برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|
خط ۶: |
خط ۶: |
| }} | | }} |
|
| |
|
| == واژهشناسی لغوی ==
| | از جمله [[مقامات]] [[امامان معصوم]] {{عم}} مقام حفظ سر که در [[زیارت جامعه کبیره]] با عبارت {{متن حدیث|وحفظة لسرّه}} آمده است. |
| *"سرّ" مقابل "عَلَن" است، در [[فارسی]] به "[[راز]]" [[ترجمه]] میشود. سرّ، اموری است که [[اصرار]] بر پنهان نگهداشتن آن است، برخلاف "غَیب" که اموری پوشیده و گذشت [[زمان]] پرده آن است و اصراری بر اخفای آن نیست<ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۱۸۴.</ref>.
| |
|
| |
|
| == سر در حديث == | | == معناشناسی == |
| * [[حضرت امام باقر]]{{ع}} فرمود: [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در آن [[بیماری]] که بعد از آن به دیدار [[خدا]] رفت، [[امیر المؤمنین علی]]{{ع}} را فرا خواند و به او فرمود: "نزدیک من آی تا رازی را که [[خداوند]] نزدم نهاده است و مرا بر آن [[امین]] شمرده، برایت بگویم، این راز را [[پیامبر]] در [[اختیار]] [[مولا علی]]{{ع}} گذاشت و او در اختیار [[امام حسن]]{{ع}} نهاد و امام حسن{{ع}} آن را به [[امام حسین]]{{ع}} سپرد، امام حسین{{ع}} آن را به پدرم [[امام سجاد]]{{ع}} سپرد و امام سجاد{{ع}} آن را به من سپرده است، [[درود]] خداوند بر تمام آنان باد"<ref>{{عربی|" إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} دَعَا عَلِيّاً{{ع}} فِي الْمَرَضِ الَّذِي تُوُفِّيَ فِيهِ فَقَالَ يَا عَلِيُّ ادْنُ مِنِّي حَتَّى أُسِرَّ إِلَيْكَ مَا أَسَرَّ اللَّهُ إِلَيَّ وَ أَئْتَمِنَكَ عَلَى مَا ائْتَمَنَنِيَ اللَّهُ عَلَيْهِ فَفَعَلَ ذَلِكَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} بِعَلِيٍّ{{ع}} وَ فَعَلَهُ عَلِيٌّ بِالْحَسَنِ{{ع}} وَ فَعَلَهُ الْحَسَنُ{{ع}} بِالْحُسَيْنِ{{ع}} وَ فَعَلَهُ الْحُسَيْنُ{{ع}} بِأَبِي وَ فَعَلَهُ أَبِي بِي صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ "}}؛ بصائر الدرجات، ۳۷۷.</ref><ref>سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۸۵.</ref>. [[اهل بیت]]{{عم}} هم حایز [[عنایت خداوند]] بودند؛ چراکه آنان را برای [[اسرار]] خویش برگزیده بود و هم [[حافظ]] آن اسرار بودند "[[حفظ]] سرّ [[الله]]" و این هر دو [[مقام]] بلندی است<ref>سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۸۵.</ref>.
| | "سرّ" مقابل "عَلَن" است، در فارسی به "راز" ترجمه میشود. سرّ، اموری است که اصرار بر پنهان نگهداشتن آن است، برخلاف "غَیب" که اموری پوشیده و گذشت [[زمان]] پرده آن است و اصراری بر اخفای آن نیست<ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)| در آستان امامان معصوم ج۲]]، ص۱۸۴.</ref>. |
| * [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} درباره این کانون اسرار[[حق]] فرمود: "بلکه من [[علوم]] و [[آگاهی]] و اسراری در درون دارم که اگر اظهار کنم همچون طنابهایی که در چاههای عمیق به لرزه در آیند، مضطرب میشوید"<ref>{{عربی|" بَلِ انْدَمَجْتُ عَلَى مَكْنُونِ عِلْمٍ لَوْ بُحْتُ بِهِ لَاضْطُرِبْتُمْ اضْطِرَابَ الْأَرْشِيَةِ فِي الطَّوِيِّ الْبَعِيدَة "}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۵.</ref><ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۱۸۵.</ref>.
