ویژگیهای امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
::::#'''بشارت به آمدن او:''' از ویژگیهای [[امام مهدی]]{{ع}} بشارتهای فراوان [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} دربارۀ ولادت آن حضرت و ظهور او است. این روایات، هم در کتابهای [[شیعه]] و هم در آثار [[اهل سنت]] آمده است<ref>ر.ک: منتخب الاثر، فصل دوّم (ص ۲۳۲- ۱۹۱).</ref> که تنها به ذکر چند نمونه بسنده میکنیم: [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: "شما را به [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} بشارت میدهم. او وقتی که مردم گرفتار اختلاف و پراکندگی شدهاند، برانگیخته میشود و زمین را از عدل و داد پر میکند، همان گونه که از ظلم و جور، پر شده است"<ref>غیبت طوسی، ح ۱۳۶، ص ۱۷۸؛ مسند احمد، ج ۳؛ مسند ابو سعید خدری، ص ۳۷.</ref>. [[امام حسین]]{{ع}} فرمود: "قائم این امت همانا نهمین نفر از فرزندان من است. او دارای [[غیبت]] است و کسی است که میراث او تقسیم میشود؛ در حالی که زنده است.<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۳۰، ح ۱، ص ۵۸۳.</ref> از [[امام رضا]]{{ع}} سؤال شد: "قائم شما [[اهل بیت]] کیست؟ فرمود: چهارمین نفر از اولاد من خواهد بود؛ فرزند بهترین کنیزان که خداوند به وسیله او زمین را از هرگونه ظلم و ستم پاک خواهد کرد. اوست کسی که مردم در ولادتش شک میکنند و او همان است که قبل از قیامش، غیبت خواهد نمود"<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۳۵، ح ۵، ص ۶۰.</ref> | ::::#'''بشارت به آمدن او:''' از ویژگیهای [[امام مهدی]]{{ع}} بشارتهای فراوان [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} دربارۀ ولادت آن حضرت و ظهور او است. این روایات، هم در کتابهای [[شیعه]] و هم در آثار [[اهل سنت]] آمده است<ref>ر.ک: منتخب الاثر، فصل دوّم (ص ۲۳۲- ۱۹۱).</ref> که تنها به ذکر چند نمونه بسنده میکنیم: [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: "شما را به [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} بشارت میدهم. او وقتی که مردم گرفتار اختلاف و پراکندگی شدهاند، برانگیخته میشود و زمین را از عدل و داد پر میکند، همان گونه که از ظلم و جور، پر شده است"<ref>غیبت طوسی، ح ۱۳۶، ص ۱۷۸؛ مسند احمد، ج ۳؛ مسند ابو سعید خدری، ص ۳۷.</ref>. [[امام حسین]]{{ع}} فرمود: "قائم این امت همانا نهمین نفر از فرزندان من است. او دارای [[غیبت]] است و کسی است که میراث او تقسیم میشود؛ در حالی که زنده است.<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۳۰، ح ۱، ص ۵۸۳.</ref> از [[امام رضا]]{{ع}} سؤال شد: "قائم شما [[اهل بیت]] کیست؟ فرمود: چهارمین نفر از اولاد من خواهد بود؛ فرزند بهترین کنیزان که خداوند به وسیله او زمین را از هرگونه ظلم و ستم پاک خواهد کرد. اوست کسی که مردم در ولادتش شک میکنند و او همان است که قبل از قیامش، غیبت خواهد نمود"<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۳۵، ح ۵، ص ۶۰.</ref> | ||
