برهان حفظ دین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
پس در هر حال، وجود امامی لازم است که [[معارف]] و [[قوانین]] حقیقی [[دین خدا]] پیش او محفوظ بماند و هر وقت [[مردم]] استعداد پیدا کردند، بتوانند از [[راهنمایی]] وی استفاده نمایند<ref>از جمله شواهد قرآنی و روایی این برهان، آیه {{متن قرآن|فَإِن يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلاء فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيْسُواْ بِهَا بِكَافِرِينَ}}، سوره انعام، آیه ۸۹ و روایات ناظر به آن است.</ref>.<ref>[[علی رضا امامی میبدی|امامی میبدی، علی رضا]]، [[آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]، ص ٤٠- ٤٤.</ref> | پس در هر حال، وجود امامی لازم است که [[معارف]] و [[قوانین]] حقیقی [[دین خدا]] پیش او محفوظ بماند و هر وقت [[مردم]] استعداد پیدا کردند، بتوانند از [[راهنمایی]] وی استفاده نمایند<ref>از جمله شواهد قرآنی و روایی این برهان، آیه {{متن قرآن|فَإِن يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلاء فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيْسُواْ بِهَا بِكَافِرِينَ}}، سوره انعام، آیه ۸۹ و روایات ناظر به آن است.</ref>.<ref>[[علی رضا امامی میبدی|امامی میبدی، علی رضا]]، [[آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]، ص ٤٠- ٤٤.</ref> | ||
== اثبات عصمت امام == | === اثبات عصمت امام === | ||
{{اصلی|اثبات عصمت امام}} | {{اصلی|اثبات عصمت امام}} | ||
[[شریعت اسلام]] پس از [[پیامبر]] باید حفظ گردد و به دست [[مکلفان]] برسد؛ [[مسؤولیت]] مهم [[امام]]، [[حفاظت]] از [[شرع]] و [[معارف دینی]] از زیاده و نقصان و [[انحرافات]] است و کسی که [[معصوم]] نیست نمیتواند چنین وظیفهای را به درستی انجام دهد. [[محقق طوسی]] میگوید: {{عربی| و لانه حافظ للشرع}}<ref>ر. ک: وحی و نبوت، ص۴۰-۴۴ و خاتمیت، ص ۲۷-۶۰.</ref>. در این رابطه چند فرض وجود دارد: | [[شریعت اسلام]] پس از [[پیامبر]] باید حفظ گردد و به دست [[مکلفان]] برسد؛ [[مسؤولیت]] مهم [[امام]]، [[حفاظت]] از [[شرع]] و [[معارف دینی]] از زیاده و نقصان و [[انحرافات]] است و کسی که [[معصوم]] نیست نمیتواند چنین وظیفهای را به درستی انجام دهد. [[محقق طوسی]] میگوید: {{عربی| و لانه حافظ للشرع}}<ref>ر. ک: وحی و نبوت، ص۴۰-۴۴ و خاتمیت، ص ۲۷-۶۰.</ref>. در این رابطه چند فرض وجود دارد: |
نسخهٔ ۶ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۲۰
امام حافظ شریعت است، حافظ شریعت باید معصوم باشد، پس امام باید معصوم باشد زیرا اگر حافظ شریعت معصوم نباشد و دچار اشتباه باشد، لازم میآید کمکم محتوای شریعت دچار انحراف و تحریف گردد و طولی نمیکشد که آنچه از شریعت باقی میماند با حقیقت آسمانی آن فاصله مییابد، پس باید متولّی و حافظ و مبین و مفسر شریعت (امام) به هرحال معصوم باشد.
برهان حفظ دین و کارکردهای آن
یکی از براهین مشهور که از دیر باز در کتابهای کلامی مطرح و برای ضرورت وجود امام و نیز اثبات عصمت امام به آن تمسک میشده است، «برهان حفظ شریعت» است[۱]. حاصل برهان این است که مقتضای خاتمیت این است که شریعت اسلام تا قیامت در میان افراد بشر محفوظ بماند و این محفوظ ماندن، در گرو وجود انسانی است که شریعت را به طور جامع و کامل میداند و افراد بشر بتوانند شریعت اسلام را به صورت صحیح از او بیاموزند؛ بنابراین وجود پیشوای معصوم در هر زمان واجب است[۲].