| | |
| * از این جمله استفاده میشود که [[امامان معصوم]]{{عم}} اسراری داشتند که در توان [[تحمّل]] کسی نبود، آنها را به کسی نگفتند و با خود بردند. البتّه اسراری هم داشتند که در توان برخی از [[برگزیدگان]] از [[اصحاب]] بود؛ لذا به آنان میگفتند و آن را از دیگران و نااهلان پوشیده میداشتند<ref>سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۸۵.</ref>. از [[حضرت امام باقر]]{{ع}} [[روایت]] شده که: "[[ابوذر]] بر [[سلمان]] وارد شد، سلمان دیگی روی اجاق نهاده غذا میپخت، با هم گرم صحبت بودند که دیگ از بالای اجاق سرازیر شد و افتاد، سلمان با کمال [[اطمینان]] آن را برداشت و روی اجاق نهاد بدون این که ذرّهای از گوشت، یا آب آن بریزد، ابوذر از دیدن این صحنه سخت تعجّب نمود، طولی نکشید که دوباره سرازیر شد، باز هم چیزی از آن نریخت، ابوذر سراسیمه بیرون آمد در حالی که اطراف مشاهدات خود [[فکر]] میکرد، با [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} برخورد، مولا که او را متفکّر دید، پرسید چه شده که چنین متحیّری، سپس حضرت فرمود: ای ابوذر! اگر آنچه سلمان میداند اظهار کند، خواهی گفت: [[خدا]] [[رحمت]] کند هرکس را که سلمان را بکشد، همانا سلمان در [[زمین]] [[باب الله]] است؛ هر که او را بشناسد، [[مؤمن]] و هر که منکر او شود، [[کافر]] است، سلمان، از ما [[اهل بیت]] است"<ref>{{عربی|" يَا بَا ذَرٍّ إِنَ سَلْمَانَ لَوْ حَدَّثَكَ بِمَا يَعْلَمُ لَقُلْتَ رَحِمَ اللَّهُ قَاتِلَ سَلْمَانَ يَا بَا ذَرٍّ إِنَّ سَلْمَانَ بَابُ اللَّهِ فِي الْأَرْضِ مَنْ عَرَفَهُ كَانَ مُؤْمِناً وَ مَنْ أَنْكَرَهُ كَانَ كَافِراً وَ إِنَّ سَلْمَانَ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْت"}}؛ اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۴۴.</ref><ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۱۸۶.</ref>.
| | == سرّ در حديث == |
| * از این [[روایت]] استفاده میشود که [[سلمان]] از [[تحمّل]] بیشتری نسبت به رازهای [[پیامبر]]{{صل}} و [[امیرمؤمنان]]{{ع}} از [[ابوذر]] برخوردار بوده است. او [[افتخار]] تجلیلها و تکریمهای فراوان از سوی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و امیرمؤمنان{{ع}} را داشته است و از مدافعان [[حریم]] [[ولایت]] پس از پیامبر اکرم{{صل}} بود و حدود ۲۵۰ سال [[عمر]] کرد<ref>موسوعة الامام علی ابن ابیطالب{{ع}}، ج۱۲، ص۱۴۵ - ۱۴۳.</ref><ref>سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۸۶.</ref>.