::::#'''ولادت پنهانی:''' در [[روایات]] فراوان، از [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} نقل شده است که مردی از خاندان او به نام "مهدی" قیام خواهد کرد و بنیان ستم را واژگون خواهد ساخت. فرمانروایان ستمگر عباسی با اطلّاع از این روایات در پی آن بودند که در همان ابتدای ولادت، [[امام مهدی]]{{ع}} را به قتل برسانند. بنابراین از زمان [[امام جواد]]{{ع}} زندگی [[امامان]]{{عم}} با محدودیتهای بیشتری همراه شد و در زمان [[امام عسکری]]{{ع}} به اوج خود رسید؛ به گونهای که کمترین رفت و آمد به خانه ان بزرگوار از نظر دستگاه [[حکومت]]، مخفی نبود. پیداست در چنین شرایطی باید تولّد آخرین حجّت [[حق]] و موعود الهی در پنهانی و به دور از چشم دیگران میبود. به همین دلیل حتی نزدیکان امام یازدهم از جریان ولادت [[امام مهدی]]{{ع}} بیاطلّاع بودند و تا چند ساعت پیش از تولّد نیز نشانههای بارداری در نرجس خاتون، مادر بزرگوار [[امام مهدی|امام دوازدهم]]، دیده نشد. [[حکیمه خاتون]]، دختر گرامی [[امام جواد]]{{ع}}، جریان ولادت را چنین حکایت کرده است: "[[امام عسکری]]{{ع}} به دنبال من فرستاد و فرمود: "ای عمّه! امشب افطار نزد ما باش؛ چرا که شب نیمه شعبان است و خداوند در این شب آخرین حجّت خود بر روزی زمین را آشکار خواهد کرد. پرسیدم: مادر او کیست؟ فرمود: نرجس. گفتم: فدای شما شوم! نشانه بارداری در او پیدا نیست. فرمود: سخن، همان است که گفتم. پس بر نرجس وارد شدم و سلام کردم و نشستم. او پیش آمد تا کفشهایم را بیرون آورد و به من گفت: بانوی من! حال شما چطور است؟ گفتم: بلکه تو بانوی من و بانوی خاندان منی. سخن مرا نپذیرفت و گفت: عمّه جان! چه میفرمایید؟ گفتم: دخترم! امشب خداوند متعال به تو پسری عطا میفرماید که سرور دنیا و آخرت خواهد بود. پس خجالت کشید و حیا کرد. حکیمه گوید: پس از نماز عشا، افطار کردم و در بستر خود آرمیدم. هنگام نیمه شب برای انجامِ نماز شب برخاستم و آن را به جای آوردم؛ در حالی که نرجس به آرامی خوابیده بود بدون آنکه اتفاقی برایش روی دهد. پس از انجام تعقیبات نماز خوابیدم. سپس هراسان بیدار شدم و حال ان که او همچنان در خواب بود. لحظاتی بعد برخاست و نماز شب گزارد و خوابید. حکیمه ادامه میدهد: بیرون آمدم و در جستوجوی فجر سپیده به آسمان نگریستم. پس فجر اوّل<ref>مقصود، سفیدیای است که اندکی پیش از اذان صبح، در افق دیده میشود.</ref> را مشاهده کردم و نرجس همچنان در خواب بود. به شک افتادم، ناگاه [[امام عسکری]]{{ع}} از جایگاه خود ندا برآورد: ای عمّه! شتاب مکن. امر ولادت نزدیک است. نشستم و به قرائت سورههای سجده و یس مشغول شدم که نرجس با اضطراب بیدار شد. به سرعت نزد او رفتم و گفتم: اسم الله علیک!<ref>این جمله، کنایه از این است که بلا از تو دور باد.</ref> آیا چیزی احساس میکنی؟ گفت: آری ای عمّه! گفتم: بر خود مسلّط باش و دلت را استوار دار که این، همان است که با تو گفتم. در این هنگام ضعفی من و نرجس را فرا گرفت. پس به صدای سرورم نوزادِ تولّد یافته به خود آمدم و جامه را از روی او برداشتم و او را در حال سجده دیدم. در آغوشش گرفتم و او را کاملاً پاکیزه یافتم. در این هنگام [[امام عسکری]]{{ع}} مرا ندا داد: ای عمّه! پسر را نزد من بیاور. او را نزد وی بردم... . در آغوشش گرفت و فرمود: پسرم! سخن بگو. پس لب به سخن گشود و فرمود: {{عربی|اندازه=150%|" أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُه"}}. سپس بر [[امام علی|امیر المؤمنین]]{{ع}} و [[امامان]]{{عم}} درود فرستاد تا به نام پدرش رسید و از سخن گفتن باز ایستاد. [[امام عسکری]]{{ع}} فرمود: ای عمّه! او را به نزد مادرش ببر تا بر او سلام کند..."