توحید عبادی: تفاوت میان نسخهها
(←پانویس) |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
توحید عبادی | توحید عبادی عبارت است از اختصاص [[پرستش]] به [[خدای متعال]]. [[توحید]] در لغت از ماده «وحد» به معنای افراد است<ref>ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۶، ص۹۰؛ فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج۳، ص۲۸۱.</ref>. لفظ «[[عبادی]]» نیز منسوب به «[[عبادت]]» است که در [[مقام]] نسبت، «تاء تأنیث» حذف شده و «عبادی» خوانده میشود. بر این اساس معنای «[[توحید در عبادت]]» منفرد ساختن پرستش خواهد بود و چون موضوع سخن، [[خدا]]ست، معنای آن، انحصار پرستش و عبادت به خداوند است. | ||
توحید در عبادت، والاترین [[هدف]] [[بعثت پیامبران]] [[الهی]] و اصل مشترک همه [[ادیان آسمانی]] بوده و همه [[مسلمانان]] در نمازهای روزانه خود به این اصل اعتراف میکنند {{متن قرآن|إِيَّاكَ نَعْبُدُ}}<ref>«تنها تو را میپرستیم» سوره فاتحه، آیه ۵.</ref>. بر این اساس، [[وجوب]] [[پرستش خدا]] و دوری از پرستش غیر او، امری مسلّم بوده و کسی در این قاعده کلی مخالفتی ندارد<ref>سبحانی، جعفر، سیمای عقائد شیعه، ص۶۲.</ref>؛ تنها [[اختلاف]] در معنای عبادت و مصادیق آن است<ref>[[جعفر سبحانی|سبحانی، جعفر]]، [[توحید عبادی (مقاله)|مقاله «توحید عبادی»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۳ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی، ج۳]]، ص۸۷؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۲۰۳.</ref>. | |||
[[ | |||
آنان | == معنای عبادت == | ||
[[عالمان]] لغت واژه عبادت را به [[نرمش]] و [[ذلت]]<ref>معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۲۰۵.</ref>، [[اطاعت]] کردن<ref>القاموس المحیط، ج۱، ص۵۹۶.</ref>، [[طاعت]] همراه با [[خضوع]]<ref>لسان العرب، ج۹، ص۱۲؛ تاج العروس، ج۸، ص۳۳۱؛ اقرب الموارد، ج۲، ص۷۸۸.</ref>، [[انقیاد]] همراه با خضوع<ref>المصباح المنیر، ج۲، ص۴۲.</ref> و اظهار ذلت<ref>المفردات فی غریب القرآن، ص۳۱۹.</ref> تعریف کردهاند. میان [[تفسیر]] لغویان و مفهوم [[عبادت]] عموم و خصوص من وجه است. در رابطه با تفسیر عبادت به «[[خضوع]]» و «تذلل» نیز اشکال وارد است که مفهوم این دو واژه گستردهتر از مفهوم عبادت بوده و نسبت میان آن دو عموم و خصوص مطلق است؛ زیرا خضوع و تذلل [[انسان]] در برابر پدر و مادر، با توجه به [[دستور خداوند]] بر آن{{متن قرآن|وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ}}<ref>«و از سر مهر برای آنان به خاکساری افتادگی کن» سوره اسراء، آیه ۲۴.</ref> ارتباطی به «عبادت» به معنای [[پرستش]] ندارد<ref>[[جعفر سبحانی|سبحانی، جعفر]]، [[توحید عبادی (مقاله)|مقاله «توحید عبادی»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۳ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی، ج۳]]، ص۸۷.</ref>. | |||
== توحید عبادی از دیدگاه [[عقل]] و نقل == | |||
از منظر [[خرد]]، همه ممکنات (ما سوی [[الله]]) [[فقیر]] و نیازمندند و فی نفسه فاقد هر نوع کمال و [[جمال]] و اگر در مرحله بعد، واجد کمالی میگردند به خاطر لطفی است که از جانب [[آفریدگار]] به آنان میشود<ref>سوره فاطر، آیه ۱۵.</ref>. بنابراین تنها مبدأ کمال است که سزاوار پرستش است چون همه [[کمالات]] از جانب او به [[جهان]] امکان افاضه میشود<ref> مفاتیح الغیب، ج۱، ص۲۰۸.</ref>. | |||
