لوح: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
| پرسش مرتبط = علم معصوم (پرسش) | | پرسش مرتبط = علم معصوم (پرسش) | ||
}} | }} | ||
== مقدمه == | |||
کلمه "[[لوح]]" به معنای صفحهای است چوبین یا استخوانی پهن شده که در روزگار قدیم بر آن مینوشتهاند<ref>ر. ک: مجمع البحرین، ۲/ ۱۵۲.</ref>. در اصطلاح [[دینی]]، مرتبهای است که حقایق [[جهان هستی]] را بر آن نوشتهاند<ref>الحکمة المتعالیة، ۶/ ۲۹۰؛ کشاف اصطلاحات الفنون، ۲/ ۱۲۹۲.</ref>. آنچه در متن کائنات روی میدهد، مطابق است با آنچه در [[لوح]] نوشتهاند<ref>مصنفات شیخ مفید، ۵/ ۷۴.</ref>. وجود تفصیلی موجودات که بر [[لوح]] نوشته آمدهاند، به واسطه قلم افاضه میشود. حقایق ثبت شده بر [[لوح]]، مجرد از مادهاند و در [[عالم غیب]] جای دارند، و در زمان مقرر تحقق مییابند<ref>انتظار بشر از دین، ۲۷۳.</ref>. در [[روایت]] است که قلم به [[لوح]] گزارش میدهد و [[لوح]]، هر آنچه را از قلم گرفته است، به [[اسرافیل]] میرساند و [[اسرافیل]] نیز به [[میکائیل]] بازمیدهد و او نیز به [[جبرئیل]]. سپس [[جبرئیل]]، آنچه را گرفته است، به [[پیامبران الهی]] {{ع}} میرساند<ref>معانی الاخبار، ۲۳.</ref>. | |||
[[روایات]] فراوانی درباره [[لوح]] در دست است که تعبیرهای آنها مختلف است. از برخی [[روایات]] برمیآید که [[لوح]]، [[نور]] یا [[فرشته]] است<ref>بحارالانوار، ۵۷/ ۳۷۵- ۳۶۹.</ref>. در پارهای [[روایات]] آمده است که [[لوح]]، چیزی است سفیدتر و درخشندهتر از نقره و یاقوت که بر آن هر آنچه را تا [[قیامت]] روی میدهد، نوشتهاند<ref>تفسیر البرهان، ۴/ ۳۶۸؛ تفسیر قمی، ۲/ ۳۷۹.</ref>. در [[حدیثی]] دیگر آمده است که [[خداوند]] لوحی از دُر سفید آفریده است با جلدی از زبرجد سبز که خطوط روی آن از [[نور]] است و [[خداوند]] روزی سیصد و شصت بار به آن مینگرد و زنده میکند و میمیراند و میآفریند و روزی میدهد و [[عزیز]] میدارد و [[خوار]] میسازد و هر چه میخواهد، میکند<ref>المیزان، ۲۰/ ۲۵۷.</ref>. پارهای از این تعابیر، جنبه تمثیلی دارند تا از گذر تمثیلهای مادی، امور [[معنوی]] و غیر مادی، به [[فهم]] [[مردم]]، آسان درآیند<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۹۳.</ref>. | |||
== معناشناسی == | == معناشناسی == |
نسخهٔ ۱۴ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۴۳
مقدمه
کلمه "لوح" به معنای صفحهای است چوبین یا استخوانی پهن شده که در روزگار قدیم بر آن مینوشتهاند[۱]. در اصطلاح دینی، مرتبهای است که حقایق جهان هستی را بر آن نوشتهاند[۲]. آنچه در متن کائنات روی میدهد، مطابق است با آنچه در لوح نوشتهاند[۳]. وجود تفصیلی موجودات که بر لوح نوشته آمدهاند، به واسطه قلم افاضه میشود. حقایق ثبت شده بر لوح، مجرد از مادهاند و در عالم غیب جای دارند، و در زمان مقرر تحقق مییابند[۴]. در روایت است که قلم به لوح گزارش میدهد و لوح، هر آنچه را از قلم گرفته است، به اسرافیل میرساند و اسرافیل نیز به میکائیل بازمیدهد و او نیز به جبرئیل. سپس جبرئیل، آنچه را گرفته است، به پیامبران الهی (ع) میرساند[۵].
