دین‌شناسی در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۷: خط ۷:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
* [[شناخت]] از ضرورت‌های نخستین [[دین‌داری]] و دین‌مدرای است. [[انسان‌ها]] در عرصه [[زندگی]] باید در راه شناخت دین گام بردارند و به تحقیق و [[پژوهش]] در مورد [[دین]] بپردازند، زیرا [[دین]] داری بدون [[شناخت]] و از روی [[تقلید]] قابل قبول نیست و دوام ندارد. [[دین‌شناسی]]، [[حافظ دین]] و [[دین‌داری]] [[انسان]] است، از این‌رو [[فراگیری علم]] [[دین]] بر هر مرد و [[زن]] [[واجب]] است. [[امام علی]] {{ع}} راه [[سعادت انسان]] را در دو چیز می‌داند: [[آدمی]] یا خود باید [[دانا]] باشد یا در جست‌وجوی [[دانایی]]، در غیر این‌صورت هلاک خواهد شد<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 511.</ref>.
[[شناخت]] از ضرورت‌های نخستین [[دین‌داری]] و دین‌مدرای است. [[انسان‌ها]] در عرصه [[زندگی]] باید در راه شناخت دین گام بردارند و به تحقیق و پژوهش در مورد [[دین]] بپردازند، زیرا [[دین]] داری بدون [[شناخت]] و از روی [[تقلید]] قابل قبول نیست و دوام ندارد. [[دین‌شناسی]]، [[حافظ دین]] و [[دین‌داری]] [[انسان]] است، از این‌رو [[فراگیری علم]] [[دین]] بر هر مرد و [[زن]] [[واجب]] است. [[امام علی]] {{ع}} راه [[سعادت انسان]] را در دو چیز می‌داند: [[آدمی]] یا خود باید دانا باشد یا در جست‌وجوی [[دانایی]]، در غیر این‌صورت هلاک خواهد شد<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۵۱۱.</ref>.
 
== روش شناخت دین ==
== روش شناخت دین ==
* شناخت دین از دو راه امکان‌پذیر است: نخست [[تعقل]] و [[درک]] [[عقلی]] از [[دین]] و دوم استناد به آورندگان [[دین]]، یعنی [[کتاب و سنت]] ([[قرآن]] و [[حدیث]])<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 511.</ref>.
شناخت دین از دو راه امکان‌پذیر است: نخست [[تعقل]] و [[درک]] [[عقلی]] از [[دین]] و دوم استناد به آورندگان [[دین]]، یعنی [[کتاب و سنت]] ([[قرآن]] و [[حدیث]])<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۵۱۱.</ref>.
 