<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۲، ح ۱، ص ۱۴۳.</ref> | ::::#'''ولادت پنهانی:''' در [[روایات]] فراوان، از [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} نقل شده است که مردی از خاندان او به نام "مهدی" قیام خواهد کرد و بنیان ستم را واژگون خواهد ساخت. فرمانروایان ستمگر عباسی با اطلّاع از این روایات در پی آن بودند که در همان ابتدای ولادت، [[امام مهدی]]{{ع}} را به قتل برسانند. بنابراین از زمان [[امام جواد]]{{ع}} زندگی [[امامان]]{{عم}} با محدودیتهای بیشتری همراه شد و در زمان [[امام عسکری]]{{ع}} به اوج خود رسید؛ به گونهای که کمترین رفت و آمد به خانه ان بزرگوار از نظر دستگاه [[حکومت]]، مخفی نبود. پیداست در چنین شرایطی باید تولّد آخرین حجّت [[حق]] و موعود الهی در پنهانی و به دور از چشم دیگران میبود. به همین دلیل حتی نزدیکان امام یازدهم از جریان ولادت [[امام مهدی]]{{ع}} بیاطلّاع بودند و تا چند ساعت پیش از تولّد نیز نشانههای بارداری در نرجس خاتون، مادر بزرگوار [[امام مهدی|امام دوازدهم]]، دیده نشد. [[حکیمه خاتون]]، دختر گرامی [[امام جواد]]{{ع}}، جریان ولادت را چنین حکایت کرده است: "[[امام عسکری]]{{ع}} به دنبال من فرستاد و فرمود: "ای عمّه! امشب افطار نزد ما باش؛ چرا که شب نیمه شعبان است و خداوند در این شب آخرین حجّت خود بر روزی زمین را آشکار خواهد کرد. پرسیدم: مادر او کیست؟ فرمود: نرجس. گفتم: فدای شما شوم! نشانه بارداری در او پیدا نیست. فرمود: سخن، همان است که گفتم. پس بر نرجس وارد شدم و سلام کردم و نشستم. او پیش آمد تا کفشهایم را بیرون آورد و به من گفت: بانوی من! حال شما چطور است؟ گفتم: بلکه تو بانوی من و بانوی خاندان منی. سخن مرا نپذیرفت و گفت: عمّه جان! چه میفرمایید؟ گفتم: دخترم! امشب خداوند متعال به تو پسری عطا میفرماید که سرور دنیا و آخرت خواهد بود. پس خجالت کشید و حیا کرد. حکیمه گوید: پس از نماز عشا، افطار کردم و در بستر خود آرمیدم. هنگام نیمه شب برای انجامِ نماز شب برخاستم و آن را به جای آوردم؛ در حالی که نرجس به آرامی خوابیده بود بدون آنکه اتفاقی برایش روی دهد. پس از انجام تعقیبات نماز خوابیدم. سپس هراسان بیدار شدم و حال ان که او همچنان در خواب بود. لحظاتی بعد برخاست و نماز شب گزارد و خوابید. حکیمه ادامه میدهد: بیرون آمدم و در جستوجوی فجر سپیده به آسمان نگریستم. پس فجر اوّل<ref>مقصود، سفیدیای است که اندکی پیش از اذان صبح، در افق دیده میشود.</ref> را مشاهده کردم و نرجس همچنان در خواب بود. به شک افتادم، ناگاه [[امام عسکری]]{{ع}} از جایگاه خود ندا برآورد: ای عمّه! شتاب مکن. امر ولادت نزدیک است. نشستم و به قرائت سورههای سجده و یس مشغول شدم که نرجس با اضطراب بیدار شد. به سرعت نزد او رفتم و گفتم: اسم الله علیک!<ref>این جمله، کنایه از این است که بلا از تو دور باد.</ref> آیا چیزی احساس میکنی؟ گفت: آری ای عمّه! گفتم: بر خود مسلّط باش و دلت را استوار دار که این، همان است که با تو گفتم. در این هنگام ضعفی من و نرجس را فرا گرفت. پس به صدای سرورم نوزادِ تولّد یافته به خود آمدم و جامه را از روی او برداشتم و او را در حال سجده دیدم. در آغوشش گرفتم و او را کاملاً پاکیزه یافتم. در این هنگام [[امام عسکری]]{{ع}} مرا ندا داد: ای عمّه! پسر را نزد من بیاور. او را نزد وی بردم... . در آغوشش گرفت و فرمود: پسرم! سخن بگو. پس لب به سخن گشود و فرمود: {{عربی|اندازه=150%|" أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُه"}}. سپس بر [[امام علی|امیر المؤمنین]]{{ع}} و [[امامان]]{{عم}} درود فرستاد تا به نام پدرش رسید و از سخن گفتن باز ایستاد. [[امام عسکری]]{{ع}} فرمود: ای عمّه! او را به نزد مادرش ببر تا بر او سلام کند..."<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۲، ح ۱، ص ۱۴۳.</ref> | ||
::::#'''غیبت طولانی و پیشگویی آن:''' از ویژگیهای مهم [[امام مهدی]]{{ع}} [[غیبت]] آن حضرت از مردم است. جالب این است که در روایات فراوان، همۀ پیشوایان معصوم {{عم}} از آن خبر دادهاند و این از جمله خبرهای غیبی معصومان {{عم}} است که به وقوع پیوسته. چند نمونه از این روایات را میآوریم: [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم {{صل}} فرمود: "مهدی از فرزندان من است. برای او غیبت و حیرتی خواهد بود که مردم در آن، گمراه شوند <ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۲۵، ح ۵، ص ۵۳۶.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "همانا [[غیبت]] در ششمین نفراز فرزندانم رخ خواهد داد. او دوازدهمین نفر از [[امامان]] هدایت پس از رسول خداست که اولین آنها [[امام علی|امیرالمؤمنین، علی بن ابی طالب]]{{ع}} و آخرین آنها قیام کنندۀ به حق، بقیة الله در روی زمین است.<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ح ۱۳، ص ۱۴۵.</ref>. [[امام جواد]]{{ع}} فرمود: "همانا قائم از ما [[اهل بیت]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} است که باید در زمان غیبتش، مورد انتظار مردم باشد و هنگام ظهورش از او اطاعت شود. او سومین نفر از فرزندان من است.<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۳۶، ح ۱، ص ۷۰.</ref> گفتنی است این غیبت طولانی که از آغازین سالهای زندگی [[امام]] شروع شده از عواملی است که سبب شده که ما از امور شخصی آن حضرت، اطلاع و آگاهی دقیق و مستندی نداشته باشیم. بسیاری از علاقهمندان به امام، از مکان زندگی حضرت و همسر و فرزندان او میپرسند، ولی جواب محکم و مستندی نمیشنوند؛ زیرا ندانستن این امور، از پیامدهای [[غیبت]] آن بزرگوار است. البته بدیهی است که جهلِ ما از این بخش از زندگی حضرت، به روند معرفت و اطاعت و تسلیم ما نسبت به آن [[امام]] و حجت الهی زیانی نمیرساند و پرداختن به این مسائل، مشکلی را حل نمیکند؛ پس بهتر است از بحث و گفتوگو در این مجال بپرهیزیم؛ چنانکه [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{صل}} خود فرمود: "درهای پرسش را از آنچه به حال شما سودی ندارد، ببندید"<ref>{{عربی|اندازه=150%|" فَأَغْلِقُوا أَبْوَابَ السُّؤَالِ عَمَّا لَا يَعْنِيكُمْ "}}احتجاج، ج ۲، ح ۳۴۴، ص ۵۴۴.