رقیم: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
با استفاده از مدارک مذکور؛ به خوبی روشن میشود، که [[کهف]] و رقیم، دو مکان جدا از هم نیستند و حادثه [[اصحاب کهف]]، در کوهی رخ داده که آن [[کوه]]، در سرزمینی به نام رقیم است و یا آن که، بعد از [[نصب]] تابلو اسامی آن [[جوانان]] [[موحد]]؛ بر در [[غار]]، آن مکان به نام رقیم مشهور شده است. | با استفاده از مدارک مذکور؛ به خوبی روشن میشود، که [[کهف]] و رقیم، دو مکان جدا از هم نیستند و حادثه [[اصحاب کهف]]، در کوهی رخ داده که آن [[کوه]]، در سرزمینی به نام رقیم است و یا آن که، بعد از [[نصب]] تابلو اسامی آن [[جوانان]] [[موحد]]؛ بر در [[غار]]، آن مکان به نام رقیم مشهور شده است. | ||
به هر لحاظ، از آنجا که رقیم و کهف طبق شواهد مذکور؛ نمیتواند بیش از یک محل حادثه باشد.<ref>[[محمد حسن عرب|عرب، محمد حسن]]، [[دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید (کتاب)|دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید]]، ص ۲۹۵.</ref> | به هر لحاظ، از آنجا که رقیم و کهف طبق شواهد مذکور؛ نمیتواند بیش از یک محل حادثه باشد.<ref>[[محمد حسن عرب|عرب، محمد حسن]]، [[دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید (کتاب)|دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید]]، ص ۲۹۵.</ref> | ||
==الرَّقیم== | |||
دهی است در یک فرسخی امّان (پایتخت [[اردن]] کنونی) در مرز صحرا، دارای غاری با دو درگاه بزرگ و کوچک و سه [[قبر]].<ref>مقدسی، احسن التقاسیم، ص۱۷۵.</ref> «[[حموی]]» هم از رقیم به عنوان محلی نزدیک البلقا در حومه [[شام]] یاد کرده، توضیحات مفصلی در این باب ارائه کرده است.<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۶۰. جهت مطالعه این توضیحات، رجوع کنید به صفحات ۶۱ و ۶۲ همین کتاب.</ref> برخی از اقلیم شناسان، [[کهف]] و رقیم را در بلاد [[روم]] گفتهاند<ref>ر.ک. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۶۱.</ref> و بعضی دیگر، آن را نزدیک [[امان]] دانستهاند.<ref>ر. ک. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۶۱.</ref>برخی هم، کهف و رقیم را در بلاد [[اندلس]] گفتهاند.<ref>ر. ک. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۶۱.</ref> ضمن این که برخی دیگر از اقوال هم، حاکی از آن است که کهف، غاری در حومه امان و [[مسکن]] [[اصحاب کهف]] و [[شهر]] باستانی «پترا» در اردن، همان «رقیم» است.<ref>[[عاتق بن غيث بلادی|بلادی، عاتق بن غيث]]، [[معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة (کتاب)|معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة]] ص ۲۶۶.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:IM010435.jpg|22px]] [[محمد حسن عرب|عرب، محمد حسن]]، [[دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید (کتاب)|'''دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید''']] | # [[پرونده:IM010435.jpg|22px]] [[محمد حسن عرب|عرب، محمد حسن]]، [[دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید (کتاب)|'''دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید''']] | ||
# [[پرونده:IM010527.jpg|22px]] [[عاتق بن غيث بلادی|بلادی، عاتق بن غيث]]، [[معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة (کتاب)|'''معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۰۹
اصحاب رقیم کیانند؟
﴿أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا﴾[۱]. در آیه فوق، واژه کهف، نام مکانی است که در آیه فوق ذکر شده و به دنبال آن کلمه رقیم، نیز آمده است و چنین به نظر میرسد؛ که هر دو واژه مترادف باشند، که به کلمه اصحاب نسبت داده شدهاند. ابتدا لازم است؛ رابطه و هم معنایی دو واژه کهف و رقیم روشن گردد؛ تا چنانچه هر دو، به معنی یک مکان واحد باشند؛ به توضیح جغرافیایی واژه دوم، که بحث اصلی این گفتار است؛ بپردازیم.[۲]
معنی کهف چیست؟
در قاموس قرآن، زیر واژه کهف، چنین بیان شده: «غار وسیع، و اگر کوچک باشد، به آن غار گویند، نه کهف، چنان که در قاموس و مجمع است، ولی راغب آن را مطلق غار گفته است. در عبارت صحاح، قاموس، مصباح و اقرب، قید المنقور ذکر شده یعنی غار کنده شده، از این به نظر میآید؛ که کهف، غار طبیعی نیست. این لفظ، شش بار، در قرآن آمده و همه در سوره کهفاند».[۳]
رقیم یعنی چه؟
برخی از دانشمندان، در مورد این واژه مینویسند: «و اما رقیم، در اصل از ماده رقم به معنی نوشتن است و به عقیده غالب مفسران، این نام دیگری است، برای اصحاب کهف،؛ چراکه سرانجام، نام آنها را بر لوحهای نوشته و بر در غار نصب کردند. بعضی، نیز آن را نام کوهی میدانند که غار در آن واقع شده بود و بعضی آن را سرزمینی میدانند که آن کوه در آن بوده و بعضی نام شهر و دیاری، که اصحاب کهف از آن بیرون آمدند، ولی معنی اول صحیحتر به نظر میرسد. اما، این که، بعضی احتمال دادهاند اصحاب رقیم گروه دیگری، غیر از اصحاب کهف بودهاند و در بعضی از اخبار، داستانی برای آنها نقل شده است؛ با ظاهر آیه هماهنگ نیست،؛ چراکه ظاهر آیه فوق، این است که اصحاب کهف و رقیم، یک گروه بودند و لذا بعد از ذکر این دو عنوان، تنها به بیان داستان اصحاب کهف میپردازد و مطلقاً سخنی از غیر آنها به میان نمیآورد و این خود دلیل وحدت است»[۴].