اما از منظر نقل، مهمترین [[آیه]] [[قرآن کریم]] که با [[صراحت]] به [[توحید در عبادت]] و [[نفی]] تمام معبودها میپردازد آیه پنجم از [[سوره حمد]] است: {{متن قرآن|إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ}}<ref>«تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم» سوره فاتحه، آیه ۵.</ref>. این آیه به اتفاق همه [[مفسران]]، عبادت را منحصر در خداوند میداند<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۱۰۱؛ المیزان، ج۱، ص۲۵؛ الکشاف، ج۱، ص۱۳؛ مفاتیح الغیب، ج۱، ص۲۰۸؛ الجامع لأحکام القرآن، ج۱، ص۱۴۵.</ref>. این آیه حتی [[یاری]] جستن را نیز منحصر در [[خداوند متعال]] میکند تا [[توحید در عبادت]] عملاً و لساناً تحقق یابد. آیه در واقع هم [[نفی]] است و هم [[اثبات]]، نفی عبادت هر چیزی غیر از [[خدا]] و اثبات [[عبادت الهی]]؛ در مورد [[استعانت]] نیز همین مطلب جاری است<ref> مجمع البیان، ج۱، ص۱۰۱.</ref>. | |||
همچنین در آیه {{متن قرآن|وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ}}<ref>«و به راستی ما، در میان هر امّتی پیامبری برانگیختیم (تا بگوید) که خداوند را بپرستید و از طاغوت دوری گزینید» سوره نحل، آیه ۳۶.</ref> نیز بر [[عبادت خدا]] و [[پرهیز]] از [[طاغوت]] تأکید شده است. این آیه به روشنی [[گواهی]] میدهد که «توحید در عبادت» عصاره [[دعوت]] تمام [[پیامبران]] و در رأس برنامههای آنان بوده است<ref>المیزان، ج۱۲، ص۲۴۲.</ref>. این مضمون در سایر [[آیات]] نیز مطرح شده است<ref>سوره انبیاء، آیه ۲۵؛ سوره فصلت، آیه ۱۴؛ سوره نساء، آیه ۳۶؛ سوره بقره، آیه ۸۳؛ سوره هود، آیه ۵۰؛ سوره هود، آیه ۸۴.</ref>. | |||
[[قرآن]] «[[توحید در عبادت]]» را یک [[اصل مسلم]] در تمام [[شرایع آسمانی]] شمرده و [[اهل کتاب]] را به [[حفظ]] این اصل [[دعوت]] کرده است<ref>سوره آل عمران، آیه ۶۴.</ref>. در آیهای، [[پرستش]] [[الهی]] همان [[راه مستقیم]] خوانده شده<ref>سوره یس، آیه ۶۱.</ref> و در برخی [[آیات]] کسانی که توحید در عبادت را پذیرفته و دیگر معبودها را رها کردهاند، از [[هدایت]] یافتگان و [[اهل]] [[خرد]] شمرده شدهاند<ref>سوره زمر، آیه ۱۷-۱۸.</ref>. در برخی آیات نیز [[مشرکان]] را [[توبیخ]] کرده که چرا اجسام بیجان و ساخته دست خود را [[عبادت]] میکنند در حالی که آنها خود خالقی توانا دارند<ref>سوره اعراف، آیه ۱۹۱.</ref> و یا چرا چیزی را میپرستید که برای شما ضرر و نفعی ندارد<ref>سوره رعد، آیه ۱۶.</ref>. | |||
گاهی واژه «[[عبادت]]» به صورت مجاز در یک معنای وسیعی به کار رفته که هرگز با عبادت به معنای «پرستش» مساوی نیست: {{متن قرآن|أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ}}<ref>«آیا به شما سفارش نکردم که شیطان را نپرستید که او دشمن آشکار شماست؟» سوره یس، آیه ۶۰.</ref>. به کار بردن پرستش درباره انسانهای [[گنهکار]] که از خواسته [[شیطان]] [[پیروی]] میکنند به طور مسلم یک نوع مجاز است و هرگز [[گمراهان]] [[اخلاقی]] در جرگه [[مشرکان]] قرار نمیگیرند. این کاربرد در [[روایات]] نیز دیده میشود<ref>الکافی، ج۶، ص۴۳۴.</ref>. | |||