</ref> | ::::#'''غیبت طولانی و پیشگویی آن:''' از ویژگیهای مهم [[امام مهدی]]{{ع}} [[غیبت]] آن حضرت از مردم است. جالب این است که در روایات فراوان، همۀ پیشوایان معصوم {{عم}} از آن خبر دادهاند و این از جمله خبرهای غیبی معصومان {{عم}} است که به وقوع پیوسته. چند نمونه از این روایات را میآوریم: [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: "مهدی از فرزندان من است. برای او غیبت و حیرتی خواهد بود که مردم در آن، گمراه شوند <ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۲۵، ح ۵، ص ۵۳۶.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "همانا [[غیبت]] در ششمین نفراز فرزندانم رخ خواهد داد. او دوازدهمین نفر از [[امامان]] هدایت پس از رسول خداست که اولین آنها [[امام علی|امیرالمؤمنین، علی بن ابی طالب]]{{ع}} و آخرین آنها قیام کنندۀ به حق، بقیة الله در روی زمین است.<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ح ۱۳، ص ۱۴۵.</ref>. [[امام جواد]]{{ع}} فرمود: "همانا قائم از ما [[اهل بیت]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} است که باید در زمان غیبتش، مورد انتظار مردم باشد و هنگام ظهورش از او اطاعت شود. او سومین نفر از فرزندان من است.<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۳۶، ح ۱، ص ۷۰.</ref> گفتنی است این غیبت طولانی که از آغازین سالهای زندگی [[امام]] شروع شده از عواملی است که سبب شده که ما از امور شخصی آن حضرت، اطلاع و آگاهی دقیق و مستندی نداشته باشیم. بسیاری از علاقهمندان به امام، از مکان زندگی حضرت و همسر و فرزندان او میپرسند، ولی جواب محکم و مستندی نمیشنوند؛ زیرا ندانستن این امور، از پیامدهای [[غیبت]] آن بزرگوار است. البته بدیهی است که جهلِ ما از این بخش از زندگی حضرت، به روند معرفت و اطاعت و تسلیم ما نسبت به آن [[امام]] و حجت الهی زیانی نمیرساند و پرداختن به این مسائل، مشکلی را حل نمیکند؛ پس بهتر است از بحث و گفتوگو در این مجال بپرهیزیم؛ چنانکه [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{صل}} خود فرمود: "درهای پرسش را از آنچه به حال شما سودی ندارد، ببندید"<ref>{{عربی|اندازه=150%|" فَأَغْلِقُوا أَبْوَابَ السُّؤَالِ عَمَّا لَا يَعْنِيكُمْ "}}احتجاج، ج ۲، ح ۳۴۴، ص ۵۴۴.</ref> | ||
::::#'''طول عمر:'''از ویژگیهای [[امام مهدی]]{{ع}} عمر طولانی آن حضرت است. تاکنون<ref>اکنون در سال ۱۴۳۳ قمری هستیم و پیشوای ما ۱۱۷۸ سال دارد.</ref> نزدیک به دوازده قرن از عمر شریفش میگذرد. این عمر طولانی به دلیل آن است که مطابق ارادۀ الهی، او آخرین حجّت خدا و همان ذخیرۀ الهی برای اجرای اهداف [[انبیا]] است و پیداست که باید تا زمان فراهم شدن زمینههای قیام جهانیاش زنده بماند. این حقیقت در روایات فراوانی بیان شده است. البته برای بعضی، این سؤال مطرح است که چگونه ممکن است انسانی، عمری چنین طولانی داشته باشد. برای پاسخگویی به این سؤال، بجاست مقداری دربارۀ طول عمر بحث کنیم: سرچشمه این سؤال و علت طرح آن، این است که آنچه در جهان امروز، معمول و متداول است، عمرهای محدودی است که معمولاً به صد سال نمیرسد؛ از این رو<ref>البته هم اکنون عمرهای بالای صد سال هم یافت میشود که به نسبت بسیار کم است.