بحث:اسحاق در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «== حضرت اسحاق در دانشنامه معاصر قرآن کریم == هفده بار نام اسحاق{{ع}} در قرآن و در کنار پیامبران الهی ذکر شده است {{متن قرآن|أَمْ كُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِي قَالُوا...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
خط ۱۹: خط ۱۹:


در [[روایات]] و کتب [[شیعی]] نیز [[ذبیح‌الله]]، اسماعیل دانسته شده است<ref>مجمع البیان، ج۸، ص۴۵۳؛ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۱۴۸؛ المیزان، ج۱۷، ص۲۳۴.</ref>. [[ابن عربی]] فص ششم کتاب «فصوص الحکم» خود را به اسحاق{{ع}} اختصاص داده است. وی در فص اسحاق، نخست به تأملی پیش‌تر درباره [[قربانی]] و [[راز]] آن میپردازد و آنگاه مسئله [[رؤیا]] را پیش میکشد و اندیشه‌های خود را درباره خواب و [[تعبیر خواب]] از جهات مختلف بیان می‌کند.<ref>[[محمد رضا رهبریان |رهبریان، محمد رضا]]، [[اسحاق - رهبریان (مقاله)|مقاله «اسحاق»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص233-234.</ref>
در [[روایات]] و کتب [[شیعی]] نیز [[ذبیح‌الله]]، اسماعیل دانسته شده است<ref>مجمع البیان، ج۸، ص۴۵۳؛ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۱۴۸؛ المیزان، ج۱۷، ص۲۳۴.</ref>. [[ابن عربی]] فص ششم کتاب «فصوص الحکم» خود را به اسحاق{{ع}} اختصاص داده است. وی در فص اسحاق، نخست به تأملی پیش‌تر درباره [[قربانی]] و [[راز]] آن میپردازد و آنگاه مسئله [[رؤیا]] را پیش میکشد و اندیشه‌های خود را درباره خواب و [[تعبیر خواب]] از جهات مختلف بیان می‌کند.<ref>[[محمد رضا رهبریان |رهبریان، محمد رضا]]، [[اسحاق - رهبریان (مقاله)|مقاله «اسحاق»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص233-234.</ref>
==مقدمه==
در [[قرآن مجید]]، فقط راجع به [[بشارت]] تولد [[اسحاق]] آیاتی موجود است و چیز دیگری از داستان او در [[قرآن]] دیده نمی‌شود اما در موارد عدیده نام اسحاق در ردیف [[پیامبران]]، مذکور است و فرزند ابراهیم و پدر [[یعقوب]] معرفی شده است. در [[سوره صافات]] [[آیات]] {{متن قرآن| رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلامٍ حَلِيمٍ فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلاء الْمُبِينُ}}<ref>«پروردگارا (فرزندی) از شایستگان به من ببخش! پس او را به پسری بردبار مژده دادیم. و چون در تلاش، همپای او گشت (ابراهیم) گفت: پسرکم! من در خواب می‌بینم که تو را سر می‌برم پس بنگر که چه می‌بینی؟ گفت: ای پدر! آنچه فرمان می‌یابی انجام ده که- اگر خداوند بخواهد- مرا از شکیبایان خواهی یافت. و چون هر دو (بدین کار) تن دادند و (ابراهیم) او را به روی درافکند (او را از آن کار بازداشتیم)؛ و بدو ندا کردیم که: ای ابراهیم! تو خواب خود را راست شمردی؛ ما بدین‌گونه نکوکاران را پاداش می‌دهیم. بی‌گمان این همان آزمایش آشکار بود» سوره صافات، آیه ۱۰۰-۱۰۶.</ref> به رؤیای ابراهیم و اقدام وی برای [[ذبح]] فرزند خویش بدون ذکر نام ذبیح، اشاره شده است. بسیاری از [[مفسرین]] به [[تقلید]] از [[تورات]]، اسحاق را ذبیح دانسته‌اند ولی بعض دیگر اسماعیل را قهرمان داستان ذبح می‌دانند. اسحاق که در تورات «ایساک» نامیده شده بنا بر [[روایت]] تلمود در [[روز]] فصح و بنا بر روایت [[اسلامی]] در [[شب عاشورا]] متولد گردید. هنگام تولد وی ابراهیم صد و بیست سال و مطابق روایت تورات، صد سال داشت وزوجه‌اش نود ساله بود.