| | # [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در آن [[بیماری]] که بعد از آن به دیدار [[خدا]] رفت، [[امیر المؤمنین]]{{ع}} را فرا خواند و به او فرمود: "نزدیک من آی تا رازی را که [[خداوند]] نزدم نهاده است و مرا بر آن [[امین]] شمرده، برایت بگویم، این راز را [[پیامبر]] در [[اختیار]] [[مولا علی]]{{ع}} گذاشت و او در اختیار [[امام حسن]]{{ع}} نهاد و امام حسن{{ع}} آن را به [[امام حسین]]{{ع}} سپرد، امام حسین{{ع}} آن را به پدرم [[امام سجاد]]{{ع}} سپرد و امام سجاد{{ع}} آن را به من سپرده است، [[درود]] خداوند بر تمام آنان باد"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} دَعَا عَلِيّاً{{ع}} فِي الْمَرَضِ الَّذِي تُوُفِّيَ فِيهِ فَقَالَ يَا عَلِيُّ ادْنُ مِنِّي حَتَّى أُسِرَّ إِلَيْكَ مَا أَسَرَّ اللَّهُ إِلَيَّ وَ أَئْتَمِنَكَ عَلَى مَا ائْتَمَنَنِيَ اللَّهُ عَلَيْهِ فَفَعَلَ ذَلِكَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} بِعَلِيٍّ{{ع}} وَ فَعَلَهُ عَلِيٌّ بِالْحَسَنِ{{ع}} وَ فَعَلَهُ الْحَسَنُ{{ع}} بِالْحُسَيْنِ{{ع}} وَ فَعَلَهُ الْحُسَيْنُ{{ع}} بِأَبِي وَ فَعَلَهُ أَبِي بِي صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ}}؛ بصائر الدرجات، ۳۷۷.</ref><ref>سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۸۵.</ref>. [[اهل بیت]]{{عم}} هم حایز عنایت خداوند بودند؛ چراکه آنان را برای [[اسرار]] خویش برگزیده بود و هم حافظ آن اسرار بودند "[[حفظ]] سرّ [[الله]]" و این هر دو مقام بلندی است. |
| * [[حذیفة بن یمان]] از زمره [[اصحاب]] سرّ پیامبر اکرم{{صل}} بوده است<ref> صحیح بخاری، ج۲، ص۴۳۳؛ سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۳۶۱.</ref>.او از بزرگان اصحاب [[نبیّ اکرم]]{{صل}} بود، رازهای فراوانی را پیامبر{{صل}} به او فرموده بود، [[منافقان]] را به اسم برای [[حذیفه]] نام برده بود، حوادث و فتنههای بعد از خودش و نیز برخی از حوادث دیگر را به او گفته بود. او بعد از پیامبر{{صل}}، خطّی جز خطّ [[مولا علی]]{{ع}} را [[انتخاب]] نکرد و [[ثابت قدم]] و [[استوار]] در کنار و همراه حضرت بود<ref>موسوعة الامام علی ابن ابیطالب{{ع}}، ج۱۲، ص۹۵ - ۹۶.</ref><ref>سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۸۶.</ref>.
| | # [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} درباره این کانون اسرار[[حق]] فرمود: "بلکه من [[علوم]] و [[آگاهی]] و اسراری در درون دارم که اگر اظهار کنم همچون طنابهایی که در چاههای عمیق به لرزه در آیند، مضطرب میشوید"<ref>{{متن حدیث|بَلِ انْدَمَجْتُ عَلَى مَكْنُونِ عِلْمٍ لَوْ بُحْتُ بِهِ لَاضْطُرِبْتُمْ اضْطِرَابَ الْأَرْشِيَةِ فِي الطَّوِيِّ الْبَعِيدَة}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۵.</ref>. از این جمله استفاده میشود [[امامان معصوم]]{{عم}} اسراری داشتند که در توان تحمّل کسی نبود، آنها را به کسی نگفتند و با خود بردند. البتّه اسراری هم داشتند که در توان برخی از [[برگزیدگان]] از [[اصحاب]] بود؛ لذا به آنان میگفتند و آن را از دیگران و نااهلان پوشیده میداشتند. |
| * [[کمیل بن زیاد]]، از [[اصحاب امیرمؤمنان]] علی و [[امام حسن]]{{عم}} و رازهایی از مولا علی{{ع}} داشت. او افتخار [[شهادت]] به [[عشق]] مولا{{ع}} را به دست جلّاد و سفّاک کمنظیر، [[حجاج بن یوسف ثقفی]] یافت، او [[واسطه فیض]] بزرگ "[[دعای کمیل]]" است. [[اصرار]] او بود که مولا علی{{ع}} را به بیان این [[دعا]] واداشت<ref>موسوعة الامام علی ابن ابیطالب{{ع}}، ج۱۲، ص۲۷۲ - ۲۷۴.</ref><ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی سید احمد]]، در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۸۶.</ref>.