</ref> بعضی نمیتواند یک عمر طولانی را باور کنند؛ در حالی که عمر طولانی از نظر عقل و دانش بشری، امری غیر ممکن نیست. دانشمندان با مطالعه اجزای بدن به این حقیقت رسیدهاند که ممکن است انسان، سالهای بسیار طولانی زنده بماند و حتی گرفتار پیری و فرسودگی هم نشود. برنارد شاو میگوید: از اصول علمی مورد پذیرش همه دانشمندان بیولوژیست، این است که برای عمر بشر نمیتوان حدی تعیین کرد و حتی دیرزیستی نیز مسأله مرزناپذیری است.<ref>راز طول عمر امام زمان{{ع}}، ص ۱۳.</ref> پروفسور "[[اتینگر]]" مینویسد: به نظر من با پیشرفت تکنیکها و کاری که ما شروع کردهایم، بشر قرن بیست و یکم خواهد توانست هزاران سال عمر کند.<ref>مجله دانشمند، سال ۶، ش ۶، ص ۱۴۷.</ref>. بنابراین تلاش دانشمندان برای دست یافتن به راههای غلبه بر پیری و رسیدن به دراز عمری نشانگر امکان چنین پدیدهای است؛ چنانکه در این مسیر، گامهای موفقیت آمیزی برداشته شده است و هم اکنون در گوشه و کنار جهان، کم نیستند افرادی که بر اثر شرایط مناسب آب و هوایی و تغذیه مناسب و فعّالیت مناسب بدنی و فکری و عوامل دیگر، عمری نزدیک به صد وپنجاه سال و گاهی بیشتر از آن دارند. مهمتر اینکه عمر طولانی در گذشته تاریخ انسانها بارها تجربه شده است. در کتابهای آسمانی و تاریخی، انسانهای زیادی با نام و نشان و شرح حال یاد شدهاند که مدت عمر آنها بسیار درازتر از عمر بشر امروز بوده است. برای نمونه چند مورد را بیان میکنیم: | ::::#'''طول عمر:'''از ویژگیهای [[امام مهدی]]{{ع}} عمر طولانی آن حضرت است. تاکنون<ref>اکنون در سال ۱۴۳۳ قمری هستیم و پیشوای ما ۱۱۷۸ سال دارد.</ref> نزدیک به دوازده قرن از عمر شریفش میگذرد. این عمر طولانی به دلیل آن است که مطابق ارادۀ الهی، او آخرین حجّت خدا و همان ذخیرۀ الهی برای اجرای اهداف [[انبیا]] است و پیداست که باید تا زمان فراهم شدن زمینههای قیام جهانیاش زنده بماند. این حقیقت در روایات فراوانی بیان شده است. البته برای بعضی، این سؤال مطرح است که چگونه ممکن است انسانی، عمری چنین طولانی داشته باشد. برای پاسخگویی به این سؤال، بجاست مقداری دربارۀ طول عمر بحث کنیم: سرچشمه این سؤال و علت طرح آن، این است که آنچه در جهان امروز، معمول و متداول است، عمرهای محدودی است که معمولاً به صد سال نمیرسد؛ از این رو<ref>البته هم اکنون عمرهای بالای صد سال هم یافت میشود که به نسبت بسیار کم است.</ref> بعضی نمیتواند یک عمر طولانی را باور کنند؛ در حالی که عمر طولانی از نظر عقل و دانش بشری، امری غیر ممکن نیست. دانشمندان با مطالعه اجزای بدن به این حقیقت رسیدهاند که ممکن است انسان، سالهای بسیار طولانی زنده بماند و حتی گرفتار پیری و فرسودگی هم نشود. برنارد شاو میگوید: از اصول علمی مورد پذیرش همه دانشمندان بیولوژیست، این است که برای عمر بشر نمیتوان حدی تعیین کرد و حتی دیرزیستی نیز مسأله مرزناپذیری است.<ref>راز طول عمر امام زمان{{ع}}، ص ۱۳.</ref> پروفسور "[[اتینگر]]" مینویسد: به نظر من با پیشرفت تکنیکها و کاری که ما شروع کردهایم، بشر قرن بیست و یکم خواهد توانست هزاران سال عمر کند.