عمران بن حصین خزاعی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = صحابه | عنوان مدخل = عمران بن حصین خزاعی | مداخل مرتبط = [[عمران بن حصین خزاعی در تاریخ اسلامی]] - [[عمران بن حصین خزاعی در تراجم و رجال]]| پرسش مرتبط = }} | ||
{{جعبه اطلاعات اصحاب | {{جعبه اطلاعات اصحاب | ||
| نام = عمران بن حصین خزاعی | | نام = عمران بن حصین خزاعی |
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۰۱
عمران بن حصین خزاعی | |
---|---|
نام کامل | عمران بن حصین بن عبید بن کعب بن عمرو خزاعی کعبی |
جنسیت | مرد |
کنیه | ابو نجید |
از قبیله | بنیخزاعه |
پسر | نجید بن عمران بن حصین خزاعی |
محل زندگی | بصره |
درگذشت | ۵۲ هجری، بصره |
از اصحاب | |
حضور در جنگ | |
فعالیتهای او | قضاوت بصره |
مقدمه
عمران فرزند حصین کنیهاش ابو نجید در سال هفتم هجری - ایام فتح خیبر - مسلمان شد و از آن پس در غزوههای رسول خدا (ص) شرکت کرد و در فتح مکه صاحب رایت و پرچم قبیله خزاعه بود، او از افراد فاضل و فقیه صحابه[۱] و از شیعیان و یاوران امیرالمؤمنین (ع) بود.[۲]
حمایت او از ولایت امیرالمؤمنین (ع)
عمران این صحابی با فضیلت و این عالم اسلام شناس به زودی به دامان ولایت امیرالمؤمنین بازگشت و ارادت خود را نسبت به آن حضرت اعلام نمود و در مقام دفاع از جانشینی بلافصل او بعد از رسول خدا (ص) به پا خاست و نسبت به خلافت ابوبکر لب به اعتراض گشود و او را به حدیثی از رسول خدا (ص) که حضرت علی (ع) را به عنوان امیرالمؤمنین و ولی مسلمانان نصب کرده بود یادآور شد، اما هیهات که اثری نگذاشت.
ابنشهرآشوب نقل میکند: عمران بن حصین خزاعی خلافت و بریده اسلمی پس از رحلت رسول خدا (ص) به نزد ابوبکر رفتند و در برابر ادعای خلافت و جانشینی او از رسول خدا (ص) به صورت اعتراض به او گفتند: آیا تو در آن روز – اشاره به همان روزی است که پیامبر خدا (ص) فرمود: «به علی (ع) با عنوان امیرالمؤمنین سلام کنید» آیا تو – از کسانی نبودی که خلافت و امارت علی (ع) را به وی سلام گفتی؟ آیا آن روز را به یاد داری یا به راستی آن روز را فراموش کردهای؟ گفت: آری، به یاد دارم. بریده اسلمی گفت: در این صورت، آیا مگر ممکن است احدی بر امیرالمؤمنین علی (ع) حکومت و امارت نماید؟
عمر که در آنجا حاضر بود، گفت: آری، ممکن است، به دلیل آنکه نبوت و خلافت در یک خانه جمع نمیشود!
بریده اسلمی که از قاریان قرآن و آگاهان به اسلام بود بلافاصله در پاسخ عمر این آیه شریفه را قرائت کرد: أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُمْ مُلْكًا عَظِيمًا[۳]. بریده اسلمی بعد گفت: به استناد این آیه از قرآن، که خداوند هم نبوت و هم حکومت را در خاندان آل ابراهیم قرار داده، پس مانعی ندارد که هر دو مقام در خاندان پیامبر اسلام (ص) جمع شود.
راوی میگوید: عمر با شنیدن این استدلال در غضب شد به طوری که آثار غضب در او را تا روز وفاتش مشاهده میکردیم. بریده در این مورد دو بیت شعر نیز سرود[۴]. آری، عمران بن حصین در روزهای اول خلافت ابوبکر، به او اعتراض کرد و خلافت را از آنِ امیرالمؤمنین (ع) دانست.
عمران قبل از واقعه جمل به دستور عثمان بن حنیف - نماینده امام علی (ع) در بصره و والی آنجا - نزد سران ناکثین (عایشه، طلحه و زبیر) رفت تا از علت حرکت آنها به سمت بصره و حمله به آنجا جویا شود[۵].[۶]
کنارهگیری عمران از جنگ جمل
با این که عمران بن حُصین از ارادتمندان و شیعیان راستین امیرالمؤمنین (ع) بود و خود برای حقانیت و امامت آن حضرت با طلحه و زبیر و عایشه گفت و گو کرد و حرکت آنان را محکوم کرد اما معالاسف با تسویل شیطان و وسوسه نفس از مقاتله با این گروه عهدشکن خودداری کرد و در رکاب حضرت امیر (ع) شرکت ننمود[۷]. در جنگ صفین و نهروان نیز نامی از او در تاریخ ثبت نشده است.
وی در زمان حکومت زیاد، قضاوت بصره را عهدهدار شد و در سال ۵۲ هجری در بصره از دنیا رفت[۸].[۹]
جستارهای وابسته
- بنیخزاعه (قبیله)
منابع
پانویس
- ↑ ر. ک: الاصابه، ج۴، ص۷۰۵؛ اسدالغابه، ج۴، ص۱۳۷؛ شرح ابن ابی الحدید، ج۱۷، ص۱۳۲؛ سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۱۲۶.
- ↑ ناظمزاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۲، ص۱۰۵۷.
- ↑ «یا اینکه به مردم برای آنچه خداوند به آنان از بخشش خود داده است رشک میبرند؟ بیگمان ما به خاندان ابراهیم کتاب (آسمانی) و فرزانگی دادیم و به آنان فرمانروایی سترگی بخشیدیم» سوره نساء، آیه ۵۴.
- ↑ مناقب ابنشهرآشوب، ج۳، ص۵۳؛ معجم رجال الحدیث، ج۱۳، ص۱۴۰؛ و ر. ک: رجال کشی، ص۹۴، ح۱۴۸.
- ↑ تفصیل این گفت و گو را در شرح حال «عثمان بن حنیف» گذشت.
- ↑ ناظمزاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۲، ص۱۰۵۷-۱۰۵۹.
- ↑ الجمل، ص۳۱۰.
- ↑ الاصابه، ج۴، ص۷۰۴.
- ↑ ناظمزاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۲، ص۱۰۵۹.