=== [[عقل]] ===
=== [[عقل]] ===
* [[عقل]] یکی از وجوه اصلی تفاوت [[انسان]] با دیگر موجودات است و [[انسان]] به کمک [[عقل]] به مرتبه [[انسانیت]] ارتقا می‌یابد. هرکه دامنه عقلش کوتاه باشد، اعمال نیکش کم و هرکه دامنه عقلش بلند باشد، اعمال نیکش گسترش می‌یابد. از این‌رو [[امام علی]] {{ع}} می‌فرماید: [[انسان]] به [[عقل]] خویش [[انسان]] است. حضرتش در [[نامه]] خویش به [[امام حسن]] {{ع}} [[بی‌نیازی]] را [[عقل]] معرفی می‌کند<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref> و در مقایسه [[شناخت]] [[عقلی]] و [[شناخت]] حسی، به [[برتری]] [[شناخت]] [[عقل]] توجه دارد و می‌فرماید: دیدن، تنها با چشم نیست، چه بسیار چشم‌ها که به صاحبش [[خیانت]] کند؛ اما [[عقل]]، کسی را که از او [[نصیحت]] خواهد [[فریب]] ندهد<ref>{{متن حدیث|لَيْسَتِ الرَّوِيَّةُ كَالْمُعَايَنَةِ مَعَ الْإِبْصَارِ، فَقَدْ تَكْذِبُ الْعُيُونُ أَهْلَهَا، وَ لَا يَغُشُّ الْعَقْلُ مَنِ اسْتَنْصَحَهُ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۲۷۳</ref><ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 511.</ref>.
[[عقل]] یکی از وجوه اصلی تفاوت [[انسان]] با دیگر موجودات است و [[انسان]] به کمک [[عقل]] به مرتبه [[انسانیت]] ارتقا می‌یابد. هرکه دامنه عقلش کوتاه باشد، اعمال نیکش کم و هرکه دامنه عقلش بلند باشد، اعمال نیکش گسترش می‌یابد. از این‌رو [[امام علی]] {{ع}} می‌فرماید: [[انسان]] به [[عقل]] خویش [[انسان]] است. حضرتش در [[نامه]] خویش به [[امام حسن]] {{ع}} [[بی‌نیازی]] را [[عقل]] معرفی می‌کند<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱.</ref> و در مقایسه [[شناخت]] [[عقلی]] و [[شناخت]] حسی، به [[برتری]] [[شناخت]] [[عقل]] توجه دارد و می‌فرماید: دیدن، تنها با چشم نیست، چه بسیار چشم‌ها که به صاحبش [[خیانت]] کند؛ اما [[عقل]]، کسی را که از او [[نصیحت]] خواهد [[فریب]] ندهد<ref>{{متن حدیث|لَيْسَتِ الرَّوِيَّةُ كَالْمُعَايَنَةِ مَعَ الْإِبْصَارِ، فَقَدْ تَكْذِبُ الْعُيُونُ أَهْلَهَا، وَ لَا يَغُشُّ الْعَقْلُ مَنِ اسْتَنْصَحَهُ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۲۷۳.</ref>.
* نقش [[تعقل]] و [[درک]] درست در [[تعالیم]] وحیانی مورد توجه [[امام]] {{ع}} قرار گرفته است. در [[فرهنگ]] [[علوی]] [[انسان‌ها]] باید [[خرد]] و [[اندیشه]] خود را در بوته نقد [[علوم]] وحیانی قرار دهند و بدین وسیله استعدادهای [[عقلی]] خویش را بارور سازند. در این‌صورت [[انسان‌ها]] می‌توانند در سایه خِرَد [[قرآنی]] خویش، داوری‌های درست از جریان‌های پیش‌رو داشته باشند<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 511.</ref>.
 
نقش [[تعقل]] و [[درک]] درست در تعالیم وحیانی مورد توجه [[امام]] {{ع}} قرار گرفته است. در [[فرهنگ]] [[علوی]] [[انسان‌ها]] باید [[خرد]] و [[اندیشه]] خود را در بوته نقد [[علوم]] وحیانی قرار دهند و بدین وسیله استعدادهای [[عقلی]] خویش را بارور سازند. در این‌صورت [[انسان‌ها]] می‌توانند در سایه خِرَد [[قرآنی]] خویش، داوری‌های درست از جریان‌های پیش‌رو داشته باشند<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۵۱۱.</ref>.


=== [[کارشناسان دین]] ===
=== [[کارشناسان دین]] ===
* تحقیق و [[تفقه]] در [[دین]] با [[درک]] [[عقلی]] شروع می‌شود، اما باید توجه داشت که [[درک]] [[عقل]] به‌تنهایی و بدون [[راهنمایی]] [[کارشناسان دین]] راه به جایی نمی‌برد و چه بسا که موجب [[انحراف]] فرد نیز بشود. [[درک]] [[عقل]] در کنار استناد به [[کتاب خدا]] و [[احادیث]] [[ائمه معصومین]] {{عم}} که در واقع [[کارشناسان دین]] هستند، مسیر می‌شود. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نیز در [[حدیث متواتر ثقلین]]، [[قرآن]] و [[اهل بیت]] خویش را دو یادگار گران‌سنگ خود در میان [[مردم]] می‌داند و سفارش می‌کند که به این دو [[تمسک]] جویند تا [[رستگار]] شوند و بدانند که [[قرآن]] و [[اهل بیت]] هرگز از هم جدا نمی‌شوند<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 511-512.</ref>.
تحقیق و [[تفقه]] در [[دین]] با [[درک]] [[عقلی]] شروع می‌شود، اما باید توجه داشت که [[درک]] [[عقل]] به‌تنهایی و بدون [[راهنمایی]] [[کارشناسان دین]] راه به جایی نمی‌برد و چه بسا که موجب [[انحراف]] فرد نیز بشود. [[درک]] [[عقل]] در کنار استناد به [[کتاب خدا]] و [[احادیث]] [[ائمه معصومین]] {{عم}} که در واقع [[کارشناسان دین]] هستند، مسیر می‌شود. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نیز در [[حدیث متواتر ثقلین]]، [[قرآن]] و [[اهل بیت]] خویش را دو یادگار گران‌سنگ خود در میان [[مردم]] می‌داند و سفارش می‌کند که به این دو تمسک جویند تا [[رستگار]] شوند و بدانند که [[قرآن]] و [[اهل بیت]] هرگز از هم جدا نمی‌شوند<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۵۱۱-۵۱۲.</ref>.
== [[شناخت راویان احادیث]] ==
 