<ref>مجله دانشمند، سال ۶، ش ۶، ص ۱۴۷.</ref>. بنابراین تلاش دانشمندان برای دست یافتن به راههای غلبه بر پیری و رسیدن به دراز عمری نشانگر امکان چنین پدیدهای است؛ چنانکه در این مسیر، گامهای موفقیت آمیزی برداشته شده است و هم اکنون در گوشه و کنار جهان، کم نیستند افرادی که بر اثر شرایط مناسب آب و هوایی و تغذیه مناسب و فعّالیت مناسب بدنی و فکری و عوامل دیگر، عمری نزدیک به صد وپنجاه سال و گاهی بیشتر از آن دارند. مهمتر اینکه عمر طولانی در گذشته تاریخ انسانها بارها تجربه شده است. در کتابهای آسمانی و تاریخی، انسانهای زیادی با نام و نشان و شرح حال یاد شدهاند که مدت عمر آنها بسیار درازتر از عمر بشر امروز بوده است. برای نمونه چند مورد را بیان میکنیم: | ||
::::##در [[قرآن]] آیهای هست که نه تنها از عمر طولانی، بلکه از امکان زنده ماندن تا روز رستاخیز، خبر میدهد و آن آیه درباره [[حضرت یونس]]{{ع}} است که میفرماید: "اگر [[حضرت یونس]]{{ع}} در شکم ماهی تسبیح نمیگفت، تا روز رستاخیز در شکم ماهی میماند.<ref>سوره صافات: ۱۴۴.</ref> بنابراین از نظر [[قرآن]]، عمری بسیار طولانی از عصر [[حضرت یونس]]{{ع}} تا روز رستاخیز که در اصطلاح زیست شناسان، عمر جاویدان نامیده میشود برای انسان و ماهی، امکان پذیر است.<ref>خوشبختانه کشف ماهی چهارصد میلیون ساله در سواحل ماداگاسکار، امکان چنین عمری را برای ماهی، عینی کرد (کیهان، ش ۶۴۱۳ – ۲۲/ ۸/ ۴۳).</ref> | ::::##در [[قرآن]] آیهای هست که نه تنها از عمر طولانی، بلکه از امکان زنده ماندن تا روز رستاخیز، خبر میدهد و آن آیه درباره [[حضرت یونس]]{{ع}} است که میفرماید: "اگر [[حضرت یونس]]{{ع}} در شکم ماهی تسبیح نمیگفت، تا روز رستاخیز در شکم ماهی میماند.<ref>سوره صافات: ۱۴۴.</ref> بنابراین از نظر [[قرآن]]، عمری بسیار طولانی از عصر [[حضرت یونس]]{{ع}} تا روز رستاخیز که در اصطلاح زیست شناسان، عمر جاویدان نامیده میشود برای انسان و ماهی، امکان پذیر است.<ref>خوشبختانه کشف ماهی چهارصد میلیون ساله در سواحل ماداگاسکار، امکان چنین عمری را برای ماهی، عینی کرد (کیهان، ش ۶۴۱۳ – ۲۲/ ۸/ ۴۳).</ref> |
نسخهٔ ۱۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۰۴
ویژگیهای امام مهدی چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل اصلی | مهدویت |
ویژگیهای امام مهدی(ع) چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- پژوهشگران «مرکز تخصصی مهدویت» در پاسخ به این پرسش در کتاب «آفتاب مهر» آوردهاند:
- «از امام حسین(ع) نقل شده است: "مهدی را با آرامش و وقار و شناخت حلال و حرام و نیاز همگان به او و بینیازی او از دیگران خواهید شناخت.[۱]؛ از امام صادق(ع) نقل شده است: "به خدا سوگند! لباس او جز پارچه ای زبر و خشن و غذای او، جز غذای ساده نیست"[۲]؛ از امام رضا(ع) نقل شده است: "او عالمترین مردم و حکیمترین مردم و با تقواترین مردم، و سخیترین مردم و عابدترین مردم است"[۳]؛ صاحب کتاب بشاره المصطفی از لیث بن طاوس نقل میکند که: "مهدی، بخشندهای است که مال را به وفور میبخشد، بر کارگزاران و مسؤولین دولت خویش بسیار سختگیر و بر بینوایان بسیار رؤوف و مهربان است"[۴]»[۵]»[۶].