| | # از [[امام باقر]]{{ع}} [[روایت]] شده: "[[ابوذر]] بر [[سلمان]] وارد شد، سلمان دیگی روی اجاق نهاده غذا میپخت، با هم گرم صحبت بودند که دیگ از بالای اجاق سرازیر شد و افتاد، سلمان با کمال [[اطمینان]] آن را برداشت و روی اجاق نهاد بدون این که ذرّهای از گوشت، یا آب آن بریزد، ابوذر از دیدن این صحنه سخت تعجّب نمود، طولی نکشید که دوباره سرازیر شد، باز هم چیزی از آن نریخت، ابوذر سراسیمه بیرون آمد در حالی که اطراف مشاهدات خود [[فکر]] میکرد، با [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} برخورد، مولا که او را متفکّر دید، پرسید چه شده که چنین متحیّری، سپس حضرت فرمود: ای ابوذر! اگر آنچه سلمان میداند اظهار کند، خواهی گفت: [[خدا]] [[رحمت]] کند هرکس را که سلمان را بکشد، همانا سلمان در [[زمین]] [[باب الله]] است؛ هر که او را بشناسد، [[مؤمن]] و هر که منکر او شود، [[کافر]] است، سلمان، از ما [[اهل بیت]] است"<ref>{{متن حدیث|يَا بَا ذَرٍّ إِنَ سَلْمَانَ لَوْ حَدَّثَكَ بِمَا يَعْلَمُ لَقُلْتَ رَحِمَ اللَّهُ قَاتِلَ سَلْمَانَ يَا بَا ذَرٍّ إِنَّ سَلْمَانَ بَابُ اللَّهِ فِي الْأَرْضِ مَنْ عَرَفَهُ كَانَ مُؤْمِناً وَ مَنْ أَنْكَرَهُ كَانَ كَافِراً وَ إِنَّ سَلْمَانَ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْت}}؛ اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۴۴.</ref>. از این [[روایت]] استفاده میشود که [[سلمان]] از تحمّل بیشتری نسبت به رازهای [[پیامبر]]{{صل}} و [[امیرمؤمنان]]{{ع}} از [[ابوذر]] برخوردار بوده است. او افتخار تجلیلها و تکریمهای فراوان از سوی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و امیرمؤمنان{{ع}} را داشته است و از مدافعان حریم [[ولایت]] پس از پیامبر اکرم{{صل}} بود و حدود ۲۵۰ سال [[عمر]] کرد<ref>موسوعة الامام علی ابن ابیطالب{{ع}}، ج۱۲، ص۱۴۵ - ۱۴۳.</ref>. |
| | # [[حذیفة بن یمان]] از زمره [[اصحاب]] سرّ پیامبر اکرم{{صل}} بوده است<ref> صحیح بخاری، ج۲، ص۴۳۳؛ سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۳۶۱.</ref>. او از بزرگان اصحاب [[نبیّ اکرم]]{{صل}} بود، رازهای فراوانی را پیامبر{{صل}} به او فرموده بود، [[منافقان]] را به اسم برای [[حذیفه]] نام برده بود، حوادث و فتنههای بعد از خودش و نیز برخی از حوادث دیگر را به او گفته بود. او بعد از پیامبر{{صل}}، خطّی جز خطّ [[مولا علی]]{{ع}} را [[انتخاب]] نکرد و [[ثابت قدم]] و [[استوار]] در کنار و همراه حضرت بود<ref>موسوعة الامام علی ابن ابیطالب{{ع}}، ج۱۲، ص۹۵ - ۹۶.</ref>. |
| | # [[کمیل بن زیاد]]، از [[اصحاب امیرمؤمنان]] علی و [[امام حسن]]{{عم}} و رازهایی از مولا علی{{ع}} داشت. او افتخار [[شهادت]] به [[عشق]] مولا{{ع}} را به دست جلّاد و سفّاک کمنظیر، [[حجاج بن یوسف ثقفی]] یافت، او [[واسطه فیض]] بزرگ "[[دعای کمیل]]" است. اصرار او بود که مولا علی{{ع}} را به بیان این [[دعا]] واداشت<ref>موسوعة الامام علی ابن ابیطالب{{ع}}، ج۱۲، ص۲۷۲ - ۲۷۴.</ref>.<ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)| در آستان امامان معصوم ج۲]]، ص۱۸۵ ـ ۱۸۶.</ref> |
|
| |
|
| == منابع == | | == منابع == |