[[قرآن کریم]] در مورد [[اعتقاد]] [[بتپرستان]] تصریح میکند که آنان [[اصنام]] مورد پرستش را (بر خلاف [[اندیشه]] [[وهابیان]]) تنها [[شفیعان]] [[درگاه الهی]] نمیدانستند<ref>سوره یونس، آیه ۱۸.</ref> بلکه گاهی آنها را «[[الهه]]»<ref>سوره ص، آیه ۵.</ref> و گاهی «ارباب»<ref>سوره یوسف، آیه ۳۹.</ref> میخواندند، [[آیات قرآنی]] حاکی از آن است که [[انگیزه]] آنان برای [[پرستش]] [[اصنام]] این بوده که [[تصور]] میکردند بخشی از کارهای [[خدا]] به آنان واگذار شده و در [[حقیقت]] [[شفاعت]] و [[بخشش گناهان]] در دست آنان است و این دو مطلب از [[اصرار]] [[قرآن]] بر اینکه شفاعت بدون [[اذن خدا]] <ref>سوره نجم، آیه ۲۶.</ref> صورت نمیپذیرد و یا آمرزندهای جز خدا نیست<ref>سوره آل عمران، آیه ۱۳۵.</ref> به دست میآید. در جای دیگر نقل میکند که آنان [[عزت]] را در دست [[بتها]] دانسته<ref>سوره مریم، آیه ۸۱.</ref> و از بتها میخواستند که آنان را در [[جنگها]] کمک کنند<ref>سوره یس، آیه ۷۴.</ref>. [[قرآن]] [[تذکر]] میدهد که این [[مشرکان]] در [[روز رستاخیز]] از [[عقیده]] [[واقعی]] خود درباره بتها برگشته و به [[گمراهی]] خود اعتراف میکنند<ref>سوره شعراء، آیه ۹۷-۹۸.</ref>. | |||
در [[روایات]] متعددی نیز به این مسأله اشاره شده و [[عبادت کنندگان]] غیر [[خدا]] را [[مشرک]] دانسته و بیان میکند که [[کفر]] مقدم بر [[شرک]] است؛ چراکه [[ابلیس]] اول [[کافر]] شد، سپس مشرک<ref>الکافی، ج۲، ص۳۸۶؛ حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الإسناد، ص۴۸.</ref>. | |||
نکته پایانی اینکه «[[توسل]]» به [[انبیاء]] و [[اولیاء]] و یا «[[تبرک]]» به آثار به جا مانده از آنان، ارتباطی به [[عبادت]] و [[پرستش]] آنان ندارد؛ زیرا هیچگاه متوسلان و تبرکجویان، کوچکترین [[اعتقادی]] به [[الوهیت]] و [[ربوبیت]] آنان نداشته و هرگز عقیده ندارند که کاری از عالم به آنان واگذار شده و آنان در تأثیر مستقل هستند<ref>[[جعفر سبحانی|سبحانی، جعفر]]، [[توحید عبادی (مقاله)|مقاله «توحید عبادی»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۳ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی، ج۳]]، ص۸۸.</ref>. | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:1224274.jpg|22px]] [[جعفر سبحانی|سبحانی، جعفر]]، [[توحید عبادی (مقاله)|مقاله «توحید عبادی»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۳ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی، ج۳''']] | |||
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] جمعی از نویسندگان، [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']] | # [[پرونده:1414.jpg|22px]] جمعی از نویسندگان، [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} |
نسخهٔ ۲۶ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۵۱
مقدمه
توحید عبادی عبارت است از اختصاص پرستش به خدای متعال. توحید در لغت از ماده «وحد» به معنای افراد است[۱]. لفظ «عبادی» نیز منسوب به «عبادت» است که در مقام نسبت، «تاء تأنیث» حذف شده و «عبادی» خوانده میشود. بر این اساس معنای «توحید در عبادت» منفرد ساختن پرستش خواهد بود و چون موضوع سخن، خداست، معنای آن، انحصار پرستش و عبادت به خداوند است.
توحید در عبادت، والاترین هدف بعثت پیامبران الهی و اصل مشترک همه ادیان آسمانی بوده و همه مسلمانان در نمازهای روزانه خود به این اصل اعتراف میکنند ﴿إِيَّاكَ نَعْبُدُ﴾[۲]. بر این اساس، وجوب پرستش خدا و دوری از پرستش غیر او، امری مسلّم بوده و کسی در این قاعده کلی مخالفتی ندارد[۳]؛ تنها اختلاف در معنای عبادت و مصادیق آن است[۴].