اسحاق فرزند دوم ابراهیم بود؛ زیرا ابراهیم از [[کنیز]] [[مصری]] خود [[هاجر]] پسری به نام اسماعیل داشت.
بنا بر مندرجات تورات، نام اسحاق از یک لغت [[عبری]] به معنی خندیدن که نزدیک به لغت ضحک [[عربی]] است مشتق می‌باشد زیرا [[ساره]] پیش از تولد او گفته است که [[خدا]] مرا خندان و مسرور ساخت و پس از تولد او [[خداوند]] به ابراهیم فرمود که او را اسحق بنامد زیرا به واسطه او [[خنده]] و [[سرور]] برای ابراهیم و زوجه‌اش حاصل شده است.
در قرآن مجید در [[سوره هود]] [[آیه]] ۷۱ عبارت {{متن قرآن|فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ}}<ref>«و همسر او، ایستاده بود و خندید آنگاه ما به او مژده اسحاق و از پی اسحاق، یعقوب را دادیم» سوره هود، آیه ۷۱.</ref> با بیان تورات رابطه‌ای دارد.
[[عادت]] [[حضرت ابراهیم]] چنان بود که می‌بایست چند میهمان [[بینوا]] همیشه با او بر سر خوان بنشینند. پانزده یا سه روز (روایت از [[ثعلبی]] و روایت دوم از کسائی است) میهمانی برای او نمی‌رسد و در روز پانزدهم یا سوم سه نفر [[بیگانه]] بر او وارد می‌شوند.
قرآن مجید به این میهمانان اشاره کرده ولی تعداد ایشان را معین نداشته است.
[[حضرت ابراهیم]] برای ایشان گوساله فربهی فراهم می‌سازد و بر سر خوان می‌آورد ولی ایشان دست به جانب غذا دراز نمی‌کنند و می‌گویند که به شرط پرداخت قیمت، غذا را تناول خواهند کرد. حضرت ابراهیم از آنان می‌خواهد که در عوض بهای غذا هنگام شروع به خوردن، [[بسم الله]] بگویند و پس از فراغ، [[شکر]] خدای را بجا آورند.
این میهمانان فرشتگانی بودند که برای ویران کردن [[مساکن]] [[قوم لوط]] [[مأمور]] شده بودند و هم ایشان ابراهیم را به تولد [[اسحاق]] [[بشارت]] دادند. [[ساره]] آنجا حاضر بود و خندید و گفت وای بر من آیا با این که به سن [[پیری]] رسیده‌ام و شوهرم نیز پیر است دارای [[فرزندی]] خواهم شد! [[فرشتگان]] به وی گفتند آیا از [[حکم]] خداوندی [[تعجب]] داری؟ [[رحمت]] و [[برکات]] [[خدا]] بر [[خانواده]] شما همواره متوجه خواهد بود.
ابراهیم با خود گفت که اسحق در [[راه خدا]] باید [[قربانی]] شود (این گفته ابراهیم نه در [[قرآن]] مسطور است و نه در [[تورات]]، گویا اصل آن از مدراش باشد). پس از یک سال اسحاق متولد گردید. چون اسحاق هفت ساله شد شبی ابراهیم در [[خواب]] دید که به گذراندن قربانی مأمور شده است. بامدادان گوساله‌ای سر [[برید]] و گوشت آن را میان [[فقرا]] قسمت کرد.
شب دیگر در خواب، ندائی شنید که فرزندش را باید در راه خدا [[ذبح]] کند. بامدادان قصه را به فرزند گفت. وی پاسخ داد: ای پدر، به هر آنچه دستور داری عمل کن و مرا انشاءالله [[شکیبا]] خواهی یافت {{متن قرآن|وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ}}<ref>«و بدو ندا کردیم که: ای ابراهیم!» سوره صافات، آیه ۱۰۴.</ref>. ابراهیم، اسحاق را برای ذبح بر روی [[زمین]] خوابانید و دست و پای او را بست. اسحاق از پدر خویش خواست که ریسمان را محکم‌تر ببندد تا دست و پا نزند و نیز دامان [[جامه]] خود را بالا زند تا [[آلوده]] بخون نشود؛ زیرا ممکن است اثر [[خون]] باقی بماند و چشم مادرش به خون او بیفتد محزون گردد همچنین از پدر خود خواست که هنگام [[ذبح]]، در روی او ننگرد زیرا ممکن است [[رقت]] آورد و از کار خود منصرف گردد.
