حبیب بن ابی‌ثابت کوفی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اصحاب امام علی | عنوان مدخل = حبیب بن ابی‌ثابت کوفی | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} {{جعبه اطلاعات اصحاب | نام = حبیب بن ابی‌ثابت کوفی | مشهور به = | نام تصویر = تصویر قدیمی از مسجد کوفه.jpg | عرض تصویر = | توضیح تصو...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۲: خط ۵۲:
[[حبیب]] [[فرزند]] [[ابی ثابت قیس بن دینار]] از [[بنی اسد بن خزیمه|قبیله بنی اسد]] [[کوفه]] بود او از [[راویان حدیث]] و مشاهیر [[علما]] و [[فقیهان]] [[کوفه]] و از [[تابعین]] و [[شیعیان امیرالمؤمنین]] {{ع}} و [[امام سجاد]] و [[امام باقر]] و [[امام صادق]] {{ع}} بود و به سال ۱۱۹ و به قولی ۱۲۲ [[هجری]] از [[دنیا]] رفته است<ref>رجال طوسی، ص۳۹ و ۸۷ و ۱۱۶ و ۱۷۲؛ اعیان الشیعه، ج۵۵۱؛ تهذیب التهذیب، ج۲، ص۱۵۳ و سیر اعلام النبلاء، ج۶، ص۱۰۳ و ۱۰۵.</ref>.
[[حبیب]] [[فرزند]] [[ابی ثابت قیس بن دینار]] از [[بنی اسد بن خزیمه|قبیله بنی اسد]] [[کوفه]] بود او از [[راویان حدیث]] و مشاهیر [[علما]] و [[فقیهان]] [[کوفه]] و از [[تابعین]] و [[شیعیان امیرالمؤمنین]] {{ع}} و [[امام سجاد]] و [[امام باقر]] و [[امام صادق]] {{ع}} بود و به سال ۱۱۹ و به قولی ۱۲۲ [[هجری]] از [[دنیا]] رفته است<ref>رجال طوسی، ص۳۹ و ۸۷ و ۱۱۶ و ۱۷۲؛ اعیان الشیعه، ج۵۵۱؛ تهذیب التهذیب، ج۲، ص۱۵۳ و سیر اعلام النبلاء، ج۶، ص۱۰۳ و ۱۰۵.</ref>.