معنای عبادت
عالمان لغت واژه عبادت را به نرمش و ذلت[۵]، اطاعت کردن[۶]، طاعت همراه با خضوع[۷]، انقیاد همراه با خضوع[۸] و اظهار ذلت[۹] تعریف کردهاند. میان تفسیر لغویان و مفهوم عبادت عموم و خصوص من وجه است. در رابطه با تفسیر عبادت به «خضوع» و «تذلل» نیز اشکال وارد است که مفهوم این دو واژه گستردهتر از مفهوم عبادت بوده و نسبت میان آن دو عموم و خصوص مطلق است؛ زیرا خضوع و تذلل انسان در برابر پدر و مادر، با توجه به دستور خداوند بر آن﴿وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ﴾[۱۰] ارتباطی به «عبادت» به معنای پرستش ندارد[۱۱].
توحید عبادی از دیدگاه عقل و نقل
از منظر خرد، همه ممکنات (ما سوی الله) فقیر و نیازمندند و فی نفسه فاقد هر نوع کمال و جمال و اگر در مرحله بعد، واجد کمالی میگردند به خاطر لطفی است که از جانب آفریدگار به آنان میشود[۱۲]. بنابراین تنها مبدأ کمال است که سزاوار پرستش است چون همه کمالات از جانب او به جهان امکان افاضه میشود[۱۳].
اما از منظر نقل، مهمترین آیه قرآن کریم که با صراحت به توحید در عبادت و نفی تمام معبودها میپردازد آیه پنجم از سوره حمد است: ﴿إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ﴾[۱۴]. این آیه به اتفاق همه مفسران، عبادت را منحصر در خداوند میداند[۱۵]. این آیه حتی یاری جستن را نیز منحصر در خداوند متعال میکند تا توحید در عبادت عملاً و لساناً تحقق یابد. آیه در واقع هم نفی است و هم اثبات، نفی عبادت هر چیزی غیر از خدا و اثبات عبادت الهی؛ در مورد استعانت نیز همین مطلب جاری است[۱۶].
همچنین در آیه ﴿وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ﴾[۱۷] نیز بر عبادت خدا و پرهیز از طاغوت تأکید شده است. این آیه به روشنی گواهی میدهد که «توحید در عبادت» عصاره دعوت تمام پیامبران و در رأس برنامههای آنان بوده است[۱۸]. این مضمون در سایر آیات نیز مطرح شده است[۱۹].
قرآن «توحید در عبادت» را یک اصل مسلم در تمام شرایع آسمانی شمرده و اهل کتاب را به حفظ این اصل دعوت کرده است[۲۰]. در آیهای، پرستش الهی همان راه مستقیم خوانده شده[۲۱] و در برخی آیات کسانی که توحید در عبادت را پذیرفته و دیگر معبودها را رها کردهاند، از هدایت یافتگان و اهل خرد شمرده شدهاند[۲۲]. در برخی آیات نیز مشرکان را توبیخ کرده که چرا اجسام بیجان و ساخته دست خود را عبادت میکنند در حالی که آنها خود خالقی توانا دارند[۲۳] و یا چرا چیزی را میپرستید که برای شما ضرر و نفعی ندارد[۲۴].
گاهی واژه «عبادت» به صورت مجاز در یک معنای وسیعی به کار رفته که هرگز با عبادت به معنای «پرستش» مساوی نیست: ﴿أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ﴾[۲۵]. به کار بردن پرستش درباره انسانهای گنهکار که از خواسته شیطان پیروی میکنند به طور مسلم یک نوع مجاز است و هرگز گمراهان اخلاقی در جرگه مشرکان قرار نمیگیرند. این کاربرد در روایات نیز دیده میشود[۲۶].
قرآن کریم در مورد اعتقاد بتپرستان تصریح میکند که آنان اصنام مورد پرستش را (بر خلاف اندیشه وهابیان) تنها شفیعان درگاه الهی نمیدانستند[۲۷] بلکه گاهی آنها را «الهه»[۲۸] و گاهی «ارباب»[۲۹] میخواندند، آیات قرآنی حاکی از آن است که انگیزه آنان برای پرستش اصنام این بوده که تصور میکردند بخشی از کارهای خدا به آنان واگذار شده و در حقیقت شفاعت و بخشش گناهان در دست آنان است و این دو مطلب از اصرار قرآن بر اینکه شفاعت بدون اذن خدا [۳۰] صورت نمیپذیرد و یا آمرزندهای جز خدا نیست[۳۱] به دست میآید. در جای دیگر نقل میکند که آنان عزت را در دست بتها دانسته[۳۲] و از بتها میخواستند که آنان را در جنگها کمک کنند[۳۳]. قرآن تذکر میدهد که این مشرکان در روز رستاخیز از عقیده واقعی خود درباره بتها برگشته و به گمراهی خود اعتراف میکنند[۳۴].