* [[امام علی]] {{ع}} در [[نهج البلاغه]] ضمن خطبه‌ای [[مردمان]] را به [[شناخت]] [[راویان]] [[موثق]] سفارش و آنان را در چهار دسته طبقه‌بندی می‌کند<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 512.</ref>.
== شناخت راویان احادیث ==
# منافقی که تظاهر به [[اسلام]] و [[ایمان]] می‌کند، اما در [[دل]] از هیچ گناهی شرم ندارد و بر [[پیامبر]] به عمد [[دروغ]] می‌بندد<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 512.</ref>.
[[امام علی]] {{ع}} در [[نهج البلاغه]] ضمن خطبه‌ای [[مردمان]] را به [[شناخت]] راویان موثق سفارش و آنان را در چهار دسته طبقه‌بندی می‌کند:
# برخی افراد مطلبی را شنیده‌اند، ولی درست به خاطر نسپرده‌اند. آن‌ها بر مبنای پندار خویش [[حدیثی]] [[نقل]] می‌کنند که بخشی از آن با واقعیت مطابقت ندارد<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 512.</ref>.
# منافقی که تظاهر به [[اسلام]] و [[ایمان]] می‌کند، اما در [[دل]] از هیچ گناهی شرم ندارد و بر [[پیامبر]] به عمد [[دروغ]] می‌بندد.
# کسانی در موقعیتی خاص [[حدیثی]] از [[پیامبر]] شنیده‌اند، اما خبر از [[حکم]] بعدی [[پیامبر]] در زمان برطرف شدن آن موقعیت خاص ندارند. از منسوخ خبر دارند، ولی از ناسخ آن بی‌خبرند<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 512.</ref>.
# برخی افراد مطلبی را شنیده‌اند، ولی درست به خاطر نسپرده‌اند. آن‌ها بر مبنای پندار خویش [[حدیثی]] [[نقل]] می‌کنند که بخشی از آن با واقعیت مطابقت ندارد.
# امانت‌داران راستینی که آنچه از [[پیامبر]] شنیده‌اند به‌درستی به خاطر می‌سپارند و [[حقیقت]] [[کلام]] را درست بیان می‌کنند<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 512.</ref>.
# کسانی در موقعیتی خاص [[حدیثی]] از [[پیامبر]] شنیده‌اند، اما خبر از [[حکم]] بعدی [[پیامبر]] در زمان برطرف شدن آن موقعیت خاص ندارند. از منسوخ خبر دارند، ولی از ناسخ آن بی‌خبرند.
* [[امام]] {{ع}} خود را جزو معدود افرادی برمی‌شمرد که از گروه چهارم است. [[امام]] هر مسئله و رویدادی را از [[پیامبر اکرم]] {{ع}} سؤال می‌کرد و دقیق به خاطر می‌سپرد. [[امامان معصوم]] {{عم}} تنها منابعی هستند که مورد [[وثوق]] همه جانبه‌اند و آنچه از [[ناحیه]] آنان صادر شده باشد، به‌طور کامل مورد [[وثوق]] و [[اطمینان]] است<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 512.</ref>.
# امانت‌داران راستینی که آنچه از [[پیامبر]] شنیده‌اند به‌درستی به خاطر می‌سپارند و [[حقیقت]] [[کلام]] را درست بیان می‌کنند.
 
[[امام]] {{ع}} خود را جزو معدود افرادی برمی‌شمرد که از گروه چهارم است. [[امام]] هر مسئله و رویدادی را از [[پیامبر اکرم]] {{ع}} سؤال می‌کرد و دقیق به خاطر می‌سپرد. [[امامان معصوم]] {{عم}} تنها منابعی هستند که مورد وثوق همه جانبه‌اند و آنچه از ناحیه آنان صادر شده باشد، به‌طور کامل مورد وثوق و [[اطمینان]] است<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۵۱۲ ـ ۵۱۲.</ref>.
 