پاسخهای دیگر
۱. نویسندگان کتاب نگین آفرینش؛ |
---|
|
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ " يُعْرَفُ الْإِمَامُ قَالَ بِالسَّكِينَةِ وَ الْوَقَارِ قُلْتُ بِأَيِّ شَيْءٍ قَالَ وَ تَعْرِفُهُ بِالْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ وَ بِحَاجَةِ النَّاسِ إِلَيْهِ وَ لَا يَحْتَاجُ إِلَى أَحَدٍ "بحارالأنوار، ج۲۵، ص۱۵۶.
- ↑ " فَوَ اللَّهِ مَا لِبَاسُهُ إِلَّا الْغَلِيظُ وَ لَا طَعَامُهُ إِلَّا الْجَشِبُ "؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۵۴.
- ↑ " يَكُونُ أَعْلَمَ النَّاسِ وَ أَحْكَمَ النَّاسِ وَ أَتْقَى النَّاسِ وَ أَحْلَمَ النَّاسِ وَ أَشْجَعَ النَّاسِ وَ أَسْخَى النَّاسِ وَ أَعْبَدَ النَّاسِ "؛ معانی الأخبار، ص۱۰۲.
- ↑ " الْمَهْدِيُّ جَوَادٌ بِالْمَالِ رَحِيمٌ بِالْمَسَاكِينِ شَدِيدٌ عَلَى الْعُمَّالِ "؛ بشاره المصطفی، ص۲۰۷.
- ↑ آفتاب مهر، ج۱، ص ۵۲ - ۵۳.
- ↑ آفتاب مهر، ج۱، ص ۵۱ - ۵۲.
- ↑ ر.ک: منتخب الاثر، فصل دوّم (ص ۲۳۲- ۱۹۱).
- ↑ غیبت طوسی، ح ۱۳۶، ص ۱۷۸؛ مسند احمد، ج ۳؛ مسند ابو سعید خدری، ص ۳۷.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۳۰، ح ۱، ص ۵۸۳.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۳۵، ح ۵، ص ۶۰.
- ↑ مقصود، سفیدیای است که اندکی پیش از اذان صبح، در افق دیده میشود.
- ↑ این جمله، کنایه از این است که بلا از تو دور باد.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۲، ح ۱، ص ۱۴۳.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۲۵، ح ۵، ص ۵۳۶.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ح ۱۳، ص ۱۴۵.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۳۶، ح ۱، ص ۷۰.
- ↑ " فَأَغْلِقُوا أَبْوَابَ السُّؤَالِ عَمَّا لَا يَعْنِيكُمْ "احتجاج، ج ۲، ح ۳۴۴، ص ۵۴۴.
- ↑ اکنون در سال ۱۴۳۳ قمری هستیم و پیشوای ما ۱۱۷۸ سال دارد.
- ↑ البته هم اکنون عمرهای بالای صد سال هم یافت میشود که به نسبت بسیار کم است.
- ↑ راز طول عمر امام زمان(ع)، ص ۱۳.
- ↑ مجله دانشمند، سال ۶، ش ۶، ص ۱۴۷.
- ↑ سوره صافات: ۱۴۴.
- ↑ خوشبختانه کشف ماهی چهارصد میلیون ساله در سواحل ماداگاسکار، امکان چنین عمری را برای ماهی، عینی کرد (کیهان، ش ۶۴۱۳ – ۲۲/ ۸/ ۴۳).
- ↑ سوره عنکبوت: ۱۴.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۶، ح ۳، ص ۳۰۹.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۲۱، ح ۴، ص ۵۹۱.
- ↑ سوره نساء: ۱۵۷.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۱۷.
- ↑ تورات (ترجمه فاضل خانی)، سفر پیدایش باب پنجم، آیات ۵ – ۳۲.
- ↑ عهد جدید، کتاب اعمال رسولان، باب اول، آیات ۱ – ۱۲.
- ↑ اینها حقایقی است که در قرآن کریم آمده است: سوره انبیاء: ۶۹؛ سورع شعراء: ۶۳.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۰۹.
- ↑ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۴۳ - ۵۱.