امام باقر از دیدگاه اهل سنت: تفاوت میان نسخهها
(←مقدمه) |
(←مقدمه) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
بسیاری از محدثان و مورخان، [[دانش]] [[امام باقر]]{{ع}} را بینظیر دانستهاند. [[سعید بن مسیب]]، [[عروة بن زبیر]] و [[ابن شهاب زهری]]، از فقهای بزرگ [[مدینه]]، آن | بسیاری از محدثان و مورخان، [[دانش]] [[امام باقر]]{{ع}} را بینظیر دانستهاند. [[سعید بن مسیب]]، [[عروة بن زبیر]] و [[ابن شهاب زهری]]، از فقهای بزرگ [[مدینه]]، آن حضرت را شکافنده علوم میدانستند. [[ابن سعد]] او را [[ثقه]] و کثیر العلم و الحدیث دانسته است<ref>ابن سعد، طبقات الکبری، ج۵، ص۳۲۴.</ref>. [[عبدالله بن عطاء مکی]] گوید: من دانشمندان بسیاری دیدهام که دانش آنان در مقابل [[ابوجعفر محمد بن علی]]{{ع}} اندک است، سپس در ادامه گوید: حکم بن عتیبة<ref>طوسی (رجال، ص۱۳۱) او را از اصحاب امام باقر{{ع}} شمرده است.</ref> از فقهای مشهور مدینه در مقابل ابوجعفر{{ع}} مینشست و [[علم]] میآموخت<ref>مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۶۱.</ref>. ابن منظور گوید: وی علم را شکافت و به اصل آن پی برد و [[فروع]] آن را [[استنباط]] کرد و دامنه آن را گسترش داد<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۴، ص۷۴.</ref>. | ||
[[محمد بن طلحه شافعی]]، امام باقر{{ع}} را جامع [[علوم]] دانسته که دانش به واسطه او گسترش یافت<ref>شافعی، مطالب السؤول، ص۲۷۷.</ref>. [[ابن حجر]] از [[امام]] به مانند کسی که [[زمین]] را میشکافد و گنجهای پنهان آن را آشکار میکند یاد کرده که گنجینههای | [[محمد بن طلحه شافعی]]، امام باقر{{ع}} را جامع [[علوم]] دانسته که دانش به واسطه او گسترش یافت<ref>شافعی، مطالب السؤول، ص۲۷۷.</ref>. [[ابن حجر]] از [[امام]] به مانند کسی که [[زمین]] را میشکافد و گنجهای پنهان آن را آشکار میکند یاد کرده که گنجینههای معارف، [[حقایق]] [[احکام]]، [[حکمتها]]، نکات دقیق و لطیف دانسته تا چیزی بر کوردلان و خبیثان پنهان نباشد<ref>هیثمی ابن حجر، الصواعق المحرقه، ص۲۰۱.</ref>. | ||
[[زمخشری]] درباره علم آن حضرت، [[کلام]] خود امام را نقل کرد که فرمود: [[حق]]، من را به [[یاری]] خواست در حالی که [[باطل]]، آن را از درون فراگرفته بود، من پهلوی باطل را شکافتم تا چهره حق از حجابش بیرون کشیده و منتشر شد<ref>زمخشری، ربیع الأبرار، ج۳، ص۱۵۵.</ref>. | [[زمخشری]] درباره علم آن حضرت، [[کلام]] خود امام را نقل کرد که فرمود: [[حق]]، من را به [[یاری]] خواست در حالی که [[باطل]]، آن را از درون فراگرفته بود، من پهلوی باطل را شکافتم تا چهره حق از حجابش بیرون کشیده و منتشر شد<ref>زمخشری، ربیع الأبرار، ج۳، ص۱۵۵.</ref>. | ||
برخی بزرگان [[اهل سنت]] از حضرت [[روایت]] میکردند، مانند: [[مالک بن انس]]، پیشوای [[مذهب مالکی]]، [[عطاء بن ابی رباح]]، [[فقیه]] [[مکه]]، سفیان ثوری، معروف به [[امیرالمؤمنین]] در [[حدیث]]، [[شعبه بن حجاج]]، [[محدث]] و [[مفسر]] [[بصره]] و نیز [[ایوب بن کیسان سختیانی]]، معروف به سیدالفقهاء<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش اول ج۲]] ص ۲۲۴.</ref>. | برخی بزرگان [[اهل سنت]] از حضرت [[روایت]] میکردند، مانند: [[مالک بن انس]]، پیشوای [[مذهب مالکی]]، [[عطاء بن ابی رباح]]، [[فقیه]] [[مکه]]، سفیان ثوری، معروف به [[امیرالمؤمنین]] در [[حدیث]]، [[شعبه بن حجاج]]، [[محدث]] و [[مفسر]] [[بصره]] و نیز [[ایوب بن کیسان سختیانی]]، معروف به سیدالفقهاء<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش اول ج۲]]، ص ۲۲۴.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۱۵
مقدمه
بسیاری از محدثان و مورخان، دانش امام باقر(ع) را بینظیر دانستهاند. سعید بن مسیب، عروة بن زبیر و ابن شهاب زهری، از فقهای بزرگ مدینه، آن حضرت را شکافنده علوم میدانستند. ابن سعد او را ثقه و کثیر العلم و الحدیث دانسته است[۱]. عبدالله بن عطاء مکی گوید: من دانشمندان بسیاری دیدهام که دانش آنان در مقابل ابوجعفر محمد بن علی(ع) اندک است، سپس در ادامه گوید: حکم بن عتیبة[۲] از فقهای مشهور مدینه در مقابل ابوجعفر(ع) مینشست و علم میآموخت[۳]. ابن منظور گوید: وی علم را شکافت و به اصل آن پی برد و فروع آن را استنباط کرد و دامنه آن را گسترش داد[۴].
محمد بن طلحه شافعی، امام باقر(ع) را جامع علوم دانسته که دانش به واسطه او گسترش یافت[۵]. ابن حجر از امام به مانند کسی که زمین را میشکافد و گنجهای پنهان آن را آشکار میکند یاد کرده که گنجینههای معارف، حقایق احکام، حکمتها، نکات دقیق و لطیف دانسته تا چیزی بر کوردلان و خبیثان پنهان نباشد[۶].
زمخشری درباره علم آن حضرت، کلام خود امام را نقل کرد که فرمود: حق، من را به یاری خواست در حالی که باطل، آن را از درون فراگرفته بود، من پهلوی باطل را شکافتم تا چهره حق از حجابش بیرون کشیده و منتشر شد[۷].
برخی بزرگان اهل سنت از حضرت روایت میکردند، مانند: مالک بن انس، پیشوای مذهب مالکی، عطاء بن ابی رباح، فقیه مکه، سفیان ثوری، معروف به امیرالمؤمنین در حدیث، شعبه بن حجاج، محدث و مفسر بصره و نیز ایوب بن کیسان سختیانی، معروف به سیدالفقهاء[۸].
منابع
- پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش اول ج۲
پانویس
- ↑ ابن سعد، طبقات الکبری، ج۵، ص۳۲۴.
- ↑ طوسی (رجال، ص۱۳۱) او را از اصحاب امام باقر(ع) شمرده است.
- ↑ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۶۱.
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، ج۴، ص۷۴.
- ↑ شافعی، مطالب السؤول، ص۲۷۷.
- ↑ هیثمی ابن حجر، الصواعق المحرقه، ص۲۰۱.
- ↑ زمخشری، ربیع الأبرار، ج۳، ص۱۵۵.
- ↑ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش اول ج۲، ص ۲۲۴.