بر حسب مصادر [[یهود]]، [[اسحاق]] از پدر خود خواسته است که پیراهنش را به مادرش برگرداند تا مایه [[تسلی]] وی باشد و به [[کودکان]] همسن او نظر نیفکند که مبادا مادرش [[غمگین]] شود.
بر حسب [[قرآن مجید]]، در این هنگام ندائی می‌رسد که رؤیای خویش را محقق ساختی و دنباله داستان چنین خاتمه می‌یابد: {{متن قرآن|وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ}}<ref>«و به قربانی سترگی او را بازخریدیم» سوره صافات، آیه ۱۰۷.</ref>.
به موجب بعضی [[روایات اسلامی]] که با [[روایت]] [[تورات]] نیز منطبق است، ابراهیم به عقب می‌نگرد و قوچی می‌یابد و او را به جای فرزندش ذبح می‌کند. این قوچ از [[بهشت]] فرستاده شده بود یا به [[زعم]] کسائی همان قوچی بود که [[هابیل]] آن را [[قربانی]] کرده بود.
بعضی از [[مفسرین]] [[شیعه]] {{متن قرآن|وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ}} را اشاره به [[واقعه کربلا]] می‌دانند. [[ثعلبی]] و کسائی دو روایت نقل کرده‌اند که به موجب یکی اسحاق و به موجب دیگری [[اسماعیل ذبیح]] می‌باشد.
[[زمخشری]] و [[طبری]] و [[ابن اثیر]] و [[بیضاوی]] و [[علماء]] متأخر، در نسبت ذبح به اسماعیل [[اصرار]] دارند ولی وقایع داستان در روایات اسلامی چندان اختلافی ندارد از این جهت ممکن است اصرار علماء را در نسبت ذبح به اسماعیل ناشی از آن دانست که چون حضرت [[پیغمبر]] از [[اولاد]] اسماعیل بوده خواسته‌اند این واقعه را جزء [[مفاخر]] آن حضرت به شمار آرند، لیکن از طرف دیگر در [[سفر]] [[تکوین]] باب بیست و دوم شماره ۱ تا ۳ عبارتی به این مضمون موجود است:
(و واقع شد بعد از این وقایع که [[خداوند]] ابراهیم را [[امتحان]] کرده به او گفت: ای ابراهیم. عرض کرد: لبیک. گفت: اکنون پسر خود را که یگانه تو است و او را [[دوست]] می‌داری یعنی اسحاق را بردار و به [[زمین]] [[موریا]] برو. او را در آنجا بر یکی از [[کوه]] هائی که به تو نشان می‌دهم برای [[قربانی]] سوختنی بگذران).
لحن تأکیدی این [[آیات]] (مخصوصاً عبارت یعنی [[اسحاق]]) تردیدآمیز است و چنان می‌نماید که در اصل داستان نسبت [[ذبح]] به فرزند دیگر ابراهیم داده می‌شود و [[یهودیان]] برای تکمیل [[مفاخر]] خویش آن را به پدر [[اسرائیل]] منتسب ساخته باشند؛ زیرا اسماعیل یگانه فرزند بوده نه اسحاق <ref>ماخذ این مقال
١- قرآن مجید: مواضعی که نام اسحاق ذکر شده است: سوره بقره آیات ۱۲۷ - ۱۳۴ - ۱۳۵- آل عمران آیه ۷۸- نسا ۱۶۱ - هود (دو بار). یوسف، آیات ۶- ۳۸- ابراهیم آیه ۴۱ مریم آیه ۵۰ انبیاء ۷۲- عنکبوت ۲۶۔ صافات ۱۱۲ -۱۱۳- صآیه ۴۵. ۲- دائرة المعارف اسلامی ۳- دائرة المعارف بستانی ۴- عرائس التیجان ثعلبی. ۵۔ تفسیر بیضاوی ۶- تورات سفر تکوین ۷- حدیقة سنائی.</ref>.<ref>[[محمد خزائلی|خزائلی، محمد]]، [[اعلام قرآن (کتاب)|اعلام قرآن]]، ص114-117.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:IM010214.jpg|22px]] [[محمد خزائلی|خزائلی، محمد]]، [[اعلام قرآن (کتاب)|'''اعلام قرآن''']]
{{پایان منابع}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۸ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۳۵