در روایات متعددی نیز به این مسأله اشاره شده و عبادت کنندگان غیر خدا را مشرک دانسته و بیان میکند که کفر مقدم بر شرک است؛ چراکه ابلیس اول کافر شد، سپس مشرک[۳۵].
نکته پایانی اینکه «توسل» به انبیاء و اولیاء و یا «تبرک» به آثار به جا مانده از آنان، ارتباطی به عبادت و پرستش آنان ندارد؛ زیرا هیچگاه متوسلان و تبرکجویان، کوچکترین اعتقادی به الوهیت و ربوبیت آنان نداشته و هرگز عقیده ندارند که کاری از عالم به آنان واگذار شده و آنان در تأثیر مستقل هستند[۳۶].
منابع
- سبحانی، جعفر، مقاله «توحید عبادی»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۳
- جمعی از نویسندگان، فرهنگ شیعه
پانویس
- ↑ ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۶، ص۹۰؛ فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج۳، ص۲۸۱.
- ↑ «تنها تو را میپرستیم» سوره فاتحه، آیه ۵.
- ↑ سبحانی، جعفر، سیمای عقائد شیعه، ص۶۲.
- ↑ سبحانی، جعفر، مقاله «توحید عبادی»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۳، ص۸۷؛ فرهنگ شیعه، ص۲۰۳.
- ↑ معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۲۰۵.
- ↑ القاموس المحیط، ج۱، ص۵۹۶.
- ↑ لسان العرب، ج۹، ص۱۲؛ تاج العروس، ج۸، ص۳۳۱؛ اقرب الموارد، ج۲، ص۷۸۸.
- ↑ المصباح المنیر، ج۲، ص۴۲.
- ↑ المفردات فی غریب القرآن، ص۳۱۹.
- ↑ «و از سر مهر برای آنان به خاکساری افتادگی کن» سوره اسراء، آیه ۲۴.
- ↑ سبحانی، جعفر، مقاله «توحید عبادی»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۳، ص۸۷.
- ↑ سوره فاطر، آیه ۱۵.
- ↑ مفاتیح الغیب، ج۱، ص۲۰۸.
- ↑ «تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم» سوره فاتحه، آیه ۵.
- ↑ مجمع البیان، ج۱، ص۱۰۱؛ المیزان، ج۱، ص۲۵؛ الکشاف، ج۱، ص۱۳؛ مفاتیح الغیب، ج۱، ص۲۰۸؛ الجامع لأحکام القرآن، ج۱، ص۱۴۵.
- ↑ مجمع البیان، ج۱، ص۱۰۱.
- ↑ «و به راستی ما، در میان هر امّتی پیامبری برانگیختیم (تا بگوید) که خداوند را بپرستید و از طاغوت دوری گزینید» سوره نحل، آیه ۳۶.
- ↑ المیزان، ج۱۲، ص۲۴۲.
- ↑ سوره انبیاء، آیه ۲۵؛ سوره فصلت، آیه ۱۴؛ سوره نساء، آیه ۳۶؛ سوره بقره، آیه ۸۳؛ سوره هود، آیه ۵۰؛ سوره هود، آیه ۸۴.
- ↑ سوره آل عمران، آیه ۶۴.
- ↑ سوره یس، آیه ۶۱.
- ↑ سوره زمر، آیه ۱۷-۱۸.
- ↑ سوره اعراف، آیه ۱۹۱.
- ↑ سوره رعد، آیه ۱۶.
- ↑ «آیا به شما سفارش نکردم که شیطان را نپرستید که او دشمن آشکار شماست؟» سوره یس، آیه ۶۰.
- ↑ الکافی، ج۶، ص۴۳۴.
- ↑ سوره یونس، آیه ۱۸.
- ↑ سوره ص، آیه ۵.
- ↑ سوره یوسف، آیه ۳۹.
- ↑ سوره نجم، آیه ۲۶.
- ↑ سوره آل عمران، آیه ۱۳۵.
- ↑ سوره مریم، آیه ۸۱.
- ↑ سوره یس، آیه ۷۴.
- ↑ سوره شعراء، آیه ۹۷-۹۸.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۳۸۶؛ حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الإسناد، ص۴۸.
- ↑ سبحانی، جعفر، مقاله «توحید عبادی»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۳، ص۸۸.