روایات فراوانی درباره لوح در دست است که تعبیرهای آنها مختلف است. از برخی روایات برمیآید که لوح، نور یا فرشته است[۶]. در پارهای روایات آمده است که لوح، چیزی است سفیدتر و درخشندهتر از نقره و یاقوت که بر آن هر آنچه را تا قیامت روی میدهد، نوشتهاند[۷]. در حدیثی دیگر آمده است که خداوند لوحی از دُر سفید آفریده است با جلدی از زبرجد سبز که خطوط روی آن از نور است و خداوند روزی سیصد و شصت بار به آن مینگرد و زنده میکند و میمیراند و میآفریند و روزی میدهد و عزیز میدارد و خوار میسازد و هر چه میخواهد، میکند[۸]. پارهای از این تعابیر، جنبه تمثیلی دارند تا از گذر تمثیلهای مادی، امور معنوی و غیر مادی، به فهم مردم، آسان درآیند[۹].
معناشناسی
واژۀ "لوح" در لغت به معنای صفحه ایی است چوبین یا استخوانی پهن شده که در روزگار قدیم بر آن می نوشته اند[۱۰] و در اصطلاح دینی، مرتبهایی است که حقایق جهان هستی را بر ان نوشته اند[۱۱].
لوح محفوظ و لوح محو و اثبات
با توجه به منابع اسلامی، دو نوع لوح وجود دارد، لوحی که در آن محو و اثبات امور توسط پروردگار صورت میگیرد و لوحی که در آن تمامی موجودات هستی با تمام حقیقت و واقعیتشان منعکساند و از این روست که اگر کسی بدین لوح دست یابد و از آن آگاه گردد، گویا بر همه چیز عالم آگاه گشته است[۱۲]. به عبارتی دیگر دو نوع لوح عبارت است از، لوح محفوظ که از آن به "ام الکتاب"، "کتاب مبین" و "کتاب مکنون" هم تعبیر میشود[۱۳] و لوح محو و اثبات.
توضیح اینکه حوادث جهان هستی دو مرحله دارند، مرحلۀ قطعیت که هیچگونه دگرگونی در آن راه ندارد؛ در لسان آیات و روایات حوادث این مرحله در ام الکتاب یا لوح محفوظ ثبت شده است[۱۴]. این کتاب از دسترس انسانهای عادی خارج است[۱۵] و بنابر برخی تفاسیر تنها برخی از اولیای خداوند به تناسب جایگاه و منزلت خود میتوانند به آن دسترسی داشته و به علومی ویژه دست یابند که افراد عادی از آن بیبهرهاند[۱۶] و دیگر "مرحلۀ غیر قطعی" است، یا به تعبیر دیگر "مرحله مشروط"، در این مرحله شخص از علل حوادث آگاه است، اما ممکن است تمام شرائط و موانع آن نزد او روشن نباشد، و لذا نمیتواند به طور قطع از وقوع حوادث خبر دهد، اما به طور مشروط میتواند و این همان چیزی است که در لسان آیات و روایات از آن تعبیر به لوح محو و اثبات شده است[۱۷]. ذیل آیۀ ﴿وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ﴾[۱۸] امام صادق (ع) در رابطه با لوح محفوظ و علم خداوند می فرمایند: «هر امری را که خداوند اراده میکند، قبل از ایجاد آن در علمش موجود است. هیچ چیزی وجود پیدا نمیکند جز اینکه قبل از آن در علم الهی موجود بوده است»[۱۹]. تفاوت علم خداوند با علوم انبیاء و اولیاء در اینجا ظاهر میشود، یعنی علاوه بر اینکه علم خداوند ذاتی و مستقل است و علم معصومین اکتسابی و غیرمستقل، یکی جنبه قطعیت دارد و دیگری ندارد[۲۰].