حضرت اسحاق در دانشنامه معاصر قرآن کریم

هفده بار نام اسحاق(ع) در قرآن و در کنار پیامبران الهی ذکر شده است ﴿أَمْ كُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِي قَالُوا نَعْبُدُ إِلَهَكَ وَإِلَهَ آبَائِكَ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِلَهًا وَاحِدًا وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ[۱]، ﴿قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ[۲]، ﴿أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطَ كَانُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى قُلْ أَأَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهَادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ[۳]، ﴿قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَالنَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ[۴]، ﴿إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا[۵]، ﴿وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلًّا هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِنْ قَبْلُ وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ[۶]، ﴿وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِنْ وَرَاءِ إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ[۷]، ﴿وَكَذَلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَعَلَى آلِ يَعْقُوبَ كَمَا أَتَمَّهَا عَلَى أَبَوَيْكَ مِنْ قَبْلُ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ[۸]، ﴿وَاتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبَائِي إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ مَا كَانَ لَنَا أَنْ نُشْرِكَ بِاللَّهِ مِنْ شَيْءٍ ذَلِكَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ عَلَيْنَا وَعَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ[۹]،﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعَاءِ[۱۰]، ﴿فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَكُلًّا جَعَلْنَا نَبِيًّا[۱۱]، ﴿وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ[۱۲]، ﴿وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَجَعَلْنَا فِي ذُرِّيَّتِهِ النُّبُوَّةَ وَالْكِتَابَ وَآتَيْنَاهُ أَجْرَهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ[۱۳]، ﴿وَبَشَّرْنَاهُ بِإِسْحَاقَ نَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ[۱۴]، ﴿وَبَارَكْنَا عَلَيْهِ وَعَلَى إِسْحَاقَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِمَا مُحْسِنٌ وَظَالِمٌ لِنَفْسِهِ مُبِينٌ[۱۵]، ﴿وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَالْأَبْصَارِ[۱۶].

اسحاق در تورات «ایساک» نامیده شده که به معنی خندیدن است. ساره پیش از تولد او گفته بود که خدا مرا خندان و مسرور ساخت و در قرآن سوره هود، آیه ۷۱، عبارت ﴿فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ...[۱۷] ذکر شده که با بیان تورات رابطه‌ای دارد[۱۸].

در قرآن کریم راجع به بشارت تولد اسحاق، آیاتی موجود است. «ساره چون مژده فرزند شنید گفت: ای وای، آیا من فرزند می‌آورم با آن‌که پیر شده‌ام و این هم شوهرم که پیر است؟! راستی که این چیز شگفتی است! گفتند: آیا از کار خدا شگفتی می‌کنی حال آن‌که رحمت و برکات خدا بر شما خاندان است؟! همانا او ستوده و ارجمند است. پس چون ترس از ابراهیم برطرف شد و مژده به او رسید، شروع کرد با ما درباره لوط به گفتگو و مجادله کردن» ﴿وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِنْ وَرَاءِ إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ[۱۹]، ﴿قَالَتْ يَا وَيْلَتَى أَأَلِدُ وَأَنَا عَجُوزٌ وَهَذَا بَعْلِي شَيْخًا إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ[۲۰]، ﴿قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ[۲۱]، ﴿فَلَمَّا ذَهَبَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ الرَّوْعُ وَجَاءَتْهُ الْبُشْرَى يُجَادِلُنَا فِي قَوْمِ لُوطٍ[۲۲].

گفته می‌شود هنگام تولد اسحاق، ابراهیم(ع) صد سال داشته و ساره نود و نه ساله بوده [۲۳].

در سوره صافات، آیات ﴿رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلامٍ حَلِيمٍ فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلاء الْمُبِينُ[۲۴] به رؤیای ابراهیم و اقدام وی برای ذبح فرزند اشاره شده است.

در قرآن کریم نامی از فرزندی که ابراهیم می‌خواست او را قربانی کند نیامده است. آن فرزند بنا به روایت تورات اسحاق بوده، اولین فرزند ابراهیم از ساره، اما ابراهیم پیش از اسحاق فرزند دیگری داشته به نام اسماعیل که مسلمانان او را ذبیح الله می‌دانند که نام مادرش کنیزی به نام هاجر بود. رشید الدین میبدی، نقل قول‌های هر دو روایت را از صحابه و محدثان نقل کرده[۲۵].

برخی از مفسران به تقلید از تورات، اسحاق(ع) را ذبیح دانسته‌اند. از جمله ابن‌عربی که در فص ششم فصوص الحکم به این نظر اشاره می‌کند[۲۶]. در صورتی که بسیاری از مفسران اسلامی برخلاف این گفته، اسماعیل را قهرمان داستان ذبح می‌دانند.