در فرهنگ لغات قرآن، زیر واژه رقیم چنین ضبط شده است: «رقیم، نوشته، نام شهری در شام، با نام وادی، که میان عقبه و ایله در جنوب شام واقع شده و بعد شهری در آن اطراف آباد گردیده. رومیها آنجا را پتره petra یا صخره نامیدند و مرکز رفت و آمد کاروانها شد». در قاموس قرآن، بعد از نقل آیه ۹ سوره کهف، در مورد رقیم این گونه اظهار شده است: «رقیم به معنی مرقوم و نوشته است، که نام و حکایت آنها [اصحاب کهف] را در لوحی نوشتند و اصحاب رقیم خواندند». عیاشی، در تفسیر خود، از امام صادق(ع) نقل کرده، آنها [اصحاب کهف] قومی بودند، که فرار کردند. شاه زمان، نام و نام پدران و نام عشایر آنها را، در صحیفههای فلزی نوشت. آن است قول خدا ﴿أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ﴾. طبرسی از جمله اقوال؛ این قول را نقل کرده: که رقیم لوحی است، از سنگ که قصه اصحاب کهف را، در آن نوشته و در باب غار گذاشتند... و نیز گفتهاند، رقیم نام کوهی است که غار، در آن قرار داشت و ایضاً رقیم، نام شهر اصحاب کهف است[۵].
برخی از نویسندگان[۶]، مینویسد: «در روایت منسوب به حضرت علی(ع)، رقیم اسم غاری است؛ که اصحاب کهف، در آن مأوا گزیدند، (به نظر نگارنده) رقیم، معرب آرتمس است و هم او در همان کتاب[۷]، در مورد آرتمس نقل میکند؛ که آرتمس، یا اوطامیس الهه یونانی است؛ که رومیان او را دیانا نامیدهاند. برخی از دانشمندان و بزرگان مینویسند: «رقیم هم اسم دهی است، نزدیک شهر عمان، که قصر یزید بن عبدالملک در آنجا است، البته قصر دیگری هم، در قریهای دیگر نزدیک به آن دارد، که نامش موقر است و شاعر که گفته: یر زن علی تنا نیه یزیداً با کناف الموقر و الرقیم. یعنی، آن زمان بر بالای آن کاخ، یزید را دیدار میکنند؛ در حالی که موقر و رقیم در چشمانداز ایشان است و شهر عمان امروزی هم، در جای شهر فیلادلفیا، که معروفترین و زیباترین شهرهای آن عصر بوده؛ ساخته شده است و این شهر، تا قبل از ظهور دعوت اسلامی بوده و خود آن شهر و پیرامونش، از اوائل قرن دوم میلادی، تحت استیلای حکومت روم بود؛ تا آنکه سپاه اسلام، سرزمین مقدس را فتح کرد».[۸]
نتیجه پژوهش
با استفاده از مدارک مذکور؛ به خوبی روشن میشود، که کهف و رقیم، دو مکان جدا از هم نیستند و حادثه اصحاب کهف، در کوهی رخ داده که آن کوه، در سرزمینی به نام رقیم است و یا آن که، بعد از نصب تابلو اسامی آن جوانان موحد؛ بر در غار، آن مکان به نام رقیم مشهور شده است. به هر لحاظ، از آنجا که رقیم و کهف طبق شواهد مذکور؛ نمیتواند بیش از یک محل حادثه باشد.[۹]
الرَّقیم
دهی است در یک فرسخی امّان (پایتخت اردن کنونی) در مرز صحرا، دارای غاری با دو درگاه بزرگ و کوچک و سه قبر.[۱۰] «حموی» هم از رقیم به عنوان محلی نزدیک البلقا در حومه شام یاد کرده، توضیحات مفصلی در این باب ارائه کرده است.[۱۱] برخی از اقلیم شناسان، کهف و رقیم را در بلاد روم گفتهاند[۱۲] و بعضی دیگر، آن را نزدیک امان دانستهاند.[۱۳]برخی هم، کهف و رقیم را در بلاد اندلس گفتهاند.[۱۴] ضمن این که برخی دیگر از اقوال هم، حاکی از آن است که کهف، غاری در حومه امان و مسکن اصحاب کهف و شهر باستانی «پترا» در اردن، همان «رقیم» است.[۱۵]
منابع
پانویس
- ↑ «آیا پنداشتهای که اصحاب کهف و رقیم از نشانههای ما (چیزی) شگرف بودهاند؟» سوره کهف، آیه ۹.
- ↑ عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۲۹۲.
- ↑ عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۲۹۲.
- ↑ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۳۵۵.
- ↑ مجمع کشاف.
- ↑ دکتر خزائلی، اعلام قرآن، ص۱۷۶.
- ↑ اعلام قرآن، ص۱۷۹.
- ↑ عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۲۹۳.
- ↑ عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۲۹۵.
- ↑ مقدسی، احسن التقاسیم، ص۱۷۵.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۶۰. جهت مطالعه این توضیحات، رجوع کنید به صفحات ۶۱ و ۶۲ همین کتاب.
- ↑ ر.ک. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۶۱.
- ↑ ر. ک. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۶۱.
- ↑ ر. ک. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۶۱.
- ↑ بلادی، عاتق بن غيث، معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة ص ۲۶۶.