== خصوصیات [[کارشناسان دین]] ==
== خصوصیات [[کارشناسان دین]] ==
* کردار و گفتار [[امامان معصوم]] {{ع}} با [[رفتار]] و گفتار دیگران تفاوت دارد و همچون قانونی جهان‌شمول برای همه عصرها و نسل‌ها معتبر و قابل استفاده است. [[امیرمؤمنان]] {{ع}} می‌فرماید: هرگز احدی را با [[اهل بیت پیامبر]] [[قیاس]] نکنید (دیگران در هر [[مقام علمی]] و عرفانی تنها خوشه‌چین خرمن اهل‌بیت‌اند) و خوشه‌چین خرمن [[اهل‌بیت]]، هرگز با آنان برابر نیست. دودمان [[پاک]] [[پیامبر]] سنگ بنای [[دین]] و پشتوانه یقین‌اند. تندروان به "[[میزان]]" آنان بازگردند و کندروان سرانجام خود را بدان‌جا رسانند که راهی جز آن نیابند. ویژگی‌های [[رهبری]] از آنِ [[اهل بیت]] است و [[وصیت]] [[پیامبر]] درباره آنان و [[میراث]] آن [[حضرت]]، مخصوص ایشان<ref>{{متن حدیث|لَا يُقَاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ أَحَدٌ وَ لَا يُسَوَّى بِهِمْ مَنْ جَرَتْ نِعْمَتُهُمْ عَلَيْهِ أَبَداً، هُمْ أَسَاسُ الدِّينِ وَ عِمَادُ الْيَقِينِ، إِلَيْهِمْ يَفِي‏ءُ الْغَالِي وَ بِهِمْ يُلْحَقُ التَّالِي وَ لَهُمْ خَصَائِصُ حَقِّ الْوِلَايَةِ وَ فِيهِمُ الْوَصِيَّةُ وَ الْوِرَاثَةُ. الْآنَ إِذْ رَجَعَ الْحَقُّ إِلَى أَهْلِهِ وَ نُقِلَ إِلَى مُنْتَقَلِهِ}}؛ [[نهج البلاغه]]، [[خطبه ۲ نهج البلاغه|خطبه ۲]]</ref><ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 512.</ref>.
کردار و گفتار [[امامان معصوم]] {{ع}} با [[رفتار]] و گفتار دیگران تفاوت دارد و همچون قانونی جهان‌شمول برای همه عصرها و نسل‌ها معتبر و قابل استفاده است. [[امیرمؤمنان]] {{ع}} می‌فرماید: هرگز احدی را با [[اهل بیت پیامبر]] قیاس نکنید (دیگران در هر [[مقام علمی]] و عرفانی تنها خوشه‌چین خرمن اهل‌بیت‌اند) و خوشه‌چین خرمن [[اهل‌بیت]]، هرگز با آنان برابر نیست. دودمان [[پاک]] [[پیامبر]] سنگ بنای [[دین]] و پشتوانه یقین‌اند. تندروان به "[[میزان]]" آنان بازگردند و کندروان سرانجام خود را بدان‌جا رسانند که راهی جز آن نیابند. ویژگی‌های [[رهبری]] از آنِ [[اهل بیت]] است و [[وصیت]] [[پیامبر]] درباره آنان و [[میراث]] آن حضرت، مخصوص ایشان<ref>{{متن حدیث|لَا يُقَاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ أَحَدٌ وَ لَا يُسَوَّى بِهِمْ مَنْ جَرَتْ نِعْمَتُهُمْ عَلَيْهِ أَبَداً، هُمْ أَسَاسُ الدِّينِ وَ عِمَادُ الْيَقِينِ، إِلَيْهِمْ يَفِي‏ءُ الْغَالِي وَ بِهِمْ يُلْحَقُ التَّالِي وَ لَهُمْ خَصَائِصُ حَقِّ الْوِلَايَةِ وَ فِيهِمُ الْوَصِيَّةُ وَ الْوِرَاثَةُ. الْآنَ إِذْ رَجَعَ الْحَقُّ إِلَى أَهْلِهِ وَ نُقِلَ إِلَى مُنْتَقَلِهِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲.</ref>.
* وجود [[معصومین]] {{عم}}، همچون میزانی برای اعمال و ملاکی برای [[هدایت]] [[انسان]] است، زیرا [[انسان]] [[اسیر]] در دنیای ضلمانی نیازمند [[نور]] [[هدایت]] است و [[خداوند متعال]] کتاب خویش و وجود [[معصوم]] را همچون [[نور]] [[هدایت]] باری [[انسان‌ها]] قرار داده است و او [[مأموریت]] دارد تا [[انسان‌ها]] را [[هدایت]] و جامعه‌ای آرمانی ایجاد کند. [[اهل بیت پیامبر]] اکرم {{صل}} [[مفسر]] [[قرآن]] و بیان کننده [[علوم قرآنی]] هستند. [[خداوند متعال]] در [[حدیث معراج]] از وجود [[پیامبر اکرم]] {{صل}} با عنوان [[نور]] خود در میان [[بندگان]] یاد می‌کند و [[جانشینان پیامبر]] اکرم {{صل}} نیز همانند وجود ایشان، همان نقش را دارند. به‌همین [[دلیل]] در [[تفکر شیعی]]، [[جهان]] نمی‌تواند خالی از وجود [[معصوم]] باشد، زیرا [[هدایت الهی]] محملی می‌خواهد تا [[واسطه فیض]] بین او و [[بندگان]] شود. [[امیر مؤمنان]] {{ع}} در [[نهج البلاغه]] می‌فرماید: [[آل محمد]] {{صل}} "[[زندگی]] [[علم]] و [[دانش]]" و "[[مرگ]] [[نادانی]]" هستند<ref>{{متن حدیث|هُمْ عَيْشُ الْعِلْمِ وَ مَوْتُ الْجَهْلِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۳۹</ref>. [[هدایت]] [[معصومین]] نوری است که [[آدمیان]] را از [[ظلمت]] طبیعت خارج می‌کند و راه [[هدایت]] و [[سعادت]] و [[رستگاری]] را به آنان نشان می‌دهد<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 513.</ref>.
 