در تفسیر طبری آمده است: «پس چون ابراهیم(ع) به خواب دید که پسر را قربان باید کردن، دل بر آن نهاد. و علما اندر این اختلاف کرده‌اند که آن کدام پسر بود. گروهی گفتند اسحاق(ع) بود و همه بنی‌اسرائیل و عجم بر این قول‌اند از بهر آن‌که ایشان فرزندان اسحاق‌اند. گروهی گفته‌اند نه که اسماعیل بود و همه عرب بر این قول‌اند از بهر آن‌که ایشان فرزندان اسماعیل‌اند. و اندر خبر از پیغامبر ما(ص) هر دو روایت آمده است، هم اسحاق و هم اسماعیل و به هر دو خبرهای درست آمده است و آیت‌های قرآن دلیل است بر هر دو تن»[۲۷].

در تفسیر طبری پس از ذکر دلایلی، نتیجه می‌گیرد که قربان اسماعیل(ع) بوده است نه اسحاق [۲۸].

در روایات و کتب شیعی نیز ذبیح‌الله، اسماعیل دانسته شده است[۲۹]. ابن عربی فص ششم کتاب «فصوص الحکم» خود را به اسحاق(ع) اختصاص داده است. وی در فص اسحاق، نخست به تأملی پیش‌تر درباره قربانی و راز آن میپردازد و آنگاه مسئله رؤیا را پیش میکشد و اندیشه‌های خود را درباره خواب و تعبیر خواب از جهات مختلف بیان می‌کند.[۳۰]

مقدمه

در قرآن مجید، فقط راجع به بشارت تولد اسحاق آیاتی موجود است و چیز دیگری از داستان او در قرآن دیده نمی‌شود اما در موارد عدیده نام اسحاق در ردیف پیامبران، مذکور است و فرزند ابراهیم و پدر یعقوب معرفی شده است. در سوره صافات آیات ﴿ رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلامٍ حَلِيمٍ فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلاء الْمُبِينُ[۳۱] به رؤیای ابراهیم و اقدام وی برای ذبح فرزند خویش بدون ذکر نام ذبیح، اشاره شده است. بسیاری از مفسرین به تقلید از تورات، اسحاق را ذبیح دانسته‌اند ولی بعض دیگر اسماعیل را قهرمان داستان ذبح می‌دانند. اسحاق که در تورات «ایساک» نامیده شده بنا بر روایت تلمود در روز فصح و بنا بر روایت اسلامی در شب عاشورا متولد گردید. هنگام تولد وی ابراهیم صد و بیست سال و مطابق روایت تورات، صد سال داشت وزوجه‌اش نود ساله بود.

اسحاق فرزند دوم ابراهیم بود؛ زیرا ابراهیم از کنیز مصری خود هاجر پسری به نام اسماعیل داشت.

بنا بر مندرجات تورات، نام اسحاق از یک لغت عبری به معنی خندیدن که نزدیک به لغت ضحک عربی است مشتق می‌باشد زیرا ساره پیش از تولد او گفته است که خدا مرا خندان و مسرور ساخت و پس از تولد او خداوند به ابراهیم فرمود که او را اسحق بنامد زیرا به واسطه او خنده و سرور برای ابراهیم و زوجه‌اش حاصل شده است.

در قرآن مجید در سوره هود آیه ۷۱ عبارت ﴿فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ[۳۲] با بیان تورات رابطه‌ای دارد.

عادت حضرت ابراهیم چنان بود که می‌بایست چند میهمان بینوا همیشه با او بر سر خوان بنشینند. پانزده یا سه روز (روایت از ثعلبی و روایت دوم از کسائی است) میهمانی برای او نمی‌رسد و در روز پانزدهم یا سوم سه نفر بیگانه بر او وارد می‌شوند.

قرآن مجید به این میهمانان اشاره کرده ولی تعداد ایشان را معین نداشته است.

حضرت ابراهیم برای ایشان گوساله فربهی فراهم می‌سازد و بر سر خوان می‌آورد ولی ایشان دست به جانب غذا دراز نمی‌کنند و می‌گویند که به شرط پرداخت قیمت، غذا را تناول خواهند کرد. حضرت ابراهیم از آنان می‌خواهد که در عوض بهای غذا هنگام شروع به خوردن، بسم الله بگویند و پس از فراغ، شکر خدای را بجا آورند.