اثبات ضرورت امامت
تقریر این برهان چنین است که کسی که متصدی حفظ و نگهداری دین آسمانی است و از جانب خدا به این سمت اختصاص یافته، «امام» نامیده میشود، چنان که کسی که حامل روح وحی و نبوت و متصدی اخذ و دریافت احکام و شرایع آسمانی از جانب خداست «نبی» نام دارد و ممکن است نبوت و امامت در یک جا جمع شوند و ممکن است از هم جدا باشند[۳].
پس در هر حال، وجود امامی لازم است که معارف و قوانین حقیقی دین خدا پیش او محفوظ بماند و هر وقت مردم استعداد پیدا کردند، بتوانند از راهنمایی وی استفاده نمایند[۴].[۵]
اثبات عصمت امام
شریعت اسلام پس از پیامبر باید حفظ گردد و به دست مکلفان برسد؛ مسؤولیت مهم امام، حفاظت از شرع و معارف دینی از زیاده و نقصان و انحرافات است و کسی که معصوم نیست نمیتواند چنین وظیفهای را به درستی انجام دهد. محقق طوسی میگوید: و لانه حافظ للشرع[۶]. در این رابطه چند فرض وجود دارد:
- از طریق کتاب و سنت نبوی: حفظ و تبیین گردد که تفاصیل احکام در این نیامده و این دو در بردارنده مجمل و مفصل، ناسخ و منسوخ، محکم متشابه است و خود نیازمند مفسری معصوم است، لذا مسلمانان اتفاق دارند که قرآن و سنت نبوی نمیتواند حافظ شرع باشد زیرا تفسیر و برداشت از قرآن و سنت، متفاوت است[۷].
- از طریق اجماع: اولاً، احکام مورد اجماع، غیر از کلیات دین، بسیار اندک است. ثانیاً، اگر اجماع حجت باشد، به دلیل وجود امام است و این هم اثبات مدعای شیعه است و اگر حجتش به دلیل کتاب[۸] و سنت باشد[۹]. پس باید احتمال نسخ و اضمار و تخصیص، در این ادله منتفی گردد، یعنی باید گفته شود: اگر مثلاً تخصیصی بود، برای ما نقل میشد و پذیرش این مطلب مشروط به پذیرش عصمت امت است و این مستلزم دور است[۱۰].
- از طریق اجتهاد مبتنی بر قیاس: اولاً: قیاس، حجت ذاتی ندارد زیرا جز ظن ضعیف، فایده دیگری ندارد. ثانیاً: مبنای قیاس بر تمثیل امور متماثل است در حالی که بسیاری از احکام، از باب جمع میان امور متفاوت میباشد مثلاً: روزه گرفتن در ایام ماه رمضان، واجب و در اول شوال، حرام است[۱۱].
- برائت نیز نمیتواند حافظ شرع باشد و إلّا نیازی به بعثت انبیاء نبود و به همان عقل انسان اکتفا میشد[۱۲].
با بطلان فرضهای مذکور، یگانه فرض متعین و درست، حفظ شریعت توسط امام معصوم است تا دین از خطر سقوط و انحراف، مصون بماند؛ زیرا اگر چنین نباشد لازم میآید مردم تنها به بخشی از شریعت عمل کنند و به هدایت کامل دست نیابند و این امری قبیح است بر خداوند لطیف و نقض غرض شارع حکیم است[۱۳].
نتیجه گیری
به صورت خلاصه میتوان گفت: امام حافظ شریعت است، حافظ شریعت باید معصوم باشد، پس امام باید معصوم باشد. صغرای قیاس روشن است و محتاج بیان نیست. ولی کبرا نیاز به شرح مختصری دارد. اگر حافظ شریعت معصوم نباشد و دچار اشتباه در بینش و نظر و یا خطاکاری در عمل باشد، لازم میآید کمکم محتوای شریعت دچار انحراف و تحریف گردد و طولی نمیکشد که آنچه از شریعت باقی میماند با حقیقت آسمانی آن از زمین تا آسمان فاصله مییابد و دیگر شریعتی باقی نمانده است، پس باید متولّی و حافظ و مبین و مفسر شریعت (امام) به هرحال معصوم باشد، تا هم در فهم و ابلاغ و شرح حقیقت شریعت اشتباه نکند و هم در اجرا و عمل و پیاده کردن آن از انحراف مبرّا باشد[۱۴].