* از این‌جا مشخص می‌شود که چرا باید به [[کلام]] [[معصومین]] {{عم}} [[دل]] سپرد و [[کلام]] آنان‌را همچون [[چراغ هدایت]] پیش روی قرارداد و با آن [[هدایت]] یافت. باید به ریسمان آنان چنگ زد و برای [[هدایت]] و [[نجات]] به آستان آن بزرگوار [[توسل]] جست و آنان را [[واسطه فیض]] قرار داد. [[خداوند متعال]] در [[قرآن کریم]] وجود [[پیامبر اکرم]] {{صل}} را واسطه [[رحمت]] معرفی می‌کند: و اگر آنان وقتی به خود [[ستم]] کرده بودند، پیش تو می‌آمدند و از [[خدا]] [[آمرزش]] می‌خواستند و [[پیامبر]] [نیز] برای آنان طلب [[آمرزش]] می‌کرد، قطعاً [[خدا]] را توبه‌پذیرِ [[مهربان]] می‌یافتند<ref>{{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَاؤُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا }}؛ سوره نساء، آیه ۶۴</ref><ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 513.</ref>.
وجود [[معصومین]] {{عم}}، همچون میزانی برای اعمال و ملاکی برای [[هدایت]] [[انسان]] است، زیرا [[انسان]] [[اسیر]] در دنیای ضلمانی نیازمند [[نور]] [[هدایت]] است و [[خداوند متعال]] کتاب خویش و وجود [[معصوم]] را همچون [[نور]] [[هدایت]] باری [[انسان‌ها]] قرار داده است و او مأموریت دارد تا [[انسان‌ها]] را [[هدایت]] و جامعه‌ای آرمانی ایجاد کند. [[اهل بیت پیامبر]] اکرم {{صل}} [[مفسر]] [[قرآن]] و بیان کننده [[علوم قرآنی]] هستند. [[خداوند متعال]] در [[حدیث معراج]] از وجود [[پیامبر اکرم]] {{صل}} با عنوان [[نور]] خود در میان [[بندگان]] یاد می‌کند و [[جانشینان پیامبر]] اکرم {{صل}} نیز همانند وجود ایشان، همان نقش را دارند. به‌همین [[دلیل]] در تفکر شیعی، [[جهان]] نمی‌تواند خالی از وجود [[معصوم]] باشد، زیرا [[هدایت الهی]] محملی می‌خواهد تا [[واسطه فیض]] بین او و [[بندگان]] شود. [[امیر مؤمنان]] {{ع}} در [[نهج البلاغه]] می‌فرماید: [[آل محمد]] {{صل}} "[[زندگی]] [[علم]] و [[دانش]]" و "[[مرگ]] [[نادانی]]" هستند<ref>{{متن حدیث|هُمْ عَيْشُ الْعِلْمِ وَ مَوْتُ الْجَهْلِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۳۹.</ref>. [[هدایت]] [[معصومین]] نوری است که [[آدمیان]] را از [[ظلمت]] طبیعت خارج می‌کند و راه [[هدایت]] و [[سعادت]] و [[رستگاری]] را به آنان نشان می‌دهد.
* [[امامان معصوم]] {{عم}} [[پیشوایان]] دین‌اند و شناخت دین تنها از طریق آنان میسر خواهد شد. [[مردمان]] می‌توانند با مراجعه و [[الگو]] قرار دادن آنان، راه [[هدایت]] و [[سعادت]] را بیابند. [[امام رضا]] {{ع}} از قول [[پیامبر اکرم]] [[روایت]] می‌کند: [[امامان]] پس از من [[فرزندان]] [[حسین]] {{ع}} هستند. هر کس از آن‌ها [[اطاعت]] کند، [[اطاعت خدا]] کرده است و هر کس بر آن‌ها [[عصیان]] کند، [[عصیان]] [[خدا]] کرده است. آنان ریسمان محکم و وسیله خلق به‌سوی [[خدای عزوجل]] هستند. تنها راه صعود به طریق الی [[الله]] گوش [[جان]] سپردن به [[کلام]] و [[سیره]] [[امامان]] و عمل کردن به فرامین آنان است<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 513.</ref>.
 