این میهمانان فرشتگانی بودند که برای ویران کردن مساکن قوم لوط مأمور شده بودند و هم ایشان ابراهیم را به تولد اسحاق بشارت دادند. ساره آنجا حاضر بود و خندید و گفت وای بر من آیا با این که به سن پیری رسیده‌ام و شوهرم نیز پیر است دارای فرزندی خواهم شد! فرشتگان به وی گفتند آیا از حکم خداوندی تعجب داری؟ رحمت و برکات خدا بر خانواده شما همواره متوجه خواهد بود.

ابراهیم با خود گفت که اسحق در راه خدا باید قربانی شود (این گفته ابراهیم نه در قرآن مسطور است و نه در تورات، گویا اصل آن از مدراش باشد). پس از یک سال اسحاق متولد گردید. چون اسحاق هفت ساله شد شبی ابراهیم در خواب دید که به گذراندن قربانی مأمور شده است. بامدادان گوساله‌ای سر برید و گوشت آن را میان فقرا قسمت کرد.

شب دیگر در خواب، ندائی شنید که فرزندش را باید در راه خدا ذبح کند. بامدادان قصه را به فرزند گفت. وی پاسخ داد: ای پدر، به هر آنچه دستور داری عمل کن و مرا انشاءالله شکیبا خواهی یافت ﴿وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ[۳۳]. ابراهیم، اسحاق را برای ذبح بر روی زمین خوابانید و دست و پای او را بست. اسحاق از پدر خویش خواست که ریسمان را محکم‌تر ببندد تا دست و پا نزند و نیز دامان جامه خود را بالا زند تا آلوده بخون نشود؛ زیرا ممکن است اثر خون باقی بماند و چشم مادرش به خون او بیفتد محزون گردد همچنین از پدر خود خواست که هنگام ذبح، در روی او ننگرد زیرا ممکن است رقت آورد و از کار خود منصرف گردد.

بر حسب مصادر یهود، اسحاق از پدر خود خواسته است که پیراهنش را به مادرش برگرداند تا مایه تسلی وی باشد و به کودکان همسن او نظر نیفکند که مبادا مادرش غمگین شود.

بر حسب قرآن مجید، در این هنگام ندائی می‌رسد که رؤیای خویش را محقق ساختی و دنباله داستان چنین خاتمه می‌یابد: ﴿وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ[۳۴].

به موجب بعضی روایات اسلامی که با روایت تورات نیز منطبق است، ابراهیم به عقب می‌نگرد و قوچی می‌یابد و او را به جای فرزندش ذبح می‌کند. این قوچ از بهشت فرستاده شده بود یا به زعم کسائی همان قوچی بود که هابیل آن را قربانی کرده بود.

بعضی از مفسرین شیعه ﴿وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ را اشاره به واقعه کربلا می‌دانند. ثعلبی و کسائی دو روایت نقل کرده‌اند که به موجب یکی اسحاق و به موجب دیگری اسماعیل ذبیح می‌باشد.

زمخشری و طبری و ابن اثیر و بیضاوی و علماء متأخر، در نسبت ذبح به اسماعیل اصرار دارند ولی وقایع داستان در روایات اسلامی چندان اختلافی ندارد از این جهت ممکن است اصرار علماء را در نسبت ذبح به اسماعیل ناشی از آن دانست که چون حضرت پیغمبر از اولاد اسماعیل بوده خواسته‌اند این واقعه را جزء مفاخر آن حضرت به شمار آرند، لیکن از طرف دیگر در سفر تکوین باب بیست و دوم شماره ۱ تا ۳ عبارتی به این مضمون موجود است:

(و واقع شد بعد از این وقایع که خداوند ابراهیم را امتحان کرده به او گفت: ای ابراهیم. عرض کرد: لبیک. گفت: اکنون پسر خود را که یگانه تو است و او را دوست می‌داری یعنی اسحاق را بردار و به زمین موریا برو. او را در آنجا بر یکی از کوه هائی که به تو نشان می‌دهم برای قربانی سوختنی بگذران).