[[ابوالفرج اصفهانی]] این [[روایت]] را از [[حبیب بن ثابت]] [[نقل]] می‌کند که گفت: [[معاویه]] پس از ورود به [[کوفه]] (بعد از [[صلح]] با [[امام حسن]] {{ع}}) وارد [[مسجد کوفه]] شد و برای [[مردم]] [[سخنرانی]] کرد، [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{ع}} پای [[منبر]] بودند، [[معاویه]] - با کمال [[وقاحت]] - از [[حضرت علی]] {{ع}} به [[بدی]] نام برد! و سپس به [[امام حسن]] {{ع}} [[اهانت]] کرد! [[حضرت حسین]] {{ع}} برخاست که پاسخ [[معاویه]] را بدهد، [[حضرت حسن]] [[دست]] [[برادر]] را گرفت و او را نشاند و خود برخاست و خطاب به [[معاویه]] فرمود: "ای کسی که [[نام علی]] را بردی، من حسن‌ام و پدرم [[علی]]، و تو معاویه‌ای و پدرت صخر است، [[مادر]] من [[فاطمه]] است و [[مادر]] تو [[هند]] (جگرخوار) است، [[پدر]] بزرگ من [[رسول]] خداست و [[پدر]] بزرگ تو [[حرب]] است، [[مادر]] بزرگ من [[خدیجه]] و [[مادر]] بزرگ تو قتیله است، [[خداوند]] هر یک از ما را که [[فرومایه]] و گمنام‌تر و در گذشته و حال بدتر و از لحاظ [[کفر]] و [[نفاق]] ریشه‌دارتر هستیم، [[لعنت]] کند<ref>{{متن حدیث|أَيُّهَا الذَّاكِرُ عَلِيّاً أَنَا الْحَسَنُ وَ أَبِي عَلِيٌّ وَ أَنْتَ مُعَاوِيَةُ وَ أَبُوكَ صَخْرٌ وَ أُمِّي فَاطِمَةُ وَ أُمُّكَ هِنْدٌ وَ جَدِّي رَسُولُ اللَّهِ وَ جَدُّكَ حَرْبٌ وَ جَدَّتِي خَدِيجَةُ وَ جَدَّتُكَ قُتَيْلَةُ فَلَعَنَ اللَّهُ أَخْمَلَنَا ذِكْراً وَ أَلْأَمَنَا حَسَباً وَ شَرَّنَا قَدَماً وَ أَقْدَمَنَا كُفْراً وَ نِفَاقاً}}</ref>؛
[[ابوالفرج اصفهانی]] این [[روایت]] را از [[حبیب بن ثابت]] [[نقل]] می‌کند که گفت: [[معاویه]] پس از ورود به [[کوفه]] (بعد از [[صلح]] با [[امام حسن]] {{ع}}) وارد [[مسجد کوفه]] شد و برای [[مردم]] [[سخنرانی]] کرد، [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{ع}} پای [[منبر]] بودند، [[معاویه]] - با کمال [[وقاحت]] - از [[حضرت علی]] {{ع}} به [[بدی]] نام برد! و سپس به [[امام حسن]] {{ع}} [[اهانت]] کرد! [[حضرت حسین]] {{ع}} برخاست که پاسخ [[معاویه]] را بدهد، [[حضرت حسن]] [[دست]] [[برادر]] را گرفت و او را نشاند و خود برخاست و خطاب به [[معاویه]] فرمود: «ای کسی که [[نام علی]] را بردی، من حسن‌ام و پدرم [[علی]]، و تو معاویه‌ای و پدرت صخر است، [[مادر]] من [[فاطمه]] است و [[مادر]] تو [[هند]] (جگرخوار) است، [[پدر]] بزرگ من [[رسول]] خداست و [[پدر]] بزرگ تو [[حرب]] است، [[مادر]] بزرگ من [[خدیجه]] و [[مادر]] بزرگ تو قتیله است، [[خداوند]] هر یک از ما را که [[فرومایه]] و گمنام‌تر و در گذشته و حال بدتر و از لحاظ [[کفر]] و [[نفاق]] ریشه‌دارتر هستیم، [[لعنت]] کند»<ref>{{متن حدیث|أَيُّهَا الذَّاكِرُ عَلِيّاً أَنَا الْحَسَنُ وَ أَبِي عَلِيٌّ وَ أَنْتَ مُعَاوِيَةُ وَ أَبُوكَ صَخْرٌ وَ أُمِّي فَاطِمَةُ وَ أُمُّكَ هِنْدٌ وَ جَدِّي رَسُولُ اللَّهِ وَ جَدُّكَ حَرْبٌ وَ جَدَّتِي خَدِيجَةُ وَ جَدَّتُكَ قُتَيْلَةُ فَلَعَنَ اللَّهُ أَخْمَلَنَا ذِكْراً وَ أَلْأَمَنَا حَسَباً وَ شَرَّنَا قَدَماً وَ أَقْدَمَنَا كُفْراً وَ نِفَاقاً}}</ref>؛
گروه‌هایی از [[مردم]] که در [[مسجد]] جمع شده بودند، آمین گفتند<ref>مقاتل الطالبیین، ص۴۶ و شرح ابن ابی الحدید، ج۱۶، ص۴۶.</ref>.
گروه‌هایی از [[مردم]] که در [[مسجد]] جمع شده بودند، آمین گفتند<ref>مقاتل الطالبیین، ص۴۶ و شرح ابن ابی الحدید، ج۱۶، ص۴۶.</ref>.
[[ابوالفرج اصفهانی]] در آخر داستان [[نقل]] می‌کند که [[فضل]] گفت: [[یحیی بن معین]]- وقتی این [[حدیث]] را شنید. گفت من هم آمین می‌گویم، و [[ابو عبید]] می‌گوید: من هم آمین می‌گویم و [[ابوالفرج اصفهانی]] خود گوید: من هم آمین می‌گویم. [[ابن ابی الحدید]] هم می‌گوید: من هم آمین می‌گویم<ref>مقاتل الطالبیین، ص۴۶ و شرح ابن ابی الحدید، ج۱۶، ص۴۶.</ref>. آری، همه [[مؤمنین]] و مؤمنات و [[ملائکه]] [[آسمان‌ها]] هم بر [[لعنت]] بر [[معاویه]] و [[بنی امیه]] آمین می‌گویند.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۳۵۶-۵۷.</ref>
[[ابوالفرج اصفهانی]] در آخر داستان [[نقل]] می‌کند که [[فضل]] گفت: [[یحیی بن معین]]- وقتی این [[حدیث]] را شنید. گفت من هم آمین می‌گویم، و [[ابو عبید]] می‌گوید: من هم آمین می‌گویم و [[ابوالفرج اصفهانی]] خود گوید: من هم آمین می‌گویم. [[ابن ابی الحدید]] هم می‌گوید: من هم آمین می‌گویم<ref>مقاتل الطالبیین، ص۴۶ و شرح ابن ابی الحدید، ج۱۶، ص۴۶.</ref>. آری، همه [[مؤمنین]] و مؤمنات و [[ملائکه]] [[آسمان‌ها]] هم بر [[لعنت]] بر [[معاویه]] و [[بنی امیه]] آمین می‌گویند.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۳۵۶-۵۷.</ref>
خط ۶۵: خط ۶۵:


[[رده:اصحاب امام علی]]
[[رده:اصحاب امام علی]]
[[رده:اصحاب امام سجاد]]
[[رده:اصحاب امام باقر]]
[[رده:اصحاب امام صادق]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:بنی اسد]]
[[رده:بنی اسد]]

نسخهٔ ‏۲۲ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۵۹

حبیب بن ابی‌ثابت کوفی
تصویر قدیمی از مسجد کوفه
نام کاملحبیب بن ابی‌ثابت کوفی
جنسیتمرد
از قبیلهبنی اسد
پدرابی ثابت قیس بن دینار
محل زندگیکوفه
درگذشت۱۲۲ هجری
از اصحاب

مقدمه

حبیب فرزند ابی ثابت قیس بن دینار از قبیله بنی اسد کوفه بود او از راویان حدیث و مشاهیر علما و فقیهان کوفه و از تابعین و شیعیان امیرالمؤمنین (ع) و امام سجاد و امام باقر و امام صادق (ع) بود و به سال ۱۱۹ و به قولی ۱۲۲ هجری از دنیا رفته است[۱].

ابوالفرج اصفهانی این روایت را از حبیب بن ثابت نقل می‌کند که گفت: معاویه پس از ورود به کوفه (بعد از صلح با امام حسن (ع)) وارد مسجد کوفه شد و برای مردم سخنرانی کرد، امام حسن و امام حسین (ع) پای منبر بودند، معاویه - با کمال وقاحت - از حضرت علی (ع) به بدی نام برد! و سپس به امام حسن (ع) اهانت کرد! حضرت حسین (ع) برخاست که پاسخ معاویه را بدهد، حضرت حسن دست برادر را گرفت و او را نشاند و خود برخاست و خطاب به معاویه فرمود: «ای کسی که نام علی را بردی، من حسن‌ام و پدرم علی، و تو معاویه‌ای و پدرت صخر است، مادر من فاطمه است و مادر تو هند (جگرخوار) است، پدر بزرگ من رسول خداست و پدر بزرگ تو حرب است، مادر بزرگ من خدیجه و مادر بزرگ تو قتیله است، خداوند هر یک از ما را که فرومایه و گمنام‌تر و در گذشته و حال بدتر و از لحاظ کفر و نفاق ریشه‌دارتر هستیم، لعنت کند»[۲]؛ گروه‌هایی از مردم که در مسجد جمع شده بودند، آمین گفتند[۳]. ابوالفرج اصفهانی در آخر داستان نقل می‌کند که فضل گفت: یحیی بن معین- وقتی این حدیث را شنید. گفت من هم آمین می‌گویم، و ابو عبید می‌گوید: من هم آمین می‌گویم و ابوالفرج اصفهانی خود گوید: من هم آمین می‌گویم. ابن ابی الحدید هم می‌گوید: من هم آمین می‌گویم[۴]. آری، همه مؤمنین و مؤمنات و ملائکه آسمان‌ها هم بر لعنت بر معاویه و بنی امیه آمین می‌گویند.[۵]

منابع

پانویس

  1. رجال طوسی، ص۳۹ و ۸۷ و ۱۱۶ و ۱۷۲؛ اعیان الشیعه، ج۵۵۱؛ تهذیب التهذیب، ج۲، ص۱۵۳ و سیر اعلام النبلاء، ج۶، ص۱۰۳ و ۱۰۵.
  2. «أَيُّهَا الذَّاكِرُ عَلِيّاً أَنَا الْحَسَنُ وَ أَبِي عَلِيٌّ وَ أَنْتَ مُعَاوِيَةُ وَ أَبُوكَ صَخْرٌ وَ أُمِّي فَاطِمَةُ وَ أُمُّكَ هِنْدٌ وَ جَدِّي رَسُولُ اللَّهِ وَ جَدُّكَ حَرْبٌ وَ جَدَّتِي خَدِيجَةُ وَ جَدَّتُكَ قُتَيْلَةُ فَلَعَنَ اللَّهُ أَخْمَلَنَا ذِكْراً وَ أَلْأَمَنَا حَسَباً وَ شَرَّنَا قَدَماً وَ أَقْدَمَنَا كُفْراً وَ نِفَاقاً»
  3. مقاتل الطالبیین، ص۴۶ و شرح ابن ابی الحدید، ج۱۶، ص۴۶.
  4. مقاتل الطالبیین، ص۴۶ و شرح ابن ابی الحدید، ج۱۶، ص۴۶.
  5. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۳۵۶-۵۷.