* در نتیجه، [[شناخت]] [[دین]] از طریق به‌کارگیری [[قوه]] عقل که از آن تعبیر به [[رسول باطنی]] شده است و [[تمسک]] به [[سنت]] و [[سیره]] و [[هدایت]] [[ائمه معصومین]] ممکن می‌شود<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 513.</ref>.
از این‌جا مشخص می‌شود که چرا باید به [[کلام]] [[معصومین]] {{عم}} [[دل]] سپرد و [[کلام]] آنان‌را همچون چراغ هدایت پیش روی قرارداد و با آن [[هدایت]] یافت. باید به ریسمان آنان چنگ زد و برای [[هدایت]] و [[نجات]] به آستان آن بزرگوار [[توسل]] جست و آنان را [[واسطه فیض]] قرار داد. [[خداوند متعال]] در [[قرآن کریم]] وجود [[پیامبر اکرم]] {{صل}} را واسطه [[رحمت]] معرفی می‌کند: و اگر آنان وقتی به خود [[ستم]] کرده بودند، پیش تو می‌آمدند و از [[خدا]] [[آمرزش]] می‌خواستند و [[پیامبر]] [نیز] برای آنان طلب [[آمرزش]] می‌کرد، قطعاً [[خدا]] را توبه‌پذیرِ [[مهربان]] می‌یافتند<ref>{{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَاؤُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا }}؛ سوره نساء، آیه ۶۴.</ref>.
 
[[امامان معصوم]] {{عم}} [[پیشوایان]] دین‌اند و شناخت دین تنها از طریق آنان میسر خواهد شد. [[مردمان]] می‌توانند با مراجعه و [[الگو]] قرار دادن آنان، راه [[هدایت]] و [[سعادت]] را بیابند. [[امام رضا]] {{ع}} از قول [[پیامبر اکرم]] [[روایت]] می‌کند: [[امامان]] پس از من [[فرزندان]] [[حسین]] {{ع}} هستند. هر کس از آن‌ها [[اطاعت]] کند، [[اطاعت خدا]] کرده است و هر کس بر آن‌ها [[عصیان]] کند، [[عصیان]] [[خدا]] کرده است. آنان ریسمان محکم و وسیله خلق به‌سوی [[خدای عزوجل]] هستند. تنها راه صعود به طریق الی [[الله]] گوش [[جان]] سپردن به [[کلام]] و [[سیره]] [[امامان]] و عمل کردن به فرامین آنان است.
 
در نتیجه، [[شناخت]] [[دین]] از طریق به‌کارگیری قوه عقل که از آن تعبیر به رسول باطنی شده است و تمسک به [[سنت]] و [[سیره]] و [[هدایت]] [[ائمه معصومین]] ممکن می‌شود<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۵۱۲ ـ ۵۱۳.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۲٬۹۹۵

ویرایش