لحن تأکیدی این آیات (مخصوصاً عبارت یعنی اسحاق) تردیدآمیز است و چنان می‌نماید که در اصل داستان نسبت ذبح به فرزند دیگر ابراهیم داده می‌شود و یهودیان برای تکمیل مفاخر خویش آن را به پدر اسرائیل منتسب ساخته باشند؛ زیرا اسماعیل یگانه فرزند بوده نه اسحاق [۳۵].[۳۶]

پانویس

  1. «مگر هنگامی که مرگ یعقوب فرا رسید گواه بودید، آنگاه که از پسران خود پرسید: پس از من چه می‌پرستید؟ گفتند: خدای تو و خدای پدرانت ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را می‌پرستیم که خدایی یگانه است و ما فرمانبردار اوییم» سوره بقره، آیه ۱۳۳.
  2. «بگویید: ما به خداوند و به آنچه به سوی ما و به سوی ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرگان فرو فرستاده شده و به آنچه به موسی و عیسی و آنچه به (دیگر) پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است ایمان آورده‌ایم؛ میان هیچ‌یک از آنان فرق نمی‌نهیم و ما فرما» سوره بقره، آیه ۱۳۶.
  3. «یا می‌گویید که ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط، یهودی یا مسیحی بودند؛ بگو: شما داناترید یا خداوند؟ و کیست ستمکارتر از کسی که گواهی‌یی را که از خداوند نزد اوست پنهان می‌دارد؟ و خداوند از آنچه انجام می‌دهید غافل نیست» سوره بقره، آیه ۱۴۰.
  4. «بگو به خداوند و به آنچه بر ما و بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرگان فرو فرستاده شده و به آنچه به موسی و عیسی و پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است ایمان داریم، میان هیچ‌یک از ایشان فرق نمی‌گذاریم و ما فرمانبردار اوییم» سوره آل عمران، آیه ۸۴.
  5. «ما به تو همان‌گونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی، و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی فرستادیم و به داود زبور دادیم» سوره نساء، آیه ۱۶۳.
  6. «و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه را راهنمایی کردیم- نوح را پیش‌تر راهنمایی کرده بودیم- و داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را که از فرزندزادگان وی بودند (نیز راهنمایی کردیم)؛ و این چنین نیکوکاران را پاداش می‌دهیم» سوره انعام، آیه ۸۴.
  7. «و همسر او، ایستاده بود و خندید آنگاه ما به او مژده اسحاق و از پی اسحاق، یعقوب را دادیم» سوره هود، آیه ۷۱.
  8. «و بدین گونه پروردگارت تو را برمی‌گزیند و به تو از (دانش) خوابگزاری می‌آموزد و نعمت خویش را بر تو و بر خاندان یعقوب تمام می‌گرداند چنان‌که پیش از این بر پدرانت ابراهیم و اسحاق تمام گردانید که پروردگار تو دانایی فرزانه است» سوره یوسف، آیه ۶.
  9. «و از آیین پدرانم ابراهیم و اسحاق و یعقوب پیروی می‌کنم؛ در خور ما نیست که هیچ چیز را شریک خداوند بدانیم؛ این از بخشش خداوند به ما و به مردم است امّا بیشتر مردم سپاس نمی‌گزارند» سوره یوسف، آیه ۳۸.
  10. «سپاس خداوند را که با پیری، اسماعیل و اسحاق را به من بخشید به راستی پروردگارم شنوای دعاست» سوره ابراهیم، آیه ۳۹.
  11. «پس چون از آنان و آنچه به جای خداوند می‌پرستیدند کناره گرفت، اسحاق و (نوه‌اش) یعقوب را بدو بخشیدیم و همه را پیامبر کردیم» سوره مریم، آیه ۴۹.
  12. «و اسحاق را و افزون بر آن (نوه‌اش) یعقوب را به او بخشیدیم و همه را (مردمی) شایسته کردیم» سوره انبیاء، آیه ۷۲.
  13. «و ما به او اسحاق و (نوه‌اش) یعقوب را بخشیدیم و در فرزندان او پیامبری و کتاب (آسمانی) را نهادیم و پاداش وی را در این جهان دادیم و او در جهان واپسین از شایستگان است» سوره عنکبوت، آیه ۲۷.
