات تاریخی است که رسول خدا(ص) به مکتب نرفت و خط ننوشت و امی بودن را از جامعه جاهلی حجاز ریشه کن کرد[۶].
امی بودن پیامبر خاتم یکی از وجوه اعجاز قرآن
قرآن کریم، کتابی است که با وجود کوچکی نسبی حجم، مشتمل بر انواعی از معارف و علوم و احکام و قوانین فردی و اجتماعی است و بررسی کامل هر دسته از آنها نیازمند به گروههای متخصصی است که در طول سالیان دراز، به تحقیق و تلاش علمی درباره آنها بپردازند و تدریجاً رازهای نهفته آن را کشف کنند و به حقایق بیشتری دست یابند هر چند کشف همه حقایق و اسرار آن، جز بهوسیله کسانی که دارای علم الهی و تأیید خدایی باشند میسّر نخواهد بود.
این مجموعههای گوناگون که شامل ژرفترین و بلندترین معارف، و والاترین و ارزشمندترین دستورات اخلاقی، و عادلانه ترین و استوارترین قوانین حقوقی و جزائی، و حکیمانه ترین مناسک عبادی و احکام فردی و اجتماعی، و سودمندترین مواعظ و اندرزها، و آموزنده ترین نکات تاریخی، و سازنده ترین شیوههای تعلیم و تربیت، و در یک جمله: حاوی همه اصول مورد نیاز بشر برای سعادت دنیا و آخرت است با اسلوبی بدیع و بی سابقه، در هم آمیخته شده، به گونهای که همه قشرهای جامعه بتوانند به فراخور استعدادشان از آن، بهرهمند شوند.
فراهم آوردن همه این معارف و حقایق در چنین مجموعهای، فراتر از توان انسانهای عادی است. ولی آنچه بر شگفتی آن میافزاید این است که این کتاب عظیم بهوسیله یک فرد درس نخوانده و تعلیم ندیده که هرگز قلمی بر کاغذ نیاورده و در محیطی دور از تمدن و فرهنگ، پرورش یافته بود عرضه شد. و عجیبتر آنکه در زندگی چهل ساله قبل از بعثتش نمونهای از این سخنان، از وی شنیده نشده بود و در دوران رسالتش هم آنچه را بهعنوان وحی الهی، ارائه میکرد اسلوب ویژه و هماهنگ و موزونی داشت که کاملا آن را از دیگر سخنانش متمایز میساخت و تفاوت آشکاری میان این کتاب با سایر سخنان وی مشهود و محسوس بود.
قرآن کریم با اشاره به این نکات میفرماید: ﴿وَمَا كُنتَ تَتْلُو مِن قَبْلِهِ مِن كِتَابٍ وَلا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذًا لّارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ﴾[۷].
و در جای دیگر میفرماید: ﴿قُل لَّوْ شَاء اللَّهُ مَا تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَلاَ أَدْرَاكُم بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُرًا مِّن قَبْلِهِ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ﴾[۸] یعنی: اگر خدا خواسته بود این کتاب را بر شما تلاوت نمیکردم و شما را از آن، آگاه نمیساختم، چه اینکه قبلا عمری را در میان شما سپری کردم در حالی که نمونهای از این سخنان از من نشیدند مگر نمیفهمید؟! و به احتمال قوی، آیه ﴿فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ﴾ نیز اشاره به همین جهت اعجاز است یعنی احتمال قوی دارد که ضمیر ﴿مِّثْلِهِ﴾ به ﴿عَبْدِنَا﴾ برگردد.
حاصل آنکه: اگر به فرض محال، امکان داشته باشد که صدها گروه دانشمند و متخصص با همکاری و همیاری یکدیگر، چنین کتابی را تهیه کنند اما هرگز یک فرد درس نخوانده، از عهده چنین کاری برنخواهد آمد[۹].
پیامبر اکرم در تمام عمر خویش در برابر هیچ آموزگاری زانو نزد و هیچگاه خطی ننوشت. او چهل سال در میان قومی غیر متمدن زیست و هرگز از علم و دانشی دم نزد؛ در طی این دوران، تنها دو بار به خارج از حجاز و آنهم به همراهی کاروان تجاری سفر کرد.
چنین شخصیتی ناگهان مطلبی آورد که بزرگان و ادبا و شعرای نامآور عرب در مقابلش زانو زدند، کتابی با این عظمت و معارف ژرف و گسترده[۱۰].
بنابراین، ظهور چنین کتابی با این ویژگیها از فرد تحصیل نکردهای، مبیّن جهت دیگری از جهات اعجاز آن میباشد[۱۱].
منابع
پانویس
- ↑ «همان کسان که از فرستاده پیامآور درس ناخوانده پیروی میکنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته مییابند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.
- ↑ سید مرتضی، ج۱، ص۱۰۸؛ قرطبی، ج۱، ص۳۰۱.
- ↑ «و تو پیش از آن (قرآن) نه کتابی میخواندی و نه به دست خویش آن را مینوشتی که آنگاه، تباهاندیشان، بدگمان میشدند» سوره عنکبوت، آیه ۴۸.
- ↑ مرتضی، ج۱، ص۱۰۸.
- ↑ «پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیههایت را برای آنها میخواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی میآموزد و به آنها پاکیزگی میبخشد، برانگیز! بیگمان تویی که پیروزمند فرزانهای» سوره بقره، آیه ۱۲۹.
- ↑ محمدی، رمضان، مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص۴۱.
- ↑ و تو پیش از آن (قرآن) نه کتابی میخواندی و نه به دست خویش آن را مینوشتی که آنگاه، تباهاندیشان، بدگمان میشدند؛ سوره عنکبوت، آیه۴۸.
- ↑ بگو اگر خداوند میخواست آن را برای شما نمیخواندم و او شما را از آن آگاه نمیکرد؛ پیش از آن (هم) من در میان شما روزگاری دراز زیستهام پس آیا خرد نمیورزید؟؛ سوره یونس، آیه:۱۶.
- ↑ مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ص۲۶۵ ـ ۲۶۶.
- ↑ ر.ک. سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، ج۲، ص ۱۰۷-۱۰۸؛ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص ۱۹۲ - ۱۹۳.
- ↑ مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ص۲۶۶.