پرسش مستقیم
منابع
پانویس
- ↑ به این برهان هم «برهان لطف» و هم «برهان حفظ شریعت» گفته میشود. نکتهای که لازم است بدان توجه شود این است که در اصطلاح متکلمین، برهان لطف ناظر به اصل نیازمندی بشر به هدایت آسمانی و الهی است؛ در حالی که آنچه در اینجا به عنوان برهان حفظ شریعت مطرح میباشد، ناظر به استمرار هدایت و بقاء آن است. چرا که در برهان لطف در حقیقت عدم کارایی ابزارهای موجود در بین بشر مانند عقل و تجربه و غیره برای سعادت انسان و نیز وجود زمینههای انحراف و ضلالت مدّ نظر است؛ ولی حفظ شریعت در مرحله دوم و بعد از تحقق لطف الهی در هدایت انسان و برای حفظ و نگهداری و بهرهبرداری همه انسانها از این هدایت است. به عبارت دیگر حفظ شریعت لطفی بعد از لطف است؛ لطف اول فراهم نمودن بستر هدایت برای بشر و لطف دوم محافظت و نگهداری از لطف اول است. آنچه باید تداوم و استمرار داشته باشد حفظ دین و معارف هدایتآمیز است نه اصل دریافت احکام و شرایع آسمانی. (...) لذا به نظر میرسد برهان لطف اصطلاحی - لطف اول - نمیتواند استمرار امامت را اثبات نماید و رسالت آن همان اثبات لطف خداوند در ارسال انبیاء است. بنابراین آنچه در این بخش میتوان مطرح و مورد کنکاش قرار داد لطف دوم، یعنی «حفظ شریعت» است.
- ↑ تفصیل این مقدمه در مباحث نبوت عامه مطرح میگردد. ر. ک: تفسیر المیزان، ج ۲، ص ۱۴۶؛ تعالیم اسلام، ص۳۳ و ۸۳.
- ↑ تعالیم اسلام، ص ۱۵۰؛ شیعه در اسلام (طبع قدیم)، ص ۱۸۹.
- ↑ از جمله شواهد قرآنی و روایی این برهان، آیه ﴿فَإِن يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلاء فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيْسُواْ بِهَا بِكَافِرِينَ﴾، سوره انعام، آیه ۸۹ و روایات ناظر به آن است.
- ↑ امامی میبدی، علی رضا، آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی، ص ٤٠- ٤٤.
- ↑ ر. ک: وحی و نبوت، ص۴۰-۴۴ و خاتمیت، ص ۲۷-۶۰.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، کلام تطبیقی، ج۲، ص۲۳۳؛ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج۲، ص ۳۷۰؛ جمعی از نویسندگان، امامتپژوهی، ص۱۵۷.
- ↑ سوره نساء، آیه۱۱۵.
- ↑ لا تجمع امتی علی الخطاء.
- ↑ ر. ک. ربانی گلپایگانی، علی، کلام تطبیقی، ج۲، ص۲۳۳.
- ↑ ر. ک: جمعی از نویسندگان، امامتپژوهی، ص۱۵۷؛ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج۲، ص ۳۷۱؛ ربانی گلپایگانی، علی، کلام تطبیقی، ج۲، ص۲۳۴.
- ↑ ر. ک. جمعی از نویسندگان، امامتپژوهی، ص۱۵۷.
- ↑ ر. ک. جمعی از نویسندگان، امامتپژوهی، ص۱۵۸؛ ربانی گلپایگانی، علی، کلام تطبیقی، ج۲، ص۲۳۴؛ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج۲، ص ۳۷۱.
- ↑ محمدی، رضا، عصمت در قرآن، ص ۳۹.