جستارهای وابسته
منابع
- غرویان، محسن، میرباقری، سید محمد حسین، غلامی، محمد رضا، بحثی مبسوط در آموزش عقاید
- رضایی اصفهانی، محمد علی، تفسیر قرآن مهر
- پارسانسب، گلافشان؛ پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا
- هاشمی، سید علی، جایگاه امامت از دیدگاه اصحاب ائمه
- رستمی، محمد زمان، آلبویه، طاهره، علم امام
- میرترابی حسینی، زهرةالسادات، علم لدنی در قرآن و حدیث
- مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن
- معرفت، محمد هادی، تفسیر و مفسران
- مطهری، مجتبی، علم لدنی
- منصورنژاد، محمد، وحی
- رهبری، حسن، علم پیامبر و امام در تفسیر من وحی القرآن
- دیاری بیگدلی؛ محمد تقی، قاسمی، حسین، نیری، عصمت، بررسی علم غیب ائمه در مکتب کلامی علامه طباطبایی و شاگردان وی
- هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی
- مهدیفر، حسن، علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن
- فرهنگ شیعه
پانویس
- ↑ ر. ک: مجمع البحرین، ۲/ ۱۵۲.
- ↑ الحکمة المتعالیة، ۶/ ۲۹۰؛ کشاف اصطلاحات الفنون، ۲/ ۱۲۹۲.
- ↑ مصنفات شیخ مفید، ۵/ ۷۴.
- ↑ انتظار بشر از دین، ۲۷۳.
- ↑ معانی الاخبار، ۲۳.
- ↑ بحارالانوار، ۵۷/ ۳۷۵- ۳۶۹.
- ↑ تفسیر البرهان، ۴/ ۳۶۸؛ تفسیر قمی، ۲/ ۳۷۹.
- ↑ المیزان، ۲۰/ ۲۵۷.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص ۳۹۳.
- ↑ طریحی، مجمع البحرین، ج ۲، ص ۱۵۲
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۳۹۳.
- ↑ ر.ک: غرویان، محسن، میرباقری، سید محمد حسین، غلامی، محمد رضا، بحثی مبسوط در آموزش عقاید، ص ۴۳؛ رضایی اصفهانی، محمد علی، تفسیر قرآن مهر، ج ۲۱، ص ۲۹۲ و ۲۹۳؛ پارسانسب، گلافشان، پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا، ص ۴۳.
- ↑ ر.ک: هاشمی، سید علی، جایگاه امامت از دیدگاه اصحاب ائمه؛ رستمی، محمد زمان، آلبویه، طاهره، علم امام؛ میرترابی حسینی، زهرةالسادات، علم لدنی در قرآن و حدیث، ص ۷۸.
- ↑ ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیت الله مکارم شیرازی؛ معرفت، محمد هادی، تفسیر و مفسران، ۲۹۳؛ مطهری، مجتبی، علم لدنی، فصلنامه رهیافت انقلاب اسلامی، ش ۳، ص ۷۵؛ منصورنژاد، محمد، وحی، ص ۵.
- ↑ ر.ک: منصورنژاد، محمد، وحی، ص ۵.
- ↑ ر.ک: هاشمی، سید علی، جایگاه امامت از دیدگاه اصحاب ائمه؛ رهبری، حسن، علم پیامبر و امام در تفسیر من وحی القرآن.
- ↑ ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله مکارم شیرازی؛ غرویان، محسن، میرباقری، سید محمد حسین، غلامی، محمد رضا، بحثی مبسوط در آموزش عقاید، ص ۴۳؛ دیاری بیگدلی؛ محمد تقی، قاسمی، حسین، نیری، عصمت، بررسی علم غیب ائمه در مکتب کلامی علامه طباطبایی و شاگردان وی.
- ↑ سورۀ زخرف، آیۀ ۴.
- ↑ ر.ک: معرفت، محمد هادی، تفسیر و مفسران، ۲۹۳.
- ↑ ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله مکارم شیرازی.