  14. «و بدو اسحاق را نوید دادیم که پیامبری از شایستگان بود» سوره صافات، آیه ۱۱۲.
  15. «و به او و به اسحاق، خجستگی بخشیدیم و برخی از فرزندان آن دو نیکوکارند و برخی آشکارا به خویش ستم می‌ورزند» سوره صافات، آیه ۱۱۳.
  16. «و از بندگان توانمند و روشن‌بین ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب، یاد کن» سوره ص، آیه ۴۵.
  17. «و خندید آنگاه ما به او مژده اسحاق را دادیم» سوره هود، آیه ۷۱.
  18. اعلام قرآن، ص۱۱۴.
  19. «و همسر او، ایستاده بود و خندید آنگاه ما به او مژده اسحاق و از پی اسحاق، یعقوب را دادیم» سوره هود، آیه ۷۱.
  20. «گفت: وای بر من! آیا من می‌زایم در حالی که من زنی پیرم و این هم شوهرم که پیر است؟ بی‌گمان این چیزی شگرف است!» سوره هود، آیه ۷۲.
  21. «گفتند: آیا از کار خداوند در شگفتی با آنکه بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما خاندان (رسالت) است؟ بی‌گمان او ستوده‌ای ارجمند است» سوره هود، آیه ۷۳.
  22. «پس چون ترس از ابراهیم رخت بربست و (آن) مژده بدو رسید با ما درباره قوم لوط به چالش پرداخت» سوره هود، آیه ۷۴.
  23. کشف الاسرار، ج۴، ص۴۱۵.
  24. «پروردگارا (فرزندی) از شایستگان به من ببخش! پس او را به پسری بردبار مژده دادیم. و چون در تلاش، همپای او گشت (ابراهیم) گفت: پسرکم! من در خواب می‌بینم که تو را سر می‌برم پس بنگر که چه می‌بینی؟ گفت: ای پدر! آنچه فرمان می‌یابی انجام ده که- اگر خداوند بخواهد- مرا از شکیبایان خواهی یافت. و چون هر دو (بدین کار) تن دادند و (ابراهیم) او را به روی درافکند (او را از آن کار بازداشتیم)؛ و بدو ندا کردیم که: ای ابراهیم! تو خواب خود را راست شمردی؛ ما بدین‌گونه نکوکاران را پاداش می‌دهیم. بی‌گمان این همان آزمایش آشکار بود!» سوره صافات، آیه ۱۰۰-۱۰۶.
  25. کشف الاسرار، ج۸، ص۲۸۷-۳۰۰.
  26. فصوص الحکم، ص۳۴۹.
  27. ترجمه تفسیر طبری، ج۶، ص۱۵۳۰.
  28. ترجمه تفسیر طبری، ج۶، ص۱۵۳۳-۱۵۴۰؛ کشف الاسرار، ج۸، ص۳۰۰.
  29. مجمع البیان، ج۸، ص۴۵۳؛ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۱۴۸؛ المیزان، ج۱۷، ص۲۳۴.
  30. رهبریان، محمد رضا، مقاله «اسحاق»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص233-234.
  31. «پروردگارا (فرزندی) از شایستگان به من ببخش! پس او را به پسری بردبار مژده دادیم. و چون در تلاش، همپای او گشت (ابراهیم) گفت: پسرکم! من در خواب می‌بینم که تو را سر می‌برم پس بنگر که چه می‌بینی؟ گفت: ای پدر! آنچه فرمان می‌یابی انجام ده که- اگر خداوند بخواهد- مرا از شکیبایان خواهی یافت. و چون هر دو (بدین کار) تن دادند و (ابراهیم) او را به روی درافکند (او را از آن کار بازداشتیم)؛ و بدو ندا کردیم که: ای ابراهیم! تو خواب خود را راست شمردی؛ ما بدین‌گونه نکوکاران را پاداش می‌دهیم. بی‌گمان این همان آزمایش آشکار بود» سوره صافات، آیه ۱۰۰-۱۰۶.
  32. «و همسر او، ایستاده بود و خندید آنگاه ما به او مژده اسحاق و از پی اسحاق، یعقوب را دادیم» سوره هود، آیه ۷۱.
  33. «و بدو ندا کردیم که: ای ابراهیم!» سوره صافات، آیه ۱۰۴.
  34. «و به قربانی سترگی او را بازخریدیم» سوره صافات، آیه ۱۰۷.
  35. ماخذ این مقال ١- قرآن مجید: مواضعی که نام اسحاق ذکر شده است: سوره بقره آیات ۱۲۷ - ۱۳۴ - ۱۳۵- آل عمران آیه ۷۸- نسا ۱۶۱ - هود (دو بار). یوسف، آیات ۶- ۳۸- ابراهیم آیه ۴۱ مریم آیه ۵۰ انبیاء ۷۲- عنکبوت ۲۶۔ صافات ۱۱۲ -۱۱۳- صآیه ۴۵. ۲- دائرة المعارف اسلامی ۳- دائرة المعارف بستانی ۴- عرائس التیجان ثعلبی. ۵۔ تفسیر بیضاوی ۶- تورات سفر تکوین ۷- حدیقة سنائی.
  36. خزائلی، محمد، اعلام قرآن، ص114-117.

منابع